حدیث باب حطه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{نبوت}}
| موضوع مرتبط = حدیث باب حطه
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = حدیث باب حطه
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[حدیث باب حطه]]''' است. "'''[[حدیث باب حطه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[حدیث باب حطه در حدیث]] - [[حدیث باب حطه در کلام اسلامی]] - [[حدیث باب حطه از دیدگاه اهل سنت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حدیث باب حطه در حدیث]] | [[حدیث باب حطه در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حدیث باب حطه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
یکی از احادیثی که بر [[وجوب]] [[پیروی از اهل‌بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌کند، [[حدیث]] “باب حطّه” است. ضمن دو گفتار به [[تبیین]] و بررسی این مطلب می‌پردازیم:
یکی از احادیثی که بر [[وجوب]] پیروی از [[اهل‌بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} دلالت می‌کند، [[حدیث]] “باب حطّه” است.


==متن و [[سند حدیث]] باب حطّه==
== مفاد و مدلول [[حدیث]] باب حطّه ==
===[[روایت]] باب حطّه در [[منابع اهل سنّت]]===
قضیه باب حطّه در بنی‌اسرائیل در دو آیه با [[اختلاف]] اندکی آمده است: سوره بقره، آیه ۵۸ و [[سوره اعراف]]، آیه ۱۶۱. در سوره بقره آیه مربوطه این است، {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>.
این حدیث در منابع اهل سنّت به دو صورت روایت شده است؛ یکی ذیل [[حدیث سفینه]] و دیگری به صورت مستقل. برخی از این نقل‌ها از این قرار است:
# [[طبرانی]] (م ۳۶۰ ه‍) در “المعجم الصغیر” از [[ابوذر غفاری]] چنین [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ وَ مَثَلُ‏ بَابِ‏ حِطَّةٍ فِي‏ بَنِي‏ إِسْرَائِيلَ}}<ref>المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref>؛ [[اهل‌بیت]] من، همانند [[کشتی نوح]] می‌باشند، که هر کس بر آن نشست، [[نجات]] یافت، و هر کس از آن روی برتافت، هلاک شد، و مانند باب حطّه در بنی اسرائیل‌اند.
# طبرانی این حدیث را از [[ابوسعید خدری]] نیز نقل کرده است: {{متن حدیث|سمعت رسول الله{{صل}} یقول انما مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيکُمْ مَثَلِ بَابِ‏ حِطَّةٍ فِي‏ بَنِي‏ إِسْرَائِيلَ‏ مَنْ‏ دَخَلَهُ‏ غُفِرَ لَهُ‏}}<ref>المعجم الصغیر، ج۲، ص۲۲.</ref>؛ از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شنیدم که فرمود: اهل‌بیت من در بین شما همانند باب حطّه در بنی اسرائیل‌اند که هر کس داخل آن شد، آمرزیده شد.
# [[حاکم نیشابوری]] (م ۰۵‌۴ ه‍) از [[حنش کنانی]] که وی از [[ابوذر]] حدیث را نقل کرده آورده است: {{متن حدیث|عن حنش الکنانی، قال: سمعت أباذر - و هو آخذ بباب الکعبه: من عرفنی فأنا من عرفنی، و من أنکرنی فأنا أبوذر: سمع النبی{{صل}} یقول: مثل [[أهل]] بیتی فیکم مثل [[سفینة نوح]] فی قومه، من رکبها نجا و من [[تخلف]] عنها [[غرق]]، و مثل باب حطة لبنی إسرائیل}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۰.</ref>؛ از ابوذر، در حالی که درب [[کعبه]] را گرفته بود و می‌گفت “هر کسی مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر کسی نمی‌شناسد بداند که من ابوذر هستم”، شنیدم که می‌گفت: از پیامبر اکرم{{صل}} شنیدم که فرمود: [[اهل بیت]] من در بین شما، همانند [[کشتی نوح]] در [[قوم]] هستند؛ هر کس بر کشتی نوح نشست، [[نجات]] یافت، و هر کس از آن تخلّف کرد، [[غرق]] شد، و مانند باب حطّه برای [[بنی‌اسرائیل]] می‌باشند.
[[ابوذر]] برای این که اهمیت این [[حدیث]] را بیان کند دو کار کرده است: اوّل این که درب [[خانه خدا]] را گرفته است و دیگر این که بیان می‌دارد که من ابوذر هستم، یعنی همان کسی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره او فرمود: {{متن حدیث|مَا أَظَلَّتِ‏ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍّ}}<ref>اسد الغابة، ج۱، ص۴۴، ح۸۰۰؛ انساب الاشراف، ج۶، ص۱۶۸؛ الغدیر، ج۶، ص۴۱۹.</ref>؛ [[آسمان]] بر کسی سایه نیفکنده و [[زمین]] زیر پای کسی گسترده نشده، که راست‌گوتر از ابوذر باشد<ref>مقصود غیر از معصومین{{عم}} می‌باشد.</ref>.
عده‌ای دیگر از حفّاظ و [[محدثین]] معروف [[اهل]] [[سنّت]] این [[روایت]] را از [[ابوسعید خدری]] و ابوذر [[نقل]] کرده‌اند. نام برخی از آنان چنین است: گنجی [[شافعی]]<ref>کفایة الطالب، ص۳۷۸.</ref>، حموینی<ref>فرائد السمطین، ج۲، ص۲۴۲.</ref>، [[نور]] الدین [[هیثمی]]<ref>معجم الزوائد و منبع الفواید، ج۹، ص۱۶۸.</ref>، [[شمس]] الدین سخاوی [[مصری]]<ref>استجلاب ارتقاء الغرف، باب سادس (مخطوط) نقل از نفحات الأزهار، ج۴، ص۷۸.</ref>، [[سیوطی]]<ref>در «إحیاء المیت بفضائل أهل البیت» که مشتمل بر ۶۰ حدیث درباره فضایل اهل‌بیت{{عم}} است، نقل از نفحات الأزهار، ج۴، ص۸۱.</ref>، [[سمهودی]]<ref>جواهر العقدین، به نقل از نفحات الأزهار، ج۴، ص۸۴.</ref>، [[ابن حجر مکی]]<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴، باب ۱۱، فی فضائل اهل البیت النبوی. علاوه بر عالمان پیش گفته شخصیت‌های دیگری حدیث مذکور را ذکر کرده‌اند که برخی از آنان عبارتند از: متقی هندی، احمد بن الفضل مکی، عبدالحق دهلوی، محمد ابن محمد ابن سلیمان مغربی، شیخانی قادری، میرزا محمد بدخشی، ولی الله دهلوی، ولی الله لکهنوی، و حسن زمان ترکمانی (نفحات الأزهار، ج۴، ص۳۸ - ۱۲۲).</ref>.
ابن حجر مکی(م ۹۷۴ ه‍) در این باره چنین گفته است: {{متن حدیث|و جاء من طرق عدیدة یقوی بعضها بعضا: انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح من رکبها نجا... و انما مثل اهل بیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی إسرائیل من دخله غفر له و فی روایة: غفر له الذنوب}}<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴.</ref>: از طرق متعددی که بعضی باعث تقویت دیگری است دو [[روایت]] [[سفینه]] و باب حطّه [[نقل]] شده است. وی با همان سیاقی که درباره [[حدیث سفینه]] [[سخن]] می‌گوید درباره [[حدیث]] باب حطّه نیز سخن گفته است و ظاهر عبارت وی می‌رساند که این دو حدیث، “حسن” بوده و بر اساس [[کثرت]] طرق قابل اعتماد‌اند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۴۸.</ref>


===روایت باب حطّه در [[منابع شیعه]]===
در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] نکات ذیل را یادآور می‌شویم:
[[سید هاشم بحرانی]] در کتاب “غایه المرام”<ref>غایة المرام، ج۳، ص۲۲-۲۳.</ref> از چند منبع و طریق [[شیعی]] این حدیث را نقل کرده است:
# درباره “قریه” دو دیدگاه نقل شده است: أریحا و [[بیت المقدس]]. دیدگاه دوم مشهور است. مرحوم [[طبرسی]] در این باره می‌فرماید: [[مفسّران]] بر این مسأله اتّفاق نظر دارند که مراد از قریه در آیه شریفه، بیت المقدس است و مؤید آن این آیه شریفه است که می‌فرماید: “به سرزمین مقدسی که [[خداوند]] برای شما مقرر داشته است، وارد شوید” و ابن زید می‌گوید: مراد از قریه، “أریحا” است که روستایی در نزدیکی [[بیت المقدس]] است که در آن بقایای [[قوم عاد]] که عمالقه بودند و [[رئیس]] آنان عوج بن عُنُق بود، می‌باشد<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.
* [[شیخ مفید]] (م ۴۱۳ ه‍) در کتاب “أمالی” این حدیث را از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نقل می‌نماید: {{متن حدیث|عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ‏ قَدِمَ رَجُلٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.</ref> قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الَّذِي كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ أَنَا الشَّاهِدُ لَهُ وَ مِنْهُ-... وَ اللَّهِ مَا مَثَلُنَا فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ أَوْ كَبَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ}}: مردی درباره [[آیه]] ۱۷ [[سوره]] [[مبارکه]] [[هود]] از امیرالمؤمنین{{ع}} سوال کرد. آن [[حضرت]] فرمود: مراد از {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ}} [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و مراد از {{متن قرآن|الشَّاهِدِ}} در آیه من هستم... [[قسم به خدا]] [[مَثَل]] ما در این [[امت]]، مثل [[کشتی نوح]] و [[باب حطه]] [[بنی‌اسرائیل]] است<ref>الأمالی، ص۱۴۵، مجلس ۱۸، ح۵.</ref>.
# برخی گفته‌اند مراد از “الباب” در [[آیه شریفه]] همان قریه است، یعنی اگر أریحا مورد نظر است، درب همان [[شهر]] و اگر بیت المقدس مورد نظر است، درب این شهر مراد است. برخی گفته‌اند مراد یکی از درهای بیت المقدس است. “مجاهد” آن را هشتمین درب که “باب حطّه” نامیده شده می‌داند و برخی دیگر آن را “باب القُبّه” می‌دانند که [[حضرت موسی]] {{ع}} و [[بنی اسرائیل]] به سمت آن [[نماز]] می‌خواندند. به [[نقل]] [[طبرسی]]، ابوعلی جُبّائی، باب بیت المقدس را صحیح دانسته و برای آن شاهدی نیز آورده است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷. جهت اطلاع بیشتر ر. ک: مفاتیح الغیب، ج۳، ص۸۸-۸۹.</ref>.
* [[شیخ صدوق]] (م ۳۸۱ ه‍) از [[ابوسعید خدری]] چنین نقل کرده: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} صَلَاةَ الْأُولَى ثُمَّ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ الْكَرِيمِ عَلَيْنَا فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ وَ بَابُ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ فَتَمَسَّكُوا بِأَهْلِ بَيْتِي بَعْدِي وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِنْ ذُرِّيَّتِي أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>غایة المرام، ج۳، ص۲۳؛ کفایة الأثر، ص۳۴.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نخستین [[نماز]] ([[یومیه]]- [[نماز صبح]]) را با ما به [[جماعت]] به جای آورد، سپس چهره گرامی‌اش را به جانب ما کرد (روبه‌روی ما قرار گرفت) و فرمود: ای گروه [[اصحاب]] من! [[اهل‌بیت]] من در میان شما همانند [[کشتی نوح]] و [[باب حطه]] در [[بنی اسرائیل]] هستند، پس از من به اهل‌بیت من (یعنی) [[امامان]] [[رشید]] از [[اهل]] بیتم، تمسّک نمایید.
# برخی گفته‌اند مراد از “سجده” در [[آیه]]، حالت خمیدگی و [[رکوع]] است؛ زیرا در حال [[سجده]]، حرکت ممکن نیست. برخی دیگر گفته‌اند مراد، حالت [[خضوع]] و [[خشوع]] و ورود بدون [[تکبّر]] است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. خضوع امری [[باطنی]] و [[قلبی]] است، البته در ظاهر نمادی نیز می‌خواهد که همان حالت رکوع و خمیدگی بوده است (مثل این که قلبا نسبت به حضرت معصومه {{س}} اظهار خضوع و خشوع داریم، اما وقتی نزدیک به این [[حرم]] می‌رسیم، خضوعمان را با [[احترام]] و [[خم]] شدن نشان می‌دهیم). برخی دیگر گفته‌اند چون آن درب خیلی کوتاه بوده است آنان مجبور بودند خم شوند. اما این وجه نادرست دانسته شده؛ زیرا در این آیه امر به رکوع و خضوع شده است و این امر با جبری بودن، معنا ندارد.
* [[شیخ طوسی]] (م ۴۶۰ ه‍) در کتاب “امالی” این [[روایت]] را از [[ابوذر]] [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ:... إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ، وَ مَثَلِ بَابِ حِطَّةٍ مَنْ‏ دَخَلَهُ‏ نَجَا وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يَدْخُلْهُ‏ هَلَكَ‏}}<ref>الأمالی، ص۶۰، مجلس ۲، ح۵۷.</ref>؛ اهل‌بیت من در میان شما همانند کشتی نوح می‌باشند، که هر کس بر کشتی سوار شد، [[نجات]] یافت و هر کس از آن روی برگرداند، هلاک شد، و مانند باب حطّه‌اند که هر کس از آن وارد شد، نجات یافت و هر کس وارد نشد، هلاک گردید.
# گفته شده است کلمه “حِطّه” لفظی بوده که برای [[استغفار]] و [[توبه]] به‌کار می‌رفته و به معنای {{عربی|اغفر ذنوبنا}} می‌باشد<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴؛ مفاتیح الغیب، ج۳، ص۵۲۳.</ref>.
* [[فتال نیشابوری]] در کتاب “روضة الواعظین” از [[امام باقر]]{{ع}} نقل می‌کند که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}...‏ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ عَلِيّاً صِدِّيقُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ فَارُوقُهَا وَ مُحَدَّثُهَا إِنَّهُ هَارُونُهَا وَ يُوشَعُهَا وَ آصِفُهَا وَ شَمْعُونُهَا إِنَّهُ بَابُ حِطَّتِهَا وَ سَفِينَةُ نَجَاتِهَا إِنَّهُ طَالُوتُهَا وَ ذُو قَرْنَيْهَا}}<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰.</ref>؛ ای [[مردم]]! همانا [[علی]]{{ع}}، [[صدیق]]، [[فاروق]]، محدَّث، [[هارون]]، [[یوشع]]، [[آصف]] و [[شمعون]] این [[امت]] است، او باب حطّه، [[کشتی نجات]]، [[طالوت]] و [[ذوالقرنین]] این امت می‌باشد<ref>در این روایت، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با چند ویژگی معرفی شده است:
# صدیق، فاروق و محدَّث، یعنی او در [[ایمان آوردن]] به پیامبر اکرم{{صل}} نخستین فرد از مردان و [[برترین]] از [[تصدیق‌کنندگان]] بوده، و فاروق ([[میزان]] و معیار) [[حق و باطل]] بود، و نیز [[محدث]] بود، یعنی از [[الهامات]] [[غیبی]] برخوردار بود و [[فرشتگان]] با او سخن می‌گفتند.
#او [[جانشین پیامبر اکرم]]{{صل}} است، مانند [[هارون]] و [[یوشع]] که [[جانشین]] [[موسی]]{{ع}} بود و [[آصف بن برخیا]] که جانشین [[سلیمان]]{{ع}} بود، و [[شمعون]] که [[وصی]] و جانشین [[عیسی]]{{ع}} بود.
# [[پیروی]] از او مایه [[نجات]] و برخورداری از [[مغفرت الهی]] است مانند [[کشتی نوح]]{{ع}} و [[باب حطه]] در [[بنی اسرائیل]].
# [[حاکم]] و فرمانروای [[امت اسلامی]] پس از [[رسول اکرم]]{{صل}} است، مانند [[طالوت]] و [[ذوالقرنین]] که در عصر خود از [[مقام فرمانروایی]] برخوردار بودند.</ref>.
*عیاشی ذیل [[آیه]] ۵۸ [[سوره بقره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ بَابُ‏ حِطَّتِكُمْ‏}}؛ ما باب حطّه شما هستیم<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۵.</ref>؛ یعنی همان طور که [[بنی‌اسرائیل]] باید از باب حطّه عبور می‌کردند تا مورد غفران قرار گیرند، شما نیز باید از [[راه]] ما وارد شوید تا مشمول مغفرت الهی قرار گیرید.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۵۰.</ref>


==مفاد و مدلول [[حدیث]] باب حطّه==
حاصل معنا و مدلول این [[حدیث]] آن است، همان طور که [[بنی اسرائیل]] در اثر گناهانی که کرده بودند، بایستی کارهایی می‌کردند تا مشمول [[مغفرت الهی]] قرار گیرند و از آن جمله وارد شدن به باب [[بیت المقدس]] به صورت [[متواضعانه]] و طلب [[مغفرت]] از [[خداوند]] بود، [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} نیز، حال همان باب حطّه را دارند و لذا کسی که می‌خواهد از [[رحمت]] و مغفرت الهی بهره‌مند شود باید به آنها رجوع کرده و در برابر آنها [[خاضع]] و [[مطیع]] باشد. بنابراین این [[حدیث]] بر دو مطلب دلالت دارد:
قضیة باب حطّه در بنی‌اسرائیل در دو آیه با [[اختلاف]] اندکی آمده است: سوره بقره، آیه ۵۸ و [[سوره اعراف]]، آیه ۱۶۱. در سوره بقره آیه مربوطه این است، {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>.
# اولاً: لازم است در مسائلی که مربوط به [[دین]] و [[هدایت]] است به [[اهل‌بیت]] {{عم}} رجوع شود؛ زیرا بحث غفران و مغفرت مربوط به دین است؛
در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] نکات ذیل را یادآور می‌شویم:
# ثانیاً: این رجوع باید همراه با [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[تبعیت]] از آنان باشد؛ زیرا مراجعه بدون تبعیت اثر [[هدایتی]] نخواهد داشت.
#درباره “قریه” دو دیدگاه نقل شده است: أریحا و [[بیت المقدس]]. دیدگاه دوم مشهور است. مرحوم [[طبرسی]] در این باره می‌فرماید: [[مفسّران]] بر این مسأله اتّفاق نظر دارند که مراد از قریه در این آیه شریفه، بیت المقدس است، و مؤید آن این آیه شریفه است که می‌فرماید: “به [[سرزمین]] مقدسی که [[خداوند]] برای شما مقرر داشته است، وارد شوید”، و ابن [[زید]] می‌گوید: مراد از قریه، “أریحا” است که روستایی در نزدیکی [[بیت المقدس]] است که در آن بقایای [[قوم عاد]] که عمالقه بودند و [[رئیس]] آنان [[عوج]] بن عُنُق بود، می‌باشد<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.
#برخی گفته‌اند مراد از “الباب” در [[آیه شریفه]] همان قریه است، یعنی اگر أریحا مورد نظر است، درب همان [[شهر]]، و اگر بیت المقدس مورد نظر است، درب این شهر مراد است. برخی گفته‌اند مراد یکی از درهای بیت المقدس است. “مجاهد” آن را هشتمین درب که “باب حطّه” نامیده شده می‌داند و برخی دیگر آن را “باب القُبّه” می‌دانند که [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[بنی اسرائیل]] به سمت آن [[نماز]] می‌خواندند. به [[نقل]] [[طبرسی]]، ابوعلی جُبّائی، باب بیت المقدس را صحیح دانسته و برای آن شاهدی نیز آورده است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: مفاتیح الغیب، ج۳، ص۸۸-۸۹.</ref>.
#برخی گفته‌اند مراد از “سجده” در [[آیه]]، حالت خمیدگی و [[رکوع]] است؛ زیرا در حال [[سجده]]، حرکت ممکن نیست. برخی دیگر گفته‌اند مراد، حالت [[خضوع]] و [[خشوع]] و ورود بدون [[تکبّر]] است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. خضوع امری [[باطنی]] و [[قلبی]] است، البته در ظاهر نمادی نیز می‌خواهد که همان حالت رکوع و خمیدگی بوده است (مثل این که قلبا نسبت به [[حضرت]] معصومه{{س}} اظهار خضوع و خشوع داریم، اما وقتی نزدیک به این [[حرم]] می‌رسیم، خضوعمان را با [[احترام]] و [[خم]] شدن نشان می‌دهیم). برخی دیگر گفته‌اند چون آن درب خیلی کوتاه بوده است آنان مجبور بودند خم شوند. اما این وجه [[نادرست]] دانسته شده؛ زیرا در این آیه امر به رکوع و خضوع شده است و این امر با جبری بودن، معنا ندارد..
#گفته شده است کلمه “حِطّه” لفظی بوده که برای [[استغفار]] و [[توبه]] به‌کار می‌رفته و به معنای {{عربی|اغفر ذنوبنا}} می‌باشد<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴؛ مفاتیح الغیب، ج۳، ص۵۲۳.</ref>.


حاصل معنا و مدلول این [[حدیث]] آن است که همان طور که [[بنی اسرائیل]] در اثر گناهانی که کرده بودند، بایستی کارهایی می‌کردند تا مشمول [[مغفرت الهی]] قرار گیرند و از آن جمله وارد شدن به باب [[بیت المقدس]] به صورت [[متواضعانه]] و [[طلب]] [[مغفرت]] از [[خداوند]] بود، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} نیز، حال همان باب حطّه را دارند و لذا کسی که می‌خواهد از [[رحمت]] و مغفرت الهی بهره‌مند شود باید به آنها [[رجوع]] کرده و در برابر آنها [[خاضع]] و [[مطیع]] باشد. بنابراین این [[حدیث]] بر دو مطلب دلالت دارد:
[[ابن حجر مکی]](م ۹۷۴ ه‍) در مدلول [[روایت]] باب حطّه می‌گوید: "وجه تشبیه [[اهل‌بیت پیامبر]] {{صل}} به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن درب که درب أریحا یا درب بیت المقدس بود با [[تواضع]] و [[استغفار]] را سبب [[آمرزش]] (بنی اسرائیل) قرار داده بود، و [[مودت اهل بیت]] را سبب آمرزش این [[امت]] قرار داده است"<ref>{{عربی|"وجه تشبیههم بباب حطّة أن الله جعل دخول ذلک الباب الذی هو باب أریحاء أو بیت المقدس مع التواضع و الاستغفار سبباً للمغفرة و جعل لهذه الامة مودة أهل البیت سبباً لها"}}؛ الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>.
اولاً: لازم است در مسایلی که مربوط به [[دین]] و [[هدایت]] است به [[اهل‌بیت]]{{عم}} رجوع شود؛ زیرا بحث غفران و مغفرت مربوط به دین است؛
ثانیاً: این رجوع باید همراه با [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[تبعیت]] از آنان باشد؛ زیرا مراجعه بدون تبعیت اثر [[هدایتی]] نخواهد داشت.
[[ابن حجر مکی]](م ۹۷۴ ه‍) در مدلول [[روایت]] باب حطّه می‌گوید: {{عربی|وجه تشبیههم بباب حطّة أن الله جعل دخول ذلک الباب الذی هو باب أریحاء أو بیت المقدس مع التواضع و الاستغفار سبباً للمغفرة و جعل لهذه الامة مودة أهل البیت سبباً لها}}<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>: وجه [[تشبیه]] [[اهل‌بیت پیامبر]]{{صل}} به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن درب که درب أریحا یا درب بیت المقدس بود با [[تواضع]] و [[استغفار]] را سبب [[آمرزش]] (بنی اسرائیل) قرار داده بود، و [[مودت اهل بیت]] را سبب آمرزش این [[امت]] قرار داده است.


وی، مدلول حدیث را منحصر در [[مودّت]] می‌داند، اما درباره [[حدیث سفینه]]، مدلول آن را مودّت و اطاعت دانسته است. در اینجا یک بخش از مدلول حدیث را ذکر کرده است؛ زیرا مودّت هر چند خودش فی حد نفسه مطلوب و [[ارزشمند]] است و [[انسان]] را به [[نجات]] [[امیدوار]] می‌کند و مقدمه صرف نیست، اما [[فلسفه]] آن همان [[انقیاد]] و اطاعت از [[محبوب]] است. انسان در وقتی [[دل]] در گرو کسی دارد که از او اطاعت کند. از تشبیه [[اهل‌بیت]]{{عم}} به باب حطّه نیز همین نکته فهمیده می‌شود؛ زیرا صرف ارادت داشتن به باب حطّه برای [[بنی اسرائیل]] کار ساز نبود، بلکه باید این ارادت منتهی به عمل می‌شد. اصولا [[مودّت]] اگر [[حقیقی]] باشد، [[تبعیت]] و [[پیروی]] را به همراه خواهد داشت.
وی، مدلول حدیث را منحصر در [[مودّت]] می‌داند، اما درباره [[حدیث سفینه]]، مدلول آن را مودّت و اطاعت دانسته است. در اینجا یک بخش از مدلول حدیث را ذکر کرده است؛ زیرا مودّت هر چند خودش فی حد نفسه مطلوب و ارزشمند است و [[انسان]] را به [[نجات]] [[امیدوار]] می‌کند و مقدمه صرف نیست، اما [[فلسفه]] آن همان [[انقیاد]] و اطاعت از محبوب است. انسان در وقتی [[دل]] در گرو کسی دارد که از او اطاعت کند. از تشبیه [[اهل‌بیت]] {{عم}} به باب حطّه نیز همین نکته فهمیده می‌شود؛ زیرا صرف ارادت داشتن به باب حطّه برای [[بنی اسرائیل]] کار ساز نبود، بلکه باید این ارادت منتهی به عمل می‌شد. اصولا [[مودّت]] اگر [[حقیقی]] باشد، [[تبعیت]] و [[پیروی]] را به همراه خواهد داشت.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[تشبیه]] اهل‌بیت{{عم}} به باب حطّه بنی اسرائیل بیان می‌دارند که: اولاً: برای [[هدایت]] و [[مغفرت]] تنها به اهل‌بیت{{عم}} [[رجوع]] کنید که {{متن حدیث|أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ‏ بَابُهَا}} و درب دیگری را نجویید. ثانیاً: در برابر آنان نیز [[خاضع]] باشید {{متن قرآن|وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا}} یعنی تبعیت و [[انقیاد]] داشته باشید. [[تواضع]] این [[امّت]] به آن است که از درب [[معنوی]] که پیامبر اکرم{{صل}} آن را مشخص نموده وارد شوند و در مقابل [[علم]] و [[کمالات]] اهل‌بیت{{عم}} تواضع کنند (و این امری [[فطری]] است و اگر کسی از نظر [[نفسانی]] سالم باشد چنین می‌کند). برای این [[امت]] [[محبّت]] به [[خاندان]] اهل‌بیت‌{{عم}}، سبب مغفرت قرار داده شده و روشن است که [[محبت]] کلید پیروی و پیمودن طریق آنان است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۵۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} با تشبیه اهل‌بیت {{عم}} به باب حطّه بنی اسرائیل بیان می‌دارند که: اولاً: برای [[هدایت]] و [[مغفرت]] تنها به اهل‌بیت {{عم}} رجوع کنید که {{متن حدیث|أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ‏ بَابُهَا}} و درب دیگری را نجویید. ثانیاً: در برابر آنان نیز [[خاضع]] باشید: {{متن قرآن|وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا}}، یعنی تبعیت و [[انقیاد]] داشته باشید. [[تواضع]] این [[امّت]] به آن است که از درب [[معنوی]] که پیامبر اکرم {{صل}} آن را مشخص نموده وارد شوند و در مقابل [[علم]] و [[کمالات]] اهل‌بیت {{عم}} تواضع کنند (و این امری [[فطری]] است و اگر کسی از نظر [[نفسانی]] سالم باشد چنین می‌کند). برای این [[امت]] [[محبّت]] به [[خاندان]] اهل‌بیت‌{{عم}}، سبب مغفرت قرار داده شده و روشن است که [[محبت]] کلید پیروی و پیمودن طریق آنان است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۵۲.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']]
# [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:حدیث باب حطه در کلام اسلامی]]
[[رده:احادیث نامدار]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:احادیث امامت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۳

مقدمه

یکی از احادیثی که بر وجوب پیروی از اهل‌بیت پیامبر (ص) دلالت می‌کند، حدیث “باب حطّه” است.

مفاد و مدلول حدیث باب حطّه

قضیه باب حطّه در بنی‌اسرائیل در دو آیه با اختلاف اندکی آمده است: سوره بقره، آیه ۵۸ و سوره اعراف، آیه ۱۶۱. در سوره بقره آیه مربوطه این است، ﴿وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۱].

در تفسیر آیه شریفه نکات ذیل را یادآور می‌شویم:

  1. درباره “قریه” دو دیدگاه نقل شده است: أریحا و بیت المقدس. دیدگاه دوم مشهور است. مرحوم طبرسی در این باره می‌فرماید: مفسّران بر این مسأله اتّفاق نظر دارند که مراد از قریه در آیه شریفه، بیت المقدس است و مؤید آن این آیه شریفه است که می‌فرماید: “به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته است، وارد شوید” و ابن زید می‌گوید: مراد از قریه، “أریحا” است که روستایی در نزدیکی بیت المقدس است که در آن بقایای قوم عاد که عمالقه بودند و رئیس آنان عوج بن عُنُق بود، می‌باشد[۲].
  2. برخی گفته‌اند مراد از “الباب” در آیه شریفه همان قریه است، یعنی اگر أریحا مورد نظر است، درب همان شهر و اگر بیت المقدس مورد نظر است، درب این شهر مراد است. برخی گفته‌اند مراد یکی از درهای بیت المقدس است. “مجاهد” آن را هشتمین درب که “باب حطّه” نامیده شده می‌داند و برخی دیگر آن را “باب القُبّه” می‌دانند که حضرت موسی (ع) و بنی اسرائیل به سمت آن نماز می‌خواندند. به نقل طبرسی، ابوعلی جُبّائی، باب بیت المقدس را صحیح دانسته و برای آن شاهدی نیز آورده است[۳].
  3. برخی گفته‌اند مراد از “سجده” در آیه، حالت خمیدگی و رکوع است؛ زیرا در حال سجده، حرکت ممکن نیست. برخی دیگر گفته‌اند مراد، حالت خضوع و خشوع و ورود بدون تکبّر است[۴]. خضوع امری باطنی و قلبی است، البته در ظاهر نمادی نیز می‌خواهد که همان حالت رکوع و خمیدگی بوده است (مثل این که قلبا نسبت به حضرت معصومه (س) اظهار خضوع و خشوع داریم، اما وقتی نزدیک به این حرم می‌رسیم، خضوعمان را با احترام و خم شدن نشان می‌دهیم). برخی دیگر گفته‌اند چون آن درب خیلی کوتاه بوده است آنان مجبور بودند خم شوند. اما این وجه نادرست دانسته شده؛ زیرا در این آیه امر به رکوع و خضوع شده است و این امر با جبری بودن، معنا ندارد.
  4. گفته شده است کلمه “حِطّه” لفظی بوده که برای استغفار و توبه به‌کار می‌رفته و به معنای اغفر ذنوبنا می‌باشد[۵].

حاصل معنا و مدلول این حدیث آن است، همان طور که بنی اسرائیل در اثر گناهانی که کرده بودند، بایستی کارهایی می‌کردند تا مشمول مغفرت الهی قرار گیرند و از آن جمله وارد شدن به باب بیت المقدس به صورت متواضعانه و طلب مغفرت از خداوند بود، اهل بیت پیامبر (ص) نیز، حال همان باب حطّه را دارند و لذا کسی که می‌خواهد از رحمت و مغفرت الهی بهره‌مند شود باید به آنها رجوع کرده و در برابر آنها خاضع و مطیع باشد. بنابراین این حدیث بر دو مطلب دلالت دارد:

  1. اولاً: لازم است در مسائلی که مربوط به دین و هدایت است به اهل‌بیت (ع) رجوع شود؛ زیرا بحث غفران و مغفرت مربوط به دین است؛
  2. ثانیاً: این رجوع باید همراه با خضوع و اطاعت و تبعیت از آنان باشد؛ زیرا مراجعه بدون تبعیت اثر هدایتی نخواهد داشت.

ابن حجر مکی(م ۹۷۴ ه‍) در مدلول روایت باب حطّه می‌گوید: "وجه تشبیه اهل‌بیت پیامبر (ص) به باب حطّه این است که خداوند داخل شدن از آن درب که درب أریحا یا درب بیت المقدس بود با تواضع و استغفار را سبب آمرزش (بنی اسرائیل) قرار داده بود، و مودت اهل بیت را سبب آمرزش این امت قرار داده است"[۶].

وی، مدلول حدیث را منحصر در مودّت می‌داند، اما درباره حدیث سفینه، مدلول آن را مودّت و اطاعت دانسته است. در اینجا یک بخش از مدلول حدیث را ذکر کرده است؛ زیرا مودّت هر چند خودش فی حد نفسه مطلوب و ارزشمند است و انسان را به نجات امیدوار می‌کند و مقدمه صرف نیست، اما فلسفه آن همان انقیاد و اطاعت از محبوب است. انسان در وقتی دل در گرو کسی دارد که از او اطاعت کند. از تشبیه اهل‌بیت (ع) به باب حطّه نیز همین نکته فهمیده می‌شود؛ زیرا صرف ارادت داشتن به باب حطّه برای بنی اسرائیل کار ساز نبود، بلکه باید این ارادت منتهی به عمل می‌شد. اصولا مودّت اگر حقیقی باشد، تبعیت و پیروی را به همراه خواهد داشت.

پیامبر اکرم (ص) با تشبیه اهل‌بیت (ع) به باب حطّه بنی اسرائیل بیان می‌دارند که: اولاً: برای هدایت و مغفرت تنها به اهل‌بیت (ع) رجوع کنید که «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ‏ بَابُهَا» و درب دیگری را نجویید. ثانیاً: در برابر آنان نیز خاضع باشید: ﴿وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا، یعنی تبعیت و انقیاد داشته باشید. تواضع این امّت به آن است که از درب معنوی که پیامبر اکرم (ص) آن را مشخص نموده وارد شوند و در مقابل علم و کمالات اهل‌بیت (ع) تواضع کنند (و این امری فطری است و اگر کسی از نظر نفسانی سالم باشد چنین می‌کند). برای این امت محبّت به خاندان اهل‌بیت‌(ع)، سبب مغفرت قرار داده شده و روشن است که محبت کلید پیروی و پیمودن طریق آنان است[۷].

منابع

پانویس

  1. «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم» سوره بقره، آیه ۵۸.
  2. مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۷.
  3. مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۷. جهت اطلاع بیشتر ر. ک: مفاتیح الغیب، ج۳، ص۸۸-۸۹.
  4. مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴.
  5. مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۴؛ مفاتیح الغیب، ج۳، ص۵۲۳.
  6. "وجه تشبیههم بباب حطّة أن الله جعل دخول ذلک الباب الذی هو باب أریحاء أو بیت المقدس مع التواضع و الاستغفار سبباً للمغفرة و جعل لهذه الامة مودة أهل البیت سبباً لها"؛ الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۵۲.