جدال در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== # +==منابع== {{منابع}} # )) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = جدال | |||
| عنوان مدخل = جدال | |||
| مداخل مرتبط = [[جدال در قرآن]] - [[جدال در حدیث]] - [[جدال در نهج البلاغه]] - [[جدال در اخلاق اسلامی]] - [[جدال در فقه سیاسی]] - [[نفی جدال در معارف و سیره نبوی]] - [[جدال در معارف دعا و زیارات]] - [[جدال در معارف و سیره سجادی]] - [[جدال در جامعهشناسی اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
منظور کیستی و چیستی مجادلهکنندگان با [[پیامبر]] و زبان آن است و اگر [[پیامبر]] با کسانی [[جدل]] کرده، برای چه و چگونه بوده است. مراد از [[مجادله]] با [[پیامبر]]، گفتگوهای طرفینی با شکل [[الحاح]] و [[اصرار]] است. وقتی شخصی یکطرفه [[جدل]] میکند، و دیگری پاسخ نمیدهد، [[لجاجت]] شخص مقابل محسوب میشود، اما وقتی سخن از [[گفتگو]] و به تعبیر [[قرآن]] [[مجادله]] و تجادل و دهان به دهان شدن و [[اصرار]] کردن است، گویی به [[پیامبر]] [[دستور]] میرسد که دهان به دهان نکن و باب [[مراء]] و [[لجاجت]] را باز نکن. البته در [[جدال]] و [[مجادله]] که گاه اتفاقی و غیرمنتظره است، آدابی ذکر شده که بیشتر در بررسی [[آیات]] آن اشاره شده است. نکته دیگر در این دسته از [[آیات]]، موضوعات و محورهای [[مجادله]] مشخص شده است. در این باره نیز جای بررسی دارد که مجادلهکنندگان در چه موضوعاتی حساسیت نشان داده و بر مطالب خود [[اصرار]] داشتهاند. مسئله آنان چه بوده و یا چه محورهایی بیشتر زمینه داشته است. | منظور کیستی و چیستی مجادلهکنندگان با [[پیامبر]] و زبان آن است و اگر [[پیامبر]] با کسانی [[جدل]] کرده، برای چه و چگونه بوده است. مراد از [[مجادله]] با [[پیامبر]]، گفتگوهای طرفینی با شکل [[الحاح]] و [[اصرار]] است. وقتی شخصی یکطرفه [[جدل]] میکند، و دیگری پاسخ نمیدهد، [[لجاجت]] شخص مقابل محسوب میشود، اما وقتی سخن از [[گفتگو]] و به تعبیر [[قرآن]] [[مجادله]] و تجادل و دهان به دهان شدن و [[اصرار]] کردن است، گویی به [[پیامبر]] [[دستور]] میرسد که دهان به دهان نکن و باب [[مراء]] و [[لجاجت]] را باز نکن. البته در [[جدال]] و [[مجادله]] که گاه اتفاقی و غیرمنتظره است، آدابی ذکر شده که بیشتر در بررسی [[آیات]] آن اشاره شده است. نکته دیگر در این دسته از [[آیات]]، موضوعات و محورهای [[مجادله]] مشخص شده است. در این باره نیز جای بررسی دارد که مجادلهکنندگان در چه موضوعاتی حساسیت نشان داده و بر مطالب خود [[اصرار]] داشتهاند. مسئله آنان چه بوده و یا چه محورهایی بیشتر زمینه داشته است. | ||
#{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref>«و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] در این [[آیه]] میگوید: و از [گوشت] آنچه [هنگام [[ذبح]]] [[نام خدا]] بر آن برده نشده نخورید و این کار قطعاً [[گناه]] و [[نافرمانی خداوند]] است {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ}} و [[شیاطین]] به [[دوستان]] خود مطالبی مخفیانه [[القا]] میکنند تا با شما به [[مجادله]] برخیزند و اگر از آنها [[اطاعت]] کنید شما هم [[مشرک]] خواهید بود {{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ}} این جمله رد آن سخنی است که [[مشرکین]] به دهان [[مؤمنین]] انداخته و جواب شبههای است که – با [[جدل]] - به [[ذهن]] [[مؤمنین]] [[القا]] کرده بودند، و آن این بود که: چطور حیوان [[ذبح]] شده به دست شما [[حلال]] است و اما حیوانی که [[خدا]] آن را کشته خوردنش حرام؟ جواب میدهد: این سخن از چیزهایی است که [[شیطان]] به دلهای اولیای خود - [[مشرکین]] - [[القا]] میکند، زیرا بین این دو قسم گوشت فرق هست، یکی خوردنش [[فسق]] است و آن دیگری نیست، [[خدا]] خوردن میته را [[حرام]] کرده و آن دیگری را نکرده، زیرا در بین [[محرمات الهی]] اسمی از حیوان تذکیه شده برده نشده است. و اما جمله {{متن قرآن|وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}} این جمله [[تهدید]] میکند مخالفتکنندگان را به خروج از [[ایمان]]، و معنایش این است که: اگر شما [[مشرکین]] را در خوردن از گوشت میته [[اطاعت]] کنید شما نیز مانند ایشان [[مشرک]] خواهید شد. حال یا از این جهت که قائل به [[سنت]] [[مشرکین]] شدهاند، و یا از این جهت که با [[اطاعت]] ایشان از اولیای ایشان میشوند، همچنان که در [[سوره مائده]] ([[آیه]] ۵۱) فرموده: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ}}<ref>«و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> و کسی که از شما [[دوست]] بدارد ایشان را او از ایشان خواهد بود: اینکه این جمله، یعنی جمله {{متن قرآن|وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ}} در ذیل [[نهی]] از خوردن گوشت مردار واقع شده نه در ذیل امر به خوردن گوشتی که [[اسم خدا]] بر آن برده شده خود [[دلیل]] بر این است که غرض [[مشرکین]] از جدالی که با [[مؤمنین]] داشتند این بوده که [[مؤمنین]] گوشت مردار را هم بخورند نه اینکه گوشت تذکیه شده را نخورند<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۵۹.</ref>. | #{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref>«و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] در این [[آیه]] میگوید: و از [گوشت] آنچه [هنگام [[ذبح]]] [[نام خدا]] بر آن برده نشده نخورید و این کار قطعاً [[گناه]] و [[نافرمانی خداوند]] است {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ}} و [[شیاطین]] به [[دوستان]] خود مطالبی مخفیانه [[القا]] میکنند تا با شما به [[مجادله]] برخیزند و اگر از آنها [[اطاعت]] کنید شما هم [[مشرک]] خواهید بود {{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ}} این جمله رد آن سخنی است که [[مشرکین]] به دهان [[مؤمنین]] انداخته و جواب شبههای است که – با [[جدل]] - به [[ذهن]] [[مؤمنین]] [[القا]] کرده بودند، و آن این بود که: چطور حیوان [[ذبح]] شده به دست شما [[حلال]] است و اما حیوانی که [[خدا]] آن را کشته خوردنش حرام؟ جواب میدهد: این سخن از چیزهایی است که [[شیطان]] به دلهای اولیای خود - [[مشرکین]] - [[القا]] میکند، زیرا بین این دو قسم گوشت فرق هست، یکی خوردنش [[فسق]] است و آن دیگری نیست، [[خدا]] خوردن میته را [[حرام]] کرده و آن دیگری را نکرده، زیرا در بین [[محرمات الهی]] اسمی از حیوان تذکیه شده برده نشده است. و اما جمله {{متن قرآن|وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}} این جمله [[تهدید]] میکند مخالفتکنندگان را به خروج از [[ایمان]]، و معنایش این است که: اگر شما [[مشرکین]] را در خوردن از گوشت میته [[اطاعت]] کنید شما نیز مانند ایشان [[مشرک]] خواهید شد. حال یا از این جهت که قائل به [[سنت]] [[مشرکین]] شدهاند، و یا از این جهت که با [[اطاعت]] ایشان از اولیای ایشان میشوند، همچنان که در [[سوره مائده]] ([[آیه]] ۵۱) فرموده: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ}}<ref>«و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> و کسی که از شما [[دوست]] بدارد ایشان را او از ایشان خواهد بود: اینکه این جمله، یعنی جمله {{متن قرآن|وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ}} در ذیل [[نهی]] از خوردن گوشت مردار واقع شده نه در ذیل امر به خوردن گوشتی که [[اسم خدا]] بر آن برده شده خود [[دلیل]] بر این است که غرض [[مشرکین]] از جدالی که با [[مؤمنین]] داشتند این بوده که [[مؤمنین]] گوشت مردار را هم بخورند نه اینکه گوشت تذکیه شده را نخورند<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۵۹.</ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
#{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ}}<ref>«آیا در کار کسانی که در آیات خداوند چالش میورزند نیندیشیدهای که چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟» سوره غافر، آیه ۶۹.</ref>. | #{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ}}<ref>«آیا در کار کسانی که در آیات خداوند چالش میورزند نیندیشیدهای که چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟» سوره غافر، آیه ۶۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ}}<ref>«و (چنین میکند) تا آنان که در نشانههای ما چالش میورزند بدانند که آنان را گریزگاهی نیست» سوره شوری، آیه ۳۵.</ref>. | #{{متن قرآن|وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ}}<ref>«و (چنین میکند) تا آنان که در نشانههای ما چالش میورزند بدانند که آنان را گریزگاهی نیست» سوره شوری، آیه ۳۵.</ref>. | ||
==نکات== | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
#[[خداوند]] یکی از روشهای [[دعوت]] را در مقابل [[مشرکان]] و [[مخالفان]] [[مناظره]] - [[مجادله]] – آنهم با | # [[خداوند]] یکی از روشهای [[دعوت]] را در مقابل [[مشرکان]] و [[مخالفان]] [[مناظره]] - [[مجادله]] – آنهم با وصف [[نیکوترین]] اعلام کرده {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ... وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}} و مقصود از “مجادله نیکو” آن است که [[مناظره]] و بحث بر اساس [[حقطلبی]]، [[امانتداری]]، [[راستگویی]] [[استوار]] باشد و به دور از هر گونه توهین، [[تحقیر]]، خلافگویی، مغالطه، [[تکبّر]] و بحثهای [[بیهوده]] باشد. و [[جدال]] عبارت است از: دلیلی که صرفاً برای منصرف نمودن [[خصم]] از آنچه که بر سر آن [[نزاع]] میکند به کار برود، بدون اینکه خاصیت [[روشنگری]] [[حق]] را داشته باشد، بلکه عبارت است اینکه آنچه را که [[خصم]] خودش به [[تنهایی]] و یا او و همه [[مردم]] قبول دارند بگیریم و با همان ادعایش را رد کنیم. بنابراین، این سه طریقی که [[خدای تعالی]] برای [[دعوت]] بیان کرده با همان سه طریق منطقی، یعنی [[برهان]] و [[خطابه]] و [[جدل]] منطبق میشود. چیزی که هست [[خدای تعالی]] [[موعظه]] را به قید [[حسنه]] [[مقید]] ساخته و [[جدال]] را هم به قید {{متن قرآن|بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}} [[مقید]] نموده است، و این خود دلالت دارد بر اینکه بعضی از موعظهها [[حسنه]] نیستند، و بعضی از جدالها [[حسن]] - [[نیکو]] - و بعضی دیگر احسن - نیکوتر - و بعضی دیگر اصلاً [[حسن]] ندارند و گر نه [[خداوند]] [[موعظه]] را [[مقید]] به [[حسن]] و [[جدال]] را [[مقید]] به احسن نمیکرد<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۳۴.</ref>؛ | ||
#[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میفرماید: اما اگر باز به [[مجادله]] و [[منازعه]] ادامه دهند و سخنان تو در [[دل]] آنها اثر نگذارد در پاسخ آنها بگو، [[خدا]] از اعمالی که شما انجام میدهید آگاهتر است {{متن قرآن|وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ}} [[سیاق آیه]] قبلی {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهادهایم که آنان بر همان (آیین) رفتار میکنند پس نباید در این کار با تو بستیزند» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[تأیید]] میکند که مراد از این [[جدال]]، [[مجادله]] و بگومگوی در همان مسأله طرز [[عبادت]] باشد، بعد از آنکه آن [[حجت]] مذکور را در پاسخشان آورد، [[رسول]] گرامی خود را [[دستور]] میدهد که اگر زیر بار نرفتند به [[حکم خدا]] ارجاعشان ده. [[حکم]]، [[حکم خدا]] است، و تو خودت را با ایشان یکی مکن. بعضی از [[مفسرین]] گفتهاند: مراد از جمله {{متن قرآن|وَإِنْ جَادَلُوكَ}} مطلق [[جدال]] در امر [[دین]] است بعضی دیگر گفتهاند: مراد [[جدال]] در امر ذبیحه است، ولی [[سیاق]] سابق با این احتمال نمیسازد. جمله {{متن قرآن|فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ}} [[زمینهچینی]] است برای اینکه ایشان را به [[حکم خدا]] ارجاع دهد و معنایش این است که: [[خدا]] داناتر است به آنچه میکنید، و میان شما [[حکم]] میکند [[حکم]] کسی که [[حقیقت]] حال را کاملاً میداند، چیزی که هست این [[حکم]] را [[روز قیامت]] میکند و در ازای مخالفتتان با [[حق]] و [[اهل حق]] به حسابتان میرسد. کلمه “اختلاف” و “تخالف” هر دو به یک معنا است، هم چنان که “استباق” و “تسابق” به یک معنا است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷۴.</ref>؛ | # [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میفرماید: اما اگر باز به [[مجادله]] و [[منازعه]] ادامه دهند و سخنان تو در [[دل]] آنها اثر نگذارد در پاسخ آنها بگو، [[خدا]] از اعمالی که شما انجام میدهید آگاهتر است {{متن قرآن|وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ}} [[سیاق آیه]] قبلی {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهادهایم که آنان بر همان (آیین) رفتار میکنند پس نباید در این کار با تو بستیزند» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[تأیید]] میکند که مراد از این [[جدال]]، [[مجادله]] و بگومگوی در همان مسأله طرز [[عبادت]] باشد، بعد از آنکه آن [[حجت]] مذکور را در پاسخشان آورد، [[رسول]] گرامی خود را [[دستور]] میدهد که اگر زیر بار نرفتند به [[حکم خدا]] ارجاعشان ده. [[حکم]]، [[حکم خدا]] است، و تو خودت را با ایشان یکی مکن. بعضی از [[مفسرین]] گفتهاند: مراد از جمله {{متن قرآن|وَإِنْ جَادَلُوكَ}} مطلق [[جدال]] در امر [[دین]] است بعضی دیگر گفتهاند: مراد [[جدال]] در امر ذبیحه است، ولی [[سیاق]] سابق با این احتمال نمیسازد. جمله {{متن قرآن|فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ}} [[زمینهچینی]] است برای اینکه ایشان را به [[حکم خدا]] ارجاع دهد و معنایش این است که: [[خدا]] داناتر است به آنچه میکنید، و میان شما [[حکم]] میکند [[حکم]] کسی که [[حقیقت]] حال را کاملاً میداند، چیزی که هست این [[حکم]] را [[روز قیامت]] میکند و در ازای مخالفتتان با [[حق]] و [[اهل حق]] به حسابتان میرسد. کلمه “اختلاف” و “تخالف” هر دو به یک معنا است، هم چنان که “استباق” و “تسابق” به یک معنا است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷۴.</ref>؛ | ||
#[[پیامبر]] و [[مؤمنان]] [[مأمور]] به [[جدال]] احسن - [[نیکوترین]] روش [[مناظره]] - {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}} و تکیه بر مشترکات [[ادیان توحیدی]] در [[مجادله]]: [[ایمان به قرآن]] {{متن قرآن|وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا}} و کتابهای نازل شده بر [[پیامبران پیشین]] {{متن قرآن|وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ}} و [[توحید]] و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] {{متن قرآن|وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}} در این [[آیه]] سه اصل مشترک و اساسی برای گفتمان بین [[ادیان]] بیان شده است؛ اصولی که الهیون [[جهان]] را به [[وحدت]] و [[توحید]] فرا میخواند. این سه اصل عبارتاند از: [[ایمان به وحی الهی]]، [[معبود]] واحد و [[تسلیم]] در برابر او در [[حقیقت]]، به [[مسلمانان]] [[دستور]] میدهد این سه اصل مشترک را با [[اهل کتاب]] مطرح کنید و یکی از نمونههای [[مجادله]] احسن و گفتمان سازنده را به [[مسلمانان]] [[آموزش]] میدهد که در برخورد با [[مخالفان]] چگونه سخن بگویید که ذهنها به هم نزدیک شود و [[آتش]] [[دشمنی]] شعلهور نشود و زمینه [[هدایت]] دیگران فراهم گردد؛ | # [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] [[مأمور]] به [[جدال]] احسن - [[نیکوترین]] روش [[مناظره]] - {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}} و تکیه بر مشترکات [[ادیان توحیدی]] در [[مجادله]]: [[ایمان به قرآن]] {{متن قرآن|وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا}} و کتابهای نازل شده بر [[پیامبران پیشین]] {{متن قرآن|وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ}} و [[توحید]] و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] {{متن قرآن|وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}} در این [[آیه]] سه اصل مشترک و اساسی برای گفتمان بین [[ادیان]] بیان شده است؛ اصولی که الهیون [[جهان]] را به [[وحدت]] و [[توحید]] فرا میخواند. این سه اصل عبارتاند از: [[ایمان به وحی الهی]]، [[معبود]] واحد و [[تسلیم]] در برابر او در [[حقیقت]]، به [[مسلمانان]] [[دستور]] میدهد این سه اصل مشترک را با [[اهل کتاب]] مطرح کنید و یکی از نمونههای [[مجادله]] احسن و گفتمان سازنده را به [[مسلمانان]] [[آموزش]] میدهد که در برخورد با [[مخالفان]] چگونه سخن بگویید که ذهنها به هم نزدیک شود و [[آتش]] [[دشمنی]] شعلهور نشود و زمینه [[هدایت]] دیگران فراهم گردد؛ | ||
#[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میگوید: آیا ندیدی کسانی که در [[آیات الهی]] [[مجادله]] میکنند چگونه از راه [[حق]] [[منحرف]] میگردند {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ}} این [[مجادله]] و گفتگوهای توأم با [[لجاجت]] و عناد، این تقلیدهای [[کورکورانه]] و تعصبهای بیپایه سبب میشود که آنها از [[صراط مستقیم]] به [[بیراهه]] کشیده شوند، چرا که حقایق تنها در پرتو [[روح]] حقجویی آشکار میگردد؛ | # [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میگوید: آیا ندیدی کسانی که در [[آیات الهی]] [[مجادله]] میکنند چگونه از راه [[حق]] [[منحرف]] میگردند {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ}} این [[مجادله]] و گفتگوهای توأم با [[لجاجت]] و عناد، این تقلیدهای [[کورکورانه]] و تعصبهای بیپایه سبب میشود که آنها از [[صراط مستقیم]] به [[بیراهه]] کشیده شوند، چرا که حقایق تنها در پرتو [[روح]] حقجویی آشکار میگردد؛ | ||
#[[خداوند]] با توجه دادن به آفرنیش و چگونگی آنکه نشانه و [[آیات]] اوست و [[دلیل]] بر [[قدرت لا یزال]] [[الهی]] میگوید: [تا [[قدرت خدا]] آشکار شود] و کسانی که در [[آیات]] ما [[مجادله]] میکنند بدانند که [[گریز]] گاهی نیست {{متن قرآن|وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref>. | # [[خداوند]] با توجه دادن به آفرنیش و چگونگی آنکه نشانه و [[آیات]] اوست و [[دلیل]] بر [[قدرت لا یزال]] [[الهی]] میگوید: [تا [[قدرت خدا]] آشکار شود] و کسانی که در [[آیات]] ما [[مجادله]] میکنند بدانند که [[گریز]] گاهی نیست {{متن قرآن|وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۴۴.</ref>. | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:جدال]] | [[رده:جدال]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۶
مقدمه
منظور کیستی و چیستی مجادلهکنندگان با پیامبر و زبان آن است و اگر پیامبر با کسانی جدل کرده، برای چه و چگونه بوده است. مراد از مجادله با پیامبر، گفتگوهای طرفینی با شکل الحاح و اصرار است. وقتی شخصی یکطرفه جدل میکند، و دیگری پاسخ نمیدهد، لجاجت شخص مقابل محسوب میشود، اما وقتی سخن از گفتگو و به تعبیر قرآن مجادله و تجادل و دهان به دهان شدن و اصرار کردن است، گویی به پیامبر دستور میرسد که دهان به دهان نکن و باب مراء و لجاجت را باز نکن. البته در جدال و مجادله که گاه اتفاقی و غیرمنتظره است، آدابی ذکر شده که بیشتر در بررسی آیات آن اشاره شده است. نکته دیگر در این دسته از آیات، موضوعات و محورهای مجادله مشخص شده است. در این باره نیز جای بررسی دارد که مجادلهکنندگان در چه موضوعاتی حساسیت نشان داده و بر مطالب خود اصرار داشتهاند. مسئله آنان چه بوده و یا چه محورهایی بیشتر زمینه داشته است.
- ﴿وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ﴾[۱]. نکته: خداوند در این آیه میگوید: و از [گوشت] آنچه [هنگام ذبح] نام خدا بر آن برده نشده نخورید و این کار قطعاً گناه و نافرمانی خداوند است ﴿وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ﴾ و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا میکنند تا با شما به مجادله برخیزند و اگر از آنها اطاعت کنید شما هم مشرک خواهید بود ﴿وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ﴾ این جمله رد آن سخنی است که مشرکین به دهان مؤمنین انداخته و جواب شبههای است که – با جدل - به ذهن مؤمنین القا کرده بودند، و آن این بود که: چطور حیوان ذبح شده به دست شما حلال است و اما حیوانی که خدا آن را کشته خوردنش حرام؟ جواب میدهد: این سخن از چیزهایی است که شیطان به دلهای اولیای خود - مشرکین - القا میکند، زیرا بین این دو قسم گوشت فرق هست، یکی خوردنش فسق است و آن دیگری نیست، خدا خوردن میته را حرام کرده و آن دیگری را نکرده، زیرا در بین محرمات الهی اسمی از حیوان تذکیه شده برده نشده است. و اما جمله ﴿وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ﴾ این جمله تهدید میکند مخالفتکنندگان را به خروج از ایمان، و معنایش این است که: اگر شما مشرکین را در خوردن از گوشت میته اطاعت کنید شما نیز مانند ایشان مشرک خواهید شد. حال یا از این جهت که قائل به سنت مشرکین شدهاند، و یا از این جهت که با اطاعت ایشان از اولیای ایشان میشوند، همچنان که در سوره مائده (آیه ۵۱) فرموده: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ﴾[۲] و کسی که از شما دوست بدارد ایشان را او از ایشان خواهد بود: اینکه این جمله، یعنی جمله ﴿وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ﴾ در ذیل نهی از خوردن گوشت مردار واقع شده نه در ذیل امر به خوردن گوشتی که اسم خدا بر آن برده شده خود دلیل بر این است که غرض مشرکین از جدالی که با مؤمنین داشتند این بوده که مؤمنین گوشت مردار را هم بخورند نه اینکه گوشت تذکیه شده را نخورند[۳].
- ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾[۴].
- ﴿وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۵].
- ﴿وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[۶].
- ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ﴾[۷].
- ﴿وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ﴾[۸].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- خداوند یکی از روشهای دعوت را در مقابل مشرکان و مخالفان مناظره - مجادله – آنهم با وصف نیکوترین اعلام کرده ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ... وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾ و مقصود از “مجادله نیکو” آن است که مناظره و بحث بر اساس حقطلبی، امانتداری، راستگویی استوار باشد و به دور از هر گونه توهین، تحقیر، خلافگویی، مغالطه، تکبّر و بحثهای بیهوده باشد. و جدال عبارت است از: دلیلی که صرفاً برای منصرف نمودن خصم از آنچه که بر سر آن نزاع میکند به کار برود، بدون اینکه خاصیت روشنگری حق را داشته باشد، بلکه عبارت است اینکه آنچه را که خصم خودش به تنهایی و یا او و همه مردم قبول دارند بگیریم و با همان ادعایش را رد کنیم. بنابراین، این سه طریقی که خدای تعالی برای دعوت بیان کرده با همان سه طریق منطقی، یعنی برهان و خطابه و جدل منطبق میشود. چیزی که هست خدای تعالی موعظه را به قید حسنه مقید ساخته و جدال را هم به قید ﴿بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾ مقید نموده است، و این خود دلالت دارد بر اینکه بعضی از موعظهها حسنه نیستند، و بعضی از جدالها حسن - نیکو - و بعضی دیگر احسن - نیکوتر - و بعضی دیگر اصلاً حسن ندارند و گر نه خداوند موعظه را مقید به حسن و جدال را مقید به احسن نمیکرد[۹]؛
- خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: اما اگر باز به مجادله و منازعه ادامه دهند و سخنان تو در دل آنها اثر نگذارد در پاسخ آنها بگو، خدا از اعمالی که شما انجام میدهید آگاهتر است ﴿وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ سیاق آیه قبلی ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ﴾[۱۰] تأیید میکند که مراد از این جدال، مجادله و بگومگوی در همان مسأله طرز عبادت باشد، بعد از آنکه آن حجت مذکور را در پاسخشان آورد، رسول گرامی خود را دستور میدهد که اگر زیر بار نرفتند به حکم خدا ارجاعشان ده. حکم، حکم خدا است، و تو خودت را با ایشان یکی مکن. بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از جمله ﴿وَإِنْ جَادَلُوكَ﴾ مطلق جدال در امر دین است بعضی دیگر گفتهاند: مراد جدال در امر ذبیحه است، ولی سیاق سابق با این احتمال نمیسازد. جمله ﴿فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ زمینهچینی است برای اینکه ایشان را به حکم خدا ارجاع دهد و معنایش این است که: خدا داناتر است به آنچه میکنید، و میان شما حکم میکند حکم کسی که حقیقت حال را کاملاً میداند، چیزی که هست این حکم را روز قیامت میکند و در ازای مخالفتتان با حق و اهل حق به حسابتان میرسد. کلمه “اختلاف” و “تخالف” هر دو به یک معنا است، هم چنان که “استباق” و “تسابق” به یک معنا است[۱۱]؛
- پیامبر و مؤمنان مأمور به جدال احسن - نیکوترین روش مناظره - ﴿وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾ و تکیه بر مشترکات ادیان توحیدی در مجادله: ایمان به قرآن ﴿وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا﴾ و کتابهای نازل شده بر پیامبران پیشین ﴿وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ﴾ و توحید و تسلیم در برابر خداوند ﴿وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾ در این آیه سه اصل مشترک و اساسی برای گفتمان بین ادیان بیان شده است؛ اصولی که الهیون جهان را به وحدت و توحید فرا میخواند. این سه اصل عبارتاند از: ایمان به وحی الهی، معبود واحد و تسلیم در برابر او در حقیقت، به مسلمانان دستور میدهد این سه اصل مشترک را با اهل کتاب مطرح کنید و یکی از نمونههای مجادله احسن و گفتمان سازنده را به مسلمانان آموزش میدهد که در برخورد با مخالفان چگونه سخن بگویید که ذهنها به هم نزدیک شود و آتش دشمنی شعلهور نشود و زمینه هدایت دیگران فراهم گردد؛
- خداوند خطاب به پیامبر میگوید: آیا ندیدی کسانی که در آیات الهی مجادله میکنند چگونه از راه حق منحرف میگردند ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ﴾ این مجادله و گفتگوهای توأم با لجاجت و عناد، این تقلیدهای کورکورانه و تعصبهای بیپایه سبب میشود که آنها از صراط مستقیم به بیراهه کشیده شوند، چرا که حقایق تنها در پرتو روح حقجویی آشکار میگردد؛
- خداوند با توجه دادن به آفرنیش و چگونگی آنکه نشانه و آیات اوست و دلیل بر قدرت لا یزال الهی میگوید: [تا قدرت خدا آشکار شود] و کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که گریز گاهی نیست ﴿وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ﴾[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ «و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
- ↑ «و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۵۹.
- ↑ «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
- ↑ «و اگر با تو به چالش بپردازند بگو: خداوند به آنچه انجام میدهید داناتر است» سوره حج، آیه ۶۸.
- ↑ «و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستادهاند ایمان آوردهایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.
- ↑ «آیا در کار کسانی که در آیات خداوند چالش میورزند نیندیشیدهای که چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟» سوره غافر، آیه ۶۹.
- ↑ «و (چنین میکند) تا آنان که در نشانههای ما چالش میورزند بدانند که آنان را گریزگاهی نیست» سوره شوری، آیه ۳۵.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۳۴.
- ↑ «برای هر امّتی آیینی نهادهایم که آنان بر همان (آیین) رفتار میکنند پس نباید در این کار با تو بستیزند» سوره حج، آیه ۶۷.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷۴.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۶۴۴.