بدر: تفاوت میان نسخهها
برچسب: تغییر مسیر جدید |
(←بدر) |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت}} | |||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = جنگ بدر | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[بدر در قرآن]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>. | |||
[[قاموس قرآن]] میگوید: [[بدر]]، نام محلی است ما بین [[مکه]] و [[مدینه]] که [[جنگ]] معروف بدر در آن واقع شد<ref>سید علی اکبر قریشی، قاموس قرآن، ج۱-۲، ص۱۷۰.</ref>. همچنین قاموس قرآن میگوید: [[آیات]] [[سوره انفال]] درباره جنگ معروف «بدر» است. این [[آیه]] «خطاب به گروهی از [[مسلمانان]] است، که در [[جنگ احد]] شرکت کرده بودند. [[خداوند]] برای آنکه خاطر آنان را [[تسلیت]] داده باشد سرگذشت فتح و [[پیروزی]] که در بدر نصیب آنان شده بود، یادآوری نموده (است)»<ref>انوار درخشان، ج۳، ص۱۸۲.</ref>. | |||
بعد از اینکه [[قریشیان]] [[املاک]] و [[اموال مسلمین]] را پس از مهاجرتشان به مدینه، توقیف کردند، به همان اندازه که [[قریش]] در این [[اندیشه]] بود که چگونه مسیر تجارتش به [[شام]] را از تعرض مسلمانانی که نیروهایشان در مدینه گرد آمده بودند، صیانت کند، مسلمانان هم به این [[فکر]] فرو رفتند که مسیر تجارتی قریشیان را ببندند. از این رو مسلمانان مدینه را به قصد بستن راه بر کاروان تجارتی قریشیان ترک کردند. در واقع، این نوعی [[محاصره اقتصادی]] [[مشروع]] قریش توسط مسلمانان بود. نتیجه کار «[[غزوه بدر کبری]]» بود که در هفدهم [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] (۱۳ مارس ۶۲۴م) رخ داد<ref>شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۲۲۷.</ref>. | |||
[[سیوطی]] در [[الاتقان]] مینویسد: بدر و آن قریهای نزدیک مدینه است، [[ابنجریر]] از [[شعبی]] آورده که گفت: بدر از آن مردمی از [[قبیله جهینه]] بود که بدر نامیده میشد و این قریه به نام او اسمگذاری گردید<ref>شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۴۵۲.</ref>. در [[تاریخ]] جامع [[ادیان]] میخوانیم: «بدر اسم چاهی است که در آن مکان، شخصی به نام بدر بن یخلد از اجداد قریشیان حفر کرده بود و در چهار منزلی مدینه واقع است<ref>ر.ک: سیره ابن هشام، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. و «معجم البلدان» ماده بدر<ref>جان بی. ناسی، تاریخ جامع ادیان، مترجم: علیاصغر حکمت.</ref>. [[تفسیر روشن]]<ref>تفسیر روشن، ج۵، ص۱.</ref> بیان میدارد: بدر محلی است در ۲۸ فرسخی مدینه به طرف مکه (در جنوب [[غربی]] [[مدینه]]). و صاحب کتاب صهرین مینویسد: «[[بدر]] به فاصله یک شب با حرکت شتر از [[مکه]] به طرف طایف واقع شده (است)<ref>عبدالرحیم خطیب، صهرین، ص۱۶۵.</ref>. بدر در جنوب غربی مدینه واقع شده و فاصله آن تا مدینه از راه کاروانی - که [[پیمبر]]{{صل}} نیز همان راه را پیموده - در حدود ۱۶۰ میل است، ولی این فاصله از راهی که با وسائل امروزی پیموده میشود ۱۵۳ کیلومتر است<ref>صدر بلانی، پیمبر در صحنه کارزار بدر.</ref>. | |||
منطقه بدر، از مراکز تجمع و گردهمایی [[اعراب]] در [[زمان جاهلیت]] بود که در آن به [[خرید و فروش]] و ارائه اشعار خود میپرداختند<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۱۳.</ref> و<ref>نور فصلنامه علمی و تحقیقی قرآن، شماره ۱۰ و ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۸۱، ص۱۸۱.</ref>. | |||
[[مورخان]] بزرگی چون [[ابن اسحاق]]، [[یعقوبی]] و [[طبری]]، از این [[نبرد]] با عنوان «[[بدر کبری]]» [[واقدی]] در [[کتاب مغازی]] و [[ابن سعد]] در جلد دوم [[طبقات الکبری]] با نام «[[بدر القتال]]» یاد کردهاند برخی بر این باورند که بدر «بدربزرگ یا کبری» در مقابل [[غزوه]] «[[بدراولی]]» نامگذاری شده است که پیشتر و در [[جمادی]] [[الآخر]] یا [[ربیع الاول]] [[سال دوم هجری]] روی داده بود و طی آن، [[رسول خدا]]{{صل}} تا ناحیه بدر به تعقیب [[دشمن]] شتافت با این حال، باید بر این نکته تأکید کرد که [[عظمت]] [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در این نبرد، علت اصلی این نامگذاری بوده است. | |||
در در [[غزوه بدر]] «[[سپاهیان قریش]] به [[سختی]] [[شکست]] خورده، هفتاد تن از روسای آن [[طایفه]] هلاک (و) به همان [[میزان]] [[اسیر]] شدند در این [[جنگ]] از مسلمانان فقط چهارده نفر کشته ([[شهید]]) شدند. | |||
«درباره غزوه بدر... [[آیات]] نسبتاً زیادی نازل شده که بخش اصلی آنها در [[سوره انفال]] آمده است ضمن اینکه آیات ۱۴-۱۲<ref>{{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ * زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ * زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ}}«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است * به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم میدیدند (و میهراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پشتیبانی میکند؛ بیگمان در این امر پندی برای اهل بینش است * دوستداری خواستنیها از زنان و فرزندان و داراییهای فراوان انباشته از زر و سیم و اسبهای نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیکتر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۲-۱۴.</ref> و ۱۲۶-۱۲۳ [[سوره آل عمران]]<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ * بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِي * وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}} «و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید * (یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟ * چرا؛ (بیگمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند * و خداوند آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دلهاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳-۱۲۶.</ref>، ۷۸-۷۷ [[سوره نساء]]<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلً * أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا}} «آیا به (حال و روز) کسانی ننگریستهای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دستهای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت * هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در مییابد و اگر نیکییی به ایشان رسد میگویند این از سوی خداوند است و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند» سوره نساء، آیه ۷۷-۷۸.</ref>، ۱۹ [[سوره حج]]<ref>{{متن قرآن|هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ}} «اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند» سوره حج، آیه ۱۹.</ref> و ۴۵-۴۳ [[سوره قمر]]<ref>{{متن قرآن|أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ * أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ * سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ}}«آیا کافران شما (مردم مکّه) بهتر از آنانند یا شما را در کتابها (ی آسمانی) امان نامهای است؟ * بلکه میگویند: ما گروهی پیروزیم! * زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند» سوره قمر، آیه ۴۳-۴۵.</ref> نیز در همین زمینه سخن میگویند [[خداوند متعال]] طی این [[آیات]] علاوه بر بیان شکلگیری [[نبرد]]، [[دلایل]] و چگونگی [[پیروزی]] [[مسلمانان]]، [[تقسیم غنایم]] و [[برخورد با اسیران]]، از [[اراده]] [[قطعی]] خود برای زمینهسازی اعتلای [[حق]] و در هم کوبیدن [[باطل]] سخن میگوید و این [[حقیقت]] را یادآوری میکند که برخی از مسلمانان، از نبرد با [[دشمن]] [[خشنود]] نبودند و چشم [[طمع]] به [[ثروت]] [[قریش]] دوخته بودند». | |||
[[بدر]] از اعلام مصرح [[قرآن]] است و «امروزه بدر در تقسیمات [[اداری]] [[عربستان سعودی]] در جنوب [[غرب]] [[مدینه]] شهری است دارای [[امارت]] وروستاهای متعدد تابع آنکه جزئی از منطقه امارت [[مدینه منوره]] به شمار میآید و ساکنان آن عموماً از [[بنیسالم]] و [[بنیحرب]] هستند جاده آسفالته اصلی مدینه – [[مکه]] از بدر میگذرد و تا سالهای اخیر تنها محل تقاطع جاده آسفالته مدینه و مکه به بندر مهم [[ینبع]] بود»<ref>محبوبه خسروی، جغرافیای نزول قرآن.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۷۰.</ref> | |||
==[[بدر]]== | |||
شهرتش فراتر از چیزی است که به تعریف در آید و آن آبی است مشهور بین [[مکه]] و [[مدینه]] (در هشت بردی مدینه) از آبهای [[بنی غفار]]<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱.</ref> در پایین دست «[[وادی]] الصفراء»، که بین آن و «الجار» و [[ساحل]] دریا یک شب راه است.<ref>«بکری» بدر را آبی در ۲۸ فرسخی مدینه و در مسیر مکه معرفی کرده و آورده که بین آن تا بندر الجار، ۱۶ میل راه بوده است. (بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱)</ref> در وجه [[تسمیه]] آن به این نام گفته شده که بدر منسوب است به [[بدر بن یخلد بن نضر بن کنانه]] و به [[نقلی]] مردی بدر نام از [[بنی ضمره]] که با سکونتش در این موضع نام او بر نام این منطقه [[غلبه]] یافته است. برخی نیز آن را به [[بدر بن قریش]] منسوب کردهاند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۵۷. برخی نیز بدر را چاهی دانستند که مردی از بنی غفار به نام بدر حفر کرد و از این رو بدر نام گرفت. حاشیه السیرة النبویه ابن هشام، ج۱، ص۶۰۶.</ref> در کتب [[سیره]]، از این منطقه - خصوص در باب [[نبرد]] [[سرنوشت]] بدر در هفدهم [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] - بسیار نام برده شده است. بدر دو چشمه جاری دارد.<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱.</ref> جریان این چشمهها به مرور، باعث شکل گرفتن روستایی بر سر آن شد. این روستا که بر سر راه کاروانهایی که از سوی [[شام]] و [[مصر]] به سواحل شرقی [[دریای سرخ]] میآمدند، قرار داشت، با [[گسترش اسلام]] در آن مناطق، جایگاهی برای استراحت و توقف [[حجاج]] [[بیت الله الحرام]] گردید. در حال حاضر، بدر شهری است در پایین دست وادی الصفراء در ۱۵۵ کیلومتری مدینه و ۳۱۰ کیلومتری مکه و حدود ۴۵ کیلومتری [[سیف]] [[البحر]] و «الجار» ناحیه بندری آن شمرده میشود. با از بین رفتن الجار، [[شهر]] الرایس (در نزدیک موضع الجار) جایگزین این بندر گردید و امروزه تأمین کننده ماهی ساکنان [[بدر]] است.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص ۴۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[جنگ بدر]] | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:IM010430.jpg|22px]] [[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|'''اماکن جغرافیایی در قرآن''']] | |||
# [[پرونده:IM010527.jpg|22px]] [[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|'''معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:مکانها در قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۲
مقدمه
﴿وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۱].
قاموس قرآن میگوید: بدر، نام محلی است ما بین مکه و مدینه که جنگ معروف بدر در آن واقع شد[۲]. همچنین قاموس قرآن میگوید: آیات سوره انفال درباره جنگ معروف «بدر» است. این آیه «خطاب به گروهی از مسلمانان است، که در جنگ احد شرکت کرده بودند. خداوند برای آنکه خاطر آنان را تسلیت داده باشد سرگذشت فتح و پیروزی که در بدر نصیب آنان شده بود، یادآوری نموده (است)»[۳]. بعد از اینکه قریشیان املاک و اموال مسلمین را پس از مهاجرتشان به مدینه، توقیف کردند، به همان اندازه که قریش در این اندیشه بود که چگونه مسیر تجارتش به شام را از تعرض مسلمانانی که نیروهایشان در مدینه گرد آمده بودند، صیانت کند، مسلمانان هم به این فکر فرو رفتند که مسیر تجارتی قریشیان را ببندند. از این رو مسلمانان مدینه را به قصد بستن راه بر کاروان تجارتی قریشیان ترک کردند. در واقع، این نوعی محاصره اقتصادی مشروع قریش توسط مسلمانان بود. نتیجه کار «غزوه بدر کبری» بود که در هفدهم رمضان سال دوم هجری (۱۳ مارس ۶۲۴م) رخ داد[۴].
سیوطی در الاتقان مینویسد: بدر و آن قریهای نزدیک مدینه است، ابنجریر از شعبی آورده که گفت: بدر از آن مردمی از قبیله جهینه بود که بدر نامیده میشد و این قریه به نام او اسمگذاری گردید[۵]. در تاریخ جامع ادیان میخوانیم: «بدر اسم چاهی است که در آن مکان، شخصی به نام بدر بن یخلد از اجداد قریشیان حفر کرده بود و در چهار منزلی مدینه واقع است[۶]. و «معجم البلدان» ماده بدر[۷]. تفسیر روشن[۸] بیان میدارد: بدر محلی است در ۲۸ فرسخی مدینه به طرف مکه (در جنوب غربی مدینه). و صاحب کتاب صهرین مینویسد: «بدر به فاصله یک شب با حرکت شتر از مکه به طرف طایف واقع شده (است)[۹]. بدر در جنوب غربی مدینه واقع شده و فاصله آن تا مدینه از راه کاروانی - که پیمبر(ص) نیز همان راه را پیموده - در حدود ۱۶۰ میل است، ولی این فاصله از راهی که با وسائل امروزی پیموده میشود ۱۵۳ کیلومتر است[۱۰].
منطقه بدر، از مراکز تجمع و گردهمایی اعراب در زمان جاهلیت بود که در آن به خرید و فروش و ارائه اشعار خود میپرداختند[۱۱] و[۱۲]. مورخان بزرگی چون ابن اسحاق، یعقوبی و طبری، از این نبرد با عنوان «بدر کبری» واقدی در کتاب مغازی و ابن سعد در جلد دوم طبقات الکبری با نام «بدر القتال» یاد کردهاند برخی بر این باورند که بدر «بدربزرگ یا کبری» در مقابل غزوه «بدراولی» نامگذاری شده است که پیشتر و در جمادی الآخر یا ربیع الاول سال دوم هجری روی داده بود و طی آن، رسول خدا(ص) تا ناحیه بدر به تعقیب دشمن شتافت با این حال، باید بر این نکته تأکید کرد که عظمت پیروزی مسلمانان در این نبرد، علت اصلی این نامگذاری بوده است. در در غزوه بدر «سپاهیان قریش به سختی شکست خورده، هفتاد تن از روسای آن طایفه هلاک (و) به همان میزان اسیر شدند در این جنگ از مسلمانان فقط چهارده نفر کشته (شهید) شدند.
«درباره غزوه بدر... آیات نسبتاً زیادی نازل شده که بخش اصلی آنها در سوره انفال آمده است ضمن اینکه آیات ۱۴-۱۲[۱۳] و ۱۲۶-۱۲۳ سوره آل عمران[۱۴]، ۷۸-۷۷ سوره نساء[۱۵]، ۱۹ سوره حج[۱۶] و ۴۵-۴۳ سوره قمر[۱۷] نیز در همین زمینه سخن میگویند خداوند متعال طی این آیات علاوه بر بیان شکلگیری نبرد، دلایل و چگونگی پیروزی مسلمانان، تقسیم غنایم و برخورد با اسیران، از اراده قطعی خود برای زمینهسازی اعتلای حق و در هم کوبیدن باطل سخن میگوید و این حقیقت را یادآوری میکند که برخی از مسلمانان، از نبرد با دشمن خشنود نبودند و چشم طمع به ثروت قریش دوخته بودند». بدر از اعلام مصرح قرآن است و «امروزه بدر در تقسیمات اداری عربستان سعودی در جنوب غرب مدینه شهری است دارای امارت وروستاهای متعدد تابع آنکه جزئی از منطقه امارت مدینه منوره به شمار میآید و ساکنان آن عموماً از بنیسالم و بنیحرب هستند جاده آسفالته اصلی مدینه – مکه از بدر میگذرد و تا سالهای اخیر تنها محل تقاطع جاده آسفالته مدینه و مکه به بندر مهم ینبع بود»[۱۸].[۱۹]
بدر
شهرتش فراتر از چیزی است که به تعریف در آید و آن آبی است مشهور بین مکه و مدینه (در هشت بردی مدینه) از آبهای بنی غفار[۲۰] در پایین دست «وادی الصفراء»، که بین آن و «الجار» و ساحل دریا یک شب راه است.[۲۱] در وجه تسمیه آن به این نام گفته شده که بدر منسوب است به بدر بن یخلد بن نضر بن کنانه و به نقلی مردی بدر نام از بنی ضمره که با سکونتش در این موضع نام او بر نام این منطقه غلبه یافته است. برخی نیز آن را به بدر بن قریش منسوب کردهاند.[۲۲] در کتب سیره، از این منطقه - خصوص در باب نبرد سرنوشت بدر در هفدهم رمضان سال دوم هجری - بسیار نام برده شده است. بدر دو چشمه جاری دارد.[۲۳] جریان این چشمهها به مرور، باعث شکل گرفتن روستایی بر سر آن شد. این روستا که بر سر راه کاروانهایی که از سوی شام و مصر به سواحل شرقی دریای سرخ میآمدند، قرار داشت، با گسترش اسلام در آن مناطق، جایگاهی برای استراحت و توقف حجاج بیت الله الحرام گردید. در حال حاضر، بدر شهری است در پایین دست وادی الصفراء در ۱۵۵ کیلومتری مدینه و ۳۱۰ کیلومتری مکه و حدود ۴۵ کیلومتری سیف البحر و «الجار» ناحیه بندری آن شمرده میشود. با از بین رفتن الجار، شهر الرایس (در نزدیک موضع الجار) جایگزین این بندر گردید و امروزه تأمین کننده ماهی ساکنان بدر است.[۲۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.
- ↑ سید علی اکبر قریشی، قاموس قرآن، ج۱-۲، ص۱۷۰.
- ↑ انوار درخشان، ج۳، ص۱۸۲.
- ↑ شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۲۲۷.
- ↑ شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۴۵۲.
- ↑ ر.ک: سیره ابن هشام، ج۲، ص۲۵۷.
- ↑ جان بی. ناسی، تاریخ جامع ادیان، مترجم: علیاصغر حکمت.
- ↑ تفسیر روشن، ج۵، ص۱.
- ↑ عبدالرحیم خطیب، صهرین، ص۱۶۵.
- ↑ صدر بلانی، پیمبر در صحنه کارزار بدر.
- ↑ طبقات الکبری، ج۲، ص۱۳.
- ↑ نور فصلنامه علمی و تحقیقی قرآن، شماره ۱۰ و ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۸۱، ص۱۸۱.
- ↑ ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ * زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ * زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ﴾«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است * به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم میدیدند (و میهراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پشتیبانی میکند؛ بیگمان در این امر پندی برای اهل بینش است * دوستداری خواستنیها از زنان و فرزندان و داراییهای فراوان انباشته از زر و سیم و اسبهای نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیکتر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۲-۱۴.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ * بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِي * وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴾ «و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید * (یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟ * چرا؛ (بیگمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند * و خداوند آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دلهاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳-۱۲۶.
- ↑ ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلً * أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا﴾ «آیا به (حال و روز) کسانی ننگریستهای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دستهای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت * هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در مییابد و اگر نیکییی به ایشان رسد میگویند این از سوی خداوند است و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند» سوره نساء، آیه ۷۷-۷۸.
- ↑ ﴿هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ﴾ «اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند» سوره حج، آیه ۱۹.
- ↑ ﴿أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ * أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ * سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ﴾«آیا کافران شما (مردم مکّه) بهتر از آنانند یا شما را در کتابها (ی آسمانی) امان نامهای است؟ * بلکه میگویند: ما گروهی پیروزیم! * زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند» سوره قمر، آیه ۴۳-۴۵.
- ↑ محبوبه خسروی، جغرافیای نزول قرآن.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۰.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱.
- ↑ «بکری» بدر را آبی در ۲۸ فرسخی مدینه و در مسیر مکه معرفی کرده و آورده که بین آن تا بندر الجار، ۱۶ میل راه بوده است. (بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱)
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۵۷. برخی نیز بدر را چاهی دانستند که مردی از بنی غفار به نام بدر حفر کرد و از این رو بدر نام گرفت. حاشیه السیرة النبویه ابن هشام، ج۱، ص۶۰۶.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۳۱.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۴۱.