مودت در خانواده: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مودت | |||
| عنوان مدخل = مودت | |||
| مداخل مرتبط = [[مودت در لغت]] - [[مودت در فقه سیاسی]] - [[مودت در خانواده]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[پایداری]] | [[پایداری]] روابط مطلوب در [[خانواده]] مرهون ابراز [[مودت]] و [[رحمت]] به صورتهای گوناگون در [[سلوک]] و [[رفتار]]، با توجه به تفاوتهای فردی و ویژگیهای [[فرهنگی]] اشخاص است. در خبری چنین آمده است: {{متن حدیث|وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ إِنَّ لِي زَوْجَةً إِذَا دَخَلْتُ تَلَقَّتْنِي وَ إِذَا خَرَجْتُ شَيَّعَتْنِي وَ إِذَا رَأَتْنِي مَهْمُوماً قَالَتْ مَا يُهِمُّكَ إِنْ كُنْتَ تَهْتَمُّ لِرِزْقِكَ فَقَدْ تَكَفَّلَ لَكَ بِهِ غَيْرُكَ وَ إِنْ كُنْتَ تَهْتَمُّ بِأَمْرِ آخِرَتِكَ فَزَادَكَ اللَّهُ هَمّاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنَّ لِلَّهِ عُمَّالًا وَ هَذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَهَا نِصْفُ أَجْرِ الشَّهِيدِ}}<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۹؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۹؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۷.</ref>. | ||
مردی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و گفت: مرا همسری است که چون به [[خانه]] [[روم]] به استقبالم آید و چون بیرون شوم بدرقهام نماید، و چون مرا اندوهناک بیند به من گوید: چه چیز اندوهناکت ساخته؟ اگر [[اندوه]] روزیات را داری، دیگری آن را برایت تکفل کرده است؛ و اگر اندوه کار آخرتت را داری، [[خداوند]] آن را فزونی بخشد. پس رسول خدا{{صل}} فرمود: خداوند را کارگزارانی است و [[همسر]] تو از جمله آنان است که نیمی از | مردی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و گفت: مرا همسری است که چون به [[خانه]] [[روم]] به استقبالم آید و چون بیرون شوم بدرقهام نماید، و چون مرا اندوهناک بیند به من گوید: چه چیز اندوهناکت ساخته؟ اگر [[اندوه]] روزیات را داری، دیگری آن را برایت تکفل کرده است؛ و اگر اندوه کار آخرتت را داری، [[خداوند]] آن را فزونی بخشد. پس رسول خدا {{صل}} فرمود: خداوند را کارگزارانی است و [[همسر]] تو از جمله آنان است که نیمی از پاداش شهید برای اوست. | ||
این موارد نمونههایی از جلوههای مودت و رحمت در سلوک و رفتار [[خانوادگی]] است. همسری که هنگام ورود و خروج شوهرش به خانه اینگونه رفتار میکند، بنیانهای [[عشق]] و علاقه را [[استوار]] میسازد. هنگامی که مرد یا [[زن]] خسته از بیرون پا به خانه میگذارد نوع استقبال و رفتار [[شریک]] زندگیاش بسیار تأثیرگذار است. استقبال کردن از یکدیگر، آن هم با روی باز و گشاده، و ظاهر [[زیبا]] و آراسته، و نیز بدرقه همراه با اظهار علاقه، و سخنانی اینگونه [[آرامشبخش]] و امیددهنده، دریچههای [[دوستی]] و پیوند را میگشاید و [[راه]] دشوار [[زندگی]] را هموار و شیرین میسازد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پیروان]] خود را به روابط محبتآمیز در [[خانواده]] فرامیخواند و آنان را با بیانهای مختلف بدین امر [[ترغیب]] میکرد. گاهی میفرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا سَقَى امْرَأَتَهُ مِنَ الْمَاءِ أُجِرَ}}<ref>«بیگمان هر مردی [از سر محبت]به همسرش آب بدهد پاداش برد». مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۸؛ أبوبکر عبد الله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، کتاب العیال، قدم له و حققه و علق علیه نجم عبدالرحمن خلف، الطبعة الاولی، دار ابن القیم، بیروت، ۱۴۱۰ ق. ج۲، ص۶۹۴ [“من سقی” آمده است]؛ المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۲۵۹؛ مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۱۹، ج۴، ص۳۲۵؛ الدر المنثور، ج۱، ص۳۳۸؛ عبدالوهاب بن احمد بن علی الحنفی الشعرانی، العهود المحمدیة، الطبعة الثانیة، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی و اولاده، مصر، ۱۳۹۳ ق. ص۳۳۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۴۲۵.</ref> | |||
این موارد نمونههایی از جلوههای مودت و رحمت در سلوک و رفتار [[خانوادگی]] است. همسری که هنگام ورود و خروج شوهرش به خانه اینگونه رفتار میکند، بنیانهای [[عشق]] و علاقه را [[استوار]] میسازد. هنگامی که مرد یا [[زن]] خسته از بیرون پا به خانه میگذارد نوع استقبال و رفتار [[شریک]] زندگیاش بسیار تأثیرگذار است. استقبال کردن از یکدیگر، آن هم با روی باز و گشاده، و ظاهر [[زیبا]] و آراسته، و نیز بدرقه همراه با اظهار علاقه، و سخنانی اینگونه [[آرامشبخش]] و امیددهنده، دریچههای [[دوستی]] و پیوند را میگشاید و [[راه]] دشوار [[زندگی]] را هموار و شیرین میسازد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پیروان]] خود را به روابط محبتآمیز در [[خانواده]] فرامیخواند و آنان را با بیانهای مختلف بدین امر [[ترغیب]] میکرد. گاهی میفرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا سَقَى امْرَأَتَهُ مِنَ الْمَاءِ أُجِرَ}}<ref>«بیگمان هر مردی [از سر محبت]به همسرش آب بدهد پاداش برد». مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۸؛ أبوبکر عبد الله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، کتاب العیال، قدم له و حققه و علق علیه نجم عبدالرحمن خلف، الطبعة الاولی، دار ابن القیم، بیروت، ۱۴۱۰ ق. ج۲، ص۶۹۴ [“من سقی” آمده است]؛ المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۲۵۹؛ مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۱۹، ج۴، ص۳۲۵؛ الدر المنثور، ج۱، ص۳۳۸؛ عبدالوهاب بن احمد بن علی الحنفی الشعرانی، العهود المحمدیة، الطبعة الثانیة، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی و اولاده، مصر، ۱۳۹۳ ق. ص۳۳۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۴۲۵.</ref>. | |||
و زمانی میفرمود: {{متن حدیث|مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهَا مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ يَبْنِي اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ- وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّينَ خَطِيئَةً}}<ref>«هیچ زنی جرعهای آب به شوهرش نمیدهد مگر آنکه این کار برای او از یک سال عبادتی که روزهایش به روزه و شبهایش به نماز شب بگذرد بهتر است، و خداوند در ازای چنین کاری شهری در بهشت برای آن زن ایجاد کند و شصت خطای او را بیامرزد». أبومحمد الحسن بن محمد الدیلمی، ارشاد القلوب، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۸ ق. ج۱، ص۱۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۳.</ref>. | و زمانی میفرمود: {{متن حدیث|مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهَا مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ يَبْنِي اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ- وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّينَ خَطِيئَةً}}<ref>«هیچ زنی جرعهای آب به شوهرش نمیدهد مگر آنکه این کار برای او از یک سال عبادتی که روزهایش به روزه و شبهایش به نماز شب بگذرد بهتر است، و خداوند در ازای چنین کاری شهری در بهشت برای آن زن ایجاد کند و شصت خطای او را بیامرزد». أبومحمد الحسن بن محمد الدیلمی، ارشاد القلوب، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۸ ق. ج۱، ص۱۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۳.</ref>. | ||
[[عشق]] و علاقه میان [[زن]] و مرد، آنان را به روابطی گرم و صمیمی و توأم با [[عفت]] و [[پاکدامنی]] سوق میدهد. پیامآور [[خوبیها]] و زیباییها، | [[زن]] وظیفهای برای کار کردن در [[خانه]] برعهده ندارد، و اینگونه [[کارها]] جلوههایی از [[عشق]] و علاقه در [[زندگی خانوادگی]] است و در نظر [[رسول خدا]] {{صل}} اینچنین گرانقدر است. [[بهترین]] زندگی خانوادگی، زندگی با عشق و علاقه است، و [[پیشوایان دین]] سفارش کردهاند که [[روابط]] زن و مرد در خانواده، روابطی عاشقانه و پرلطافت باشد. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|خَيْرُ نِسَائِكُمْ... أَلْطَفُهُنَّ بِأَزْوَاجِهِنَّ وَ أَرْحَمُهُنَّ بِأَوْلَادِهِنَّ}}<ref>«بهترین زنان شما... بامحبتترینشان نسبت به شوهرانشان و مهربانترین مادران نسبت به فرزندانشان هستند». الکافی، ج۵، ص۳۲۶؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۷.</ref>. | ||
[[عشق]] و علاقه میان [[زن]] و مرد، آنان را به روابطی گرم و صمیمی و توأم با [[عفت]] و [[پاکدامنی]] سوق میدهد. پیامآور [[خوبیها]] و زیباییها، حضرت ختمیمرتبت فرموده است: {{متن حدیث|خَيْرُ نِسَائِكُمْ الْعَفِيفَةُ الْغَلِمَةُ الْعَفِيفَةُ فِي فَرْجِهَا غَلِمَةٌ عَلَى زَوْجِهَا}}<ref>«بهترین زنان شما زن عفیف راغب است که در عین حفظ ناموس خود، نسبت به همسرش رغبت و تمایل داشته باشد». الجعفریات، ص۹۲؛ الکافی، ج۵، ص۳۲۴ [فقط جمله نخست]؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۷؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۵ [فقط جمله نخست]؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۹؛ در برخی منابع {{متن حدیث|الْغَلِمَةُ عَفِيفَةٌ فِي فَرْجِهَا، غَلِمَةٌعَلَى زَوْجِهَا}} آمده است.</ref>. | |||
چون بنای [[زندگی]] بر [[دوستی]] و [[عشقورزی]] [[استوار]] شود، [[تنگنظری]] و [[خودخواهی]] رنگ میبازد، و روابطی لطیف و [[انسانی]] در زندگی مشترک [[حاکم]] میگردد؛ و در همه چیز خود را نشان میدهد. | چون بنای [[زندگی]] بر [[دوستی]] و [[عشقورزی]] [[استوار]] شود، [[تنگنظری]] و [[خودخواهی]] رنگ میبازد، و روابطی لطیف و [[انسانی]] در زندگی مشترک [[حاکم]] میگردد؛ و در همه چیز خود را نشان میدهد. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[انسان]] [[مؤمن]] را در چنین فضایی اینگونه معرفی کرده است: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ}}<ref>«مؤمن به میل خانوادهاش غذا میخورد، و منافق خانوادهاش به میل او غذا میخورند». الکافی، ج۴، ص۱۲؛ بهاءالدین محمد بن الحسین العاملی (البهائی)، مفتاح الفلاح، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص۱۳۷؛ بحارالانوار، ج۶۲، ص۲۹۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۳۱؛ محمد مهدی بن أبی ذرالنراقی، جامع السعادات، تحقیق السید محمد کلانتر، الطبعة الثالثة، منشورات جامعة النجف الدینیة، ۱۳۸۳ ق. ج۲، ص۱۴۱.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[انسان]] [[مؤمن]] را در چنین فضایی اینگونه معرفی کرده است: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ}}<ref>«مؤمن به میل خانوادهاش غذا میخورد، و منافق خانوادهاش به میل او غذا میخورند». الکافی، ج۴، ص۱۲؛ بهاءالدین محمد بن الحسین العاملی (البهائی)، مفتاح الفلاح، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص۱۳۷؛ بحارالانوار، ج۶۲، ص۲۹۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۳۱؛ محمد مهدی بن أبی ذرالنراقی، جامع السعادات، تحقیق السید محمد کلانتر، الطبعة الثالثة، منشورات جامعة النجف الدینیة، ۱۳۸۳ ق. ج۲، ص۱۴۱.</ref>. | ||
[[مودت]] و [[رحمت]] در [[خانواده]] اقتضائاتی دارد: جوشش سرشار [[محبت]] و ریزش پربار رحمت در نگاه، بیان، [[رفتار]]، کنشها و واکنشها؛ و [[پرهیز]] از خودخواهیها و تمامتخواهیها. از اینروست که در بیانی لطیف در [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] آمده است: {{متن حدیث|لَا يَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَخُصَّ نَفْسَهُ بِشَيْءٍ مِنَ الْمَأْكُولِ دُونَ عِيَالِهِ}}<ref>«جایز نیست که مرد چیزی از خوراکی را بدون خانوادهاش به خود اختصاص دهد». أبوالحسن علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، صححه و علق علیه و قدم له السید طیب الموسوی الجزائری، الطبعة الاولی، دارالسرور، بیروت، ۱۴۱۱ ق. ج۱، ص۳۸۷؛ محمد بن المرتضی المدعو ملا محسن الفیض الکاشانی، کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، تصحیح حسن الحسینی اللواسانی النجفی، چاپ پنجم، المکتبة الاسلامیة، طهران، ۱۳۵۶ ش. ج۱، ص۹۳۲؛ بحارالانوار، ج۹، ص۲۲۰؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۶۸.</ref>. | [[مودت]] و [[رحمت]] در [[خانواده]] اقتضائاتی دارد: جوشش سرشار [[محبت]] و ریزش پربار رحمت در نگاه، بیان، [[رفتار]]، کنشها و واکنشها؛ و [[پرهیز]] از خودخواهیها و تمامتخواهیها. از اینروست که در بیانی لطیف در [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] آمده است: {{متن حدیث|لَا يَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَخُصَّ نَفْسَهُ بِشَيْءٍ مِنَ الْمَأْكُولِ دُونَ عِيَالِهِ}}<ref>«جایز نیست که مرد چیزی از خوراکی را بدون خانوادهاش به خود اختصاص دهد». أبوالحسن علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، صححه و علق علیه و قدم له السید طیب الموسوی الجزائری، الطبعة الاولی، دارالسرور، بیروت، ۱۴۱۱ ق. ج۱، ص۳۸۷؛ محمد بن المرتضی المدعو ملا محسن الفیض الکاشانی، کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، تصحیح حسن الحسینی اللواسانی النجفی، چاپ پنجم، المکتبة الاسلامیة، طهران، ۱۳۵۶ ش. ج۱، ص۹۳۲؛ بحارالانوار، ج۹، ص۲۲۰؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۶۸.</ref>. | ||
امکان ندارد که [[آدمی]] فارغ از [[عشق]] و [[دوستی]] از دایره تنگ [[خودخواهی]] بیرون شود و در رابطه با دیگران [[رفتاری]] مناسب و [[انسانی]] و [[ایمانی]] پیش گیرد. الگوی تام چنین زیستن، [[رسول خدا]]{{صل}} است که از هرگونه [[خودبینی]] و خودخواهی رسته بود و جز [[رحمت]] و [[محبت]] از او دیده نمیشد و در [[روابط | امکان ندارد که [[آدمی]] فارغ از [[عشق]] و [[دوستی]] از دایره تنگ [[خودخواهی]] بیرون شود و در رابطه با دیگران [[رفتاری]] مناسب و [[انسانی]] و [[ایمانی]] پیش گیرد. الگوی تام چنین زیستن، [[رسول خدا]] {{صل}} است که از هرگونه [[خودبینی]] و خودخواهی رسته بود و جز [[رحمت]] و [[محبت]] از او دیده نمیشد و در [[روابط خانوادگی]] نیز رحمت و [[مودت]] او فراگیر بود و در همه چیزش جلوه داشت و هرگز خودخواهی ننمود. در خبری آمده است: {{متن حدیث|قیل لأم أیوب أی الطعام کان أحب إلی رسول الله {{صل}} فإنکم عرفتم ذلک لمقامه عندکم؟ قالت: ما رأیته [[أمر]] بطعام فصنع له بعینه، و لا رأیناه أتی بطعام قط فعابه}}<ref>امتاع الاسماع، ج۷، ص۲۹۹؛ نور الدین علی بن احمد السمهوری، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، الطبعة الرابعة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ ق. ج۱، ص۲۶۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۲۷۵، ج۷، ص۱۹۴؛ قاموس الرجال، ج۱۲، ص۱۹۴.</ref>. | ||
از [[ام ایوب]]<ref>ام ایوب انصاری خزرجی همسر ابو ایوب دختر قیس بن سعد بن امری القیس خزرجی از اصحاب رسول خدا{{صل}} زنی گرانمایه و راویی ثقه است. وقتی رسول خدا{{صل}} وارد مدینه شد تا زمانی که خانهاش آماده شود در خانه آنان اقامت کرد. ر.ک: أبوحاتم محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، الثقات، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، حیدرآباد الدکن، ۱۳۹۳ ق. ج۳، ص۴۵۹؛ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۳۳۱؛ الاصابة، ج۴، ص۴۱۷؛ شهاب الدین احمد بن علی ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر، بیروت، ج۱۲، ص۴۸۶-۴۸۷.</ref> پرسیده شد که با توجه به جایگاه [[رسول خدا]]{{صل}} نزد شما آن | از [[ام ایوب]]<ref>ام ایوب انصاری خزرجی همسر ابو ایوب دختر قیس بن سعد بن امری القیس خزرجی از اصحاب رسول خدا {{صل}} زنی گرانمایه و راویی ثقه است. وقتی رسول خدا {{صل}} وارد مدینه شد تا زمانی که خانهاش آماده شود در خانه آنان اقامت کرد. ر. ک: أبوحاتم محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، الثقات، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، حیدرآباد الدکن، ۱۳۹۳ ق. ج۳، ص۴۵۹؛ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۳۳۱؛ الاصابة، ج۴، ص۴۱۷؛ شهاب الدین احمد بن علی ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر، بیروت، ج۱۲، ص۴۸۶-۴۸۷.</ref> پرسیده شد که با توجه به جایگاه [[رسول خدا]] {{صل}} نزد شما آن حضرت کدام [[خوراک]] را بیشتر [[دوست]] داشت؟ گفت: هیچوقت ندیدم که به خوراکی [[فرمان]] دهد، و هرگز ندیدم که درباره خوراکی که برایش آورده میشود ایراد گیرد و بد بگوید. | ||
این نمونههای [[رفتاری]] بیانگر آن اصل کلی است، اصلی که فارغ از آن و منهای جلوههای آن [[زندگی]] [[انسانی]] و [[ایمانی]] بیمعناست؛ و اساساً [[آدمی]] با [[عشق]] و [[دوستی]] کمال مییابد و به کمال میرساند<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۷۹.</ref>. | |||
==جلوههای | == جلوههای [[مودت]] و [[رحمت]] == | ||
مودت و رحمت چون چشمه جوشان زلالی است که سیرابی [[زندگی]] از آن است و این چشمه مجاری مختلف مییابد و در هر مجرا بارورکننده و رشددهنده است. قرار گرفتن دو فرد با دو [[شخصیت]] و دو [[تربیت]] در کنار یکدیگر برای زندگی مشترک [[نیازمند]] جوشش پیوسته مودت و رحمت است؛ و این جوشش زمانی کارساز و مفید است که در ظروف مختلف جاری گردد و در صورتهای گوناگون خود را نشان دهد؛ بر زبان و گفتار، در [[سلوک]] و [[رفتار]]، و در کنشها و واکنشها. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تأکید کرده است که مودت و رحمت در [[خانواده]] به زبان آید و در عمل [[ظهور]] داشته باشد و در رفتار، خود را نشان دهد<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۶۹.</ref>. | |||
== | == جلوههای زبانی و گفتاری == | ||
در زندگی | از مهمترین جلوههای مودت و رحمت در زندگی جلوههای زبانی و گفتاری است؛ به زبان آوردن [[عشق]] و [[درستی]]، ابراز [[محبت]] زبانی واقعی، تحسین کردن یکدیگر و بیان زیباییها و خوبیها و توانیهایی، به گفتگو نشستن و با یکدیگر [[مشورت]] نمودن و از هر دری سخن گفتن و... [[رسول خدا]] {{صل}} به [[پیروان]] خود سفارش میفرمود که این جلوه از جلوههای مودت و رحمت را به [[غفلت]] نسپارند و یا از سر فرهنگهای نادرست و یا ناآموختن اینگونه امور خود را از آن [[محروم]] نسازند و به زندگی مشترک آسیب نزنند، بلکه پیامبر اکرم {{صل}} در جامعهای که چندان توجهی به این امور نداشت و یا رویکرد درست بدان را نمیدانست، میآموخت که عشق و [[دوستی]] بر سر زبان جاری شود و محبتهای گفتاری و لوازم آن در زندگی مشترک ظهور یابد که به برخی از این موارد اشاره میشود<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۷۰.</ref>. | ||
=== | === ابراز علاقه و محبت زبانی === | ||
در زندگی مشترک ابراز علاقه و محبت نه فقط جلوه دوستی و پیوند درونی، که خود مایه بستگی و نزدیکی بیشتر و تأمین نیازی اساسی و [[امنیت]] خاطر و [[آرامش]] روابط است. رسول خدا {{صل}} بر این امر تأکید داشت و میفرمود: {{متن حدیث|قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّي أُحِبُّكِ لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً}}<ref>«سخن مرد به همسر خود که “دوستت دارم” هرگز از قلب زن بیرون نمیرود» الکافی، ج۵، ص۵۶۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۷.</ref>. | |||
[[ | ابراز علاقه و [[محبت]] زبانی دایرهای وسیع دارد و از جمله موارد آن تحسین و [[تمجید]]؛ و توجه به نیکوییها و زیباییها، و دیدن زحمات و خدمات و بیان آنهاست. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در [[عهدنامه مالک اشتر]] سفارشی درباره [[کارگزاران]] نموده که این سفارش درباره هر [[انسانی]] و هر مجموعه انسانی صادق است: {{متن حدیث|وَ وَاصِلْ فِي حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ وَ تَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ كَثْرَةَ الذِّكْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاكِلَ}}<ref>«و ستودنشان را به نیکی پیوسته دار، و رنج و زحمت کسانی را که کوششی کردهاند بر زبان آر، که فراوان کار نیکوی آنان را یاد کردن، دلیر را برانگیزاند، و ترسان بددل را به کوشش مایل گرداند» نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۷۰.</ref> | ||
=== مخاطب قرار دادن با محبت === | |||
نوع مخاطب قرار دادن یکدیگر در [[زندگی]] بیانگر [[احساس]] درونی و جایگاه [[قلبی]] و نوع [[فهم]] از یکدیگر است. [[رسول خدا]] {{صل}} [[اصرار]] داشت که اشخاص به نام و عنوان [[زیبا]] خوانده شوند و با بیان احترامآمیز مخاطب قرار گیرند و با نامی که بیشتر [[دوست]] دارند نام برده و یاد شوند که این نشانه محبت و [[رحمت]] به یکدیگر است. [[سیرهنویسان]] درباره آن حضرت آوردهاند: {{متن حدیث|کان یحب الإسم الحسن و یکره الإسم القبیح}}<ref>«[پیامبر {{صل}}] نام نیکو را دوست میداشت و از نام زشت بدش میآمد» صحیح مسلم، ج۹، ص۱۵۵؛ شهاب الدین احمد بن علی ابن حجر العسقلانی، فتح الباری (شرح صحیح البخاری)، تحقیق عبد العزیز بن عبد الله بن باز، محمد فؤاد عبد الباقی، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۰ ق. ج۴، ص۱۰۹؛ بدر الدین أبو محمد محمود بن احمد العینی، عمدة القاری (شرح صحیح البخاری)، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۰، ص۲۳۵.</ref>. | |||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[پیروان]] خود سفارش میکرد که اشخاص را با نامی بخوانند که بیشتر از همه نامها [[دوست]] دارند، چنانکه در خبر [[حنظلة بن حذیم]]<ref>وی در خردسالی همراه پدر خود خدمت پیامبر رسید و خبرهایی را از پیامبر و درباره آن حضرت نقل کرده است. ر. ک: أبو محمد عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی، الجرح و التعدیل، الطبعة الاولی، مطبعة الاولی، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة، حیدرآباد الدکن، ج۳، ص۲۳۹؛ أبو حاتم محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، مشاهیر علماء الأمصار، تحقیق مرزوق علی ابراهیم، الطبعة الاولی، دار الوفاء، المنصورة، ۱۴۱۱ ق. ص۷۱؛ عز الدین أبو الحسن علی بن محمد المعروف بابن الاثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱، ص۵۴۰-۵۴۱؛ شهاب الدین احمد بن علی ابنحجر العسقلانی، تقریب التهذیب، دراسة و تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، الطبعة الثانیة، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۱، ص۲۴۹؛ تقی الدین احمد بن علی المقریزی، امتاع الاسماع بما للرسول من الابناء و الاموال و الحفدة و المتاع، تحقیق و تعلیق محمد عبد الحمید النمیسی، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۲۰ ق. ج۱۱، ص۳۵۵. </ref> آمده است: {{متن حدیث|كَانَ النَّبِيَّ {{صل}} يُعْجِبُهُ أَنْ يُدْعَى [یَدْعُو] الرَّجُلُ بِأَحَبِّ أَسْمَائِهِ إِلَيْهِ، و أَحَبِّ كُنَّاهُ}}<ref>«پیامبر {{صل}} خوشش میآمد که شخص با نام و کنیهای که بیش از همه دوست میداشت خوانده شود» أبوعبدالله محمد بن اسماعیل البخاری، الادب المفرد، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۱۶۵؛ عبد الله بن یوسف الزیعلی الحنفی، تخریج الأحادیث و الآثار، تحقیق عبد الله بن عبد الرحمن السعد، الطبعة الاولی، دار ابن خزیمة، الریاض، ۱۴۱۴ ق. ج۳، ص۳۲۶؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص۵۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۹، ص۳۵۸.</ref>. | |||
هریک از دو [[همسر]] باید همسر خود را با نام و تعبیری مخاطب قرار دهد که او بیشتر دوست دارد و خوشش میآید و این نام بردنها گذشته از ارتباط میان اشخاص، مناسبات آنان را نیز [[جهت]] میدهد. [[پیشوایان دین]] تأکید کردهاند که مخاطبات، لطیف و [[زیبا]] و بامحبت باشد. در آموزههای [[علی]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|أَجْمِلُوا فِي الْخِطَابِ تَسْمَعُوا جَمِيلَ الْجَوَابِ}}<ref>«در خطاب کردن زیبا و نیکو خطاب کنید تا جواب زیبا و نیکو بشنوید» جمال الدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۰ ش. ج۲، ص۲۶۶.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۷۱.</ref> | |||
[[ | === گفتگوی محبتآمیز === | ||
گفتگوی دو [[همسر]] از لوازم ضروری [[زندگی]] مشترک است، و هرچند کسی از نظر [[تربیتی]] و [[روحی]] و [[فرهنگی]] [[عادت]] به گفتگو نداشته باشد، لازم است آن را از لوازم ابراز علاقه و [[محبت]] بداند و در این جهت تلاش نماید. مردی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: [[برترین]] [[کارها]] کدام است؟ و [[پیامبر]] از جمله فرمود: {{متن حدیث|إِطْيَابُ الْكَلَامِ}}<ref>«نیکو سخن گفتن» المحاسن، ج۲، ص۳۸۷؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۶۱؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۲۰۶.</ref>. | |||
این امر نزد پیامبر {{صل}} از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار بود که دربارهاش فرمود: {{متن حدیث|وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا أَنْفَقَ النَّاسُ مِنْ نَفَقَةٍ أَحَبَّ مِنْ قَوْلِ الْخَيْرِ}}<ref>«سوگند به آنکه جانم در دست اوست، مردم هیچ انفاقی نکردند که دوستداشتنیتر از گفتار نیک باشد» المحاسن، ج۱، ص۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۹۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱.</ref>. | |||
گفتگوی از سر محبت و [[پرهیز]] از وارد شدن در گفتگوهای آسیبزا، و [[سکوت]] کردن در برابر سخنان تند و نیشدار زندگی را در فضایی از [[دوستی]] و [[آرامش]] و [[مسالمت]] پیش میبرد و [[خانواده]] را در [[برکت]] و [[رحمت]] قرار میدهد. از رسول خدا {{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً قَالَ خَيْراً فَغَنِمَ أَوْ سَكَتَ عَلَى سُوءٍ فَسَلَّمَ}}<ref>«خدا رحمت کند بندهای را که سخن نیکو گوید و بهرهمند شود، یا بر سخن بد سکوت ورزد و به سلامت رهد» المحاسن، ج۱، ص۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۹۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱.</ref>. | |||
به کار گرفتن تعابیر حساسیتبرانگیز و اهانتآمیز، و نیز آنچه برخورنده به [[شخصیت]] و علایق و سلایق دیگری است | [[عشق]] و علاقه بهطور طبیعی ارتباط زبانی و گفتاری را به سوی نیکویی و [[زیبایی]] سوق میدهد و این ارتباط نیز بر [[عشق]] و علاقه میافزاید و آن را عمق میبخشد، و اگر [[کاستی]] و ضعفی بروز کند، در پرتو ارتباط سالم زبانی و گفتاری آن کاستی و ضعف رنگ میبازد و [[اصلاح]] میشود. | ||
از [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} تعابیری لطیف و راهگشا دراینباره وارد شده است، از جمله: {{متن حدیث|حُسْنُ الصُّحْبَةِ يَزِيدَ فِي مَحَبَّةِ الْقُلُوبِ}}<ref>«نیکویی مصاحبت دوستی دلها را افزون میسازد» شرح غررالحکم، ج۳، ص۳۸۳؛ علی بن محمد اللیثی الواسطی، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسن الحسینی البیرجندی، الطبعة الاولی، دارالحدیث، ۱۳۷۶ ش. ص۲۲۸.</ref>. {{متن حدیث|عَوِّدْ لِسَانَكَ لِينَ الْكَلَامِ وَ بَذْلَ السَّلَامِ يَكْثُرْ مُحِبُّوكَ}}<ref>«زبان خود را به نرمگویی و سلامدهی عادت ده تا دوستانت بسیار گردد» شرح غررالحکم، ج۴، ص۳۲۹؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۴۰.</ref>. | |||
از [[امام سجاد]] {{ع}} تعبیری شگفت و گرانبها دراینباره نقل شده است که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|الْقَوْلُ الْحَسَنُ يُثْرِي الْمَالَ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ}}<ref>«گفتار نیک دارایی را زیاد میکند و روزی را افزایش میدهد و اجل را به تأخیر میاندازد و انسان را نزد خانواده محبوب میگرداند و شخص را به بهشت میبرد» امالی الصدوق، ص۱۲؛ الخصال، ج۱، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۰.</ref>. | |||
به واقع ارتباط زبانی و گفتاری چنین معجزهگر است؛ و اگر [[نادرست]] و به دور از [[آرامش]] استفاده گردد میتواند تباهکننده و ویرانگر باشد. آنچه از امیر مؤمنان علی {{ع}} دراینباره نقل شده بسیار آموزنده است: {{متن حدیث|وَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} أَيُّ شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَحْسَنُ فَقَالَ {{ع}}: الْكَلَامُ فَقِيلَ أَيُّ شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَقْبَحُ قَالَ الْكَلَامُ ثُمَّ قَالَ بِالْكَلَامِ ابْيَضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْكَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ}}<ref>«از امیر مؤمنان علی {{ع}} پرسیدند: از آنچه خداوند آفریده کدامین بهتر است؟ فرمود: سخن. پرسیدند: از آنچه خداوند آفریده کدامین زشتتر است؟ [باز]فرمود: سخن. سپس افزود: به سخن است که رویها سپید شود و [هم]به سخن است که رویها سیاه گردد». تحف العقول، ص۱۵۰؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۵۵.</ref>. | |||
در [[روابط]] دو [[همسر]] نیز [[سخن گفتن]] با یکدیگر میتواند مناسبات را به سوی [[همدلی]] و [[همراهی]] سوق دهد، و یا مایه دلگیری و دوری گردد. | |||
اگر گفتگوی دو همسر از پایگاه [[مودت]] و [[رحمت]] باشد، بیگمان مؤدبانه و محبتآمیز خواهد بود و نه خصمانه و نفرتانگیز؛ و لازم است در این ارتباط از عواملی که موجب بد فهمیدن یکدیگر و [[سوء]] برداشت میشود اجتناب کرد؛ و نیز در سخن گفتن با یکدیگر از تعابیر [[زشت]] و برخورنده، و از گوشه و کنایههای آزاردهنده، و از اهانتهای [[کلامی]] و آنچه آسیبزننده به روابط بالنده در [[خانواده]] است پرهیز شود؛ آن هم به جدّ و به تمام معنا. | |||
تفاوتهای [[زن]] و مرد و مختلف بودن جهانهای آنان مانع ارتباط زبانی محبتآمیز و گفتگوی مفاهمهانگیز و رسیدن به نقطه مشترک نیست، به شرط آنکه هریک در دنیای خود متوقف نماند و در گفتگو فقط خود را نبیند و به نظر دیگری [[احترام]] گذارد و از [[سوءظن]] بپرهیزد و مسائل را به امور دیگر حمل ننماید، که در این صورت ارتباط زبانی و گفتگو به [[بدگمانی]]، کجفهمی، [[بدبینی]] و مشکلسازی منجر میشود. | |||
به کار گرفتن تعابیر حساسیتبرانگیز و اهانتآمیز، و نیز آنچه برخورنده به [[شخصیت]] و علایق و سلایق دیگری است راه ارتباط زبانی سالم و گفتگوی مفید را میبندد و روابط محبتآمیز را آسیب میزند. به بیان [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُسْتَهْجَنَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ يُوغِرُ الْقَلْبَ}}<ref>«زنهار از سخن زشت، که آن دلها را کینهور میسازد». شرح غرر الحکم، ج۲، ص۲۹۸؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.</ref>. {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مَا يُسْتَهْجَنُ مِنَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ يَحْبِسُ عَلَيْكَ اللِّئَامَ وَ يَنْفِرُ عَنْكَ الْكِرَامَ}}<ref>«زنهار، از به زبان آوردن سخنان زشت، زیرا که فرومایگان را گرد تو جمع میکند و گرانمایگان را از تو میرماند». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۱۴؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.</ref>. | |||
[[کرامت]] [[آدمی]] با اینگونه سخنان تناسبی ندارد و جریان یافتن چنین سخنانی مایه دوری و آسیبرسانی به [[روح]] و [[قلب]] یکدیگر است؛ حتی اگر فرد در [[روابط]] و گفتگوها و [[مشکلات]] پیش آمده [[درمانده]] گردد، زیرا این امر روابط را بهبود نمیبخشد و مشکل را حل نمیکند، بلکه به سردی بیشتر و دلگیری افزونتر میانجامد. {{متن حدیث|لَا تُسِئِ اللَّفْظَ وَ إِنْ ضَاقَ عَلَيْكَ الْجَوَابُ}}<ref>«سخن بد مگوی، اگرچه از پاسخ درماندی». شرح غررالحکم، ج۶، ص۲۸۴؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.</ref>. | [[کرامت]] [[آدمی]] با اینگونه سخنان تناسبی ندارد و جریان یافتن چنین سخنانی مایه دوری و آسیبرسانی به [[روح]] و [[قلب]] یکدیگر است؛ حتی اگر فرد در [[روابط]] و گفتگوها و [[مشکلات]] پیش آمده [[درمانده]] گردد، زیرا این امر روابط را بهبود نمیبخشد و مشکل را حل نمیکند، بلکه به سردی بیشتر و دلگیری افزونتر میانجامد. {{متن حدیث|لَا تُسِئِ اللَّفْظَ وَ إِنْ ضَاقَ عَلَيْكَ الْجَوَابُ}}<ref>«سخن بد مگوی، اگرچه از پاسخ درماندی». شرح غررالحکم، ج۶، ص۲۸۴؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.</ref>. | ||
نکته مهم در | نکته مهم در ارتباط زبانی و گفتگو این است که ممکن است کسی به [[زشت]] شمرده شدن سخن یا تعبیر خود توجه نداشته باشد و آن را عادی و عاری از [[اهانت]] تلقی کند، ولی همان برای دیگری معنا و مفهومی اهانتبار و پرآزار داشته باشد که لازم است با [[درک]] متقابل از اینگونه امور دوری شود. | ||
همچنین در ارتباط [[کلامی]]، تکرار و [[اصرار]]، و [[لجاجت]] و [[عصبیت]]، [[مودت]] و [[رحمت]] را به شدت آسیب میزند و لازم است از آن به جد اجتناب شود. [[امام علی]] {{ع}} در هشداری کارساز فرموده است: {{متن حدیث|اللَّجَاجُ يُنْتِجُ الْحُرُوبَ وَ يُوغِرُ الْقُلُوبَ}}<ref>«لجاجت کردن موجب درگیریها و افروخته شدن خشم و کینه دلها میگردد». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲.</ref>. | |||
[[ملایمت]] در ارتباط زبانی و گفتاری و | [[ملایمت]] در ارتباط زبانی و گفتاری و پرهیز از [[غلظت]] و [[تندی]] زبانی از شرایط لازم برای ارتباط سالم زبانی است و گفتگویی که برخاسته از مودت و رحمت، و مبتنی بر [[کرامت]] و [[حرمت]] باشد، ملایم و لطیف خواهد بود. آموزههای [[علی]] {{ع}} [[برترین]] تربیتشده مدرسه [[نبوی]]، دراینباره راهگشاست: {{متن حدیث|إِنَّ مِنَ الْكَرَمِ لِينَ الْكَلَامِ}}<ref>«بیگمان نرمگویی از بزرگواری [اخلاقی]است». الکافی، ج۸، ص۲۲؛ تحف العقول، ص۶۴ [بدون “إنَّ”]؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۸۷؛ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۶۳.</ref>؛ {{متن حدیث|سُنَّةُ الْأَخْيَارِ لِينُ الْكَلَامِ}}<ref>«شیوه نیکان نرمگویی است». شرح غرر الحکم، ج۴، ص۱۳۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۸۴.</ref>؛ | ||
بدین ترتیب ارتباط زبانی و گفتاری برخاسته از مودت و رحمت میان دو [[همسر]] خود عاملی مهم در پیوندهای [[قلبی]] و افزایش مفاهمه و رفع تیرگیهای محتمل و مشکلات پیش آمده است؛ و نباید از آن [[غفلت]] گردد، بلکه تبدیل آن به یک امر مستمر و توام با علاقه و [[اشتیاق]] از ضروریات [[زندگی]] مشترک است. | بدین ترتیب ارتباط زبانی و گفتاری برخاسته از مودت و رحمت میان دو [[همسر]] خود عاملی مهم در پیوندهای [[قلبی]] و افزایش مفاهمه و رفع تیرگیهای محتمل و مشکلات پیش آمده است؛ و نباید از آن [[غفلت]] گردد، بلکه تبدیل آن به یک امر مستمر و توام با علاقه و [[اشتیاق]] از ضروریات [[زندگی]] مشترک است. | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} با آن همه گرفتاریهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، و باوجود آن | [[رسول خدا]] {{صل}} با آن همه گرفتاریهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، و باوجود آن ارتباطهای [[معنوی]] و مقامات ملکوتی، با [[همسران]] خود به گفتگو میپرداخت و گاه این گفتگوهای پرمودت و [[رحمت]] به درازا میکشید، چنانکه در گفتگوی آن حضرت با صَفیّه<ref>صَفیّه دختر حُیّ بن اَخْطَب بزرگ یهود خیبر است که پس از فتح خیبر اسلام آورد و پیامبر او را به همسری گزید. صفیه بانویی فهیم و حقگرا و سخت شیفته پیامبر بود، چنانکه هنگام بیماری رسول خدا {{صل}} که منجر به رحلت حضرت شد، صفیه بر بالین پیامبر گفت: ای رسول خدا {{صل}}، به خدا سوگند، دوست دارم که این بیماری که شما را دربرگرفته به جان من میآمد و شما سالم میماندید. دیگر زنان پیامبر او را فشار دادند که لب از سخن گفتن ببندد. پیامبر متوجه ایشان شد و فرمود: البته صفیه راست میگوید. صفیه از جمله همسران رسول خدا {{صل}} بود که حضرت با او انسی ویژه داشت. وی در سال پنجاه هجری درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد. ر. ک: أبو عبدالله محمد بن عمر الواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، الطبعة الثالثة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ج۲، ص۶۷۴-۶۷۵؛ أبو محمد عبدالملک بن هشام، سیرة النبی، تحقیق محمد محیی الدین عبد الحمید، دارالفکر، بیروت، ج۳، ص۳۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۰-۱۲۹؛ أبو محمد عبد الله بن مسلم بن قتیبة الدینوری، المعارف، تحقیق ثروة عکاشه، الطبعة الاولی، افست منشورات الرضی، قم، ۱۴۱۵ ق. ص۱۳۸؛ أبوالحسن احمد بن یحیی البلاذری، أنساب الاشراف، حققه و قدم له سهیل زکار، ریاض زرکلی، الطبعة الاولی، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ ق. ج۲، ص۷۸-۷۹؛ مستدرک الحاکم، ج۴، ص۲۸-۲۹؛ یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر القرطبی المالکی، الاستیعاب فی اسماء الاصحاب، بهامش الاصابة، دارالکتاب العربی، بیروت، ج۴، ص۳۳۷-۳۳۹؛ اسد الغابة، ج۶، ص۱۶۹-۱۷۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۲۳۱-۲۳۸؛ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، چاپ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۴ ش. ج۲، ص۳۴۴-۳۴۷.</ref> نقل شده است<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۲.</ref>. در خبری نیز از قول [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ إِذَا صَلَّى رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ فَإِنْ كُنْتُ مُسْتَيْقِظَةً حَدَّثَنِي وَإِلَّا اضْطَجَعَ حَتَّى يُؤْذَنَ بِالصَّلاَةِ}}<ref>«پیامبر {{صل}} چون دو رکعت نافله صبح را میگزارد اگر من بیدار بودم با من سخن میگفت و اگر خفته بودم دراز میکشید تا وقت نماز صبح شود و اذان گفته شود». صحیح البخاری، ج۲، ص۵۰۲؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۲۳؛ أبوداود سلیمان بن الأشعث السجستانی، سنن أبی داود، الطبعة الاولی، شرکة مکتبة و مطبعة الحلبی، مصر، ۱۳۷۱ ق. ج۱، ص۲۹۱؛ أبو بکر محمد بن خزیمة السلمی، صحیح ابن خزیمة، تحقیق و تعلیق و تخریج و تقدیم محمد مصطفی الاعظمی، الطبعة الاولی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۲، ص۱۶۸؛ أبو بکر احمد بن الحسین البیهقی، معرفة السنن و الآثار، تحقیق السید کسروی حسن، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج۲، ص۳۳۳؛ السنن الکبری، ج۲، ص۱۸۸، ج۳، ص۴۵؛ یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر القرطبی المالکی، الاستذکار، تحقیق سالم محمد عطا، محمد علی معوض، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۲۰۰۰ م. ج۲، ص۹۷؛ همو، التمهید، تحقیق مصطفی بن احمد العلوی، محمد عبد الکبیر البکری، الطبعة الاولی، وزارت عموم الاوقاف و الشؤون الاسلامیة، المغرب، ۱۳۸۷ ق. ج۸، ص۱۲۶؛ جمال الدین أبو الحجاج یوسف المزی، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۱۰، ص۸۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۲۵۷؛ نیل الاوطار، ج۳، ص۲۵؛ با مختصر اختلاف در لفظ.</ref>. | ||
[[سیره رسول خدا]] {{صل}} چنین بود که در هر فرصتی با [[همسران]] خود گفتگو میکرد، چنانکه خبرهای نقلشده از همسران حضرت و برخی [[اصحاب]] بیانگر این راه و رسم نبوی است<ref>نک: مسند ابن راهویه، ج۲، ص۳۹۰؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۲۱۰؛ أبو زید عمر بن شبة النمیری، تاریخ المدینة المنورة، حققه فهیم محمد شلتوت، الطبعة الاولی، دارالتراث، بیروت، ۱۴۰۰ ق. ج۳، ص۱۰۶۹؛ السنن الکبری، ج۷، ص۳۰۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۲۳۲؛ عمدة القاری، ج۲۰، ص۱۹۷.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۷۲-۷۸.</ref> | |||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
*[[سیره اهل بیت در ابراز مودت نسبت به خانواده چه بوده است؟ (پرسش)]] | * [[سیره اهل بیت در ابراز مودت نسبت به خانواده چه بوده است؟ (پرسش)]] | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۴''']] | # [[پرونده: 1100685.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مودت]] | [[رده:مودت]] | ||
[[رده: | [[رده:سیره خانوادگی]] | ||
[[رده:خانواده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۶
مقدمه
پایداری روابط مطلوب در خانواده مرهون ابراز مودت و رحمت به صورتهای گوناگون در سلوک و رفتار، با توجه به تفاوتهای فردی و ویژگیهای فرهنگی اشخاص است. در خبری چنین آمده است: «وَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ إِنَّ لِي زَوْجَةً إِذَا دَخَلْتُ تَلَقَّتْنِي وَ إِذَا خَرَجْتُ شَيَّعَتْنِي وَ إِذَا رَأَتْنِي مَهْمُوماً قَالَتْ مَا يُهِمُّكَ إِنْ كُنْتَ تَهْتَمُّ لِرِزْقِكَ فَقَدْ تَكَفَّلَ لَكَ بِهِ غَيْرُكَ وَ إِنْ كُنْتَ تَهْتَمُّ بِأَمْرِ آخِرَتِكَ فَزَادَكَ اللَّهُ هَمّاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّ لِلَّهِ عُمَّالًا وَ هَذِهِ مِنْ عُمَّالِهِ لَهَا نِصْفُ أَجْرِ الشَّهِيدِ»[۱].
مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: مرا همسری است که چون به خانه روم به استقبالم آید و چون بیرون شوم بدرقهام نماید، و چون مرا اندوهناک بیند به من گوید: چه چیز اندوهناکت ساخته؟ اگر اندوه روزیات را داری، دیگری آن را برایت تکفل کرده است؛ و اگر اندوه کار آخرتت را داری، خداوند آن را فزونی بخشد. پس رسول خدا (ص) فرمود: خداوند را کارگزارانی است و همسر تو از جمله آنان است که نیمی از پاداش شهید برای اوست.
این موارد نمونههایی از جلوههای مودت و رحمت در سلوک و رفتار خانوادگی است. همسری که هنگام ورود و خروج شوهرش به خانه اینگونه رفتار میکند، بنیانهای عشق و علاقه را استوار میسازد. هنگامی که مرد یا زن خسته از بیرون پا به خانه میگذارد نوع استقبال و رفتار شریک زندگیاش بسیار تأثیرگذار است. استقبال کردن از یکدیگر، آن هم با روی باز و گشاده، و ظاهر زیبا و آراسته، و نیز بدرقه همراه با اظهار علاقه، و سخنانی اینگونه آرامشبخش و امیددهنده، دریچههای دوستی و پیوند را میگشاید و راه دشوار زندگی را هموار و شیرین میسازد. پیامبر اکرم (ص) پیروان خود را به روابط محبتآمیز در خانواده فرامیخواند و آنان را با بیانهای مختلف بدین امر ترغیب میکرد. گاهی میفرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا سَقَى امْرَأَتَهُ مِنَ الْمَاءِ أُجِرَ»[۲].
و زمانی میفرمود: «مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهَا مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ يَبْنِي اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ- وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّينَ خَطِيئَةً»[۳].
زن وظیفهای برای کار کردن در خانه برعهده ندارد، و اینگونه کارها جلوههایی از عشق و علاقه در زندگی خانوادگی است و در نظر رسول خدا (ص) اینچنین گرانقدر است. بهترین زندگی خانوادگی، زندگی با عشق و علاقه است، و پیشوایان دین سفارش کردهاند که روابط زن و مرد در خانواده، روابطی عاشقانه و پرلطافت باشد. از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «خَيْرُ نِسَائِكُمْ... أَلْطَفُهُنَّ بِأَزْوَاجِهِنَّ وَ أَرْحَمُهُنَّ بِأَوْلَادِهِنَّ»[۴].
عشق و علاقه میان زن و مرد، آنان را به روابطی گرم و صمیمی و توأم با عفت و پاکدامنی سوق میدهد. پیامآور خوبیها و زیباییها، حضرت ختمیمرتبت فرموده است: «خَيْرُ نِسَائِكُمْ الْعَفِيفَةُ الْغَلِمَةُ الْعَفِيفَةُ فِي فَرْجِهَا غَلِمَةٌ عَلَى زَوْجِهَا»[۵].
چون بنای زندگی بر دوستی و عشقورزی استوار شود، تنگنظری و خودخواهی رنگ میبازد، و روابطی لطیف و انسانی در زندگی مشترک حاکم میگردد؛ و در همه چیز خود را نشان میدهد.
پیامبر اکرم (ص) انسان مؤمن را در چنین فضایی اینگونه معرفی کرده است: «الْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ»[۶].
مودت و رحمت در خانواده اقتضائاتی دارد: جوشش سرشار محبت و ریزش پربار رحمت در نگاه، بیان، رفتار، کنشها و واکنشها؛ و پرهیز از خودخواهیها و تمامتخواهیها. از اینروست که در بیانی لطیف در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است: «لَا يَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَخُصَّ نَفْسَهُ بِشَيْءٍ مِنَ الْمَأْكُولِ دُونَ عِيَالِهِ»[۷].
امکان ندارد که آدمی فارغ از عشق و دوستی از دایره تنگ خودخواهی بیرون شود و در رابطه با دیگران رفتاری مناسب و انسانی و ایمانی پیش گیرد. الگوی تام چنین زیستن، رسول خدا (ص) است که از هرگونه خودبینی و خودخواهی رسته بود و جز رحمت و محبت از او دیده نمیشد و در روابط خانوادگی نیز رحمت و مودت او فراگیر بود و در همه چیزش جلوه داشت و هرگز خودخواهی ننمود. در خبری آمده است: «قیل لأم أیوب أی الطعام کان أحب إلی رسول الله (ص) فإنکم عرفتم ذلک لمقامه عندکم؟ قالت: ما رأیته أمر بطعام فصنع له بعینه، و لا رأیناه أتی بطعام قط فعابه»[۸].
از ام ایوب[۹] پرسیده شد که با توجه به جایگاه رسول خدا (ص) نزد شما آن حضرت کدام خوراک را بیشتر دوست داشت؟ گفت: هیچوقت ندیدم که به خوراکی فرمان دهد، و هرگز ندیدم که درباره خوراکی که برایش آورده میشود ایراد گیرد و بد بگوید.
این نمونههای رفتاری بیانگر آن اصل کلی است، اصلی که فارغ از آن و منهای جلوههای آن زندگی انسانی و ایمانی بیمعناست؛ و اساساً آدمی با عشق و دوستی کمال مییابد و به کمال میرساند[۱۰].
جلوههای مودت و رحمت
مودت و رحمت چون چشمه جوشان زلالی است که سیرابی زندگی از آن است و این چشمه مجاری مختلف مییابد و در هر مجرا بارورکننده و رشددهنده است. قرار گرفتن دو فرد با دو شخصیت و دو تربیت در کنار یکدیگر برای زندگی مشترک نیازمند جوشش پیوسته مودت و رحمت است؛ و این جوشش زمانی کارساز و مفید است که در ظروف مختلف جاری گردد و در صورتهای گوناگون خود را نشان دهد؛ بر زبان و گفتار، در سلوک و رفتار، و در کنشها و واکنشها. پیامبر اکرم (ص) تأکید کرده است که مودت و رحمت در خانواده به زبان آید و در عمل ظهور داشته باشد و در رفتار، خود را نشان دهد[۱۱].
جلوههای زبانی و گفتاری
از مهمترین جلوههای مودت و رحمت در زندگی جلوههای زبانی و گفتاری است؛ به زبان آوردن عشق و درستی، ابراز محبت زبانی واقعی، تحسین کردن یکدیگر و بیان زیباییها و خوبیها و توانیهایی، به گفتگو نشستن و با یکدیگر مشورت نمودن و از هر دری سخن گفتن و... رسول خدا (ص) به پیروان خود سفارش میفرمود که این جلوه از جلوههای مودت و رحمت را به غفلت نسپارند و یا از سر فرهنگهای نادرست و یا ناآموختن اینگونه امور خود را از آن محروم نسازند و به زندگی مشترک آسیب نزنند، بلکه پیامبر اکرم (ص) در جامعهای که چندان توجهی به این امور نداشت و یا رویکرد درست بدان را نمیدانست، میآموخت که عشق و دوستی بر سر زبان جاری شود و محبتهای گفتاری و لوازم آن در زندگی مشترک ظهور یابد که به برخی از این موارد اشاره میشود[۱۲].
ابراز علاقه و محبت زبانی
در زندگی مشترک ابراز علاقه و محبت نه فقط جلوه دوستی و پیوند درونی، که خود مایه بستگی و نزدیکی بیشتر و تأمین نیازی اساسی و امنیت خاطر و آرامش روابط است. رسول خدا (ص) بر این امر تأکید داشت و میفرمود: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّي أُحِبُّكِ لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»[۱۳].
ابراز علاقه و محبت زبانی دایرهای وسیع دارد و از جمله موارد آن تحسین و تمجید؛ و توجه به نیکوییها و زیباییها، و دیدن زحمات و خدمات و بیان آنهاست. امیر مؤمنان علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر سفارشی درباره کارگزاران نموده که این سفارش درباره هر انسانی و هر مجموعه انسانی صادق است: «وَ وَاصِلْ فِي حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ وَ تَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ كَثْرَةَ الذِّكْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاكِلَ»[۱۴].[۱۵]
مخاطب قرار دادن با محبت
نوع مخاطب قرار دادن یکدیگر در زندگی بیانگر احساس درونی و جایگاه قلبی و نوع فهم از یکدیگر است. رسول خدا (ص) اصرار داشت که اشخاص به نام و عنوان زیبا خوانده شوند و با بیان احترامآمیز مخاطب قرار گیرند و با نامی که بیشتر دوست دارند نام برده و یاد شوند که این نشانه محبت و رحمت به یکدیگر است. سیرهنویسان درباره آن حضرت آوردهاند: «کان یحب الإسم الحسن و یکره الإسم القبیح»[۱۶].
پیامبر اکرم (ص) به پیروان خود سفارش میکرد که اشخاص را با نامی بخوانند که بیشتر از همه نامها دوست دارند، چنانکه در خبر حنظلة بن حذیم[۱۷] آمده است: «كَانَ النَّبِيَّ (ص) يُعْجِبُهُ أَنْ يُدْعَى [یَدْعُو] الرَّجُلُ بِأَحَبِّ أَسْمَائِهِ إِلَيْهِ، و أَحَبِّ كُنَّاهُ»[۱۸].
هریک از دو همسر باید همسر خود را با نام و تعبیری مخاطب قرار دهد که او بیشتر دوست دارد و خوشش میآید و این نام بردنها گذشته از ارتباط میان اشخاص، مناسبات آنان را نیز جهت میدهد. پیشوایان دین تأکید کردهاند که مخاطبات، لطیف و زیبا و بامحبت باشد. در آموزههای علی (ع) آمده است: «أَجْمِلُوا فِي الْخِطَابِ تَسْمَعُوا جَمِيلَ الْجَوَابِ»[۱۹].[۲۰]
گفتگوی محبتآمیز
گفتگوی دو همسر از لوازم ضروری زندگی مشترک است، و هرچند کسی از نظر تربیتی و روحی و فرهنگی عادت به گفتگو نداشته باشد، لازم است آن را از لوازم ابراز علاقه و محبت بداند و در این جهت تلاش نماید. مردی از رسول خدا (ص) پرسید: برترین کارها کدام است؟ و پیامبر از جمله فرمود: «إِطْيَابُ الْكَلَامِ»[۲۱].
این امر نزد پیامبر (ص) از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار بود که دربارهاش فرمود: «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا أَنْفَقَ النَّاسُ مِنْ نَفَقَةٍ أَحَبَّ مِنْ قَوْلِ الْخَيْرِ»[۲۲].
گفتگوی از سر محبت و پرهیز از وارد شدن در گفتگوهای آسیبزا، و سکوت کردن در برابر سخنان تند و نیشدار زندگی را در فضایی از دوستی و آرامش و مسالمت پیش میبرد و خانواده را در برکت و رحمت قرار میدهد. از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً قَالَ خَيْراً فَغَنِمَ أَوْ سَكَتَ عَلَى سُوءٍ فَسَلَّمَ»[۲۳].
عشق و علاقه بهطور طبیعی ارتباط زبانی و گفتاری را به سوی نیکویی و زیبایی سوق میدهد و این ارتباط نیز بر عشق و علاقه میافزاید و آن را عمق میبخشد، و اگر کاستی و ضعفی بروز کند، در پرتو ارتباط سالم زبانی و گفتاری آن کاستی و ضعف رنگ میبازد و اصلاح میشود.
از امیر مؤمنان علی (ع) تعابیری لطیف و راهگشا دراینباره وارد شده است، از جمله: «حُسْنُ الصُّحْبَةِ يَزِيدَ فِي مَحَبَّةِ الْقُلُوبِ»[۲۴]. «عَوِّدْ لِسَانَكَ لِينَ الْكَلَامِ وَ بَذْلَ السَّلَامِ يَكْثُرْ مُحِبُّوكَ»[۲۵].
از امام سجاد (ع) تعبیری شگفت و گرانبها دراینباره نقل شده است که آن حضرت فرمود: «الْقَوْلُ الْحَسَنُ يُثْرِي الْمَالَ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ»[۲۶].
به واقع ارتباط زبانی و گفتاری چنین معجزهگر است؛ و اگر نادرست و به دور از آرامش استفاده گردد میتواند تباهکننده و ویرانگر باشد. آنچه از امیر مؤمنان علی (ع) دراینباره نقل شده بسیار آموزنده است: «وَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَيُّ شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَحْسَنُ فَقَالَ (ع): الْكَلَامُ فَقِيلَ أَيُّ شَيْءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَقْبَحُ قَالَ الْكَلَامُ ثُمَّ قَالَ بِالْكَلَامِ ابْيَضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْكَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ»[۲۷].
در روابط دو همسر نیز سخن گفتن با یکدیگر میتواند مناسبات را به سوی همدلی و همراهی سوق دهد، و یا مایه دلگیری و دوری گردد. اگر گفتگوی دو همسر از پایگاه مودت و رحمت باشد، بیگمان مؤدبانه و محبتآمیز خواهد بود و نه خصمانه و نفرتانگیز؛ و لازم است در این ارتباط از عواملی که موجب بد فهمیدن یکدیگر و سوء برداشت میشود اجتناب کرد؛ و نیز در سخن گفتن با یکدیگر از تعابیر زشت و برخورنده، و از گوشه و کنایههای آزاردهنده، و از اهانتهای کلامی و آنچه آسیبزننده به روابط بالنده در خانواده است پرهیز شود؛ آن هم به جدّ و به تمام معنا. تفاوتهای زن و مرد و مختلف بودن جهانهای آنان مانع ارتباط زبانی محبتآمیز و گفتگوی مفاهمهانگیز و رسیدن به نقطه مشترک نیست، به شرط آنکه هریک در دنیای خود متوقف نماند و در گفتگو فقط خود را نبیند و به نظر دیگری احترام گذارد و از سوءظن بپرهیزد و مسائل را به امور دیگر حمل ننماید، که در این صورت ارتباط زبانی و گفتگو به بدگمانی، کجفهمی، بدبینی و مشکلسازی منجر میشود.
به کار گرفتن تعابیر حساسیتبرانگیز و اهانتآمیز، و نیز آنچه برخورنده به شخصیت و علایق و سلایق دیگری است راه ارتباط زبانی سالم و گفتگوی مفید را میبندد و روابط محبتآمیز را آسیب میزند. به بیان امیر مؤمنان علی (ع): «إِيَّاكَ وَ مُسْتَهْجَنَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ يُوغِرُ الْقَلْبَ»[۲۸]. «إِيَّاكَ وَ مَا يُسْتَهْجَنُ مِنَ الْكَلَامِ فَإِنَّهُ يَحْبِسُ عَلَيْكَ اللِّئَامَ وَ يَنْفِرُ عَنْكَ الْكِرَامَ»[۲۹].
کرامت آدمی با اینگونه سخنان تناسبی ندارد و جریان یافتن چنین سخنانی مایه دوری و آسیبرسانی به روح و قلب یکدیگر است؛ حتی اگر فرد در روابط و گفتگوها و مشکلات پیش آمده درمانده گردد، زیرا این امر روابط را بهبود نمیبخشد و مشکل را حل نمیکند، بلکه به سردی بیشتر و دلگیری افزونتر میانجامد. «لَا تُسِئِ اللَّفْظَ وَ إِنْ ضَاقَ عَلَيْكَ الْجَوَابُ»[۳۰].
نکته مهم در ارتباط زبانی و گفتگو این است که ممکن است کسی به زشت شمرده شدن سخن یا تعبیر خود توجه نداشته باشد و آن را عادی و عاری از اهانت تلقی کند، ولی همان برای دیگری معنا و مفهومی اهانتبار و پرآزار داشته باشد که لازم است با درک متقابل از اینگونه امور دوری شود. همچنین در ارتباط کلامی، تکرار و اصرار، و لجاجت و عصبیت، مودت و رحمت را به شدت آسیب میزند و لازم است از آن به جد اجتناب شود. امام علی (ع) در هشداری کارساز فرموده است: «اللَّجَاجُ يُنْتِجُ الْحُرُوبَ وَ يُوغِرُ الْقُلُوبَ»[۳۱].
ملایمت در ارتباط زبانی و گفتاری و پرهیز از غلظت و تندی زبانی از شرایط لازم برای ارتباط سالم زبانی است و گفتگویی که برخاسته از مودت و رحمت، و مبتنی بر کرامت و حرمت باشد، ملایم و لطیف خواهد بود. آموزههای علی (ع) برترین تربیتشده مدرسه نبوی، دراینباره راهگشاست: «إِنَّ مِنَ الْكَرَمِ لِينَ الْكَلَامِ»[۳۲]؛ «سُنَّةُ الْأَخْيَارِ لِينُ الْكَلَامِ»[۳۳]؛
بدین ترتیب ارتباط زبانی و گفتاری برخاسته از مودت و رحمت میان دو همسر خود عاملی مهم در پیوندهای قلبی و افزایش مفاهمه و رفع تیرگیهای محتمل و مشکلات پیش آمده است؛ و نباید از آن غفلت گردد، بلکه تبدیل آن به یک امر مستمر و توام با علاقه و اشتیاق از ضروریات زندگی مشترک است.
رسول خدا (ص) با آن همه گرفتاریهای اجتماعی و سیاسی، و باوجود آن ارتباطهای معنوی و مقامات ملکوتی، با همسران خود به گفتگو میپرداخت و گاه این گفتگوهای پرمودت و رحمت به درازا میکشید، چنانکه در گفتگوی آن حضرت با صَفیّه[۳۴] نقل شده است[۳۵]. در خبری نیز از قول عایشه آمده است: «أَنَّ النَّبِيَّ (ص) كَانَ إِذَا صَلَّى رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ فَإِنْ كُنْتُ مُسْتَيْقِظَةً حَدَّثَنِي وَإِلَّا اضْطَجَعَ حَتَّى يُؤْذَنَ بِالصَّلاَةِ»[۳۶].
سیره رسول خدا (ص) چنین بود که در هر فرصتی با همسران خود گفتگو میکرد، چنانکه خبرهای نقلشده از همسران حضرت و برخی اصحاب بیانگر این راه و رسم نبوی است[۳۷].[۳۸]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۹؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۹؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۷.
- ↑ «بیگمان هر مردی [از سر محبت]به همسرش آب بدهد پاداش برد». مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۲۸؛ أبوبکر عبد الله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، کتاب العیال، قدم له و حققه و علق علیه نجم عبدالرحمن خلف، الطبعة الاولی، دار ابن القیم، بیروت، ۱۴۱۰ ق. ج۲، ص۶۹۴ [“من سقی” آمده است]؛ المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۲۵۹؛ مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۱۹، ج۴، ص۳۲۵؛ الدر المنثور، ج۱، ص۳۳۸؛ عبدالوهاب بن احمد بن علی الحنفی الشعرانی، العهود المحمدیة، الطبعة الثانیة، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی و اولاده، مصر، ۱۳۹۳ ق. ص۳۳۹؛ کنز العمال، ج۶، ص۴۲۵.
- ↑ «هیچ زنی جرعهای آب به شوهرش نمیدهد مگر آنکه این کار برای او از یک سال عبادتی که روزهایش به روزه و شبهایش به نماز شب بگذرد بهتر است، و خداوند در ازای چنین کاری شهری در بهشت برای آن زن ایجاد کند و شصت خطای او را بیامرزد». أبومحمد الحسن بن محمد الدیلمی، ارشاد القلوب، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۸ ق. ج۱، ص۱۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۳.
- ↑ «بهترین زنان شما... بامحبتترینشان نسبت به شوهرانشان و مهربانترین مادران نسبت به فرزندانشان هستند». الکافی، ج۵، ص۳۲۶؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۷.
- ↑ «بهترین زنان شما زن عفیف راغب است که در عین حفظ ناموس خود، نسبت به همسرش رغبت و تمایل داشته باشد». الجعفریات، ص۹۲؛ الکافی، ج۵، ص۳۲۴ [فقط جمله نخست]؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۷؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۳؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۵ [فقط جمله نخست]؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۹؛ در برخی منابع «الْغَلِمَةُ عَفِيفَةٌ فِي فَرْجِهَا، غَلِمَةٌعَلَى زَوْجِهَا» آمده است.
- ↑ «مؤمن به میل خانوادهاش غذا میخورد، و منافق خانوادهاش به میل او غذا میخورند». الکافی، ج۴، ص۱۲؛ بهاءالدین محمد بن الحسین العاملی (البهائی)، مفتاح الفلاح، الطبعة الاولی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ص۱۳۷؛ بحارالانوار، ج۶۲، ص۲۹۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۳۳۱؛ محمد مهدی بن أبی ذرالنراقی، جامع السعادات، تحقیق السید محمد کلانتر، الطبعة الثالثة، منشورات جامعة النجف الدینیة، ۱۳۸۳ ق. ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ «جایز نیست که مرد چیزی از خوراکی را بدون خانوادهاش به خود اختصاص دهد». أبوالحسن علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، صححه و علق علیه و قدم له السید طیب الموسوی الجزائری، الطبعة الاولی، دارالسرور، بیروت، ۱۴۱۱ ق. ج۱، ص۳۸۷؛ محمد بن المرتضی المدعو ملا محسن الفیض الکاشانی، کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، تصحیح حسن الحسینی اللواسانی النجفی، چاپ پنجم، المکتبة الاسلامیة، طهران، ۱۳۵۶ ش. ج۱، ص۹۳۲؛ بحارالانوار، ج۹، ص۲۲۰؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۶۸.
- ↑ امتاع الاسماع، ج۷، ص۲۹۹؛ نور الدین علی بن احمد السمهوری، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، الطبعة الرابعة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ ق. ج۱، ص۲۶۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۲۷۵، ج۷، ص۱۹۴؛ قاموس الرجال، ج۱۲، ص۱۹۴.
- ↑ ام ایوب انصاری خزرجی همسر ابو ایوب دختر قیس بن سعد بن امری القیس خزرجی از اصحاب رسول خدا (ص) زنی گرانمایه و راویی ثقه است. وقتی رسول خدا (ص) وارد مدینه شد تا زمانی که خانهاش آماده شود در خانه آنان اقامت کرد. ر. ک: أبوحاتم محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، الثقات، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، حیدرآباد الدکن، ۱۳۹۳ ق. ج۳، ص۴۵۹؛ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۳۳۱؛ الاصابة، ج۴، ص۴۱۷؛ شهاب الدین احمد بن علی ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر، بیروت، ج۱۲، ص۴۸۶-۴۸۷.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۷۹.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۶۹.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۷۰.
- ↑ «سخن مرد به همسر خود که “دوستت دارم” هرگز از قلب زن بیرون نمیرود» الکافی، ج۵، ص۵۶۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۷.
- ↑ «و ستودنشان را به نیکی پیوسته دار، و رنج و زحمت کسانی را که کوششی کردهاند بر زبان آر، که فراوان کار نیکوی آنان را یاد کردن، دلیر را برانگیزاند، و ترسان بددل را به کوشش مایل گرداند» نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۷۰.
- ↑ «[پیامبر (ص)] نام نیکو را دوست میداشت و از نام زشت بدش میآمد» صحیح مسلم، ج۹، ص۱۵۵؛ شهاب الدین احمد بن علی ابن حجر العسقلانی، فتح الباری (شرح صحیح البخاری)، تحقیق عبد العزیز بن عبد الله بن باز، محمد فؤاد عبد الباقی، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۰ ق. ج۴، ص۱۰۹؛ بدر الدین أبو محمد محمود بن احمد العینی، عمدة القاری (شرح صحیح البخاری)، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۰، ص۲۳۵.
- ↑ وی در خردسالی همراه پدر خود خدمت پیامبر رسید و خبرهایی را از پیامبر و درباره آن حضرت نقل کرده است. ر. ک: أبو محمد عبد الرحمن بن أبی حاتم الرازی، الجرح و التعدیل، الطبعة الاولی، مطبعة الاولی، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة، حیدرآباد الدکن، ج۳، ص۲۳۹؛ أبو حاتم محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، مشاهیر علماء الأمصار، تحقیق مرزوق علی ابراهیم، الطبعة الاولی، دار الوفاء، المنصورة، ۱۴۱۱ ق. ص۷۱؛ عز الدین أبو الحسن علی بن محمد المعروف بابن الاثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۱، ص۵۴۰-۵۴۱؛ شهاب الدین احمد بن علی ابنحجر العسقلانی، تقریب التهذیب، دراسة و تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، الطبعة الثانیة، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۱، ص۲۴۹؛ تقی الدین احمد بن علی المقریزی، امتاع الاسماع بما للرسول من الابناء و الاموال و الحفدة و المتاع، تحقیق و تعلیق محمد عبد الحمید النمیسی، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۲۰ ق. ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ «پیامبر (ص) خوشش میآمد که شخص با نام و کنیهای که بیش از همه دوست میداشت خوانده شود» أبوعبدالله محمد بن اسماعیل البخاری، الادب المفرد، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ص۱۶۵؛ عبد الله بن یوسف الزیعلی الحنفی، تخریج الأحادیث و الآثار، تحقیق عبد الله بن عبد الرحمن السعد، الطبعة الاولی، دار ابن خزیمة، الریاض، ۱۴۱۴ ق. ج۳، ص۳۲۶؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص۵۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۹، ص۳۵۸.
- ↑ «در خطاب کردن زیبا و نیکو خطاب کنید تا جواب زیبا و نیکو بشنوید» جمال الدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۰ ش. ج۲، ص۲۶۶.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۷۱.
- ↑ «نیکو سخن گفتن» المحاسن، ج۲، ص۳۸۷؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۶۱؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۲۰۶.
- ↑ «سوگند به آنکه جانم در دست اوست، مردم هیچ انفاقی نکردند که دوستداشتنیتر از گفتار نیک باشد» المحاسن، ج۱، ص۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۹۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱.
- ↑ «خدا رحمت کند بندهای را که سخن نیکو گوید و بهرهمند شود، یا بر سخن بد سکوت ورزد و به سلامت رهد» المحاسن، ج۱، ص۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۹۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱.
- ↑ «نیکویی مصاحبت دوستی دلها را افزون میسازد» شرح غررالحکم، ج۳، ص۳۸۳؛ علی بن محمد اللیثی الواسطی، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسن الحسینی البیرجندی، الطبعة الاولی، دارالحدیث، ۱۳۷۶ ش. ص۲۲۸.
- ↑ «زبان خود را به نرمگویی و سلامدهی عادت ده تا دوستانت بسیار گردد» شرح غررالحکم، ج۴، ص۳۲۹؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۴۰.
- ↑ «گفتار نیک دارایی را زیاد میکند و روزی را افزایش میدهد و اجل را به تأخیر میاندازد و انسان را نزد خانواده محبوب میگرداند و شخص را به بهشت میبرد» امالی الصدوق، ص۱۲؛ الخصال، ج۱، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۰.
- ↑ «از امیر مؤمنان علی (ع) پرسیدند: از آنچه خداوند آفریده کدامین بهتر است؟ فرمود: سخن. پرسیدند: از آنچه خداوند آفریده کدامین زشتتر است؟ [باز]فرمود: سخن. سپس افزود: به سخن است که رویها سپید شود و [هم]به سخن است که رویها سیاه گردد». تحف العقول، ص۱۵۰؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۵۵.
- ↑ «زنهار از سخن زشت، که آن دلها را کینهور میسازد». شرح غرر الحکم، ج۲، ص۲۹۸؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.
- ↑ «زنهار، از به زبان آوردن سخنان زشت، زیرا که فرومایگان را گرد تو جمع میکند و گرانمایگان را از تو میرماند». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۱۴؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.
- ↑ «سخن بد مگوی، اگرچه از پاسخ درماندی». شرح غررالحکم، ج۶، ص۲۸۴؛ میزان الحکمة، ج۱۰، ص۱۸۸.
- ↑ «لجاجت کردن موجب درگیریها و افروخته شدن خشم و کینه دلها میگردد». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲.
- ↑ «بیگمان نرمگویی از بزرگواری [اخلاقی]است». الکافی، ج۸، ص۲۲؛ تحف العقول، ص۶۴ [بدون “إنَّ”]؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۸۷؛ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۶۳.
- ↑ «شیوه نیکان نرمگویی است». شرح غرر الحکم، ج۴، ص۱۳۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۸۴.
- ↑ صَفیّه دختر حُیّ بن اَخْطَب بزرگ یهود خیبر است که پس از فتح خیبر اسلام آورد و پیامبر او را به همسری گزید. صفیه بانویی فهیم و حقگرا و سخت شیفته پیامبر بود، چنانکه هنگام بیماری رسول خدا (ص) که منجر به رحلت حضرت شد، صفیه بر بالین پیامبر گفت: ای رسول خدا (ص)، به خدا سوگند، دوست دارم که این بیماری که شما را دربرگرفته به جان من میآمد و شما سالم میماندید. دیگر زنان پیامبر او را فشار دادند که لب از سخن گفتن ببندد. پیامبر متوجه ایشان شد و فرمود: البته صفیه راست میگوید. صفیه از جمله همسران رسول خدا (ص) بود که حضرت با او انسی ویژه داشت. وی در سال پنجاه هجری درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد. ر. ک: أبو عبدالله محمد بن عمر الواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، الطبعة الثالثة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ج۲، ص۶۷۴-۶۷۵؛ أبو محمد عبدالملک بن هشام، سیرة النبی، تحقیق محمد محیی الدین عبد الحمید، دارالفکر، بیروت، ج۳، ص۳۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۰-۱۲۹؛ أبو محمد عبد الله بن مسلم بن قتیبة الدینوری، المعارف، تحقیق ثروة عکاشه، الطبعة الاولی، افست منشورات الرضی، قم، ۱۴۱۵ ق. ص۱۳۸؛ أبوالحسن احمد بن یحیی البلاذری، أنساب الاشراف، حققه و قدم له سهیل زکار، ریاض زرکلی، الطبعة الاولی، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ ق. ج۲، ص۷۸-۷۹؛ مستدرک الحاکم، ج۴، ص۲۸-۲۹؛ یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر القرطبی المالکی، الاستیعاب فی اسماء الاصحاب، بهامش الاصابة، دارالکتاب العربی، بیروت، ج۴، ص۳۳۷-۳۳۹؛ اسد الغابة، ج۶، ص۱۶۹-۱۷۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۲۳۱-۲۳۸؛ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، چاپ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۴ ش. ج۲، ص۳۴۴-۳۴۷.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۲.
- ↑ «پیامبر (ص) چون دو رکعت نافله صبح را میگزارد اگر من بیدار بودم با من سخن میگفت و اگر خفته بودم دراز میکشید تا وقت نماز صبح شود و اذان گفته شود». صحیح البخاری، ج۲، ص۵۰۲؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۲۳؛ أبوداود سلیمان بن الأشعث السجستانی، سنن أبی داود، الطبعة الاولی، شرکة مکتبة و مطبعة الحلبی، مصر، ۱۳۷۱ ق. ج۱، ص۲۹۱؛ أبو بکر محمد بن خزیمة السلمی، صحیح ابن خزیمة، تحقیق و تعلیق و تخریج و تقدیم محمد مصطفی الاعظمی، الطبعة الاولی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۱۲ ق. ج۲، ص۱۶۸؛ أبو بکر احمد بن الحسین البیهقی، معرفة السنن و الآثار، تحقیق السید کسروی حسن، الطبعة الاولی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج۲، ص۳۳۳؛ السنن الکبری، ج۲، ص۱۸۸، ج۳، ص۴۵؛ یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر القرطبی المالکی، الاستذکار، تحقیق سالم محمد عطا، محمد علی معوض، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۲۰۰۰ م. ج۲، ص۹۷؛ همو، التمهید، تحقیق مصطفی بن احمد العلوی، محمد عبد الکبیر البکری، الطبعة الاولی، وزارت عموم الاوقاف و الشؤون الاسلامیة، المغرب، ۱۳۸۷ ق. ج۸، ص۱۲۶؛ جمال الدین أبو الحجاج یوسف المزی، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۱۰، ص۸۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۲۵۷؛ نیل الاوطار، ج۳، ص۲۵؛ با مختصر اختلاف در لفظ.
- ↑ نک: مسند ابن راهویه، ج۲، ص۳۹۰؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۲۱۰؛ أبو زید عمر بن شبة النمیری، تاریخ المدینة المنورة، حققه فهیم محمد شلتوت، الطبعة الاولی، دارالتراث، بیروت، ۱۴۰۰ ق. ج۳، ص۱۰۶۹؛ السنن الکبری، ج۷، ص۳۰۲؛ امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۲۳۲؛ عمدة القاری، ج۲۰، ص۱۹۷.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۷۲-۷۸.