پدر امام علی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '==پرسش‌های وابسته== {{پرسمان ' به '{{پرسمان ')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[امام علی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امام علی]]
| موضوع اصلی = [[امام علی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امام علی]]
| موضوع فرعی       =وابسته به [[امام علی (پرسش)|پرسمان امام علی]]
| موضوع فرعی =وابسته به [[امام علی (پرسش)|پرسمان امام علی]]


| تصویر             = 110051.jpg
| تصویر = 110051.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امام علی (نمایه)|کلیاتی از امام علی]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از امام علی (نمایه)|کلیاتی از امام علی]]
| مدخل اصلی = [[امام علی]]
| مدخل اصلی         = [[امام علی]]
| موضوعات وابسته =  
| موضوعات وابسته   =
| پاسخ‌دهندگان = ۲ پاسخ
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان       = ۲ پاسخ


}}
}}
'''پدر امام علی کیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امام علی (پرسش)|امام علی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امام علی]]''' مراجعه شود.
'''پدر امام علی کیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امام علی (پرسش)|امام علی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امام علی]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== عبارت‌های دیگری از این پرسش ==


==پاسخ به این پرسش==
== پاسخ به این پرسش ==
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری]]]]
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]{{ع}}»'' در این باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]] {{ع}}»'' در این باره گفته است:
::::::«[[عبد مناف بن عبد المطلب]]، مشهور به [[ابوطالب]]، یکی از ده [[فرزند]] [[عبدالمطلب]] است. [[عبد المطلب]]، چهره برجسته [[قریش]] است. او در میان [[قریش]] از جایگاهی والا و منزلتی عظیم برخوردار بود. [[ابوطالب]]، پس از [[پدر]]، این [[جایگاه]] والا و مکانت ارجمند [[اجتماعی]] را از آنِ خود ساخت. [[خانواده]] [[ابوطالب]]، نخستین خانواده‌ای است که در آن، هردو زوج، [[هاشمی]] هستند. [[ابوطالب]]، [[سرپرستی]] [[پیامبر]] {{صل}} را- که در خردسالی [[پدر]] و [[مادر]] و سپس جدش را از دست داده بود-، برعهده گرفت و چون [[امین]] [[قریش]] به [[رسالت]] [[مبعوث]] گشت، [[ابوطالب]] با تمام [[توان]] از آن بزرگوار، [[حمایت]] کرد و در این راه دشوار از هیچ کوششی دریغ نورزید. [[ابوطالب]] به [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}}، باوری [[استوار]] داشت و این [[باور]] را در اشعارش نشان می‌داد. [[جایگاه]] بلند [[اجتماعی]] [[ابوطالب]] در میان [[قریش]] و [[مردم]] [[مکه]]، و [[حمایت]] بی‌دریغ او از [[پیامبر خدا]] {{صل}}، مانع اصلی [[آزار]] رساندن [[قریش]] به آن بزرگوار بود. در محاصره شعب [[ابوطالب]]، آن بزرگوار، همراه [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] بود و دشواری‌های محاصره [[اقتصادی]] را در [[کهن‌سالی]] به [[جان]] خرید و از [[حمایت]] [[پیامبر خدا]] تن نزد. [[ابوطالب]]، حقی بس بزرگ بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] در آن روزگار [[غربت]] [[دین]] دارد. آن‌ بزرگوار، پس از [[خروج]] از شِعب [[ابوطالب]]، [[زندگی]] را بدرود گفت. با [[مرگ]] او و [[خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خدا]] {{صل}}، دو تن از حامیان [[استوار]]، [[صدیق]] و فداکارش را از دست داد و پس از آن، [[شکنجه]] و [[آزار]] [[مؤمنان]] به دست [[قریش]]، فزونی یافت.
 
:::::*[[کمال الدین‌]]- به [[نقل]] از [[اصبغ بن نباته]]-: شنیدم امیرمؤمنان- که درودهای [[خداوند]] بر او باد- می‌فرماید: "به [[خدا]] [[سوگند]]، نه پدرم و نه جدم [[عبد المطلب]]، و نه هاشم و نه عبدمناف، هرگز بتی را نپرستیدند". به ایشان گفته شد: پس چه می‌پرستیدند؟ فرمود: "به سوی [[کعبه]] و بر [[دین]] [[ابراهیم]]، [[نماز]] می‌گزاردند و چنگ‌زننده به آن بودند"<ref>کمال الدین عن الأصبغ بن نباتة: {{متن حدیث|سَمِعتُ أمیرَ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یقولُ: وَاللهِ ما عَبَدَ أبی ولا جَدی عَبدُ المُطلِبِ ولا هاشِمٌ ولا عَبدُ مَنافٍ صَنَماً قَط! قیلَ لَهُ: فَما کانوا یعبُدونَ؟ قالَ: کانوا یصَلونَ إلَی البَیتِ عَلی‌ دینِ إبراهیمَ {{ع}}، مُتَمَسکینَ بِهِ}} (کمال الدین، ص ۱۷۴، ح ۳۲).</ref>.
«[[عبد مناف بن عبد المطلب]]، مشهور به [[ابوطالب]]، یکی از ده [[فرزند]] [[عبدالمطلب]] است. [[عبد المطلب]]، چهره برجسته [[قریش]] است. او در میان [[قریش]] از جایگاهی والا و منزلتی عظیم برخوردار بود. [[ابوطالب]]، پس از [[پدر]]، این [[جایگاه]] والا و مکانت ارجمند [[اجتماعی]] را از آنِ خود ساخت. [[خانواده]] [[ابوطالب]]، نخستین خانواده‌ای است که در آن، هردو زوج، [[هاشمی]] هستند. [[ابوطالب]]، [[سرپرستی]] [[پیامبر]] {{صل}} را- که در خردسالی [[پدر]] و [[مادر]] و سپس جدش را از دست داده بود- برعهده گرفت و چون [[امین]] [[قریش]] به [[رسالت]] [[مبعوث]] گشت، [[ابوطالب]] با تمام [[توان]] از آن بزرگوار، [[حمایت]] کرد و در این راه دشوار از هیچ کوششی دریغ نورزید. [[ابوطالب]] به [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] {{صل}}، باوری [[استوار]] داشت و این [[باور]] را در اشعارش نشان می‌داد. [[جایگاه]] بلند [[اجتماعی]] [[ابوطالب]] در میان [[قریش]] و [[مردم]] [[مکه]]، و [[حمایت]] بی‌دریغ او از [[پیامبر خدا]] {{صل}}، مانع اصلی [[آزار]] رساندن [[قریش]] به آن بزرگوار بود. در محاصره شعب [[ابوطالب]]، آن بزرگوار، همراه [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] بود و دشواری‌های محاصره [[اقتصادی]] را در [[کهن‌سالی]] به [[جان]] خرید و از [[حمایت]] [[پیامبر خدا]] تن نزد. [[ابوطالب]]، حقی بس بزرگ بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] در آن روزگار [[غربت]] [[دین]] دارد. آن‌ بزرگوار، پس از [[خروج]] از شِعب [[ابوطالب]]، [[زندگی]] را بدرود گفت. با [[مرگ]] او و [[خدیجه]] {{س}}، [[پیامبر خدا]] {{صل}}، دو تن از حامیان [[استوار]]، [[صدیق]] و فداکارش را از دست داد و پس از آن، [[شکنجه]] و [[آزار]] [[مؤمنان]] به دست [[قریش]]، فزونی یافت.
:::::*الکافی‌- به [[نقل]] از [[اسحاق بن جعفر]]-: به ایشان ([[امام صادق]] {{ع}}) گفته شد: آنان ادعا می‌کنند که [[ابوطالب]]، [[کافر]] بود. فرمود: "[[دروغ]] می‌گویند. چگونه [[کافر]] باشد و حال آن که می‌گوید: آیا نمی‌دانید که ما [[محمد]] را [[پیامبری]] یافتیم‌ همچون [[موسی]] که [نامش‌] در اولین کتاب، نگاشته شده است"؟!
* [[کمال الدین‌]]- به [[نقل]] از [[اصبغ بن نباته]]-: شنیدم امیرمؤمنان- که درودهای [[خداوند]] بر او باد- می‌فرماید: "به [[خدا]] [[سوگند]]، نه پدرم و نه جدم [[عبد المطلب]]، و نه هاشم و نه عبدمناف، هرگز بتی را نپرستیدند". به ایشان گفته شد: پس چه می‌پرستیدند؟ فرمود: "به سوی [[کعبه]] و بر [[دین]] [[ابراهیم]]، [[نماز]] می‌گزاردند و چنگ‌زننده به آن بودند"<ref>کمال الدین عن الأصبغ بن نباتة: {{متن حدیث|سَمِعتُ أمیرَ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یقولُ: وَاللهِ ما عَبَدَ أبی ولا جَدی عَبدُ المُطلِبِ ولا هاشِمٌ ولا عَبدُ مَنافٍ صَنَماً قَط! قیلَ لَهُ: فَما کانوا یعبُدونَ؟ قالَ: کانوا یصَلونَ إلَی البَیتِ عَلی‌ دینِ إبراهیمَ {{ع}}، مُتَمَسکینَ بِهِ}} (کمال الدین، ص ۱۷۴، ح ۳۲).</ref>.
::::::و در [[حدیثی]] دیگر آمده که فرمود: "چگونه [[ابوطالب]]ْ [[کافر]] باشد و حال آن که می‌گوید: بی‌گمان دانستند که [[فرزند]] ما [[دروغگو]] نیست‌. نزد ما و توجهی به گفته‌های یاوه نمی‌شود. روسپیدی که با روی او از ابر سپید، [[باران]] می‌طلبند، [[فریادرس]] [[یتیمان]]، نگاهدار بیوگان"؟!<ref>الکافی عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق {{ع}}: {{متن حدیث|قیلَ لَهُ: إِنهُم یزعُمونَ أن أبا طالِبٍ کانَ کافِراً؟ فَقالَ: کذَبوا، کیفَ یکونُ کافِراً وهُوَ یقولُ: أ لَم تَعلَموا أنا وَجَدنا مُحَمداً *** نَبِیاً کموسی‌ خُط فی أولِ الکتبِ}}؛ وفی حَدیثٍ آخَرَ:{{متن حدیث| کیفَ یکونُ أبو طالِبٍ کافِراً وهُوَ یقولُ: لَقَد عَلِموا أن ابنَنا لا مُکذبٌ‌ *** لَدَینا ولا یعبَأُ بِقِیلِ الأَباطِلِ‌ / وأبیضُ یستَسقَی الغَمامُ بِوَجهِهِ‌ *** ثِمالُ الیتامی‌ عِصمَةٌ لِلأَرامِل}}‌ (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۸، ح ۲۹).</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۲۲.</ref>.
* الکافی‌- به [[نقل]] از [[اسحاق بن جعفر]]-: به ایشان ([[امام صادق]] {{ع}}) گفته شد: آنان ادعا می‌کنند که [[ابوطالب]]، [[کافر]] بود. فرمود: "[[دروغ]] می‌گویند. چگونه [[کافر]] باشد و حال آن که می‌گوید: آیا نمی‌دانید که ما [[محمد]] را [[پیامبری]] یافتیم‌ همچون [[موسی]] که [نامش‌] در اولین کتاب، نگاشته شده است"؟!
==پاسخ‌های دیگر==
و در [[حدیثی]] دیگر آمده که فرمود: "چگونه [[ابوطالب]]ْ [[کافر]] باشد و حال آن که می‌گوید: بی‌گمان دانستند که [[فرزند]] ما [[دروغگو]] نیست‌. نزد ما و توجهی به گفته‌های یاوه نمی‌شود. روسپیدی که با روی او از ابر سپید، [[باران]] می‌طلبند، [[فریادرس]] [[یتیمان]]، نگاهدار بیوگان"؟!<ref>الکافی عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق {{ع}}: {{متن حدیث|قیلَ لَهُ: إِنهُم یزعُمونَ أن أبا طالِبٍ کانَ کافِراً؟ فَقالَ: کذَبوا، کیفَ یکونُ کافِراً وهُوَ یقولُ: أ لَم تَعلَموا أنا وَجَدنا مُحَمداً *** نَبِیاً کموسی‌ خُط فی أولِ الکتبِ}}؛ وفی حَدیثٍ آخَرَ:{{متن حدیث| کیفَ یکونُ أبو طالِبٍ کافِراً وهُوَ یقولُ: لَقَد عَلِموا أن ابنَنا لا مُکذبٌ‌ *** لَدَینا ولا یعبَأُ بِقِیلِ الأَباطِلِ‌ / وأبیضُ یستَسقَی الغَمامُ بِوَجهِهِ‌ *** ثِمالُ الیتامی‌ عِصمَةٌ لِلأَرامِل}}‌ (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۸، ح ۲۹).</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۲۲.</ref>.
{{یادآوری پاسخ}}
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛}}
 
[[پرونده:11282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[جواد محدثی]]]]
[[پرونده:11282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[جواد محدثی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پس از فوت [[عبدالمطلب]]، حامی و [[سرپرست]] برادرزاده‌اش [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} شد و در سفرهای تجاری او را با خود همراه می‌برد و از وی مواظبت کامل می‌کرد، چون هم [[مقام]] والای برادرزاده را می‌دانست، هم از [[دشمنی]] [[دشمنان]] نسبت به آن [[حضرت]] باخبر بود. وقتی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به [[نبوت]] [[مبعوث]] شد، [[حمایت]] [[ابوطالب]] یکی از قوی‌ترین پشتوانه‌های وی بود و همۀ [[توان]] او در راه [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} و [[دین]] او صرف شد، هرچند [[صلاح]] نمی‌دید گرایش خود را به [[اسلام]]، علنی و اظهار کند، ولی در [[باطن]] به [[اسلام]] [[ایمان]] آورده بود و این از اشعار،<ref>اشعار او در «دیوان ابی طالب بن عبد المطلب» ، تحقیق شیخ محمّد حسن آل یاسین گرد آمده و چاپ شده است</ref> عملکرد، مواضع و [[زندگی]] او [[آشکار]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}}، سال از دست دادن او را به عنوان فقدان قوی‌ترین  [[پشتیبان]]، سال [[حزن]] و [[اندوه]] نامید و پس از آن نتوانست در [[مکّه]] بماند و مقدّمات [[هجرت]] به [[مدینه]] را فراهم آورد. [[علامه امینی]] در [[الغدیر]]،<ref>الغدیر، ج ۷ ص ۳۳۰</ref> [[ایمان]] [[ابوطالب]] را مسلم می‌داند و می‌نویسد: مغرضان چون نتوانستند دربارۀ فرزندش [[امام علی|علی]]{{ع}} نقطۀ [[ضعف]] و عیبی بیابند، به [[پدر]] او پرداختند و از طریق تشکیک در [[ایمان]] او خواستند [[امام علی|علی]]{{ع}} را بیالایند، در حالی که [[روحیات]] و [[باطن]] هرکس را از سخنان و [[سیره]] و زندگیش و نیز آنچه [[نزدیکان]] و بستگانش دربارۀ او می‌گویند بهتر می‌توان [[شناخت]]. آنگاه به [[نقل]] انبوهی از اشعار و کلمات [[ابوطالب]] و سخن دیگران دربارۀ وی و احادیثی که دربارۀ اوست می‌پردازد تا چهرۀ [[نورانی]] سیّد ابطح و بزرگ [[قریش]] را بنمایاند و به برشمردن تألیفاتی می‌پردازد که دربارۀ اثبات [[ایمان]] او نگاشته شده است و به [[نقل]] سخنانی از بزرگان [[دین]] اشاره می‌کند که "[[ایمان]] [[ابوطالب]]" را از مسلّمات [[اعتقادی]] [[شیعه]] و [[اهل بیت]] دانسته‌اند.<ref>الغدیر، ج ۷ ص ۳۸۴</ref> [[امام باقر]]{{ع}} فرموده است: {{عربی|مات أبو طالب بن عبد المطّلب مسلما مؤمنا...}}<ref>«[[ابوطالب]] مسلمان و باایمان از دنیا رفت.» الغدیر، ج ۷ ص ۳۹۰</ref>. از آنجا که مغرضان با ایجاد [[شک]] در [[ایمان]] وی یا در نسبت [[کفر]] دادن به او، قصد [[سست]] کردن پایه‌های اوّلیۀ [[اسلام]] یا ایجاد وهن و [[عیب]] دربارۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} داشته‌اند، [[عالمان دین]] به [[دفاع]] از کیان [[مذهب]] و اثبات [[پاک]] و [[مؤمن]] بودن دودمان و اجداد [[امام علی|علی]]{{ع}} پرداخته و در این موضوع، کتاب‌هایی تألیف کرده‌اند. در مقدمۀ کتاب "[[ایمان]] ابی طالب"<ref>از مجموعه آثار شیخ مفید، چاپ کنگرۀ هزارۀ شیخ مفید)</ref> نام ۳۷ کتاب از کهن‌ترین زمان‌ها تا عصر حاضر آورده شده که به این موضوع پرداخته است و همۀ اینها نوعی [[دفاع]] از ساحت [[امیر]] [[ولایت]]، [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


«پس از فوت [[عبدالمطلب]]، حامی و [[سرپرست]] برادرزاده‌اش [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]] {{صل}} شد و در سفرهای تجاری او را با خود همراه می‌برد و از وی مواظبت کامل می‌کرد، چون هم [[مقام]] والای برادرزاده را می‌دانست، هم از [[دشمنی]] [[دشمنان]] نسبت به آن [[حضرت]] باخبر بود. وقتی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} به [[نبوت]] [[مبعوث]] شد، [[حمایت]] [[ابوطالب]] یکی از قوی‌ترین پشتوانه‌های وی بود و همۀ [[توان]] او در راه [[پیامبر خاتم|محمد]] {{صل}} و [[دین]] او صرف شد، هرچند [[صلاح]] نمی‌دید گرایش خود را به [[اسلام]]، علنی و اظهار کند، ولی در [[باطن]] به [[اسلام]] [[ایمان]] آورده بود و این از اشعار،<ref>اشعار او در «دیوان ابی طالب بن عبد المطلب» ، تحقیق شیخ محمّد حسن آل یاسین گرد آمده و چاپ شده است</ref> عملکرد، مواضع و [[زندگی]] او آشکار است. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}}، سال از دست دادن او را به عنوان فقدان قوی‌ترین  [[پشتیبان]]، سال [[حزن]] و [[اندوه]] نامید و پس از آن نتوانست در [[مکّه]] بماند و مقدّمات [[هجرت]] به [[مدینه]] را فراهم آورد. [[علامه امینی]] در [[الغدیر]]،<ref>الغدیر، ج ۷ ص ۳۳۰</ref> [[ایمان]] [[ابوطالب]] را مسلم می‌داند و می‌نویسد: مغرضان چون نتوانستند دربارۀ فرزندش [[امام علی|علی]] {{ع}} نقطۀ [[ضعف]] و عیبی بیابند، به [[پدر]] او پرداختند و از طریق تشکیک در [[ایمان]] او خواستند [[امام علی|علی]] {{ع}} را بیالایند، در حالی که [[روحیات]] و [[باطن]] هرکس را از سخنان و [[سیره]] و زندگیش و نیز آنچه [[نزدیکان]] و بستگانش دربارۀ او می‌گویند بهتر می‌توان [[شناخت]]. آنگاه به [[نقل]] انبوهی از اشعار و کلمات [[ابوطالب]] و سخن دیگران دربارۀ وی و احادیثی که دربارۀ اوست می‌پردازد تا چهرۀ [[نورانی]] سیّد ابطح و بزرگ [[قریش]] را بنمایاند و به برشمردن تألیفاتی می‌پردازد که دربارۀ اثبات [[ایمان]] او نگاشته شده است و به [[نقل]] سخنانی از بزرگان [[دین]] اشاره می‌کند که "[[ایمان]] [[ابوطالب]]" را از مسلّمات [[اعتقادی]] [[شیعه]] و [[اهل بیت]] دانسته‌اند.<ref>الغدیر، ج ۷ ص ۳۸۴</ref> [[امام باقر]] {{ع}} فرموده است: {{عربی|مات أبو طالب بن عبد المطّلب مسلما مؤمنا...}}<ref>«[[ابوطالب]] مسلمان و باایمان از دنیا رفت.» الغدیر، ج ۷ ص ۳۹۰</ref>. از آنجا که مغرضان با ایجاد [[شک]] در [[ایمان]] وی یا در نسبت [[کفر]] دادن به او، قصد [[سست]] کردن پایه‌های اوّلیۀ [[اسلام]] یا ایجاد وهن و [[عیب]] دربارۀ [[امام علی|حضرت امیر]] {{ع}} داشته‌اند، [[عالمان دین]] به [[دفاع]] از کیان [[مذهب]] و اثبات [[پاک]] و [[مؤمن]] بودن دودمان و اجداد [[امام علی|علی]] {{ع}} پرداخته و در این موضوع، کتاب‌هایی تألیف کرده‌اند. در مقدمۀ کتاب "[[ایمان]] ابی طالب"<ref>از مجموعه آثار شیخ مفید، چاپ کنگرۀ هزارۀ شیخ مفید)</ref> نام ۳۷ کتاب از کهن‌ترین زمان‌ها تا عصر حاضر آورده شده که به این موضوع پرداخته است و همۀ اینها نوعی [[دفاع]] از ساحت [[امیر]] [[ولایت]]، [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} است»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۸.</ref>.
}}
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان معرفت امام علی}}
{{پرسمان معرفت امام علی}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹

پدر امام علی کیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امام علی
مدخل اصلیامام علی

پدر امام علی کیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امام علی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امام علی مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ به این پرسش

محمدی ری‌شهری

آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری در کتاب «گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (ع)» در این باره گفته است:

«عبد مناف بن عبد المطلب، مشهور به ابوطالب، یکی از ده فرزند عبدالمطلب است. عبد المطلب، چهره برجسته قریش است. او در میان قریش از جایگاهی والا و منزلتی عظیم برخوردار بود. ابوطالب، پس از پدر، این جایگاه والا و مکانت ارجمند اجتماعی را از آنِ خود ساخت. خانواده ابوطالب، نخستین خانواده‌ای است که در آن، هردو زوج، هاشمی هستند. ابوطالب، سرپرستی پیامبر (ص) را- که در خردسالی پدر و مادر و سپس جدش را از دست داده بود- برعهده گرفت و چون امین قریش به رسالت مبعوث گشت، ابوطالب با تمام توان از آن بزرگوار، حمایت کرد و در این راه دشوار از هیچ کوششی دریغ نورزید. ابوطالب به رسالت پیامبر خدا (ص)، باوری استوار داشت و این باور را در اشعارش نشان می‌داد. جایگاه بلند اجتماعی ابوطالب در میان قریش و مردم مکه، و حمایت بی‌دریغ او از پیامبر خدا (ص)، مانع اصلی آزار رساندن قریش به آن بزرگوار بود. در محاصره شعب ابوطالب، آن بزرگوار، همراه پیامبر (ص) و مؤمنان بود و دشواری‌های محاصره اقتصادی را در کهن‌سالی به جان خرید و از حمایت پیامبر خدا تن نزد. ابوطالب، حقی بس بزرگ بر اسلام و مسلمانان در آن روزگار غربت دین دارد. آن‌ بزرگوار، پس از خروج از شِعب ابوطالب، زندگی را بدرود گفت. با مرگ او و خدیجه (س)، پیامبر خدا (ص)، دو تن از حامیان استوار، صدیق و فداکارش را از دست داد و پس از آن، شکنجه و آزار مؤمنان به دست قریش، فزونی یافت.

و در حدیثی دیگر آمده که فرمود: "چگونه ابوطالبْ کافر باشد و حال آن که می‌گوید: بی‌گمان دانستند که فرزند ما دروغگو نیست‌. نزد ما و توجهی به گفته‌های یاوه نمی‌شود. روسپیدی که با روی او از ابر سپید، باران می‌طلبند، فریادرس یتیمان، نگاهدار بیوگان"؟![۲][۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
جواد محدثی

حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی، در کتاب «فرهنگ غدیر» در این‌باره گفته است:

«پس از فوت عبدالمطلب، حامی و سرپرست برادرزاده‌اش حضرت محمّد (ص) شد و در سفرهای تجاری او را با خود همراه می‌برد و از وی مواظبت کامل می‌کرد، چون هم مقام والای برادرزاده را می‌دانست، هم از دشمنی دشمنان نسبت به آن حضرت باخبر بود. وقتی رسول خدا (ص) به نبوت مبعوث شد، حمایت ابوطالب یکی از قوی‌ترین پشتوانه‌های وی بود و همۀ توان او در راه محمد (ص) و دین او صرف شد، هرچند صلاح نمی‌دید گرایش خود را به اسلام، علنی و اظهار کند، ولی در باطن به اسلام ایمان آورده بود و این از اشعار،[۴] عملکرد، مواضع و زندگی او آشکار است. پیامبر خدا (ص)، سال از دست دادن او را به عنوان فقدان قوی‌ترین پشتیبان، سال حزن و اندوه نامید و پس از آن نتوانست در مکّه بماند و مقدّمات هجرت به مدینه را فراهم آورد. علامه امینی در الغدیر،[۵] ایمان ابوطالب را مسلم می‌داند و می‌نویسد: مغرضان چون نتوانستند دربارۀ فرزندش علی (ع) نقطۀ ضعف و عیبی بیابند، به پدر او پرداختند و از طریق تشکیک در ایمان او خواستند علی (ع) را بیالایند، در حالی که روحیات و باطن هرکس را از سخنان و سیره و زندگیش و نیز آنچه نزدیکان و بستگانش دربارۀ او می‌گویند بهتر می‌توان شناخت. آنگاه به نقل انبوهی از اشعار و کلمات ابوطالب و سخن دیگران دربارۀ وی و احادیثی که دربارۀ اوست می‌پردازد تا چهرۀ نورانی سیّد ابطح و بزرگ قریش را بنمایاند و به برشمردن تألیفاتی می‌پردازد که دربارۀ اثبات ایمان او نگاشته شده است و به نقل سخنانی از بزرگان دین اشاره می‌کند که "ایمان ابوطالب" را از مسلّمات اعتقادی شیعه و اهل بیت دانسته‌اند.[۶] امام باقر (ع) فرموده است: مات أبو طالب بن عبد المطّلب مسلما مؤمنا...[۷]. از آنجا که مغرضان با ایجاد شک در ایمان وی یا در نسبت کفر دادن به او، قصد سست کردن پایه‌های اوّلیۀ اسلام یا ایجاد وهن و عیب دربارۀ حضرت امیر (ع) داشته‌اند، عالمان دین به دفاع از کیان مذهب و اثبات پاک و مؤمن بودن دودمان و اجداد علی (ع) پرداخته و در این موضوع، کتاب‌هایی تألیف کرده‌اند. در مقدمۀ کتاب "ایمان ابی طالب"[۸] نام ۳۷ کتاب از کهن‌ترین زمان‌ها تا عصر حاضر آورده شده که به این موضوع پرداخته است و همۀ اینها نوعی دفاع از ساحت امیر ولایت، علی بن ابی طالب (ع) است»[۹]. }}

پرسش‌های وابسته

  1. امام علی در چه زمان و مکانی متولد شد؟ (پرسش)
  2. نسب امام علی چیست؟ (پرسش)
  3. پدر امام علی کیست؟ (پرسش)
  4. مادر امام علی کیست؟ (پرسش)
  5. نام‌های امام علی چیستند؟ (پرسش)
  6. کنیه‌های امام علی چیستند؟ (پرسش)
  7. القاب امام علی چیستند؟ (پرسش)
  8. ویژگی‌های جسمانی امام علی چه بود؟ (پرسش)
  9. امام علی در چه وضعیتی پرورش یافت؟ (پرسش)
  10. همسران امام علی چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  11. نام فرزندان امام علی چیست؟ (پرسش)
  12. امام علی چگونه پیامبر را در تبلیغ یاری می‌کرد؟ (پرسش)
  13. امام علی بت‌های کعبه را چگونه شکست؟ (پرسش)
  14. ماجرای خوابیدن امام علی در بستر پیامبر چه بود؟ (پرسش)
  15. نقش امام علی در جنگ بدر چه بود؟ (پرسش)
  16. نقش امام علی در جنگ احد چه بود؟ (پرسش)
  17. نقش امام علی در جنگ بنی نضیر چه بود؟ (پرسش)
  18. نقش امام علی در جنگ بنی قریظه چه بود؟ (پرسش)
  19. نقش امام علی در جنگ خندق چه بود؟ (پرسش)
  20. نقش امام علی در صلح حدیبیه چه بود؟ (پرسش)
  21. نقش امام علی در جنگ خیبر چه بود؟ (پرسش)
  22. نقش امام علی در فتح مکه چه بود؟ (پرسش)
  23. نقش امام علی در جنگ حنین چه بود؟ (پرسش)
  24. مأموریت‌های مهم امام علی چه بود؟ (پرسش)
  25. نقش امام علی در جنگ تبوک چه بود؟ (پرسش)
  26. دعای پیامبر در حق امام علی چه بود؟ (پرسش)
  27. چه کسانی در روزهای پایانی عمر پیامبر خاتم حضور داشتند؟ (پرسش)

پانویس

  1. کمال الدین عن الأصبغ بن نباتة: «سَمِعتُ أمیرَ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یقولُ: وَاللهِ ما عَبَدَ أبی ولا جَدی عَبدُ المُطلِبِ ولا هاشِمٌ ولا عَبدُ مَنافٍ صَنَماً قَط! قیلَ لَهُ: فَما کانوا یعبُدونَ؟ قالَ: کانوا یصَلونَ إلَی البَیتِ عَلی‌ دینِ إبراهیمَ (ع)، مُتَمَسکینَ بِهِ» (کمال الدین، ص ۱۷۴، ح ۳۲).
  2. الکافی عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق (ع): «قیلَ لَهُ: إِنهُم یزعُمونَ أن أبا طالِبٍ کانَ کافِراً؟ فَقالَ: کذَبوا، کیفَ یکونُ کافِراً وهُوَ یقولُ: أ لَم تَعلَموا أنا وَجَدنا مُحَمداً *** نَبِیاً کموسی‌ خُط فی أولِ الکتبِ»؛ وفی حَدیثٍ آخَرَ:« کیفَ یکونُ أبو طالِبٍ کافِراً وهُوَ یقولُ: لَقَد عَلِموا أن ابنَنا لا مُکذبٌ‌ *** لَدَینا ولا یعبَأُ بِقِیلِ الأَباطِلِ‌ / وأبیضُ یستَسقَی الغَمامُ بِوَجهِهِ‌ *** ثِمالُ الیتامی‌ عِصمَةٌ لِلأَرامِل»‌ (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۸، ح ۲۹).
  3. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۲۲.
  4. اشعار او در «دیوان ابی طالب بن عبد المطلب» ، تحقیق شیخ محمّد حسن آل یاسین گرد آمده و چاپ شده است
  5. الغدیر، ج ۷ ص ۳۳۰
  6. الغدیر، ج ۷ ص ۳۸۴
  7. «ابوطالب مسلمان و باایمان از دنیا رفت.» الغدیر، ج ۷ ص ۳۹۰
  8. از مجموعه آثار شیخ مفید، چاپ کنگرۀ هزارۀ شیخ مفید)
  9. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۸.