شأن امام در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امام]] در | [[امام]] در نظام آفرینش دارای [[شئون]] گوناگونی است که عمدتاً به دو بخش [[تکوینی]] و [[تشریعی]] تقسیم میشود: | ||
در بخش اول [[امام]] [[واسطه فیض]] بین [[خدا]] و [[خلق]] است و افزون بر اینکه با وساطت خویش وجود و استمرار وجودی آفریدگان را تضمین میکند، | در بخش اول [[امام]] [[واسطه فیض]] بین [[خدا]] و [[خلق]] است و افزون بر اینکه با وساطت خویش وجود و استمرار وجودی آفریدگان را تضمین میکند، کمالات وجودی آنها را نیز از قوه به فعلیت میرساند، چنان که برخی [[هدایت]] را در [[آیات]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref> ایصال به مطلوب دانستهاند که نوعی [[تصرف]] تکوینیِ [[امام]] در [[نفوس]] انسانهاست که آنان را در [[مسیر کمال]] قرار میدهد، بهگونهای که ایشان از موقفی به موقف دیگر انتقال مییابند، بنابراین، مقصود از امر در دو [[آیه]] مزبور امر اعتباری [[تشریعی]] نیست، بلکه فیضهای [[معنوی]] و مقامهای [[باطنی]] است که [[مؤمنان]] با [[اعمال نیک]] خود به سوی آنها [[هدایت]] میشوند و [[امام]] اولاً و بالذات از آنها برخوردار است و از او به دیگران میرسد، به همین [[دلیل]] [[امامت در قرآن]] به [[هدایت]] [[تبیین]] شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۵؛ ج۱۴، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> و بر همین اساس، مقصود از [[وحی]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ...}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها وحی کردیم.».. سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> [[وحی تشریعی]] نیست، بلکه [[وحی]] [[تکوینی]] است که در پرتو آن، [[امام]] فاعل [[خیرات]] است و با [[خدا]] و [[خلق]] رابطه برقرار میکند. در واقع [[امامان]] [[مؤیّد]] به [[روح القدس]] و دارای [[طهارت]] و مسدّد به نیروی ربّانی هستند که آنان را بهکارهای خیر فرا میخواند<ref>المیزان، ج۱۴، ص۳۰۵.</ref>. | ||
البته برخی استفاده [[هدایت تکوینی]] از [[آیات]] فوق را بدون [[شاهد]] دانستهاند<ref>منشور جاوید، ج۵، ص۲۴۱.</ref> و با توجه به اینکه کار [[امام]] ایصال به مطلوب است برخی گفتهاند: برای تحقق این امر [[امام]] باید [[برنامه الهی]] را محقق سازد و این [[هدف]] با [[تشکیل حکومت]] و [[اجرای احکام الهی]] و [[تربیت]] و پرورش [[نفوس]] [[انسانها]] در ظاهر و [[باطن]] تأمین میشود<ref>پیام قرآن، ج۹، ص۳۰.</ref>، براین اساس افزون بر وساطت [[باطنی]]، [[امام]] در بخش [[تشریع]]، [[برنامه الهی]] را به مرحله [[اجرا]] درمیآورد؛ خواه از طریق [[تشکیل حکومت]] [[عدل]] باشد یا بدون آن. آنها در این مرحله عهدهدار [[تربیت]] [[مردم]] و [[اجرای احکام الهی]] و پرورشدهنده [[انسانها]] و به وجود آورنده محیطی [[پاک]]، منزه و [[انسانی]] هستند<ref>نمونه، ج۱۳، ص۴۵۵.</ref>. | البته برخی استفاده [[هدایت تکوینی]] از [[آیات]] فوق را بدون [[شاهد]] دانستهاند<ref>منشور جاوید، ج۵، ص۲۴۱.</ref> و با توجه به اینکه کار [[امام]] ایصال به مطلوب است برخی گفتهاند: برای تحقق این امر [[امام]] باید [[برنامه الهی]] را محقق سازد و این [[هدف]] با [[تشکیل حکومت]] و [[اجرای احکام الهی]] و [[تربیت]] و پرورش [[نفوس]] [[انسانها]] در ظاهر و [[باطن]] تأمین میشود<ref>پیام قرآن، ج۹، ص۳۰.</ref>، براین اساس افزون بر وساطت [[باطنی]]، [[امام]] در بخش [[تشریع]]، [[برنامه الهی]] را به مرحله [[اجرا]] درمیآورد؛ خواه از طریق [[تشکیل حکومت]] [[عدل]] باشد یا بدون آن. آنها در این مرحله عهدهدار [[تربیت]] [[مردم]] و [[اجرای احکام الهی]] و پرورشدهنده [[انسانها]] و به وجود آورنده محیطی [[پاک]]، منزه و [[انسانی]] هستند<ref>نمونه، ج۱۳، ص۴۵۵.</ref>. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[روایات]] نیز به بیان آثار و [[شئون امامت]] پرداخته است؛ از جمله در [[حدیثی]] از [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]] {{ع}} آمده است که [[امامت]] همان [[منزلت]] [[انبیا]] و [[وراثت]] [[اوصیا]]، و [[خلافت خدا]] و [[رسول]]، [[زمام دین]] و [[نظام]] [[مسلمین]] و [[صلاح دنیا]] و [[عزت مؤمنان]] است. [[امامت]] اساس بالنده [[اسلام]] و شاخه بلند آن است. با [[امام]] [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[جهاد]] کامل میشود، [[اموال]] [[بیت المال]] و [[انفاق]] به [[نیازمندان]] فراوان میگردد. [[اجرای حدود]] و [[احکام]] و [[حفظ مرزها]] و جوانب [[کشور]] صورت میگیرد، [[امام]] [[حلال]] [[خدا]] را [[حلال و حرام]] [[خدا]] را [[حرام]] میشمارد و با [[حکمت]] و [[اندرز]] [[نیکو]] و [[دلیل]] رسا و محکم [[آدمیان]] را به راه [[پروردگار]] خویش فرا میخواند، [[امام]] بهسان [[خورشید]] درخشانی است که با [[نور]] آن [[جهان]] روشن میشود، [[ستاره]] روشنی است که در [[دل]] تاریکیها [[انسانها]] را [[هدایت]] میکند، [[امام]] [[امین]] [[خدا]] در میان آفریدگان و [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] و مدافع [[حریم]] [[الهی]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. | [[روایات]] نیز به بیان آثار و [[شئون امامت]] پرداخته است؛ از جمله در [[حدیثی]] از [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]] {{ع}} آمده است که [[امامت]] همان [[منزلت]] [[انبیا]] و [[وراثت]] [[اوصیا]]، و [[خلافت خدا]] و [[رسول]]، [[زمام دین]] و [[نظام]] [[مسلمین]] و [[صلاح دنیا]] و [[عزت مؤمنان]] است. [[امامت]] اساس بالنده [[اسلام]] و شاخه بلند آن است. با [[امام]] [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[جهاد]] کامل میشود، [[اموال]] [[بیت المال]] و [[انفاق]] به [[نیازمندان]] فراوان میگردد. [[اجرای حدود]] و [[احکام]] و [[حفظ مرزها]] و جوانب [[کشور]] صورت میگیرد، [[امام]] [[حلال]] [[خدا]] را [[حلال و حرام]] [[خدا]] را [[حرام]] میشمارد و با [[حکمت]] و [[اندرز]] [[نیکو]] و [[دلیل]] رسا و محکم [[آدمیان]] را به راه [[پروردگار]] خویش فرا میخواند، [[امام]] بهسان [[خورشید]] درخشانی است که با [[نور]] آن [[جهان]] روشن میشود، [[ستاره]] روشنی است که در [[دل]] تاریکیها [[انسانها]] را [[هدایت]] میکند، [[امام]] [[امین]] [[خدا]] در میان آفریدگان و [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] و مدافع [[حریم]] [[الهی]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. | ||
با توجه به اینکه تنها خداست که به وجود زمینهها و ویژگیهای [[امامت]] در شخصی به طور کامل [[علم]] دارد، تنها او میتواند [[امام]] را [[نصب]] و [[جعل]] کند، ازاینرو براساس [[تعالیم]] [[مذهب]] [[شیعه امامیه]]، [[انتخاب مردم]] در [[تعیین امام]] هیچ نقش و اعتباری ندارد<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|امامت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]] | با توجه به اینکه تنها خداست که به وجود زمینهها و ویژگیهای [[امامت]] در شخصی به طور کامل [[علم]] دارد، تنها او میتواند [[امام]] را [[نصب]] و [[جعل]] کند، ازاینرو براساس [[تعالیم]] [[مذهب]] [[شیعه امامیه]]، [[انتخاب مردم]] در [[تعیین امام]] هیچ نقش و اعتباری ندارد<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|امامت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]].</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ولایت تشریعی]] | [[رده:ولایت تشریعی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۲
مقدمه
امام در نظام آفرینش دارای شئون گوناگونی است که عمدتاً به دو بخش تکوینی و تشریعی تقسیم میشود:
در بخش اول امام واسطه فیض بین خدا و خلق است و افزون بر اینکه با وساطت خویش وجود و استمرار وجودی آفریدگان را تضمین میکند، کمالات وجودی آنها را نیز از قوه به فعلیت میرساند، چنان که برخی هدایت را در آیات ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ﴾[۱] و ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۲] ایصال به مطلوب دانستهاند که نوعی تصرف تکوینیِ امام در نفوس انسانهاست که آنان را در مسیر کمال قرار میدهد، بهگونهای که ایشان از موقفی به موقف دیگر انتقال مییابند، بنابراین، مقصود از امر در دو آیه مزبور امر اعتباری تشریعی نیست، بلکه فیضهای معنوی و مقامهای باطنی است که مؤمنان با اعمال نیک خود به سوی آنها هدایت میشوند و امام اولاً و بالذات از آنها برخوردار است و از او به دیگران میرسد، به همین دلیل امامت در قرآن به هدایت تبیین شده است[۳] و بر همین اساس، مقصود از وحی در آیه ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ...﴾[۴] وحی تشریعی نیست، بلکه وحی تکوینی است که در پرتو آن، امام فاعل خیرات است و با خدا و خلق رابطه برقرار میکند. در واقع امامان مؤیّد به روح القدس و دارای طهارت و مسدّد به نیروی ربّانی هستند که آنان را بهکارهای خیر فرا میخواند[۵].
البته برخی استفاده هدایت تکوینی از آیات فوق را بدون شاهد دانستهاند[۶] و با توجه به اینکه کار امام ایصال به مطلوب است برخی گفتهاند: برای تحقق این امر امام باید برنامه الهی را محقق سازد و این هدف با تشکیل حکومت و اجرای احکام الهی و تربیت و پرورش نفوس انسانها در ظاهر و باطن تأمین میشود[۷]، براین اساس افزون بر وساطت باطنی، امام در بخش تشریع، برنامه الهی را به مرحله اجرا درمیآورد؛ خواه از طریق تشکیل حکومت عدل باشد یا بدون آن. آنها در این مرحله عهدهدار تربیت مردم و اجرای احکام الهی و پرورشدهنده انسانها و به وجود آورنده محیطی پاک، منزه و انسانی هستند[۸].
روایات نیز به بیان آثار و شئون امامت پرداخته است؛ از جمله در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (ع) آمده است که امامت همان منزلت انبیا و وراثت اوصیا، و خلافت خدا و رسول، زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت اساس بالنده اسلام و شاخه بلند آن است. با امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد کامل میشود، اموال بیت المال و انفاق به نیازمندان فراوان میگردد. اجرای حدود و احکام و حفظ مرزها و جوانب کشور صورت میگیرد، امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میشمارد و با حکمت و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم آدمیان را به راه پروردگار خویش فرا میخواند، امام بهسان خورشید درخشانی است که با نور آن جهان روشن میشود، ستاره روشنی است که در دل تاریکیها انسانها را هدایت میکند، امام امین خدا در میان آفریدگان و حجت خدا بر بندگان و مدافع حریم الهی است[۹].
با توجه به اینکه تنها خداست که به وجود زمینهها و ویژگیهای امامت در شخصی به طور کامل علم دارد، تنها او میتواند امام را نصب و جعل کند، ازاینرو براساس تعالیم مذهب شیعه امامیه، انتخاب مردم در تعیین امام هیچ نقش و اعتباری ندارد[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۵؛ ج۱۴، ص۳۰۴-۳۰۵.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها وحی کردیم.».. سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۰۵.
- ↑ منشور جاوید، ج۵، ص۲۴۱.
- ↑ پیام قرآن، ج۹، ص۳۰.
- ↑ نمونه، ج۱۳، ص۴۵۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ مصطفیپور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴.