ابدال چه کسانی هستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
از دیگر روایات نیز به دست میآید منظور از ابدال، امامان معصوم (ع) هستند و نیز احتمال دارد، یاران خاصامامان (ع) باشند[۹]، لکن باید توجه داشت براساس برخی قرائن مراد از ابدال غیر از ائمه (ع) هستند، مانند اینکه در دعای ام داوود از امام صادق (ع) که در نیمه رجب خوانده میشود، ابدال غیر از امامان دانسته شده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّیَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِینَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ أَجْزَلِ کَرَامَاتِکَ»[۱۰] و یا اینکه در برخی روایات، گفته شده: هر کس چند ویژگی در او باشد، جزء ابدال شمرده خواهد شد[۱۱] و یا در پاسخ اینکه ابدال از کجا به این مرتبه رسیدهاند؟ گفته شده: به وسیلهجود و سخا و نصیحت و خیرخواهیمسلمانان[۱۲]، همه اینها دلالت دارد که ابدال، غیر از معصومان (ع) هستند[۱۳].
از روایاتی که در مورد ابدال وارد شده است چندین نکته استفاده میشود:
در صورت فوت یکی از ابدال فرد دیگری جایگزین او میشود. سبب نامگذاری"ابدال" نیز همین است که مانند بدل یکدیگر هستند و چون یکی از دنیا رود، کسی مانند او جایش را میگیرد[۱۴].[۱۵]
گروهی از بانوان جزء ابدالاند: در برخی روایات نیز، عدهای از زنان را جزو ابدال شمردهاند[۱۹].
شمار ابدال: ابدال از نظر عدد و نیز از حیث محل و مکان مورد اختلاف است. در بعضی از احادیث، سی و در برخی چهل و در برخی دیگر شصت نفر ذکر شده است. امام باقر (ع) فرمودند: "صاحب الزمان (ع) را به ناچار غیبتی است و در آن غیبت، قدرت و قوت برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهانش از وحشت و تنهایی بیرون میآید، که با تعداد ابدال کاملاً سازگار است"[۲۰] و یا گفته شده: ابدال قومی هستند که خداوند، زمین را به وجود آنها استوار دارد و آنها هفتاد نفرند. چهل تن آنها در شام و سی نفر دیگر در جاهای دیگرند؛ چون یکی از آنها بمیرد، فرد دیگری به جای او بیاید[۲۱][۲۲]
معنای ابدال چنانکه مرحوم طریحی در مجمع البحرین میگوید آنان جمعی از صالحان میباشند که در روی زمین هستند وقتی یکی از آنان فوت کرد خداوند بدل او شخص صالح دیگری را جایگزین او میکند اینها ۴۷ نفر در شام و یا ۳۰ نفر در جای دیگر هستند[۲۴].
«در روایات و احادیثشیعه و سنی، فراوان سخن از ابدال به میان آمده است و پرسشگران نیز همین سؤالها را از معصومان داشتهاند (...). علامه طریحی مینویسد: "الْأَبْدَالُ: قوم من الصالحين لا تخلو الدنيا منهم إذا مات واحد أَبْدَلَ الله مكانه آخر"[۲۸]؛ ابدال گروهی از مردمصالح و نیکوکاریاند که هرگز زمین از وجودشان خالی نمیشود، هر یک از آنها اجلش فرا رسد و بمیرد، خداوند شخص دیگری را جایش قرار میدهد". همچنین آورده است: "هریک از آنان بمیرد، یک نفر از دیگر مردمان به جای او قرار میدهد"[۲۹].
مرحوم محدث قمی، ضمن بیان اینکه مراد از ابدال، امامانمعصوم (ع) و یا طبق فرموده امام رضا (ع) اوصیای الهی هستند، ابراز تردید کرده از اینکه شامل امامانمعصوم (ع) باشد، چرا که در دعای روایت شده از ام داوود از امام صادق (ع) که در نیمه رجب وارد شده دلالت دارد که ابدال غیر از امامان هستند، اگرچه صراحتی در این خصوص ندارد و ممکن است حمل بر تأکید باشد[۳۲] و دعای مورد نظر این است که حضرت میفرماید: "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّيَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِينَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ أَجْزَلِ كَرَامَاتِكَ..."[۳۳].
و آنچه که نظریه مرحوم محدث قمی را تایید میکند، آنکه در برخی روایات، عدهای از زنان را جزو ابدال شمردهاند[۳۴] و یا اینکه گفته شده: هر کس چند ویژگی در او باشد، جزو ابدال شمرده خواهد شد[۳۵] و یا در پاسخ اینکه ابدال از کجا به این مرتبه رسیدهاند؟ گفته شده: به وسیله جود و سخا و نصیحت و خیرخواهیمسلمانان[۳۶]. که همه اینها دلالت بر این دارد که ابدال غیر معصومان (ع) میباشند.
و ممکن است در حال حاضر بر خادمان و گروه سی نفری از همراهان حضرت مهدی (ع) منطبق شود. چنانچه علامه مجلسی از امام باقر (ع) نقل میکند که فرمود: "لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ لَا بُدَّ فِي عُزْلَتِهِ مِنْ قُوَّةٍ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ"[۳۷]؛ "صاحب الزمان (ع) را به ناچار غیبتی است و در آن غیبت، قدرت و قوت برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهانش از وحشت و تنهایی بیرون میآید، که با تعداد ابدال کاملاً سازگار است"»[۳۸].
«اینان از یاران حضرت مهدی در شام هستند که در هنگام ظهورحضرت خود را به مکه میرسانند و با آن حضرتبیعت میکنند[۳۹]. معنا ابدال، چنانکه مرحوم طریحی در "مجمع البحرین" میگوید: آنها جمعی از صالحاناند که همواره در زمین هستند، وقتی یکی از آنها فوت کرد، خداوند، بدل او شخص صالح دیگری را میگذارد. اینها ۴۷ نفر در شام و یا سی نفر در جای دیگر هستند[۴۰].
بنابراین، ابدال، مردان صالح و مخلص و کامل روی زمین هستند، ضمناً شخصی از حضرت رضا (ع) در مورد ابدال پرسید، آن جضرت فرمود: ابدال، اوصیای پیامبران هستند[۴۱]. در کلامعلی (ع) فرمود: "الأَبْدالُ بالشَّامِ، و النُّجَباءُ بِمِصْرَ، و العَصَائِبُ بالعِراقِ"[۴۲]»[۴۳].
«نام تعدادی از یارانحضرت مهدی (ع) در عصر ظهور است. "أبدال" جمع "بدل" یا "بدیل"، عدهای معلوم از شایستگان و خاصان خدا هستند که گویند: هیچگاه زمین از آنان خالی نباشد و جهان بدیشان برپا است و آنگاه که یکی از آنان بمیرد، خدای سبحانه و تعالی دیگری را به جای او برانگیزد[۴۴]، تا آن شمار- که به قولی هفت و به قولی هفتاد است- همواره کامل بماند[۴۵][۴۶].
برخی نیز گفتهاند: آنان، گروهیاند که خداوند سبحانه و تعالی به وسیله آنها دین را برپا نگه میدارد و روزی را نازل میکند. چهل نفر از ایشان در شام و سی نفر در سایر بلاد هستند. هرگاه یکی از دنیا برود، کس دیگری همانند او به جای او قرار میگیرد[۴۷]. امام باقر (ع) فرمود: "سیصد و چند نفر به شمار اهل بدر با قائم بین رکن و مقامبیعت میکنند که در بین آنان نجبا از اهل مصر و ابدال از اهل شام و اخیار از اهل عراق هستند"[۴۸]؛
سبب اینکه "ابدال" نامیده شدهاند، همین است که چون یکی از دنیا رود، کسی مانند او جایش را میگیرد[۴۹][۵۰]..
معنی ابدال چنانکه مرحوم طریحی در مجمع البحرین میگوید: آنها جمعی از صالحان میباشند، که همواره در زمین هستند، وقتی یکی از آنها فوت کرد، خداوند بدل او شخص صالح دیگر را میگذارد، اینها چهل یا هفتاد نفر در شام هستند و یا سی نفر در جای دیگر[۵۵].
«جمع بَدل یا بدیل بهمعنای جانشینان است. این تعبیر را در مورد جمعی از بندگانصالحخدا به کار میبرند که در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بودهاند، و میگویند: جهان از وجود آنها خالی نمیماند، و چون یکی از آنها بمیرد، خداوند دیگری را جایگزین وی میسازد.
دهخدا گفته: "ابدال، عدهای معدود از صلحا و نیکان و بندگانخالص خدایند که شمار آنان هفت یا هفتاد نفر است و گویند: زمین از وجود آنها خالی نمیشود و جهان بدیشان برپا است و چون یکی از آنها بمیرد، خدای تعالی دیگری را به جای او برانگیزد، این قوم بدانچه خدای از رازها در حرکات و منازلِ کواکب نهاده، عارفند".
در وصف آنان آمده که آنان کسانیاند که دارای نیتهای پاک و طبع سخی و خوی نیکاند و همواره به خیرخواهی مسلمانان بپردازند، و آنان معدن و منشأ برکات و خیرات زمیناند و چون یکی از آنان برود، دیگری جایگزین او گردد[۵۸]. ابدال در روایاتعامه از نظر عدد و نیز از حیث محل و مکان، مختلف آمده که در بعضی احادیث، سی و در برخی چهل و در برخی دیگر شصت ذکر شده، چنانکه در بعضی از آنها آمده که آنان در شاماند و در بعضی عراق و شام و در برخی یمن ذکر شده است[۵۹].
و اما در روایات معتبره شیعه از ابدال ذکری نشده. فقط از خالد بن هیثم فارسی که از حیث وثاقتمجهول الحال است آمده که وی از حضرت رضا (ع) پرسید: مردم بر این عقیدهاند که در زمین، ابدالی وجود دارند، اینها کیانند؟ حضرت فرمود: راست میگویند. ابدال اوصیایند که خداوند چون انبیاء را از زمین برداشت، اینها را بدل آنها قرار داد[۶۰]. در مجمع البحرین آمده که ابدال قومی باشند که خداوند، زمین را به وجود آنها استوار دارد و آنها هفتاد نفرند. چهل تن آنها در شام و سی نفر دیگر در جاهای دیگرند؛ چون یکی از آنها بمیرد، فرد دیگری به جای او بیاید[۶۱].
أبدال از نظر لغت جمع بدل است و بدل به معنای جایگزین و جانشین میباشد. درباره اینکه ابدال چه کسانی هستند و چرا به این اسم نامیده شدهاند و خصوصیات آنان چیست، روایات گوناگونی وارد شده است.
شخصی از امام رضا (ع) پرسید: مردم معتقدند که گروهی به نام ابدال بر روی زمین وجود دارند، اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: ابدال اوصیایی هستند که وقتی خداوندانبیاء را از روی زمین برداشت، آنها را بدل و جانشین ایشان قرار داد[۶۴].
ابدال گروهی شایستهاند که هیچگاه دنیا از وجود آنها خالی نخواهد بود. تعداد ایشان هفتاد نفر است، که چهل نفر ایشان اهل شام و سی نفر آنها از جاهای دیگرند. هرگاه یکی از آنها فوت کند، شخص دیگری جایگزین او خواهد شد[۶۵].
مردی از عسقلان از جانب الیاسنبی (ع) پرسید: ابدال چند نفرند؟ حضرت فرمود شصت نفر که پنجاه نفر آنها از منطقه «عریش» در مصر تا کنارههای فرات هستند، دو نفر از ناحیه «مصیصه» و یک نفر از «عسقلان» و هفت نفر هم از شهرهای دیگر؛ زمانی که یکی از آنها از دنیا برود خداوند شخص دیگری را به جای او بگمارد. خداوندبلاها را از مردم به واسطه ایشان دفع میکند و به واسطه ایشان باران نازل میکند[۶۶].
کفعمی در حاشیه کتاب مصباح میفرماید: زمین هیچگاه از «قطب» خالی نمیشود، همچنین از چهار نفر «اوتاد» و چهل نفر «ابدال» و هفتاد نفر «نجیب» و سیصد و شصت نفر «صالح»، که قطب همان حضرت مهدی (ع) است و اوتاد کمتر از چهار نفر نمیباشند چون جهان بسان خیمهای است که امام مهدی (ع) (قطب) مانند عمود و ستون آن خیمه است و آن چهار اوتاد چون طنابهای آن خیمهاند (که برپایی خیمه به ستون و طنابهای آن است) و گاهی اوقات اوتاد بیش از چهار نفر میشوند، ابدال بیشتر از چهل نفر و نجباء از هفتاد نفر بیشتر و صالحین از سیصد و شصت نفر فزونتر میشوند؛ و ظاهراً خضر و الیاس (ع) از اوتاد هستند که متصل به دایره قطب هستند.
اوتاد کسانیاند که چشم بر هم زدنی از خدای خود غافل نمیشوند و از مالدنیا فقط به مقدار نیازشان میاندوزند و لغزشهایی که از بشر سر میزند، از آنان صادر نمیشود و لازم نیست که آنان معصوم بوده باشند، اما قطب که حضرت مهدی (ع) است باید معصوم باشد[۶۹].
ابدال از اوتاد مقامشان پایینتر است و گاهی غفلت میکنند، ولی با یاد خدا آن را جبران کرده و عمداً خطایی مرتکب نمیشوند.
نجباء نسبت به ابدال در رتبهای پایینتر قرار دارند؛ و صالحین پرهیزگارانی هستند عادل، که گاهی گناه هم از ایشان دیده میشود، خداوند در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[۷۲].
هرگاه یک نفر از چهار اوتاد از دنیا برود، یکی از ابدال جایگزین او میشود و زمانی که یک نفر از ابدال کاسته شود، یکی از صالحین به جای او خواهد آمد و چون یک نفر از صالحین کم شود، یک نفر از مردم جای او را پر خواهند کرد[۷۳][۷۴]
↑سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۰ و بحار الانوار: ج ۱۳، ص ۴۰۲.
↑انعام / ۸۵: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ... وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ (و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم... و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند)؛ و صافات / ۱۲۳: ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾ (و نیز الیاس از پیامبران بود).
↑لغت نامه دهخدا: ماده الیاس و سفینةالبحار: ماده قطب و موعود نامه: ص ۱۱۷.
↑یعنی امام باید نه در گذشته و نه در حال و نه در آینده گناهی مرتکب شده باشد ولی این خصوصیت در اوتاد شرط نیست و شرایط زمان حالشان مورد نظر است.