دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «وحی نبوی» در این باره گفته است:
«از نگاه عقل فلسفی، علم پیامبر به جای آنکه با مقیاس غرض و هدف نبوت بررسی و اندازهگیری شود، با مقیاس کمال وجودی او ارزیابی میشود. از نظر فلاسفه، پیامبر انسان کاملی است که به مرتبه عقل بالفعل و عقل مستفاد رسیده و عالم عقول و نفوس و عالم مثال اعظم را مشاهده میکند و به آنها آگاه است. از طرفی، حقایق عالم طبیعت در عالم عقول و نفوس و مثال موجود است؛ زیرا عوامل وجود بر یکدیگر تطابق دارند و عالم برتر علت عالم فروتر است. علیت آنها نیز از مقوله علیت فاعلی است، نه علیت اعدادی، و علت فاعلی به معلول خود علم پیشین دارد. البته باید توجه داشت که حقایق عالم طبیعت در عالم عقول بهصورت کلی وجود دارد، و در عالم نفوس و عالم مثال بهصورت جزئی و تفصیلی، اگرچه ماده و تغیر در آن راه ندارد.
بنابراین، پیامبر که عالم عقول و عالم نفوس و مثال اعظم را مشاهده میکند و به آن علم حضوری دارد، به حقایق عالم طبیعت نیز آگاه است، و منشأ خبرهای غیبی پیامبران الهی همین آگاهی پیشین است. بر این اساس، نمیتوان گفت علم پیامبران به حوادث عالم طبیعت و قوانین آن، در سطح علم افراد عادی زمان آنان بوده است.
ابن سینا درباره خواص نفس نبوی گفته است: قوه نبویّه دارای سه ویژگی است: یکی از آنها تابع قوه عقلی اوست؛ بدین صورت که چنین انسانی با حدس نیرومند خود بدون اینکه از کسی آموزش ببیند، میتواند در کوتاهترین زمان از معقولات نخستین به معقولات ثانوی نایل گردد. ویژگی دیگر قوه نبویّه به قوه خیال او مربوط است؛ کار این قوه آن است که از حوادث آینده خبر میدهد. بسیاری از افراد در عالم خواب از این قوه و فعالیت آن بهره میگیرند، اما پیامبر هم در عالم خواب و هم در عالم بیداری از آن برخوردار است، و منشأ آگاهی از حوادث این است که نفس انسان با نفوس سماویه اتصال برقرار میکند و در گذشته بیان شده است که نفوس سماویه از عالم طبیعت و حوادث آن آگاهاند[۱].
صدر المتألهین کمال انسان کامل را از نظر قوای ادراکیاش اینگونه تبیین کرده است: کمال تعقل "قوه عقلیه" او این است که به ملأ اعلی اتصال یافته و فرشتگان مقرب الهی را مشاهده میکند، و کمال قوه مصوّره "قوه متخیله" او این است که اشباح مثالیه "موجودات عالم مثال" را مشاهده کرده و از طریق آنها به اخبار غیبی و حوادث جزئی عالم در گذشته و آینده آگاه میشود، و کمال قوه احساس او این است که میتواند در موارد عالم جسمانی تصرف کند و بر آنها تأثیر بگذارد؛ زیرا قوه حس با قوه تحریک همراه است و قوه تحریک سبب انفعال مواد و تأثیرپذیری قوای مادی میباشد. افرادی که این سه قوه در آنان به کمال برسد، اندکاند. هرگاه فردی یافت شود که این سه قوه در او به کمال برسد به مرتبه خلافت الهی رسیده و شایستگی رهبری خلق را دارد، در نتیجه، رسول خداوند است که به او وحی میشود و با معجزات تأیید میگردد. بنابراین، وی دارای سه ویژگی است:
ویژگی اول این است که نفس او از نظر قوه نظری چنان صفا یافته که شباهت شدیدی به روح اعظم دارد و هرگاه بخواهد، بدون نیاز به تفکر به او متصل میشود و علوم لدنّیه از او به وی افاضه میگردد.
ویژگی دوم این است که قوه متخیله او به گونهای است که در بیداری، عالم غیب را مشاهده میکند و صورتهای مثالی غیبی برای او تمثل مییابد و صداهایی را از عالم ملکوت میشنود.
ویژگی سوم، قوهای نفسانی است که به بعد عملی و قوای تحریکی آن مربوط میشود، در نتیجه، در هیولای عالم تصرف میکند؛ بدینگونه که صورتی را از آن میگیرد یا صورتی را به آن میپوشاند، مانند اینکه هوا را به ابر تبدیل میکند و باران پدید میآورد و توفانها و زلزلهها را برای هلاک ساختن امتی که از فرمان خداوند سرپیچی کرده است، موجود میکند[۲]. اگرچه از آنچه گفته شد نمیتوان نتیجه گرفت که بر اساس دیدگاه فلاسفه اسلامی، پیامبران الهی به همه حوادث و رخدادهای عالم طبیعت آگاه بودهاند؛ ولی قدر مسلّم این است که آنان از بسیاری از حوادث و رخدادهای عالم طبیعت آگاه بودهاند و این سخن که علم پیامبران به مسائل مربوط به عالم در حد علم مردم عصر آنان بوده است، بیاساس است»[۳]
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین بهدار؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا بهدار در مقاله «گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه» در اینباره گفته است:
|
۲. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد صادق عظیمی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در اینباره گفته است:
«فلاسفه نیز عالم غیب را بر جهان معقول و مجردات نوریه که غایب از عالم حس و شهادت است، اطلاق کردهاند. در نظر آنها، عالم غیب هم بر عالم ذهن و معقولات ذهنی و صور مدرکه عقلی اطلاق شود، هم بر عالم عقول و نفوس مجرده اطلاق شود و هم بر عالم برزخ و عالم آخرت و غیب مطلق که صقع ربوبی است، اطلاق شود[۱۶]. عقلگرایان، به اتفاق، علم و آگاهی امام را به امور ذیل پذیرفتهاند:
اما در علم امام (ع) به جمیع امور غیبی، صنعتها و حرفهها، و زبانهای مختلف اختلاف نظر دارند. برخی مانند نوبختیها و ابن جریر طبری، این دانشها را برای امام لازم دانستهاند. ولی در نگاه اکثریت عقلگرایان مانند ابن قبه رازی، شیخ مفید و شاگردان و برخی دیگر، نه تنها چنین علومی برای امام لزوم عقلی ندارد، بلکه علم به جمیع غایبات ناممکن است. البته علم امام به برخی امور غیبی را به دلیل نقلی پذیرفتهاند. شیخ شهابالدین سهروردی میگوید: "هرگاه وابستگیهای حواس ظاهری کاهش یافت، نفس انسان از دست قوای طبیعی رهایی یافته و بر یک رشته امور غیبی تسلط مییابد و شاهد آن خوابهای صادق است که انسان در زندگیاش تجربه میکند". سپس میگوید: "اگر انسانهای کامل مانند پیامبران و اولیا از غیب خبر میدهند به خاطر نوشتههایی است که میبینند و یا امواج و صداهای دلانگیز و هولناکی است که میشنوند و یا صورتهایی است که مشاهده میکنند و با آنان سخن میگویند، سپس از غیب خبر میدهند"[۱۷]»[۱۸]. |
۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة). |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
«فلاسفه معتقدند که نبی (ص) از مغیبات گذشته و آینده آگاهی دارد برای آنکه نفوس انسانی یعنی جان انسان در مذهب فلاسفه مجرد از ماده است و حلول در جسم و مکان نکرده است بلکه لامکان است و به سبب تجرد با مبادی عالیه یعنی با عقول و نفوس سماوی ارتباط دارد و صورت هرآنچه در عالم عنصرس و جسمانی حادث شود در آن عالم عقول و نفوس نقش بسته است و گاه باشد که جان انسان با آنها اتصال و ارتباط حاصل میکند و نوع این اتصال معنوی برای ما وجودا معلوم است و اما ماهیه مجهول است و چون جان انسان با آن موجودات عالم غیب رابطه حاصل کرد آنچه در خور استعداد او باشد از صورتهای غیب در او هم نقش میبندد، مانند آینه که در مقابل آینه دیگری قرار دهی»[۱۹].
|
پرسشهای وابسته
- ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم حضوری است یا حصولی؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم به طور دفعی یا تدریجی به او داده میشود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم تام و بیکران است یا محدود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم دائمی است؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم ذاتی است یا خداوند به او علم میآموزد؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم اکتسابی است یا موهبتی؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم فعلی است یا شأنی؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ ابن سینا، مبدأ و معاد، ص ۱۱۶ - ۱۱۷.
- ↑ ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص ۴۰۹- ۴۱۰.
- ↑ وحی نبوی؛ ص۲۰۴ و ۲۰۷.
- ↑ «و همه نامها را به آدم آموخت». سوره بقره، آیه ۳۱.
- ↑ امام خمینی، شرح دعا سحر، ص۱۶ و ۱۷.
- ↑ الکافی، ج۱ ص۲۵۸.
- ↑ محمد حسین رخشاد، در محضر استاد علامه طباطبایی، ص۲۰۰.
- ↑ «امام هر وقت بخواهد بداند میداند». شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۱، ص۱۷۶ و ۱۷۷.
- ↑ «و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست»؛ سوره بقره، آیه۲۳۱.
- ↑ الکافی، ج۱ ص۲۵۸.
- ↑ علامه مجلسی، ق ۲۶، ص ۳۷۲،
- ↑ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۱، ص۱۷۸.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص ۲۷۷-۲۸۵.
- ↑ گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۵۰-۵۴.
- ↑ سید جعفر سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص۳۲۳.
- ↑ یحیی سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۵۶-۱۳.
- ↑ علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه ۱۰۱.