اَبدال: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{مهدویت}}
| موضوع مرتبط = امام مهدی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''امام مهدی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[اَبدال در معارف مهدویت]] - [[اَبدال در معارف و سیره رضوی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = قلمرو علم معصوم (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] | [[امام مهدی در حدیث]] | [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''اَبدال''' نام تعدادی از یاران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در عصر ظهور است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۳۱-۳۲.</ref>.
'''اَبدال''' به معنای [[جانشینان]]، عده‌ای از [[بندگان]] [[خالص]] [[خداوند]] هستند که [[زمین]] از وجود آنها خالی نمی‌شود و در میان [[اولیاء]]، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} در عصر ظهور را تشکیل می‌‌دهند. اینان دارای نیت‌های [[پاک]] و و سخاوتمند بوده و [[راهبان]] شب و شیران روز هستند.


==مقدمه==
== مقدمه ==
*"أبدال" جمع "بدل" یا "بدیل"، عده‏‌ای معلوم از شایستگان و خاصان خدا هستند که گویند: هیچ‏گاه زمین از آنان خالی نباشد و جهان بدیشان برپا است و آن‏گاه که یکی از آنان بمیرد، خدای سبحانه و تعالی دیگری را به جای او برانگیزد<ref>ر. ک: متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۱، ص ۱۲۵</ref>، تا آن شمار- که به قولی هفت و به قولی هفتاد است- همواره کامل بماند<ref>  علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ابدال</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۳۱-۳۲.</ref>.
ابدال عبارت است از جماعتی خاص از [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] در همه اعصار. در [[روایات]] نقل شده از [[امام رضا]] {{ع}} عنوان [[ابدال]] و [[تفسیر]] آن ذکر شده است. این واژه و مفردات آن (بَدَل و بِدل و [[بدیل]]) در [[قرآن کریم]] نیامده است. این معنای خاص از واژه «اَبدال» ابتدا در برخی [[روایات نبوی]] ملاحظه می‌شود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[جماعت]] ابدال را در کنار [[علما]]، زهاد و [[مجاهدان]] (جنگاوران) از جماعات [[برتر]] و [[برگزیده]] در [[اسلام]] دانسته<ref>روضة الواعظین، ج۲، ص۴۰۵.</ref> و در [[وصیت]] خود به [[امام علی]] {{ع}} ذکری از آن به میان آورده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۵۶۹.</ref>. همچنین از ایشان نقل شده که در [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} گروهی از ابدال از [[شام]] به [[یاری]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} می‌شتابند<ref>الاختصاص، ص۲۰۸.</ref>.  
*برخی نیز گفته‌‏اند: آنان، گروهی‌‏اند که خداوند سبحانه و تعالی به وسیله آن‏ها [[دین]] را برپا نگه می‌‏دارد و روزی را نازل می‏‌کند. چهل نفر از ایشان در شام و سی نفر در سایر بلاد هستند. هرگاه یکی از دنیا برود، کس دیگری همانند او به جای او قرار می‌‏گیرد<ref>  خلیل بن احمد، العین، ج ۸، ص ۴۵</ref>.
*سبب این‏که "ابدال" نامیده شده‌‏اند، همین است که چون یکی از دنیا رود، کسی مانند او جایش را می‌‏گیرد<ref>  طریحی، مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۳۱-۳۲.</ref>..
*در روایات اسلامی آمده است: ایشان گروهی از یاران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در شام هستند <ref>  شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۶؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۰۸؛ مسند ابی یعلی، ج ۱۲، ص ۲۷۰؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۵، ص ۱۵۹؛ ابن ابی شیبه، کتاب المصنف، ح ۱۹۰۷۰؛ صنعانی، المصنف، ح ۲۰۷۶۹</ref> و هنگام ظهور آن حضرت، خود را به مکه رسانده با ایشان بیعت می‏‌کنند. البته در برخی روایات، "ابدال" همان اوصیا معرفی شده‏‌اند. از [[خالد بن هیثم فارسی]] نقل شده است که به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کرد: "مردم اعتقاد دارند که بر روی زمین ابدالی هستند؛ ایشان کیانند؟» حضرت فرمود: راست می‌‏گویند. ابدال همان اوصیا هستند که خداوند سبحانه و تعالی ایشان را بدل پیامبران قرار داد؛ وقتی که [[نبوت]] با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به پایان رسید.
*درباره ویژگی این افراد گفته شده است: آنان راهبان شب و شیران روز هستند. دل‏هایشان چون فولاد سخت است که میان رکن و مقام، با آخرین ذخیره الهی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بیعت می‌‏کنند<ref>{{عربی|اندازه=120%|" صَدَقُوا الْأَبْدَالُ‏ هُمُ‏ الْأَوْصِيَاءُ جَعَلَهُمُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ بَدَلَ‏ الْأَنْبِيَاءِ إِذَا رَفَعَ‏ الْأَنْبِيَاءَ وَ خَتَمَ‏ بِمُحَمَّد‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۳۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۳۱-۳۲.</ref>.
== ابدال در موعودنامه ==
*جمع بَدل یا بدیل به‌معنای جانشینان است. این تعبیر را در مورد جمعی از بندگان صالح خدا به کار می‌برند که در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده‌اند، و می‌گویند: جهان از وجود آن‌ها خالی نمی‌ماند، و چون یکی از آن‌ها بمیرد، خداوند دیگری را جایگزین وی می‌سازد.
* دهخدا گفته: "ابدال، عده‌ای معدود از صلحا و نیکان و بندگان خالص خدایند که شمار آنان هفت یا هفتاد نفر است و گویند: زمین از وجود آن‌ها خالی نمی‌شود و جهان بدیشان برپا است و چون یکی از آن‌ها بمیرد، خدای تعالی دیگری را به جای او برانگیزد، این قوم بدان‌چه خدای از رازها در حرکات و منازلِ کواکب نهاده، عارفند".
*در وصف آنان آمده که آنان کسانی‌اند که دارای نیت‌های پاک و طبع سخی و خوی نیک‌اند و همواره به خیرخواهی مسلمانان بپردازند، و آنان معدن و منشأ برکات و خیرات زمین‌اند و چون یکی از آنان برود، دیگری جایگزین او گردد<ref>کنز العمال، ج ۱۲، ص ۱۸۸. </ref>. ابدال در روایات عامه از نظر عدد و نیز از حیث محل و مکان، مختلف آمده که در بعضی احادیث، سی و در برخی چهل و در برخی دیگر شصت ذکر شده، چنان‌که در بعضی از آن‌ها آمده که آنان در شام‌اند و در بعضی عراق و شام و در برخی یمن ذکر شده است<ref>همان. </ref>.
* و اما در [[روایات]] معتبره [[شیعه]] از ابدال ذکری نشده. فقط‍‌ از [[خالد بن هیثم فارسی]] که از حیث وثاقت مجهول الحال است آمده که وی از [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} پرسید: مردم بر این عقیده‌اند که در زمین، ابدالی وجود دارند، این‌ها کیانند؟ حضرت فرمود: راست می‌گویند. ابدال اوصیایند که خداوند چون انبیاء را از زمین برداشت، این‌ها را بدل آن‌ها قرار داد<ref>سفینة البحار، ماده بدل. </ref>. در مجمع البحرین آمده که ابدال قومی باشند که خداوند، زمین را به وجود آن‌ها استوار دارد و آن‌ها هفتاد نفرند. چهل تن آن‌ها در شام و سی نفر دیگر در جاهای دیگرند؛ چون یکی از آن‌ها بمیرد، فرد دیگری به جای او بیاید<ref>مجمع البحرین، ماده بدل. </ref>.
*در بحارالانوار نیز آمده است که: از یاران [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شام هستند که هنگام ظهور حضرت، خود را به مکه می‌رسانند و با آن حضرت [[بیعت]] می‌کنند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۷. </ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۵۳</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
در روایات [[معصومان]] {{عم}}، به ویژه امام علی {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نیز از ابدال و برخی [[اعمال]] ایشان سخن رفته<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۹؛ ج۲، ص۲۸۷؛ مختصر البصائر، ص۴۷۱.</ref> است. حتی امام صادق {{ع}}، در دعایی بر ابدال [[درود]] فرستاده و ایشان را در شمار بندگان صالح خداوند یاد کرده است<ref>مصباح المتهجد، ج۲، ص۸۰۹؛ فضائل شهر رجب، ص۵۰۸.</ref>. امام رضا {{ع}} نیز ضمن روایتی تعریفی از ابدال ارائه می‌کند<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۷؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.</ref>. [[سیدرضی]] در مقدمه [[نهج البلاغة]] امام علی {{ع}} را با [[لقب]] «بدل الابدال» می‌خواند<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۶.</ref>. شارحان این کتاب برای این تعبیر سیدرضی وجوه مختلفی را بیان کرده‌اند. از جمله اینکه [[امام]] را از آن رو بدین لقب خوانده که ایشان پیشوای [[صالحان]] است و نیز اینکه چون [[ائمه معصوم]] {{عم}} یا همان ابدال‌اند، امام علی {{ع}} را پیشوای آنان دانسته است<ref>منهاج البراعة، خویی، ج۱، ص۲۸۵؛ شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج۱، ص۴۹-۵۱.</ref>. در کتب رجالی نیز برخی از [[اصحاب خاص]] [[ائمه]] {{عم}} را از شمار ابدال دانسته‌اند و از ایشان به بزرگی یاد کرده‌اند. از جمله افرادی که همه منابع رجالی ایشان را از [[ابدال]] دانسته‌اند، [[حجر بن عدی]] و [[زید بن صوحان]] از [[اصحاب خاص امام علی]] {{ع}} هستند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۳؛ رجال الطوسی، ص۶۰، ۶۴؛ کتاب الرجال، ابن داوود، ص۱۶۳؛ خلاصة الأقوال، ص۱۴۸، ۳۰۹.</ref>. در [[منابع اسلامی]] بحث از ابدال، عمدتاً در متون [[عرفانی]] مطرح شده است که بدون تردید متأثر از فضای [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}} بوده است، چنان که "ابوطالب مکی" صراحتاً به روایتی از [[امام علی]] {{ع}} توجه می‌دهد که در آن در باب ابدال و خصوصیات ایشان سخن رفته است<ref>قوت القلوب، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. از این رو، شگفت نیست که ابن‌خلدون مطرح شدن بحث ابدال را در [[تاریخ اسلام]] متأثر از منابع [[شیعی]] می‌داند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۲۱.</ref>. نخستین کسانی که به طور گسترده این بحث را در متون عرفانی مطرح کرده‌اند "حارث محاسبی" (۲۴۳ق)، "سهل تستری" (۲۸۳ق) و "ابوطالب مکی" بوده‌اند<ref>الرعایة لحقوق الله، ص۳۱۳؛ المسائل فی أعمال القلوب و الجوارح، ص۵۰؛ تفسیر التستری، ص۷۷؛ قوت القلوب، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۷.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== معناشناسی ==
واژه ابدال جمع مکسر بَدَل، [[بدیل]] و بِدل است و علاوه بر این شکل، به صورت «بدلاء» نیز جمع بسته می‌شود<ref>مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۹؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۴۹.</ref>. در معنای اصطلاحی این واژه [[اختلاف]] دیدگاه‌هایی وجود دارد. برخی معتقدند ابدال نزد [[اهل عرفان]] ـ که این اصطلاح بیش از همه در آن حوزه مطرح شده ـ مشترکی لفظی است که دو معنای نزدیک به یکدیگر را افاده می‌کند. گاه اصطلاح «ابدال» برای اشاره به مطلق کسانی به کار رفته که [[صفات نکوهیده]] و [[زشت]] خویش را به [[صفات نیکو]] و [[پسندیده]] مبدل کرده‌اند که عدد مشخصی برایشان [[تعیین]] نشده است. گاه نیز به افراد معدود و معینی از [[بندگان]] خاص [[خدا]] اطلاق می‌شود که اعداد مختلفی از جمله هفت، [[چهل]] و... برای شمارشان بیان شده است<ref>موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۸۷.</ref>. به نظر می‌رسد که این دو معنا از ابدال، بیش از آنکه با هم متضاد و حتی مغایر باشند تا از اجتماعشان در کلمه‌ای واحد اشتراک لفظ لازم بیاید، واجد نسبت عموم و خصوص‌اند و معنای نخست آن اعم از معنای دوم است. البته آنچه موجب شده این تلقی درباره این لفظ به وجود بیاید، در هم آمیختگی بحثی لغوی و تبیین وجه تسمیه «[[ابدال]]» با تحدید و تعریف آن است. در برخی مواضع آنچه تعریف پنداشته شده، صرفاً بیان وجه تسمیه این کلمه بوده که در بیشتر موارد امری ذوقی و شخصی است.
 
با این مقدمه می‌توان تعدد مطالبی را که در تشریح معنای ابدال آمده، فهمید. آنچه از بررسی منابع به دست می‌آید این است که متصوفه بیش از آنکه در [[مقام]] تعریف و تحدید این لفظ باشند، به بیان وجه تسمیه آن پرداخته‌اند. [[میبدی]] دو وجه تسمیه برای این لفظ بیان کرده است. بر اساس وجه نخست، ابدال را بدین نام نامیده‌اند، چون قومی از ایشان از [[دنیا]] می‌روند و قومی دیگر جایگزین می‌شوند. مطابق وجه دوم، چون ایشان صفات بهیمی را به اوصاف ملکی تبدیل کرده‌اند، بدین نام خوانده شده‌اند<ref>کشف الأسرار، میبدی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. "احمد جام" گفته ابدال را بدین نام خوانده‌اند، زیرا بدل پیامبران‌اند<ref>کنوز الحکمة، ص۱۳۷.</ref>. مؤیدالدین جندی وجه تسمیه ابدال را این دانسته که [[جسم]] این [[جماعت]] به جهت [[مداومت]] در [[مجاهدت]] و [[ریاضت]]، مبدل به [[جان]] شده است<ref>نفحة الروح، ص۱۴۹.</ref>. "سهل تستری" [[معتقد]] است ابدال را بدین جهت چنین نامیده‌اند که دائماً از حالی به حالی و از [[علمی]] به علمی دیگر در زیادت و تغییرند<ref>تفسیر التستری، ص۷۷.</ref>. عبدالقادر [[گیلانی]] نیز وجه این نام را آن دانسته که این جماعت از بسیاری امور متعارف [[حیات]] مبدل شده‌اند و برای نمونه با وجود [[اختیار الهی]] چیزی را [[اختیار]] نمی‌کنند<ref>الفتح الربانی، ص۵۳.</ref>. [[سلطان]] ولد نیز وجه تسمیه دیگری برای این واژه آورده و گفته است این [[طایفه]] را بدین نام خوانده‌اند، زیرا به کیمیای [[مصاحبت]] [[حق متعال]] از [[صفات بشری]] به [[اوصاف الهی]] تبدل یافته‌اند<ref>انتهانامه، ص۹؛ معارف، ص۲۷۴.</ref>.
 
در همه نقل‌های مذکور کوشیده‌اند که ضمن بیان [[ارتباط]] واژه [[ابدال]] با جماعتی که بدین نام خوانده می‌شوند، تعریفی از آن بیان کنند که البته تعریفی است شرح الاسمی. رو آوردن به چنین تعاریفی به جهت پنهان بودن [[هویت]] و ماهیت این افراد است و در چنین مواردی ارائه تعریف [[حقیقی]] امکان‌پذیر نیست. از این رو، اگر تعریف و تحدیدی در آثار [[صوفیه]] ملاحظه گردد، صرفاً به تشریح برخی امور مخصوص بدیشان منحصر می‌شود. تنها روایتی که از [[امام رضا]] {{ع}} در منابع درباره ابدال موجود است، نیز چنین شیوه‌ای را در تعریف ابدال دنبال می‌کند<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>.
 
== ابدال در روایت [[امام رضا]] {{ع}} ==
ایشان در [[روایت]] مذکور در ابتدا وجود ابدال را [[تصدیق]] می‌کند و سپس می‌فرماید ابدال همان اوصیایی هستند که [[خداوند]] ایشان را بدل ([[جانشینان]]) [[پیامبران]] {{عم}} در [[زمین]] قرار داده است و این همواره در عصر همه پیامبران {{عم}} از ابتدا تا انتها بوده است<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۷؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.</ref>.
 
[[امام]] در این روایت به دقت رابطه میان معنای لغوی این لفظ و وجه استعمال آن را مشخص کرده و نشان داده است که معنای اصلی این واژه مرتبط با [[جانشینی]] پیامبران {{عم}} است و در اصل اصطلاح تبدیل چیزی به چیز دیگر مدنظر نیست، همچنان که در نقل‌های مذکور از [[عارفان]] نامبرده، تأکید بسیار بر این وجه وجود دارد. در واقع [[سخن امام]] هم مبین معنای لغوی ابدال و هم معنای اصطلاحی آن است. نکته دیگری که در روایت مذکور قابل توجه است این است که بنا بر سخن امام رضا {{ع}}، ابدال اوصیای پیامبران‌اند و بی‌شک [[وصی پیامبر]] باید هم از حیث [[کمالات معنوی]] و هم از حیث کارکرد در [[نظام هستی]]، با وی اشتراکاتی داشته باشد و گرنه مفهوم [[وصایت]] در اینجا بی‌وجه می‌گردد. این مطلب این مسأله را پیش می‌آورد که ابدال چه کسانی هستند که چنین مقامی را حائزند و بنا بر برخی گزارش‌ها مقامشان فوق [[بهشت]] دانسته شده است<ref>انتهانامه، ص۹.</ref> و می‌توانند [[جانشین]] [[پیامبران]] گردند. پاسخ‌های متعددی به این [[پرسش]] داده شده است. برخی برای [[ابدال]] مصادیق مشخص و خاصی را برشمرده‌اند و گاه عدد خاصی را برای ایشان مطرح کرده‌اند و برخی نیز بی آنکه چنین کنند، از [[عظمت]] [[روحی]] و [[معنوی]] ابدال سخن گفته‌اند. [[مجلسی]] وجوه مختلفی را جهت [[تعیین]] مصادیق ابدال بیان می‌کند. وی [[معتقد]] است از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که ابدال در عصر [[پیامبر اسلام]]، همان [[امامان معصوم]] {{عم}} هستند. وی پس از این، توضیح می‌دهد که البته با توجه به [[دعای امام]] صادق {{ع}} در [[حق]] ابدال، احتمال اینکه [[ائمه]] {{عم}} همان ابدال نباشند، وجود دارد و شاید ابدال همان [[اصحاب خاص]] [[ائمه معصوم]] {{عم}} باشند. البته خود وی این وجه را نیز مطرح می‌کند که می‌توان دعای امام صادق {{ع}} را حمل بر تأکید بر ابدال بودن خود ائمه {{عم}} کرد. او دیدگاه [[صوفیه]] را درباره ابدال دانستن [[مشایخ]] عرفا [[نادرست]] می‌داند<ref>بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== ابدال بودن [[ائمه]] {{ع}} ==
ابدال دانستن ائمه، ریشه در برخی روایات منقول در منابع [[شیعی]] دارد. یکی از مهم‌ترین آنها [[نقلی]] است که [[نعمانی]] ذکر کرده است. وی [[حدیثی]] را نقل می‌کند که بر اساس آن [[امام صادق]] {{ع}} از [[جابر بن عبدالله انصاری]] می‌خواهد محتوای [[لوح]] موجود نزد [[حضرت زهرا]] {{س}} را برای آن حضرت تشریح کند. در موضعی از این لوح از ائمه معصوم {{عم}} تعبیر به {{متن حدیث|أَبْدَالُ الْأَرْضِ}} شده است<ref>کتاب الغیبة، نعمانی، ص۶۵.</ref>. در میان عرفا نیز اقوال دیگری وجود دارد. [[روزبهان بقلی]] بر این [[باور]] است که ابدال همان [[اهل بیت]] {{عم}} و [[صحابه پیامبر اکرم]] {{صل}} هستند<ref>المصباح فی مکاشفة بعث الأرواح، ص۷۳.</ref>. سعدالدین حمویه، چنان که [[نسفی]] گزارش می‌کند، معتقد است ابدال مرتبه‌ای [[پایین‌تر]] از [[مقام]] ایشان است و [[دوازده امام]]، اولیای خاص خداوندند که مقامشان را هیچ فرد دیگری دارا نیست و اساساً جز این [[دوازده نفر]] کسی را نباید «ولی» خواند<ref>الإنسان الکامل، ص۳۱۹-۳۲۱.</ref>. سهروردی [[معتقد]] است [[ابدال]] همان [[مشایخ]] [[راستین]] صوفیه‌اند که سخنانشان همان [[کلام]] [[پیامبران الهی]] است<ref>عوارف المعارف، ج۱، ص۹۵.</ref>. ابونصر سراج به نقل از [[یحیی بن معاذ]] اظهار می‌کند هر کس به [[کرامات]] و [[آیات]] اشاره می‌کند، از ابدال است<ref>اللمع فی التصوف، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== تعداد ابدال ==
در منابع، علاوه بر تنوع مصادیق ابدال، با تعدد عدد ایشان نیز مواجه می‌شویم. برخی منابع تعداد ابدال را هفت نفر دانسته‌اند<ref>نفحات الأنس، ص۱۵. </ref>. قائلان این نظر بر این باورند که ابدال هفت کس‌اند، نه زیاد می‌شوند، نه کم و [[خداوند]] اقالیم هفت‌گانه را به واسطه آنان [[حفظ]] می‌کند که برای هر اقلیمی بدلی است که [[ولایت]] او در آن اقلیم است. بدل اقلیم اول بر قدم [[خلیل]]، بدل اقلیم دوم بر قدم کلیم، بدل اقلیم سوم بر قدم [[هارون]]، بدل اقلیم چهارم بر قدم [[ادریس]]، بدل اقلیم پنجم بر قدم [[یوسف]]، بدل اقلیم ششم بر قدم [[عیسی]] و بدل اقلیم هفتم بر قدم [[آدم]] است. ایشان به رموز و اسراری که خداوند در حرکات سیارات و [[نزول]] آنها در منازل مقدر [[ودیعه]] نهاده، [[عارف]] و آگاه‌اند و به نام‌های عبدالحی، عبدالعلیم، عبدالودود، عبدالقادر، عبدالشکور، عبدالسمیع و عبدالبصیر نامیده شده‌اند<ref>الفتوحات المکیة، ج۲، ص۷.</ref>. برخی نیز ایشان را [[چهل]] نفر دانسته‌اند<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۶؛ الرد علی الإخنائی، ص۱۸۷؛ کشف المحجوب، ص۲۶۹؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.</ref>. برخی نیز تعدادشان را شصت نفر دانسته‌اند. نقل است که شخصی با [[حضرت الیاس]] {{ع}} [[ملاقات]] کرد و از ایشان تعداد ابدال را پرسید. ایشان بدو فرمود: ابدال شصت نفرند که پنجاه نفر ایشان از [[شهر]] عریش [[مصر]] تا کنار [[فرات]] حضور دارند و دو نفرشان از شهر مصیصه‌اند و یک نفرشان از عسقلان است و مابقی از دیگر شهرهایند<ref>بحار الأنوار، ج۱۳، ص۴۰۲.</ref>. برخی منابع تعداد ابدال را هفتاد دانسته‌اند و تشریح کرده‌اند که چهل نفر از ایشان در [[شام]] و سی نفر در دیگر بلاد [[زندگی]] می‌کنند<ref>مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۹؛ منهاج البراعة، خویی، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. مستملی [[بخاری]] تعداد [[ابدال]] را چهارصد نفر می‌داند و البته توضیح می‌دهد که [[اوتاد]] و برخی جماعات دیگر نیز جزو این چهارصد نفرند<ref>شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۱، ص۹۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== مراتب ابدال ==
تعدد و تنوع مصادیق و عدد ابدال در منابع مختلف، رسیدن به دیدگاه واحدی را در این باب دشوار می‌سازد، اما واقع این است که با مراجعه به همین سنخ منابع می‌توان مطالبی را یافت که بر اساس آن وجه [[اختلافات]] مذکور دانسته شود. سعیدالدین [[فرغانی]] مراتب ابدال را متفاوت دانسته و گفته که در هر مرتبه تعداد خاصی از ابدال حضور دارند. او سه مرتبه را ذکر کرده که در هر یک تعدادی خاص از ابدال وجود دارند. «در مرتبه اول، ابدال سیصدگانه‌اند که غالب بر هر یکی خُلقی باشد از [[اخلاق]] سیصدگانه، با تخلق هر یک به جمله این اخلاق که در [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|إن لله تعالى ثلاثمائة خلق، من لقي الله بواحد منها مع التوحيد، دخل الجنة}}. در مرتبه دوم، ابدال چهل‌گانه‌اند که متحقق‌اند به حقایق اطوار چهل‌گانه و حکمت‌های ایشان و [[غلبه]] بر هر یک، یکی از آن حکمت‌ها را باشد، چنان که در حدیث آمده است: {{متن حدیث|مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ}}. اما مرتبه سوم، ابدال هفت‌گانه‌اند، چهار نفر از ایشان اوتاد و دو نفر [[امام]] [[یمین]] و [[یسار]] عالم و یک نفر قطبی است که [[غوث]] و کامل و ولی جمله اوست، و مدار این افراد خصوصاً و جمله عالم عموماً بر اوست»<ref>مشارق الدراری، ص۵۳۳-۵۴۴.</ref>. به نظر می‌آید [[قرابت]] بسیاری میان آنچه فرغانی درباره [[قطب]] ابدال گفته با عبارت {{عربی|بدل الأبدال}} که [[شریف رضی]] در مقدمه [[نهج البلاغه]] برای [[امام علی]] به کار برده<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۶.</ref> وجود دارد. در [[عرف]] [[اهل عرفان]]، قطب، [[رئیس]] ابدال است<ref>شرح شطحیات، ص۳۶۸.</ref> و در [[عرفان]] [[شیعی]] قطب همان امام است، چنان که کفعمی و [[سید حیدر آملی]] تصریح کرده‌اند<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۳۰۱؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۲۱۷.</ref>. قریب به بیان [[فرغانی]] در سخنان مستملی [[بخاری]] نیز دیده می‌شود و او نیز [[ابدال]] را صاحب مراتب می‌شمارد و [[اوتاد]] و [[قطب]] و... را در دایره آن می‌داند<ref>شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۱، ص۹۴.</ref>. تفاوت مراتب [[کمالات معنوی]] ابدال به حدی است که برخی عرفا آورده‌اند که گروهی از ایشان، از [[مقامات]] گروهی دیگر بی‌خبرند، چنان که [[موسی]] {{ع}} از [[خضر]] {{ع}} بی‌خبر بود. حتی اگر برخی ابدال بر احوال بعضی دیگر اطلاع یابند، ایشان را خواهند گشت<ref>شرح شطحیات، ص۴۲۵.</ref>. چنان که در آغاز سخن گذشت، مفهوم ابدال نزد [[اهل عرفان]] گاه معنایی اعم دارد و می‌تواند برخی از اعداد و مصادیق متعلق به همین وجه باشد. به این جهت است که عرفا حتی برای [[انبیا]] و [[مرسلین]] {{عم}} نیز قائل به وجود ابدال‌اند و معتقدند که ابدال مرسلین از ابدال نبییّن افضل‌اند<ref>قوت القلوب، ج۲، ص۱۱۲؛ الفتح الربانی، ص۲۶۹.</ref>. با این توضیحات می‌توان دانست که همه اعداد و مصادیق گفته شده می‌تواند با توجه به مراتب ابدال وجه [[درستی]] داشته باشد و نیازی نیست که برخی اقوال را بر بعضی دیگر ترجیح بدهیم، هر چند برخی [[شهرت]] افزون‌تری دارند<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>.
 
== چگونگی رسیدن به مقام ابدال ==
یکی از مباحث مهم در بحث از ابدال، چگونگی وصول ایشان به این [[مقام]] است. هم در [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}} و هم در منابع اهل عرفان مطالبی در باب این دو موضوع وجود دارد. در باب کمالات معنوی ابدال این مسأله اهمیت بسیار دارد که چگونه ایشان به مقام [[وصایت]] انبیا که جایگاه بسیار شامخی است، نائل شده‌اند. چنان که از مطالعه متون مذکور به دست می‌آید، مجموعه‌ای از امور در وصول به مرتبه ابدال دخیل‌اند. در [[وصیت پیامبر]] {{صل}} به [[امام علی]] {{ع}} حتی [[زمان]] مجامعت مرد با [[زن]] و زمان شکل‌گیری نطفه نیز در این امر دخیل دانسته شده است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[امام]] می‌فرماید: اگر مجامعت زن و مرد در [[شب جمعه]] پس از [[نماز]] عشا باشد، [[امید]] است که فرزند ایشان از [[ابدال]] باشد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۵۶۹.</ref>. چنان که از این [[روایت]] استفاده می‌شود، چنین توجهی می‌تواند یکی از شروط لازم [[تولد]] شخصی از ابدال باشد و شرط کافی به حساب نمی‌آید. در [[روایات]] ذکر شده که ابدال [[اهل]] [[طهارت]] [[باطنی]] و [[توبه]] و [[خشوع]] و [[رکوع]] و [[سجود]] بسیارند<ref>مختصر البصائر، ص۴۷۹.</ref>. [[فضائل]] و اعمالی نیز بیان شده که فرد را به موضع ابدال نزدیک می‌سازد. از [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده است: سه چیز است که در هر کس باشد از ابدال است: [[رضا]] به [[قضای الهی]]، صرف نظر کردن از [[محرمات الهی]] و [[خشم]] گرفتن برای [[خدا]]<ref>الفردوس بمأثور الخطاب، ج۲، ص۸۴.</ref>. همچنین از ایشان منقول است: هر کس روزی ۲۵ بار برای مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[دعا]] کند، [[خداوند]] [[حقد]] و [[کینه]] را از سینه وی بر می‌دارد و او را از زمره ابدال قرار می‌دهد<ref>الأشعثیات، ص۲۲۳؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۴۶.</ref>. [[اهل عرفان]] نیز برای وصول به [[مقام]] ابدال مطالبی را بیان کرده‌اند. [[سمعانی]] [[معتقد]] است اگر کسی خواهان وصول به مقام ابدال است، باید احوال خود را از حالت متعارف [[تغییر]] دهد و خلاف عادات معهود خود عمل کند<ref>روح الأرواح، ص۱۹۳. </ref>. همچنین گفته‌اند هر کس لقمه [[حلال]] خورد و به [[سنت پیامبر]] {{صل}} عمل کند از ابدال می‌گردد<ref>قوت القلوب، ج۲، ص۴۷۷؛ کیمیای سعادت، ج۱، ص۳۰۶.</ref>. [[صوفیه]] برای لقمه حلال در این باب جایگاه مهمی قائل‌اند. [[ابوحامد غزالی]] نقل می‌کند: یکی از [[صالحان]] طعامی به یکی از ابدال داد و او آن را نخورد. آن [[صالح]] از او علت را بپرسید و او پاسخ داد ما جز حلال نخوردیم، به سبب آن دل‌های ما مستقیم باشد و حال ما دائم بماند و [[ملکوت]] بر ما [[کشف]] شود و [[آخرت]] را [[مشاهده]] کنیم، و اگر سه [[روز]] از آنچه شما می‌خورید ما بخوریم، به چیزی از [[علم]] [[یقین]] باز نگردیم و [[خوف]] و [[مشاهده]] از دل‌های ما برود»<ref>إحیاء علوم الدین، ج۲، جزء۵، ص۲۶.</ref>.
 
برخی مراقبات و ریاضات نیز در یافتن [[مقام]] [[ابدال]] مهم دانسته شده است. در منابع [[اهل عرفان]] مکرر ذکر شده که ابدال، ابدال نمی‌شوند مگر به چهار عمل: خالی کردن شکم، [[سکوت]]، [[شب زنده‌داری]] و خلوت‌گزینی<ref>کیمیای سعادت، ج۲، ص۳۵، ۶۵؛ شرح أصول الکافی، ملاصدرا، ج۱، ص۴۴۸.</ref>. بر کم خوردن و کم [[خفتن]] و کم گفتن تأکید بسیار کرده‌اند<ref>إحیاء علوم الدین، ج۱، جزء ۱، ص۱۱۸.</ref>. [[صوفیه]] به [[پیروی از پیامبر]] اکرم {{صل}} یکی از مهم‌ترین راه‌های وصول به مقام ابدال را [[خیرخواهی]] [[خلق]] [[خدا]] و به ویژه [[مؤمنان]] دانسته‌اند<ref>کیمیای سعادت، ج۱، ص۴۲۲؛ مجموعه آثار سلمی، ج۲، ص۷۴.</ref>. در این باب منابع روایتی را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ذکر کرده‌اند که قابل توجه است. بر اساس این منابع، [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: ابدال [[امت]] من به [[بهشت]] می‌رسند، نه به [[نماز]] و [[روزه]]، بلکه به [[سخاوت]] و [[پاکی]] و [[نصیحت]] و [[شفقت]] بر خلق<ref>ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق، ص۲۶۱؛ کیمیای سعادت، ج۲، ص۱۶۶- ۱۶۷.</ref>. با توجه به اینکه بر اساس منقولات مذکور، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در وصول به مرتبه ابدال نقش اساسی دارد، با توجه به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى}}<ref>«آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.</ref> می‌توان دانست که امکان رسیدن به این مرتبه منحصر در مردان نیست و ابدال [[زن]] نیز وجود دارند، چنان که متصوفه نیز در آثار خود بدان تصریح نموده‌اند<ref>تنبیه المغترین، ص۹۳؛ کشف المعنی، ص۲۷.</ref>. البته باید توجه داشت که ایمان و عمل صالح به همراه [[سلامت]] نفس، شروط لازم از ناحیه قابل برای رسیدن به مرتبه ابدال است و چنان که از منابع استفاده می‌شود، [[توفیق]] و [[رحمت الهی]] به عنوان فاعل، خاصیت تمام کنندگی و تکمیل دارد<ref>مجموعه آثار سلمی، ج۲، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== مکان حضور ابدال ==
یکی دیگر از مباحثی که در بحث از [[ابدال]] هم در [[روایات]] و هم در متون [[عرفانی]] بررسی شده، بحث از مکان حضور ابدال است. از [[امام علی]] {{ع}} نقل شده ابدال از اهالی شام‌اند و در روزی که سخت‌ترین [[روز]] برای [[دشمنان]] ماست، [[خداوند]] آنان را گرد هم می‌آورد<ref>الأمالی، مفید، ص۳۱.</ref>. همچنین از ایشان منقول است که فرمودند: [[اهل شام]] را [[دشنام]] ندهید که ابدال از شمار ایشان‌اند<ref>دلائل النبوة، ج۶، ص۴۴۹.</ref>. در برخی روایات دیگر نیز این سخن از [[پیامبر]] {{صل}} نقل شده است<ref>بحار الأنوار، ج۳۳، ص۲۱۵؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.</ref>. در میان عرفا نیز چنین دیدگاهی وجود دارد. برخی از دیگر منابع نیز جایگاه ابدال را در [[شام]] در [[جبل]] لکام می‌دانند<ref>روح الأرواح، ص۶۱۳، آثار البلاد، ص۲۰۶؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۷۵۱.</ref>. جبل لکام کوهی است مشرف بر [[انطاکیه]] و مصیصه و طرسوس و ادامه یک رشته [[کوه]] است که از میان [[مکه]] و [[مدینه]] آغاز می‌شود و تا شام ادامه دارد و در هر نقطه‌ای به نامی خوانده می‌شود: در [[اردن]]، جبل جلیل و در [[حلب]] و حماة و [[حمص]]، جبل لبنان و آنجا که به انطاکیه و مصیصه می‌پیوندد، جبل لکام خوانده می‌شود<ref>معجم البلدان، ج۵، ص۱۱، ۲۲.</ref>. اینکه ابن تیمیه جایگاه [[چهل]] نفر از ابدال را در کوه‌های لبنان می‌داند<ref>الرد علی الإخنائی، ص۱۸۷.</ref> نیز با توضیحی که درباره این کوه گفته شد آشکار می‌شود. همچنین است آنچه پیش‌تر از قول [[حضرت الیاس]] {{ع}} گفته شد. البته گفته‌اند که ابدال می‌توانند در مکان‌های مختلف و به شکل‌های گوناگونی در آیند<ref>تفسیر المحیط الأعظم، ج۴، ص۹۹.</ref>. از جمله مکان‌هایی که گفته شده آنان دائم به آنجا می‌روند، مکه جهت [[زیارت]] [[خانه]] خداست. غزالی اظهار می‌کند که هیچ روزی [[خورشید]] غروب نمی‌کند، مگر اینکه یکی از ابدال، [[کعبه]] را [[طواف]] کرده باشد<ref>إحیاء علوم الدین، ج۱، ج۳، ص۴۴.</ref><ref>منابع: الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی (قرن ۶ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر خرسان، مشهد، نشر المرتضی، اول، ۱۴۰۳ق؛ إحیاء علوم الدین، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ق)، تصحیح: عبدالرحیم حافظ عراقی، بیروت، دار الکتاب العربی، اول، بی تا، الاختصاص، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ قی؛ اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت علیها لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق، عباد الله بن محمد قلانسی نسفی (قرن ۶ق)، تصحیح: عارف نوشاهی، تهران، میراث مکتوب، اول، ۱۳۸۵ش؛ الأشعثیات، محمد بن محمد معروف به ابن اشعث کوفی (قرن ۴ق)، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، اول، بی تا، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، تهران، اول، ۱۴۱۷ق؛ الأمالی، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: حسین استاد ولی - علی اکبر غفاری، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ انتهانامه، بهاء الدین بن محمد معروف به سلطان ولد (۷۱۲ق)، تصحیح: محمدعلی خزانه دار لو، تهران، نشر روزنه، اول، ۱۳۷۶ش؛ الإنسان الکامل، عزیز بن محمد نسفی (۶۸۶ق)، تصحیح: ماریژان موله، تهران، نشر طهوری، هشتم، ۱۳۸۶ش؛ آثار البلاد و أخبار العباد، زکریا بن محمد قزوینی (۶۸۲ق)، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۰۴ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار غلاا محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۱ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد معروف به ابن عدیم (۶۶۰ق)، تصحیح: سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، اول، بی تا؛ تاریخ ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد معروف به ابن خلدون (۸۰۸ق)، تحقیق: خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۸ق؛ تذکرة الخواص، یوسف بن فرغلی معروف به سبط بن جوزی (۶۵۴ق)، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۴۱۸ق؛ تفسیر التستری، سهل بن عبدالله تستری (۲۸۳ق)، تصحیح: محمد باسل عیون سود، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۳ق، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر بن علی آملی (۷۸۲ق)، تصحیح: محسن موسوی تبریزی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، سوم، ۱۴۲۲ق؛ تنبیه المغترین، عبدالوهاب بن علی شعرانی (۹۷۳ق)، تصحیح: احمد عبدالرحیم سایح، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۵ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، احمد بن حسین بیهقی (۴۵۸ق)، تحقیق: عبدالمعطلی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۰۵ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق.)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ الرد علی الإخنائی، احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه (۷۷۸ق)، بیروت، المکتبة العصریة، اول، ۱۴۲۳ق؛ الرعایة الحقوق الله، حارث بن اسد محاسبی (۲۴۳ق)، تصحیح: عبدالرحمن عبدالحمید، قاهره، دار الیقین، اول، ۱۴۲۰ق؛ روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، احمد بن منصور سمعانی (۵۳۴ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، دوم، ۱۳۸۴ش؛ روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن احمد فتال نیشابوری (۵۰۸ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۳۷۵ش؛ شرح أصول الکافی، محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰ق)، تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، اول، ۱۳۸۳ش؛ شرح التعرف لمذهب التصوف، اسماعیل بن محمد مستملی بخاری (۴۳۴ق)، تصحیح: محمد روشن، تهران، اساطیر، اول، ۱۳۶۳ ش؛ شرح شطحیات، روزبهان بن ابی نصر بقلی (۶۰۶ق)، تصحیح: هانری کربن، تهران، نشر طهوری، سوم، ۱۳۷۴ش؛ شرح نهج البلاغه، عبدالحمید بن هبة الله معروف به ابن ابی الحدید (۶۵۶ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ عوارف المعارف، عمر بن محمد سهروردی (۶۲۳ق)، تصحیح: احمد عبدالرحیم السایح - توفیق علی وهبة، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۷ق، الفتح الربانی و الفیض الرحمانی، عبدالقادر بن صالح گیلانی (۵۶۱ق)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۶ق، الفتوحات المکیة، محمد بن علی معروف به ابن عربی (۶۳۸ق)، بیروت، دار صادر، اول، بی تا؛ الفردوس بمأثور الخطاب، شیرویه بن شهردار دیلمی (۵۰۹ق)، تحقیق: سعید بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۰۶ق؛ فضائل شهر رجب، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تصحیح: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ قوت القلوب فی معاملة المحبوب، محمد بن علی معروف به ابوطالب مکی (۳۸۶ق)، تصحیح: باسل عیون سود، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۷ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داوود حلی (۷۴۰ق)، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۴۲ش؛ کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم معروف به نعمانی (قرن ۴ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق، کشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابی سعید میبدی (قرن ۶ق)، به کوشش: علی اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر، پنجم، ۱۳۷۱ق، کشف المحجوب، علی بن عثمان هجویری (۴۶۵ق)، تصحیح: ژوکوفسکی، تهران، نشر طهوری، چهارم، ۱۳۷۵ش؛ کشف المعنی عن سر أسماء الله الحسنی، محمد بن علی معروف به ابن عربی (۶۳۸ق)، ترجمه و شرح: علی زمانی قمشه‌ای، قم، مطبوعات دینی، اول، ۱۳۸۳ش؛ کنوز الحکمة، احمد بن ابی الحسن معروف به احمد جام (۵۳۶ق)، تصحیح: علی فاضل، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اول، ۱۳۸۷ش؛ کیمیای سعادت، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ق)، تصحیح: حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، یازدهم، ۱۳۸۳ش؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: أحمد فارس، بیروت، دار صادر، سوم، ۱۴۱۴ق؛ اللمع فی التصوف، عبدالله بن علی طوسی معروف به ابونصر سراج (۳۷۸ق)، تصحیح: رینولد نیکلسون، لیدن، مطبعة بریل، ۱۹۱۴ق؛ مجمع البحرین، فخرالدین بن محمدعلی معروف به طریحی (۱۰۸۵ق)، تحقیق: سیداحمد حسینی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۷۵ش؛ مجموعه آثار سلمی، محمد بن حسین سلمی (۴۱۲ق)، به کوشش: نصرالله پورجوادی، تهران، نشر دانشگاهی، اول، ۱۳۶۹ش؛ مختصر البصائر، حسن بن سلیمان حلی (۸۳۰ق)، تحقیق: مشتاق مظفر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۱ق؛ المسائل فی أعمال القلوب و الجوارح، حارث بن اسد محاسبی (۲۴۳ق)، تصحیح: خلیل عمران منصور، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۱ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمدتقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسة آل البیت {{ع}} لإحیاء التراث، دوم، ۱۴۰۸ق؛ مشارق الدراری، سعید بن محمد فرغانی (قرن ۸ق)، تعلیق: جلال الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۹ق؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ق، المصباح فی مکاشفة بعث الأرواح، روزبهان بن ابی نصر بقلی (۶۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: عاصم ابراهیم کیالی حسینی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۸ق؛ معارف، بهاء الدین بن محمد معروف به سلطان ولد (۷۱۲ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، مولی، اول، ۱۳۶۷ ش؛ معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، حیدر بن علی آملی (قرن ۸ق)، تصحیح: هانری کربن، تهران، توس، دوم، ۱۳۶۷ ش؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله بن محمد هاشمی خویی (۱۳۲۴ق)، ترجمه: حسن حسن زاده آملی - محمد باقر کمره‌ای، تحقیق: ابراهیم میانجی، تهران، المکتبة الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۰ق؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، محمدعلی تھانوی (۱۱۵۸ق)، تحقیق: علی دحروج، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، اول، ۱۹۹۶م؛ نفحات الأنس من حضرات القدس، عبدالرحمن بن نظام الدین معروف به جامی (۸۹۸ق)، تصحیح: محمود عابدی، تهران، نشر اطلاعات، سوم، ۱۳۷۵ش؛ نفحة الروح و تحفة الفتوح، مؤید بن محمود جندی (۷۰۰ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، مولی، اول، ۱۳۶۲ش؛ نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
* [[ابدال چه کسانی هستند؟ (پرسش)]]
* [[ابدال چه کسانی هستند؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}


== جستارهای وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسمان دسته‌بندی‌های یاران امام مهدی}}
{{ستون-شروع|7}}
* [[آرماگدون]]
* [[بحران معنویت]]
* [[پارکلیت]]
* [[جیش الغضب]]
* [[حکومت امام زمان]] {{ع}}
* [[خروج جنبنده‌ای از زمین]]
* [[خروج سفیانی]]
* [[خروج منبعث سوم]]
* [[رجعت]]
* [[رویارویی امام مهدی]] {{ع}} با جاهلان
* [[سوشیانس]]
* [[سوشینت]]
* [[صلح و آرامش پایدار|صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان]]
* [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}
* [[ظهور دجال]]
* [[ظهور منجی|ظهور منجی بزرگ بشر]]
* [[فارقلیط]]
* [[ماشیح]]
* [[موعودباوری]]
* [[میتریا]]
* [[ندای آسمانی]]
* [[نزول عیسی]] {{ع}}
* [[نشانه‌های آخر الزمان|نشانه‌ها و رخدادهای مهم آخر الزمان]]
* [[نشانه‌های ظهور]]
* [[وقوع اختلاف‌ها و درگیری‌های بسیار]]
* [[وقوع مصائب]]
* [[هجوم یأجوج و مأجوج]]
* [[هوشیدر]]
* [[هوشیدرماه]]
*[[ابدال]]
*[[ابر رام]]
*[[ابر سخت]]
*[[ابراهیم بن ادریس]]
*[[ابراهیم بن محمد تبریزی]]
*[[ابراهیم بن محمد همدانی]]
*[[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]
*[[ابروهای حضرت]]
*[[ابقع]]
*[[ابن ابی العزاقر]]
*[[ابن ابی زینب]]
*[[ابن الحسین]]
*[[ابن انباری]]
*[[ابن بابویه]]
*[[ابن جنید]]
*[[ابن حسام]]
*[[ابن حوشب]]
*[[ابن خلدون]]
*[[ابن شاذان]]
*[[ابن متیل]]
*[[ابن مغازلی]]
*[[ابن یمین]]
*[[ابو ابراهیم]]
*[[ابو اسحاق ابو عبیده ثقفی]]
*[[ابو الادیان]]
*[[ابو الحسن]]
*[[ابو الدنیا]]
*[[ابو العنبس]]
*[[ابو القاسم حسن بن احمد]]
*[[ابو القاسم]]
*[[ابو بکر بغدادی]]
*[[ابو جعفر]]
*[[ابو حامد عمران بن مفلس]]
*[[ابو دجانه انصاری]]
*[[ابو دلف کاتب]]
*[[ابو سهل نوبختی]]
*[[ابو صالح]]
*[[ابو عبد الله بزوفری]]
*[[ابو عبد الله]]
*[[ابو علی حجدر]]
*[[ابو غالب]]
*[[ابو محمد حسین بن ابراهیم]]
*[[ابو محمد]]
*[[ابو هاشم جعفری]]
*[[اثبات الوصیه]]
*[[اثبات امامت حضرت]]
*[[اثبات وجود مهدی]]
*[[اثنی عشری]]
*[[احبشیه]]
*[[احجار الزیت]]
*[[احسان]]
*[[احکام جدید]]
*[[احمد الکاتب]]
*[[احمد امین مصری]]
*[[احمد بن ابراهیم]]
*[[احمد بن اسحاق اشعری]]
*[[احمد بن عبد الله هاشمی]]
*[[احمد بن محمد زجورجی]]
*[[احمد بن هلال]]
*[[احمد]]
*[[احمدیه]]
*[[احیای سنت محمدی]]
*[[اخباریه]]
*[[اخلاق حضرت]]
*[[اخنس]]
*[[اخیار]]
*[[ادعای ارتباط با حضرت]]
*[[ادعای مهدویت]]
*[[ادعای نیابت]]
*[[ادعیه امام زمان]]
*[[اذاعه]]
*[[اذن سامعه]]
*[[اربعینیات درباره حضرت]]
*[[ارتباط با حضرت]]
*[[ارشاد]]
*[[ارمینیه]]
*[[ارنون]]
*[[ازد]]
*[[ازدواج حضرت]]
*[[اسامی حضرت در کتب ادیان]]
*[[اسب حضرت]]
*[[استخاره امام زمان]]
*[[استخلاف]]
*[[استضعاف]]
*[[استغاثه به حضرت مهدی]]
*[[استکبار جهانی و مهدی‌باوری]]
*[[اسحاق احمر]]
*[[اسحاق بن اسماعیل]]
*[[اسحاق بن یعقوب]]
*[[اسدی]]
*[[اسراء]]
*[[اسرافیل]]
*[[اسکافی]]
*[[اسم اصلی حضرت]]
*[[اسم حضرت]]
*[[اسماعیل بن جعفر الصادق]]
*[[اسماعیل بن صادق]]
*[[اسماعیل بن علی]]
*[[اسماعیل بن موسی بن جعفر]]
*[[اسماعیلیه]]
*[[اشتراط الساعه]]
*[[اشعیا]]
*[[اصحاب حضرت]]
*[[اصحاب طالوت]]
*[[اصحاب کهف]]
*[[اصل]]
*[[اصهب]]
*[[اعاجم]]
*[[اعتقاد به منجی]]
*[[اعتقاد به مهدی]]
*[[اعلام الوری]]
*[[اعلام ظهور]]
*[[اعیان الشیعه]]
*[[افضل الاعمال]]
*[[افیق]]
*[[اقامتگاه حضرت]]
*[[اقتصاد در عصر ظهور]]
*[[اقلیت‌ها در حکومت حضرت]]
*[[البیعه لله]]
*[[الر]]
*[[الغیبه]]
*[[الفصول العشره فی الغیبه]]
*[[المهدی]]
*[[الواح موسی]]
*[[الیاس]]
*[[ام ایمن]]
*[[ام خالد]]
*[[ام محمد]]
*[[امام زمان]]
* [[امام مهدی]] {{ع}}
*[[امامیه]]
*[[امان زمین]]
*[[امت امت]]
*[[امت معدوده]]
*[[امر به منکر]]
*[[امر ناگهانی]]
*[[امکان رجعت]]
*[[امن یجیب]]
*[[امنیت پس از ظهور]]
*[[امنیت پیش از ظهور]]
*[[امیر الامره]]
*[[امیر المومنین]]
*[[انا انزلنا]]
*[[انتظار در مسیحیت]]
*[[انتظار فرج]]
*[[انتظار مثبت]]
*[[انتظار منفی]]
*[[انتظار و بهداشت روان]]
*[[انتظار و صهیونیسم]]
*[[انتظار]]
*[[انجیل و بشارت موعود]]
*[[اندام حضرت]]
*[[انصار حضرت]]
*[[انطاکیه]]
*[[انکار حضرت]]
*[[انگشتر سلیمان]]
*[[انگشتری حضرت]]
*[[انوری]]
*[[اوپانیشاد]]
*[[اوتاد]]
*[[اوقات مخصوص حضرت]]
*[[اوقات و حالات دعا برای حضرت]]
*[[اوقیدمو]]
*[[اولین برنامه حضرت]]
*[[اولین پرچم]]
*[[اولین جنگ حضرت]]
*[[اولین خطبه حضرت]]
*[[اولین دادگاه پس از ظهور]]
*[[اولین رجعت‌کننده]]
*[[اولین سپاه حضرت]]
*[[اولین کشتار]]
*[[اولین مدعی نیابت]]
*[[اولین نایب خاص]]
*[[اهداف نیابت]]
*[[اهل سنت و مهدی]]
*[[اهل کتاب]]
*[[اهلی شیرازی]]
*[[ایام الله]]
*[[ایدی]]
*[[ایرانیان]]
*[[ایزدشناس]]
*[[ایزدنشان]]
*[[ایستاده]]
*[[ایلیا]]
*[[ایوب بن نوح]]
*[[آتش و دود]]
*[[آثار انتظار]]
*[[آثار حضرت]]
*[[آثار دعای فرج]]
*[[آثار ظهور]]
*[[آخر الزمان]]
*[[آخرین دولت]]
*[[آخرین دیدار عمومی حضرت]]
*[[آداب ملاقات با حضرت]]
*[[آدینه]]
*[[آرماگدون]]
*[[آزمون غیبت]]
*[[آزمون یاران حضرت]]
*[[آس]]
*[[آسیب‌شناسی تربیتی مهدویت]]
*[[آشوب‌های جهانی]]
*[[آل اعین]]
*[[آمادگی برای غیبت]]
*[[آینده جهان و نظریه‌پردازان]]
*[[آیین جدید]]
*[[باب الله]]
*[[باب غیبت]]
*[[باب لد]]
*[[باب]]
*[[بابا فغانی شیرازی]]
*[[بابیه]]
*[[باد زرد]]
*[[باد سرخ]]
*[[باد سیاه]]
*[[باران بی‌موقع]]
*[[باران‌های فراوان]]
*[[بازرگانی در عصر ظهور]]
*[[بازوی حضرت]]
*[[باسط]]
*[[باسک]]
*[[باقریه]]
*[[باقطانی]]
*[[بانوی کنیزان]]
*[[باهله]]
*[[بتریه]]
*[[بحر العلوم]]
*[[بخش دوم:برشمردن دعاها و زیارات مربوط به امام عصر]]
*[[بخشش حضرت]]
*[[بداء]]
*[[بدر]]
*[[براق]]
*[[برکت در عصر ظهور]]
*[[برهان الله]]
*[[برهان]]
*[[بشر بن سلیمان]]
*[[بشقاب‌ پرنده]]
*[[بشیریه]]
*[[بصره]]
*[[بطن ارزق]]
*[[بغداد]]
*[[بغوطه]]
*[[بقیه الانبیاء]]
*[[بقیه الله]]
*[[بکمینابدو]]
*[[بلد الامین]]
*[[بنده یزدان]]
*[[بنی اصفر]]
*[[بنی شیبه]]
*[[بنی ضبه]]
*[[بنی قنطوره]]
*[[بنی هاشم]]
*[[بنیان‌گذار بهاییت]]
*[[بواسیر]]
*[[بهاییه]]
*[[بهداشت در عصر ظهور]]
*[[بهرام]]
*[[بیت الحمد]]
*[[بیت المقدس]]
*[[بیداء]]
*[[بیر معطله]]
*[[بیعت]]
*[[بی‌نیازی در عصر ظهور]]
*[[بیوح]]
*[[پاتیکل]]
*[[پایان تاریخ]]
*[[پایان حکومت حضرت]]
*[[پدر حضرت]]
*[[پرچم پیامبر ]]
*[[پرچم پیش از قیام]]
*[[پرچم زرد]]
*[[پرچم سبز]]
*[[پرچم سفید]]
*[[پرچم سیاه]]
*[[پرچم قیام]]
*[[پرچم هدایت]]
*[[پروژه بولیمود]]
*[[پرویز]]
*[[پسر انسان]]
*[[پنج سالگی حضرت]]
*[[پیراهن حضرت ادم]]
*[[پیراهن حضرت]]
*[[پیروان ادیان]]
*[[پیشانی حضرت]]
*[[پیشگویی ارماگدون]]
*[[پیشگویی غیبت]]
*[[پیشگویی ولادت حضرت]]
*[[پیشگویی‌های کتاب مقدس]]
*[[پیشگویی‌های نوستر اداموس]]
*[[پیشگویی‌های واقع شده]]
*[[تابوت سکینه]]
*[[تابوت موسی]]
*[[تادیب]]
*[[تالی کتاب الله]]
*[[تالی]]
*[[تالیف قلوب]]
*[[تایید]]
*[[تجدید دین]]
*[[تخت سلیمان]]
*[[تخریب مساجد]]
*[[تخریب مسجد الاقصی]]
*[[تداوم امامت]]
*[[تذکره]]
*[[تردید در حضرت]]
*[[ترس حضرت]]
*[[ترس]]
*[[تسبیح حضرت]]
*[[تشرف]]
*[[تقیه]]
*[[تکریم اماکن منسوب به حضرت]]
*[[تکریم ایمه از حضرت]]
*[[تکریم پیامبر از حضرت]]
*[[تکریم نام حضرت]]
*[[تمارین]]
*[[تمام]]
*[[تمنیحا]]
*[[تناثر نجوم]]
*[[تورات و بشارت موعود]]
*[[توسل به حضرت]]
*[[توقیت]]
*[[توقیع ابتدایی]]
*[[توقیع اسحاق بن یعقوب]]
*[[توقیع]]
*[[تهران در اخر الزمان]]
*[[ثایر]]
*[[ثویه]]
*[[جابر]]
*[[جابلسا]]
*[[جابلقا]]
*[[جابیه]]
*[[جارودیه]]
*[[جاماسب‌نامه]]
*[[جامعه]]
*[[جاموس]]
*[[جبرییل]]
*[[جبیر بن خابور]]
*[[جده]]
*[[جذام]]
*[[جزیره خضراء]]
*[[جزیه]]
*[[جعفر کذاب]]
*[[جعفر]]
*[[جعفریه]]
*[[جفر]]
*[[جمادی]]
*[[جمعه]]
*[[جمکران]]
*[[جموداندیشان]]
*[[جن]]
*[[جنب]]
*[[جنگ و کشتار]]
*[[جوار الکنس]]
*[[جوانان]]
*[[جویای تبریزی]]
*[[جهان‌گشایی امام]]
*[[جهانی‌سازی حضرت]]
*[[جهینه]]
*[[جیحون]]
*[[جیش الغضب]]
*[[چراغ مخفی]]
*[[چشمان حضرت]]
*[[چهارمین نایب خاص]]
*[[چهره‌شناسی حضرت]]
*[[چهل روز قبل از قیامت]]
*[[چهل]]
*[[چهل‌روزگی حضرت]]
*[[حاجز بن یزید]]
*[[حارث بن حارث]]
*[[حاشر]]
*[[حافظ شیرازی]]
*[[حبابه والبیه]]
*[[حبه]]
*[[حج در اخر الزمان]]
*[[حج کردن به نیابت حضرت]]
*[[حج و مهدی]]
*[[حجاب]]
*[[حجاز]]
*[[حجت پنهان]]
*[[حجت ظاهر]]
*[[حجت]]
*[[حجتیه]]
*[[حجر الاسود]]
*[[حجه الله]]
*[[حجی نبی]]
*[[حدیثه]]
*[[حذیفه بن یمان]]
*[[حرب و قیس]]
*[[حرز حضرت]]
*[[حرستا]]
*[[حزقیال نبی]]
*[[حزین لاهیجی]]
*[[حسن بن حسین عسکری]]
*[[حسن بن علی وجناء]]
*[[حسن بن قاسم بن علا]]
*[[حسن بن مثله]]
*[[حسن بن محبوب]]
*[[حسن خالص]]
*[[حسین بن الحسن العلوی]]
*[[حسین بن روح]]
*[[حسین و مهدی]]
*[[حصینه]]
*[[حضرت شوونیه]]
*[[حق]]
*[[حقوق حضرت بر شیعیان]]
*[[حکم داود]]
*[[حکومت اسلامی در غیبت کبری]]
*[[حکومت واحد جهانی]]
*[[حکیمه]]
*[[حلاج]]
*[[حمد و حامد]]
*[[حملاها]]
*[[حمیری قمی]]
*[[حیره]]
*[[خاتم الایمه]]
*[[خاتم الایمه]]
*[[خازن]]
*[[خاقانی]]
*[[خاک‌سپاری حضرت]]
*[[خال حضرت]]
*[[خاندان نوبختی]]
*[[خبر ولادت حضرت]]
*[[ختم وصایت]]
*[[ختنه]]
*[[خجسته]]
*[[خداشناس]]
*[[خدمت به حضرت]]
*[[خراسان]]
*[[خروج دجال]]
*[[خروج سفیانی]]
*[[خروج یاجوج و ماجوج]]
*[[خروج یمنی]]
*[[خزیمه]]
*[[خسرو]]
*[[خسف بیداء]]
*[[خسف]]
*[[خسوف و کسوف]]
*[[خشک شدن نیل]]
*[[خضر ]]
*[[خطبه امام سجاد]]
*[[خطبه‌های حضرت]]
*[[خلف صالح]]
*[[خلفای دوران غیبت صغری]]
*[[خلفای عباسی]]
*[[خلوت حضرت]]
*[[خلیفه الاتقیاء]]
*[[خلیفه الله]]
*[[خلیل]]
*[[خماهن]]
*[[خمط]]
*[[خنس]]
*[[خواب مخزومی]]
*[[خواجوی کرمانی]]
*[[خورشید پشت ابر]]
*[[خورشید و ماه]]
*[[خون‌خواهی حسین]]
*[[خیر الفوارس]]
*[[دابه الارض]]
*[[دادتگ]]
*[[داعی]]
*[[دام‌پروری در عصر ظهور]]
*[[دانش حضرت]]
*[[دانش در عصر ظهور]]
*[[دانشمندان اخر الزمان]]
*[[دانیال]]
*[[داوری حضرت]]
*[[دجال]]
*[[دروازه اصطخر]]
*[[دروزی]]
*[[دریاچه طبریه]]
*[[دزدان کعبه]]
*[[دست بر سر گذاردن]]
*[[دست حضرت]]
*[[دشواری انتظار]]
*[[دعا برای امام زمان]]
*[[دعا برای سلامتی حضرت]]
*[[دعا برای فرج]]
*[[دعاهایی که در ارتباط غیرمستقیم با حضرت است]]
*[[دعاهایی که در مورد خود حضرت است]]
*[[دعای افتتاح]]
*[[دعای جدید]]
*[[دعای حضرت برای شیعیان]]
*[[دعای حضرت مهدی]]
*[[دعای سمات]]
*[[دعای صلوات]]
*[[دعای عبرات]]
*[[دعای عهد]]
*[[دعای غریق]]
*[[دعای غیبت]]
*[[دعای فرج]]
*[[دعای قنوت]]
*[[دعای ندبه]]
*[[دعای نور]]
*[[دعبل خزاعی]]
*[[دلدل]]
*[[دمنسیان]]
*[[دندان حضرت]]
*[[دو خون]]
*[[دو غیبت]]
*[[دوازده امام]]
*[[دوران حیرت]]
*[[دوشنبه]]
*[[دولت کریمه]]
*[[دومین نایب خاص]]
*[[دید]]
*[[دین اینده جهان]]
*[[دین جدید]]
*[[دین‌داری در عصر غیبت]]
*[[دین‌فروشی]]
*[[ذو السویقتین]]
*[[ذو الفقار]]
*[[ذو القرنین]]
*[[ذی حجه]]
*[[ذی طوی]]
*[[ذی قعده]]
*[[راحت‌طلبان]]
*[[راضی بالله]]
*[[راویان احادیث مهدی از اهل سنت]]
*[[راویان احادیث مهدی از صحابه]]
*[[راه اثبات نیابت]]
*[[راهنما]]
*[[رایقه]]
*[[رب الارض]]
*[[ربا]]
*[[ربیع]]
*[[رجب]]
*[[رجعت امامان]]
*[[رجعت پیامبران]]
*[[رجعت در ادعیه و زیارات]]
*[[رجعت در امت‌های پیشین]]
*[[رجعت در روایات]]
*[[رجعت در قران]]
*[[رجعت زنان]]
*[[رجعت و اندیشمندان]]
*[[رجعت]]
*[[رجعت‌کنندگان]]
*[[رجل]]
*[[رحبه]]
*[[رشوه]]
*[[رشیق]]
*[[رضوی]]
*[[رفاه در عصر ظهور]]
*[[رفتار امام با دشمنان]]
*[[رفقا]]
*[[رقعه حاجت]]
*[[رکن و مقام]]
*[[رمضان]]
*[[رمیله]]
*[[رنگ چهره حضرت]]
*[[روح القدس]]
*[[روز قیام]]
*[[روزها در عصر حضرت]]
*[[رومیان]]
*[[رونی]]
*[[رویای نرجس]]
*[[ری]]
*[[ریحانه]]
*[[ریزش و رویش]]
*[[ریگ ودا]]
*[[زاهره]]
*[[زبور]]
*[[زبیده]]
*[[زرتشت و بشارت موعود]]
*[[زره پیامبر]]
*[[زکریا]]
*[[زلزله]]
*[[زمامداران اخر الزمان]]
*[[زمان ظهور]]
*[[زمانی بیاید]]
*[[زمینه‌سازان ظهور]]
*[[زمینه‌سازی غیبت]]
*[[زنان اخر الزمان]]
*[[زنان در دوران ظهور]]
*[[زنان در غیبت صغری]]
*[[زنج]]
*[[زند افریس]]
*[[زند]]
*[[زندیق]]
*[[زوراء]]
*[[زهد حضرت]]
*[[زیات]]
*[[زیارت ال یاسین]]
*[[زیارت امام زمان]]
*[[زیارت جامعه]]
*[[زیارت عاشورا]]
*[[زیارت مادر حضرت]]
*[[زیارت ناحیه مقدسه]]
*[[زیدیه]]
*[[زیور بیت المقدس]]
*[[ساعت مخصوص حضرت]]
*[[ساعه]]
*[[سال فرد]]
*[[سامرا]]
*[[سباییه]]
*[[سبیکه]]
*[[سبیل]]
*[[ستاره دنباله‌دار]]
*[[سجده حضرت]]
*[[سحاب]]
*[[سخاوت حضرت]]
*[[سدره المنتهی]]
*[[سرخی اسمان]]
*[[سرداب سامرا]]
*[[سردابیه]]
*[[سرگذشت نرجس]]
*[[سرمه در چشم]]
*[[سرور اهل بهشت]]
*[[سروش ایزد]]
*[[سطیح کاهن]]
*[[سعیده]]
*[[سفط]]
*[[سفیانی]]
*[[سلاح حضرت]]
*[[سلاح یاران حضرت]]
*[[سلار]]
*[[سلام بر حضرت]]
*[[سلطان مامول]]
*[[سلمان فارسی]]
*[[سمات]]
*[[سمان]]
*[[سمری]]
*[[سمیه]]
*[[سن حضرت هنگام ظهور]]
*[[سنا]]
*[[سنایی]]
*[[سنت جدید]]
*[[سند دعای ندبه]]
*[[سنگ موسی]]
*[[سنوسی]]
*[[سوار بر ابر]]
*[[سوره کهف]]
*[[سوسن]]
*[[سوشیانس]]
*[[سومین نایب خاص]]
*[[سه جور استخاره امده است]]
*[[سهم امام]]
*[[سیحون]]
*[[سید بن طاووس]]
*[[سید حسنی]]
*[[سید خراسانی]]
*[[سید شمس الدین]]
*[[سید هاشمی]]
*[[سید]]
*[[سیره حضرت]]
*[[سیصد و سیزده]]
*[[سیف]]
*[[سیما]]
*[[سیمای دوران ظهور]]
*[[شاخص‌های دینداری]]
*[[شادمانی جهان از ظهور]]
*[[شاکمونی]]
*[[شام]]
*[[شاهدان ولادت حضرت]]
*[[شب جمعه]]
*[[شباهت حضرت]]
*[[شجاعت حضرت]]
*[[شرعه التسمیه]]
*[[شروسی]]
*[[شرید]]
*[[شریعی]]
*[[شعار پرچم قیام]]
*[[شعار یاران حضرت]]
*[[شعبان]]
*[[شعر مهدوی]]
*[[شعیب بن صالح]]
*[[شفاعت حضرت]]
*[[شکر امام]]
*[[شلمغانی]]
*[[شماطیل]]
*[[شمایل حضرت]]
*[[شمشیرهای اسمانی]]
*[[شمعون]]
*[[شنوءه]]
*[[شواذ ال محمد]]
*[[شوال]]
*[[شورش بر حضرت]]
*[[شوق دیدار]]
*[[شهاب ثاقب]]
*[[شهادت در رکاب حضرت]]
*[[شهادت کنیزان به رویت حضرت]]
*[[شهادت وکلا به رویت حضرت]]
*[[شیخ الاوصیاء]]
*[[شیصبانی]]
*[[شیطان]]
*[[شیعه در عصر ظهور]]
*[[شیعه و مهدی]]
*[[شیلو]]
*[[شیوه حکومت حضرت]]
*[[صاحب الامر]]
*[[صاحب الدار]]
*[[صاحب الدوله الزهراء]]
*[[صاحب الرجعه]]
*[[صاحب الزمان]]
*[[صاحب السیف]]
*[[صاحب العصر]]
*[[صاحب الغیبه]]
*[[صاحب الناحیه]]
*[[صاحب سرداب]]
*[[صاحب کره البیضاء]]
*[[صاحب]]
*[[صاعقه]]
*[[صافیه]]
*[[صالح]]
*[[صاید بن صید]]
*[[صایدیه]]
*[[صبح مسفر]]
*[[صبر بر غیبت]]
*[[صبر حضرت]]
*[[صحاح]]
*[[صدای زمینی]]
*[[صدق]]
*[[صدقه]]
*[[صدوق]]
*[[صراط]]
*[[صفر]]
*[[صفنیا]]
*[[صلوات]]
*[[صله با حضرت]]
*[[صمصام الاکبر]]
*[[صندل]]
*[[صورت حضرت]]
*[[صورتی در خورشید]]
*[[صورتی در ماه]]
*[[صهیونیسم مسیحی]]
*[[صیاح]]
*[[صیانه ماشطه]]
*[[صیحه اسمانی]]
*[[صیقل]]
*[[ضحی]]
*[[ضیاء]]
*[[طاعون]]
*[[طاغوت]]
*[[طالب التراث]]
*[[طالب املی]]
*[[طالب]]
*[[طالقان]]
*[[طلوع خورشید از مغرب]]
*[[طلوم]]
*[[طوسی]]
*[[طول عمر حضرت]]
*[[طی الارض]]
*[[ظریف]]
*[[ظهور]]
*[[عاشورا و انتظار]]
*[[عاشورا]]
*[[عاق والدین]]
*[[عاقبه الدار]]
*[[عالم]]
*[[عاموس نبی]]
*[[عباس فاطمی]]
*[[عبای حضرت]]
*[[عبد الله بن شریک عامری]]
*[[عبد الله بن شریک]]
*[[عبد الله بن صالح]]
*[[عبد الله بن عباس علوی]]
*[[عبد الله]]
*[[عبقری الحسان]]
*[[عثمان بن سعید]]
*[[عجله‌کنندگان]]
*[[عدالت مهدی]]
*[[عدل]]
*[[عذاب ادنی]]
*[[عرب]]
*[[عرض اعمال]]
*[[عرض حاجت به حضرت]]
*[[عرفات]]
*[[عرق و علق]]
*[[عریضه به حضرت]]
*[[عریضه‌نویسی]]
*[[عزاقریه]]
*[[عزه]]
*[[عسکر]]
*[[عسکری]]
*[[عسکریه]]
*[[عصای موسی]]
*[[عصایب]]
*[[عصر امام خمینی]]
*[[عصر]]
*[[عطار نیشابوری]]
*[[عطر حضرت]]
*[[عطسه]]
*[[عقل]]
*[[عقید]]
*[[عقیقه حضرت]]
*[[علامه حلی]]
*[[علت غیبت]]
*[[علم مصبوب]]
*[[علم منصوب]]
*[[علی بن ابراهیم بن مهزیار]]
*[[علی بن بلال]]
*[[علی بن زیاد]]
*[[علی بن عاصم کوفی]]
*[[علی بن فاضل مازندرانی]]
*[[علی بن فرات]]
*[[علی بن محمد سمری]]
*[[علی بن مطهر]]
*[[علی بن مهزیار]]
*[[عمامه حضرت]]
*[[عمانی]]
*[[عمر بن زید]]
*[[عمرو الاهوازی]]
*[[عمری]]
*[[عناطیس]]
*[[عنصری بلخی]]
*[[عوف سلمی]]
*[[عهد عتیق]]
*[[عیسی ]]
*[[عیسی بن مهدی جواهری]]
*[[عین]]
*[[غار انطاکیه]]
*[[غار ثور]]
*[[غانم]]
*[[غایب]]
*[[غایه الطالبین]]
*[[غایه القصوی]]
*[[غرب و اخر الزمان]]
*[[غرب و مهدویت]]
*[[غربت حضرت]]
*[[غرقد]]
*[[غریم]]
*[[غضباء]]
*[[غلام]]
*[[غنی]]
*[[غوث الفقرا]]
*[[غوث]]
*[[غوطه]]
*[[غیب]]
*[[غیبت شانیه]]
*[[غیبت صغری]]
*[[غیبت کبری]]
*[[غیبت]]
*[[فارس الحجاز]]
*[[فارس]]
*[[فاضل]]
*[[فایده امام غایب]]
*[[فایده حضرت]]
*[[فایده غیبت]]
*[[فتح]]
*[[فترت]]
*[[فتن و ملاحم]]
*[[فتنه سرا]]
*[[فتنه فلسطین]]
*[[فتنه]]
*[[فجر]]
*[[فرات]]
*[[فراگیر شدن ظلم]]
*[[فراید السمطین]]
*[[فرج الاعظم]]
*[[فرج المومنین]]
*[[فرج]]
*[[فرخنده]]
*[[فردوس الاکبر]]
*[[فرزندان حضرت]]
*[[فرزندان مهدوی]]
*[[فرشتگان]]
*[[فرقه]]
*[[فرقه‌گرایی]]
*[[فرماندهان سپاه حضرت]]
*[[فرود امدن عیسی]]
*[[فضل بن شاذان]]
*[[فضل بن یحیی]]
*[[فضیلت انتظار]]
*[[فطحیه]]
*[[فطرت و مهدویت]]
*[[فقیه]]
*[[فقیهان]]
*[[فلان]]
*[[فلسفه انتظار]]
*[[فلسفه غیبت]]
*[[فواید الشمسیه]]
*[[فوتوریسم]]
*[[فیذموا]]
*[[فیروز]]
*[[فیض کاشانی]]
*[[قابض]]
*[[قابله حضرت]]
*[[قاتل الکفره]]
*[[قادیانی]]
*[[قاسم انوار]]
*[[قاسم بن علاء]]
*[[قاسم بن علی]]
*[[قاطع]]
*[[قانون ارث]]
*[[قاهر بالله]]
*[[قایم الزمان]]
*[[قایم]]
*[[قبیله کلب]]
*[[قتاد]]
*[[قتل نفس زکیه]]
*[[قد حضرت]]
*[[قدر]]
*[[قدرت حضرت]]
*[[قذف]]
*[[قرامطه]]
*[[قران و بشارت موعود]]
*[[قران]]
*[[قرقیسیا]]
*[[قریش]]
*[[قزوین]]
*[[قسط]]
*[[قسطنطنیه]]
*[[قشری‌گری]]
*[[قصیده ابن عرندس]]
*[[قضای جدید]]
*[[قطایع]]
*[[قطب]]
*[[قطران تبریزی]]
*[[قطع رحم]]
*[[قطوانی]]
*[[قم]]
*[[قنواء]]
*[[قوه]]
*[[قیام با شمشیر]]
*[[قیامت]]
*[[قیس]]
*[[قیم الزمان]]
*[[کار]]
*[[کارگزاران حکومت مهدی]]
*[[کاسر عینه]]
*[[کاشف الغطاء]]
*[[کافور بن ابراهیم]]
*[[کافور]]
*[[کافی]]
*[[کامل بن ابراهیم]]
*[[کامل سلیمان]]
*[[کبریت احمر]]
*[[کتاب جدید]]
*[[کتاب حضرت]]
*[[کتابنامه دعای ندبه]]
*[[کتابنامه رجعت]]
*[[کتاب‌های غیبت]]
*[[کذاب مفتر]]
*[[کرخ]]
*[[کرعه]]
*[[کسادی]]
*[[کسروی]]
*[[کسوف]]
*[[کشاورزی در عصر ظهور]]
*[[کشته شدن شیطان]]
*[[کشف الغمه]]
*[[کشف هیکل]]
*[[کف دست]]
*[[کفایه الاثر]]
*[[کفش حضرت]]
*[[کلمه الحق]]
*[[کلینی]]
*[[کمال الدین و تمام النعمه]]
*[[کمال]]
*[[کمالات در عصر ظهور]]
*[[کمبود باران]]
*[[کمسلیما]]
*[[کنگره]]
*[[کنیز اذری]]
*[[کنیه حضرت]]
*[[کوفه]]
*[[کوکما]]
*[[کهیعص]]
*[[کیسانیه]]
*[[کیقباد دوم]]
*[[گات‌ها]]
*[[گرسنگی]]
*[[گریه کردن برای حضرت]]
*[[گل نرگس]]
*[[گنج‌های نهفته]]
*[[گونه حضرت]]
*[[لا اله الا الله]]
*[[لسان الصدق]]
*[[لطف وجود حضرت]]
*[[لقب حضرت]]
*[[لندیطارا]]
*[[لواء اعظم
*[[لوح فاطمه]]
*[[لوح محو و اثبات]]
*[[ما منا الا مقتول]]
*[[ماء معین]]
*[[مادر حضرت]]
*[[ماریه]]
*[[ماشع]]
*[[مالک اشتر]]
*[[مامور]]
*[[مامول]]
*[[مایده]]
*[[مبدا الایات]]
*[[مبلی السرایر]]
*[[متشحط]]
*[[متمهدی]]
*[[مثلث الهی]]
*[[مثلث برمودا]]
*[[مجازی بالاعمال]]
*[[مجالس المومنین]]
*[[مجالس حضرت]]
*[[مجلسی]]
*[[محاسن حضرت]]
*[[محاضیر]]
*[[محبت حضرت]]
*[[محبوب کردن حضرت]]
*[[محجه]]
*[[محرم]]
*[[محسن]]
*[[محل ظهور حضرت]]
*[[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]]
*[[محمد بن احمد قطان]]
*[[محمد بن ادریس]]
*[[محمد بن ایوب بن نوح]]
*[[محمد بن بشیر]]
*[[محمد بن جعفر اسدی]]
*[[محمد بن حسن صیرفی]]
*[[محمد بن شاذان بن نعیم]]
*[[محمد بن عبد الله محض]]
*[[محمد بن عثمان]]
*[[محمد بن علی بن بلال]]
*[[محمد بن فضل موصلی]]
*[[محمد بن نصیر نمیری]]
*[[محمد بن نفیس]]
*[[محمد حنفیه]]
*[[محمد]]
*[[محمد،علی و حسن]]
*[[محمدیه]]
*[[مخالفان حضرت]]
*[[مخبر بما یعلن]]
*[[مخفی بودن ولادت]]
*[[مد هامتان]]
*[[مدبر]]
*[[مدت حکومت حضرت]]
*[[مدعیان مهدویت]]
*[[مدعیان نیابت]]
*[[مدینه فاضله مهدی]]
*[[مدینه]]
*[[مرابطه]]
*[[مراقبه]]
*[[مربوع]]
*[[مرجیه]]
*[[مردان اخر الزمان]]
*[[مردی از قم]]
*[[مرکز بیت المال در عصر ظهور]]
*[[مرکز حکومت حضرت]]
*[[مرکز قضاوت حضرت]]
*[[مرگ جاهلیت]]
*[[مرگ حضرت]]
*[[مرگ سرخ]]
*[[مرگ سفید]]
*[[مرگ ناگهانی]]
*[[مروانی]]
*[[مروزی]]
*[[مریم]]
*[[مزامله]]
*[[مسبحات]]
*[[مستضعفین]]
*[[مستنصر]]
*[[مسجد الحرام]]
*[[مسجد النبی]]
*[[مسجد براثا]]
*[[مسجد جمکران]]
*[[مسجد زید]]
*[[مسجد سهله]]
*[[مسجد صعصعه]]
*[[مسجد کوفه]]
*[[مسخ]]
*[[مسلمیه]]
*[[مسیح الزمان]]
*[[مسیح دروغین]]
*[[مسیح]]
*[[مسیحیت سیاسی امریکا]]
*[[مسیحیت صهیونیستی]]
*[[مسیحیت یهودی]]
*[[مشرق]]
*[[مشیخه]]
*[[مصباح الشدید الضیاء]]
*[[مصحف امیر المومنین ]]
*[[مصحف فاطمه]]
*[[مصر در دوران ظهور]]
*[[مضطر]]
*[[مظهر الفضایح]]
*[[معتضد بالله
*[[معتمد بالله]]
*[[معجزات حضرت مهدی]]
*[[معراج]]
*[[معرفت امام]]
*[[معمرین]]
*[[معنویت پس از ظهور]]
*[[معنویت پیش از ظهور]]
*[[مغرب]]
*[[مغیریه]]
*[[مفاسد اخر الزمان]]
*[[مفتوحه عنوه]]
*[[مفرج اعظم]]
*[[مفضل]]
*[[مفید]]
*[[مقام ابراهیم]]
*[[مقام امام زمان]]
*[[مقبوله عمر بن حنظله]]
*[[مقتدر بالله]]
*[[مقتصر]]
*[[مقداد]]
*[[مقدره]]
*[[مقدس اردبیلی]]
*[[مقدس‌ماب]]
*[[مقنع]]
*[[مکان‌های دعا برای حضرت]]
*[[مکتفی بالله]]
*[[مکه]]
*[[ملاحم]]
*[[ملاقات‌کنندگان حضرت]]
*[[ملاک تعیین نواب]]
*[[ملخ سرخ]]
*[[ملعون ملعون]]
*[[ملیکه]]
*[[ممطوره]]
*[[ممهدون للمهدی]]
*[[من لم یجعل الله له شبیها]]
*[[منادی اسمانی]]
*[[منافقان]]
*[[منان]]
*[[منبر سلیمان]]
*[[منتظر]]
*[[منتظر]]
*[[منتظران حقیقی]]
*[[منتقم]]
*[[منجم یهودی]]
*[[منجی اعظم]]
*[[منجی]]
*[[منصور]]
*[[منعم]]
*[[موالی خاصه]]
*[[موتور]]
*[[موسوعه الامام المهدی]]
*[[موعود در اقوام و ملل]]
*[[موعود یهود]]
*[[موعود]]
*[[مولی]]
*[[مومل]]
*[[مومن ال فرعون]]
*[[موی حضرت]]
*[[مهدویت از دیدگاه اهل سنت]]
*[[مهدویت از دیدگاه شیعه]]
*[[مهدویت شخصیه]]
*[[مهدویت نوعیه]]
*[[مهدویت]]
*[[مهدی بن محمد]]
*[[مهدی در روایات]]
*[[مهدی در قران]]
*[[مهدی سودانی]]
*[[مهدی عباسی]]
*[[مهدی موعود]]
*[[مهدی و نشانه‌های پیامبران]]
*[[مهدی هرعی]]
*[[مهدی]]
*[[مهدی‌باوری در ادیان]]
*[[مهدیه]]
*[[مهمید اخر]]
*[[میراث پیامبر اکرم]]
*[[میراث پیامبران]]
*[[میرزا حسین نوری]]
*[[میرزا علی محمد باب]]
*[[میزان الحق]]
*[[میکاییل]]
*[[میلخاء]]
*[[ناامیدی از ظهور]]
*[[ناجی النجار]]
*[[ناحیه مقدسه]]
*[[ناشناخته بودن حضرت]]
*[[ناصبی‌ها]]
*[[ناطق]]
*[[نافله]]
*[[ناقور]]
*[[ناووسیه]]
*[[نجبا]]
*[[نجف]]
*[[نجم
*[[نجم الثاقب]]
*[[ندای اسمانی]]
*[[نرجس]]
*[[نسب حضرت]]
*[[نسیم
*[[نشانه‌های حتمی ظهور]]
*[[نشانه‌های نزدیک ظهور]]
*[[نظامی گنجوی]]
*[[نعمانی]]
*[[نعمت باطن]]
*[[نعمت حضرت]]
*[[نعمت ظاهر]]
*[[نفس زکیه]]
*[[نفس]]
*[[نقبا]]
*[[نماز امام زمان]]
*[[نماز بر پیکر پدر]]
*[[نماز تسبیح]]
*[[نماز جماعت]]
*[[نماز جمعه]]
*[[نماز حاجت]]
*[[نماز عید]]
*[[نماز هدیه به حضرت]]
*[[نمازگزاران بر پیکر امام عسکری]]
*[[نمک در طعام]]
*[[نمیریه]]
*[[نواب اربعه]]
*[[نوبختیه]]
*[[نور ال محمد]]
*[[نور الاتقیاء]]
*[[نور الاصفیاء]]
*[[نور الرب]]
*[[نور حضرت]]
*[[نوروز]]
*[[نوستر اداموس]]
*[[نهار]]
*[[نهج البلاغه و مهدی]]
*[[نیابت خاصه]]
*[[نیابت عامه]]
*[[نیابت]]
*[[نیمه شعبان]]
*[[نیه الصابرین]]
*[[وادی السلام]]
*[[وادی یابس]]
*[[وارث]]
*[[واعظ قزوینی]]
*[[واقفه]]
*[[واقفیه]]
*[[واقیذ]]
*[[وتر]]
*[[وتر]]
*[[وتیره]]
*[[وتیره]]
*[[وجه]]
*[[وشن جوک]]
*[[وظایف منتظران]]
*[[وظایف نواب خاص]]
*[[وقاتون]]
*[[وقت ظهور]]
*[[وقت معلوم]]
*[[وکالت]]
*[[وکیلان حضرت]]
*[[ولادت حضرت]]
*[[ولایت فقیه]]
*[[ولایتی‌ها]]
*[[ولی الله]]
*[[ولی عصر]]
*[[ولی نعمت]]
*[[وهوه‌ل]]
*[[ویژگی یاران حضرت]]
*[[ویژگی‌های حضرت]]
*[[هادی]]
*[[هالیوود و اخر الزمان]]
*[[هالیوود و مهدویت]]
*[[هدف قیام]]
*[[هراوه]]
*[[هرج‌ومرج]]
*[[هرشا]]
*[[هزاره‌گرایی]]
*[[هفت تکبیر]]
*[[همدان]]
*[[همسر حضرت]]
*[[هندوها و بشارت موعود]]
*[[هوشع نبی]]
*[[یا لثارات الحسین]]
*[[یاجوج و ماجوج]]
*[[یادکرد حضرت]]
*[[یاران حضرت]]
*[[یاری کردن حضرت]]
*[[یاوران حضرت]]
*[[ید الباسطه]]
*[[یشوعا]]
*[[یعسوب الدین]]
*[[یعفور]]
*[[یعقوب بن منقوش]]
*[[یعقوب بن یوسف]]
*[[یک‌سوم]]
*[[یمانی]]
*[[یمن در دوران ظهور]]
*[[یمین]]
*[[ینابیع الموده]]
*[[یوشع بن نون]]
*[[یوفولوژی]]
*[[یوم الخلاص]]
*[[یوم الفتح]]
*[[یوییل نبی]]
*[[یهود در اخر الزمان]]
*[[یهود و مسیح موعود]]
*[[یهود و نصاریو مهدویت]]
*[[یهودا]]
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==منابع==
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]؛
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']].


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
{{پایان منابع}}


{{امام مهدی}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:ابدال]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:مدخل فرهنگ‌نامه مهدویت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۸

اَبدال به معنای جانشینان، عده‌ای از بندگان خالص خداوند هستند که زمین از وجود آنها خالی نمی‌شود و در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از یاران حضرت مهدی (ع) در عصر ظهور را تشکیل می‌‌دهند. اینان دارای نیت‌های پاک و و سخاوتمند بوده و راهبان شب و شیران روز هستند.

مقدمه

ابدال عبارت است از جماعتی خاص از بندگان صالح خداوند در همه اعصار. در روایات نقل شده از امام رضا (ع) عنوان ابدال و تفسیر آن ذکر شده است. این واژه و مفردات آن (بَدَل و بِدل و بدیل) در قرآن کریم نیامده است. این معنای خاص از واژه «اَبدال» ابتدا در برخی روایات نبوی ملاحظه می‌شود. پیامبر اکرم (ص) جماعت ابدال را در کنار علما، زهاد و مجاهدان (جنگاوران) از جماعات برتر و برگزیده در اسلام دانسته[۱] و در وصیت خود به امام علی (ع) ذکری از آن به میان آورده است[۲]. همچنین از ایشان نقل شده که در زمان ظهور حضرت مهدی (ع) گروهی از ابدال از شام به یاری قائم آل محمد (ص) می‌شتابند[۳].

در روایات معصومان (ع)، به ویژه امام علی (ع) و امام صادق (ع) نیز از ابدال و برخی اعمال ایشان سخن رفته[۴] است. حتی امام صادق (ع)، در دعایی بر ابدال درود فرستاده و ایشان را در شمار بندگان صالح خداوند یاد کرده است[۵]. امام رضا (ع) نیز ضمن روایتی تعریفی از ابدال ارائه می‌کند[۶]. سیدرضی در مقدمه نهج البلاغة امام علی (ع) را با لقب «بدل الابدال» می‌خواند[۷]. شارحان این کتاب برای این تعبیر سیدرضی وجوه مختلفی را بیان کرده‌اند. از جمله اینکه امام را از آن رو بدین لقب خوانده که ایشان پیشوای صالحان است و نیز اینکه چون ائمه معصوم (ع) یا همان ابدال‌اند، امام علی (ع) را پیشوای آنان دانسته است[۸]. در کتب رجالی نیز برخی از اصحاب خاص ائمه (ع) را از شمار ابدال دانسته‌اند و از ایشان به بزرگی یاد کرده‌اند. از جمله افرادی که همه منابع رجالی ایشان را از ابدال دانسته‌اند، حجر بن عدی و زید بن صوحان از اصحاب خاص امام علی (ع) هستند[۹]. در منابع اسلامی بحث از ابدال، عمدتاً در متون عرفانی مطرح شده است که بدون تردید متأثر از فضای روایات معصومان (ع) بوده است، چنان که "ابوطالب مکی" صراحتاً به روایتی از امام علی (ع) توجه می‌دهد که در آن در باب ابدال و خصوصیات ایشان سخن رفته است[۱۰]. از این رو، شگفت نیست که ابن‌خلدون مطرح شدن بحث ابدال را در تاریخ اسلام متأثر از منابع شیعی می‌داند[۱۱]. نخستین کسانی که به طور گسترده این بحث را در متون عرفانی مطرح کرده‌اند "حارث محاسبی" (۲۴۳ق)، "سهل تستری" (۲۸۳ق) و "ابوطالب مکی" بوده‌اند[۱۲][۱۳]

معناشناسی

واژه ابدال جمع مکسر بَدَل، بدیل و بِدل است و علاوه بر این شکل، به صورت «بدلاء» نیز جمع بسته می‌شود[۱۴]. در معنای اصطلاحی این واژه اختلاف دیدگاه‌هایی وجود دارد. برخی معتقدند ابدال نزد اهل عرفان ـ که این اصطلاح بیش از همه در آن حوزه مطرح شده ـ مشترکی لفظی است که دو معنای نزدیک به یکدیگر را افاده می‌کند. گاه اصطلاح «ابدال» برای اشاره به مطلق کسانی به کار رفته که صفات نکوهیده و زشت خویش را به صفات نیکو و پسندیده مبدل کرده‌اند که عدد مشخصی برایشان تعیین نشده است. گاه نیز به افراد معدود و معینی از بندگان خاص خدا اطلاق می‌شود که اعداد مختلفی از جمله هفت، چهل و... برای شمارشان بیان شده است[۱۵]. به نظر می‌رسد که این دو معنا از ابدال، بیش از آنکه با هم متضاد و حتی مغایر باشند تا از اجتماعشان در کلمه‌ای واحد اشتراک لفظ لازم بیاید، واجد نسبت عموم و خصوص‌اند و معنای نخست آن اعم از معنای دوم است. البته آنچه موجب شده این تلقی درباره این لفظ به وجود بیاید، در هم آمیختگی بحثی لغوی و تبیین وجه تسمیه «ابدال» با تحدید و تعریف آن است. در برخی مواضع آنچه تعریف پنداشته شده، صرفاً بیان وجه تسمیه این کلمه بوده که در بیشتر موارد امری ذوقی و شخصی است.

با این مقدمه می‌توان تعدد مطالبی را که در تشریح معنای ابدال آمده، فهمید. آنچه از بررسی منابع به دست می‌آید این است که متصوفه بیش از آنکه در مقام تعریف و تحدید این لفظ باشند، به بیان وجه تسمیه آن پرداخته‌اند. میبدی دو وجه تسمیه برای این لفظ بیان کرده است. بر اساس وجه نخست، ابدال را بدین نام نامیده‌اند، چون قومی از ایشان از دنیا می‌روند و قومی دیگر جایگزین می‌شوند. مطابق وجه دوم، چون ایشان صفات بهیمی را به اوصاف ملکی تبدیل کرده‌اند، بدین نام خوانده شده‌اند[۱۶]. "احمد جام" گفته ابدال را بدین نام خوانده‌اند، زیرا بدل پیامبران‌اند[۱۷]. مؤیدالدین جندی وجه تسمیه ابدال را این دانسته که جسم این جماعت به جهت مداومت در مجاهدت و ریاضت، مبدل به جان شده است[۱۸]. "سهل تستری" معتقد است ابدال را بدین جهت چنین نامیده‌اند که دائماً از حالی به حالی و از علمی به علمی دیگر در زیادت و تغییرند[۱۹]. عبدالقادر گیلانی نیز وجه این نام را آن دانسته که این جماعت از بسیاری امور متعارف حیات مبدل شده‌اند و برای نمونه با وجود اختیار الهی چیزی را اختیار نمی‌کنند[۲۰]. سلطان ولد نیز وجه تسمیه دیگری برای این واژه آورده و گفته است این طایفه را بدین نام خوانده‌اند، زیرا به کیمیای مصاحبت حق متعال از صفات بشری به اوصاف الهی تبدل یافته‌اند[۲۱].

در همه نقل‌های مذکور کوشیده‌اند که ضمن بیان ارتباط واژه ابدال با جماعتی که بدین نام خوانده می‌شوند، تعریفی از آن بیان کنند که البته تعریفی است شرح الاسمی. رو آوردن به چنین تعاریفی به جهت پنهان بودن هویت و ماهیت این افراد است و در چنین مواردی ارائه تعریف حقیقی امکان‌پذیر نیست. از این رو، اگر تعریف و تحدیدی در آثار صوفیه ملاحظه گردد، صرفاً به تشریح برخی امور مخصوص بدیشان منحصر می‌شود. تنها روایتی که از امام رضا (ع) در منابع درباره ابدال موجود است، نیز چنین شیوه‌ای را در تعریف ابدال دنبال می‌کند[۲۲].

ابدال در روایت امام رضا (ع)

ایشان در روایت مذکور در ابتدا وجود ابدال را تصدیق می‌کند و سپس می‌فرماید ابدال همان اوصیایی هستند که خداوند ایشان را بدل (جانشینان) پیامبران (ع) در زمین قرار داده است و این همواره در عصر همه پیامبران (ع) از ابتدا تا انتها بوده است[۲۳].

امام در این روایت به دقت رابطه میان معنای لغوی این لفظ و وجه استعمال آن را مشخص کرده و نشان داده است که معنای اصلی این واژه مرتبط با جانشینی پیامبران (ع) است و در اصل اصطلاح تبدیل چیزی به چیز دیگر مدنظر نیست، همچنان که در نقل‌های مذکور از عارفان نامبرده، تأکید بسیار بر این وجه وجود دارد. در واقع سخن امام هم مبین معنای لغوی ابدال و هم معنای اصطلاحی آن است. نکته دیگری که در روایت مذکور قابل توجه است این است که بنا بر سخن امام رضا (ع)، ابدال اوصیای پیامبران‌اند و بی‌شک وصی پیامبر باید هم از حیث کمالات معنوی و هم از حیث کارکرد در نظام هستی، با وی اشتراکاتی داشته باشد و گرنه مفهوم وصایت در اینجا بی‌وجه می‌گردد. این مطلب این مسأله را پیش می‌آورد که ابدال چه کسانی هستند که چنین مقامی را حائزند و بنا بر برخی گزارش‌ها مقامشان فوق بهشت دانسته شده است[۲۴] و می‌توانند جانشین پیامبران گردند. پاسخ‌های متعددی به این پرسش داده شده است. برخی برای ابدال مصادیق مشخص و خاصی را برشمرده‌اند و گاه عدد خاصی را برای ایشان مطرح کرده‌اند و برخی نیز بی آنکه چنین کنند، از عظمت روحی و معنوی ابدال سخن گفته‌اند. مجلسی وجوه مختلفی را جهت تعیین مصادیق ابدال بیان می‌کند. وی معتقد است از برخی روایات استفاده می‌شود که ابدال در عصر پیامبر اسلام، همان امامان معصوم (ع) هستند. وی پس از این، توضیح می‌دهد که البته با توجه به دعای امام صادق (ع) در حق ابدال، احتمال اینکه ائمه (ع) همان ابدال نباشند، وجود دارد و شاید ابدال همان اصحاب خاص ائمه معصوم (ع) باشند. البته خود وی این وجه را نیز مطرح می‌کند که می‌توان دعای امام صادق (ع) را حمل بر تأکید بر ابدال بودن خود ائمه (ع) کرد. او دیدگاه صوفیه را درباره ابدال دانستن مشایخ عرفا نادرست می‌داند[۲۵][۲۶]

ابدال بودن ائمه (ع)

ابدال دانستن ائمه، ریشه در برخی روایات منقول در منابع شیعی دارد. یکی از مهم‌ترین آنها نقلی است که نعمانی ذکر کرده است. وی حدیثی را نقل می‌کند که بر اساس آن امام صادق (ع) از جابر بن عبدالله انصاری می‌خواهد محتوای لوح موجود نزد حضرت زهرا (س) را برای آن حضرت تشریح کند. در موضعی از این لوح از ائمه معصوم (ع) تعبیر به «أَبْدَالُ الْأَرْضِ» شده است[۲۷]. در میان عرفا نیز اقوال دیگری وجود دارد. روزبهان بقلی بر این باور است که ابدال همان اهل بیت (ع) و صحابه پیامبر اکرم (ص) هستند[۲۸]. سعدالدین حمویه، چنان که نسفی گزارش می‌کند، معتقد است ابدال مرتبه‌ای پایین‌تر از مقام ایشان است و دوازده امام، اولیای خاص خداوندند که مقامشان را هیچ فرد دیگری دارا نیست و اساساً جز این دوازده نفر کسی را نباید «ولی» خواند[۲۹]. سهروردی معتقد است ابدال همان مشایخ راستین صوفیه‌اند که سخنانشان همان کلام پیامبران الهی است[۳۰]. ابونصر سراج به نقل از یحیی بن معاذ اظهار می‌کند هر کس به کرامات و آیات اشاره می‌کند، از ابدال است[۳۱].[۳۲]

تعداد ابدال

در منابع، علاوه بر تنوع مصادیق ابدال، با تعدد عدد ایشان نیز مواجه می‌شویم. برخی منابع تعداد ابدال را هفت نفر دانسته‌اند[۳۳]. قائلان این نظر بر این باورند که ابدال هفت کس‌اند، نه زیاد می‌شوند، نه کم و خداوند اقالیم هفت‌گانه را به واسطه آنان حفظ می‌کند که برای هر اقلیمی بدلی است که ولایت او در آن اقلیم است. بدل اقلیم اول بر قدم خلیل، بدل اقلیم دوم بر قدم کلیم، بدل اقلیم سوم بر قدم هارون، بدل اقلیم چهارم بر قدم ادریس، بدل اقلیم پنجم بر قدم یوسف، بدل اقلیم ششم بر قدم عیسی و بدل اقلیم هفتم بر قدم آدم است. ایشان به رموز و اسراری که خداوند در حرکات سیارات و نزول آنها در منازل مقدر ودیعه نهاده، عارف و آگاه‌اند و به نام‌های عبدالحی، عبدالعلیم، عبدالودود، عبدالقادر، عبدالشکور، عبدالسمیع و عبدالبصیر نامیده شده‌اند[۳۴]. برخی نیز ایشان را چهل نفر دانسته‌اند[۳۵]. برخی نیز تعدادشان را شصت نفر دانسته‌اند. نقل است که شخصی با حضرت الیاس (ع) ملاقات کرد و از ایشان تعداد ابدال را پرسید. ایشان بدو فرمود: ابدال شصت نفرند که پنجاه نفر ایشان از شهر عریش مصر تا کنار فرات حضور دارند و دو نفرشان از شهر مصیصه‌اند و یک نفرشان از عسقلان است و مابقی از دیگر شهرهایند[۳۶]. برخی منابع تعداد ابدال را هفتاد دانسته‌اند و تشریح کرده‌اند که چهل نفر از ایشان در شام و سی نفر در دیگر بلاد زندگی می‌کنند[۳۷]. مستملی بخاری تعداد ابدال را چهارصد نفر می‌داند و البته توضیح می‌دهد که اوتاد و برخی جماعات دیگر نیز جزو این چهارصد نفرند[۳۸].[۳۹]

مراتب ابدال

تعدد و تنوع مصادیق و عدد ابدال در منابع مختلف، رسیدن به دیدگاه واحدی را در این باب دشوار می‌سازد، اما واقع این است که با مراجعه به همین سنخ منابع می‌توان مطالبی را یافت که بر اساس آن وجه اختلافات مذکور دانسته شود. سعیدالدین فرغانی مراتب ابدال را متفاوت دانسته و گفته که در هر مرتبه تعداد خاصی از ابدال حضور دارند. او سه مرتبه را ذکر کرده که در هر یک تعدادی خاص از ابدال وجود دارند. «در مرتبه اول، ابدال سیصدگانه‌اند که غالب بر هر یکی خُلقی باشد از اخلاق سیصدگانه، با تخلق هر یک به جمله این اخلاق که در حدیث آمده است: «إن لله تعالى ثلاثمائة خلق، من لقي الله بواحد منها مع التوحيد، دخل الجنة». در مرتبه دوم، ابدال چهل‌گانه‌اند که متحقق‌اند به حقایق اطوار چهل‌گانه و حکمت‌های ایشان و غلبه بر هر یک، یکی از آن حکمت‌ها را باشد، چنان که در حدیث آمده است: «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ». اما مرتبه سوم، ابدال هفت‌گانه‌اند، چهار نفر از ایشان اوتاد و دو نفر امام یمین و یسار عالم و یک نفر قطبی است که غوث و کامل و ولی جمله اوست، و مدار این افراد خصوصاً و جمله عالم عموماً بر اوست»[۴۰]. به نظر می‌آید قرابت بسیاری میان آنچه فرغانی درباره قطب ابدال گفته با عبارت بدل الأبدال که شریف رضی در مقدمه نهج البلاغه برای امام علی به کار برده[۴۱] وجود دارد. در عرف اهل عرفان، قطب، رئیس ابدال است[۴۲] و در عرفان شیعی قطب همان امام است، چنان که کفعمی و سید حیدر آملی تصریح کرده‌اند[۴۳]. قریب به بیان فرغانی در سخنان مستملی بخاری نیز دیده می‌شود و او نیز ابدال را صاحب مراتب می‌شمارد و اوتاد و قطب و... را در دایره آن می‌داند[۴۴]. تفاوت مراتب کمالات معنوی ابدال به حدی است که برخی عرفا آورده‌اند که گروهی از ایشان، از مقامات گروهی دیگر بی‌خبرند، چنان که موسی (ع) از خضر (ع) بی‌خبر بود. حتی اگر برخی ابدال بر احوال بعضی دیگر اطلاع یابند، ایشان را خواهند گشت[۴۵]. چنان که در آغاز سخن گذشت، مفهوم ابدال نزد اهل عرفان گاه معنایی اعم دارد و می‌تواند برخی از اعداد و مصادیق متعلق به همین وجه باشد. به این جهت است که عرفا حتی برای انبیا و مرسلین (ع) نیز قائل به وجود ابدال‌اند و معتقدند که ابدال مرسلین از ابدال نبییّن افضل‌اند[۴۶]. با این توضیحات می‌توان دانست که همه اعداد و مصادیق گفته شده می‌تواند با توجه به مراتب ابدال وجه درستی داشته باشد و نیازی نیست که برخی اقوال را بر بعضی دیگر ترجیح بدهیم، هر چند برخی شهرت افزون‌تری دارند[۴۷].

چگونگی رسیدن به مقام ابدال

یکی از مباحث مهم در بحث از ابدال، چگونگی وصول ایشان به این مقام است. هم در روایات معصومان (ع) و هم در منابع اهل عرفان مطالبی در باب این دو موضوع وجود دارد. در باب کمالات معنوی ابدال این مسأله اهمیت بسیار دارد که چگونه ایشان به مقام وصایت انبیا که جایگاه بسیار شامخی است، نائل شده‌اند. چنان که از مطالعه متون مذکور به دست می‌آید، مجموعه‌ای از امور در وصول به مرتبه ابدال دخیل‌اند. در وصیت پیامبر (ص) به امام علی (ع) حتی زمان مجامعت مرد با زن و زمان شکل‌گیری نطفه نیز در این امر دخیل دانسته شده است. پیامبر (ص) به امام می‌فرماید: اگر مجامعت زن و مرد در شب جمعه پس از نماز عشا باشد، امید است که فرزند ایشان از ابدال باشد[۴۸]. چنان که از این روایت استفاده می‌شود، چنین توجهی می‌تواند یکی از شروط لازم تولد شخصی از ابدال باشد و شرط کافی به حساب نمی‌آید. در روایات ذکر شده که ابدال اهل طهارت باطنی و توبه و خشوع و رکوع و سجود بسیارند[۴۹]. فضائل و اعمالی نیز بیان شده که فرد را به موضع ابدال نزدیک می‌سازد. از پیامبر (ص) نقل شده است: سه چیز است که در هر کس باشد از ابدال است: رضا به قضای الهی، صرف نظر کردن از محرمات الهی و خشم گرفتن برای خدا[۵۰]. همچنین از ایشان منقول است: هر کس روزی ۲۵ بار برای مردان و زنان مؤمن دعا کند، خداوند حقد و کینه را از سینه وی بر می‌دارد و او را از زمره ابدال قرار می‌دهد[۵۱]. اهل عرفان نیز برای وصول به مقام ابدال مطالبی را بیان کرده‌اند. سمعانی معتقد است اگر کسی خواهان وصول به مقام ابدال است، باید احوال خود را از حالت متعارف تغییر دهد و خلاف عادات معهود خود عمل کند[۵۲]. همچنین گفته‌اند هر کس لقمه حلال خورد و به سنت پیامبر (ص) عمل کند از ابدال می‌گردد[۵۳]. صوفیه برای لقمه حلال در این باب جایگاه مهمی قائل‌اند. ابوحامد غزالی نقل می‌کند: یکی از صالحان طعامی به یکی از ابدال داد و او آن را نخورد. آن صالح از او علت را بپرسید و او پاسخ داد ما جز حلال نخوردیم، به سبب آن دل‌های ما مستقیم باشد و حال ما دائم بماند و ملکوت بر ما کشف شود و آخرت را مشاهده کنیم، و اگر سه روز از آنچه شما می‌خورید ما بخوریم، به چیزی از علم یقین باز نگردیم و خوف و مشاهده از دل‌های ما برود»[۵۴].

برخی مراقبات و ریاضات نیز در یافتن مقام ابدال مهم دانسته شده است. در منابع اهل عرفان مکرر ذکر شده که ابدال، ابدال نمی‌شوند مگر به چهار عمل: خالی کردن شکم، سکوت، شب زنده‌داری و خلوت‌گزینی[۵۵]. بر کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن تأکید بسیار کرده‌اند[۵۶]. صوفیه به پیروی از پیامبر اکرم (ص) یکی از مهم‌ترین راه‌های وصول به مقام ابدال را خیرخواهی خلق خدا و به ویژه مؤمنان دانسته‌اند[۵۷]. در این باب منابع روایتی را از پیامبر اکرم (ص) ذکر کرده‌اند که قابل توجه است. بر اساس این منابع، پیامبر (ص) می‌فرماید: ابدال امت من به بهشت می‌رسند، نه به نماز و روزه، بلکه به سخاوت و پاکی و نصیحت و شفقت بر خلق[۵۸]. با توجه به اینکه بر اساس منقولات مذکور، ایمان و عمل صالح در وصول به مرتبه ابدال نقش اساسی دارد، با توجه به آیه شریفه أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى[۵۹] می‌توان دانست که امکان رسیدن به این مرتبه منحصر در مردان نیست و ابدال زن نیز وجود دارند، چنان که متصوفه نیز در آثار خود بدان تصریح نموده‌اند[۶۰]. البته باید توجه داشت که ایمان و عمل صالح به همراه سلامت نفس، شروط لازم از ناحیه قابل برای رسیدن به مرتبه ابدال است و چنان که از منابع استفاده می‌شود، توفیق و رحمت الهی به عنوان فاعل، خاصیت تمام کنندگی و تکمیل دارد[۶۱].[۶۲]

مکان حضور ابدال

یکی دیگر از مباحثی که در بحث از ابدال هم در روایات و هم در متون عرفانی بررسی شده، بحث از مکان حضور ابدال است. از امام علی (ع) نقل شده ابدال از اهالی شام‌اند و در روزی که سخت‌ترین روز برای دشمنان ماست، خداوند آنان را گرد هم می‌آورد[۶۳]. همچنین از ایشان منقول است که فرمودند: اهل شام را دشنام ندهید که ابدال از شمار ایشان‌اند[۶۴]. در برخی روایات دیگر نیز این سخن از پیامبر (ص) نقل شده است[۶۵]. در میان عرفا نیز چنین دیدگاهی وجود دارد. برخی از دیگر منابع نیز جایگاه ابدال را در شام در جبل لکام می‌دانند[۶۶]. جبل لکام کوهی است مشرف بر انطاکیه و مصیصه و طرسوس و ادامه یک رشته کوه است که از میان مکه و مدینه آغاز می‌شود و تا شام ادامه دارد و در هر نقطه‌ای به نامی خوانده می‌شود: در اردن، جبل جلیل و در حلب و حماة و حمص، جبل لبنان و آنجا که به انطاکیه و مصیصه می‌پیوندد، جبل لکام خوانده می‌شود[۶۷]. اینکه ابن تیمیه جایگاه چهل نفر از ابدال را در کوه‌های لبنان می‌داند[۶۸] نیز با توضیحی که درباره این کوه گفته شد آشکار می‌شود. همچنین است آنچه پیش‌تر از قول حضرت الیاس (ع) گفته شد. البته گفته‌اند که ابدال می‌توانند در مکان‌های مختلف و به شکل‌های گوناگونی در آیند[۶۹]. از جمله مکان‌هایی که گفته شده آنان دائم به آنجا می‌روند، مکه جهت زیارت خانه خداست. غزالی اظهار می‌کند که هیچ روزی خورشید غروب نمی‌کند، مگر اینکه یکی از ابدال، کعبه را طواف کرده باشد[۷۰][۷۱].[۷۲]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. روضة الواعظین، ج۲، ص۴۰۵.
  2. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۵۶۹.
  3. الاختصاص، ص۲۰۸.
  4. روضة الواعظین، ج۱، ص۹؛ ج۲، ص۲۸۷؛ مختصر البصائر، ص۴۷۱.
  5. مصباح المتهجد، ج۲، ص۸۰۹؛ فضائل شهر رجب، ص۵۰۸.
  6. الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۷؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.
  7. نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۶.
  8. منهاج البراعة، خویی، ج۱، ص۲۸۵؛ شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج۱، ص۴۹-۵۱.
  9. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۳؛ رجال الطوسی، ص۶۰، ۶۴؛ کتاب الرجال، ابن داوود، ص۱۶۳؛ خلاصة الأقوال، ص۱۴۸، ۳۰۹.
  10. قوت القلوب، ج۱، ص۲۰۰.
  11. تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۲۱.
  12. الرعایة لحقوق الله، ص۳۱۳؛ المسائل فی أعمال القلوب و الجوارح، ص۵۰؛ تفسیر التستری، ص۷۷؛ قوت القلوب، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۷.
  13. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  14. مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۹؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۴۹.
  15. موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۸۷.
  16. کشف الأسرار، میبدی، ج۱، ص۲۰۴.
  17. کنوز الحکمة، ص۱۳۷.
  18. نفحة الروح، ص۱۴۹.
  19. تفسیر التستری، ص۷۷.
  20. الفتح الربانی، ص۵۳.
  21. انتهانامه، ص۹؛ معارف، ص۲۷۴.
  22. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  23. الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۷؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.
  24. انتهانامه، ص۹.
  25. بحار الأنوار، ج۲۷، ص۴۸.
  26. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  27. کتاب الغیبة، نعمانی، ص۶۵.
  28. المصباح فی مکاشفة بعث الأرواح، ص۷۳.
  29. الإنسان الکامل، ص۳۱۹-۳۲۱.
  30. عوارف المعارف، ج۱، ص۹۵.
  31. اللمع فی التصوف، ص۳۲۷.
  32. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  33. نفحات الأنس، ص۱۵.
  34. الفتوحات المکیة، ج۲، ص۷.
  35. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۶؛ الرد علی الإخنائی، ص۱۸۷؛ کشف المحجوب، ص۲۶۹؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.
  36. بحار الأنوار، ج۱۳، ص۴۰۲.
  37. مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۹؛ منهاج البراعة، خویی، ج۱، ص۲۸۵.
  38. شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۱، ص۹۴.
  39. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  40. مشارق الدراری، ص۵۳۳-۵۴۴.
  41. نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۶.
  42. شرح شطحیات، ص۳۶۸.
  43. بحار الأنوار، ج۵۳، ص۳۰۱؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۲۱۷.
  44. شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۱، ص۹۴.
  45. شرح شطحیات، ص۴۲۵.
  46. قوت القلوب، ج۲، ص۱۱۲؛ الفتح الربانی، ص۲۶۹.
  47. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  48. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۵۶۹.
  49. مختصر البصائر، ص۴۷۹.
  50. الفردوس بمأثور الخطاب، ج۲، ص۸۴.
  51. الأشعثیات، ص۲۲۳؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۴۶.
  52. روح الأرواح، ص۱۹۳.
  53. قوت القلوب، ج۲، ص۴۷۷؛ کیمیای سعادت، ج۱، ص۳۰۶.
  54. إحیاء علوم الدین، ج۲، جزء۵، ص۲۶.
  55. کیمیای سعادت، ج۲، ص۳۵، ۶۵؛ شرح أصول الکافی، ملاصدرا، ج۱، ص۴۴۸.
  56. إحیاء علوم الدین، ج۱، جزء ۱، ص۱۱۸.
  57. کیمیای سعادت، ج۱، ص۴۲۲؛ مجموعه آثار سلمی، ج۲، ص۷۴.
  58. ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق، ص۲۶۱؛ کیمیای سعادت، ج۲، ص۱۶۶- ۱۶۷.
  59. «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
  60. تنبیه المغترین، ص۹۳؛ کشف المعنی، ص۲۷.
  61. مجموعه آثار سلمی، ج۲، ص۲۳۸.
  62. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.
  63. الأمالی، مفید، ص۳۱.
  64. دلائل النبوة، ج۶، ص۴۴۹.
  65. بحار الأنوار، ج۳۳، ص۲۱۵؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.
  66. روح الأرواح، ص۶۱۳، آثار البلاد، ص۲۰۶؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۷۵۱.
  67. معجم البلدان، ج۵، ص۱۱، ۲۲.
  68. الرد علی الإخنائی، ص۱۸۷.
  69. تفسیر المحیط الأعظم، ج۴، ص۹۹.
  70. إحیاء علوم الدین، ج۱، ج۳، ص۴۴.
  71. منابع: الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی (قرن ۶ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر خرسان، مشهد، نشر المرتضی، اول، ۱۴۰۳ق؛ إحیاء علوم الدین، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ق)، تصحیح: عبدالرحیم حافظ عراقی، بیروت، دار الکتاب العربی، اول، بی تا، الاختصاص، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ قی؛ اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت علیها لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق، عباد الله بن محمد قلانسی نسفی (قرن ۶ق)، تصحیح: عارف نوشاهی، تهران، میراث مکتوب، اول، ۱۳۸۵ش؛ الأشعثیات، محمد بن محمد معروف به ابن اشعث کوفی (قرن ۴ق)، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، اول، بی تا، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، تهران، اول، ۱۴۱۷ق؛ الأمالی، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: حسین استاد ولی - علی اکبر غفاری، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ انتهانامه، بهاء الدین بن محمد معروف به سلطان ولد (۷۱۲ق)، تصحیح: محمدعلی خزانه دار لو، تهران، نشر روزنه، اول، ۱۳۷۶ش؛ الإنسان الکامل، عزیز بن محمد نسفی (۶۸۶ق)، تصحیح: ماریژان موله، تهران، نشر طهوری، هشتم، ۱۳۸۶ش؛ آثار البلاد و أخبار العباد، زکریا بن محمد قزوینی (۶۸۲ق)، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۰۴ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار غلاا محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۱ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، عمر بن احمد معروف به ابن عدیم (۶۶۰ق)، تصحیح: سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، اول، بی تا؛ تاریخ ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد معروف به ابن خلدون (۸۰۸ق)، تحقیق: خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۸ق؛ تذکرة الخواص، یوسف بن فرغلی معروف به سبط بن جوزی (۶۵۴ق)، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۴۱۸ق؛ تفسیر التستری، سهل بن عبدالله تستری (۲۸۳ق)، تصحیح: محمد باسل عیون سود، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۳ق، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، سید حیدر بن علی آملی (۷۸۲ق)، تصحیح: محسن موسوی تبریزی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، سوم، ۱۴۲۲ق؛ تنبیه المغترین، عبدالوهاب بن علی شعرانی (۹۷۳ق)، تصحیح: احمد عبدالرحیم سایح، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۵ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، احمد بن حسین بیهقی (۴۵۸ق)، تحقیق: عبدالمعطلی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۰۵ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق.)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ الرد علی الإخنائی، احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه (۷۷۸ق)، بیروت، المکتبة العصریة، اول، ۱۴۲۳ق؛ الرعایة الحقوق الله، حارث بن اسد محاسبی (۲۴۳ق)، تصحیح: عبدالرحمن عبدالحمید، قاهره، دار الیقین، اول، ۱۴۲۰ق؛ روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، احمد بن منصور سمعانی (۵۳۴ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، دوم، ۱۳۸۴ش؛ روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن احمد فتال نیشابوری (۵۰۸ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۳۷۵ش؛ شرح أصول الکافی، محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰ق)، تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، اول، ۱۳۸۳ش؛ شرح التعرف لمذهب التصوف، اسماعیل بن محمد مستملی بخاری (۴۳۴ق)، تصحیح: محمد روشن، تهران، اساطیر، اول، ۱۳۶۳ ش؛ شرح شطحیات، روزبهان بن ابی نصر بقلی (۶۰۶ق)، تصحیح: هانری کربن، تهران، نشر طهوری، سوم، ۱۳۷۴ش؛ شرح نهج البلاغه، عبدالحمید بن هبة الله معروف به ابن ابی الحدید (۶۵۶ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ عوارف المعارف، عمر بن محمد سهروردی (۶۲۳ق)، تصحیح: احمد عبدالرحیم السایح - توفیق علی وهبة، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۷ق، الفتح الربانی و الفیض الرحمانی، عبدالقادر بن صالح گیلانی (۵۶۱ق)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، اول، ۱۴۲۶ق، الفتوحات المکیة، محمد بن علی معروف به ابن عربی (۶۳۸ق)، بیروت، دار صادر، اول، بی تا؛ الفردوس بمأثور الخطاب، شیرویه بن شهردار دیلمی (۵۰۹ق)، تحقیق: سعید بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۰۶ق؛ فضائل شهر رجب، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تصحیح: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ قوت القلوب فی معاملة المحبوب، محمد بن علی معروف به ابوطالب مکی (۳۸۶ق)، تصحیح: باسل عیون سود، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۷ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داوود حلی (۷۴۰ق)، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۴۲ش؛ کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم معروف به نعمانی (قرن ۴ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق، کشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابی سعید میبدی (قرن ۶ق)، به کوشش: علی اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر، پنجم، ۱۳۷۱ق، کشف المحجوب، علی بن عثمان هجویری (۴۶۵ق)، تصحیح: ژوکوفسکی، تهران، نشر طهوری، چهارم، ۱۳۷۵ش؛ کشف المعنی عن سر أسماء الله الحسنی، محمد بن علی معروف به ابن عربی (۶۳۸ق)، ترجمه و شرح: علی زمانی قمشه‌ای، قم، مطبوعات دینی، اول، ۱۳۸۳ش؛ کنوز الحکمة، احمد بن ابی الحسن معروف به احمد جام (۵۳۶ق)، تصحیح: علی فاضل، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اول، ۱۳۸۷ش؛ کیمیای سعادت، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ق)، تصحیح: حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، یازدهم، ۱۳۸۳ش؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: أحمد فارس، بیروت، دار صادر، سوم، ۱۴۱۴ق؛ اللمع فی التصوف، عبدالله بن علی طوسی معروف به ابونصر سراج (۳۷۸ق)، تصحیح: رینولد نیکلسون، لیدن، مطبعة بریل، ۱۹۱۴ق؛ مجمع البحرین، فخرالدین بن محمدعلی معروف به طریحی (۱۰۸۵ق)، تحقیق: سیداحمد حسینی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۷۵ش؛ مجموعه آثار سلمی، محمد بن حسین سلمی (۴۱۲ق)، به کوشش: نصرالله پورجوادی، تهران، نشر دانشگاهی، اول، ۱۳۶۹ش؛ مختصر البصائر، حسن بن سلیمان حلی (۸۳۰ق)، تحقیق: مشتاق مظفر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۱ق؛ المسائل فی أعمال القلوب و الجوارح، حارث بن اسد محاسبی (۲۴۳ق)، تصحیح: خلیل عمران منصور، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۱ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمدتقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، دوم، ۱۴۰۸ق؛ مشارق الدراری، سعید بن محمد فرغانی (قرن ۸ق)، تعلیق: جلال الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۹ق؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ق، المصباح فی مکاشفة بعث الأرواح، روزبهان بن ابی نصر بقلی (۶۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: عاصم ابراهیم کیالی حسینی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۲۸ق؛ معارف، بهاء الدین بن محمد معروف به سلطان ولد (۷۱۲ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، مولی، اول، ۱۳۶۷ ش؛ معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، حیدر بن علی آملی (قرن ۸ق)، تصحیح: هانری کربن، تهران، توس، دوم، ۱۳۶۷ ش؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله بن محمد هاشمی خویی (۱۳۲۴ق)، ترجمه: حسن حسن زاده آملی - محمد باقر کمره‌ای، تحقیق: ابراهیم میانجی، تهران، المکتبة الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۰ق؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، محمدعلی تھانوی (۱۱۵۸ق)، تحقیق: علی دحروج، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، اول، ۱۹۹۶م؛ نفحات الأنس من حضرات القدس، عبدالرحمن بن نظام الدین معروف به جامی (۸۹۸ق)، تصحیح: محمود عابدی، تهران، نشر اطلاعات، سوم، ۱۳۷۵ش؛ نفحة الروح و تحفة الفتوح، مؤید بن محمود جندی (۷۰۰ق)، تصحیح: نجیب مایل هروی، تهران، مولی، اول، ۱۳۶۲ش؛ نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق.
  72. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اَبدال»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۹۱.