شأن پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)}}
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شأن پیامبر خاتم در قرآن]] - [[شأن پیامبر خاتم در حدیث]] - [[شأن پیامبر خاتم در کلام اسلامی]] - [[شأن پیامبر خاتم در فلسفه اسلامی]] - [[شأن پیامبر خاتم در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شأن پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 


'''شأن [[پیامبر]]''' یا همان '''[[مقام معصوم]]''' و '''[[جایگاه]]''' او از دو منظر قابل بررسی است:
'''شأن پیامبر''' یا همان '''[[مقام معصوم]]''' و '''[[جایگاه]]''' او از دو منظر قابل بررسی است:
# در "'''[[قوس نزول]]''' [[فیض الهی|فیض]] و [[رحمت الهی]]" که در این صورت به معنای "[[منصب]]" و [[جایگاه|جایگاهی]] است که خدای متعال به این [[بنده]] [[برگزیده]] خود داده است که از آن به "[[منصب معصوم]]" تعبیر می‌شود؛ مانند: [[خلافت]]، [[نبوت]]، [[رسالت]]، [[امامت]]، [[وصایت]]، [[حکومت]] و امثال ذلک. اين [[مقام]] يا شأن و [[منصب الهی]]، [[وظیفه|وظایفی]] برای [[معصوم]] به دنبال دارد.  
# در "'''[[قوس نزول]]''' [[فیض الهی|فیض]] و [[رحمت الهی]]" که در این صورت به معنای "[[منصب]]" و [[جایگاه|جایگاهی]] است که خدای متعال به این [[بنده]] [[برگزیده]] خود داده است که از آن به "[[منصب معصوم]]" تعبیر می‌شود؛ مانند: [[خلافت]]، [[نبوت]]، [[رسالت]]، [[امامت]]، [[وصایت]]، [[حکومت]] و امثال ذلک. اين [[مقام]] يا شأن و [[منصب الهی]]، [[وظیفه|وظایفی]] برای [[معصوم]] به دنبال دارد.  
# در "'''[[قوس صعود]]''' و [[عروج الی الله]]" است که در این صورت به معنای درجه ای از [[درجات قرب الهی]] خواهد بود؛ مانند: [[مقام مقربین]]، [[مقام صابرین]]، [[مقام مکرمین]] و غیره. به همین دلیل از آن به [[درجه معصوم]] تعبیر می‌شود.
# در "'''[[قوس صعود]]''' و [[عروج الی الله]]" است که در این صورت به معنای درجه ای از [[درجات قرب الهی]] خواهد بود؛ مانند: [[مقام مقربین]]، [[مقام صابرین]]، [[مقام مکرمین]] و غیره. به همین دلیل از آن به [[درجه معصوم]] تعبیر می‌شود.


==شأن [[پیامبر]] راهی برای اثبات [[نبوت]]==
== شأن [[پیامبر]] راهی برای اثبات [[نبوت]] ==
* قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و [[پیامبر]] در همه این امور باید [[معصوم]] باشد لذا مهم‌ترین [[شئون پیامبر]] عبارت است از:
قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و [[پیامبر]] در همه این امور باید [[معصوم]] باشد لذا مهم‌ترین [[شئون پیامبر]] عبارت است از:
#[[مرجعیت دینی]]: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم.
# [[مرجعیت دینی]]: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم.
#[[زعامت سیاسی]] "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر [[معصوم]] از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق [[ولایت سیاسی]] برای [[پیامبر|پیامبر معصوم]] است یا کسی که از او اجازه دارد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>.
# [[زعامت سیاسی]] "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر [[معصوم]] از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق [[ولایت سیاسی]] برای [[پیامبر|پیامبر معصوم]] است یا کسی که از او اجازه دارد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>.
* دیگر ساحت‌های شؤون [[پیامبر]]:
 
دیگر ساحت‌های شؤون [[پیامبر]]:
# [[شأن تشریعی]]:
# [[شأن تشریعی]]:
## [[شأن ابلاغ رسالت]] ([[شأن ابلاغ وحی]])؛
## [[شأن ابلاغ رسالت]] ([[شأن ابلاغ وحی]])؛
خط ۳۳: خط ۲۹:
## [[شأن دستورهای اخلاقی]] ([[شأن دستورهای تربیتی]]).
## [[شأن دستورهای اخلاقی]] ([[شأن دستورهای تربیتی]]).


==تفویض شئون نبوت به امام==
== تفویض شئون نبوت به امام ==
*[[امامان]]{{عم}} دارای [[صفات کمالی]] خاص مانند [[عصمت]]، [[علم غیب]]، [[الهام]] و [[حجت الهی]]، [[انتصاب]] به [[مقام امامت]] توسط [[پیامبر]] و [[خداوند]] می‌‌باشند. برخی از مستشکلان [[تفویض]] چنین صفاتی توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} به [[امامان]] را ناقض اصل [[خاتمیت]] توصیف نموده و از این راهکار به انکار [[صفات]] فوق دست یازیدند. برخی می‌‌گویند:این عین تناقض است که [[رسول]] خاتم به کسی یا کسانی حقوقی را ببخشد که ناقض [[خاتمیت]] باشد<ref>[[عبدالکریم سروش|سروش، عبدالکریم]]، [[بسط تجربه نبوی (کتاب)|بسط تجربه نبوی]]، ص ۱۳۵.</ref>  
[[امامان]] {{عم}} دارای [[صفات کمالی]] خاص مانند [[عصمت]]، [[علم غیب]]، [[الهام]] و [[حجت الهی]]، [[انتصاب]] به [[مقام امامت]] توسط [[پیامبر]] و [[خداوند]] می‌‌باشند. برخی از مستشکلان [[تفویض]] چنین صفاتی توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به [[امامان]] را ناقض اصل [[خاتمیت]] توصیف نموده و از این راهکار به انکار [[صفات]] فوق دست یازیدند. برخی می‌‌گویند:این عین تناقض است که [[رسول]] خاتم به کسی یا کسانی حقوقی را ببخشد که ناقض [[خاتمیت]] باشد<ref>[[عبدالکریم سروش|سروش، عبدالکریم]]، [[بسط تجربه نبوی (کتاب)|بسط تجربه نبوی]]، ص ۱۳۵.</ref>.
* اشکال اساسی این اشکال تعریف خاص آن از معنا و مفهوم [[خاتمیت]] است که در این اشکال متشکل [[خاتمیت]] را عام و به تعبیری غلیظ - مقابل رقیق - [[تفسیر]] نموده و هر نوع [[صفت]] کمالی مشابه به غیر [[پیامبر]] و یا موجود در [[پیامبر]] را با پیامبری مساوی انگاشته و تعمیم آن [[صفت]] به غیر [[پیامبر]] را با اصل [[خاتمیت]] متناقض می‌ خواند. در حالی که - چنان که در [[صفات]] پیشین گذشت - معنا و مفهوم [[خاتمیت]] نه انحصار صفا [[عصمت]]، [[الهام]] و [[علم غیب]] و [[حجیت]] به [[پیامبر]] و عدم بسط و تعمیم آن به [[امام]] بلکه معنای آن [[خاتمیت]] ظهور [[پیامبر]] جدید و [[شریعت]] جدید است،. معتقدان به اصل [[امامت]] هرگز مدعی [[شریعت]] و [[پیامبر]] جدید نیستند، نهایت آنان [[امامان]] خویش را [[منصوب]] آخرین [[پیامبران]] می‌ دانند که [[شئون]] مختلف مانند [[حجیت]] و [[عصمت]] کلام و رفتارشان، [[جانشینی]] در عرصه های [[تفسیر دین]] و دنیا از طرف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[خداوند]] به [[امامان]] [[شیعه]] [[تفویض]] شده است.  
 
* این معنا از [[خاتمیت]] و عدم تنافی آن با اصول [[نبوت]] و [[خاتمیت]] دقیقاً در کلام [[نبوی]] آمده است، آنجا که [[امام علی]]{{ع}} درباره [[رؤیت فرشته]] [[وحی]] و شنیدن صدای وی و نیز شنیدن ضجه شیطان به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} مطالبی فرمود، حضرت به [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود:{{عربی|" إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ"}} <ref>«تو آنچه را می‌‏شنوم می‏‌شنوی، و آنچه را می‏‌بينم می‏‌بينی، جز اينكه پيامبر نيستی‏» نهج البلاغه، [[خطبه]] ۱۹۲. </ref>
اشکال اساسی این اشکال تعریف خاص آن از معنا و مفهوم [[خاتمیت]] است که در این اشکال متشکل [[خاتمیت]] را عام و به تعبیری غلیظ - مقابل رقیق - [[تفسیر]] نموده و هر نوع [[صفت]] کمالی مشابه به غیر [[پیامبر]] و یا موجود در [[پیامبر]] را با پیامبری مساوی انگاشته و تعمیم آن [[صفت]] به غیر [[پیامبر]] را با اصل [[خاتمیت]] متناقض می‌ خواند. در حالی که - چنان که در [[صفات]] پیشین گذشت - معنا و مفهوم [[خاتمیت]] نه انحصار صفا [[عصمت]]، [[الهام]] و [[علم غیب]] و [[حجیت]] به [[پیامبر]] و عدم بسط و تعمیم آن به [[امام]] بلکه معنای آن [[خاتمیت]] ظهور [[پیامبر]] جدید و [[شریعت]] جدید است،. معتقدان به اصل [[امامت]] هرگز مدعی [[شریعت]] و [[پیامبر]] جدید نیستند، نهایت آنان [[امامان]] خویش را [[منصوب]] آخرین [[پیامبران]] می‌ دانند که [[شئون]] مختلف مانند [[حجیت]] و [[عصمت]] کلام و رفتارشان، [[جانشینی]] در عرصه های [[تفسیر دین]] و دنیا از طرف [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[خداوند]] به [[امامان]] [[شیعه]] [[تفویض]] شده است.
* در این [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} اصل [[صفت]] [[الهام]] و [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] و شنیدن پیام نفی نمی‌کند، بلکه بنفی نمی‌‌کند، بلکه ضمن پذیرش آن تنها [[صفت]] [[نبوت]] را از [[حضرت علی]]{{ع}} سلب می‌‌کند. در [[روایات]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[صفات]] مختلف کمالی مانند [[عصمت]]، [[حجیت]] و [[واجب الاطاعة]] را به [[حضرت علی]]{{ع}} [[تفویض]] می‌‌کند که [[تفویض]] آن در پاسخ [[شبهات]] پیشین گذشت. به دیگر سخن بر معنا و مفهوم [[خاتمیت]] قطعاً [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از همه [[بشر]] (...) عالم تر است و اگر [[تفویض]] [[صفات]] و [[شئون]] مزبور [[حضرت علی]]{{ع}} با [[خاتمیت]] منافات داشت، هرگز چنین نمی‌‌کرد. مگر این‌که کسی مدعی باشد - العیاذبالله - به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} درس [[خاتمیت]] یاد بدهد یا بر عدم [[عصمت]] وی در این مسئله اعتقاد داشته باشد که چنین کسی نخست باید مدعای خود را به صورت شفاف بیان کند تا پاسخ لازم داده شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۰ - ۲۱۲.</ref>
 
این معنا از [[خاتمیت]] و عدم تنافی آن با اصول [[نبوت]] و [[خاتمیت]] دقیقاً در کلام [[نبوی]] آمده است، آنجا که [[امام علی]] {{ع}} درباره [[رؤیت فرشته]] [[وحی]] و شنیدن صدای وی و نیز شنیدن ضجه شیطان به [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} مطالبی فرمود، حضرت به [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود:{{متن حدیث|إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ}}<ref>«تو آنچه را می‌‏شنوم می‏‌شنوی، و آنچه را می‏‌بينم می‏‌بينی، جز اينكه پيامبر نيستی‏» نهج البلاغه، [[خطبه]] ۱۹۲.</ref>.
 
در این [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} اصل [[صفت]] [[الهام]] و [[مواجهه با فرشته]] [[وحی]] و شنیدن پیام نفی نمی‌کند، بلکه بنفی نمی‌‌کند، بلکه ضمن پذیرش آن تنها [[صفت]] [[نبوت]] را از [[حضرت علی]] {{ع}} سلب می‌‌کند. در [[روایات]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[صفات]] مختلف کمالی مانند [[عصمت]]، [[حجیت]] و [[واجب الاطاعة]] را به [[حضرت علی]] {{ع}} [[تفویض]] می‌‌کند که [[تفویض]] آن در پاسخ [[شبهات]] پیشین گذشت. به دیگر سخن بر معنا و مفهوم [[خاتمیت]] قطعاً [[پیامبر اسلام]] {{صل}} از همه [[بشر]] (...) عالم تر است و اگر [[تفویض]] [[صفات]] و [[شئون]] مزبور [[حضرت علی]] {{ع}} با [[خاتمیت]] منافات داشت، هرگز چنین نمی‌‌کرد. مگر این‌که کسی مدعی باشد - العیاذبالله - به [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} درس [[خاتمیت]] یاد بدهد یا بر عدم [[عصمت]] وی در این مسئله اعتقاد داشته باشد که چنین کسی نخست باید مدعای خود را به صورت شفاف بیان کند تا پاسخ لازم داده شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۰ - ۲۱۲.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش وابسته}}
* [[آیا تفویض شئون نبوت به امام ناقض خاتمیت است؟ (پرسش)]]
* [[آیا تفویض شئون نبوت به امام ناقض خاتمیت است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}


 
== جستارهای وابسته ==
==منابع==
{{مدخل وابسته}}
* [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
 
==جستارهای وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|7}}  
* [[پیامبر]] ([[نبی]])
* [[پیامبر]] ([[نبی]])
* [[نبوت در قرآن]]
* [[نبوت در قرآن]]
خط ۹۹: خط ۹۵:
* [[ولایت]]
* [[ولایت]]
* [[نبوغ عقلی]]
* [[نبوغ عقلی]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}


==پرسش‌های وابسته==
== منابع ==
{{فهرست پرسش‌ها}}
{{منابع}}
{{ستون-شروع|2}}
* [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
 
{{پایان منابع}}
{{پایان}}
{{پایان}}
 
=='''[[:رده:آثار شأن پیامبر خاتم|منبع‌شناسی جامع شأن پیامبر خاتم]]'''==
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های شأن پیامبر خاتم|کتاب‌شناسی شأن پیامبر خاتم]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های شأن پیامبر خاتم|مقاله‌شناسی شأن پیامبر خاتم]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های شأن پیامبر خاتم|پایان‌نامه‌شناسی شأن پیامبر خاتم]].
 
 
{{نبوت شناسی}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:ادله نبوت پیامبر خاتم]]
[[رده:معصوم]]
[[رده:نبوت]]
[[رده:رسالت]]
[[رده:پیامبر]]
[[رده:شأن پیامبر]]
[[رده:شأن پیامبر خاتم]]
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]]
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۳

شأن پیامبر یا همان مقام معصوم و جایگاه او از دو منظر قابل بررسی است:

  1. در "قوس نزول فیض و رحمت الهی" که در این صورت به معنای "منصب" و جایگاهی است که خدای متعال به این بنده برگزیده خود داده است که از آن به "منصب معصوم" تعبیر می‌شود؛ مانند: خلافت، نبوت، رسالت، امامت، وصایت، حکومت و امثال ذلک. اين مقام يا شأن و منصب الهی، وظایفی برای معصوم به دنبال دارد.
  2. در "قوس صعود و عروج الی الله" است که در این صورت به معنای درجه ای از درجات قرب الهی خواهد بود؛ مانند: مقام مقربین، مقام صابرین، مقام مکرمین و غیره. به همین دلیل از آن به درجه معصوم تعبیر می‌شود.

شأن پیامبر راهی برای اثبات نبوت

قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و پیامبر در همه این امور باید معصوم باشد لذا مهم‌ترین شئون پیامبر عبارت است از:

  1. مرجعیت دینی: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم.
  2. زعامت سیاسی "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر معصوم از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق ولایت سیاسی برای پیامبر معصوم است یا کسی که از او اجازه دارد [۱].

دیگر ساحت‌های شؤون پیامبر:

  1. شأن تشریعی:
    1. شأن ابلاغ رسالت (شأن ابلاغ وحی
    2. شأن تبیین رسالت (شامل: شأن تفسیر قرآن، شأن تفسیر شریعت
    3. شأن تأویل قرآن؛
    4. شأن تشریع احکام؛
    5. شأن تفریع؛
    6. شأن تطبیق.
  2. شأن تکوینی؛
  3. شأن ولایی (شأن ولايت):
    1. شأن ولایت مادی:
    2. شأن رهبری (شأن مدیریت
    3. شأن حکومت (شأن اجرا
    4. شأن قضاوت.
    5. شأن ولایت معنوی:
    6. شأن هدایت معنوی (شأن ایصال الی المطلوب
    7. شأن دستورهای اخلاقی (شأن دستورهای تربیتی).

تفویض شئون نبوت به امام

امامان (ع) دارای صفات کمالی خاص مانند عصمت، علم غیب، الهام و حجت الهی، انتصاب به مقام امامت توسط پیامبر و خداوند می‌‌باشند. برخی از مستشکلان تفویض چنین صفاتی توسط پیامبر (ص) به امامان را ناقض اصل خاتمیت توصیف نموده و از این راهکار به انکار صفات فوق دست یازیدند. برخی می‌‌گویند:این عین تناقض است که رسول خاتم به کسی یا کسانی حقوقی را ببخشد که ناقض خاتمیت باشد[۲].

اشکال اساسی این اشکال تعریف خاص آن از معنا و مفهوم خاتمیت است که در این اشکال متشکل خاتمیت را عام و به تعبیری غلیظ - مقابل رقیق - تفسیر نموده و هر نوع صفت کمالی مشابه به غیر پیامبر و یا موجود در پیامبر را با پیامبری مساوی انگاشته و تعمیم آن صفت به غیر پیامبر را با اصل خاتمیت متناقض می‌ خواند. در حالی که - چنان که در صفات پیشین گذشت - معنا و مفهوم خاتمیت نه انحصار صفا عصمت، الهام و علم غیب و حجیت به پیامبر و عدم بسط و تعمیم آن به امام بلکه معنای آن خاتمیت ظهور پیامبر جدید و شریعت جدید است،. معتقدان به اصل امامت هرگز مدعی شریعت و پیامبر جدید نیستند، نهایت آنان امامان خویش را منصوب آخرین پیامبران می‌ دانند که شئون مختلف مانند حجیت و عصمت کلام و رفتارشان، جانشینی در عرصه های تفسیر دین و دنیا از طرف پیامبر (ص) و خداوند به امامان شیعه تفویض شده است.

این معنا از خاتمیت و عدم تنافی آن با اصول نبوت و خاتمیت دقیقاً در کلام نبوی آمده است، آنجا که امام علی (ع) درباره رؤیت فرشته وحی و شنیدن صدای وی و نیز شنیدن ضجه شیطان به پیامبر (ص) مطالبی فرمود، حضرت به علی (ع) فرمود:«إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ»[۳].

در این حدیث پیامبر (ص) اصل صفت الهام و مواجهه با فرشته وحی و شنیدن پیام نفی نمی‌کند، بلکه بنفی نمی‌‌کند، بلکه ضمن پذیرش آن تنها صفت نبوت را از حضرت علی (ع) سلب می‌‌کند. در روایات دیگر پیامبر (ص) صفات مختلف کمالی مانند عصمت، حجیت و واجب الاطاعة را به حضرت علی (ع) تفویض می‌‌کند که تفویض آن در پاسخ شبهات پیشین گذشت. به دیگر سخن بر معنا و مفهوم خاتمیت قطعاً پیامبر اسلام (ص) از همه بشر (...) عالم تر است و اگر تفویض صفات و شئون مزبور حضرت علی (ع) با خاتمیت منافات داشت، هرگز چنین نمی‌‌کرد. مگر این‌که کسی مدعی باشد - العیاذبالله - به پیامبر (ص) درس خاتمیت یاد بدهد یا بر عدم عصمت وی در این مسئله اعتقاد داشته باشد که چنین کسی نخست باید مدعای خود را به صورت شفاف بیان کند تا پاسخ لازم داده شود[۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.
  2. سروش، عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، ص ۱۳۵.
  3. «تو آنچه را می‌‏شنوم می‏‌شنوی، و آنچه را می‏‌بينم می‏‌بينی، جز اينكه پيامبر نيستی‏» نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
  4. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۰ - ۲۱۲.