کفر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[کفر در قرآن]] - [[کفر در کلام اسلامی]] - [[کفر در معارف دعا و زیارات]] - [[کفر در معارف و سیره سجادی]]| پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط =  
 
| عنوان مدخل  = کفر
== معناشناسی ==
| مداخل مرتبط = [[کفر در قرآن]] - [[کفر در کلام اسلامی]] - [[کفر در معارف دعا و زیارات]] - [[کفر در معارف و سیره سجادی]]
کفر در لغت یعنی [[پوشش]] و پوشاندن به همین [[دلیل]] شب را "[[کافر]]" می‌‌نامند چراکه همه چیز در آن [[زمان]] پوشیده و [[پنهان]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۵. </ref>.  
| پرسش مرتبط  =  
}}
== معناشناسی کفر ==
کفر در لغت یعنی [[پوشش]] و پوشاندن به همین [[دلیل]] [[شب]] را "[[کافر]]" می‌‌نامند چراکه همه چیز در آن [[زمان]] پوشیده و [[پنهان]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۵. </ref>.  


اما کفر در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد:  
اما کفر در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد:  
خط ۱۲: خط ۸:
# [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام‌، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ص ۴۴۳. </ref>.
# [[انکار]] آگاهانۀ [[سخن پیامبر]] و آنچه او آورده است<ref>قواعد المرام‌، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ص ۴۴۳. </ref>.


تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. کفر یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  
تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار [[الوهیت]]، توحید، [[رسالت]] و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.]]</ref>. کفر یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی [[عناد]] چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. بزرگترین کفر، انکار [[خداوند]] [[یکتا]] یا انکار [[دین]] و [[شریعت]] او و نبوت انبیاست<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  


البته باید توجه داشت همچنان که به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرت‌های خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>.
البته باید توجه داشت همچنان که به [[خدا]]، انحرافِ [[اعتقادی]] است، به تعبیر [[قرآن]] " به [[طاغوت]]"{{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و [[بیزاری]] و عدم [[تبعیت]] از قدرت‌های خودکامه و [[بت]] و خداهای ساختگی، [[شرط ایمان]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۹۰.</ref>.


== انواع کفر ==
== انواع کفر ==
کفر، بر دو نوع است:  
کفر، بر دو نوع است:  
# کفری که از روی [[لجبازی]] و عناد باشد که به آن "[[کفر جحود]]" گفته می‌‌شود؛  
# کفری که از روی [[لجبازی]] و عناد باشد که به آن "[[کفر جحود]]" گفته می‌‌شود؛  
# کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود<ref>.ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.
# کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود<ref>.ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.  
 
در مورد اول یعنی "[[جحود]]" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی مستحق [[عذاب]] است<ref>ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش خداوند]] قرار می‌‌گیرد<ref>ر. ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.


=== [[کفر در برابر اسلام]] ===
در مورد اول یعنی "[[جحود]]" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی مستحق [[عذاب]] است<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش خداوند]] قرار می‌‌گیرد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.


=== [[کفر در برابر ایمان]] ===
=== [[کفر در برابر ایمان]] ===
=== [[کفران نعمت]] ===


== کافر [[حقیقی]] ==
== کافر [[حقیقی]] ==
نمی توان ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی [[عناد]] حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]] {{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد، این حالت یعنی [[روح]] کفر در آن متجلی شده است» <ref>کافی؟؟</ref>  
نمی توان ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی [[عناد]] حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]] {{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد، این حالت یعنی [[روح]] کفر در آن متجلی شده است» <ref>کافی؟؟</ref>  


با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر [[مسلمانی]] نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.</ref>.
با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر [[مسلمانی]] نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.</ref>.


نکته‌ای که در [[روایت]] امام باقر {{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد<ref>ر. ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>.
نکته‌ای که در [[روایت]] امام باقر {{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>.


== [[کفر به طاغوت]] ==
== [[کفر به طاغوت]] ==
==کافر==
«کافر»، پوشاننده، بی‌کتاب، ناگرونده، [[ناسپاس]].
منظور از کافر کسی است که به [[دینی]] به جز [[اسلام]] گرویده باشد و یا با وجود [[قبول اسلام]]، «ما یعلم من الدین بالضروره» ([[ضروریات دین]]) را [[انکار]] کند، به نحوی که انکار آن به [[انکار رسالت]] و یا [[تکذیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و یا تنقیض [[شریعت اسلام]] منتهی شود<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۱۸.</ref>.
بنابراین کافر شامل تمامی [[اهل کتاب]] و سایر [[پیروان ادیان]] غیر اسلام و آن دسته از مسلمانانی می‌شود که محکوم به [[ارتداد]] هستند<ref>فقه سیاسی، ج۵، ص۱۰۴.</ref>. [[کافران]] به دو دسته [[حربی]] و [[ذمی]] تقسیم شده و هر کدام از [[احکام]] خاصی [[تبعیت]] می‌کنند.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۲۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۶۲: خط ۵۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۷۲: خط ۷۰:
[[رده:کفر]]
[[رده:کفر]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| لینک‌دهی دستی = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| رده = <!--ندارد، دارد-->
| جعبه اطلاعات = <!--نه، ندارد، دارد-->
| عکس = <!--نه، ندارد، دارد-->
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
| کپی‌کاری = <!--از چند منبع، از تک منبع، ندارد-->
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| ارزیابی=<!--نشده، اولیه، نهایی-->
| شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱

معناشناسی

کفر در لغت یعنی پوشش و پوشاندن به همین دلیل شب را "کافر" می‌‌نامند چراکه همه چیز در آن زمان پوشیده و پنهان است[۱].

اما کفر در اصطلاح دینی دو معنی دارد:

  1. باور نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل توحید، نبوت، معاد و ضروریات دین؛
  2. انکار آگاهانۀ سخن پیامبر و آنچه او آورده است[۲].

تعریف جامع کفر عبارت است از: انکار الوهیت، توحید، رسالت و ضروریات دین؛ منتها باید انکار به منکر شدن رسالت هم بینجامد[۳]. کفر یعنی پرده‌کشی روی حقیقت از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد چنین عملی را انجام می‌‌دهند[۴]. بزرگترین کفر، انکار خداوند یکتا یا انکار دین و شریعت او و نبوت انبیاست[۵].

البته باید توجه داشت همچنان که به خدا، انحرافِ اعتقادی است، به تعبیر قرآن " به طاغوت"﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى[۶] و بیزاری و عدم تبعیت از قدرت‌های خودکامه و بت و خداهای ساختگی، شرط ایمان است[۷].

انواع کفر

کفر، بر دو نوع است:

  1. کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "کفر جحود" گفته می‌‌شود؛
  2. کفری که از روی جهالت و نادانی و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود[۸].

در مورد اول یعنی "جحود" دلایل عقلی و نقلی وجود دارد که چنین شخصی مستحق عذاب است[۹]، اما در مورد کفر به معنی دوم باید گفت، اگر شخص کافر جاهل، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد عفو و بخشش خداوند قرار می‌‌گیرد[۱۰].

کفر در برابر ایمان

کافر حقیقی

نمی توان ملتزم شد هرکسی که مسلمان نیست الزاما کافر است، بلکه کفر، یعنی انکار و پوشانیدن و کافر بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان حق و آورندگان دین خدا، جبهه گرفته‌ و از روی عناد حق را بپوشانند، چنانکه آیۀ ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ[۱۱] صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، امام باقر (ع) در تأیید همین مطلب فرمودند: «وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد حقیقت است و تسلیم می‌‌گردد، این علامت ایمان است؛ اما وقتی انسان در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه حقیقت بودن آن را تشخیص می‌‌دهد عناد می‌‌ورزد، این حالت یعنی روح کفر در آن متجلی شده است» [۱۲]

با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر مسلمانی نمی‌تواند کافر باشد بلکه باید شرایط کافر بودن که همان تشخیص حق و ایستادگی با عناد در مقابل آن است در او دیده شود[۱۳].

نکته‌ای که در روایت امام باقر (ع) باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل کفر در این بیان مبارک مشخص شده است و آن همان تسلیم محض بودن در برابر پروردگار عالم و ایمان آوردن به حق و حقیقت است که برای حاصل شدنش باید قلباً تسلیم چنین حقی شد[۱۴].

کفر به طاغوت

کافر

«کافر»، پوشاننده، بی‌کتاب، ناگرونده، ناسپاس. منظور از کافر کسی است که به دینی به جز اسلام گرویده باشد و یا با وجود قبول اسلام، «ما یعلم من الدین بالضروره» (ضروریات دین) را انکار کند، به نحوی که انکار آن به انکار رسالت و یا تکذیب پیامبر(ص) و یا تنقیض شریعت اسلام منتهی شود[۱۵]. بنابراین کافر شامل تمامی اهل کتاب و سایر پیروان ادیان غیر اسلام و آن دسته از مسلمانانی می‌شود که محکوم به ارتداد هستند[۱۶]. کافران به دو دسته حربی و ذمی تقسیم شده و هر کدام از احکام خاصی تبعیت می‌کنند.[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  2. قواعد المرام‌، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ص ۴۴۳.
  3. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  4. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  5. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  6. پس، آنکه به طاغوت ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  7. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  8. .ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  9. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  10. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  11. «و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.
  12. کافی؟؟
  13. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  14. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  15. تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۱۸.
  16. فقه سیاسی، ج۵، ص۱۰۴.
  17. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۴۲۳.