قدرت الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[قدرت الهی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - | پرسش مرتبط = }} | ||
== چیستی قدرت == | |||
«[[قدرت]]» جزء صفات ذاتی [[خداوند]] است و به معنای به وجود آمدن فعلی توسط وجود یا موجودی که عالم و [[آگاه]] به این [[قدرت]] است. اما [[قادر]] یعنی موجودی که انجام فعلی و یا ترک آن فعل برایش یکسان باشد؛ به عبارتی میتوان گفت [[قادر]] وجود یا موجودی است که اگر میل به انجام عملی را داشته باشد انجام میدهد و اگر میلی نداشته باشد از انجامش منصرف میشود<ref>ر. ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۵ </ref>. | |||
قدرت الهی صفت ثبوتی (یعنی صفاتی که برای [[خداوند]] کمال محسوب میشود) و ذاتی [[خداوند]] است، به طوری که فاعل این صفت یعنی [[خداوند]] کار خود را با [[اراده]] و از روی [[علم]] و [[آگاهی]] انجام میدهد، اما رکن در تعریف [[قدرت]] این است که [[قدرت]] باید حتما براساس [[اراده]] و میل [[خداوند]] نسبت به انجام دادن و یا عدم انجام دادن فعلی باشد، چنانکه [[آیات قرآن]] [[اراده]] و میل [[خداوند]] برای انجام فعلی و یا عدم انجام آن فعل را با این عبارت "فعال ما یشاء" توصیف کرده اند<ref>ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | |||
== [[آیات]] درباره قدرت الهی == | |||
==[[آیات]] درباره قدرت الهی== | در [[قرآن کریم]] از [[قدرت خداوند]] بسیار یاد شده است از جمله در [[آیات]]: | ||
#{{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه 120.</ref> | #{{متن قرآن|لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه 120.</ref> | ||
#{{متن قرآن|يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ}}<ref>«روزی که آنان آشکارند و هیچ چیز از ایشان بر خداوند پوشیده نیست؛ فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه 16.</ref> | #{{متن قرآن|يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ}}<ref>«روزی که آنان آشکارند و هیچ چیز از ایشان بر خداوند پوشیده نیست؛ فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه 16.</ref> | ||
#{{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: اگر میدانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه میدهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمیشود؟» سوره مؤمنون، آیه 88.</ref> | #{{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: اگر میدانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه میدهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمیشود؟» سوره مؤمنون، آیه 88.</ref> | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref> | #{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref> | ||
== | == [[شبهه]] درباره [[قدرت خداوند]] == | ||
از گذشته پرسشهایی دربارۀ [[قدرت خداوند]] مطرح بوده است، پرسشهایی که موجب [[انکار]] [[قدرت خداوند]] میشد؛ مانند اینکه آیا [[خداوند]] میتواند سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد؟ یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند؟ دامنۀ این [[پرسشها]] به زمان [[ائمه معصومین]] {{ع}} هم بر میگردد، در روایتی از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آمده است که شخصی از ایشان سوال کرد: آیا [[پروردگار]] تو میتواند [[جهان]] را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه [[جهان]] کوچک شود و یا تخم مرغ بزرگ گردد [[امام]] پاسخ داد: «[[خداوند]] عجز و [[ناتوانی]] ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی شدنی نیست»<ref>التوحید، باب ۹/ ح ۹. </ref>. | |||
اما [[دانشمندان]] [[علم کلام]] به این نوع [[پرسشها]] اینچنین پاسخ دادهاند که از لحاظ [[عقلی]] چنین پرسشهایی نسبت به [[قدرت خداوند]] امری محال و غیر ممکن است چراکه تحقق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلًا تحقق اینکه [[خالق]] نتواند مخلوق را از میان بردارد ([[خلقت]] سنگ بزرگ) مستلزم این است که هم [[خالق]] باشد و هم نباشد. [[خالق]] باشد، به این [[علت]] که [[خلقت]] سنگ توسط [[خداوند]] انجام شده و [[خالق]] نباشد به خاطر اینکه تمام موجودات در تمام مراحل و [[شئون]]، معلول و وابسطۀ به [[خداوند]] هستند و اگر موجودی مثل این سنگ از [[خالق]] [[تبعیت]] نکرد و وابسطۀ آن نشد بلکه قدرتش بیشتر از خالقش شد نتیجه این میشود که [[علت]] بودن [[خداوند]] برای چنین مخلقولی از بین میرود زیرا مخلوق دیگر [[وابستگی]] به [[خالق]] ندارد و زمانی که [[علت]] بودن [[خالق]] در تمام [[شئون]] مخلوق از بین رفت خالقیتش هم از بین میرود و تبدیل به مخلوق میشود<ref>ر. ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۶ </ref>. | |||
باید دانست هیچ قانونی در [[جهان]] قطعی نیست؛ زیرا اگر قانونی قطعی شود، [[قدرت]] و ارادۀ [[خدا]] محدود به [[پیروی]] از [[قانون]] خواهد شد و این مطلب یعنی همان حرفی که [[یهود]] دربارۀ [[خدا]] گفته اند: {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> و [[خدا]] میفرماید: {{متن قرآن|غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ}}<ref>«دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، در حالی که امکان نقض قوانینی که به صورت طبیعی و صد درصد در عالم وجود دارد برای ما وجود ندارد؛ اما [[خداوند]] که این [[قوانین]] را وضع کرده میتواند آنها را نقض کند. البته نقض این [[قوانین]] بدون [[استدلال]] نیست. وجود قدرت الهی بدون هیچگونه منعی میتواند [[قوانین]] را وضع و یا آن را نقض کند؛ زیرا منع این [[قدرت]] از دو طریق حاصل میشود که هردو طریق قابل اشکال است: | |||
# امتناع [[عقلی]] مثل [[خلقت]] سنگ که بلند کردنش از عهدۀ [[خالق]] خارج باشد این قسم از منع همانطور که در [[بیان]] فوق گفته شد نمیتواند اثبات کنند عجز [[خداوند]] باشد چراکه این امر محال [[عقلی]] و محال [[عقلی]] به [[قدرت]] و عجز [[خداوند]] متصف نمیشود<ref>ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | |||
# امتناع عادی یعنی مخلوقات [[خداوند]] چنین قدرتی داشته باشند که بتوانند جلوی قدرت الهی را بگیرند چنین فرضی هم قابل تصور نیست؛ زیرا ممکن و مخلوق نمیتواند [[مانع]] نفوذ واجبالوجود و [[خالق]] شود. | |||
== نتیجه گیری == | |||
بنابراین وقتی وضع و [[نقض]] [[قوانین]] زیر سیطرۀ [[خداوند]] قرار گرفت نتیجهاش این میشود که [[خداوند]] اگر [[اراده]] و [[دوست]] داشته باشد میتواند قانونی را وضع وبه همین ترتیب آن را نقض کند به این ترتیبب به واسطۀ این [[برهان]] [[قدرت خداوند]] مشخص و فهمیده شد<ref>ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | |||
#[[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:قدرت الهی]] | |||
[[رده:قدرت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۲
چیستی قدرت
«قدرت» جزء صفات ذاتی خداوند است و به معنای به وجود آمدن فعلی توسط وجود یا موجودی که عالم و آگاه به این قدرت است. اما قادر یعنی موجودی که انجام فعلی و یا ترک آن فعل برایش یکسان باشد؛ به عبارتی میتوان گفت قادر وجود یا موجودی است که اگر میل به انجام عملی را داشته باشد انجام میدهد و اگر میلی نداشته باشد از انجامش منصرف میشود[۱].
قدرت الهی صفت ثبوتی (یعنی صفاتی که برای خداوند کمال محسوب میشود) و ذاتی خداوند است، به طوری که فاعل این صفت یعنی خداوند کار خود را با اراده و از روی علم و آگاهی انجام میدهد، اما رکن در تعریف قدرت این است که قدرت باید حتما براساس اراده و میل خداوند نسبت به انجام دادن و یا عدم انجام دادن فعلی باشد، چنانکه آیات قرآن اراده و میل خداوند برای انجام فعلی و یا عدم انجام آن فعل را با این عبارت "فعال ما یشاء" توصیف کرده اند[۲].
آیات درباره قدرت الهی
در قرآن کریم از قدرت خداوند بسیار یاد شده است از جمله در آیات:
- ﴿لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۳]
- ﴿يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴾[۴]
- ﴿قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۵]
- ﴿إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۶]
شبهه درباره قدرت خداوند
از گذشته پرسشهایی دربارۀ قدرت خداوند مطرح بوده است، پرسشهایی که موجب انکار قدرت خداوند میشد؛ مانند اینکه آیا خداوند میتواند سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد؟ یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند؟ دامنۀ این پرسشها به زمان ائمه معصومین (ع) هم بر میگردد، در روایتی از امیرالمؤمنین (ع) آمده است که شخصی از ایشان سوال کرد: آیا پروردگار تو میتواند جهان را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه جهان کوچک شود و یا تخم مرغ بزرگ گردد امام پاسخ داد: «خداوند عجز و ناتوانی ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی شدنی نیست»[۷].
اما دانشمندان علم کلام به این نوع پرسشها اینچنین پاسخ دادهاند که از لحاظ عقلی چنین پرسشهایی نسبت به قدرت خداوند امری محال و غیر ممکن است چراکه تحقق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلًا تحقق اینکه خالق نتواند مخلوق را از میان بردارد (خلقت سنگ بزرگ) مستلزم این است که هم خالق باشد و هم نباشد. خالق باشد، به این علت که خلقت سنگ توسط خداوند انجام شده و خالق نباشد به خاطر اینکه تمام موجودات در تمام مراحل و شئون، معلول و وابسطۀ به خداوند هستند و اگر موجودی مثل این سنگ از خالق تبعیت نکرد و وابسطۀ آن نشد بلکه قدرتش بیشتر از خالقش شد نتیجه این میشود که علت بودن خداوند برای چنین مخلقولی از بین میرود زیرا مخلوق دیگر وابستگی به خالق ندارد و زمانی که علت بودن خالق در تمام شئون مخلوق از بین رفت خالقیتش هم از بین میرود و تبدیل به مخلوق میشود[۸].
باید دانست هیچ قانونی در جهان قطعی نیست؛ زیرا اگر قانونی قطعی شود، قدرت و ارادۀ خدا محدود به پیروی از قانون خواهد شد و این مطلب یعنی همان حرفی که یهود دربارۀ خدا گفته اند: ﴿يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ﴾[۹] و خدا میفرماید: ﴿غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ﴾[۱۰]، در حالی که امکان نقض قوانینی که به صورت طبیعی و صد درصد در عالم وجود دارد برای ما وجود ندارد؛ اما خداوند که این قوانین را وضع کرده میتواند آنها را نقض کند. البته نقض این قوانین بدون استدلال نیست. وجود قدرت الهی بدون هیچگونه منعی میتواند قوانین را وضع و یا آن را نقض کند؛ زیرا منع این قدرت از دو طریق حاصل میشود که هردو طریق قابل اشکال است:
- امتناع عقلی مثل خلقت سنگ که بلند کردنش از عهدۀ خالق خارج باشد این قسم از منع همانطور که در بیان فوق گفته شد نمیتواند اثبات کنند عجز خداوند باشد چراکه این امر محال عقلی و محال عقلی به قدرت و عجز خداوند متصف نمیشود[۱۱].
- امتناع عادی یعنی مخلوقات خداوند چنین قدرتی داشته باشند که بتوانند جلوی قدرت الهی را بگیرند چنین فرضی هم قابل تصور نیست؛ زیرا ممکن و مخلوق نمیتواند مانع نفوذ واجبالوجود و خالق شود.
نتیجه گیری
بنابراین وقتی وضع و نقض قوانین زیر سیطرۀ خداوند قرار گرفت نتیجهاش این میشود که خداوند اگر اراده و دوست داشته باشد میتواند قانونی را وضع وبه همین ترتیب آن را نقض کند به این ترتیبب به واسطۀ این برهان قدرت خداوند مشخص و فهمیده شد[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۵
- ↑ ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴
- ↑ «فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداوند است و او بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه 120.
- ↑ «روزی که آنان آشکارند و هیچ چیز از ایشان بر خداوند پوشیده نیست؛ فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه 16.
- ↑ «بگو: اگر میدانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه میدهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمیشود؟» سوره مؤمنون، آیه 88.
- ↑ «بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۰.
- ↑ التوحید، باب ۹/ ح ۹.
- ↑ ر. ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۶
- ↑ «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ «دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴
- ↑ ر. ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴