بحث:آیه ولایت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
[[احادیث]] مربوط به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده در حد [[تواتر]] بوده و مفید [[یقین]] است، و این [[احادیث]] مورد استناد [[محدثان]]، [[مفسران]]، [[متکلمان]] و [[فقیهان]] قرار گرفته است؛ تا آنجا که [[فقها]] در مسئله فعل کثیر در [[نماز]] و این که آیا [[صدقه]] مستحبی [[زکات]] نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند <ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده، [[تردید]] برخی از افراد همچون [[فخر رازی]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.</ref>. و [[ابوهاشم جبایی]]<ref>المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>. درباره [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بیاساس خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۳.</ref>. | [[احادیث]] مربوط به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده در حد [[تواتر]] بوده و مفید [[یقین]] است، و این [[احادیث]] مورد استناد [[محدثان]]، [[مفسران]]، [[متکلمان]] و [[فقیهان]] قرار گرفته است؛ تا آنجا که [[فقها]] در مسئله فعل کثیر در [[نماز]] و این که آیا [[صدقه]] مستحبی [[زکات]] نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند <ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده، [[تردید]] برخی از افراد همچون [[فخر رازی]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.</ref>. و [[ابوهاشم جبایی]]<ref>المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>. درباره [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بیاساس خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۳.</ref>. | ||
== | ==[[احادیث]] [[شأن نزول آیه]] [[ولایت]] و اسناد آن از دیدگاه [[ابن کثیر]]== | ||
ابن کثیر در تفسیرش مینویسد: | |||
#{{عربی|و قال ابن أبي حاتم: حدثنا الربيع بن سليمان المرادي، حدثنا أيوب بن سويد، عن عتبة بن أبي حكيم في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} قال: هم المؤمنون وعلي بن أبي طالب}}. | |||
#{{عربی|و حدثنا أبو سعيد الأشج، حدثنا الفضل بن دكين أبو نعيم الأحول، حدثنا موسى بن قيس الحضرمي، عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فنزلت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}. | |||
#{{عربی|و قال ابن جرير: حدثني الحارث، حدثنا عبد العزيز، حدثنا غالب بن عبدالله، سمعت مجاهداً يقول في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} الآية، نزلت في علي بن أبي طالب، تصدق وهو راكع}}. | |||
#{{عربی|و قال عبد الرزاق: حدثنا عبد الوهاب بن مجاهد، عن أبيه، عن ابن عباس في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نزلت في علي بن أبي طالب. عبد الوهاب بن مجاهد لا يحتج به}}. | |||
#{{عربی|و رواه ابن مردويه عن طريق سفيان الثوري، عن أبي سنان، عن الضحاك، عن ابن عباس قال: كان علي بن أبي طالب قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع، فأعطاه خاتمه، فنزلت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} الضحاك لم يلقي ابن عباس}}. | |||
#{{متن حدیث|و روى ابن مردويه أيضاً من طريق محمد بن السائب الكلبي -وهو متروك - عن أبي صالح، عن ابن عباس قال: خرج رسول الله{{صل}} إلى المسجد، والناس يصلون بين راكع وساجد وقائم وقاعد، وإذا مسكين يسأل، فدخل رسول الله{{صل}} فقال: «أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذلك الرجل القائم. قال: على أي حال أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذلك علي بن أبي طالب. قال فكبر رسول الله{{صل}} عند ذلك، وهو يقول: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> وهذا إسناد لا يقدح به}}. | |||
#{{عربی|ثم رواه ابن مردويه، من حديث علي بن أبي طالب رضي الله عنه، نفسه، و عمار بن ياسر، وأبي رافع. وليس يصح شيء منها بالكلية، لضعف أسانيدها وجهالة رجالها. ثم روي بإسناده عن ميمون بن مهران عن ابن عباس في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} نزلت في المؤمنين، وعلي بن أبي طالب أولهم}}. | |||
#{{متن حدیث|و قال ابن جرير: حدثنا هناد، حدثنا عبدة، عن عبد الملك، عن أبي جعفر قال: سألته عن هذه الآية {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} قلنا: من الذين آمنوا؟ قال: الذين آمنوا. قلنا: بلغنا أنها نزلت في علي بن أبي طالب! قال: علي من الذين آمنوا}}. | |||
#{{عربی|و قال أسباط، عن السدي: نزلت هذه الآية في جميع المؤمنين، ولكن علي بن أبي طالب مر به سائل وهو راكع في المسجد فأعطاه خاتمه}}<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۳-۷۴.</ref>؛ | |||
[[ابن ابیحاتم]] گفت: [[ربیع بن سلیمان مرادی]]، از [[ایوب بن سوید]]، از [[عتبة بن ابیحکیم]] نقل کرد که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} گفت: آنان [[مؤمنان]] و [[علی بن أبی طالب]]{{ع}} هستند. | |||
و [[ابوسعید اشج]]، از [[فضل بن دکین ابونعیم]] ([[احول]])، از [[موسی بن قیس حضرمی]]، از [[سلمة بن کهیل]] نقل کرد که گفت علی{{ع}} در [[حال]] [[رکوع]] [[انگشتر]] خود را [[تصدق]] فرمود، سپس این آیه نازل شد: «همانا [[سرپرست]] شما فقط [[خدا]] ا و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را به پا میدارند و در حال رکوع [[زکات]] میدهند». | |||
و [[ابن جریر]] گفت: حارث از عبدالعزیز، از [[غالب بن عبدالله]] [[حدیث]] کرد که از [[مجاهد]] درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} شنیدم که گفت: درباره علی بن أبی طالب{{ع}} نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع [[صدقه]] داد. | |||
و عبدالرزاق گفت: [[عبدالوهاب بن مجاهد]]، از پدرش، از [[ابن عباس]] نقل کرد که درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} گفت در [[شأن]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نازل شده است. به روایتهای عبدالوهاب بن مجاهد [[احتجاج]] نمیشود. | |||
و [[ابن مردویه]]، از طریق [[سفیان ثوری]]، از [[ابوسنان]]، از ضحاک، از ابن عباس [[روایت]] کرد که گفت: [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} به [[نماز]] ایستاده بود. در حالی که ایشان در [[رکوع]] بود، سائلی از کنارش گذشت. سپس ایشان انگشترش را به او اعطا کرد و این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} ضحاک در سند این [[روایت]]، [[ابن عباس]] را [[ملاقات]] نکرده است. | |||
از | و [[ابن مردویه]] همچنین از طریق [[محمد بن سائب کلبی]] - که متروک است - از [[ابو صالح]] از ابن عباس روایت کرد که گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی [[مسجد]] رفت در حالی که [[مردم]] نماز [[نافله]] میخواندند و در رکوع و [[سجود]] بودند و برخی ایستاده و برخی نشسته بودند. در این هنگام مسکینی کمک خواست. رسول خدا{{صل}} داخل [مسجد] شدند و فرمودند: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ گفت: آری. فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: «آن مردی که ایستاده است». فرمود: در چه حالتی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: «در [[حال]] رکوع». گفت: «و آن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود». پس رسول خدا{{صل}} در این هنگام [[تکبیر]] گفتند در حالی که [این آیه را قرائت] میفرمود و هرکس از [[خدا]] و [[رسول]] و [[مؤمنان]] روی گرداند [مغلوب است] پس به [[درستی]] که [[حزب]] [[خداوند]] [[پیروز]] و غالب است». به این اسناد [[قدح]] و خدشهای نمیتوان کرد. | ||
سپس ابن مردویه آن را، از [[حدیث]] خود حضرت [[علی بن أبی طالب]]{{ع}} و [[عمار بن یاسر]] و [[ابو رافع]] روایت میکند و به طور کلی به دلیل [[ضعف سند]] و [[مجهول بودن راویان]] آن، چیزی از آن صحیح نیست. سپس به سند خود از [[میمون بن مهران]]، از ابن عباس درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نقل میکند که درباره مؤمنان نازل شده و علی بن ابی طالب{{ع}} نخستین آنان است. | |||
[[ابن جریر]] نیز گفت: هنّاد و [[عبدة]]، از [[عبدالملک]]، از [[ابو جعفر]] نقل کردند که از او درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} سؤال کردیم و گفتیم: [منظور از] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} چه کسانی هستند؟ گفت: مراد [[مؤمنان]] هستند. گفتیم: به ما رسیده که این [[آیه]] درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نازل شده است. گفت: علی{{ع}} از کسانی است که [[ایمان]] آوردهاند. | |||
از | [[اسباط]] نیز از سدی نقل کرد که گفت: این آیه درباره همهٔ مؤمنان نازل شده است لکن هنگامی که علی بن ابی طالب{{ع}} در [[مسجد]] در [[رکوع]] بود، سائلی از کنار او گذشت و ایشان انگشترش را به وی عطا کرد. | ||
[[ابن کثیر]] مورد [[اعتماد]] [[اهل تسنّن]] است و [[تفسیر]] وی نزد آنان و به ویژه [[وهابیان]] بسیار معتبر است؛ به همین جهت [[حدیث]] فوق و نظر ابن کثیر درباره سند این [[احادیث]] حائز اهمیت است<ref>ابن کثیر و ابن قیّم از شاگردان ابن تیمیه و بسیار متعصب هستند و اعتبار آنها نزد وهابیان نیز به همین جهت است.</ref>. | |||
چنان که میبینیم، وی ضمن [[نقل روایات]] [[ابن ابیحاتم]] هیچ خدشهای در اسانید آنها نمیکند؛ چراکه سند این [[روایتها]] در نزد اهل تسنّن قطعاً صحیح است و ابن کثیر نمیتواند در آنها خدشه کند که در مباحث بعدی به [[بررسی سندی]] تمامی این [[روایات]] خواهیم پرداخت<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۲۶۶.</ref>. | |||
[[ | ===نظر [[ابن حجر عسقلانی]] درباره احادیث [[شأن نزول آیه]] [[ولایت]] و اسناد آن=== | ||
ابن حجر عسقلانی، از [[عالمان]] [[سنّی]] در [[قرن نهم]] است که به وی [[لقب]] «شیخ الإسلام» دادهاند. او [[روایت]] مربوط به شأن نزول آیه را به پنج سند نقل میکند. در کتاب الکاف الشاف فی [[تخریج]] احادیث [[الکشاف]] که در ذیل کتاب الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل [[زمخشری]] چاپ شده است، میخوانیم: | |||
#{{عربی|رواه ابن ابي حاتم من طريق سلمة بن كهيل، قال تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}. | |||
#ولابن مردويه من رواية سفيان الثوري عن ابن سنان عن ضحاك ابن عباس قال: كان علي قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع فأعطاه خاتمه فنزلت. | |||
# و روى الحاكم في علوم الحديث من رواية عیسى بن عبد الله بن عمر بن علي: حدثنا أبي عن أبيه عن جده عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فدخل رسول الله{{صل}} المسجد والناس يصلون بين قائم وراكع وساجد وإذا سائل، فقال له رسول الله{{صل}}، أعطاك أحد شيئا؟ قال: لا الا هذا الراكع يعني عليا، أعطاني خاتمه. | |||
#رواه الطبراني في الأوسط في ترجمة محمد بن علي الصائغ وعند ابن مردويه من حديث عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو واقف في صلاته، الحديث. وفي إسناده خالد بن يزيد العمري وهو متروك. | |||
# و رواه الثعلبي من حديث أبي ذر مطولا و إسناده ساقط}}<ref>الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف، ج۱، ص۶۴۹.</ref>؛ | |||
[[ابن ابیحاتم]] از طریق [[سلمة بن کهیل]] [[روایت]] کرد که گفت: علی{{ع}} انگشترش را در [[حال]] [[رکوع]] [[تصدّق]] فرمود؛ از این رو [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد. | |||
[[ابن مردویه]] نیز از طریق روایت سفیان ثوری، از [[ابن سنان]]، از ضحاک، از [[ابن عباس]] نقل میکند که گفت: علی{{ع}} به [[نماز]] ایستاده بود که سائلی از کنار او گذشت و ایشان در حال رکوع انگشترش را به سائل عطا کرد، سپس آیه نازل شد. | |||
و [[حاکم]] در کتاب [[علوم الحدیث]]، از روایت [[عیسی بن عبدالله بن عمر بن علی]]{{ع}} روایت کرد که پدرم، از پدرش، از جدش، از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[حدیث]] کرد که فرمود: آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد. پس [[رسول خدا]]{{صل}} داخل [[مسجد]] شد در حالی که [[مردم]] نماز میخواندند و در [[قیام]]، رکوع و [[سجود]] بودند. آنگاه رسول خدا{{صل}} به سائل فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: نه، مگر آن کسی که در رکوع بود، یعنی علی{{ع}} انگشترش را به من عطا کرد. | |||
[[طبرانی]] نیز در معجم الأوسط در [[ترجمه]] [[محمد بن علی صائغ]] این حدیث را روایت کرده است و ابن مردویه از حدیث [[عمار بن یاسر]] روایت کرد که گفت: سائلی نزد علی{{ع}} ایستاد در حالی که ایشان به [[نماز]] ایستاده بود... و در سلسله سند آن خالد بن یزید عمری است که متروک میباشد. | |||
[[ | |||
ابن | و [[ثعلبی]] هم [[حدیث]] را از طریق [[ابوذر]] به صورت طولانی و مفصّل [[روایت]] کرده و اسناد آن ساقط است. | ||
همانطور که [[مشاهده]] شد، [[ابن حجر عسقلانی]] نیز روایت [[ابن ابیحاتم]] از طریق [[سلمة بن کهیل]] را بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل کرد. همچنین [[سند روایت]] سفیان ثوری، از [[ابن سنان]]، از ضحاک، از [[ابن عباس]] را بر خلاف [[ابن کثیر]] که گفته بود ضحاک، ابن عباس را [[درک]] نکرده است، بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل میکند. | |||
از نظر وی سند روایتهای [[حاکم]] روایت [[حاکم نیشابوری]] در [[علوم الحدیث]] نیز بدون اشکال است. اما روایت [[طبرانی]] در المعجم الاوسط را دچار اشکال میداند و خالد بن یزید عمری را متروک میشمارد. وی همچنین سند روایتهای ثعلبی از ابوذر را ساقط شمرده است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۲۷۱.</ref>. | |||
===[[احادیث]] [[شأن نزول آیه]] [[ولایت]] و اسناد آن از دیدگاه [[سیوطی]]=== | |||
سیوطی در کتاب الدرّ المنثور به ۹ روایت و با اسنادی مختلف اشاره کرده است. او در ذیل [[آیه ولایت]] مینویسد: | |||
#{{متن حدیث|و أخرج الخطيب في المتفق عن ابن عباس قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فقال النبي{{صل}} للسائل: من أعطاك هذا الخاتم؟ قال: ذاك الراكع، فأنزل [[الله]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج عبدالرزاق وعبد بن حميد وابن جرير وأبو الشيخ وابن مردويه عن ابن عباس في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} الآية، قال: نزلت في علي بن أبي طالب}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج الطبراني في الأوسط وابن مردويه عن عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو راكع في صلاة تطوع، فنزع خاتمه فأعطاه السائل، فأتى رسول الله{{صل}} فأعلمه ذلك، فنزلت على النبي{{صل}} هذه الآية {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فقرأها [[رسول الله]]{{صل}} على أصحابه ثم قال: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج أبو الشيخ وابن مردويه عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية على رسول الله{{صل}} في بيته: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}، فخرج [[رسول الله]]{{صل}}، فدخل المسجد وجاء [[الناس]] يصلون بين راكع وساجد وقائم يصلي، فإذا [[سائل]] فقال: يا سائل هل أعطاك [[أحد]] شيئا؟ قال: لا إلا ذاك الراكع، لعلي بن أبي طالب، أعطاني خاتمه}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج ابن أبي حاتم وأبو الشيخ وابن عساكر عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}. | |||
#{{متن حدیث|وأخرج ابن جرير عن مجاهد في قوله {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} نزلت في علي بن أبي طالب [[تصدق]] وهو راكع}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج ابن جرير عن السدي وعتبة بن أبي حكيم مثله}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج ابن مردويه من طريق الكلبي عن أبي صالح عن ابن عباس، قال: أتى عبد الله بن سلام و رهط معه من أهل الكتاب نبي الله{{صل}} عند الظهر فقالوا: يا رسول الله إن بيوتنا قاصية، لا نجد من يجالسنا و يخالطنا دون هذا المسجد وإن قومنا لما رأونا قد صدقنا [[الله]] ورسوله وتركنا دينهم أظهروا العداوة وأقسموا أن لا يخالطونا ولا يؤاكلونا فشق ذلك علينا، فبينا هم يشكون ذلك إلى رسول الله{{صل}} إذا نزلت هذه الآية على رسول الله{{صل}} {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} ونودي بالصلاة [[صلاة]] الظهر، وخرج رسول الله{{صل}} فقال: أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذاك الرجل [[القائم]]، قال: على أي [[حال]] أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذاك علي بن أبي طالب فكبر رسول الله{{صل}} عند ذلك وهو يقول: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>}}. | |||
#{{متن حدیث|و أخرج الطبراني وابن مردويه وأبو نعيم عن أبي رافع قال: دخلت على رسول الله{{صل}} وهو نائم يوحي إليه، فإذا حية في جانب البيت، فكرهت أن أبيت عليها فأوقظ النبي{{صل}} وخفت أن يكون يوحي إليه، فاضطجعت بين الحيّة وبين النبي{{صل}} لئن كان منها [[سوء]] كان في دونه، فمكث [[ساعة]] فاستيقظ النبي{{صل}} وهو يقول: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} الحمد لله الذي أتم لعلي نعمه وهيا لعلي بفضل [[الله]] إياه}}<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۴.</ref>؛ | |||
درباره [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} [[خطیب]] در المتفق از [[ابن عباس]] نقل کرده است که گفت: علی{{ع}} در [[حال]] [[رکوع]] انگشتری را [[صدقه]] داد. در آن هنگام [[پیامبر]]{{صل}} به [[سائل]] فرمود: این [[انگشتر]] را چه کسی به تو عطا کرد؟ سائل گفت: آنکه در رکوع است، پس [[خداوند]] این آیه را نازل کرد که: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} | |||
عبدالرزاق، [[عبد بن حمید]]، [[ابن جریر]]، [[ابوالشیخ]] و [[ابن مردویه]] نیز از ابن عباس درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} آوردهاند که گفت: این آیه درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نازل شده است. | |||
[[طبرانی]] نیز در المعجم الأوسط و ابن مردویه از [[عمار یاسر]] آوردهاند که گفت: سائلی نزد علی{{ع}} ایستاد در حالی که ایشان در رکوعِ نمازِ مستحبی بود، پس انگشتر خویش را بیرون آورد و به وی عطا کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و ایشان را از این امر [[آگاه]] ساختند و این آیه بر پیامبر{{صل}} نازل شد که: «همانا [[سرپرست]] شما [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را به پا میدارند و در حال رکوع [[زکات]] میدهند». رسول خدا{{صل}} آیه را برای اصحابش قرائت کرد و آنگاه فرمود: هر که من مولا و [[صاحب اختیار]] اویم پس علی مولا و صاحب اختیار اوست. خداوندا! [[سرپرست]] کسی باش که [[سرپرستی]] او را پذیرفته و [[دشمن]] کسی باش که با او [[دشمنی]] کند. | |||
ابوالشیخ و [[ابن مردویه]] نیز از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} آوردهاند که فرمود: در [[خانه]]، این [[آیه]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد: «همانا سرپرست شما [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که»... تا آخر آیه. پس رسول خدا{{صل}} از [[منزل]] خارج گشته، داخل [[مسجد]] شدند در حالی که [[مردم]] [[نماز]] میخواندند و در [[رکوع]] و [[سجود]] و [[قیام]] بودند و سائلی نیز در مسجد بود. آنگاه فرمود: ای [[سائل]]، آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرض کرد: نه مگر آن رکوع کننده، یعنی علی بن ابی طالب{{ع}} که انگشترش را به من عطا کرد. | |||
[[ابن ابیحاتم]]، ابوالشیخ و [[ابن عساکر]] از [[سلمة بن کهیل]] آوردهاند که گفت: علی{{ع}} در [[حال]] رکوع انگشترش را [[تصدّق]] کرد، سپس این آیه نازل شد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}}. | |||
[[ابن جریر]] نیز درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} از [[مجاهد]] آورده است که این آیه در [[شأن]] علی بن ابی طالب{{ع}} نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع [[صدقه]] دادند. | |||
ابن جریر از سدی و عتبة بن [[حکیم]] نیز مثل همین [[روایت]] را آورده است. | |||
همچنین ابن مردویه، از طریق کلبی، از [[ابو صالح]]، از [[ابن عباس]] آورده است که گفت: [[عبدالله بن سلام]] به همراه گروهی از [[اهل کتاب]] به هنگام ظهر نزد [[پیامبر خدا]]{{صل}} آمدند و گفتند: ای رسول خدا! همانا اهل خانههای ما از ما دوری میگزینند و ما غیر از این مسجد کسی را نمییابیم که با ما [[مجالست]] و [[معاشرت]] کند؛ زیرا وقتی [[قوم]] ما دیدند که خدا و رسولش به ما [[تصدق]] فرموده و ما [[دین]] آنها را ترک کردهایم، دشمنی خود را آشکار ساخته و قسم خوردهاند که با ما معاشرت نکرده و همغذا نشوند، پس این امر بر ما گران آمد. در همان حال که آنها از وضع خود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} [[شکایت]] میکردند، این [[آیه]] بر رسول خدا{{صل}} نازل شد: «همانا [[سرپرست]] شما [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که»... و برای [[نماز ظهر]] ندا کردند [و [[اذان]] گفتند] و رسول خدا{{صل}} [برای [[نماز]]] خارج شد و به [[سائل]] فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرضه داشت: آری. [[پیامبر]] فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: آن مرد که ایستاده. فرمود: در چه حالتی آن را به تو عطا کرد؟ عرض کرد: در [[حال]] [[رکوع]] و آن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود. پس رسول خدا{{صل}} در این هنگام [[تکبیر]] گفتند و فرمودند: «و هر کس به خدا و رسول او و [[مؤمنان]] پشت کند، پس به [[درستی]] که [[حزب]] [[خداوند]] [[پیروز]] است». | |||
[[ | |||
[[طبرانی]]، [[ابن مردویه]] و [[ابونعیم]] از [[ابورافع]]<ref>ابو رافع و دو فرزندش بسیار به رسول خدا{{صل}} نزدیک بودند و به خانه ایشان رفت و آمد داشتند. فرزندان ابو رافع عبیدالله و علی نیز به جهت همین قرابت، کاتب امیرالمؤمنین{{ع}} بودهاند؛ ر.ک: رجال النجاشی، ص۴؛ الطبقات الکبری، ج٧، ص١٢٢.</ref> نقل کردهاند که گفت: بر رسول خدا{{صل}} وارد شدم در حالی که ایشان [[خواب]] بودند و به ایشان [[وحی]] میشد. ماری در گوشه [[خانه]] بود، از این رو [[دوست]] نداشتم که به آن [[حمله]] کنم تا مبادا پیامبر{{صل}} [[بیدار]] شوند. از طرفی ترسیدم که در حال وحی شدن به ایشان باشد. از این رو بین مار و پیامبر{{صل}} خوابیدم تا اگر ضرر و گزندی از جانب مار بود به پیامبر نرسد. مدتی مکث کردم تا پیامبر{{صل}} بیدار شدند، در حالی که میفرمودند همانا [[صاحب اختیار]] شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع [[زکات]] میدهند». [[حمد]] مخصوص خداست که نعمتهایش را بر علی{{ع}} تمام کرده و به [[فضل خداوند]] آن را بر علی{{ع}} مهیا ساخت. | |||
[[ | [[مشاهده]] میشود که [[سیوطی]] نیز [[احادیث]] [[شأن نزول آیه]] [[ولایت]] را به طرق متعدد مطرح کرده، اما در سند آنها خدشهای نکرده است. در سلسله اسناد این [[احادیث]] افرادی چون [[ابوالشیخ]]، [[ابن مردویه]] و دیگران هستند که [[اهل تسنّن]] به آنان بسیار [[احترام]] گذارده و به [[نیکی]] از آنها یاد میکنند. این افراد همگی از [[ابن عباس]] - که مورد [[اعتماد]] و [[وثوق]] اهل تسنّن است -[[حدیث]] نقل میکنند. بنابراین برخی از اسانید این [[روایات]] قطعاً صحیح هستند<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۰
مقدمه
بیشتر احادیثی که درباره شأن نزول آیه ولایت، روایت شده است، نزول آن را مربوط به امیرمؤمنان(ع) و دادن انگشتر خود به سائل در حال رکوع دانستهاند. طبری در دو حدیث یکی از عتبة بن حکیم و دیگری از مجاهد این شأن نزول را روایت کرده است[۱]. سیوطی علاوه بر دو حدیث مزبور، پنج حدیث دیگر از خطیب خوارزمی، طبرانی، ابن مردویه به نقل از ابن عباس، عمار یاسر، سلمة بن کهیل، علی بن ابو طالب و ابو رافد در مورد نزول آیه ولایت در شأن علی(ع) روایت کرده است[۲]. سعدالدین تفتازانی و ملا علی قوشچی اشعری اتفاق نظر مفسران بر نزول آیه در شأن علی(ع) را نقل کردهاند[۳]. مؤلف کتاب غایة المرام بیش از بیست حدیث از کتابهای اهل سنت درباره نزول آیه ولایت در مورد علی(ع) روایت کرده است[۴]. علامه امینی نیز تعداد زیادی از دانشمندان اهل سنت را نام میبرد که روایت شأن نزول آیه ولایت را در مورد امیرمؤمنان(ع) در کتابهای خود نقل کردهاند[۵][۶].
احادیث مربوط به نزول آیه در شأن علی(ع) که از شیعه و اهل سنت نقل شده در حد تواتر بوده و مفید یقین است، و این احادیث مورد استناد محدثان، مفسران، متکلمان و فقیهان قرار گرفته است؛ تا آنجا که فقها در مسئله فعل کثیر در نماز و این که آیا صدقه مستحبی زکات نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند [۷]. با توجه به مطالب یاد شده، تردید برخی از افراد همچون فخر رازی[۸]. و ابوهاشم جبایی[۹]. درباره نزول آیه در شأن علی(ع) بیاساس خواهد بود[۱۰].
احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن از دیدگاه ابن کثیر
ابن کثیر در تفسیرش مینویسد:
- و قال ابن أبي حاتم: حدثنا الربيع بن سليمان المرادي، حدثنا أيوب بن سويد، عن عتبة بن أبي حكيم في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾ قال: هم المؤمنون وعلي بن أبي طالب.
- و حدثنا أبو سعيد الأشج، حدثنا الفضل بن دكين أبو نعيم الأحول، حدثنا موسى بن قيس الحضرمي، عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾.
- و قال ابن جرير: حدثني الحارث، حدثنا عبد العزيز، حدثنا غالب بن عبدالله، سمعت مجاهداً يقول في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ الآية، نزلت في علي بن أبي طالب، تصدق وهو راكع.
- و قال عبد الرزاق: حدثنا عبد الوهاب بن مجاهد، عن أبيه، عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نزلت في علي بن أبي طالب. عبد الوهاب بن مجاهد لا يحتج به.
- و رواه ابن مردويه عن طريق سفيان الثوري، عن أبي سنان، عن الضحاك، عن ابن عباس قال: كان علي بن أبي طالب قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع، فأعطاه خاتمه، فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ الضحاك لم يلقي ابن عباس.
- «و روى ابن مردويه أيضاً من طريق محمد بن السائب الكلبي -وهو متروك - عن أبي صالح، عن ابن عباس قال: خرج رسول الله(ص) إلى المسجد، والناس يصلون بين راكع وساجد وقائم وقاعد، وإذا مسكين يسأل، فدخل رسول الله(ص) فقال: «أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذلك الرجل القائم. قال: على أي حال أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذلك علي بن أبي طالب. قال فكبر رسول الله(ص) عند ذلك، وهو يقول: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۱۱] وهذا إسناد لا يقدح به».
- ثم رواه ابن مردويه، من حديث علي بن أبي طالب رضي الله عنه، نفسه، و عمار بن ياسر، وأبي رافع. وليس يصح شيء منها بالكلية، لضعف أسانيدها وجهالة رجالها. ثم روي بإسناده عن ميمون بن مهران عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ نزلت في المؤمنين، وعلي بن أبي طالب أولهم.
- «و قال ابن جرير: حدثنا هناد، حدثنا عبدة، عن عبد الملك، عن أبي جعفر قال: سألته عن هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ قلنا: من الذين آمنوا؟ قال: الذين آمنوا. قلنا: بلغنا أنها نزلت في علي بن أبي طالب! قال: علي من الذين آمنوا».
- و قال أسباط، عن السدي: نزلت هذه الآية في جميع المؤمنين، ولكن علي بن أبي طالب مر به سائل وهو راكع في المسجد فأعطاه خاتمه[۱۲]؛
ابن ابیحاتم گفت: ربیع بن سلیمان مرادی، از ایوب بن سوید، از عتبة بن ابیحکیم نقل کرد که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ گفت: آنان مؤمنان و علی بن أبی طالب(ع) هستند. و ابوسعید اشج، از فضل بن دکین ابونعیم (احول)، از موسی بن قیس حضرمی، از سلمة بن کهیل نقل کرد که گفت علی(ع) در حال رکوع انگشتر خود را تصدق فرمود، سپس این آیه نازل شد: «همانا سرپرست شما فقط خدا ا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». و ابن جریر گفت: حارث از عبدالعزیز، از غالب بن عبدالله حدیث کرد که از مجاهد درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ شنیدم که گفت: درباره علی بن أبی طالب(ع) نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع صدقه داد. و عبدالرزاق گفت: عبدالوهاب بن مجاهد، از پدرش، از ابن عباس نقل کرد که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ گفت در شأن علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است. به روایتهای عبدالوهاب بن مجاهد احتجاج نمیشود.
و ابن مردویه، از طریق سفیان ثوری، از ابوسنان، از ضحاک، از ابن عباس روایت کرد که گفت: علی بن ابی طالب(ع) به نماز ایستاده بود. در حالی که ایشان در رکوع بود، سائلی از کنارش گذشت. سپس ایشان انگشترش را به او اعطا کرد و این آیه نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ ضحاک در سند این روایت، ابن عباس را ملاقات نکرده است. و ابن مردویه همچنین از طریق محمد بن سائب کلبی - که متروک است - از ابو صالح از ابن عباس روایت کرد که گفت: رسول خدا(ص) به سوی مسجد رفت در حالی که مردم نماز نافله میخواندند و در رکوع و سجود بودند و برخی ایستاده و برخی نشسته بودند. در این هنگام مسکینی کمک خواست. رسول خدا(ص) داخل [مسجد] شدند و فرمودند: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ گفت: آری. فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: «آن مردی که ایستاده است». فرمود: در چه حالتی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: «در حال رکوع». گفت: «و آن علی بن ابی طالب(ع) بود». پس رسول خدا(ص) در این هنگام تکبیر گفتند در حالی که [این آیه را قرائت] میفرمود و هرکس از خدا و رسول و مؤمنان روی گرداند [مغلوب است] پس به درستی که حزب خداوند پیروز و غالب است». به این اسناد قدح و خدشهای نمیتوان کرد. سپس ابن مردویه آن را، از حدیث خود حضرت علی بن أبی طالب(ع) و عمار بن یاسر و ابو رافع روایت میکند و به طور کلی به دلیل ضعف سند و مجهول بودن راویان آن، چیزی از آن صحیح نیست. سپس به سند خود از میمون بن مهران، از ابن عباس درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نقل میکند که درباره مؤمنان نازل شده و علی بن ابی طالب(ع) نخستین آنان است.
ابن جریر نیز گفت: هنّاد و عبدة، از عبدالملک، از ابو جعفر نقل کردند که از او درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ سؤال کردیم و گفتیم: [منظور از] ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ چه کسانی هستند؟ گفت: مراد مؤمنان هستند. گفتیم: به ما رسیده که این آیه درباره علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است. گفت: علی(ع) از کسانی است که ایمان آوردهاند. اسباط نیز از سدی نقل کرد که گفت: این آیه درباره همهٔ مؤمنان نازل شده است لکن هنگامی که علی بن ابی طالب(ع) در مسجد در رکوع بود، سائلی از کنار او گذشت و ایشان انگشترش را به وی عطا کرد. ابن کثیر مورد اعتماد اهل تسنّن است و تفسیر وی نزد آنان و به ویژه وهابیان بسیار معتبر است؛ به همین جهت حدیث فوق و نظر ابن کثیر درباره سند این احادیث حائز اهمیت است[۱۳]. چنان که میبینیم، وی ضمن نقل روایات ابن ابیحاتم هیچ خدشهای در اسانید آنها نمیکند؛ چراکه سند این روایتها در نزد اهل تسنّن قطعاً صحیح است و ابن کثیر نمیتواند در آنها خدشه کند که در مباحث بعدی به بررسی سندی تمامی این روایات خواهیم پرداخت[۱۴].
نظر ابن حجر عسقلانی درباره احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن
ابن حجر عسقلانی، از عالمان سنّی در قرن نهم است که به وی لقب «شیخ الإسلام» دادهاند. او روایت مربوط به شأن نزول آیه را به پنج سند نقل میکند. در کتاب الکاف الشاف فی تخریج احادیث الکشاف که در ذیل کتاب الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل زمخشری چاپ شده است، میخوانیم:
- رواه ابن ابي حاتم من طريق سلمة بن كهيل، قال تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾.
- ولابن مردويه من رواية سفيان الثوري عن ابن سنان عن ضحاك ابن عباس قال: كان علي قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع فأعطاه خاتمه فنزلت.
- و روى الحاكم في علوم الحديث من رواية عیسى بن عبد الله بن عمر بن علي: حدثنا أبي عن أبيه عن جده عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فدخل رسول الله(ص) المسجد والناس يصلون بين قائم وراكع وساجد وإذا سائل، فقال له رسول الله(ص)، أعطاك أحد شيئا؟ قال: لا الا هذا الراكع يعني عليا، أعطاني خاتمه.
- رواه الطبراني في الأوسط في ترجمة محمد بن علي الصائغ وعند ابن مردويه من حديث عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو واقف في صلاته، الحديث. وفي إسناده خالد بن يزيد العمري وهو متروك.
- و رواه الثعلبي من حديث أبي ذر مطولا و إسناده ساقط[۱۵]؛
ابن ابیحاتم از طریق سلمة بن کهیل روایت کرد که گفت: علی(ع) انگشترش را در حال رکوع تصدّق فرمود؛ از این رو آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نازل شد. ابن مردویه نیز از طریق روایت سفیان ثوری، از ابن سنان، از ضحاک، از ابن عباس نقل میکند که گفت: علی(ع) به نماز ایستاده بود که سائلی از کنار او گذشت و ایشان در حال رکوع انگشترش را به سائل عطا کرد، سپس آیه نازل شد.
و حاکم در کتاب علوم الحدیث، از روایت عیسی بن عبدالله بن عمر بن علی(ع) روایت کرد که پدرم، از پدرش، از جدش، از علی بن ابی طالب(ع) حدیث کرد که فرمود: آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نازل شد. پس رسول خدا(ص) داخل مسجد شد در حالی که مردم نماز میخواندند و در قیام، رکوع و سجود بودند. آنگاه رسول خدا(ص) به سائل فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: نه، مگر آن کسی که در رکوع بود، یعنی علی(ع) انگشترش را به من عطا کرد. طبرانی نیز در معجم الأوسط در ترجمه محمد بن علی صائغ این حدیث را روایت کرده است و ابن مردویه از حدیث عمار بن یاسر روایت کرد که گفت: سائلی نزد علی(ع) ایستاد در حالی که ایشان به نماز ایستاده بود... و در سلسله سند آن خالد بن یزید عمری است که متروک میباشد.
و ثعلبی هم حدیث را از طریق ابوذر به صورت طولانی و مفصّل روایت کرده و اسناد آن ساقط است. همانطور که مشاهده شد، ابن حجر عسقلانی نیز روایت ابن ابیحاتم از طریق سلمة بن کهیل را بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل کرد. همچنین سند روایت سفیان ثوری، از ابن سنان، از ضحاک، از ابن عباس را بر خلاف ابن کثیر که گفته بود ضحاک، ابن عباس را درک نکرده است، بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل میکند. از نظر وی سند روایتهای حاکم روایت حاکم نیشابوری در علوم الحدیث نیز بدون اشکال است. اما روایت طبرانی در المعجم الاوسط را دچار اشکال میداند و خالد بن یزید عمری را متروک میشمارد. وی همچنین سند روایتهای ثعلبی از ابوذر را ساقط شمرده است[۱۶].
احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن از دیدگاه سیوطی
سیوطی در کتاب الدرّ المنثور به ۹ روایت و با اسنادی مختلف اشاره کرده است. او در ذیل آیه ولایت مینویسد:
- «و أخرج الخطيب في المتفق عن ابن عباس قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فقال النبي(ص) للسائل: من أعطاك هذا الخاتم؟ قال: ذاك الراكع، فأنزل الله ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾».
- «و أخرج عبدالرزاق وعبد بن حميد وابن جرير وأبو الشيخ وابن مردويه عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ الآية، قال: نزلت في علي بن أبي طالب».
- «و أخرج الطبراني في الأوسط وابن مردويه عن عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو راكع في صلاة تطوع، فنزع خاتمه فأعطاه السائل، فأتى رسول الله(ص) فأعلمه ذلك، فنزلت على النبي(ص) هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فقرأها رسول الله(ص) على أصحابه ثم قال: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه».
- «و أخرج أبو الشيخ وابن مردويه عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) في بيته: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾، فخرج رسول الله(ص)، فدخل المسجد وجاء الناس يصلون بين راكع وساجد وقائم يصلي، فإذا سائل فقال: يا سائل هل أعطاك أحد شيئا؟ قال: لا إلا ذاك الراكع، لعلي بن أبي طالب، أعطاني خاتمه».
- «و أخرج ابن أبي حاتم وأبو الشيخ وابن عساكر عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾».
- «وأخرج ابن جرير عن مجاهد في قوله ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع».
- «و أخرج ابن جرير عن السدي وعتبة بن أبي حكيم مثله».
- «و أخرج ابن مردويه من طريق الكلبي عن أبي صالح عن ابن عباس، قال: أتى عبد الله بن سلام و رهط معه من أهل الكتاب نبي الله(ص) عند الظهر فقالوا: يا رسول الله إن بيوتنا قاصية، لا نجد من يجالسنا و يخالطنا دون هذا المسجد وإن قومنا لما رأونا قد صدقنا الله ورسوله وتركنا دينهم أظهروا العداوة وأقسموا أن لا يخالطونا ولا يؤاكلونا فشق ذلك علينا، فبينا هم يشكون ذلك إلى رسول الله(ص) إذا نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ ونودي بالصلاة صلاة الظهر، وخرج رسول الله(ص) فقال: أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذاك الرجل القائم، قال: على أي حال أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذاك علي بن أبي طالب فكبر رسول الله(ص) عند ذلك وهو يقول: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۱۷]».
- «و أخرج الطبراني وابن مردويه وأبو نعيم عن أبي رافع قال: دخلت على رسول الله(ص) وهو نائم يوحي إليه، فإذا حية في جانب البيت، فكرهت أن أبيت عليها فأوقظ النبي(ص) وخفت أن يكون يوحي إليه، فاضطجعت بين الحيّة وبين النبي(ص) لئن كان منها سوء كان في دونه، فمكث ساعة فاستيقظ النبي(ص) وهو يقول: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ الحمد لله الذي أتم لعلي نعمه وهيا لعلي بفضل الله إياه»[۱۸]؛
درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ خطیب در المتفق از ابن عباس نقل کرده است که گفت: علی(ع) در حال رکوع انگشتری را صدقه داد. در آن هنگام پیامبر(ص) به سائل فرمود: این انگشتر را چه کسی به تو عطا کرد؟ سائل گفت: آنکه در رکوع است، پس خداوند این آیه را نازل کرد که: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ عبدالرزاق، عبد بن حمید، ابن جریر، ابوالشیخ و ابن مردویه نیز از ابن عباس درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ آوردهاند که گفت: این آیه درباره علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است.
طبرانی نیز در المعجم الأوسط و ابن مردویه از عمار یاسر آوردهاند که گفت: سائلی نزد علی(ع) ایستاد در حالی که ایشان در رکوعِ نمازِ مستحبی بود، پس انگشتر خویش را بیرون آورد و به وی عطا کرد. رسول خدا(ص) آمد و ایشان را از این امر آگاه ساختند و این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد که: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». رسول خدا(ص) آیه را برای اصحابش قرائت کرد و آنگاه فرمود: هر که من مولا و صاحب اختیار اویم پس علی مولا و صاحب اختیار اوست. خداوندا! سرپرست کسی باش که سرپرستی او را پذیرفته و دشمن کسی باش که با او دشمنی کند. ابوالشیخ و ابن مردویه نیز از علی بن ابی طالب(ع) آوردهاند که فرمود: در خانه، این آیه بر رسول خدا(ص) نازل شد: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که»... تا آخر آیه. پس رسول خدا(ص) از منزل خارج گشته، داخل مسجد شدند در حالی که مردم نماز میخواندند و در رکوع و سجود و قیام بودند و سائلی نیز در مسجد بود. آنگاه فرمود: ای سائل، آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرض کرد: نه مگر آن رکوع کننده، یعنی علی بن ابی طالب(ع) که انگشترش را به من عطا کرد. ابن ابیحاتم، ابوالشیخ و ابن عساکر از سلمة بن کهیل آوردهاند که گفت: علی(ع) در حال رکوع انگشترش را تصدّق کرد، سپس این آیه نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾. ابن جریر نیز درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ از مجاهد آورده است که این آیه در شأن علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع صدقه دادند. ابن جریر از سدی و عتبة بن حکیم نیز مثل همین روایت را آورده است.
همچنین ابن مردویه، از طریق کلبی، از ابو صالح، از ابن عباس آورده است که گفت: عبدالله بن سلام به همراه گروهی از اهل کتاب به هنگام ظهر نزد پیامبر خدا(ص) آمدند و گفتند: ای رسول خدا! همانا اهل خانههای ما از ما دوری میگزینند و ما غیر از این مسجد کسی را نمییابیم که با ما مجالست و معاشرت کند؛ زیرا وقتی قوم ما دیدند که خدا و رسولش به ما تصدق فرموده و ما دین آنها را ترک کردهایم، دشمنی خود را آشکار ساخته و قسم خوردهاند که با ما معاشرت نکرده و همغذا نشوند، پس این امر بر ما گران آمد. در همان حال که آنها از وضع خود نزد رسول خدا(ص) شکایت میکردند، این آیه بر رسول خدا(ص) نازل شد: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که»... و برای نماز ظهر ندا کردند [و اذان گفتند] و رسول خدا(ص) [برای نماز] خارج شد و به سائل فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرضه داشت: آری. پیامبر فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: آن مرد که ایستاده. فرمود: در چه حالتی آن را به تو عطا کرد؟ عرض کرد: در حال رکوع و آن علی بن ابی طالب(ع) بود. پس رسول خدا(ص) در این هنگام تکبیر گفتند و فرمودند: «و هر کس به خدا و رسول او و مؤمنان پشت کند، پس به درستی که حزب خداوند پیروز است».
طبرانی، ابن مردویه و ابونعیم از ابورافع[۱۹] نقل کردهاند که گفت: بر رسول خدا(ص) وارد شدم در حالی که ایشان خواب بودند و به ایشان وحی میشد. ماری در گوشه خانه بود، از این رو دوست نداشتم که به آن حمله کنم تا مبادا پیامبر(ص) بیدار شوند. از طرفی ترسیدم که در حال وحی شدن به ایشان باشد. از این رو بین مار و پیامبر(ص) خوابیدم تا اگر ضرر و گزندی از جانب مار بود به پیامبر نرسد. مدتی مکث کردم تا پیامبر(ص) بیدار شدند، در حالی که میفرمودند همانا صاحب اختیار شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». حمد مخصوص خداست که نعمتهایش را بر علی(ع) تمام کرده و به فضل خداوند آن را بر علی(ع) مهیا ساخت.
مشاهده میشود که سیوطی نیز احادیث شأن نزول آیه ولایت را به طرق متعدد مطرح کرده، اما در سند آنها خدشهای نکرده است. در سلسله اسناد این احادیث افرادی چون ابوالشیخ، ابن مردویه و دیگران هستند که اهل تسنّن به آنان بسیار احترام گذارده و به نیکی از آنها یاد میکنند. این افراد همگی از ابن عباس - که مورد اعتماد و وثوق اهل تسنّن است -حدیث نقل میکنند. بنابراین برخی از اسانید این روایات قطعاً صحیح هستند[۲۰].
پانویس
- ↑ تفسیر طبری، ج۶۶، ص ۳۴۴.
- ↑ الدر المنثور، ج۳، ص ۹۸ـ ۹۹۹.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۷۰۰، شرح التجرید، ص ۳۶۸ـ ۳۶۹۹.
- ↑ غایة المرام، ج۲، ص ۱۲.
- ↑ الغدیر، ج۲، ص ۵۳۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.
- ↑ تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.
- ↑ المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۳.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۳-۷۴.
- ↑ ابن کثیر و ابن قیّم از شاگردان ابن تیمیه و بسیار متعصب هستند و اعتبار آنها نزد وهابیان نیز به همین جهت است.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۶۶.
- ↑ الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف، ج۱، ص۶۴۹.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۷۱.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۴.
- ↑ ابو رافع و دو فرزندش بسیار به رسول خدا(ص) نزدیک بودند و به خانه ایشان رفت و آمد داشتند. فرزندان ابو رافع عبیدالله و علی نیز به جهت همین قرابت، کاتب امیرالمؤمنین(ع) بودهاند؛ ر.ک: رجال النجاشی، ص۴؛ الطبقات الکبری، ج٧، ص١٢٢.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۷۳.