اراده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اراده در قرآن]] - [[اراده در کلام اسلامی]] - [[اراده در عرفان اسلامی]] - [[اراده در فقه سیاسی]] - [[اراده در معارف و سیره رضوی]] - [[اراده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}


'''اراده''' صفت ترجیح‌دهنده یکی از دو طرف فعل و ترک، همراه با علم و شعور<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۲]</ref>.
'''اراده''' به‌معنای قصد کردن، عبارت است از تحت کنترل قراردادن [[امیال]] دورنی تحت [[فرمان]] [[عقل]]. متعلق این اراده می‌تواند کارهای پسندیده باشد مانند: [[پاک‌دامنی]] و [[اصلاح]] و یا امور ناپسند مانند: [[ظلم]] و یا کارهای خلاف [[عفت]].


==واژه‌شناسی لغوی==
== معناشناسی ==
*اراده، مصدر باب افعال، به‌معنای خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن<ref>القاموس‌المحیط، ج‌۱، ص‌۴۱۵ «رود».</ref> و از مادّه «رَوْد» به‌معنای طلب و رفت و آمد در جستوجوی چیزی<ref>اقرب‌الموارد، ج۲، ص۴۵۵ «رود»؛ شمس‌العلوم، ج۴، ص۲۶۸۱؛ المنجد، ص‌۲۸۶ «راد».</ref> است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۲]</ref>.
اراده در لغت به‌معنای قصد کردن<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.</ref>، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن است<ref>القاموس‌المحیط، ج‌۱، ص‌۴۱۵ «رود».</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۲؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله][[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۶۶-۶۷.</ref> و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه [[میل‌های نفسانی]] و ضد میل‌های [[نفسانی]] یعنی تنفّرها، خوف‌ها و ترس‌ها<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۴۹.</ref>. البته باید دانست اراده نیز تحت [[فرمان]] [[عقل]] است؛ یعنی عقل تشخیص می‌دهد و اراده انجام می‌دهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی][[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴؛ [[علی الله بداشتی|بداشتی، علی الله]]، [[اراده - بداشتی (مقاله)|مقاله «اراده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۵۷۷ - ۵۸۳.</ref>
*اراده در فلسفه و کلام به‌صورت‌های گوناگونی تعریف شده است؛ مانند حالتی که پس از تصوّر منافع و مصالح، برای فاعل حاصل می‌شود<ref>گوهر مراد، ص‌۲۵۰.</ref>؛ صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق می‌دهد<ref>شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۶۴۷‌.</ref>؛ صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با علم و شعور ترجیح داده می‌شود<ref>المیزان، ج‌۱، ص‌۱۰۶.</ref>؛ علمی که سبب صدور فعل می‌شود بدون آن‌که این صدور، از روی کراهت و جبر باشد<ref>درة‌التاج، ص‌۵۶۹.</ref>؛ صفتی که اقتضای صاحبش را بالفعل و تأثیر او را تمام می‌کند که در حق تعالی، عبارت از علم عنایی یعنی علم به نظام احسن است و در انسان، غیر از علم به‌شمار می‌رود<ref>دررالفوائد، ج‌۲، ص‌۷۸.</ref>؛ داعی<ref>انوارالملکوت، ص‌۱۳۷‌ـ‌۱۳۸.</ref> "علم به مصلحت موجود در فعل<ref>مفتاح‌الباب، ص‌۱۱۷.</ref>"؛ اعتقاد منفعت؛ میلی که در پی اعتقاد منفعت حاصل می‌شود؛ شوق مؤکّدی که به دنبال ادراک امر ملائم پدید می‌آید، چه ادراک یقینی باشد و چه ظنّی یا تخیّلی<ref>شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۶۴۸‌.</ref>؛ شوق به برطرف کردن نقصی که شخص در وجود خود می‌بیند<ref>تهافت التهافت، ص‌۴۲.</ref>. قصدی که به دنبال جزمِ حاصل از ادراک تصوّری و تصدیقی پدید می‌آید<ref>شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۶۴۷‌.</ref>؛ عزم راسخی که پس از مقدّمات فعل، یعنی تصوّر و تصدیق و میل و جزم و عزم پدید می‌آید<ref>شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۶۴۷‌.</ref>. برخی نیز اراده را معنایی منافی با کراهت و اضطرار دانسته‌اند<ref>المصطلحات الکلامیه، ص‌۱۵.</ref>. در معنایی جامع می‌توان اراده را حالت یا صفتی دانست که پس از تصوّر منفعت یا مصلحت در فاعل حاصل، و موجب ترجیح یکی از دو طرف می‌شود؛ بنابراین، برخی از تعاریف پیشین نادرست است و برخی نیز تعریف دقیق اراده نیستند؛ بلکه از لوازم آن شمرده می‌شوند. اراده در انسان، از کیفیّات نفسانیّه "امور وجدانی مانند لذّت و درد"، و شناختن آن برای انسان‌ها آسان است؛ ولی علم به ماهیّت آن و نیز تعریف دقیق آن مشکل است<ref>اسفار، ج‌۶، ص‌۳۳۵‌ـ‌۳۳۶.</ref>. در عرفان، اراده یکی از منازل سلوک دانسته شده است، و برخی آن را نخستین درجه از سلوک عارفان دانسته و گفته‌اند: در چنگ زدن به‌دست‌گیره محکم الهی رغبتی است که باعث می‌شود باطن شخص برای اتّصال حقیقی به عالم قدس به‌سوی آن حرکت کند. این رغبت در پی‌تصدیق جازم "خواه از راه یقین برهانی به‌دست آید یا اعتقاد ایمانی" حاصل‌ می‌شود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج‌۳، ص‌۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در تبیین آن گفته‌اند: نفس را از خواسته‌هایش منع کردن و او را به اوامر حق و رضا به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن عادت، و ترکِ فرورفتن در شهوات و غفلت از حق و توجّه به امور دنیایی<ref>الطبقات الصوفیه، ص‌۴۷۵.</ref> یا انگیزه‌های حقیقت را از روی میل و رغبت اجابت‌کردن<ref>شرح منازل السائرین، ص‌۶۶.</ref> یا دل را به طلب حق متوجّه ساختن<ref>مصطلحات التصوف، ص‌۴۷.</ref> یا مبدأ محبّت یا پاره‌ای از آتش محبّت که در دل می‌افتد و شخص را به اجابت انگیزه‌های حقیقت سوق می‌دهد<ref>مصطلحات التصوف، ص‌۷۶‌ـ‌۹۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۲ - ۴۴۳]</ref>.
*اسناد اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه:۷۷.</ref>. که دارای شعور نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۵۹‌ـ‌۶۰ و ۳۴۶ .</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر می‌کنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات به‌اندازه بهره‌ای که از وجود دارند، دارای علم و شعور و اراده‌اند و اسناد اراده به آن‌ها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود می‌پردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با شعور و فاقد شعور تقسیم می‌شوند و اسناد اراده به قسم اوّل، حقیقت، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک معنوی است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج‌۶، ص۳۳۵‌ـ‌۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج‌۲، ص‌۷۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۳]</ref>.
*اراده گاهی به خداوند اسناد داده می‌شود که وجود آن در او به نحو ایجاب و فعلیّت است و گاهی نیز به غیر خدا اسناد داده می‌شود. اراده در موجوداتی مانند انسان به‌گونه امکان و استعداد است<ref>اسفار، ج۶‌، ص۳۳۶؛ شرح‌المنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>. اراده انسان چون در طول اراده تکوینی خدا قرار دارد، همیشه مقهور آن است.
*موضوع این مقاله، اراده غیر خداوند است که در قرآن ۹۰ بار به‌کار رفته و ضمن آن، به موارد گوناگون اراده انسان‌ها مانند اراده خوبی‌ها، اراده بدی‌ها، اراده دنیا، اراده آخرت، اراده پاداش گرفتن، اراده برتری یافتن، اراده وجه اللّه، اراده عزّت، یا اراده اموری که توانایی انجام آن‌ها را ندارند، اشاره، و نیز بیان شده که اراده شیطان، گمراه کردن انسان‌ها و ایجاد دشمنی بین آن‌ها است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۴]</ref>.
==تفاوت اراده با دیگر عناوین مشابه==
*اراده با عناوین مشابهی نظیر اختیار، مشیّت و قصد فرق دارد و این تفاوت چنین تبیین می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۴]</ref>:
#اراده با اختیار ترادف ندارد؛ زیرا '''اوّلاً؛''' از آن جا که اختیار از خیر مشتق شده، به آن‌چه خیر است یا خیر دیده می‌شود، تعلّق می‌گیرد و تعلّق اراده به آن‌چه شرّ است یا شرّ دیده می‌شود نیز ممکن است. '''ثانیاً؛''' در حالت اجبار و اکراه و نیز در حالت اضطرار، اختیار تحقّق نمی‌یابد؛ ولی اراده در این دو حال نیز حاصل می‌شود <ref>الفروق اللغویه، ص‌۲۸.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند  اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند  که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نور، آیه:۳۳.</ref> این دو فرق به استعمال واژه‌های اراده و اختیار مربوط است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۴]</ref>.
#اراده و مشیّت گاهی مترادف به نظر می‌آیند؛ ولی باهم تفاوت نیز دارند؛ زیرا مشیّت، صرفاً خواستن چیزی است؛ ولی اراده، به سمت آن چیز رفتن و اقدام کردن است و روشن است که گاهی چیزی خواسته می‌شود؛ ولی اراده بر انجام آن تعلّق نمی‌گیرد؛ ازاین‌رو می‌توان گفت: مشیّت، مرتبه ضعیف اراده است که با فعل فاصله دارد و اراده، مرتبه قوی مشیّت و متّصل به فعل است<ref>الفروق اللغویه، ص‌۳۵، ش ۱۳۸.</ref>. در نگاه دیگر، اراده از تعیّنات مشیّت و متأخّر از آن است<ref>شرح فصوص الحکم، ص‌۸۱۶‌ـ‌۸۱۷‌.</ref>؛ زیرا مشیّت، مربوط به مرتبه علم، و اراده، مربوط به مرتبه خارج است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۴]</ref>.
#اراده با قصد نیز مغایر است؛ زیرا قصد فقط به فعل خود قصدکننده تعلّق می‌گیرد؛ ولی اراده، هم به فعل اراده‌کننده و هم به فعل غیرش متعلّق می‌شود<ref>الفروق اللغویه، ص‌۴۲۹.</ref>. افزون بر این، در معنای قصد، نوعی میانه‌روی نیز مورد نظر است<ref>نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۳۰۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۵]</ref>.
*اراده با عناوین دیگری مانند قدرت، شهوت و میل، تمنّی و رضا، محبّت و شوق که ممکن است با اراده یکی دانسته شوند نیز تفاوت دارد؛ زیرا قدرت صاحبش را به دو طرف فعل و ترک متمکّن می‌سازد؛ ولی اراده یکی از دو طرف را ترجیح می‌دهد. گاهی اراده هست و شهوت نیست؛ مانند خوردن دارویی تلخ که برای انسان مفید است، و گاهی شهوت هست و اراده نیست؛ مانند این‌که انسان از خوردن غذای لذیذی که برای وی مضر است، امتناع می‌ورزد<ref>اسفار، ج۴، ص۱۱۳؛ کشاف‌اصطلاحات الفنون، ج۱، ص‌۱۳۲‌ـ‌۱۳۶؛ الفروق اللغویه، ص‌۳۴.</ref>. اراده بنا به نظر برخی محقّقان فقط به مقدوری که زمان آن نیز گذشته نباشد، تعلّق می‌گیرد؛ ولی تمنّی به امر مقدور و غیر مقدور و نیز به امر گذشته و آینده تعلّق می‌گیرد<ref>کشاف اصطلاحات‌الفنون، ج۱، ص۱۳۶‌ـ‌۱۳۲؛ الفروق‌اللغویه،ص‌۱۴۲.</ref>. اراده مربوط به آینده و رضا مربوط به گذشته یا حال است<ref>الفروق اللغویه، ص‌۳۴.</ref>. محبّت اگر به‌معنای شهوت نباشد، مزیّتی دارد که در اراده نیست؛ زیرا وقتی گفته می‌شود: "اُحبّه"، یعنی هیچ نوع بدی را برای او نمی‌خواهم؛ ولی وقتی گفته می‌شود:{{عربی|اندازه=150%|" ارید له الخیر‏ ‏"}}، به این معنا نیست که هیچ‌گونه بدی را برای او نمی‌خواهم<ref>الفروق اللغویه، ص‌۴۸۴.</ref>. اراده، میلی اختیاری، ولی شوق، میلی طبیعی است؛ افزون بر این‌که گاهی شوق هست و اراده نیست و گاهی اراده هست و شوق نیست<ref>اسفار، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۵]</ref>.
==مبادی اراده==
*همان‌گونه که انجام هر فعل اختیاری، به اراده مسبوق است، خود اراده نیز به مبادی و عللی مسبوق است که باعث تحقّق اراده‌ای خاص می‌شوند. در آیاتی از قرآن به برخی از این مبادی اشاره شده؛ مانند این‌که ایمان آوردن انسان در پی آن است که خداوند، ایمان را محبوب وی قرار داده، در قلب او زینت دهد. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ }}﴾}}<ref> و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند؛ سوره حجرات، آیه:۷.</ref> پیامبران به واسطه [[وحی]] الهی، کارهای نیک را اراده کرده و انجام می‌دهند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ }}﴾}}<ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه:۷۳.</ref> امر الهی سبب اراده برخی امور به‌وسیله پیامبران می‌شود.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا }}﴾}}<ref> امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت؛ سوره کهف، آیه:۷۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا }}﴾}}<ref> و امّا آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی از آن آن دو و پدرشان مردی شایسته بود، بنابراین پروردگارت از سر بخشایش خویش اراده فرمود که آنان به برومندی خود برسند و گنجشان را بیرون کشند و من آن کارها را از پیش خویش نکردم، این بود معنی آنچه بر آن شکیبایی نتوانستی کرد؛ سوره کهف، آیه:۷۹.</ref> روی‌گردانی از یاد‌ خدا باعث می‌شود که انسان فقط زندگی دنیا را اراده کند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}﴾}}<ref> پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان؛ سوره نجم، آیه:۲۹.</ref>. پیروی از شهوات باعث‌ می‌شود که شخص، انحراف دیگران را نیز اراده کند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا }}﴾}}<ref> و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید؛ سوره نساء، آیه:۲۷.</ref> و‌...‌.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۵]</ref>.
*از دیدگاه فلسفی، مبادی اراده به‌ترتیب تصوّر، تصدیق و شوق است؛ یعنی در ابتدا چیزی تصوّر می‌شود و بعد از تصوّر، تصدیق به فایده یا ضرر پیدا می‌شود و در اثر این تصدیق، شوق به جذب منفعت که شهوت نامیده می‌شود یا شوق به دفع ضرر که غضب نام دارد، پدید می‌آید و با قوی‌شدن این شوق، اراده تحقّق می‌یابد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.
*تصدیقی که از مبادی اراده است، به سه قسم تقسیم می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>:
#تصدیق یقینی که تصدیق به خیرات عالم عقل، یعنی دارالیقین است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.
#تصدیق ظنّی که تصدیق به خیرات محدود آخرتی است؛ خیراتی که به‌دلیل محدود بودن، ظنّی به‌شمار می‌آیند<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.
#تصدیق تخیّلی که تصدیق به خیرات دنیایی است؛ خیراتی که به‌دلیل محدودیّت و قابل زوال بودن تخیّلی شمرده می‌شوند<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.
*قسم اوّل منشأ پیدایش اراده‌ای می‌شود که مخصوص مقرّبان است. آن‌ها با این اراده، خیرات یقینی را می‌طلبند. قسم دوم، اراده‌ای را پدید می‌آورد که به اصحاب یمین اختصاص دارد. آنان با این اراده، به سمت خیرات‌آخرتی می‌روند. قسم سوم باعث پیدایش اراده‌ای می‌شود که خاص اصحاب شمال است. آنان با این اراده، همه همّت خویش را متوجّه امور دنیایی می‌کنند<ref>شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۶۴۸‌؛ شرح الاسماء، ص‌۳۴۴‌ـ‌۳۴۹؛ دررالفوائد، ج‌۲، ص‌۸۴‌.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.


==متعلّقات اراد==
== پیشینه ==
*مقتضای صفت اراده آن است که متعلَّق داشته باشد. اراده شیطان در قرآن فقط به چیزی تعلّق گرفته است که به ضرر معنوی انسان باشد؛ مانند گمراه کردن انسان‌ها:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ }}﴾}}<ref> و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند؛ سوره نساء، آیه:۶۰.</ref>، و ایجاد دشمنی میان آنان:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ }}﴾}}<ref>شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ سوره مائده، آیه:۹۱.</ref> قرآن با توجّه به این مطلب، از انسان‌ها می‌خواهد تا در برابر اراده شیطان مقاومت، و گناهانی مانند شراب‌خواری و قماربازی را که شیطان خواستار آن است، ترک کنند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ }}﴾}}<ref> اکنون آیا دست می‌کشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.</ref> روشن است که اراده شیطان چون به انسان مرتبط است، تأثیر آن در‌صورت مقاومت انسان، کم، و در‌صورت پذیرش یا سستی او، فراوان می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۶]</ref>.
اراده از مباحث مهمی است که از همان آغاز [[تفکر]] بشری، ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و در [[ادیان]] گذشته نیز مطرح بوده است<ref>کتاب مقدس، نامه پولس به روم، ب۱۲، ۲، نامه به اهل غلاطیه، ب۱، ۴.</ref>. در [[اسلام]] نیز [[اعتقاد]] به [[اراده الهی]]، ریشه در [[قرآن کریم]] دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref> و از مهم‌ترین [[صفات الهی]] است که [[نظام احسن]] عالم بر طبق آن [[تدبیر]] می‌شود.
*اراده انسان به امور گوناگونی تعلّق می‌گیرد. حتّی ممکن است انسان به عللی مانند نادانی، گمراهی و لجاجت و اشتیاق وافر به هدایت دیگران، اموری را اراده کند که از توان وی خارج است؛ چنان‌که چیزی را اراده کند که مخالف خواست تکوینی خدا است؛ مانند خروج از جهنّم:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ }}﴾}}<ref> می‌خواهند از آتش (دوزخ) رهایی یابند اما از آن بیرون نخواهند رفت و عذابی پایدار خواهند داشت؛ سوره مائده، آیه:۳۷.</ref>، خاموش کردن نور خدا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ }}﴾}}<ref> برآنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمی‌خواهد؛ سوره توبه، آیه:۳۲.</ref>، نیرنگ به [[پیامبر]] و خیانت به او: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِينَ }}﴾}}<ref> و با او نیرنگی ورزیدند ما هم آنان را زیانکارتر گرداندیم؛ سوره انبیاء، آیه:۷۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِن يُرِيدُواْ أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد؛ سوره انفال، آیه:۶۲.</ref> و هدایت کردن گمراهانی که دیگر قابل هدایت نیستند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ }}﴾}}<ref> آیا می‌خواهید کسی را که خداوند گمراه وا نهاده است راهنمایی کنید؟؛ سوره نساء، آیه:۸۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۷]</ref>.
*متعلَّق اراده انسان سبب راجح و پسندیده بودن یا مرجوح و ناپسند بودن آن اراده است. اموری که اراده آن‌ها پسندیده است؛ مانند آخرت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الآخِرَةَ }}﴾}}<ref> برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۵۲.</ref>، ثواب آن: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ }}﴾}}<ref> آنکه بهره جهان واپسین را بجوید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۵.</ref>، اصلاح:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِن يُرِيدَا إِصْلاحًا }}﴾}}<ref> چنانچه در پی اصلاح باشند؛ سوره نساء، آیه:۳۵.</ref>، تحصّن و پاک‌دامنی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا }}﴾}}<ref>سوره نور، آیه:۳۳.</ref>، تذکّر و شکر:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا }}﴾}}<ref> آن کس که بخواهد در یاد گیرد یا بخواهد سپاس گزارد؛ سوره فرقان، آیه:۶۲.</ref>، وجه اللّه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُرِيدُونَ وَجْهَهُ }}﴾}}<ref> سوره انعام، آیه:۵۲.</ref>، عزّت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ}}﴾}}<ref> هر که عزّت می‌خواهد؛ سوره فاطر، آیه:۱۰.</ref>، و کامل کردن دوره شیر دادن به نوزاد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ }}﴾}}<ref> کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند؛ سوره بقره، آیه:۲۳۳.</ref>؛البتّه پدر و مادر با مشورت با یک‌دیگر می‌توانند نوزاد را از شیر بگیرند؛ چنان‌که می‌توانند نوزاد را به دایه بسپارند تا او را شیر دهد. از‌دیگر آیاتی که به اراده پسندیده انسان اشاره دارد، عبارت‌اند از: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا }}﴾}}<ref> امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت؛ سوره کهف، آیه:۷۹.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِينَ }}﴾}}<ref> اگر (به راستی) می‌خواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم می‌آوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!؛ سوره توبه، آیه:۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}﴾}}<ref> شعیب گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی پس اگر ده سال را به پایان بردی خود دانی و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت؛ سوره قصص، آیه:۲۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلاَّ أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ }}﴾}}<ref> آنگاه چون خواست به کسی که دشمن هر دوی آنها بود تاخت آورد گفت: ای موسی! آیا می‌خواهی که مرا همچون کسی که دیروز کشتی بکشی؟ تو جز این نمی‌خواهی که در این (سر) زمین گردنکش باشی و نمی‌خواهی که از مصلحان باشی؛ سوره قصص، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ }}﴾}}<ref> گفتند: بر آنیم تا از آن بخوریم و دل‌هایمان اطمینان یابد و بدانیم که تو، به ما راست گفته‌ای و بر آن از گواهان باشیم؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ }}﴾}}<ref> من می‌خواهم که تو با گناه من و گناه خود (نزد خداوند) بازگردی تا از دمسازان آتش باشی و این کیفر ستمگران است؛ سوره مائده، آیه:۲۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۷]</ref>.
*اموری که اراده آن‌ها ناپسند است؛ مانند دنیا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا }}﴾}}<ref> برخی از شما این جهان را می‌خواستید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۵۲.</ref>، و ثواب آن:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ }}﴾}}<ref> و هر کس پاداش این جهان را بخواهد؛ سوره آل عمران، آیه: 145.</ref>؛ در‌حالی‌که خداوند، خواهان آخرت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ }}﴾}}<ref> این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را برای شما می‌خواهد؛ سوره انفال، آیه:۶۷.</ref>، گمراهی مؤمنان و انحراف آنان از حق: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ }}﴾}}<ref> می‌خواهند شما نیز گمراه باشید؟؛ سوره نساء، آیه:۴۴.</ref>، و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا }}﴾}}<ref>و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید؛ سوره نساء، آیه:۲۷.</ref>، تحریف کلام خدا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ }}﴾}}<ref> آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ سوره فتح، آیه:۱۵.</ref>، کار خلاف عفّت:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ}}﴾}}<ref> و بی‌گمان تو نیک می‌دانی که چه می‌خواهیم؛ سوره هود، آیه:۷۹.</ref>، ظلم و کج‌روی:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ }}﴾}}<ref> آنان را (در رستخیز) گرد می‌آورد؛ سوره حج، آیه:۲۵.</ref>، فرار از جنگ:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِن يُرِيدُونَ إِلاَّ فِرَارًا }}﴾}}<ref> آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند؛ سوره احزاب، آیه:۱۳.</ref>، حلول غضب پروردگار:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ }}﴾}}<ref> بر شما دراز آمد یا می‌خواستید که خشم پروردگارتان بر شما فرود آید؛ سوره طه، آیه:۸۶.</ref><ref>از دیگر آیاتی که به اراده ناپسند انسان اشاره دارد، عبارت‌اند از: نساء/۴، ۹۱؛ نساء/۴، ۱۵۰؛ صافات/۳۷، ۸۶؛ نساء/۴، ۱۴۴؛ قیامت/۷۵، ۵؛ بقره/۲، ۱۰۸؛ اسراء/۱۷، ۱۰۳؛ مدثّر/۷۴، ۵۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۷]</ref>.
*در‌آیه‌ای نیز بیان شده که آخرت برای کسانی است که طالب برتری‌طلبی در زمین و فساد نباشند. از این آیه استفاده می‌شود که اراده برتری‌طلبی در زمین و فساد ناپسند است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الأَرْضِ وَلا فَسَادًا }}﴾}}<ref>آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ سوره قصص، آیه:۸۳.</ref> چگونگی برخورد خداوند با انسان‌ها، به نوع اراده آنان بستگی دارد. اگر کسی زندگی دنیا را اراده کند، خداوند در دنیا بخشی از خواسته‌های وی را به او می‌دهد؛ ولی جزای چنین شخصی در آخرت، عذاب جهنم و دوری از رحمت و مغفرت الهی است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا }}﴾}}<ref> هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید؛ سوره اسراء، آیه:۱۸.</ref>، و اگر کسی زندگی آخرت را اراده کند و برای رسیدن به آن، به‌گونه‌ای شایسته بکوشد و به توحید و نبوّت و معاد اعتقاد داشته باشد، خداوند از او تشکّر می‌کند، به این صورت که افزون بر پذیرش اعمال وی و اعطای ثواب به او، وی را ستایش نیز می‌کند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا }}﴾}}<ref> و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد؛ سوره اسراء، آیه:۱۹.</ref><ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۶۳‌ـ‌۶۶‌.</ref>. این مطلب در آیات دیگری نیز بیان شده است؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه كِتَابًا مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ }}﴾}}<ref> و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش  این جهان را بخواهد به او از آن می‌دهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش می‌دهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ}}﴾}}<ref> هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد؛ سوره شوری، آیه:۲۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}﴾}}<ref> کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند.آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است؛ سوره هود، آیه:۱۵ - ۱۶.</ref>. بنابراین، خداوند، هم به کسانی‌که دنیا را می‌خواهند و هم به کسانی‌که آخرت را اراده می‌کنند، از عطای خویش یاری می‌رساند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ }}﴾}}<ref> به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری می‌رسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست؛ سوره اسراء، آیه:۲۰.</ref> ناگفته نماند که مقصود از اراده دنیا در آیات قرآن، آن است که شخص، دنیا را به‌صورت مستقل قصد و از آخرت اعراض و آن را فراموش کند<ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۶۳‌.</ref>؛ پس انسان می‌تواند هم دنیا و هم آخرت را اراده کند، به این صورت که دنیا را به تبع آخرت بخواهد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶، ص‌۶۲۸‌.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۸]</ref>.
*گاهی انسان، اراده‌ای را به دیگری نسبت می‌دهد که در وی وجود ندارد؛ چنان‌که کافران قوم [[حضرت نوح]]{{ع}}درباره حضرت به قوم خویش گفتند: او اراده کرده است بر شما برتری طلبد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ }}﴾}}<ref> بر آن است که بر شما برتری جوید؛ سوره مؤمنون، آیه:۲۴.</ref>. گاهی هم برخی وجود اراده‌ای را در خود ادّعا می‌کنند که در آن‌ها وجود ندارد؛ چنان‌که منافقان ادّعا می‌کنند که اراده آنان احسان‌کردن است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانًا }}﴾}}<ref> ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟!؛ سوره نساء، آیه:۶۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/54.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۴۸]</ref>.


==منابع==
این [[پرسش]] در میان [[مسلمانان]] به وجود آمد که آیا گستره اراده الهی، [[اراده انسان]] را شامل می‌شود؟<ref>لاهیجی، گوهر مراد، ۲۴۹-۲۵۷ و ۳۲۶-۳۳۰.</ref> این امر سبب شد مباحثی، چون [[جبر و اختیار]] و [[قضا و قدر]] به [[علم کلام]] راه یابد؛ از این‌رو، مسلمانان در مسئله اراده از دو جهت [[اختلاف]] کرده‌اند: یکی اینکه آیا انسان در [[افعال]] خود مختار است؟<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۱-۴۲ و ۳/۵۸-۶۰.</ref> دیگری اختلاف در اصل ثبوت [[اراده]] برای [[خداوند]]، تا آنجا که بعضی قائل به [[انکار]] این صفت از [[حق‌تعالی]] شدند<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۶۰ و ۶۸-۶۹.</ref>. این دو مسئله مسائل دیگری را، از جمله زیادت یا عینیت اراده با ذات [[حق]] و اینکه اراده از صفات ذات است یا از صفات فعل، به دنبال داشت که [[متکلمان]] و [[فلاسفه]] بر اساس مبانی خود به حل آن پرداختند<ref>خواجه‌نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۳/۱۵۱-۱۵۳؛ قطب‌الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ۳۴۶-۳۵۲؛ ملاصدرا، الحکمة ‌المتعالیه، ۶/۳۷۳-۳۷۴.</ref>. در [[عرفان]] از اراده با عنوان یکی از اسمای کلی و امهات [[اسمای الهی]] یاد شده است و [[اراده الهی]] یکی از اسمای مؤثر در ظهور عالم به شمار رفته است<ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۳۹؛ فناری، مصباح الانس، ۱۲۱ و ۳۵۸.</ref>.<ref>[[علی الله بداشتی|بداشتی، علی الله]]، [[اراده - بداشتی (مقاله)|مقاله «اراده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۵۷۷ - ۵۸۳.</ref>
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]؛


==پانویس==
== دیدگاه قرآنی ==
{{پانویس2}}
{{اصلی|اراده در قرآن}}
اراده در در قرآن ۹۰ بار به‌کار رفته و ضمن آن، به موارد گوناگون اراده [[انسان‌ها]] مانند: اراده [[خوبی‌ها]] و [[بدی‌ها]]، اراده [[دنیا]] و [[آخرت]]، اراده [[پاداش]] گرفتن، اراده [[برتری]] یافتن، اراده وجه [[اللّه]]، اراده [[عزّت]]، یا اراده اموری که [[توانایی]] انجام آنها را ندارند، اشاره و نیز بیان شده که اراده [[شیطان]]، [[گمراه کردن]] انسان‌ها و ایجاد [[دشمنی]] بین آنها است<ref>[[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۴.</ref>.


{{دانشنامه امامت-خرد}}
== انواع اراده ==
اراده بر دو نوع است: اراده الهی و اراده انسانی<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۱.</ref>. تفاوت این دو نوع اراده عبارت است از:
=== نخست: اراده الهی ===
{{اصلی|اراده الهی}}
اراده الهی مطلق و محض است، نه محدود و مقید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref> و به [[حکم]] تعلق می‌گیرد؛ زیرا اشتیاقی در او متصور نیست؛ امّا اراده [[انسانی]] شدت و [[ضعف]] دارد (از جهت کیفیت [[انتخاب]] و [[اختیار]])؛ زیرا [[انسان‌ها]] از لحاظ [[استعداد]] و [[عقل]] مختلف هستند: {{متن قرآن|كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا}}<ref>«هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان می‌گردانند» سوره حج، آیه ۲۲.</ref>.


[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
=== دوم: اراده انسانی ===
[[رده:مدخل وابسته به علم معصوم]]
{{اصلی|اراده انسان}}
[[رده:مجرای علم لدنی معصوم]]
اراده انسانی در طول اراده الهی است؛ زیرا اراده الهی به [[اختیار انسان]] تعلق گرفته است و [[اجبار]] [[انسان]] به اراده الهی نقض غرضِ [[الهی]] خواهد بود؛ لذا [[اعتقاد]] [[اشاعره]] در مجبور بودن انسان و استناد فعل او به [[خداوند]] [[باطل]] است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۶۶-۶۷.</ref>
[[رده:اراده]]
 
== مبادی اراده ==
همان‌گونه که انجام هر فعل اختیاری، به اراده مسبوق است، خود اراده نیز به مبادی و عللی مسبوق است که باعث تحقّق اراده‌ای خاص می‌شوند. در آیاتی از [[قرآن]] به برخی از این مبادی اشاره شده؛ مانند اینکه [[ایمان آوردن]] انسان در پی آن است که [[خداوند]]، [[ایمان]] را محبوب وی قرار داده، در [[قلب]] او [[زینت]] دهد<ref>سوره حجرات، آیه۷.</ref>. [[پیامبران]] به واسطه [[وحی الهی]]، [[کارهای نیک]] را اراده کرده و انجام می‌دهند<ref>سوره انبیاء، آیه۷۳.</ref>. [[امر الهی]] سبب اراده برخی امور به‌وسیله پیامبران می‌شود<ref>سوره کهف، آیه۷۹.</ref>، روی‌گردانی از یاد‌ [[خدا]] باعث می‌شود که [[انسان]] فقط [[زندگی دنیا]] را اراده کند<ref>سوره نجم، آیه۲۹.</ref>. [[پیروی]] از [[شهوات]] باعث‌ می‌شود شخص، [[انحراف]] دیگران را نیز اراده کند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا}}<ref> و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید؛ سوره نساء، آیه۲۷.</ref> و‌...<ref>[[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۵.</ref>.
 
== متعلّقات اراده ==
مقتضای صفت اراده آن است که به چیزی تعلق بگیرد. اراده [[شیطان]] در [[قرآن]] فقط به چیزی تعلّق گرفته که به [[ضرر]] [[معنوی]] [[انسان]] باشد؛ مانند [[گمراه کردن]] [[انسان‌ها]]<ref>سوره نساء، آیه۶۰.</ref> و ایجاد [[دشمنی]] میان آنان<ref>سوره مائده، آیه۹۱.</ref>. قرآن با توجّه به این مطلب، از انسان‌ها می‌خواهد تا در برابر اراده شیطان [[مقاومت]] و گناهانی مانند شراب‌خواری و قماربازی را که شیطان خواستار آن است، ترک کنند: {{متن قرآن|فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ}}<ref> اکنون آیا دست می‌کشید؟؛ سوره مائده، آیه ۹۱.</ref> روشن است اراده شیطان چون به انسان مرتبط است، تأثیر آن در‌ صورت مقاومت انسان، کم و در‌صورت پذیرش یا [[سستی]] او، فراوان می‌شود.
 
[[اراده انسان]] به امور گوناگونی تعلّق می‌گیرد، حتّی ممکن است انسان به عللی مانند [[نادانی]]، [[گمراهی]] و [[لجاجت]] و [[اشتیاق]] وافر به [[هدایت]] دیگران، اموری را اراده کند که از توان وی خارج است؛ چنان‌که چیزی را اراده کند که مخالف خواست [[تکوینی]] [[خداوند]] است؛ مانند خروج از جهنّم<ref>سوره مائده، آیه۳۷.</ref>، خاموش کردن [[نور]] [[خدا]]<ref>سوره توبه، آیه۳۲.</ref>، [[نیرنگ]] به [[پیامبر]] و [[خیانت]] به او<ref>سوره انبیاء، آیه۷۰.</ref> و [[هدایت]] کردن گمراهانی که دیگر قابل هدایت نیستند<ref>سوره نساء، آیه۸۸.</ref>.
 
متعلَّق [[اراده انسان]] سبب پسندیده بودن یا ناپسند بودن آن اراده است. اموری که اراده آنها پسندیده است؛ مانند [[آخرت]]<ref>سوره آل عمران، آیه۱۵۲.</ref>، [[ثواب]] آن<ref>سوره آل عمران، آیه۱۴۵.</ref>، [[اصلاح]]<ref>سوره نساء، آیه۳۵.</ref>، تحصّن و [[پاک‌دامنی]]<ref>سوره نور، آیه۳۳.</ref>، تذکّر و [[شکر]]<ref>سوره فرقان، آیه۶۲.</ref>، وجه [[اللّه]]<ref> سوره انعام، آیه۵۲.</ref>، [[عزّت]]<ref>سوره فاطر، آیه۱۰.</ref> و ... .
 
اموری که اراده آنها ناپسند است؛ مانند [[دنیا]]<ref>سوره آل عمران، آیه۱۵۲.</ref> و [[ثواب]] آن<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref>؛ در‌ حالی‌که [[خداوند]]، خواهان [[آخرت]] است<ref>سوره انفال، آیه۶۷.</ref>، [[گمراهی]] [[مؤمنان]] و [[انحراف]] آنان از [[حق]]<ref>سوره نساء، آیه۴۴.</ref>، [[تحریف]] [[کلام خدا]]<ref>سوره فتح، آیه۱۵.</ref>، کار خلاف [[عفّت]]<ref>سوره هود، آیه۷۹.</ref>، [[ظلم]] و کج‌روی<ref>سوره حج، آیه۲۵.</ref>، [[فرار از جنگ]]<ref>سوره احزاب، آیه۱۳.</ref>، [[حلول]] [[غضب]] [[پروردگار]]<ref>سوره طه، آیه۸۶.</ref>.<ref>از دیگر آیاتی که به اراده ناپسند انسان اشاره دارد، عبارت‌اند از: نساء/۴، ۹۱؛ نساء/۴، ۱۵۰؛ صافات/۳۷، ۸۶؛ نساء/۴، ۱۴۴؛ قیامت/۷۵، ۵؛ بقره/۲، ۱۰۸؛ اسراء/۱۷، ۱۰۳؛ مدثّر/۷۴، ۵۲.</ref>
 
چگونگی برخورد [[خداوند]] با [[انسان‌ها]]، به نوع اراده آنان بستگی دارد. اگر کسی [[زندگی دنیا]] را اراده کند، خداوند در [[دنیا]] بخشی از خواسته‌های وی را به او می‌دهد؛ ولی جزای چنین شخصی در آخرت، [[عذاب]] [[جهنم]] و دوری از رحمت و [[مغفرت الهی]] است<ref>سوره اسراء، آیه۱۸.</ref> و اگر کسی [[زندگی]] آخرت را اراده کند و برای رسیدن به آن، به‌گونه‌ای شایسته بکوشد و به [[توحید]] و [[نبوّت]] و [[معاد]] [[اعتقاد]] داشته باشد، خداوند از او تشکّر می‌کند، به این صورت که افزون بر پذیرش اعمال وی و اعطای [[ثواب]] به او، وی را [[ستایش]] نیز می‌کند<ref>سوره اسراء، آیه۱۹.</ref>.<ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۶۳‌ـ‌۶۶‌.</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۶ ـ ۴۴۸.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد حسین حشمت‌پور|حشمت‌پور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[علی الله بداشتی|بداشتی، علی الله]]، [[اراده - بداشتی (مقاله)|مقاله «اراده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{مفاهیم اخلاقی}}
 
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۷

اراده به‌معنای قصد کردن، عبارت است از تحت کنترل قراردادن امیال دورنی تحت فرمان عقل. متعلق این اراده می‌تواند کارهای پسندیده باشد مانند: پاک‌دامنی و اصلاح و یا امور ناپسند مانند: ظلم و یا کارهای خلاف عفت.

معناشناسی

اراده در لغت به‌معنای قصد کردن[۱]، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن است[۲].[۳] و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه میل‌های نفسانی و ضد میل‌های نفسانی یعنی تنفّرها، خوف‌ها و ترس‌ها[۴]. البته باید دانست اراده نیز تحت فرمان عقل است؛ یعنی عقل تشخیص می‌دهد و اراده انجام می‌دهد[۵].[۶]

پیشینه

اراده از مباحث مهمی است که از همان آغاز تفکر بشری، ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و در ادیان گذشته نیز مطرح بوده است[۷]. در اسلام نیز اعتقاد به اراده الهی، ریشه در قرآن کریم دارد: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۸] و از مهم‌ترین صفات الهی است که نظام احسن عالم بر طبق آن تدبیر می‌شود.

این پرسش در میان مسلمانان به وجود آمد که آیا گستره اراده الهی، اراده انسان را شامل می‌شود؟[۹] این امر سبب شد مباحثی، چون جبر و اختیار و قضا و قدر به علم کلام راه یابد؛ از این‌رو، مسلمانان در مسئله اراده از دو جهت اختلاف کرده‌اند: یکی اینکه آیا انسان در افعال خود مختار است؟[۱۰] دیگری اختلاف در اصل ثبوت اراده برای خداوند، تا آنجا که بعضی قائل به انکار این صفت از حق‌تعالی شدند[۱۱]. این دو مسئله مسائل دیگری را، از جمله زیادت یا عینیت اراده با ذات حق و اینکه اراده از صفات ذات است یا از صفات فعل، به دنبال داشت که متکلمان و فلاسفه بر اساس مبانی خود به حل آن پرداختند[۱۲]. در عرفان از اراده با عنوان یکی از اسمای کلی و امهات اسمای الهی یاد شده است و اراده الهی یکی از اسمای مؤثر در ظهور عالم به شمار رفته است[۱۳].[۱۴]

دیدگاه قرآنی

اراده در در قرآن ۹۰ بار به‌کار رفته و ضمن آن، به موارد گوناگون اراده انسان‌ها مانند: اراده خوبی‌ها و بدی‌ها، اراده دنیا و آخرت، اراده پاداش گرفتن، اراده برتری یافتن، اراده وجه اللّه، اراده عزّت، یا اراده اموری که توانایی انجام آنها را ندارند، اشاره و نیز بیان شده که اراده شیطان، گمراه کردن انسان‌ها و ایجاد دشمنی بین آنها است[۱۵].

انواع اراده

اراده بر دو نوع است: اراده الهی و اراده انسانی[۱۶]. تفاوت این دو نوع اراده عبارت است از:

نخست: اراده الهی

اراده الهی مطلق و محض است، نه محدود و مقید: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۷] و به حکم تعلق می‌گیرد؛ زیرا اشتیاقی در او متصور نیست؛ امّا اراده انسانی شدت و ضعف دارد (از جهت کیفیت انتخاب و اختیار)؛ زیرا انسان‌ها از لحاظ استعداد و عقل مختلف هستند: ﴿كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا[۱۸].

دوم: اراده انسانی

اراده انسانی در طول اراده الهی است؛ زیرا اراده الهی به اختیار انسان تعلق گرفته است و اجبار انسان به اراده الهی نقض غرضِ الهی خواهد بود؛ لذا اعتقاد اشاعره در مجبور بودن انسان و استناد فعل او به خداوند باطل است[۱۹].[۲۰]

مبادی اراده

همان‌گونه که انجام هر فعل اختیاری، به اراده مسبوق است، خود اراده نیز به مبادی و عللی مسبوق است که باعث تحقّق اراده‌ای خاص می‌شوند. در آیاتی از قرآن به برخی از این مبادی اشاره شده؛ مانند اینکه ایمان آوردن انسان در پی آن است که خداوند، ایمان را محبوب وی قرار داده، در قلب او زینت دهد[۲۱]. پیامبران به واسطه وحی الهی، کارهای نیک را اراده کرده و انجام می‌دهند[۲۲]. امر الهی سبب اراده برخی امور به‌وسیله پیامبران می‌شود[۲۳]، روی‌گردانی از یاد‌ خدا باعث می‌شود که انسان فقط زندگی دنیا را اراده کند[۲۴]. پیروی از شهوات باعث‌ می‌شود شخص، انحراف دیگران را نیز اراده کند: ﴿وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا[۲۵] و‌...[۲۶].

متعلّقات اراده

مقتضای صفت اراده آن است که به چیزی تعلق بگیرد. اراده شیطان در قرآن فقط به چیزی تعلّق گرفته که به ضرر معنوی انسان باشد؛ مانند گمراه کردن انسان‌ها[۲۷] و ایجاد دشمنی میان آنان[۲۸]. قرآن با توجّه به این مطلب، از انسان‌ها می‌خواهد تا در برابر اراده شیطان مقاومت و گناهانی مانند شراب‌خواری و قماربازی را که شیطان خواستار آن است، ترک کنند: ﴿فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ[۲۹] روشن است اراده شیطان چون به انسان مرتبط است، تأثیر آن در‌ صورت مقاومت انسان، کم و در‌صورت پذیرش یا سستی او، فراوان می‌شود.

اراده انسان به امور گوناگونی تعلّق می‌گیرد، حتّی ممکن است انسان به عللی مانند نادانی، گمراهی و لجاجت و اشتیاق وافر به هدایت دیگران، اموری را اراده کند که از توان وی خارج است؛ چنان‌که چیزی را اراده کند که مخالف خواست تکوینی خداوند است؛ مانند خروج از جهنّم[۳۰]، خاموش کردن نور خدا[۳۱]، نیرنگ به پیامبر و خیانت به او[۳۲] و هدایت کردن گمراهانی که دیگر قابل هدایت نیستند[۳۳].

متعلَّق اراده انسان سبب پسندیده بودن یا ناپسند بودن آن اراده است. اموری که اراده آنها پسندیده است؛ مانند آخرت[۳۴]، ثواب آن[۳۵]، اصلاح[۳۶]، تحصّن و پاک‌دامنی[۳۷]، تذکّر و شکر[۳۸]، وجه اللّه[۳۹]، عزّت[۴۰] و ... .

اموری که اراده آنها ناپسند است؛ مانند دنیا[۴۱] و ثواب آن[۴۲]؛ در‌ حالی‌که خداوند، خواهان آخرت است[۴۳]، گمراهی مؤمنان و انحراف آنان از حق[۴۴]، تحریف کلام خدا[۴۵]، کار خلاف عفّت[۴۶]، ظلم و کج‌روی[۴۷]، فرار از جنگ[۴۸]، حلول غضب پروردگار[۴۹].[۵۰]

چگونگی برخورد خداوند با انسان‌ها، به نوع اراده آنان بستگی دارد. اگر کسی زندگی دنیا را اراده کند، خداوند در دنیا بخشی از خواسته‌های وی را به او می‌دهد؛ ولی جزای چنین شخصی در آخرت، عذاب جهنم و دوری از رحمت و مغفرت الهی است[۵۱] و اگر کسی زندگی آخرت را اراده کند و برای رسیدن به آن، به‌گونه‌ای شایسته بکوشد و به توحید و نبوّت و معاد اعتقاد داشته باشد، خداوند از او تشکّر می‌کند، به این صورت که افزون بر پذیرش اعمال وی و اعطای ثواب به او، وی را ستایش نیز می‌کند[۵۲].[۵۳].[۵۴]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.
  2. القاموس‌المحیط، ج‌۱، ص‌۴۱۵ «رود».
  3. حشمت‌پور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۲؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۶۶-۶۷.
  4. مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۴۹.
  5. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.
  6. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۴؛ بداشتی، علی الله، مقاله «اراده»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۵۷۷ - ۵۸۳.
  7. کتاب مقدس، نامه پولس به روم، ب۱۲، ۲، نامه به اهل غلاطیه، ب۱، ۴.
  8. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  9. لاهیجی، گوهر مراد، ۲۴۹-۲۵۷ و ۳۲۶-۳۳۰.
  10. مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۱-۴۲ و ۳/۵۸-۶۰.
  11. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۶۰ و ۶۸-۶۹.
  12. خواجه‌نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۳/۱۵۱-۱۵۳؛ قطب‌الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ۳۴۶-۳۵۲؛ ملاصدرا، الحکمة ‌المتعالیه، ۶/۳۷۳-۳۷۴.
  13. قونوی، مفتاح الغیب، ۳۹؛ فناری، مصباح الانس، ۱۲۱ و ۳۵۸.
  14. بداشتی، علی الله، مقاله «اراده»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۵۷۷ - ۵۸۳.
  15. حشمت‌پور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۴.
  16. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۱.
  17. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  18. «هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان می‌گردانند» سوره حج، آیه ۲۲.
  19. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.
  20. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۶۶-۶۷.
  21. سوره حجرات، آیه۷.
  22. سوره انبیاء، آیه۷۳.
  23. سوره کهف، آیه۷۹.
  24. سوره نجم، آیه۲۹.
  25. و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید؛ سوره نساء، آیه۲۷.
  26. حشمت‌پور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۵.
  27. سوره نساء، آیه۶۰.
  28. سوره مائده، آیه۹۱.
  29. اکنون آیا دست می‌کشید؟؛ سوره مائده، آیه ۹۱.
  30. سوره مائده، آیه۳۷.
  31. سوره توبه، آیه۳۲.
  32. سوره انبیاء، آیه۷۰.
  33. سوره نساء، آیه۸۸.
  34. سوره آل عمران، آیه۱۵۲.
  35. سوره آل عمران، آیه۱۴۵.
  36. سوره نساء، آیه۳۵.
  37. سوره نور، آیه۳۳.
  38. سوره فرقان، آیه۶۲.
  39. سوره انعام، آیه۵۲.
  40. سوره فاطر، آیه۱۰.
  41. سوره آل عمران، آیه۱۵۲.
  42. سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.
  43. سوره انفال، آیه۶۷.
  44. سوره نساء، آیه۴۴.
  45. سوره فتح، آیه۱۵.
  46. سوره هود، آیه۷۹.
  47. سوره حج، آیه۲۵.
  48. سوره احزاب، آیه۱۳.
  49. سوره طه، آیه۸۶.
  50. از دیگر آیاتی که به اراده ناپسند انسان اشاره دارد، عبارت‌اند از: نساء/۴، ۹۱؛ نساء/۴، ۱۵۰؛ صافات/۳۷، ۸۶؛ نساء/۴، ۱۴۴؛ قیامت/۷۵، ۵؛ بقره/۲، ۱۰۸؛ اسراء/۱۷، ۱۰۳؛ مدثّر/۷۴، ۵۲.
  51. سوره اسراء، آیه۱۸.
  52. سوره اسراء، آیه۱۹.
  53. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۶۳‌ـ‌۶۶‌.
  54. حشمت‌پور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۶ ـ ۴۴۸.