استعانت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = استعانت | |||
| عنوان مدخل = استعانت | |||
| مداخل مرتبط = [[استعانت در قرآن]] - [[استعانت در فقه اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
در جهت [[راهنمایی]] و دلالت [[پیامبر]] [[خداوند]] [[تعلیم]] میدهد که تنها باید از او [[کمک]] بگیرد، و تنها او [[یاور]] و [[پناه]] است. | |||
==مقدمه== | |||
#{{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم * راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۵-۶.</ref> | #{{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم * راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۵-۶.</ref> | ||
#{{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref> | #{{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
#{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | #{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | ||
==نکات== | == نکات == | ||
استعانتهای مطرح شده در [[آیات]] فوق به شرح زیر است: | استعانتهای مطرح شده در [[آیات]] فوق به شرح زیر است: | ||
#از جمله موارد استعانت خواستن از [[خداوند]]، [[هدایت]] شدن به [[صراط مستقیم]] است که هم [[پیامبر]] و هم [[پیروان]] از [[خدا]] میخواهند: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. | # از جمله موارد استعانت خواستن از [[خداوند]]، [[هدایت]] شدن به [[صراط مستقیم]] است که هم [[پیامبر]] و هم [[پیروان]] از [[خدا]] میخواهند: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. | ||
#[[دستور]] [[خدا]] به [[پیامبر]] جهت درخواست حجتی روشن: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. از سوی او به صورت [[یار]] و مددکاراست. | # [[دستور]] [[خدا]] به [[پیامبر]] جهت درخواست حجتی روشن: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>. از سوی او به صورت [[یار]] و مددکاراست. | ||
#استعانت: [[پشتیبانی]] خواستن از [[خدا]] در برابر افتراهاست {{متن قرآن|وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.</ref> | # استعانت: [[پشتیبانی]] خواستن از [[خدا]] در برابر افتراهاست {{متن قرآن|وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.</ref> | ||
#استعانت خواستن از [[خدا]] در جهت [[مبارزه]] با سنتهای [[جاهلی]] و حل مشکل ظهار و [[اجابت]] خواسته وی از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>. | # استعانت خواستن از [[خدا]] در جهت [[مبارزه]] با سنتهای [[جاهلی]] و حل مشکل ظهار و [[اجابت]] خواسته وی از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>. | ||
#توجه دادن [[خداوند]] پیامبرگرامی [[اسلام]] را به استعانت [[پیامبران]] پیشینلوط - از [[خدا]] برای [[اصلاح]] [[مفاسد]] و [[منکرات]] [[اجتماعی]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | # توجه دادن [[خداوند]] پیامبرگرامی [[اسلام]] را به استعانت [[پیامبران]] پیشینلوط - از [[خدا]] برای [[اصلاح]] [[مفاسد]] و [[منکرات]] [[اجتماعی]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۹۲.</ref>. | ||
== | ==[[کمک خواستن از خداوند]]== | ||
واژه [[استعانت]]، مصدر باب استفعال از ریشه «ع ـ و ـ ن» در لغت به معنای کمک و [[پشتیبانی]] خواستن است<ref>مفردات، ص۵۹۸، «عون».</ref>. حقیقتِ استعانت، کمک خواستن شخص از [[خدا]] برای دریافت [[قدرت]] وتوان بر انجام دادن کار، یا برای [[سهولت]] انجام دادن آن است، بهگونهای که از همنوعان وی نیز کمکی ساخته نیست<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۴.</ref>. کارها (در مقایسه با یکدیگر) برخی مهم و برخی غیر مهمّ به نظر میآیند و استعانت، همه امور مهم و غیر مهم را دربرمیگیرد. برخی مصداق کامل و روشن استعانت را امور مهم و حوادث بزرگ دانستهاند<ref>المیزان، ج ۱، ص۱۵۲.</ref>. استعانت [[راستین]] در صورتی تحقق مییابد که شخص، در هر رخدادی متوجه خدا باشد و فقط از او استعانت بجوید و به استعانت زبانی بسنده نکند<ref>شرحمنظومه، ص۳۵۰؛ تسنیم، ج۱، ص۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref>، چنان که یکی از [[اسمای الهی]] {{متن قرآن|ٱلْمُسْتَعَانُ}}<ref>المیزان، ج ۸، ص۳۵۸.</ref> و به معنای کسی است که از او میتوان کمک گرفت. | |||
مفهوم استعانت در [[قرآن کریم]] در قالب {{متن قرآن|َ نَسْتَعِينُ}}<ref>سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟}}<ref>{{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ}}«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ}} «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|ٱلْمُسْتَعَانُ}}<ref>{{متن قرآن|وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٍۢ كَذِبٍۢ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًۭا فَصَبْرٌۭ جَمِيلٌۭ وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ}} «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا۟}}<ref>{{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَلَا ٱلْهَدْىَ وَلَا ٱلْقَلَـٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَٰنًۭا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَٱصْطَادُوا۟ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـَٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و {{متن قرآن|فَأَعِينُونِى}}<ref>{{متن قرآن|قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا}} «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.</ref> آمده است. | |||
==منابع== | واژه [[نصرت]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}} «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.</ref> نیز با اندک اختلافی مفهوم [[عون]] را میرساند. از مضمون برخی [[آیات]] نیز که در آن وسیله جویی<ref>{{متن قرآن|وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِٱللَّهِ جَهْدَ أَيْمَـٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَـٰسِرِينَ}} «و مؤمنان میگویند: آیا اینانند که سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردهاند که با شمایند؟! کردارهاشان تباه گردید و زیانکار شدند» سوره مائده، آیه ۵۳.</ref> و درخواست [[موسی]]{{ع}} برای [[همکاری]] [[هارون]] از [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى}} «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref> و کمک خواستن [[لوط]]{{ع}} از [[قوم]] خویش<ref>{{متن قرآن|وَجَآءَهُۥ قَوْمُهُۥ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ قَالَ يَـٰقَوْمِ هَـٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَيْفِىٓ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ}} «و قوم او شتابان به سویش رو آوردند و (آنان) پیش از آن، کارهای زشت انجام میدادند؛ (لوط) گفت: ای قوم من! اینان دختران منند، آنان برای شما پاکیزهترند، از خداوند پروا کنید و مرا در (کار) مهمانانم خوار نگردانید، آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.</ref> مطرح شده، مفهوم [[استعانت]] نیز استفاده میشود.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۵.</ref>. | ||
==[[انحصار]] [[استعانت از خدا]]== | |||
اکثر قریب به اتفاقمفسران، انحصار استعانت از خدای متعالی را از [[آیه]] ۵ [[سوره حمد]] استفاده کردهاند: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}؛ زیرا تقدیم ضمیر مفعولی «إیّاکَ» بر فعل، بیانکننده انحصار استعانت از [[خدای سبحان]] است<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۶۲؛ المیزان، ج ۱، ص۲۵؛ من وحی القرآن، ج ۱، ص۵۴.</ref>. عدهای تقدیم ضمیر را برای اهتمام و [[احترام]] به یاد و [[نام خداوند]] دانستهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۱۰۲؛ البحرالمحیط، ج ۱، ص۴۲؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۱، ص۹۱ ـ ۹۲.</ref>. برخی معتقدند از آیه {{متن قرآن|وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ}}<ref>«و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref> نیز انحصار [[یاری]] جویی از [[خداوند]] استفاده میشود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۱۱، ص۱۰۶؛ تسنیم، ج ۱، ص۴۴۴.</ref>. البته بعضی [[مفسران]] نیز اصل انحصار استعانت را پذیرفتهاند؛ امّا آن را «ادّعایی» میدانند؛ نه «[[حقیقی]]»؛ بدین معنا که [[انسان]] فقط در امور مهم از [[خدا]] کمک میجوید و [[مددجویی]] وی در امور عادی [[زندگی]] نادیده گرفته میشود و از روی ادعّا و [[مبالغه]]، استعانت را به خدا منحصر میداند<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۹؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.</ref>. [[راز]] انحصار حقیقی استعانت از خدا، به صورتهای گوناگونی قابل ذکر است: | |||
#کسی که از [[توحید افعالی]] [[آگاه]] است و [[نظام]] وجود را صورت فاعلیت [[خدا]] میبیند و [[انحصار]] تأثیرگذاری [[حقیقی]] را در خدا، با [[برهان]] یا بهصورت [[مشاهده]] مییابد، [[حصر]] [[استعانت]] را نیز حصر حقیقی و کمک دیگر موجودات را [[مظهر]] [[یاری رساندن]] خدا میداند<ref>تفسیر سوره حمد، ص۵۹ ـ ۶۵.</ref>. | |||
# [[اسمای حسنای الهی]] یعنی {{متن قرآن|اللَّهِ}} {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}} و {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}} که قبل از [[آیه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}} آمده، هر یک [[حد وسط]] برهان حصر استعانت از او نیز خواهد بود؛ مثلاً با استفاده از اسم «اللّه» این گونه [[استدلال]] میشود که [[ذات اقدس خداوند]]، در بردارنده انحصاری همه [[کمالات وجودی]] و یگانه [[مستعان]] سراسر [[عالم هستی]] است، بنابراین، فقط از وی باید مدد جست<ref>تسنیم، ج ۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref>. | |||
#حدوث و استمرار [[قدرت]] [[انسان]] بر هر کاری، از جانب خداست، ازاینرو هر کاری که از انسان صادر میشود به خدا نسبت دارد، در عین اینکه به انسان منسوب است و معنای حصر حقیقی [[استعانت از خدا]]، همین است<ref>من وحی القرآن، ج ۱، ص۶۹.</ref>. | |||
#بر اساس [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]]، [[اطاعت]] و [[ترک گناه]]، فقط با خواست و [[قدرت الهی]] امکانپذیر است، و [[اراده]] و [[کوشش]] [[بندگان]]، به [[تنهایی]] آن را فراهم نمیسازد، پس تنها باید از خدا یاریطلبید<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص۲۵۳.</ref>. | |||
#به ثمر رسیدن کار انسان در گرو فراهم شدن اسباب و رفع موانع مناسب با آن است که [[خداوند]] ما را به آن توان بخشیده؛ ولی از آنجا که بعضی از این اسباب و موانع در محدوده [[آگاهی]] [[بشر]] نیست، بلکه فقط در [[اختیار]] خداست و فقط او از آن آگاه است، فرموده که فقط از او کمک بجوییم<ref>تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸ ـ ۵۹؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۳ ـ ۳۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۵.</ref>. | |||
==استعانت از وسایل== | |||
ظاهر، بلکه صریح [[آیات قرآن]]، بر روا بودن [[یاری]] جستن از غیر خدا دلالت دارد، بلکه در بعضی [[آیات]]، به کمک گرفتن از غیر [[خدا]] امر شده: {{متن قرآن|وَٱبْتَغُوٓا۟ إِلَيْهِ ٱلْوَسِيلَةَ}}<ref> سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> و به [[مؤمنان]] میفرماید: از [[شکیبایی]] و [[نماز]] [[یاری]] جویید: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref> و در برخی دیگر، این کار به [[پیامبران]] و غیر ایشان نسبت داده شده است، چنانکه [[موسی]] [[همکاری]] [[برادر]] خویش [[هارون]] را از [[خداوند]] درخواست میکند: {{متن قرآن|وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى}}<ref>«و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref> و خداوند نیز به [[اجابت]] آن، [[وعده]] میدهد: {{متن قرآن|قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ}}<ref>«فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند میگردانیم» سوره قصص، آیه ۳۵.</ref> هنگامیکه [[عیسی]]{{ع}} [[کفر]] [[بنیاسرائیل]] را دریافت [و فهمید که قصد کشتن او را دارند] گفت: [[یاران]] من در [[راه خدا]] چه کسانیاند: {{متن قرآن|فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آلعمران، آیه 52.</ref> [[حضرت لوط]] نیز از [[قوم]] خود کمک خواست: {{متن قرآن|أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ}}<ref>«آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.</ref>[[ذوالقرنین]] نیز گفت: مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سدّی [[استوار]] قرار دهم: {{متن قرآن|قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا}}<ref>«گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.</ref> و در آیهای نیز خداوند میفرماید: اگر مسلمانانی که موفق به [[هجرت]] نشدهاند از شما در راه [[دین]] یاری خواستند، آنان را یاری کنید: {{متن قرآن|وَإِنِ ٱسْتَنصَرُوكُمْ فِى ٱلدِّينِ فَعَلَيْكُمُ ٱلنَّصْرُ}}<ref> سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> برخی در جواز [[استعانت]] از غیر خدا، به [[آیه]] {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ}}<ref> سوره مائده، آیه ۲.</ref> نیز استناد کردهاند<ref>التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۶.</ref>، پس [[یاری خواستن]] از وسایل نه تنها جایز بلکه طبق [[آیه]] ۱۵۳ بقره<ref>{{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ}} «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref> لازم است، افزون بر این، [[ضرورت]] اقتضا دارد که [[انسانها]] در امور [[زندگی]] از یکدیگر [[یاری]] بجویند و شیوه همیشگی [[مسلمانان]] و غیرمسلمانان نیز همین بوده است<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص۴۱۴.</ref>. برخی [[مفسران]]، در ذیل [[آیات]] ۲۸ ـ ۳۰ [[آلعمران]]<ref>{{متن قرآن|لَّا يَتَّخِذِ ٱلْمُؤْمِنُونَ ٱلْكَـٰفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ ٱللَّهِ فِى شَىْءٍ إِلَّآ أَن تَتَّقُوا۟ مِنْهُمْ تُقَىٰةًۭ وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفْسَهُۥ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلْمَصِيرُ * قُلْ إِن تُخْفُوا۟ مَا فِى صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ ٱللَّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌۭ * يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍۢ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍۢ مُّحْضَرًۭا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوٓءٍۢ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُۥٓ أَمَدًۢا بَعِيدًۭا وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفْسَهُۥ وَٱللَّهُ رَءُوفٌۢ بِٱلْعِبَادِ}} «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطهای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونهای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا میدهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است * بگو آنچه در دل دارید اگر پنهان کنید یا آشکار گردانید خداوند آن را میداند و از آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است آگاهی دارد و خداوند بر هر کاری تواناست * روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آلعمران، آیه ۲۸-۳۰.</ref> آوردهاند که بیشتر [[مذاهب چهارگانه اهل سنت]]، [[یاریطلبیدن]] از [[کفّار]] را برای [[مبارزه]] با گروه دیگری از [[کافران]]، جایز دانستهاند. دلیل آنها، روایاتی است که [[صحیح مسلم]] در زمینه [[یاری]] گرفتن [[پیامبراکرم]]{{صل}} از صفوان بن [[امیّه]] در [[جنگ حُنین]] و کمک [[قبیله]] [[خُزاعه]] به حضرت در [[فتح مکه]] و [[استعانت]] آن [[بزرگوار]] از [[یهود]] «[[بنی قَیْنُقاع]]» و [[همکاری]] مشرکی به نام «قُزمان» در [[جنگ اُحد]]، نقل کرده است<ref>المنیر، ج ۳، ص۲۰۳؛ الکاشف، ج ۲، ص۴۰.</ref>. علاّمه حلی نیز در جواز کمک گرفتن از [[اهل ذمّه]] در [[جنگ]] با کافران [[حربی]]، به بعضی از موارد پیشین [[استشهاد]] کرده است<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۹۰۶، ۹۸۶؛ الکاشف، ج۲، ص۴۰.</ref>، چنانکه [[صاحب جواهر]] نیز در استعانت از اهل ذمّه در برابر [[شورشیان]] داخلیِ [[حکومت اسلامی]]، چنین نظری دارد<ref>جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۳۴۶.</ref>. [[مفسران]] برای جمع میان آیاتی که استعانت را به یاری جستن از [[خدا]] منحصر میداند و آیاتی که به استعانت از غیر خدا [[فرمان]] داده یا آن را تجویز کرده است، راههایی را ذکر کردهاند: | |||
#چون [[نظام هستی]]، صورت فاعلیت [[حق تعالی]] است<ref>تفسیر سوره حمد، ص۶۰.</ref> و همه [[جهان]] را [[رب العالمین]] اداره میکند، هیچ چیزی در جهان، مؤثّر و مستقل وبینیاز از خدا نیست و همه فاعلها، از [[شئون]] و درجات فاعلیت [[خدای سبحان]] هستند و کارهایشان همه از اوصاف فعلی خداست که از «مقامِ فعل» او انتزاع میشود، به همین جهت، کمک دهی سایر موجودات، جلوه و صورت یاری بخشیدن [[پروردگار]] است و هیچ یاریکنندهای در [[یاری دادن]] خود [[استقلال]] ندارد و استعانت از هر چیزی، استعانت از وجه خدا و [[فیض]] اوست؛ نه غیر آن، بنابراین، [[یاری خواستن]] از غیر [[حق]] با [[حصر]] [[حقیقی]] استعانت در وی منافاتی ندارد<ref>تسنیم، ج ۱، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵.</ref>. | |||
#چون امر به استعانت از غیر خدا، از جانب خدا صادر شده، هیچ منافاتی با حصر [[استعانت از خدا]] ندارد<ref>تفسیر نور، ج ۱، ص۱۲۱.</ref>. با توجه به اینکه [[اشتغال]] به [[مناجات با خدا]] از راه [[نماز]] و پیشه کردن [[صبر]] که خدا بدانها امر کرده، از مصادیق [[استعانت]] از [[خدای سبحان]] است؛ نه [[یاری خواستن]] از غیر [[خدا]]<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص۴۱۳.</ref>، افزون بر این، [[قدرت]] [[مستعان]] بر انجام دادن و ادامه هر کاری، از [[قدرت خدا]] ناشی میشود، پس ریشه کمک خواستن از غیر خدا و [[یاری]] بخشیدن او به خدا باز میگردد<ref>من وحی القرآن، ج ۱، ص۷۱ ـ ۷۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۷.</ref>. | |||
==[[استعانت از خدا]] و [[توسل]] به [[اولیا]]{{عم}}== | |||
توسل به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهلبیت]] حضرت در اظهار نیاز به آنان نیز هیچ منافاتی با [[حصر]] استعانت از خدا نداشته، شائبهای از [[شرک]] در آن نیست؛ زیرا [[حقیقت]] [[توسّل]]، تمسّک به گوهرهای گرانسنگ [[معنوی]]، یعنی شخصیتهایی است که نزد خدا [[وجاهت]] دارند و خدا به آنان قدرت برآوردن [[حاجات]] [[انسانها]] را [[عنایت]] کرده است، تا به [[اذن خدا]] [[حاجت]] [[انسان]] را برآورده سازند، پس شخص [[متوسل]]، آنان را واسطه بین خود و خدا قرار میدهد؛ نه اینکه از آنها بهصورت مستقل حاجت بطلبد، افزون بر اینها، خدا در [[قرآن]] نیز به اینگونه استعانت و واسطه قرار دادن [[فرمان]] داده و آن را [[تأیید]] کرده است: {{متن قرآن|وَٱبْتَغُوٓا۟ إِلَيْهِ ٱلْوَسِيلَةَ}}<ref> سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> در [[آیات]] ۹۸ ـ ۹۹ یوسف<ref>{{متن قرآن|قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّىٓ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ * فَلَمَّا دَخَلُوا۟ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ٱدْخُلُوا۟ مِصْرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ}} «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است * و چون نزد یوسف درآمدند پدر و مادرش را در آغوش کشید و گفت: اگر خداوند بخواهد بیبیم به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۸-۹۹.</ref> نیز درخواست [[فرزندان]] [[یعقوب]]{{ع}} را از پدر جهت آمرزشطلبی از خدا ذکر و تأیید کرده است. | |||
به گفته [[شافعی]] [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} وسیله [[تقرب به خدا]] هستند<ref>الصواعقالمحرقه، ص۸۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص۴۶۸.</ref>، بنابراین، توسل و نیز [[طلب شفاعت]] از [[اولیای خدا]] با [[عبادت]] بتها از ناحیه [[مشرکان]]، متفاوت است؛ زیرا آنان حاجاتشان را مستقلاً از بتها میخواستند<ref>کشف الارتیاب، ص۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۸.</ref>. | |||
==مراتب [[استعانت]]== | |||
همانگونه که [[عبادت]] درجات گوناگونی دارد و به عبادت [[بردگان]]، تاجران و [[عاشقان]] تقسیم میشود، استعانت نیز درجات و مراتبی دارد؛ نازلترین مرتبه آن این است که [[انسان]] ابتدا خود را دیده، میگوید: من از [[خدا]] [[یاری]] میطلبم. اگر کاری را خود انسان انجام دهد، و کمبودش را دیگری جبران و ترمیم کند، دیگری [[ناصر]]، معاون و [[شفیع]] اوست و کار با [[نصرت]] و معاونت و [[شفاعت]] انجام گرفته است؛ نه با [[ولایت]]؛ ولی اگر انسان، خود را صاحب هیچ سهمی نداند و همه [[شئون]] خود را به خدا بسپارد، تحت ولایت خداست: {{متن قرآن|ٱللَّهُ وَلِىُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ يُخْرِجُهُم}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> درجات استعانت با مراتب عبادت به هم پیوسته است و به هر [[میزان]] که [[عابد]] در عبادت، [[موحّد]] و در [[توحید]]، صادق باشد، استعانتش نیز ظریفتر خواهد بود؛ اگر عبادت به مرحله عالی راه یافت، استعانت نیز به مرحله ولایت میرسد و در استعانت [[مولّی علیه]] از [[ولیّ]]، [[عون]] کامل از آنِ ولیّ است که بر همه شئون مولّی علیه اشراف دارد<ref>تسنیم، ج ۱، ص۴۴۸ ـ ۴۴۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۹.</ref>. | |||
==عمومیت استعانت== | |||
برخلاف [[پندار]] برخی [[مفسران]]<ref>الکشاف، ج ۱، ص۱۵.</ref>، استعانت از [[خدای سبحان]]، به عبادتش منحصر نیست. گرچه مددخواهی از او بلافاصله بعد از [[حصر]] عبادت آمده است: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}؛ لیکن دلالتی بر خصوص یاری جستن از خدا در عبادت او ندارد، بلکه منظور، انحصارکمک گرفتن از خدا در مطلق امور است و این عمومیت را، افزون بر [[آیه]] ۵ [[سوره حمد]] از [[آیات]] ۴۵ و ۱۵۳ بقره<ref>{{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ}}«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ}} «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref> نیز میتوان استفاده کرد؛ زیرا در هیچ یک از این دو [[آیه]]، متعلق [[استعانت]] بیان نشده است<ref>تفسیر المنار، ج ۲، ص۳۳؛ تفسیر سوره حمد، ص۶۴ ـ ۶۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۹.</ref>. | |||
==استعانت از [[نماز]] و [[روزه]]== | |||
به گفته بیشتر [[مفسران]] در ذیل آیه {{متن قرآن|وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.</ref> مقصود از «[[صلوة]]» نماز<ref>جامع البیان، مج۱، ج ۱، ص۱۵۳، ۳۷۰؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۱۷.</ref>، و به گفته برخی، [[دعا]] یا [[صلوات]] است<ref>الصافی، ج ۱، ص۱۲۶؛ تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام، ص۲۳۸.</ref>، و «[[صبر]]» مفهوم «[[پایداری]]» دارد و گویا [[تفسیر]] آن در برخی [[روایات]] به «روزه»، از باب بیان مصداق باشد<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۱۷.</ref>. ویژگیهای بیهمتای صبر و نماز در زمینههای فردی و [[اجتماعی]] و [[مادّی]] و [[معنوی]]، باعث شده تا بر استعانت از این دو تأکید شود؛ زیرا [[پناه بردن]] به درگاه [[عبودیت الهی]] در نماز، [[روح ایمان]] را در [[بنده]] [[بیدار]] و او را متوجه این [[حقیقت]] میسازد که به رشتهای ناگسستنی چنگ زده است. نیز صبر بر [[گرفتاری]]، و [[صبر بر طاعت]] در برابر [[معصیت]]، هر [[مصیبت]] بزرگ را کوچک میکند و زمینهساز [[تسلیم]] بنده، در برابرخدا میشود. بر پایه روایاتی، هرگاه کار بر [[رسول خدا]]{{صل}} سخت و از چیزی اندوهناک میشد، به نماز [[پناه]] میبرد<ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۱؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۱۷.</ref>. در روایات، تأکید شده که هنگام [[شداید]] و سختیها روزه گرفته، نماز بخوانید<ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۱؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۱۷.</ref>. [[فقیهان]] نیز با استناد به همین روایات، بر [[استحباب]] نمازهای مخصوص، هنگام بروز حوادث دشوار [[فتوا]] دادهاند<ref>وسائل الشیعه، ج ۸، ص۱ ـ ۱۸۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۳، ص ۱۲۹.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[استعانت - ناصحی (مقاله)|مقاله «استعانت»]]، '''[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]''' | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۵
مقدمه
در جهت راهنمایی و دلالت پیامبر خداوند تعلیم میدهد که تنها باید از او کمک بگیرد، و تنها او یاور و پناه است.
- ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۱]
- ﴿وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا﴾[۲]
- ﴿ِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۳]
- ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۴]
- ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ﴾[۵][۶].
نکات
استعانتهای مطرح شده در آیات فوق به شرح زیر است:
- از جمله موارد استعانت خواستن از خداوند، هدایت شدن به صراط مستقیم است که هم پیامبر و هم پیروان از خدا میخواهند: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۷].
- دستور خدا به پیامبر جهت درخواست حجتی روشن: ﴿وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا﴾[۸]. از سوی او به صورت یار و مددکاراست.
- استعانت: پشتیبانی خواستن از خدا در برابر افتراهاست ﴿وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ﴾[۹]
- استعانت خواستن از خدا در جهت مبارزه با سنتهای جاهلی و حل مشکل ظهار و اجابت خواسته وی از سوی خدا: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ﴾[۱۰].
- توجه دادن خداوند پیامبرگرامی اسلام را به استعانت پیامبران پیشینلوط - از خدا برای اصلاح مفاسد و منکرات اجتماعی: ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۱][۱۲].
کمک خواستن از خداوند
واژه استعانت، مصدر باب استفعال از ریشه «ع ـ و ـ ن» در لغت به معنای کمک و پشتیبانی خواستن است[۱۳]. حقیقتِ استعانت، کمک خواستن شخص از خدا برای دریافت قدرت وتوان بر انجام دادن کار، یا برای سهولت انجام دادن آن است، بهگونهای که از همنوعان وی نیز کمکی ساخته نیست[۱۴]. کارها (در مقایسه با یکدیگر) برخی مهم و برخی غیر مهمّ به نظر میآیند و استعانت، همه امور مهم و غیر مهم را دربرمیگیرد. برخی مصداق کامل و روشن استعانت را امور مهم و حوادث بزرگ دانستهاند[۱۵]. استعانت راستین در صورتی تحقق مییابد که شخص، در هر رخدادی متوجه خدا باشد و فقط از او استعانت بجوید و به استعانت زبانی بسنده نکند[۱۶]، چنان که یکی از اسمای الهی ﴿ٱلْمُسْتَعَانُ﴾[۱۷] و به معنای کسی است که از او میتوان کمک گرفت.
مفهوم استعانت در قرآن کریم در قالب ﴿َ نَسْتَعِينُ﴾[۱۸]، ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟﴾[۱۹]، ﴿ٱلْمُسْتَعَانُ﴾[۲۰]، ﴿وَتَعَاوَنُوا۟﴾[۲۱] و ﴿فَأَعِينُونِى﴾[۲۲] آمده است.
واژه نصرت[۲۳] نیز با اندک اختلافی مفهوم عون را میرساند. از مضمون برخی آیات نیز که در آن وسیله جویی[۲۴] و درخواست موسی(ع) برای همکاری هارون از خداوند[۲۵] و کمک خواستن لوط(ع) از قوم خویش[۲۶] مطرح شده، مفهوم استعانت نیز استفاده میشود.[۲۷].
انحصار استعانت از خدا
اکثر قریب به اتفاقمفسران، انحصار استعانت از خدای متعالی را از آیه ۵ سوره حمد استفاده کردهاند: ﴿إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾؛ زیرا تقدیم ضمیر مفعولی «إیّاکَ» بر فعل، بیانکننده انحصار استعانت از خدای سبحان است[۲۸]. عدهای تقدیم ضمیر را برای اهتمام و احترام به یاد و نام خداوند دانستهاند[۲۹]. برخی معتقدند از آیه ﴿وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ﴾[۳۰] نیز انحصار یاری جویی از خداوند استفاده میشود[۳۱]. البته بعضی مفسران نیز اصل انحصار استعانت را پذیرفتهاند؛ امّا آن را «ادّعایی» میدانند؛ نه «حقیقی»؛ بدین معنا که انسان فقط در امور مهم از خدا کمک میجوید و مددجویی وی در امور عادی زندگی نادیده گرفته میشود و از روی ادعّا و مبالغه، استعانت را به خدا منحصر میداند[۳۲]. راز انحصار حقیقی استعانت از خدا، به صورتهای گوناگونی قابل ذکر است:
- کسی که از توحید افعالی آگاه است و نظام وجود را صورت فاعلیت خدا میبیند و انحصار تأثیرگذاری حقیقی را در خدا، با برهان یا بهصورت مشاهده مییابد، حصر استعانت را نیز حصر حقیقی و کمک دیگر موجودات را مظهر یاری رساندن خدا میداند[۳۳].
- اسمای حسنای الهی یعنی ﴿اللَّهِ﴾ ﴿رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ «﴿الرَّحْمَنِ﴾ ﴿الرَّحِيمِ﴾ و ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ که قبل از آیه ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ آمده، هر یک حد وسط برهان حصر استعانت از او نیز خواهد بود؛ مثلاً با استفاده از اسم «اللّه» این گونه استدلال میشود که ذات اقدس خداوند، در بردارنده انحصاری همه کمالات وجودی و یگانه مستعان سراسر عالم هستی است، بنابراین، فقط از وی باید مدد جست[۳۴].
- حدوث و استمرار قدرت انسان بر هر کاری، از جانب خداست، ازاینرو هر کاری که از انسان صادر میشود به خدا نسبت دارد، در عین اینکه به انسان منسوب است و معنای حصر حقیقی استعانت از خدا، همین است[۳۵].
- بر اساس دلایل عقلی و نقلی، اطاعت و ترک گناه، فقط با خواست و قدرت الهی امکانپذیر است، و اراده و کوشش بندگان، به تنهایی آن را فراهم نمیسازد، پس تنها باید از خدا یاریطلبید[۳۶].
- به ثمر رسیدن کار انسان در گرو فراهم شدن اسباب و رفع موانع مناسب با آن است که خداوند ما را به آن توان بخشیده؛ ولی از آنجا که بعضی از این اسباب و موانع در محدوده آگاهی بشر نیست، بلکه فقط در اختیار خداست و فقط او از آن آگاه است، فرموده که فقط از او کمک بجوییم[۳۷].[۳۸].
استعانت از وسایل
ظاهر، بلکه صریح آیات قرآن، بر روا بودن یاری جستن از غیر خدا دلالت دارد، بلکه در بعضی آیات، به کمک گرفتن از غیر خدا امر شده: ﴿وَٱبْتَغُوٓا۟ إِلَيْهِ ٱلْوَسِيلَةَ﴾[۳۹] و به مؤمنان میفرماید: از شکیبایی و نماز یاری جویید: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ﴾[۴۰] و در برخی دیگر، این کار به پیامبران و غیر ایشان نسبت داده شده است، چنانکه موسی همکاری برادر خویش هارون را از خداوند درخواست میکند: ﴿وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى﴾[۴۱] و خداوند نیز به اجابت آن، وعده میدهد: ﴿قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ﴾[۴۲] هنگامیکه عیسی(ع) کفر بنیاسرائیل را دریافت [و فهمید که قصد کشتن او را دارند] گفت: یاران من در راه خدا چه کسانیاند: ﴿فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۴۳] حضرت لوط نیز از قوم خود کمک خواست: ﴿أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ﴾[۴۴]ذوالقرنین نیز گفت: مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سدّی استوار قرار دهم: ﴿قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا﴾[۴۵] و در آیهای نیز خداوند میفرماید: اگر مسلمانانی که موفق به هجرت نشدهاند از شما در راه دین یاری خواستند، آنان را یاری کنید: ﴿وَإِنِ ٱسْتَنصَرُوكُمْ فِى ٱلدِّينِ فَعَلَيْكُمُ ٱلنَّصْرُ﴾[۴۶] برخی در جواز استعانت از غیر خدا، به آیه ﴿وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ﴾[۴۷] نیز استناد کردهاند[۴۸]، پس یاری خواستن از وسایل نه تنها جایز بلکه طبق آیه ۱۵۳ بقره[۴۹] لازم است، افزون بر این، ضرورت اقتضا دارد که انسانها در امور زندگی از یکدیگر یاری بجویند و شیوه همیشگی مسلمانان و غیرمسلمانان نیز همین بوده است[۵۰]. برخی مفسران، در ذیل آیات ۲۸ ـ ۳۰ آلعمران[۵۱] آوردهاند که بیشتر مذاهب چهارگانه اهل سنت، یاریطلبیدن از کفّار را برای مبارزه با گروه دیگری از کافران، جایز دانستهاند. دلیل آنها، روایاتی است که صحیح مسلم در زمینه یاری گرفتن پیامبراکرم(ص) از صفوان بن امیّه در جنگ حُنین و کمک قبیله خُزاعه به حضرت در فتح مکه و استعانت آن بزرگوار از یهود «بنی قَیْنُقاع» و همکاری مشرکی به نام «قُزمان» در جنگ اُحد، نقل کرده است[۵۲]. علاّمه حلی نیز در جواز کمک گرفتن از اهل ذمّه در جنگ با کافران حربی، به بعضی از موارد پیشین استشهاد کرده است[۵۳]، چنانکه صاحب جواهر نیز در استعانت از اهل ذمّه در برابر شورشیان داخلیِ حکومت اسلامی، چنین نظری دارد[۵۴]. مفسران برای جمع میان آیاتی که استعانت را به یاری جستن از خدا منحصر میداند و آیاتی که به استعانت از غیر خدا فرمان داده یا آن را تجویز کرده است، راههایی را ذکر کردهاند:
- چون نظام هستی، صورت فاعلیت حق تعالی است[۵۵] و همه جهان را رب العالمین اداره میکند، هیچ چیزی در جهان، مؤثّر و مستقل وبینیاز از خدا نیست و همه فاعلها، از شئون و درجات فاعلیت خدای سبحان هستند و کارهایشان همه از اوصاف فعلی خداست که از «مقامِ فعل» او انتزاع میشود، به همین جهت، کمک دهی سایر موجودات، جلوه و صورت یاری بخشیدن پروردگار است و هیچ یاریکنندهای در یاری دادن خود استقلال ندارد و استعانت از هر چیزی، استعانت از وجه خدا و فیض اوست؛ نه غیر آن، بنابراین، یاری خواستن از غیر حق با حصر حقیقی استعانت در وی منافاتی ندارد[۵۶].
- چون امر به استعانت از غیر خدا، از جانب خدا صادر شده، هیچ منافاتی با حصر استعانت از خدا ندارد[۵۷]. با توجه به اینکه اشتغال به مناجات با خدا از راه نماز و پیشه کردن صبر که خدا بدانها امر کرده، از مصادیق استعانت از خدای سبحان است؛ نه یاری خواستن از غیر خدا[۵۸]، افزون بر این، قدرت مستعان بر انجام دادن و ادامه هر کاری، از قدرت خدا ناشی میشود، پس ریشه کمک خواستن از غیر خدا و یاری بخشیدن او به خدا باز میگردد[۵۹].[۶۰].
استعانت از خدا و توسل به اولیا(ع)
توسل به پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت حضرت در اظهار نیاز به آنان نیز هیچ منافاتی با حصر استعانت از خدا نداشته، شائبهای از شرک در آن نیست؛ زیرا حقیقت توسّل، تمسّک به گوهرهای گرانسنگ معنوی، یعنی شخصیتهایی است که نزد خدا وجاهت دارند و خدا به آنان قدرت برآوردن حاجات انسانها را عنایت کرده است، تا به اذن خدا حاجت انسان را برآورده سازند، پس شخص متوسل، آنان را واسطه بین خود و خدا قرار میدهد؛ نه اینکه از آنها بهصورت مستقل حاجت بطلبد، افزون بر اینها، خدا در قرآن نیز به اینگونه استعانت و واسطه قرار دادن فرمان داده و آن را تأیید کرده است: ﴿وَٱبْتَغُوٓا۟ إِلَيْهِ ٱلْوَسِيلَةَ﴾[۶۱] در آیات ۹۸ ـ ۹۹ یوسف[۶۲] نیز درخواست فرزندان یعقوب(ع) را از پدر جهت آمرزشطلبی از خدا ذکر و تأیید کرده است.
به گفته شافعی اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله تقرب به خدا هستند[۶۳]، بنابراین، توسل و نیز طلب شفاعت از اولیای خدا با عبادت بتها از ناحیه مشرکان، متفاوت است؛ زیرا آنان حاجاتشان را مستقلاً از بتها میخواستند[۶۴].[۶۵].
مراتب استعانت
همانگونه که عبادت درجات گوناگونی دارد و به عبادت بردگان، تاجران و عاشقان تقسیم میشود، استعانت نیز درجات و مراتبی دارد؛ نازلترین مرتبه آن این است که انسان ابتدا خود را دیده، میگوید: من از خدا یاری میطلبم. اگر کاری را خود انسان انجام دهد، و کمبودش را دیگری جبران و ترمیم کند، دیگری ناصر، معاون و شفیع اوست و کار با نصرت و معاونت و شفاعت انجام گرفته است؛ نه با ولایت؛ ولی اگر انسان، خود را صاحب هیچ سهمی نداند و همه شئون خود را به خدا بسپارد، تحت ولایت خداست: ﴿ٱللَّهُ وَلِىُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ يُخْرِجُهُم﴾[۶۶] درجات استعانت با مراتب عبادت به هم پیوسته است و به هر میزان که عابد در عبادت، موحّد و در توحید، صادق باشد، استعانتش نیز ظریفتر خواهد بود؛ اگر عبادت به مرحله عالی راه یافت، استعانت نیز به مرحله ولایت میرسد و در استعانت مولّی علیه از ولیّ، عون کامل از آنِ ولیّ است که بر همه شئون مولّی علیه اشراف دارد[۶۷].[۶۸].
عمومیت استعانت
برخلاف پندار برخی مفسران[۶۹]، استعانت از خدای سبحان، به عبادتش منحصر نیست. گرچه مددخواهی از او بلافاصله بعد از حصر عبادت آمده است: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾؛ لیکن دلالتی بر خصوص یاری جستن از خدا در عبادت او ندارد، بلکه منظور، انحصارکمک گرفتن از خدا در مطلق امور است و این عمومیت را، افزون بر آیه ۵ سوره حمد از آیات ۴۵ و ۱۵۳ بقره[۷۰] نیز میتوان استفاده کرد؛ زیرا در هیچ یک از این دو آیه، متعلق استعانت بیان نشده است[۷۱].[۷۲].
استعانت از نماز و روزه
به گفته بیشتر مفسران در ذیل آیه ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ﴾[۷۳] مقصود از «صلوة» نماز[۷۴]، و به گفته برخی، دعا یا صلوات است[۷۵]، و «صبر» مفهوم «پایداری» دارد و گویا تفسیر آن در برخی روایات به «روزه»، از باب بیان مصداق باشد[۷۶]. ویژگیهای بیهمتای صبر و نماز در زمینههای فردی و اجتماعی و مادّی و معنوی، باعث شده تا بر استعانت از این دو تأکید شود؛ زیرا پناه بردن به درگاه عبودیت الهی در نماز، روح ایمان را در بنده بیدار و او را متوجه این حقیقت میسازد که به رشتهای ناگسستنی چنگ زده است. نیز صبر بر گرفتاری، و صبر بر طاعت در برابر معصیت، هر مصیبت بزرگ را کوچک میکند و زمینهساز تسلیم بنده، در برابرخدا میشود. بر پایه روایاتی، هرگاه کار بر رسول خدا(ص) سخت و از چیزی اندوهناک میشد، به نماز پناه میبرد[۷۷]. در روایات، تأکید شده که هنگام شداید و سختیها روزه گرفته، نماز بخوانید[۷۸]. فقیهان نیز با استناد به همین روایات، بر استحباب نمازهای مخصوص، هنگام بروز حوادث دشوار فتوا دادهاند[۷۹].[۸۰].
منابع
پانویس
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم * راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۵-۶.
- ↑ «و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.
- ↑ «گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.
- ↑ «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.
- ↑ «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۲.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ «و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.
- ↑ «گفت: پروردگارا! به حق داوری فرما و پروردگار ما (خداوند) بخشنده است که در برابر آنچه وصف میکنید باید از او یاری جست» سوره انبیاء، آیه ۱۱۲.
- ↑ «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه میکرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را میشنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.
- ↑ «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۹۲.
- ↑ مفردات، ص۵۹۸، «عون».
- ↑ تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۴.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص۱۵۲.
- ↑ شرحمنظومه، ص۳۵۰؛ تسنیم، ج۱، ص۴۴۶ ـ ۴۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۸، ص۳۵۸.
- ↑ سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ﴾«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ ﴿وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِيصِهِۦ بِدَمٍۢ كَذِبٍۢ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًۭا فَصَبْرٌۭ جَمِيلٌۭ وَٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ﴾ «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُحِلُّوا۟ شَعَـٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهْرَ ٱلْحَرَامَ وَلَا ٱلْهَدْىَ وَلَا ٱلْقَلَـٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلْبَيْتَ ٱلْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًۭا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَٰنًۭا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَٱصْطَادُوا۟ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـَٔانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا۟ وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ﴾ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ ﴿قَالَ مَا مَكَّنِّى فِيهِ رَبِّى خَيْرٌۭ فَأَعِينُونِى بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا﴾ «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.
- ↑ ﴿فَلَمَّآ أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ ٱلْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِىٓ إِلَى ٱللَّهِ قَالَ ٱلْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
- ↑ ﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَهَـٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقْسَمُوا۟ بِٱللَّهِ جَهْدَ أَيْمَـٰنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فَأَصْبَحُوا۟ خَـٰسِرِينَ﴾ «و مؤمنان میگویند: آیا اینانند که سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردهاند که با شمایند؟! کردارهاشان تباه گردید و زیانکار شدند» سوره مائده، آیه ۵۳.
- ↑ ﴿وَٱجْعَل لِّى وَزِيرًۭا مِّنْ أَهْلِى﴾ «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿وَجَآءَهُۥ قَوْمُهُۥ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ قَالَ يَـٰقَوْمِ هَـٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِى هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِى ضَيْفِىٓ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌۭ رَّشِيدٌۭ﴾ «و قوم او شتابان به سویش رو آوردند و (آنان) پیش از آن، کارهای زشت انجام میدادند؛ (لوط) گفت: ای قوم من! اینان دختران منند، آنان برای شما پاکیزهترند، از خداوند پروا کنید و مرا در (کار) مهمانانم خوار نگردانید، آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۵.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۱، ص۶۲؛ المیزان، ج ۱، ص۲۵؛ من وحی القرآن، ج ۱، ص۵۴.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۱۰۲؛ البحرالمحیط، ج ۱، ص۴۲؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج ۱، ص۹۱ ـ ۹۲.
- ↑ «و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۱۰۵؛ المیزان، ج ۱۱، ص۱۰۶؛ تسنیم، ج ۱، ص۴۴۴.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۹؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۴؛ التحریر والتنویر، ج ۱، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.
- ↑ تفسیر سوره حمد، ص۵۹ ـ ۶۵.
- ↑ تسنیم، ج ۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱، ص۶۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱، ص۲۵۳.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۱، ص۵۸ ـ ۵۹؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص۳۳ ـ ۳۴.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.
- ↑ «فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند میگردانیم» سوره قصص، آیه ۳۵.
- ↑ «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آلعمران، آیه 52.
- ↑ «آیا در میان شما مرد کاردانی نیست؟» سوره هود، آیه ۷۸.
- ↑ «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.
- ↑ سوره انفال، آیه ۷۲.
- ↑ سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۱۸۶.
- ↑ ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص۴۱۴.
- ↑ ﴿لَّا يَتَّخِذِ ٱلْمُؤْمِنُونَ ٱلْكَـٰفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ ٱللَّهِ فِى شَىْءٍ إِلَّآ أَن تَتَّقُوا۟ مِنْهُمْ تُقَىٰةًۭ وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفْسَهُۥ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلْمَصِيرُ * قُلْ إِن تُخْفُوا۟ مَا فِى صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ ٱللَّهُ وَيَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍۢ قَدِيرٌۭ * يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍۢ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍۢ مُّحْضَرًۭا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوٓءٍۢ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُۥٓ أَمَدًۢا بَعِيدًۭا وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفْسَهُۥ وَٱللَّهُ رَءُوفٌۢ بِٱلْعِبَادِ﴾ «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطهای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونهای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا میدهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است * بگو آنچه در دل دارید اگر پنهان کنید یا آشکار گردانید خداوند آن را میداند و از آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است آگاهی دارد و خداوند بر هر کاری تواناست * روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آلعمران، آیه ۲۸-۳۰.
- ↑ المنیر، ج ۳، ص۲۰۳؛ الکاشف، ج ۲، ص۴۰.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۹۰۶، ۹۸۶؛ الکاشف، ج۲، ص۴۰.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۳۴۶.
- ↑ تفسیر سوره حمد، ص۶۰.
- ↑ تسنیم، ج ۱، ص۴۴۴ ـ ۴۴۵.
- ↑ تفسیر نور، ج ۱، ص۱۲۱.
- ↑ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۱، ص۴۱۳.
- ↑ من وحی القرآن، ج ۱، ص۷۱ ـ ۷۲.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۷.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ ﴿قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّىٓ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلْغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ * فَلَمَّا دَخَلُوا۟ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ٱدْخُلُوا۟ مِصْرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ﴾ «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است * و چون نزد یوسف درآمدند پدر و مادرش را در آغوش کشید و گفت: اگر خداوند بخواهد بیبیم به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۸-۹۹.
- ↑ الصواعقالمحرقه، ص۸۸؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص۴۶۸.
- ↑ کشف الارتیاب، ص۲۸۲ ـ ۲۸۳.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۸.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ تسنیم، ج ۱، ص۴۴۸ ـ ۴۴۹.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۹.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۱۵.
- ↑ ﴿وَٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلْخَـٰشِعِينَ﴾«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵. ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱسْتَعِينُوا۟ بِٱلصَّبْرِ وَٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۲، ص۳۳؛ تفسیر سوره حمد، ص۶۴ ـ ۶۵.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۹.
- ↑ «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.
- ↑ جامع البیان، مج۱، ج ۱، ص۱۵۳، ۳۷۰؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۱۷.
- ↑ الصافی، ج ۱، ص۱۲۶؛ تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام، ص۲۳۸.
- ↑ جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۱۷.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۱؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۱۷.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص۳۷۱؛ التبیان، ج ۱، ص۲۰۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۱۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۸، ص۱ ـ ۱۸۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۲، ص۱۸۹.
- ↑ ناصحی، محمد حسن، مقاله «استعانت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۱۲۹.