علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]]
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]]
| موضوع فرعی =  علم غیر ذاتی [[معصوم]] چیست؟
| تصویر = 7626626252.jpg
| تصویر = 7626626252.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[علم معصوم]] / [[ویژگی علم معصوم]]  
| مدخل بالاتر = [[علم معصوم]] / [[ویژگی علم معصوم]]  
| مدخل اصلی = [[علم غیر ذاتی]]
| مدخل اصلی = [[علم غیر ذاتی]]
| مدخل وابسته = [[علم مستفاد]] / [[علم ذاتی]] / [[علم استقلالی]] / [[علم غیر استقلالی]]
| مدخل وابسته = [[علم مستفاد]] / [[علم ذاتی]] / [[علم استقلالی]] / [[علم غیر استقلالی]]
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهندگان =[[سید علی هاشمی|هاشمی]]؛ [[مصطفی سلطانی|سلطانی]]
| پاسخ‌دهندگان =[[سید علی هاشمی|هاشمی]]؛ [[مصطفی سلطانی|سلطانی]]
}}
}}
خط ۱۶: خط ۱۳:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|سید علی هاشمی]]'''، در دو کتاب ''«[[ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه (کتاب)|ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]]»'' و ''«[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|سید علی هاشمی]]'''، در دو کتاب ''«[[ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه (کتاب)|ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]]»'' و ''«[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]]»'' در این‌باره گفته است:


* «باید بدانیم دو معنا برای ذاتی دانستن [[علم امام]]{{ع}} در کلمات علما بیان شده است: (...)
* «باید بدانیم دو معنا برای ذاتی دانستن [[علم امام]] {{ع}} در کلمات علما بیان شده است: (...)
# [[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی؛]] (...)
# [[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی؛]] (...)
# [[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای غیر استقلالی]]. (...)
# [[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای غیر استقلالی]]. (...)
در غیر ذاتی بودن علوم ائمه{{عم}} '''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|به معنای غیر استقلالی بودن]]''' علوم ایشان تردیدی وجود ندارد. اختلافی در این موضوع در دیدگاه علمای امامیه در طول قرن‌های مختلف مشاهده نمی‌شود. آنان با عبارات مختلف بر این مطلب مشترک تأکید کرده‌اند که همه مخلوقات در تمام کمالات خود وابسته به خداوند متعال هستند و بدین دلیل، نه تنها [[علم امام]]{{ع}}، بلکه تمام کمالات [[ائمه]]{{عم}} و دیگر افراد بشر وابسته به لطف و افاضه خداوند است. البته [[ائمه]]{{عم}} انسان‌های برگزیده و حجت‌های خداوند هستند و به عنایت و عطای خداوند دارای علوم ویژه‌ای هستند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌اند. '''[[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی بودن علم امام در معنای دوم یعنی فطری بودن]]''' و همراهی علوم ویژه با [[امام]]{{ع}} از ابتدای آفرینش او، مطلبی مورد اختلاف است. برخی از علما از [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|فطری بودن علم امام]]{{ع}} طرفداری کرده‌اند؛ اما عده‌ای دیگر [[علم امام]]{{ع}} را [[علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)|تدریجی]] و [[علم افزایش‌پذیر معصوم چیست؟ (پرسش)|افزایش‌پذیر]] دانسته‌اند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/index.php?title=%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)&action=edit&redlink=1 ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]</ref>.
در غیر ذاتی بودن علوم ائمه {{عم}} '''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|به معنای غیر استقلالی بودن]]''' علوم ایشان تردیدی وجود ندارد. اختلافی در این موضوع در دیدگاه علمای امامیه در طول قرن‌های مختلف مشاهده نمی‌شود. آنان با عبارات مختلف بر این مطلب مشترک تأکید کرده‌اند که همه مخلوقات در تمام کمالات خود وابسته به خداوند متعال هستند و بدین دلیل، نه تنها [[علم امام]] {{ع}}، بلکه تمام کمالات [[ائمه]] {{عم}} و دیگر افراد بشر وابسته به لطف و افاضه خداوند است. البته [[ائمه]] {{عم}} انسان‌های برگزیده و حجت‌های خداوند هستند و به عنایت و عطای خداوند دارای علوم ویژه‌ای هستند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌اند. '''[[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی بودن علم امام در معنای دوم یعنی فطری بودن]]''' و همراهی علوم ویژه با [[امام]] {{ع}} از ابتدای آفرینش او، مطلبی مورد اختلاف است. برخی از علما از [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|فطری بودن علم امام]] {{ع}} طرفداری کرده‌اند؛ اما عده‌ای دیگر [[علم امام]] {{ع}} را [[علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)|تدریجی]] و [[علم افزایش‌پذیر معصوم چیست؟ (پرسش)|افزایش‌پذیر]] دانسته‌اند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/index.php?title=%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)&action=edit&redlink=1 ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]</ref>.


* «بخشی از علوم پیامبران و برگزیدگان الهی، به شیوه‌های عادی مانند حواس یا تعقل کسب می‌شود. تردیدی نیست که این بخش از دانش آنان اکتسابی است و مردم دیگر نیز می‌توانند به این شیوه‌ها به دانش‌های مشابه برسند. آنچه جای تأمل و بررسی بیشتر دارد، دانش‌های غیرعادی پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند است؛ دانش‌هایی که به روش‌های عادی مانند استفاده از حواس و تفکر عقلی به‌ دست نمی‌آیند. آیا شیوه‌هایی مانند [[وحی]]، شهود و [[الهام]]، ویژه این برگزیدگان است یا دیگر افراد نیز می‌توانند با این شیوه‌ها به معارفی مشابه علوم برگزیدگان خداوند دست یابند؟ چنان‌که اشاره شد، شیوه‌های مختلف یاد‌شده را می‌توان در سه دسته کلی حسی، عقلی و قلبی جمع کرد. این شیوه‌ها به ‌طور کلی خاص نیستند و نوع بشر به آنها دسترسی دارند و کم یا زیاد از طریق آنها علومی را کسب می‌‌‌کنند. بنابراین شیوه‌هایی که پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند برای دریافت علوم از آنها استفاده می‌کنند، کاملاً متمایز از شیوه‌های بشری نیستند. نکته‌‌ای که باید در این زمینه بیشتر به آن توجه کرد این است که اگر‌چه خداوند استعداد و توان استفاده از شیوه‌های عقلی، حسی و قلبی را در نوع بشر قرار داده است، اما انسان‌ها به یک اندازه از این استعداد و توان بهره‌مند نیستند و به یک اندازه از آن استفاده نمی‌کنند. برخی، حواسی قوی‌تر از دیگران دارند؛ مثلاً بینایی یا شنوایی برخی قوی‌تر از دیگران است. استفاده افراد از این ابزارها نیز متفاوت است: برخی بر اثر مداومت در استفاده از قوه عقل خود، به دانش‌هایی عقلی می‌رسند که دیگران نمی‌رسند؛ برخی استعدادهای حسی خود را رشد می‌دهند و در رقابت با دیگران، پیش می‌افتند؛ برخی نیز با ریاضت و برنامه‌های سلوکی خاص، بر قوت قلبی خود می‌افزایند و تجربیات و شهودهایی دارند که دیگران آن را تجربه نکرده‌اند. چنان‌که بین مردم تفاوت‌هایی جدی در بهره‌مندی و استفاده از ابزارهای معرفتی وجود دارد، بین آنان و پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در میزان بهره‌مندی و استفاده از شیوه‌های یاد‌شده، تفاوت‌های جدی وجود دارد. اگر‌چه مراتبی از دریافت‌های عقلی، قلبی و حسی در نوع افراد بشر دیده می‌شود، اما خداوند به برگزیدگانش استعداد‌های ویژه عطا کرده است که در نتیجه آن می‌توانند به مراتبی از دانش‌های سه‌گانه برسند که دیگران از آن بی‌بهره‌اند. وحی پیامبرانه، اگر‌چه اغلب به شیوه قلبی و شهودی بر پیامبران نازل می‌شود، مرتبه‌ای از علوم قلبی است که انسان‌های عادی از دسترسی به آن عاجزند. به دلیل تمایز این قسم از وحی با دیگر مراتب علوم قلبی، می‌توان درباره آن، همانند الهام و شهود، با عنوانی مستقل سخن گفت. این شیوه‌ مخصوص پیامبران خداوند است. تعابیر گوناگون قرآن مانند ‌{{متن قرآن|أَنْزَلْنَا}}، {{متن قرآن|أَرْسَلْنَا}}، {{متن قرآن|بَعَثْنَا}} و {{متن قرآن|أَوْحَيْنَا}} نشان‌دهنده آن است که آغازگر این حرکت علمی خداوند بوده است؛ نه اینکه پیامبران در نتیجه تلاش خود بدان رسیده‌ باشند. در آیات گوناگون، از زبان پیامبران نقل شده است که خود را تابع وحی الهی دانسته و توان ارائه معجزاتی بیش از آن یا بیان حکمی از نزد خود را نفی کرده‌اند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏‌شود، کسانی که ایمان به لقای ما (و روز رستاخیز) ندارند، می‏‌گویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن. بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم». یونس، آیه۱۵؛ همچنین ر.ک: یونس‌، ۱۶؛ انعام، ۵۰؛ اعراف، ۱۸۸ و ۲۰۳؛ ص، آیه۷۰؛ هود، آیه۳۳؛ ابراهیم، آیه۱۱.</ref> این وابستگی علمی، تنها نشانه توحید افعالی نیست؛ از حیث توحید افعالی، علوم همه انسان‌ها وابسته به خداوند است و او معلم کل است؛ بلکه افزون بر آن، بیانگر آن است که علم پیامبران موهبتی است، نه اکتسابی. آنان در نزول وحی دخالتی ندارند. در اختیار پیامبر نیست که چه زمانی بر او وحی شود و چه زمان نشود؛ بلکه دریافت وحی، موهبتی خاص است که خداوند برخی بندگان برگزیده خود را به آن ممتاز ساخته است. شعار پیامبران را می‌توان در این جمله قرآن خلاصه کرد: {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم»</ref> [[الهام]]، برخلاف [[وحی نبوی]]، شیوه‌ای است که اختصاص به برگزیدگان خداوند ندارد و حتی افراد عادی نیز از برخی مراتب آن بهره‌مندند؛ اما مراتبی از آن یا برخی از علوم الهامی، ویژه برگزیدگان خداوند است. شهود نیز همانند [[الهام]]، اگر‌چه شیوه‌ای عام است و افراد دیگر نیز می‌توانند با تهذیب نفس به شهود‌هایی دست یابند، اما به‌ نظر می‌رسد که برخی مراتب آن، مانند مشاهده اعمال مردم ویژه برگزیدگان خداوند است. بهره‌مندی از رؤیاهای صادقه و نیروی تعقل نیز همین‌گونه است، که به‌رغم عمومی بودن اصل شیوه، بهر‌ه‌مندی از برخی علوم از طریق این شیوه‌ها، به عنایت‌های ویژه الهی نیازمند است<ref>به پیوست این فصل مراجعه شود. در پیوست، نمونه‌هایی از علوم موهبتی برگزیدگان خداوند که در قرآن آمده، بررسی شده است.</ref>»<ref>[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]].</ref>
* «بخشی از علوم پیامبران و برگزیدگان الهی، به شیوه‌های عادی مانند حواس یا تعقل کسب می‌شود. تردیدی نیست که این بخش از دانش آنان اکتسابی است و مردم دیگر نیز می‌توانند به این شیوه‌ها به دانش‌های مشابه برسند. آنچه جای تأمل و بررسی بیشتر دارد، دانش‌های غیرعادی پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند است؛ دانش‌هایی که به روش‌های عادی مانند استفاده از حواس و تفکر عقلی به‌ دست نمی‌آیند. آیا شیوه‌هایی مانند [[وحی]]، شهود و [[الهام]]، ویژه این برگزیدگان است یا دیگر افراد نیز می‌توانند با این شیوه‌ها به معارفی مشابه علوم برگزیدگان خداوند دست یابند؟ چنان‌که اشاره شد، شیوه‌های مختلف یاد‌شده را می‌توان در سه دسته کلی حسی، عقلی و قلبی جمع کرد. این شیوه‌ها به ‌طور کلی خاص نیستند و نوع بشر به آنها دسترسی دارند و کم یا زیاد از طریق آنها علومی را کسب می‌‌‌کنند. بنابراین شیوه‌هایی که پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند برای دریافت علوم از آنها استفاده می‌کنند، کاملاً متمایز از شیوه‌های بشری نیستند. نکته‌‌ای که باید در این زمینه بیشتر به آن توجه کرد این است که اگر‌چه خداوند استعداد و توان استفاده از شیوه‌های عقلی، حسی و قلبی را در نوع بشر قرار داده است، اما انسان‌ها به یک اندازه از این استعداد و توان بهره‌مند نیستند و به یک اندازه از آن استفاده نمی‌کنند. برخی، حواسی قوی‌تر از دیگران دارند؛ مثلاً بینایی یا شنوایی برخی قوی‌تر از دیگران است. استفاده افراد از این ابزارها نیز متفاوت است: برخی بر اثر مداومت در استفاده از قوه عقل خود، به دانش‌هایی عقلی می‌رسند که دیگران نمی‌رسند؛ برخی استعدادهای حسی خود را رشد می‌دهند و در رقابت با دیگران، پیش می‌افتند؛ برخی نیز با ریاضت و برنامه‌های سلوکی خاص، بر قوت قلبی خود می‌افزایند و تجربیات و شهودهایی دارند که دیگران آن را تجربه نکرده‌اند. چنان‌که بین مردم تفاوت‌هایی جدی در بهره‌مندی و استفاده از ابزارهای معرفتی وجود دارد، بین آنان و پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در میزان بهره‌مندی و استفاده از شیوه‌های یاد‌شده، تفاوت‌های جدی وجود دارد. اگر‌چه مراتبی از دریافت‌های عقلی، قلبی و حسی در نوع افراد بشر دیده می‌شود، اما خداوند به برگزیدگانش استعداد‌های ویژه عطا کرده است که در نتیجه آن می‌توانند به مراتبی از دانش‌های سه‌گانه برسند که دیگران از آن بی‌بهره‌اند. وحی پیامبرانه، اگر‌چه اغلب به شیوه قلبی و شهودی بر پیامبران نازل می‌شود، مرتبه‌ای از علوم قلبی است که انسان‌های عادی از دسترسی به آن عاجزند. به دلیل تمایز این قسم از وحی با دیگر مراتب علوم قلبی، می‌توان درباره آن، همانند الهام و شهود، با عنوانی مستقل سخن گفت. این شیوه‌ مخصوص پیامبران خداوند است. تعابیر گوناگون قرآن مانند ‌{{متن قرآن|أَنْزَلْنَا}}، {{متن قرآن|أَرْسَلْنَا}}، {{متن قرآن|بَعَثْنَا}} و {{متن قرآن|أَوْحَيْنَا}} نشان‌دهنده آن است که آغازگر این حرکت علمی خداوند بوده است؛ نه اینکه پیامبران در نتیجه تلاش خود بدان رسیده‌ باشند. در آیات گوناگون، از زبان پیامبران نقل شده است که خود را تابع وحی الهی دانسته و توان ارائه معجزاتی بیش از آن یا بیان حکمی از نزد خود را نفی کرده‌اند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏‌شود، کسانی که ایمان به لقای ما (و روز رستاخیز) ندارند، می‏‌گویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن. بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم». یونس، آیه۱۵؛ همچنین ر.ک: یونس‌، ۱۶؛ انعام، ۵۰؛ اعراف، ۱۸۸ و ۲۰۳؛ ص، آیه۷۰؛ هود، آیه۳۳؛ ابراهیم، آیه۱۱.</ref> این وابستگی علمی، تنها نشانه توحید افعالی نیست؛ از حیث توحید افعالی، علوم همه انسان‌ها وابسته به خداوند است و او معلم کل است؛ بلکه افزون بر آن، بیانگر آن است که علم پیامبران موهبتی است، نه اکتسابی. آنان در نزول وحی دخالتی ندارند. در اختیار پیامبر نیست که چه زمانی بر او وحی شود و چه زمان نشود؛ بلکه دریافت وحی، موهبتی خاص است که خداوند برخی بندگان برگزیده خود را به آن ممتاز ساخته است. شعار پیامبران را می‌توان در این جمله قرآن خلاصه کرد: {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم»</ref> [[الهام]]، برخلاف [[وحی نبوی]]، شیوه‌ای است که اختصاص به برگزیدگان خداوند ندارد و حتی افراد عادی نیز از برخی مراتب آن بهره‌مندند؛ اما مراتبی از آن یا برخی از علوم الهامی، ویژه برگزیدگان خداوند است. شهود نیز همانند [[الهام]]، اگر‌چه شیوه‌ای عام است و افراد دیگر نیز می‌توانند با تهذیب نفس به شهود‌هایی دست یابند، اما به‌ نظر می‌رسد که برخی مراتب آن، مانند مشاهده اعمال مردم ویژه برگزیدگان خداوند است. بهره‌مندی از رؤیاهای صادقه و نیروی تعقل نیز همین‌گونه است، که به‌رغم عمومی بودن اصل شیوه، بهر‌ه‌مندی از برخی علوم از طریق این شیوه‌ها، به عنایت‌های ویژه الهی نیازمند است<ref>به پیوست این فصل مراجعه شود. در پیوست، نمونه‌هایی از علوم موهبتی برگزیدگان خداوند که در قرآن آمده، بررسی شده است.</ref>»<ref>[[علوم برگزیدگان (کتاب)|علوم برگزیدگان]].</ref>
خط ۳۰: خط ۲۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:


«نکته‌ای که در بحث [[علم امام]]{{ع}} باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به انبیا و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیرذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]]{{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>[[علی نمازی شاهرودی]]، [http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=14&chkhashk=EFF9D86168&Itemid=&lang=fa علم غیب]، ص ۱۴ - ۱۵.</ref> به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است: {{عربی|«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ‏ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏‏‏»}}<ref> خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹]]</ref>.
«نکته‌ای که در بحث [[علم امام]] {{ع}} باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به انبیا و [[ائمه]] {{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیرذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]] {{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>[[علی نمازی شاهرودی]]، [http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=14&chkhashk=EFF9D86168&Itemid=&lang=fa علم غیب]، ص ۱۴ - ۱۵.</ref> به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]] {{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است: {{عربی|«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ‏ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏‏‏»}}<ref> خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹]]</ref>.
}}
}}


خط ۷۰: خط ۶۷:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۰۱

علم غیر ذاتی معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / ویژگی علم معصوم
مدخل اصلیعلم غیر ذاتی
مدخل وابستهعلم مستفاد / علم ذاتی / علم استقلالی / علم غیر استقلالی

علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در دو کتاب «ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه» و «علوم برگزیدگان» در این‌باره گفته است:

  • «باید بدانیم دو معنا برای ذاتی دانستن علم امام (ع) در کلمات علما بیان شده است: (...)
  1. ذاتی به معنای استقلالی؛ (...)
  2. ذاتی به معنای غیر استقلالی. (...)

در غیر ذاتی بودن علوم ائمه (ع) به معنای غیر استقلالی بودن علوم ایشان تردیدی وجود ندارد. اختلافی در این موضوع در دیدگاه علمای امامیه در طول قرن‌های مختلف مشاهده نمی‌شود. آنان با عبارات مختلف بر این مطلب مشترک تأکید کرده‌اند که همه مخلوقات در تمام کمالات خود وابسته به خداوند متعال هستند و بدین دلیل، نه تنها علم امام (ع)، بلکه تمام کمالات ائمه (ع) و دیگر افراد بشر وابسته به لطف و افاضه خداوند است. البته ائمه (ع) انسان‌های برگزیده و حجت‌های خداوند هستند و به عنایت و عطای خداوند دارای علوم ویژه‌ای هستند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌اند. ذاتی بودن علم امام در معنای دوم یعنی فطری بودن و همراهی علوم ویژه با امام (ع) از ابتدای آفرینش او، مطلبی مورد اختلاف است. برخی از علما از فطری بودن علم امام (ع) طرفداری کرده‌اند؛ اما عده‌ای دیگر علم امام (ع) را تدریجی و افزایش‌پذیر دانسته‌اند»[۱].

  • «بخشی از علوم پیامبران و برگزیدگان الهی، به شیوه‌های عادی مانند حواس یا تعقل کسب می‌شود. تردیدی نیست که این بخش از دانش آنان اکتسابی است و مردم دیگر نیز می‌توانند به این شیوه‌ها به دانش‌های مشابه برسند. آنچه جای تأمل و بررسی بیشتر دارد، دانش‌های غیرعادی پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند است؛ دانش‌هایی که به روش‌های عادی مانند استفاده از حواس و تفکر عقلی به‌ دست نمی‌آیند. آیا شیوه‌هایی مانند وحی، شهود و الهام، ویژه این برگزیدگان است یا دیگر افراد نیز می‌توانند با این شیوه‌ها به معارفی مشابه علوم برگزیدگان خداوند دست یابند؟ چنان‌که اشاره شد، شیوه‌های مختلف یاد‌شده را می‌توان در سه دسته کلی حسی، عقلی و قلبی جمع کرد. این شیوه‌ها به ‌طور کلی خاص نیستند و نوع بشر به آنها دسترسی دارند و کم یا زیاد از طریق آنها علومی را کسب می‌‌‌کنند. بنابراین شیوه‌هایی که پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند برای دریافت علوم از آنها استفاده می‌کنند، کاملاً متمایز از شیوه‌های بشری نیستند. نکته‌‌ای که باید در این زمینه بیشتر به آن توجه کرد این است که اگر‌چه خداوند استعداد و توان استفاده از شیوه‌های عقلی، حسی و قلبی را در نوع بشر قرار داده است، اما انسان‌ها به یک اندازه از این استعداد و توان بهره‌مند نیستند و به یک اندازه از آن استفاده نمی‌کنند. برخی، حواسی قوی‌تر از دیگران دارند؛ مثلاً بینایی یا شنوایی برخی قوی‌تر از دیگران است. استفاده افراد از این ابزارها نیز متفاوت است: برخی بر اثر مداومت در استفاده از قوه عقل خود، به دانش‌هایی عقلی می‌رسند که دیگران نمی‌رسند؛ برخی استعدادهای حسی خود را رشد می‌دهند و در رقابت با دیگران، پیش می‌افتند؛ برخی نیز با ریاضت و برنامه‌های سلوکی خاص، بر قوت قلبی خود می‌افزایند و تجربیات و شهودهایی دارند که دیگران آن را تجربه نکرده‌اند. چنان‌که بین مردم تفاوت‌هایی جدی در بهره‌مندی و استفاده از ابزارهای معرفتی وجود دارد، بین آنان و پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در میزان بهره‌مندی و استفاده از شیوه‌های یاد‌شده، تفاوت‌های جدی وجود دارد. اگر‌چه مراتبی از دریافت‌های عقلی، قلبی و حسی در نوع افراد بشر دیده می‌شود، اما خداوند به برگزیدگانش استعداد‌های ویژه عطا کرده است که در نتیجه آن می‌توانند به مراتبی از دانش‌های سه‌گانه برسند که دیگران از آن بی‌بهره‌اند. وحی پیامبرانه، اگر‌چه اغلب به شیوه قلبی و شهودی بر پیامبران نازل می‌شود، مرتبه‌ای از علوم قلبی است که انسان‌های عادی از دسترسی به آن عاجزند. به دلیل تمایز این قسم از وحی با دیگر مراتب علوم قلبی، می‌توان درباره آن، همانند الهام و شهود، با عنوانی مستقل سخن گفت. این شیوه‌ مخصوص پیامبران خداوند است. تعابیر گوناگون قرآن مانند ‌﴿أَنْزَلْنَا، ﴿أَرْسَلْنَا، ﴿بَعَثْنَا و ﴿أَوْحَيْنَا نشان‌دهنده آن است که آغازگر این حرکت علمی خداوند بوده است؛ نه اینکه پیامبران در نتیجه تلاش خود بدان رسیده‌ باشند. در آیات گوناگون، از زبان پیامبران نقل شده است که خود را تابع وحی الهی دانسته و توان ارائه معجزاتی بیش از آن یا بیان حکمی از نزد خود را نفی کرده‌اند: ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ[۲] این وابستگی علمی، تنها نشانه توحید افعالی نیست؛ از حیث توحید افعالی، علوم همه انسان‌ها وابسته به خداوند است و او معلم کل است؛ بلکه افزون بر آن، بیانگر آن است که علم پیامبران موهبتی است، نه اکتسابی. آنان در نزول وحی دخالتی ندارند. در اختیار پیامبر نیست که چه زمانی بر او وحی شود و چه زمان نشود؛ بلکه دریافت وحی، موهبتی خاص است که خداوند برخی بندگان برگزیده خود را به آن ممتاز ساخته است. شعار پیامبران را می‌توان در این جمله قرآن خلاصه کرد: ﴿إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ[۳] الهام، برخلاف وحی نبوی، شیوه‌ای است که اختصاص به برگزیدگان خداوند ندارد و حتی افراد عادی نیز از برخی مراتب آن بهره‌مندند؛ اما مراتبی از آن یا برخی از علوم الهامی، ویژه برگزیدگان خداوند است. شهود نیز همانند الهام، اگر‌چه شیوه‌ای عام است و افراد دیگر نیز می‌توانند با تهذیب نفس به شهود‌هایی دست یابند، اما به‌ نظر می‌رسد که برخی مراتب آن، مانند مشاهده اعمال مردم ویژه برگزیدگان خداوند است. بهره‌مندی از رؤیاهای صادقه و نیروی تعقل نیز همین‌گونه است، که به‌رغم عمومی بودن اصل شیوه، بهر‌ه‌مندی از برخی علوم از طریق این شیوه‌ها، به عنایت‌های ویژه الهی نیازمند است[۴]»[۵]

پاسخ‌های دیگر

۱. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی سلطانی در کتاب «امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه» در این باره گفته است: «نکته‌ای که در بحث علم امام (ع) باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به انبیا و ائمه (ع)، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیرذاتی است. آیات نافی علم از پیامبر (ص) نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی[۶] به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار پیامبر (ص) قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست[۷]. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است: «إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ‏ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏‏‏»[۸]»[۹].

پرسش‌های وابسته

  1. ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا علم معصوم حضوری است یا حصولی؟ (پرسش)
  3. آیا علم معصوم به طور دفعی یا تدریجی به او داده می‌شود؟ (پرسش)
  4. آیا علم معصوم تام و بی‌کران است یا محدود؟ (پرسش)
    1. دلایل قایلان به تام بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش)
    2. دلایل قایلان به محدود بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش)
    3. چگونه روایات دال بر تام بودن علم معصوم با روایات دال بر محدود بودن علم معصوم او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  5. آیا علم معصوم تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)
  6. آیا علم معصوم دائمی است؟ (پرسش)
    1. اگر علم معصوم دائمی است پس چرا گاهی به برخی نوشته‌ها برای کسب اطلاعات مراجعه می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا علم معصوم ذاتی است یا خداوند به او علم می‌آموزد؟ (پرسش)
  8. آیا علم معصوم اکتسابی است یا موهبتی؟ (پرسش)
  9. آیا علم معصوم فعلی است یا شأنی؟ (پرسش)
  10. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  2. «و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‏‌شود، کسانی که ایمان به لقای ما (و روز رستاخیز) ندارند، می‏‌گویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن. بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم». یونس، آیه۱۵؛ همچنین ر.ک: یونس‌، ۱۶؛ انعام، ۵۰؛ اعراف، ۱۸۸ و ۲۰۳؛ ص، آیه۷۰؛ هود، آیه۳۳؛ ابراهیم، آیه۱۱.
  3. «فقط از چیزی که بر من وحی می‌‏شود، پیروی می‏‌کنم»
  4. به پیوست این فصل مراجعه شود. در پیوست، نمونه‌هایی از علوم موهبتی برگزیدگان خداوند که در قرآن آمده، بررسی شده است.
  5. علوم برگزیدگان.
  6. علی نمازی شاهرودی، علم غیب، ص ۱۴ - ۱۵.
  7. رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.
  8. خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.
  9. امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹