بیعت با امام علی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = بیعت با امام علی | عنوان مدخل = بیعت با امام علی | مداخل مرتبط = بیعت با امام علی در نهج البلاغه - بیعت با امام علی در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = امام علی (پرسش) }} == مقدمه == امام علی قبل از بیعت، بارها از پذیرش این...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = بیعت با امام علی
| موضوع مرتبط = بیعت با امام علی
| عنوان مدخل  = بیعت با امام علی
| عنوان مدخل  = بیعت با امام علی
| مداخل مرتبط = [[بیعت با امام علی در نهج البلاغه]] - [[بیعت با امام علی در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[بیعت با امام علی در نهج البلاغه]] - [[بیعت با امام علی در کلام اسلامی]] - [[بیعت با امام علی در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[امام علی]] قبل از [[بیعت]]، بارها از پذیرش این [[مقام]] و [[مسئولیت]] سرباز زد، چنان‌که فرمود: مرا واگذارید و دیگری را [[انتخاب]] کنید، زیرا ما به استقبال چیزی می‌رویم که چهره‌های مختلف دارد<ref>{{متن حدیث|"دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref>. با این‌که [[امام]] خود را کنار می‌کشید، اما [[مردم]] بر [[بیعت]] با ایشان [[اصرار]] ورزیدند، آزادانه با ایشان [[بیعت]] کردند و در این زمینه سرسختی نشان دادند. [[امام]]، خود، درباره چگونگی [[بیعت]] [[مردم]] می‌فرماید: شما در روز [[بیعت]] چونان شتران و گوسفندانی که به سوی [[فرزندان]] خود بشتابند به من روی آوردید و فریاد [[بیعت]] بیعت سردادید. دست خود را بازپس بردم، آن را کشیدید و از دستتان کشیدم، به خود برگرداندید<ref>{{متن حدیث|"فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَّ إِقْبَالَ الْعُوذِ الْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلَادِهَا، تَقُولُونَ الْبَيْعَةَ الْبَيْعَةَ، قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ [نَازَعْتُكُمْ] نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۷.</ref>.
[[امام علی]] قبل از [[بیعت]]، بارها از پذیرش این مقام و [[مسئولیت]] سرباز زد، چنان‌که فرمود: مرا واگذارید و دیگری را [[انتخاب]] کنید؛ زیرا ما به استقبال چیزی می‌رویم که چهره‌های مختلف دارد<ref>{{متن حدیث|"دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref>. با اینکه [[امام]] خود را کنار می‌کشید، اما [[مردم]] بر بیعت با ایشان اصرار ورزیدند، آزادانه با ایشان بیعت کردند و در این زمینه سرسختی نشان دادند. امام، خود، درباره چگونگی بیعت مردم می‌فرماید: شما در [[روز]] بیعت چونان شتران و گوسفندانی که به سوی فرزندان خود بشتابند به من روی آوردید و فریاد بیعت بیعت سردادید. [[دست]] خود را بازپس بردم، آن را کشیدید و از دستتان کشیدم، به خود برگرداندید<ref>{{متن حدیث|"فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَّ إِقْبَالَ الْعُوذِ الْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلَادِهَا، تَقُولُونَ الْبَيْعَةَ الْبَيْعَةَ، قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ [نَازَعْتُكُمْ] نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۷.</ref>.


[[ابن ابی الحدید]] می‌نویسد: درست است که سهم [[رسول خدا]] {{صل}} در [[دعوت]] به [[اسلام]] و [[هدایت مردم]] زیاد بود، ولی نمی‌توان سهم [[امام علی]] {{ع}} را در [[هدایت مردم]] [[انکار]] کرد. اگر [[جهاد]] او در آغاز [[قیام]] [[پیامبر]] {{صل}} و نیز [[جهاد]] وی در زمان [[خلافت]] و نشر [[علوم]] و [[تفسیر قرآن]] و [[ارشاد]] [[مسلمانان]] نبود، از [[اسلام]] جز نامی باقی نمی‌ماند. این امر به‌تنهایی گواهی بر وجود [[حق]] او بر [[مردم]] و خدمت بزرگ او به انسان‌هاست.
[[ابن ابی الحدید]] می‌نویسد: درست است که سهم [[رسول خدا]]{{صل}} در [[دعوت به اسلام]] و [[هدایت مردم]] زیاد بود، ولی نمی‌توان [[سهم امام]] علی{{ع}} را در هدایت مردم [[انکار]] کرد. اگر [[جهاد]] او در آغاز [[قیام]] [[پیامبر]]{{صل}} و نیز جهاد وی در [[زمان]] [[خلافت]] و نشر [[علوم]] و [[تفسیر قرآن]] و [[ارشاد]] [[مسلمانان]] نبود، از [[اسلام]] جز نامی باقی نمی‌ماند. این امر به‌تنهایی [[گواهی]] بر وجود [[حق]] او بر مردم و خدمت بزرگ او به انسان‌هاست.


در [[فضیلت]] علمی [[علی]] {{ع}} از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است که اظهار داشت: "[[علم]] من و [[علم]] دیگر [[اصحاب پیامبر]] در برابر [[علوم]] [[علی]]، چون قطره در برابر هفت دریاست." [[خداوند]] در [[آیه]] هفتم سوره [[آل عمران]] [[دانش]] [[تأویل]] و [[تفسیر]] [[آیات]] را به [[راسخان در علم]] نسبت می‌دهد که براساس نظر [[اندیشمندان]] [[علی]] و اولاد او {{عم}} هستند. بدیهی است که این [[فضایل]] و صدها [[فضایل]] دیگر درباره [[امام علی]] {{ع}} باعث شده بود که [[مردم]] به‌سوی آن [[حضرت]] هجوم آورند و با وی بیعت کنند.
در فضیلت علمی علی{{ع}} از [[ابن عباس]] نقل شده است که اظهار داشت: "[[علم]] من و علم دیگر [[اصحاب پیامبر]] در برابر علوم علی، چون قطره در برابر هفت دریاست." [[خداوند]] در [[آیه]] هفتم [[سوره آل عمران]] [[دانش]] [[تأویل]] و [[تفسیر آیات]] را به [[راسخان در علم]] نسبت می‌دهد که براساس نظر اندیشمندان علی و [[اولاد]] او{{عم}} هستند. بدیهی است که این [[فضایل]] و صدها فضایل دیگر درباره امام علی{{ع}} باعث شده بود که مردم به‌سوی آن حضرت هجوم آورند و با وی بیعت کنند.


یادآور می‌شود که قبل از بیعت ظاهری [[مردم]]، [[امام]] به [[دستور]] الهی توسط [[رسول خدا]] {{صل}} به این سمت [[انتخاب]] شده بود، اما به واسطه [[غصب خلافت]] به مدّت ۲۵ سال [[سکوت]] [[اختیار]] کرد. این موضع‌گیری در سخن [[حضرت]] استخوان در گلو و خار در چشم [[تشبیه]] شده است<ref> {{متن حدیث|"و فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا"}}؛ [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]].</ref>.
یادآور می‌شود که قبل از بیعت ظاهری [[مردم]]، [[امام]] به [[دستور الهی]] توسط [[رسول خدا]]{{صل}} به این سمت [[انتخاب]] شده بود، اما به واسطه [[غصب خلافت]] به مدّت ۲۵ سال [[سکوت]] [[اختیار]] کرد. این موضع‌گیری در سخن حضرت استخوان در گلو و خار در چشم تشبیه شده است<ref> {{متن حدیث|"و فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا"}}؛ [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]].</ref>.


می‌توان [[سکوت]] [[امام]] {{ع}} در این دوران را با منطق [[هارون]] در زمان [[موسی]] {{ع}} هم‌سان دانست و آن این‌که بین [[امت]] [[اختلاف]] ایجاد نشود. آن [[حضرت]] می‌توانست دست به [[اقدام]] بزند، ولی این [[اقدام]] به ضرر [[اسلام]] بود. به همین [[دلیل]] و با کمال تأسف صدای آن [[حضرت]] در آن دوران پایین‌تر از صدای همه بود. این در حالی است که [[شأن]] و رتبه‌اش بالاتر از مدّعیان آن روز [[خلافت]] بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۷.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۸۲.</ref>.
می‌توان سکوت امام{{ع}} در این دوران را با منطق [[هارون]] در [[زمان]] [[موسی]]{{ع}} هم‌سان دانست و آن اینکه بین [[امت]] [[اختلاف]] ایجاد نشود. آن حضرت می‌توانست دست به اقدام بزند، ولی این اقدام به [[ضرر]] [[اسلام]] بود. به همین دلیل و با کمال [[تأسف]] صدای آن حضرت در آن دوران پایین‌تر از صدای همه بود. این در حالی است که [[شأن]] و رتبه‌اش بالاتر از مدّعیان آن [[روز]] [[خلافت]] بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۷.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۱۸۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۴

مقدمه

امام علی قبل از بیعت، بارها از پذیرش این مقام و مسئولیت سرباز زد، چنان‌که فرمود: مرا واگذارید و دیگری را انتخاب کنید؛ زیرا ما به استقبال چیزی می‌رویم که چهره‌های مختلف دارد[۱]. با اینکه امام خود را کنار می‌کشید، اما مردم بر بیعت با ایشان اصرار ورزیدند، آزادانه با ایشان بیعت کردند و در این زمینه سرسختی نشان دادند. امام، خود، درباره چگونگی بیعت مردم می‌فرماید: شما در روز بیعت چونان شتران و گوسفندانی که به سوی فرزندان خود بشتابند به من روی آوردید و فریاد بیعت بیعت سردادید. دست خود را بازپس بردم، آن را کشیدید و از دستتان کشیدم، به خود برگرداندید[۲].

ابن ابی الحدید می‌نویسد: درست است که سهم رسول خدا(ص) در دعوت به اسلام و هدایت مردم زیاد بود، ولی نمی‌توان سهم امام علی(ع) را در هدایت مردم انکار کرد. اگر جهاد او در آغاز قیام پیامبر(ص) و نیز جهاد وی در زمان خلافت و نشر علوم و تفسیر قرآن و ارشاد مسلمانان نبود، از اسلام جز نامی باقی نمی‌ماند. این امر به‌تنهایی گواهی بر وجود حق او بر مردم و خدمت بزرگ او به انسان‌هاست.

در فضیلت علمی علی(ع) از ابن عباس نقل شده است که اظهار داشت: "علم من و علم دیگر اصحاب پیامبر در برابر علوم علی، چون قطره در برابر هفت دریاست." خداوند در آیه هفتم سوره آل عمران دانش تأویل و تفسیر آیات را به راسخان در علم نسبت می‌دهد که براساس نظر اندیشمندان علی و اولاد او(ع) هستند. بدیهی است که این فضایل و صدها فضایل دیگر درباره امام علی(ع) باعث شده بود که مردم به‌سوی آن حضرت هجوم آورند و با وی بیعت کنند.

یادآور می‌شود که قبل از بیعت ظاهری مردم، امام به دستور الهی توسط رسول خدا(ص) به این سمت انتخاب شده بود، اما به واسطه غصب خلافت به مدّت ۲۵ سال سکوت اختیار کرد. این موضع‌گیری در سخن حضرت استخوان در گلو و خار در چشم تشبیه شده است[۳].

می‌توان سکوت امام(ع) در این دوران را با منطق هارون در زمان موسی(ع) هم‌سان دانست و آن اینکه بین امت اختلاف ایجاد نشود. آن حضرت می‌توانست دست به اقدام بزند، ولی این اقدام به ضرر اسلام بود. به همین دلیل و با کمال تأسف صدای آن حضرت در آن دوران پایین‌تر از صدای همه بود. این در حالی است که شأن و رتبه‌اش بالاتر از مدّعیان آن روز خلافت بود[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. «"دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.
  2. «"فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَّ إِقْبَالَ الْعُوذِ الْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلَادِهَا، تَقُولُونَ الْبَيْعَةَ الْبَيْعَةَ، قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ [نَازَعْتُكُمْ] نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۷.
  3. «"و فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۳۷.
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۱۸۲.