دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره ویژگیهای علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
«معتزله علم به احکام شریعت را از صفات لازم برای امام دانستهاند البته آنان علم بالفعل به جمیع احکام را شرط ندانسته و گفتهاند: امام یا باید عالم به احکام شریعت باشد یا از طریق اجتهاد، علم به احکام را به دست آورد و اگر از این طریق نیز نتواند عالم به احکام شریعت گردد باید به عالمان و مجتهدان رجوع کند و مطابق رأی آنان حکم کند. قاضی عبدالجبار معتزلی گفته است: " امام باید به آنچه مقام امامت او اقتضا میکند و انجام آن به وی واگذار شده است عالم باشد یا در حکم عالم به آن باشد"[۱]. وی در جایی دیگر گفته است علم به آنچه خارج از حوزه امامت است بر امام لازم نیست زیرا اگر علم به چنین اموری لازم باشد فرقی میان علوم و صناعت های مختلف وجود نداد. در آن صورت باید امام به همه علوم و فنون و بلکه امور غیبی نیز آگاه باشد اما چنین نظریهای در باب علم امام باطل است و جز کسانی که به معصوم و منصوص بودن امام اعتقاد دارند به آن معتقد نیستند و ما در گذشته نادرستی چنین اعتقادی را ثابت کردهایم بنابراین آنچه عالم بودن امام نسبت به آن لازم است امور مربوط به احکام شریعت است همان گونه که در قاضی نیز علم به احکام شریعت در حوزه قضاوت لازم است پس امام باید به احکام شریعت عالم یا در حکم عالم به آنها باشد[۲].
مقصود از در حکم عالم به احکام اسلامی بودن این است که مجتهد باشد و بتواند در مسئلهای که پیش میآید از طریق اجتهاد حکم آن را به دست آورد. وی تأکید کرده است که امام در غیر احکام شریعت لازم نیست عالم باشد و در آن امور میتوان از عالمان مربوط استفاده کنند نامبرده در ادامه افزوده است: هرگاه امام از طریق اجتهاد نتواند حکم اسلامی را تشخیص دهد به عالمان و مجتهدان رجوع میکند و پس از مشورت با آنان استوارترین رأی را بر میگزیند[۳].
حاصل نظریه عبدالجبار نکات زیر است: (۱): علم به احکام اسلامی یکی از شرایط و صفات لازم برای امام است؛ (۲): غیر از علم به احکام شریعت علم به مسائل و موضوعات دیگر بر امام لازم نیست؛ (۳): امام باید مجتهد باشد تا بتواند از طریق اجتهاد، حکم اسلامی را بشناسد؛ (۴): هرگاه در تشخیص حکم دچار مشکل شود، به عالمان و مجتهدان رجوع میکند و پس از مشورت با آنان رأی بهتر را انتخاب میکند.
این سخن عبدالجبار که علم لازم در امام را منحصر در علم به احکام دانسته است، پذیرفته نیست، زیرا در امور دیگری نیز که آگاهی از آنها در امامت جامعه اسلامی نقش تعیین کننده دارد، باید آگاهی کافی داشته باشد برای امام دو گونه علم لازم است؛ علم به احکام دینی و علم به شیوه رهبری که از آن به کفایت تعبیر میشود. البته آگاهی به همه حرفهها و زبانها و نظائر آن از شرایط امامت میداند بیپایه است این نظریه مورد قبول برخی از علمای شیعه است، نه همه آنان. سید مرتضی در نقد کلام عبدالجبار گفته است این سخن وی که برای امام تنها آن علومی لازم است که قوام رهبری او به آنها بستگی دارد، اما علم به لغات گوناگون و حرفه ها و نظائر آن لازم نیست، سخن استواری است اما گمان وی که ما این گونه علوم را از شرایط امامت میدانیم گفتاری بیاساس است ما به خدا پناه میبریم از این که برای امام جز علومی که به ولایت و امامت او مربوط میشود را واجب بشماریم[۴].
نکته دیگری که درباره کلام عبدالجبار یادآور میشویم این است که وی علم اجتهادی را در امامت کافی دانسته است؛ چنان که این عقیده مورد قبول متکلمان اشعری و ماتریدی نیز هست. اما از دیدگاه شیعه امامیه چنین علمی درباره احکام اسلامی برای امام کافی نیست. بلکه او باید بالفعل علم مصون از خطا نسبت به همه احکام اسلامی داشته باشد؛ چنان که پیش از این بیان شد»[۵].
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
«قاضی عبدالجبار همدانی از دانشمندان معتزله نیز سه شرط عمده "علم اجتهادی"، "عدالت و پارسایی" و "شجاعت" را برای امام معتبر دانسته است. علم به اندازه اجتهاد و حل مشکلات مردم و توان تشخیصِ قول ضعیف از قوی لازم است[۶]»[۷].
«ملاحمی خوارزمی درباره شرایط امام گفته است: شرایط امامت دو گونه است، برخی به حکم عقل واجب است و آن شرایطی است که اهداف و فلسفه امامت، بدون آنها تحقق نمییابد. یکی از آنها این است که امام (ع) باید نسبت به اصول اعتقادی و احکام عملی اسلام، در حد اجتهاد علم غیب و آگاهی داشته باشد تا به خوبی از عهده ارشاد و هدایت گمراهان و حل شبهات مخالفان و معاندان مکتب و نیز پاسخگویی به سؤالات مردم برآید. شرط دیگر این است که امام (ع) صاحب رأی و تدبیر باشد تا بتواند کشور اسلامی را در حالت جنگ و صلح، امنیت و بحران مدیریت کند.
عبدالجبار معتزلی وجود علم لدنی و خدادادی امام (ع) به تمام احکام الهی را لازم و ضروری نمیداند و معتقد است، آگاهی امام (ع) از جمیع احکام دینی و مسائل شرعی لازم نیست؛ زیرا مردم در شناخت احکام و شریعت، نیازمند به امام (ع) نیستند و مسائل دینی و شرعی را از او نمیگیرند. بلی چنین علم گستردهای در پیامبر لازم است؛ چون وی حجت در دین است و مردم دین و شریعت را از او میگیرند»[۸].