مرگ جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{مهدویت}}
| موضوع مرتبط = امام مهدی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''[[امام مهدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[مرگ جاهلی در فرهنگ مهدویت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] | [[امام مهدی در حدیث]] | [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
'''مرگ جاهلی''' که هشدار به آن داده شده است، در اصطلاح روایی عبارت است از مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} و امام آن زمان و اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]]، به [[معرفت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}‏‏ نینجامد، برای [[انسان]] سودی نخواهد داشت.
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
== حدیث من مات و روایات مشابه آن ==
{{اصلی|حدیث من مات}}
بر اساس [[روایات]]، [[معرفت]] یافتن به [[امام]] و [[حجت]] حیّ در هر عصر و زمانی، [[تکلیف]] عذر ناپذیری است که [[خداوند]] همگان را موظف به آن کرده است، به گونه‌ای که هیچ کس از این [[تکلیف]] معاف نیست. از نگاه [[شیعه]]، این [[معرفت]] چنان بااهمیت است که بود و نبود آن، معیار [[ایمان]] و [[کفر]] شناخته شده و کوتاهی نسبت به آن، مساوی با [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[مرگ]] او مرگ جاهلی خواهد بود. این [[حدیث]]، با تعابیر مختلف به طور مستفیض در منابع حدیثی [[فریقین]] [[نقل]] شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]</ref>.
# [[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]] {{ع}} فرمود که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.
# [[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]] {{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "[[زمین]] تا [[روز قیامت]] از [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به [[راستی]] این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{متن حدیث|أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏}}</ref>. به او عرض شد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[حجّت]] و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و [[حجّت]] بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. [[آگاه]] باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و [[اهل باطل]] در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، [[دروغ]] می‌‏گویند. سپس [[خروج]] می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در [[نجف]] [[کوفه]] در اهتزاز است"<ref>{{متن حدیث|ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ – ۳۹۳؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۴۲.</ref>
 
== عدم معرفت امام و مرگ جاهلی ==
"[[جاهلیت]]" در اصطلاح [[تاریخ]] به روزگار پیش از [[اسلام]]، که [[جهل]] و بی‌خردی بر [[مردم]] عموما و [[عرب]] خصوصا [[حاکم]] بوده و بت می‌پرستیدند و [[اسیر]] احساسات و [[خرافات]] بودند و [[خودخواهی]] و [[خون‌ریزی]] و [[تجاوز]] و [[ستیز]]، مایه [[مباهات]] آن‌ها بود، اطلاق شده است. و به قول مرحوم [[طریحی]]: حالتی که عرب‌های قبل از [[اسلام]] داشتند و آن عبارت بود از: [[جهل]] به [[خدا]] و [[پیامبران]] و شرایع [[دین]]، و فخر و [[مباهات]] به آباء و انساب<ref>معارف و معاریف، ج ۴، ص ۷۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۷.</ref>
 
مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] او {{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از [[گمراهی]] زمان [[جاهلیت]] که [[خدا]] و [[پیغمبر]] {{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]] او، به [[معرفت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}‏‏ نینجامد، برای [[انسان]] سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
 
شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: "منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است"<ref>{{متن حدیث|جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم [[شناخت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است.
 
البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با [[استضعاف]] است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از [[هدایت الهی]] و دین‏داری محروم شده است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]]، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‏دارد که [[کفر]] نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که [[نفاق]] است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[امامان]] {{عم}}، نه از باب تعبّد که به [[حکم عقل]] است؛ چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد، مگر از طریقی که خود [[خداوند]] سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] الهی [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به دانا است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز [[عقل]] همین‏گونه [[حکم]] می‌کند<ref> سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱(با تصرف)</ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای [[معرفت]] [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
# [[مطابق حدیث پیامبر که فرمود من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه چرا نشناختن امام مرگ جاهلی را به دنبال خواهد داشت؟ (پرسش)]]
# [[چرا اگر امام مهدی خود را نشناسیم به مرگ جاهلی از دنیا رفته‌ایم؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان ضرورت شناخت امام مهدی}}


==مقدمه==
*[[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]]{{ع}} فرمود که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.
*[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]]{{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به راستی این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{عربی|" أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏ ‏‏"}}</ref>. به او عرض شد: ای فرزند [[رسول خدا]]! حجّت و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و حجّت بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و اهل باطل در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ می‌‏گویند. سپس خروج می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است"<ref>{{عربی|" ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.
*مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او{{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
*شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "منظور از جاهلیت، جهل مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است"<ref>{{عربی|"جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم شناخت [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، کفر و نفاق و گمراهی است.
*البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی خدا باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‏داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که نفاق است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از [[امامان]]{{عم}}، نه از باب تعبّد که به حکم عقل است؛ چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعه مردم به [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از باب مراجعه نادان به دانا است. این یک حکم عقلی است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏گونه حکم می‌کند<ref>  سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱( با تصرف)</ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای معرفت [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} نقل کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
* [[مطابق حدیث پیامبر که فرمود من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه چرا نشناختن امام مرگ جاهلی را به دنبال خواهد داشت؟ (پرسش)]]
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}
{{مدخل وابسته}}
 
* [[جاهلیت]]
==منابع==
* [[اعتقادات جاهلی]]
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']].
* [[مناسک جاهلی]]
* [[شرک جاهلی]]
* [[بت پرستی]]
* [[پرستش فرشتگان]]
* [[فرهنگ جاهلی]]
* [[اخلاق جاهلی]]
* [[تعصب جاهلی]]
* [[سیاست جاهلی]]
* [[جنگ‌های اعراب جاهلی]]
* [[اقتصاد جاهلی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
# [[پرونده:13681097.jpg|22px]] [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|'''آخرین منجی''']]
{{پایان منابع}}


{{امام مهدی}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:مرگ جاهلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۷

مرگ جاهلی که هشدار به آن داده شده است، در اصطلاح روایی عبارت است از مردن بدون شناخت خدا و رسول (ص) و امام آن زمان و اگر معرفت خدا و رسول، به معرفت امام زمان (ع)‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت.

حدیث من مات و روایات مشابه آن

بر اساس روایات، معرفت یافتن به امام و حجت حیّ در هر عصر و زمانی، تکلیف عذر ناپذیری است که خداوند همگان را موظف به آن کرده است، به گونه‌ای که هیچ کس از این تکلیف معاف نیست. از نگاه شیعه، این معرفت چنان بااهمیت است که بود و نبود آن، معیار ایمان و کفر شناخته شده و کوتاهی نسبت به آن، مساوی با ضلالت و گمراهی و مرگ او مرگ جاهلی خواهد بود. این حدیث، با تعابیر مختلف به طور مستفیض در منابع حدیثی فریقین نقل شده است[۱].

  1. معاویه بن وهب گوید: شنیدم از امام صادق (ع) فرمود که رسول خدا (ص) فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که امام خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"[۲].
  2. محمد بن عثمان عمری گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور ابو محمد حسن بن علی (ع) بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به راستی این درست است؛ چنان‏که روز درست است[۳]. به او عرض شد: ای فرزند رسول خدا! حجّت و امام بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، محمد او امام و حجّت بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و اهل باطل در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ می‌‏گویند. سپس خروج می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است"[۴].[۵]

عدم معرفت امام و مرگ جاهلی

"جاهلیت" در اصطلاح تاریخ به روزگار پیش از اسلام، که جهل و بی‌خردی بر مردم عموما و عرب خصوصا حاکم بوده و بت می‌پرستیدند و اسیر احساسات و خرافات بودند و خودخواهی و خون‌ریزی و تجاوز و ستیز، مایه مباهات آن‌ها بود، اطلاق شده است. و به قول مرحوم طریحی: حالتی که عرب‌های قبل از اسلام داشتند و آن عبارت بود از: جهل به خدا و پیامبران و شرایع دین، و فخر و مباهات به آباء و انساب[۶].[۷]

مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او (ص) کسی که امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر (ص) را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت امام زمان (ع)‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.

شخصی از امام صادق (ع) پرسید: "منظور از جاهلیت، جهل مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن امام است؟ آن حضرت فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است"[۸]. پس نتیجه عدم شناخت امام زمان (ع)، کفر و نفاق و گمراهی است.

البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی امام زمان (ع) از سوی خدا باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‏داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که نفاق است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان (ع)، نه از باب تعبّد که به حکم عقل است؛ چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعه مردم به ائمه اطهار (ع)، از باب مراجعه نادان به دانا است. این یک حکم عقلی است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏گونه حکم می‌کند[۹]. البته در روایت‏‌های اهل سنت، به جای معرفت امام، داشتن امام ذکر شده است. آنان از رسول گرامی اسلام (ص) نقل کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که امام نداشته باشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است"[۱۰].[۱۱]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی
  2. «مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹
  3. «أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏»
  4. «ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۸۱، ح ۸
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۱ – ۳۹۳؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۴۲.
  6. معارف و معاریف، ج ۴، ص ۷۰.
  7. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۷.
  8. «جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
  9. سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱(با تصرف)
  10. الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴
  11. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.