ادله امامت امام حسن کدامند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال')
 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[امامت (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع فرعی        = ادله امامت امام حسن کدامند؟
| تصویر = 110050.jpg
| تصویر             = 110050.jpg
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[ادله امامت امام حسن مجتبی]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| موضوعات وابسته =  
| مدخل اصلی         = [[ادله امامت امام حسن مجتبی]]
| تعداد پاسخ = ۱
| موضوعات وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۱ پاسخ
}}
}}
'''ادله امامت امام حسن کدامند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
'''ادله امامت امام حسن کدامند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.


== پاسخ نخست ==
[[پرونده:Pic259.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[عبدالمجید زهادت]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]»'' در این‌باره گفته است:
«قبل از ذکر [[نصوص امامت]] از مصادر [[شیعه]] تذکر این نکته لازم است که [[نص]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] سابق از راه‌های [[تعیین امام]] و مورد قبول همه [[مسلمانان]] است و [[استخلاف]] [[امیر المومنین]] {{ع}} و اعلام [[جانشینی]] [[امام حسن]] {{ع}} در منابع [[عامه]] هم از مسلمات است و [[روایت]] {{عربی|الخلافة بعدی ثلاثون}} را به همین ملاحظه تا پایان دوره [[خلافت امام مجتبی]] {{ع}} «خلافة النبوة» معنی کرده‌اند.<ref>ر.ک: البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۱۷ و خامس الخلفاء الراشدین الحسن بن علی، ص ۱۲۲.</ref>
علاوه بر نصوصی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر [[امامت امام مجتبی]] {{ع}} است؛ [[نصوص امامت]] آن [[حضرت]] و [[استخلاف]] [[امیرالمومنین]] و [[تعیین امام حسن مجتبی]] {{ع}} به عنوان [[امام]] بعد از خود نزد [[شیعه]] مسلم و از شهرت قابل توجهی برخوردار است.<ref>ر.ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷ و الشافی فی الإمامة، ج ۳، ص ۱۰۱ و ج ۴، ص ۱۵.</ref> به چند نمونه از این [[روایات]] که مشتمل بر [[نص]] [[رسول خدا]] {{صل}} نیز می‌باشد اشاره می‌شود: [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده‌اند: {{عربی|الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا}}. این سخن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که مورد قبول [[مسلمانان]] است بر [[امامت]] و [[ولایت امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} به خوبی دلالت دارد<ref>کفایة الأثر؛ ص ۳۸، شیخ مفید می‌گوید: {{عربی|و اتفقوا علی أنه {{ع}} قال فی الحسن و الحسین ابنای هذان إمامان قاما أو قعدا}}. قاضی نورالله در إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۹، ص ۲۱۶ می‌نویسد: {{عربی|و قد تواتر الحدیث عن النبی {{صل}} أنه قال: ولدای هذان امامان قاما أو قعدا، و هما ریحانتای من الدنیا}}. مجلسی در بحار ادعای اجماع اهل قبله می‌کند: {{عربی|و اجتمع أهل القبلة علی أن النبی ص قال: الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا}}. بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۹۱.</ref>
[[سلیم بن قیس]] می‌گوید: زمانی که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به پسرش [[حسن]] {{ع}} [[وصیت]] می‌فرمود، حاضر بودم، [[علی]] {{ع}} [[حسین]] {{ع}} و [[محمد بن حنفیه]] و سایر فرزندانش را با رؤساء [[شیعه]] و اهل بیتش گواه گرفت، سپس کتاب و [[سلاح]] [[امامت]] را باور تحویل داد و فرمود: {{عربی|يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلاَحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ دَفَعَ إِلَيَّ كُتُبَهُ وَ سِلاَحَهُ وَ أَمَرَنِي أَنْ آمُرَكَ إِذَا حَضَرَكَ اَلْمَوْتُ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى أَخِيكَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى اِبْنِهِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى اِبْنِكَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَ وَصِيَّتَكَ إِلَى اِبْنِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ فَأَقْرِئْهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مِنِّي اَلسَّلاَمَ}}<ref>کافی باب الاشاره و النص علی الحسن بن علی {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۷، ح اول. و ر.ک: ح ۵. پسر عزیزم رسول خدا {{صل}} مرا امر فرمود که بتو وصیت کنم و کتب و سلاحم را بتو سپارم، چنان که پیغمبر بمن وصیت فرمود و کتب و سلاحش را بمن سپرد و باز مرا امر کرد که بتو امر کنم، چون مرگت فرارسد، آنها را ببرادرت حسین {{ع}} بسپاری، سپس به پسرش حسین {{ع}} متوجه شد و فرمود: و رسول خدا {{صل}} بتو أمر فرموده که آنها را باین پسرت بسپاری، سپس دست علی بن الحسین {{ع}} را گرفت و فرمود: رسول خدا {{ع}} بتو امر فرموده است که آنها را بپسرت محمد بن علی بسپاری و از جانب پیغمبر و من باو سلام برسانی.</ref>
بعد از [[شهادت]] [[امیرالمومنین]] {{ع}}، [[امام حسن]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد فرمود سپس [[عبدالله بن عباس]] گفت: {{عربی|مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! هَذَا اِبْنُ نَبِيِّكُمْ، وَ وَصِيُّ إِمَامِكُمْ فَبَايِعُوهُ}}. [[مردم]] هم پذیرفتند و با [[امام حسن]] به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کردند و [[امام]] هم [[اقدام]] به [[تصدی]] امور نمود.<ref>همانگونه که شیخ مفید می‌گوید: {{عربی|فاستجاب له الناس فقالوا ما أحبه إلینا و أوجب حقه علینا و تبادروا إلی البیعه له بالخلافة و ذلک فی یوم الجمعة الحادی و العشرین من شهر رمضان سنة أربعین من الهجرة فرتب العمال و أمر الأمراء و أنفذ عبدالله بن العباس {{ع}} إلی البصرة و نظر فی الأمور}}؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷.</ref>
* '''[[احتجاج]] به [[نصوص امامت]]''': در سخنان خود [[امام حسن]] {{ع}} هم به [[نصوص امامت]] [[احتجاج]] و [[استدلال]] شده است: در زمان [[امیرالمومنین]] {{ع}} برخی نسبت به اماما [[حسن]] {{ع}} [[شبهه]] کردند که از [[احتجاج]] و [[استدلال]] ناتوان است. این سخن که به [[امیرالمومنین]] {{ع}} رسید [[دستور]] داد [[مردم]] در [[مسجد]] گرد آمدند و [[امام حسن]] {{ع}} [[خطبه]] بلیغی ایراد فرمود که همه را تحت تأثیر قرار داد و در آن [[خطبه]] بر [[امامت]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[استدلال]] کرد. در این هنگام [[امیرالمومنین]] {{ع}} –در حالی که دامن لباسش به [[زمین]] می‌کشید –بالای [[منبر]] رفت و بین چشمان او را بوسید و فرمود: {{عربی|یا ابن رسول الله أثبت علی القوم حجتک أوجبت علیهم طاعتک فویل لمن خالفک}}.<ref>الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص ۵۰۴ و بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵۸.</ref>
در ماجرای [[صلح]] با [[معاویه]] در پاسخ به اعتراض به بعضی از [[مخالفان]] [[مصالحه]]، می‌فرماید: {{عربی|ألا تعلمون أننی إمامکم مفترض الطاعة علیکم و أحد سیدی شباب أهل الجنة بنص من رسول الله {{صل}} علی؟ قالوا بلی}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۶ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۹. آیا نمی‌دانید که من امام مفترض الطاعه بر شما هستم و به نص رسول خدا {{صل}} یکی از دو سروران جوانان بهشتم؟ گفتند: آری.</ref>
* '''[[افضلیت]]''': بنا بر [[آیات قرآن کریم]] مانند [[آیه]] سؤال و [[آیه تطهیر]] و [[آیه]] [[اولی الامر]] و [[احادیث متواتر]] مانند [[حدیث ثقلین]] [[افضلیت]] در [[علم]] و [[مرجعیت علمی اهل بیت]] {{عم}} از جمله [[امام حسن]] {{ع}} ثابت است و در [[مقام]] عمل نیز این [[منزلت]] مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر [[روایات]] تفسیری قریب به ۴۰ [[آیه]] [[قرآن]] درباره [[امام مجتبی]] آمده است.<ref>ر.ک: الامام المجتبی {{ع}} مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.</ref> [[جایگاه]] و مکانت علمی [[امام مجتبی]] در حدی است که [[امیرالمومنین]] {{ع}} برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه [[امام حسن]] {{ع}} [[حکم]] تمام شقوق و احتمالات مساله را تبیین کردند [[امیرالمومنین]] {{ع}} با تبسم فرمود: صدقت یا بُنی، آنگاه این [[آیه شریفه]] را تلاوت نمود: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}.<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.</ref> بنا بر [[نقل]] منابع [[عامه]]، آن [[حضرت]] در سن نوجوانی در [[مسجد]] [[مدینه]] می‌نشست و [[مردم]] دور او گرد آمده و سؤالات و مشکلات دینی آنان را حل می‌فرمود و [[برتری]] وی بر دیگران آشکار بود<ref>ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.</ref>
[[امام مجتبی]] {{ع}} هفت سال از دوران [[رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] نمود و [[جایگاه]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[منزلت]] والای آنان از همان دوران کودکی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از مسلمات [[مسلمانان]] است.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
[[احمد]] حنبل روایاتی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} در زمینه [[جایگاه]] [[امام حسن]] {{ع}} نزد [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است.<ref>ر.ک: مسند احمد، ج ۱، ص ۷۷.</ref>
* '''اعلام [[افضلیت امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} به‌وسیله [[رسول خدا]] {{صل}}''': [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در جمع [[مردم]] در یک [[سخنرانی]] درباره [[برتری]] و [[افضلیت امام حسن]] و [[امام حسین]] فرمودند: ای [[مردم]]، آیا شما را با گرامی‌ترین [[آدمیان]] از حیث عمو و عمه آشنا سازم؟ عرض کردند: آری [[رسول خدا]] فرمود: بر شما باد، [[حسن]] و [[حسین]]، عموی ایشان [[جعفر]] است که با دو بال در [[بهشت]] پرواز می‌کند و عمه آنها، ام هانی دختر [[ابوطالب]] است. ای [[مردم]]: آیا می‌خواهید کسانی را که شریفترین دایی و خاله را دارند، بشناسید؟ گفتند: آری [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: آنها [[حسن]] و [[حسین]] هستند، دایی آنها قاسم [[فرزند]] محمّد و خاله ایشان [[زینب]] دختر [[پیامبر]] خداست. ای [[مردم]] شما را [[آگاه]] سازم که جد، مادر بزرگ، پدر، مادر، عمو، عمه، دایی و خاله آنها همگی در بهشتند هر کس این دو فرزند من و پدر و مادرشان را [[دوست]] بدارد فردا در [[بهشت]] با ما خواهد بود و هر که با آنها [[دشمنی]] ورزد، در [[آتش]] است. از [[منزلت]] ایشان به نزد [[خدا]]، این است که آنها را در [[تورات]] به نام شبّر و شبیر خوانده است.<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۹۸؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص ۳۹۰.</ref>


==پاسخ نخست==
علاوه بر فضائلی که مشترک بین [[امام حسن]] و [[امام حسین]] بود از [[نبی اکرم]] {{صل}} در خصوص [[امام حسن]] {{ع}} فضایلی [[نقل]] شده که به چند مورد بسنده می‌شود: ابن عساکر دمشقی می‌نویسد: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى اَلْحُسَينِ بْنِ عَلِيٍّ}}.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۳، ص ۲۰۹ و إعلام الوری بأعلام الهدی (ط – القدیمة)، ص ۲۱۱.</ref> بنا بر [[نقل]] [[بخاری]] برَاء [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} می‌گوید: {{عربی|رأیت النبی {{صل}} و الحسن علی عاتقه یقول: اللهم إنی أحبه فأحبه}}.<ref>صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۱۷.</ref> مسلم از طرق مختلف به [[سند]] خود از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که درباره [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اللهم إنی أحبه فأحبه و أحبب من یحببه}}.<ref>صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref>
[[پرونده:Pic259.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالمجید زهادت]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«قبل از ذکر [[نصوص امامت]] از مصادر [[شیعه]] تذکر این نکته لازم است که [[نص]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] سابق از راه‌های [[تعیین امام]] و مورد قبول همه [[مسلمانان]] است و [[استخلاف]] [[امیر المومنین]] {{ع}} و اعلام [[جانشینی]] [[امام حسن]] {{ع}} در منابع [[عامه]] هم از مسلمات است و [[روایت]] {{عربی|الخلافة بعدی ثلاثون}} را به همین ملاحظه تا پایان دوره [[خلافت امام]] مجتبی {{ع}} «خلافة النبوة» معنی کرده‌اند.<ref>ر.ک: البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۱۷ و خامس الخلفاء الراشدین الحسن بن علی، ص ۱۲۲.</ref>
::::::علاوه بر نصوصی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر [[امامت امام مجتبی]] {{ع}} است؛ [[نصوص امامت]] آن [[حضرت]] و [[استخلاف]] [[امیرالمومنین]] و [[تعیین امام حسن مجتبی]] {{ع}} به عنوان [[امام]] بعد از خود نزد [[شیعه]] مسلم و از شهرت قابل توجهی برخوردار است.<ref>ر.ک: الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷ و الشافی فی الإمامة، ج ۳، ص ۱۰۱ و ج ۴، ص ۱۵.</ref> به چند نمونه از این [[روایات]] که مشتمل بر [[نص]] [[رسول خدا]] {{صل}} نیز می‌باشد اشاره می‌شود: [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده‌اند: {{عربی|الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا}}. این سخن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که مورد قبول [[مسلمانان]] است بر [[امامت]] و [[ولایت امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} به خوبی دلالت دارد<ref>کفایة الأثر؛ ص ۳۸، شیخ مفید می‌گوید: {{عربی|و اتفقوا علی أنه {{ع}} قال فی الحسن و الحسین ابنای هذان إمامان قاما أو قعدا}}. قاضی نورالله در إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۹، ص ۲۱۶ می‌نویسد: {{عربی|و قد تواتر الحدیث عن النبی {{صل}} أنه قال: ولدای هذان امامان قاما أو قعدا، و هما ریحانتای من الدنیا}}. مجلسی در بحار ادعای اجماع اهل قبله می‌کند: {{عربی|و اجتمع أهل القبلة علی أن النبی ص قال: الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا}}. بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۹۱.</ref>
::::::[[سلیم بن قیس]] می‌گوید: زمانی که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به پسرش [[حسن]] {{ع}} [[وصیت]] می‌فرمود، حاضر بودم، [[علی]] {{ع}} [[حسین]] {{ع}} و [[محمد بن حنفیه]] و سایر فرزندانش را با رؤساء [[شیعه]] و اهل بیتش گواه گرفت، سپس کتاب و [[سلاح]] [[امامت]] را باور تحویل داد و فرمود: {{عربی|يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلاَحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ دَفَعَ إِلَيَّ كُتُبَهُ وَ سِلاَحَهُ وَ أَمَرَنِي أَنْ آمُرَكَ إِذَا حَضَرَكَ اَلْمَوْتُ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى أَخِيكَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى اِبْنِهِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى اِبْنِكَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَ وَصِيَّتَكَ إِلَى اِبْنِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ فَأَقْرِئْهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مِنِّي اَلسَّلاَمَ}}<ref>کافی باب الاشاره و النص علی الحسن بن علی {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۷، ح اول. و ر.ک: ح ۵. پسر عزیزم رسول خدا {{صل}} مرا امر فرمود که بتو وصیت کنم و کتب و سلاحم را بتو سپارم، چنان که پیغمبر بمن وصیت فرمود و کتب و سلاحش را بمن سپرد و باز مرا امر کرد که بتو امر کنم، چون مرگت فرارسد، آنها را ببرادرت حسین {{ع}} بسپاری، سپس به پسرش حسین {{ع}} متوجه شد و فرمود: و رسول خدا {{صل}} بتو أمر فرموده که آنها را باین پسرت بسپاری، سپس دست علی بن الحسین {{ع}} را گرفت و فرمود: رسول خدا {{ع}} بتو امر فرموده است که آنها را بپسرت محمد بن علی بسپاری و از جانب پیغمبر و من باو سلام برسانی.</ref>
::::::بعد از [[شهادت]] [[امیرالمومنین]] {{ع}}، [[امام حسن]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد فرمود سپس [[عبدالله بن عباس]] گفت: {{عربی|مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! هَذَا اِبْنُ نَبِيِّكُمْ، وَ وَصِيُّ إِمَامِكُمْ فَبَايِعُوهُ}}. [[مردم]] هم پذیرفتند و با [[امام حسن]] به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کردند و [[امام]] هم [[اقدام]] به [[تصدی]] امور نمود.<ref>همانگونه که شیخ مفید می‌گوید: {{عربی|فاستجاب له الناس فقالوا ما أحبه إلینا و أوجب حقه علینا و تبادروا إلی البیعه له بالخلافة و ذلک فی یوم الجمعة الحادی و العشرین من شهر رمضان سنة أربعین من الهجرة فرتب العمال و أمر الأمراء و أنفذ عبدالله بن العباس {{ع}} إلی البصرة و نظر فی الأمور}}؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷.</ref>
:::::*'''[[احتجاج]] به [[نصوص امامت]]''': در سخنان خود [[امام حسن]] {{ع}} هم به [[نصوص امامت]] [[احتجاج]] و [[استدلال]] شده است: در زمان [[امیرالمومنین]] {{ع}} برخی نسبت به اماما [[حسن]] {{ع}} [[شبهه]] کردند که از [[احتجاج]] و [[استدلال]] ناتوان است. این سخن که به [[امیرالمومنین]] {{ع}} رسید [[دستور]] داد [[مردم]] در [[مسجد]] گرد آمدند و [[امام حسن]] {{ع}} [[خطبه]] بلیغی ایراد فرمود که همه را تحت تاثیر قرار داد و در آن [[خطبه]] بر [[امامت]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[استدلال]] کرد. در این هنگام [[امیرالمومنین]] {{ع}} –در حالی که دامن لباسش به [[زمین]] می‌کشید –بالای [[منبر]] رفت و بین چشمان او را بوسید و فرمود: {{عربی|یا ابن رسول الله أثبت علی القوم حجتک أوجبت علیهم طاعتک فویل لمن خالفک}}.<ref>الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص ۵۰۴ و بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵۸.</ref>
::::::در ماجرای [[صلح]] با [[معاویه]] در پاسخ به اعتراض به بعضی از [[مخالفان]] [[مصالحه]]، می‌فرماید: {{عربی|ألا تعلمون أننی إمامکم مفترض الطاعة علیکم و أحد سیدی شباب أهل الجنة بنص من رسول الله {{صل}} علی؟ قالوا بلی}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۶ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۹. آیا نمی‌دانید که من امام مفترض الطاعه بر شما هستم و به نص رسول خدا {{صل}} یکی از دو سروران جوانان بهشتم؟ گفتند: آری.</ref>
:::::*'''[[افضلیت]]''': بنا بر [[آیات قرآن کریم]] مانند [[آیه]] سؤال و [[آیه تطهیر]] و [[آیه]] [[اولی الامر]] و [[احادیث]] [[متواتر]] مانند [[حدیث ثقلین]] [[افضلیت]] در [[علم]] و [[مرجعیت علمی اهل بیت]] {{عم}} از جمله [[امام حسن]] {{ع}} ثابت است و در [[مقام]] عمل نیز این [[منزلت]] مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر [[روایات]] تفسیری قریب به ۴۰ [[آیه]] [[قرآن]] درباره [[امام]] مجتبی آمده است.<ref>ر.ک: الامام المجتبی {{ع}} مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.</ref> [[جایگاه]] و مکانت علمی [[امام]] مجتبی در حدی است که [[امیرالمومنین]] {{ع}} برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه [[امام حسن]] {{ع}} [[حکم]] تمام شقوق و احتمالات مساله را [[تبیین]] کردند [[امیرالمومنین]] {{ع}} با تبسم فرمود: صدقت یا بُنی، آنگاه این [[آیه شریفه]] را تلاوت نمود: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}.<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.</ref> بنا بر [[نقل]] منابع [[عامه]]، آن [[حضرت]] در سن نوجوانی در [[مسجد]] [[مدینه]] می‌نشست و [[مردم]] دور او گرد آمده و سؤالات و مشکلات دینی آنان را حل می‌فرمود و [[برتری]] وی بر دیگران [[آشکار]] بود<ref>ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.</ref>
::::::[[امام]] مجتبی {{ع}} هفت سال از دوران [[رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] نمود و [[جایگاه]] [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[منزلت]] والای آنان از همان دوران کودکی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از مسلمات [[مسلمانان]] است.
::::::[[احمد]] حنبل روایاتی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} در زمینه [[جایگاه]] [[امام حسن]] {{ع}} نزد [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است.<ref>ر.ک: مسند احمد، ج ۱، ص ۷۷.</ref>
:::::*'''اعلام [[افضلیت امام]] [[حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} به‌وسیله [[رسول خدا]] {{صل}}''': [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در جمع [[مردم]] در یک [[سخنرانی]] درباره [[برتری]] و [[افضلیت امام]] [[حسن]] و [[امام حسین]] فرمودند: ای [[مردم]]، آیا شما را با گرامی‌ترین [[آدمیان]] از حیث عمو و عمه آشنا سازم؟ عرض کردند: آری [[رسول خدا]] فرمود: بر شما باد، [[حسن]] و [[حسین]]، عموی ایشان [[جعفر]] است که با دو بال در [[بهشت]] پرواز می‌کند و عمه آنها، ام هانی دختر [[ابوطالب]] است. ای [[مردم]]: آیا می‌خواهید کسانی را که شریفترین دایی و خاله را دارند، بشناسید؟ گفتند: آری [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: آنها [[حسن]] و [[حسین]] هستند، دایی آنها قاسم [[فرزند]] محمّد و خاله ایشان [[زینب]] دختر [[پیامبر]] خداست. ای [[مردم]] شما را [[آگاه]] سازم که جد، مادر بزرگ، پدر، مادر، عمو، عمه، دایی و خاله آنها همگی در بهشتند هر کس این دو [[فرزند من]] و پدر و مادرشان را [[دوست]] بدارد فردا در [[بهشت]] با ما خواهد بود و هر که با آنها [[دشمنی]] ورزد، در [[آتش]] است. از [[منزلت]] ایشان به نزد [[خدا]]، این است که آنها را در [[تورات]] به نام شبّر و شبیر خوانده است.<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۹۸؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص ۳۹۰.</ref>
::::::علاوه بر فضائلی که مشترک بین [[امام حسن]] و [[امام حسین]] بود از [[نبی اکرم]] {{صل}} در خصوص [[امام حسن]] {{ع}} فضایلی [[نقل]] شده که به چند مورد بسنده می‌شود: ابن عساکر دمشقی می‌نویسد: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى اَلْحُسَينِ بْنِ عَلِيٍّ}}.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۳، ص ۲۰۹ و إعلام الوری بأعلام الهدی (ط – القدیمة)، ص ۲۱۱.</ref> بنا بر [[نقل]] [[بخاری]] برَاء [[صحابی]] [[رسول خدا]] {{صل}} می‌گوید: {{عربی|رأیت النبی {{صل}} و الحسن علی عاتقه یقول: اللهم إنی أحبه فأحبه}}.<ref>صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۱۷.</ref> مسلم از طرق مختلف به [[سند]] خود از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که درباره [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اللهم إنی أحبه فأحبه و أحبب من یحببه}}.<ref>صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref>
::::::حموی [[شافعی]] می‌گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[امام حسن]] {{ع}} فرمودند: {{عربی|فإنه ابنی و ولدی و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی و هو سیّد شباب أهل الجنّة و حجّة الله علی الأمة أمره أمری و قوله قولی، من تبعه فإنه منّی و من عصاه فإنه لیس منّی}}. آنگاه [[رسول خدا]] {{صل}} مصائب [[امام حسن]] {{ع}} را [[پیشگویی]] و [[ثواب]] [[زیارت]] قبرش را بیان می‌فرماید.<ref>{{عربی|و إنی إذا نظرت إلیه تذکرت ما یجری علیه من الذلّ بعدی و لا یزال الأمر به حتی یقتل بالسمّ ظلما و عدوانا فعند ذلک تبکی الملائکة و السبع الشداد لموته و یبکیه کل شیء حتی الطیر جوّ السماء و الحیتان فی جوف الماء،قدمه علی الصراط یوم تزل فیه الأقدام فرائد السمطین}}، الحموی الشافعی، ج ۲، ص ۳۵.</ref>
:::::*'''[[معجزات]] و [[کرامات]]''': از [[امام حسن]] {{ع}} [[کرامات]] و امور خارق العاده زیادی [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۲۳۶ و بحار، ج ۴۳، ص ۳۲۳.</ref> هر یک به عنوان [[معجزه]] می‌تواند [[دلیل]] بر [[امامت]] آن [[حضرت]] باشد که تنها به بیان دو مورد اکتفا می‌شود:
:::::#'''[[تسبیح]] سنگ ریزه''': در [[روایت]] آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} سنگ ریزه‌ای را در دستان [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} قرار دادند ناگهان سنگ ریزه شروع به [[تسبیح]] گفتن نمود آن [[حضرت]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|الحصی لا یسبّحن إلا فی یدی نبیّ أو وصیّ و الحسن و الحسین من عترتی و أوصیائی و خلفائی}}<ref>إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۵.</ref>
:::::#'''بارور کردن درخت خرمای خشک''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[حسن بن علی]] {{عم}} در یکی از سفرهای عمره همراه مردی از اولاد [[زبیر]] بود که به امامتش [[معتقد]] بود، زیر درخت خرمائی که از [[تشنگی]] خشک شده بود، فرود آمدند، در زیر آن درخت فرشی برای [[امام حسن]] انداختند و در برابرش فرشی برای زبیری، زیر درخت خرمای دیگری. زبیری سر بالا کرد و گفت: اگر این درخت خرمای تازه می‌داشت از آن می‌خوردیم. [[امام حسن]] فرمود: خرما میل داری؟ زبیری گفت: آری. [[حضرت]] دست بسوی [[آسمان]] برداشت و [[دعا]] کرد. پس درخت سبز شد و بحال خود برگشت و برگ و خرما برآورد. ساربانی که مرکب از او کرایه کرده بودند، گفت: به [[خدا]] این جادو است، [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: ویلک لیس بسحر و لکن دعوة ابن [[نبی]] مستجابة؛ وای بر تو، جادو نیست، بلکه [[دعای مستجاب]] پسر [[پیغمبر]] است، پس بسوی درخت بالا رفتند و هر چه خرما داشت چیدند و آنها را [[کفایت]] کرد.<ref>کافی، ج ۱، ص ۴۶۲ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۸.</ref> برخی برای تاریک و مبهم نشان دادن زندگی [[هدایت]] بخش و سراسر [[نور امام]] مجتبی {{ع}} دست به القای [[شبهات]] زده‌اند در این درس دو [[شبهه]] بررسی می‌شود»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۹-۲۴.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
حموی [[شافعی]] می‌گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[امام حسن]] {{ع}} فرمودند: {{عربی|فإنه ابنی و ولدی و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی و هو سیّد شباب أهل الجنّة و حجّة الله علی الأمة أمره أمری و قوله قولی، من تبعه فإنه منّی و من عصاه فإنه لیس منّی}}. آنگاه [[رسول خدا]] {{صل}} مصائب [[امام حسن]] {{ع}} را [[پیشگویی]] و [[ثواب]] [[زیارت]] قبرش را بیان می‌فرماید.<ref>{{عربی|و إنی إذا نظرت إلیه تذکرت ما یجری علیه من الذلّ بعدی و لا یزال الأمر به حتی یقتل بالسمّ ظلما و عدوانا فعند ذلک تبکی الملائکة و السبع الشداد لموته و یبکیه کل شیء حتی الطیر جوّ السماء و الحیتان فی جوف الماء،قدمه علی الصراط یوم تزل فیه الأقدام فرائد السمطین}}، الحموی الشافعی، ج ۲، ص ۳۵.</ref>
* '''[[معجزات]] و [[کرامات]]''': از [[امام حسن]] {{ع}} [[کرامات]] و امور خارق العاده زیادی [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۲۳۶ و بحار، ج ۴۳، ص ۳۲۳.</ref> هر یک به عنوان [[معجزه]] می‌تواند [[دلیل]] بر [[امامت]] آن [[حضرت]] باشد که تنها به بیان دو مورد اکتفا می‌شود:
# '''[[تسبیح]] سنگ ریزه''': در [[روایت]] آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} سنگ ریزه‌ای را در دستان [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} قرار دادند ناگهان سنگ ریزه شروع به [[تسبیح]] گفتن نمود آن [[حضرت]] {{صل}} فرمودند: {{عربی|الحصی لا یسبّحن إلا فی یدی نبیّ أو وصیّ و الحسن و الحسین من عترتی و أوصیائی و خلفائی}}<ref>إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۵.</ref>
# '''بارور کردن درخت خرمای خشک''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[حسن بن علی]] {{عم}} در یکی از سفرهای عمره همراه مردی از اولاد [[زبیر]] بود که به امامتش [[معتقد]] بود، زیر درخت خرمائی که از [[تشنگی]] خشک شده بود، فرود آمدند، در زیر آن درخت فرشی برای [[امام حسن]] انداختند و در برابرش فرشی برای زبیری، زیر درخت خرمای دیگری. زبیری سر بالا کرد و گفت: اگر این درخت خرمای تازه می‌داشت از آن می‌خوردیم. [[امام حسن]] فرمود: خرما میل داری؟ زبیری گفت: آری. [[حضرت]] دست به‌سوی [[آسمان]] برداشت و [[دعا]] کرد. پس درخت سبز شد و بحال خود برگشت و برگ و خرما برآورد. ساربانی که مرکب از او کرایه کرده بودند، گفت: به [[خدا]] این جادو است، [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: ویلک لیس بسحر و لکن دعوة ابن [[نبی]] مستجابة؛ وای بر تو، جادو نیست، بلکه [[دعای مستجاب]] پسر [[پیغمبر]] است، پس به‌سوی درخت بالا رفتند و هر چه خرما داشت چیدند و آنها را [[کفایت]] کرد.<ref>کافی، ج ۱، ص ۴۶۲ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۸.</ref> برخی برای تاریک و مبهم نشان دادن زندگی [[هدایت]] بخش و سراسر [[نور امام]] مجتبی {{ع}} دست به القای [[شبهات]] زده‌اند در اینجا دو [[شبهه]] بررسی می‌شود»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۱۹-۲۴.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[ادله امامت امام حسن کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام حسن کدامند؟ (پرسش)]]
# [[دلیل صلح امام حسن با معاویه چه بود؟ (پرسش)]]
#[[دلیل صلح امام حسن با معاویه چه بود؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام حسن ازدواج و طلاق بسیار داشت؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام حسن ازدواج و طلاق بسیار داشت؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام حسن معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام حسن معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[آیا فضائل امام حسن در قرآن آمده است؟ (پرسش)]]
#[[آیا فضائل امام حسن در قرآن آمده است؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام حسین کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام حسین کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا فضائل امام حسین در قرآن آمده است؟ (پرسش)]]
#[[آیا فضائل امام حسین در قرآن آمده است؟ (پرسش)]]
# [[القاب امام حسین چیستند؟ (پرسش)]]
#[[القاب امام حسین چیستند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام حسین معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام حسین معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام سجاد کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام سجاد کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام سجاد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام سجاد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[چرا امام سجاد در برابر بنی امیه قیام نکرد؟ (پرسش)]]
#[[چرا امام سجاد در برابر بنی امیه قیام نکرد؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام باقر کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام باقر کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام باقر معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام باقر معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام صادق کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام صادق کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام صادق معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام صادق معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام کاظم کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام کاظم کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام کاظم معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام کاظم معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام رضا کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام رضا کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام رضا معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام رضا معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[چرا امام رضا ولایت‌عهدی مأمون را پذیرفت و چگونه مسؤولیت‌های مربوط به مقام امامت را انجام می‌داد؟ (پرسش)]]
#[[چرا امام رضا ولایت‌عهدی مأمون را پذیرفت و چگونه مسؤولیت‌های مربوط به مقام امامت را انجام می‌داد؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام جواد کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام جواد کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام جواد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام جواد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[چگونه امام جواد با سن اندک می‌توانست وظائف امامت را انجام دهد؟ (پرسش)]]
#[[چگونه امام جواد با سن اندک می‌توانست وظائف امامت را انجام دهد؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام هادی کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام هادی کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام هادی معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام هادی معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
# [[ادله امامت امام حسن عسکری کدامند؟ (پرسش)]]
#[[ادله امامت امام حسن عسکری کدامند؟ (پرسش)]]
# [[آیا امام حسن عسکری معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
#[[آیا امام حسن عسکری معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان}}
{{پایان}}


==[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]==
== پانویس ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
[[رده:پرسش]]
{{یادآوری پانویس}}
[[رده:پرسمان امامت]]
{{پانویس2}}


[[رده:امامت]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش‌های امامت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۱۲

ادله امامت امام حسن کدامند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیادله امامت امام حسن مجتبی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

ادله امامت امام حسن کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت

حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵» در این‌باره گفته است:

«قبل از ذکر نصوص امامت از مصادر شیعه تذکر این نکته لازم است که نص پیامبر (ص) و امام سابق از راه‌های تعیین امام و مورد قبول همه مسلمانان است و استخلاف امیر المومنین (ع) و اعلام جانشینی امام حسن (ع) در منابع عامه هم از مسلمات است و روایت الخلافة بعدی ثلاثون را به همین ملاحظه تا پایان دوره خلافت امام مجتبی (ع) «خلافة النبوة» معنی کرده‌اند.[۱]

علاوه بر نصوصی که از پیامبر اکرم (ص) بر امامت امام مجتبی (ع) است؛ نصوص امامت آن حضرت و استخلاف امیرالمومنین و تعیین امام حسن مجتبی (ع) به عنوان امام بعد از خود نزد شیعه مسلم و از شهرت قابل توجهی برخوردار است.[۲] به چند نمونه از این روایات که مشتمل بر نص رسول خدا (ص) نیز می‌باشد اشاره می‌شود: رسول خدا (ص) فرموده‌اند: الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا. این سخن پیامبر اکرم (ص) که مورد قبول مسلمانان است بر امامت و ولایت امام حسن و امام حسین (ع) به خوبی دلالت دارد[۳]

سلیم بن قیس می‌گوید: زمانی که امیرالمؤمنین (ع) به پسرش حسن (ع) وصیت می‌فرمود، حاضر بودم، علی (ع) حسین (ع) و محمد بن حنفیه و سایر فرزندانش را با رؤساء شیعه و اهل بیتش گواه گرفت، سپس کتاب و سلاح امامت را باور تحویل داد و فرمود: يَا بُنَيَّ أَمَرَنِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ أُوصِيَ إِلَيْكَ وَ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ كُتُبِي وَ سِلاَحِي كَمَا أَوْصَى إِلَيَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ دَفَعَ إِلَيَّ كُتُبَهُ وَ سِلاَحَهُ وَ أَمَرَنِي أَنْ آمُرَكَ إِذَا حَضَرَكَ اَلْمَوْتُ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى أَخِيكَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى اِبْنِهِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَى اِبْنِكَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ وَ أَمَرَكَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ تَدْفَعَ وَصِيَّتَكَ إِلَى اِبْنِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ فَأَقْرِئْهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مِنِّي اَلسَّلاَمَ[۴]

بعد از شهادت امیرالمومنین (ع)، امام حسن (ع) خطبه‌ای ایراد فرمود سپس عبدالله بن عباس گفت: مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! هَذَا اِبْنُ نَبِيِّكُمْ، وَ وَصِيُّ إِمَامِكُمْ فَبَايِعُوهُ. مردم هم پذیرفتند و با امام حسن به عنوان خلیفه بیعت کردند و امام هم اقدام به تصدی امور نمود.[۵]

در ماجرای صلح با معاویه در پاسخ به اعتراض به بعضی از مخالفان مصالحه، می‌فرماید: ألا تعلمون أننی إمامکم مفترض الطاعة علیکم و أحد سیدی شباب أهل الجنة بنص من رسول الله (ص) علی؟ قالوا بلی.[۷]

امام مجتبی (ع) هفت سال از دوران رسول خدا (ص) را درک نمود و جایگاه امام حسن و امام حسین و منزلت والای آنان از همان دوران کودکی نزد رسول خدا (ص) از مسلمات مسلمانان است.

احمد حنبل روایاتی از اصحاب رسول خدا (ص) در زمینه جایگاه امام حسن (ع) نزد رسول خدا (ص) نقل کرده است.[۱۱]

علاوه بر فضائلی که مشترک بین امام حسن و امام حسین بود از نبی اکرم (ص) در خصوص امام حسن (ع) فضایلی نقل شده که به چند مورد بسنده می‌شود: ابن عساکر دمشقی می‌نویسد: رسول خدا (ص) فرمودند: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى اَلْحُسَينِ بْنِ عَلِيٍّ.[۱۳] بنا بر نقل بخاری برَاء صحابی رسول خدا (ص) می‌گوید: رأیت النبی (ص) و الحسن علی عاتقه یقول: اللهم إنی أحبه فأحبه.[۱۴] مسلم از طرق مختلف به سند خود از رسول خدا (ص) نقل کرده که درباره امام حسن (ع) فرمود: اللهم إنی أحبه فأحبه و أحبب من یحببه.[۱۵]

حموی شافعی می‌گوید: رسول خدا (ص) درباره امام حسن (ع) فرمودند: فإنه ابنی و ولدی و منی و قرة عینی و ضیاء قلبی و ثمرة فؤادی و هو سیّد شباب أهل الجنّة و حجّة الله علی الأمة أمره أمری و قوله قولی، من تبعه فإنه منّی و من عصاه فإنه لیس منّی. آنگاه رسول خدا (ص) مصائب امام حسن (ع) را پیشگویی و ثواب زیارت قبرش را بیان می‌فرماید.[۱۶]

  1. تسبیح سنگ ریزه: در روایت آمده است که پیامبر اکرم (ص) سنگ ریزه‌ای را در دستان امام حسن و امام حسین (ع) قرار دادند ناگهان سنگ ریزه شروع به تسبیح گفتن نمود آن حضرت (ص) فرمودند: الحصی لا یسبّحن إلا فی یدی نبیّ أو وصیّ و الحسن و الحسین من عترتی و أوصیائی و خلفائی[۱۸]
  2. بارور کردن درخت خرمای خشک: امام صادق (ع) فرمود: حسن بن علی (ع) در یکی از سفرهای عمره همراه مردی از اولاد زبیر بود که به امامتش معتقد بود، زیر درخت خرمائی که از تشنگی خشک شده بود، فرود آمدند، در زیر آن درخت فرشی برای امام حسن انداختند و در برابرش فرشی برای زبیری، زیر درخت خرمای دیگری. زبیری سر بالا کرد و گفت: اگر این درخت خرمای تازه می‌داشت از آن می‌خوردیم. امام حسن فرمود: خرما میل داری؟ زبیری گفت: آری. حضرت دست به‌سوی آسمان برداشت و دعا کرد. پس درخت سبز شد و بحال خود برگشت و برگ و خرما برآورد. ساربانی که مرکب از او کرایه کرده بودند، گفت: به خدا این جادو است، امام حسن (ع) فرمود: ویلک لیس بسحر و لکن دعوة ابن نبی مستجابة؛ وای بر تو، جادو نیست، بلکه دعای مستجاب پسر پیغمبر است، پس به‌سوی درخت بالا رفتند و هر چه خرما داشت چیدند و آنها را کفایت کرد.[۱۹] برخی برای تاریک و مبهم نشان دادن زندگی هدایت بخش و سراسر نور امام مجتبی (ع) دست به القای شبهات زده‌اند در اینجا دو شبهه بررسی می‌شود»[۲۰].

پرسش‌های وابسته

  1. ادله امامت امام حسن کدامند؟ (پرسش)
  2. دلیل صلح امام حسن با معاویه چه بود؟ (پرسش)
  3. آیا امام حسن ازدواج و طلاق بسیار داشت؟ (پرسش)
  4. آیا امام حسن معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  5. آیا فضائل امام حسن در قرآن آمده است؟ (پرسش)
  6. ادله امامت امام حسین کدامند؟ (پرسش)
  7. آیا فضائل امام حسین در قرآن آمده است؟ (پرسش)
  8. القاب امام حسین چیستند؟ (پرسش)
  9. آیا امام حسین معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  10. ادله امامت امام سجاد کدامند؟ (پرسش)
  11. آیا امام سجاد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  12. چرا امام سجاد در برابر بنی امیه قیام نکرد؟ (پرسش)
  13. ادله امامت امام باقر کدامند؟ (پرسش)
  14. آیا امام باقر معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  15. ادله امامت امام صادق کدامند؟ (پرسش)
  16. آیا امام صادق معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  17. ادله امامت امام کاظم کدامند؟ (پرسش)
  18. آیا امام کاظم معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  19. ادله امامت امام رضا کدامند؟ (پرسش)
  20. آیا امام رضا معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  21. چرا امام رضا ولایت‌عهدی مأمون را پذیرفت و چگونه مسؤولیت‌های مربوط به مقام امامت را انجام می‌داد؟ (پرسش)
  22. ادله امامت امام جواد کدامند؟ (پرسش)
  23. آیا امام جواد معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  24. چگونه امام جواد با سن اندک می‌توانست وظائف امامت را انجام دهد؟ (پرسش)
  25. ادله امامت امام هادی کدامند؟ (پرسش)
  26. آیا امام هادی معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)
  27. ادله امامت امام حسن عسکری کدامند؟ (پرسش)
  28. آیا امام حسن عسکری معجزه و کرامات داشتند؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۱۷ و خامس الخلفاء الراشدین الحسن بن علی، ص ۱۲۲.
  2. ر.ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷ و الشافی فی الإمامة، ج ۳، ص ۱۰۱ و ج ۴، ص ۱۵.
  3. کفایة الأثر؛ ص ۳۸، شیخ مفید می‌گوید: و اتفقوا علی أنه (ع) قال فی الحسن و الحسین ابنای هذان إمامان قاما أو قعدا. قاضی نورالله در إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۹، ص ۲۱۶ می‌نویسد: و قد تواتر الحدیث عن النبی (ص) أنه قال: ولدای هذان امامان قاما أو قعدا، و هما ریحانتای من الدنیا. مجلسی در بحار ادعای اجماع اهل قبله می‌کند: و اجتمع أهل القبلة علی أن النبی ص قال: الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا. بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۹۱.
  4. کافی باب الاشاره و النص علی الحسن بن علی (ع)، ج ۱، ص ۲۹۷، ح اول. و ر.ک: ح ۵. پسر عزیزم رسول خدا (ص) مرا امر فرمود که بتو وصیت کنم و کتب و سلاحم را بتو سپارم، چنان که پیغمبر بمن وصیت فرمود و کتب و سلاحش را بمن سپرد و باز مرا امر کرد که بتو امر کنم، چون مرگت فرارسد، آنها را ببرادرت حسین (ع) بسپاری، سپس به پسرش حسین (ع) متوجه شد و فرمود: و رسول خدا (ص) بتو أمر فرموده که آنها را باین پسرت بسپاری، سپس دست علی بن الحسین (ع) را گرفت و فرمود: رسول خدا (ع) بتو امر فرموده است که آنها را بپسرت محمد بن علی بسپاری و از جانب پیغمبر و من باو سلام برسانی.
  5. همانگونه که شیخ مفید می‌گوید: فاستجاب له الناس فقالوا ما أحبه إلینا و أوجب حقه علینا و تبادروا إلی البیعه له بالخلافة و ذلک فی یوم الجمعة الحادی و العشرین من شهر رمضان سنة أربعین من الهجرة فرتب العمال و أمر الأمراء و أنفذ عبدالله بن العباس (ع) إلی البصرة و نظر فی الأمور؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۷.
  6. الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص ۵۰۴ و بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵۸.
  7. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۶ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۹. آیا نمی‌دانید که من امام مفترض الطاعه بر شما هستم و به نص رسول خدا (ص) یکی از دو سروران جوانان بهشتم؟ گفتند: آری.
  8. ر.ک: الامام المجتبی (ع) مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.
  9. سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.
  10. ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.
  11. ر.ک: مسند احمد، ج ۱، ص ۷۷.
  12. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۹۸؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص ۳۹۰.
  13. تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۳، ص ۲۰۹ و إعلام الوری بأعلام الهدی (ط – القدیمة)، ص ۲۱۱.
  14. صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۱۷.
  15. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹.
  16. و إنی إذا نظرت إلیه تذکرت ما یجری علیه من الذلّ بعدی و لا یزال الأمر به حتی یقتل بالسمّ ظلما و عدوانا فعند ذلک تبکی الملائکة و السبع الشداد لموته و یبکیه کل شیء حتی الطیر جوّ السماء و الحیتان فی جوف الماء،قدمه علی الصراط یوم تزل فیه الأقدام فرائد السمطین، الحموی الشافعی، ج ۲، ص ۳۵.
  17. ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۲۳۶ و بحار، ج ۴۳، ص ۳۲۳.
  18. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۵.
  19. کافی، ج ۱، ص ۴۶۲ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۸.
  20. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۱۹-۲۴.