سیره علمی امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سیره امام علی]]''' است. "'''[[سیره علمی امام علی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = سیره امام علی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سیره علمی امام علی در حدیث]] - [[سیره علمی امام علی در تاریخ اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل  = سیره علمی امام علی
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}


==مقدمه==
'''[[امیرالمؤمنین]] {{ع}}''' برای اولین بار برخی از بحث‌های [[عقلی]] عمیق مانند ذات و صفات [[خداوند]] و [[حدوث و قدم]]، [[وحدت]] و [[کثرت]] و... را مطرح کردند و اتصال ایشان به منبع [[وحی]] موجب عرضه آموزه‌های بی‌نظیری به [[جهان]] [[فکر]] و [[اندیشه]] شد. در کلام امام علی {{ع}} گستره عقل تعیین شد و فرمود: عقل در عین ناتوانی از وصول به کنه [[معرفت]] [[باری تعالی]]، یک حد واجب معرفت دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه [[وجوب]] و [[لزوم]] تحقیق در کار است.
===[[مکتب]] [[علمی]] (اصول برگرفته از آموزه‌های [[امام علی]] در عرصه‌های [[علمی]])===
 
# [[مکتب فلسفی امام علی]]{{ع}}:
== مکتب فلسفی امام علی {{ع}} ==
##بحث‌های [[عقلی]] عمیق مانند ذات و [[صفات باری]] و [[حدوث و قدم]]، [[وحدت]] و [[کثرت]] و... برای اولین بار توسط [[حضرت]] مطرح شد<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۵۸، ۵۹ و ۸۲-۹۳.</ref>.  
# بحث‌های [[عقلی]] عمیق مانند ذات و صفات [[خداوند]] و [[حدوث و قدم]]، [[وحدت]] و کثرت و... برای اولین بار توسط [[حضرت]] مطرح شد<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص۵۸، ۵۹ و ۸۲-۹۳.</ref>.
##اتصال به سرچشمه [[وحی]] سبب شده [[کلام]] [[علی]]{{ع}} آموزه‌های بی‌نظیری را به [[جهان]] [[فکر]] و [[اندیشه]] عرضه کند که بی‌سابقه و ابتکاری است؛ مانند عددی نبودن [[وحدت]] [[خداوند]]<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۸۳، ۳۹۹ و ۴۰۳.</ref>، [[برهان]] تلازم [[وحدت وجود]] و وجود [[واجب]]<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، فلسفه ابن سینا، مجموعه آثار، ج ۸ ص ۱۱۱.</ref>، [[برهان توحید]] از راه [[نبوت]]<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص ۱۰۲۳.</ref>.  
# اتصال به سرچشمه [[وحی]] سبب شده [[کلام]] علی {{ع}} آموزه‌های بی‌نظیری را به [[جهان]] [[فکر]] و [[اندیشه]] عرضه کند که بی‌سابقه و ابتکاری است؛ مانند عددی نبودن وحدت خداوند<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۳۸۳، ۳۹۹ و ۴۰۳.</ref>، [[برهان]] تلازم [[وحدت وجود]] و وجود [[واجب]]<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، فلسفه ابن سینا، مجموعه آثار، ج ۸ ص۱۱۱.</ref>، [[برهان توحید]] از راه [[نبوت]]<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص۱۰۲۳.</ref>.  
## [[تعیین]] گستره [[عقل]]: بر خلاف کسانی که [[معتقد]] به [[ناتوانی]] و تعطیل [[عقل]] بشری هستند، در [[کلام امام علی]]{{ع}} [[قدرت]] [[سیر]] [[عقلانی]] [[بشر]] محدود است، چنانچه فرموده است: [[عقل]] در عین [[ناتوانی]] از وصول به کنه [[معرفت]] [[باری تعالی]]، یک حد [[واجب]] [[معرفت]] دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه [[وجوب]] و [[لزوم]] تحقیق در کار است<ref>{{متن حدیث|لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِهِ}}؛ نهج البلاغه خطبه ۱ و ۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص ۱۰۰۶.</ref>  
# تعیین گستره [[عقل]]: بر خلاف کسانی که [[معتقد]] به [[ناتوانی]] و تعطیل عقل بشری هستند، در [[کلام امام علی]] {{ع}} [[قدرت]] [[سیر]] [[عقلانی]] [[بشر]] محدود است، چنانچه فرموده است: عقل در عین ناتوانی از وصول به کنه [[معرفت]] [[باری تعالی]]، یک حد واجب معرفت دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه [[وجوب]] و [[لزوم]] تحقیق در کار است<ref>{{متن حدیث|لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِهِ}}؛ نهج البلاغه خطبه ۱ و ۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص۱۰۰۶.</ref>
## بیان مباحث [[عقلی]] برای تودۀ [[مردم]]: با آنکه مباحث [[عقلی]] دشوار و پیچیده است، [[حضرت]] این مطالب عمیق را به زبان ساده و قابل [[فهم]] برای عموم [[مردم]] بیان می‌کردند و در این راه از [[تشبیه]] امور معقول به محسوس کمک می‌گرفتند<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۲۷؛ [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۳۵ تا۶۳.</ref>.
# بیان مباحث عقلی برای تودۀ [[مردم]]: با آنکه مباحث عقلی دشوار و پیچیده است، حضرت این مطالب عمیق را به زبان ساده و قابل [[فهم]] برای عموم مردم بیان می‌کردند و در این راه از [[تشبیه]] امور معقول به محسوس کمک می‌گرفتند<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص۱۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۳۵ تا۶۳.</ref>
# [[مکتب حقوقی امام علی]]{{ع}}:
 
##در [[نظام حقوقی علی]]{{ع}} [[حق]] و [[تکلیف]] رابطه متقابل دارند. چنانچه فرموده است: «[[حق]] به نفع هیچ‌کس جریان نمی‌یابد، مگر اینکه ضد او هم جریان یابد. کسی بالاتر یا پایین‌تر از [[همکاری]] [[اجتماعی]] نیست که به نوعی [[تعاون]] عمومی منجر می‌شود. از این رو افراد در برابر [[اجتماع]] هم [[حق]] دارند و هم [[تکلیف]]»<ref>{{متن حدیث|لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ، وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ؛وَ لَوْ كَانَ لِأَحَدٍ أَنْ يَجْرِيَ لَهُ وَ لَا يَجْرِيَ عَلَيْهِ لَكَانَ ذَلِكَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ٢١٦.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۲۱۱ و ج ۲۲، ص ۱۳۵ و ۲۱۲؛ حکمت‌ها و اندرزها، مجموعه آثار ج ۲۲، ص ۱۳۴.</ref>
== مکتب حقوقی امام علی {{ع}} ==
## [[حق]] [[خداوند]]: تنها کسی که بر دیگران [[حق]] دارد ولی دیگران بر او [[حق]] ندارند، [[خداوند]] است. [[حق]] [[خداوند]] به معنای انتفاع بردن او نیست، بلکه به معنای [[تکلیف]] و [[مسؤولیت]] دیگران درمقابل اوست، چون [[بنده]] در مقابل [[خدا]] چیزی از خودش ندارد<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۲۱۲.</ref>.  
# در [[نظام حقوقی علی]] {{ع}} [[حق]] و [[تکلیف]] رابطه متقابل دارند. چنانچه فرموده است: "حق به نفع هیچ‌کس جریان نمی‌یابد، مگر اینکه [[ضد]] او هم جریان یابد. کسی بالاتر یا [[پایین‌تر]] از [[همکاری]] [[اجتماعی]] نیست که به نوعی [[تعاون]] عمومی منجر می‌شود. از این رو افراد در برابر [[اجتماع]] هم [[حق]] دارند و هم [[تکلیف]]"<ref>{{متن حدیث|لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ، وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ؛ وَ لَوْ كَانَ لِأَحَدٍ أَنْ يَجْرِيَ لَهُ وَ لَا يَجْرِيَ عَلَيْهِ لَكَانَ ذَلِكَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ٢١٦.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص۲۱۱ و ج ۲۲، ص۱۳۵ و ۲۱۲؛ حکمت‌ها و اندرزها، مجموعه آثار ج ۲۲، ص۱۳۴.</ref>
##بزرگ‌ترین [[حقوق]] متقابل، [[حق]] [[حکومت]] بر [[مردم]] و [[حق]] [[مردم]] بر [[حکومت]] است. [[صلاح]] و [[شایستگی]] [[مردم]] در گرو [[حکومت صالح]] است و [[حکومت صالح]] با [[ملت]] [[استوار]] و با [[استقامت]] محقق می‌شود. وفادای [[مردم]] به [[حکومت]] و ادای [[حق]] [[مردم]] از طرف [[حکومت]]، موجب [[حکومت حق]] در [[جامعه]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷؛ [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۳.</ref>. ایشان درباره [[حق]] [[مردم]] برحاکمان ‌می‌فرماید: «[[حکومت]] امانتی است در دست [[حاکم]] و [[حاکم]] [[امانتدار]] [[مردم]] و نگهبان و [[حافظ]] [[حقوق]] ایشان است»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵.</ref> و درمورد [[حقوق]] [[حاکم]] بر [[مردم]] می‌فرماید: «[[حق امام]] بر [[مردم]] این است که [[فرمان]] او را بشنوند و اطاعتش را بپذیرند و دعوتش را [[اجابت]] کنند»<ref>{{متن حدیث|وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ}}؛ ر.ک: نهج البلاغه، نامه ۵؛ [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۵۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۳۷.</ref>
# حق [[خداوند]]: تنها کسی که بر دیگران حق دارد ولی دیگران بر او حق ندارند، خداوند است. [[حق خداوند]] به معنای انتفاع بردن او نیست، بلکه به معنای تکلیف و [[مسؤولیت]] دیگران در مقابل اوست، چون [[بنده]] در مقابل [[خدا]] چیزی از خودش ندارد<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص۲۱۲.</ref>.  
## [[حق]] حیوانات و محیط زیست: [[انسان]] از هرچه بهره‌مند است نسبت به آن [[تکلیف]] دارد. می‌فرماید: «[[خداوند]] را در نظر بگیرید، هم در مورد بندگانش و هم نسبت به سرزمین‌ها و چهارپایان»<ref>{{متن حدیث|اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ١٦٧.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۳۵ تا۶۳.</ref>
# بزرگ‌ترین [[حقوق]] متقابل، حق [[حکومت]] بر [[مردم]] و حق مردم بر حکومت است. [[صلاح]] و [[شایستگی]] مردم در گرو [[حکومت صالح]] است و حکومت صالح با [[ملت]] [[استوار]] و با [[استقامت]] محقق می‌شود. وفادای مردم به حکومت و ادای حق مردم از طرف حکومت، موجب [[حکومت حق]] در [[جامعه]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، مرتضی، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۳۳.</ref>. ایشان درباره حق مردم بر [[حاکمان]] ‌می‌فرماید: "حکومت امانتی است در دست [[حاکم]] و حاکم [[امانتدار]] مردم و [[نگهبان]] و [[حافظ]] حقوق ایشان است"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵.</ref> و درمورد حقوق حاکم بر مردم می‌فرماید: "[[حق امام]] بر مردم این است که [[فرمان]] او را بشنوند و اطاعتش را بپذیرند و دعوتش را [[اجابت]] کنند"<ref>{{متن حدیث|وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ}}؛ ر.ک: نهج البلاغه، نامه ۵؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۵۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص۲۳۷.</ref>
# [[حق]] حیوانات و [[محیط زیست]]: [[انسان]] از هرچه بهره‌مند است نسبت به آن [[تکلیف]] دارد. می‌فرماید: "[[خداوند]] را در نظر بگیرید، هم در مورد بندگانش و هم نسبت به [[سرزمین‌ها]] و چهارپایان"<ref>{{متن حدیث|اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ١٦٧.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۳۵ تا۶۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[سیره فردی امام علی]]
* [[سبک زندگی امام علی]]
*[[سیره اخلاقی امام علی]]
* [[سیره اخلاقی امام علی]]
*[[سیره عبادی امام علی]]
* [[سیره عبادی امام علی]]
*[[سیره خانوادگی امام علی]]
* [[سیره خانوادگی امام علی]]
*[[سیره تربیتی امام علی]]
* [[سیره تربیتی امام علی]]
*[[سیره اجتماعی امام علی]]
* [[سیره اجتماعی امام علی]]
*[[سیره علمی امام علی]]
* [[سیره علمی امام علی]]
*[[سیره تبلیغی امام علی]]
* [[سیره تبلیغی امام علی]]
*[[سیره سیاسی امام علی]]
* [[سیره سیاسی امام علی]]
*[[سیره اقتصادی امام علی]]
* [[سیره اقتصادی امام علی]]
*[[سیره فرهنگی امام علی]]
* [[سیره فرهنگی امام علی]]
*[[سیره مدیریتی امام علی]]
* [[سیره مدیریتی امام علی]]
*[[سیره نظامی امام علی]]
* [[سیره نظامی امام علی]]
*[[سیره قضایی امام علی]]
* [[سیره قضایی امام علی]]
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


خط ۴۱: خط ۴۵:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:سیره امام علی]]
[[رده:سیره علمی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۳

امیرالمؤمنین (ع) برای اولین بار برخی از بحث‌های عقلی عمیق مانند ذات و صفات خداوند و حدوث و قدم، وحدت و کثرت و... را مطرح کردند و اتصال ایشان به منبع وحی موجب عرضه آموزه‌های بی‌نظیری به جهان فکر و اندیشه شد. در کلام امام علی (ع) گستره عقل تعیین شد و فرمود: عقل در عین ناتوانی از وصول به کنه معرفت باری تعالی، یک حد واجب معرفت دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه وجوب و لزوم تحقیق در کار است.

مکتب فلسفی امام علی (ع)

  1. بحث‌های عقلی عمیق مانند ذات و صفات خداوند و حدوث و قدم، وحدت و کثرت و... برای اولین بار توسط حضرت مطرح شد[۱].
  2. اتصال به سرچشمه وحی سبب شده کلام علی (ع) آموزه‌های بی‌نظیری را به جهان فکر و اندیشه عرضه کند که بی‌سابقه و ابتکاری است؛ مانند عددی نبودن وحدت خداوند[۲]، برهان تلازم وحدت وجود و وجود واجب[۳]، برهان توحید از راه نبوت[۴].
  3. تعیین گستره عقل: بر خلاف کسانی که معتقد به ناتوانی و تعطیل عقل بشری هستند، در کلام امام علی (ع) قدرت سیر عقلانی بشر محدود است، چنانچه فرموده است: عقل در عین ناتوانی از وصول به کنه معرفت باری تعالی، یک حد واجب معرفت دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه وجوب و لزوم تحقیق در کار است[۵].[۶]
  4. بیان مباحث عقلی برای تودۀ مردم: با آنکه مباحث عقلی دشوار و پیچیده است، حضرت این مطالب عمیق را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم بیان می‌کردند و در این راه از تشبیه امور معقول به محسوس کمک می‌گرفتند[۷].[۸]

مکتب حقوقی امام علی (ع)

  1. در نظام حقوقی علی (ع) حق و تکلیف رابطه متقابل دارند. چنانچه فرموده است: "حق به نفع هیچ‌کس جریان نمی‌یابد، مگر اینکه ضد او هم جریان یابد. کسی بالاتر یا پایین‌تر از همکاری اجتماعی نیست که به نوعی تعاون عمومی منجر می‌شود. از این رو افراد در برابر اجتماع هم حق دارند و هم تکلیف"[۹].[۱۰]
  2. حق خداوند: تنها کسی که بر دیگران حق دارد ولی دیگران بر او حق ندارند، خداوند است. حق خداوند به معنای انتفاع بردن او نیست، بلکه به معنای تکلیف و مسؤولیت دیگران در مقابل اوست، چون بنده در مقابل خدا چیزی از خودش ندارد[۱۱].
  3. بزرگ‌ترین حقوق متقابل، حق حکومت بر مردم و حق مردم بر حکومت است. صلاح و شایستگی مردم در گرو حکومت صالح است و حکومت صالح با ملت استوار و با استقامت محقق می‌شود. وفادای مردم به حکومت و ادای حق مردم از طرف حکومت، موجب حکومت حق در جامعه است[۱۲]. ایشان درباره حق مردم بر حاکمان ‌می‌فرماید: "حکومت امانتی است در دست حاکم و حاکم امانتدار مردم و نگهبان و حافظ حقوق ایشان است"[۱۳] و درمورد حقوق حاکم بر مردم می‌فرماید: "حق امام بر مردم این است که فرمان او را بشنوند و اطاعتش را بپذیرند و دعوتش را اجابت کنند"[۱۴].[۱۵]
  4. حق حیوانات و محیط زیست: انسان از هرچه بهره‌مند است نسبت به آن تکلیف دارد. می‌فرماید: "خداوند را در نظر بگیرید، هم در مورد بندگانش و هم نسبت به سرزمین‌ها و چهارپایان"[۱۶].[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: مطهری، مرتضی، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص۵۸، ۵۹ و ۸۲-۹۳.
  2. ر.ک: مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۳۸۳، ۳۹۹ و ۴۰۳.
  3. ر.ک: مطهری مرتضی، فلسفه ابن سینا، مجموعه آثار، ج ۸ ص۱۱۱.
  4. ر.ک: مطهری مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص۱۰۲۳.
  5. «لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِهِ»؛ نهج البلاغه خطبه ۱ و ۴۵.
  6. ر.ک: مطهری مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص۱۰۰۶.
  7. ر.ک: مطهری مرتضی، کلام، مجموعه آثار، ج ۳، ص۱۲۷.
  8. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۳۵ تا۶۳.
  9. «لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ، وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ؛ وَ لَوْ كَانَ لِأَحَدٍ أَنْ يَجْرِيَ لَهُ وَ لَا يَجْرِيَ عَلَيْهِ لَكَانَ ذَلِكَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ٢١٦.
  10. ر.ک: مطهری، مرتضی، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص۲۱۱ و ج ۲۲، ص۱۳۵ و ۲۱۲؛ حکمت‌ها و اندرزها، مجموعه آثار ج ۲۲، ص۱۳۴.
  11. ر.ک: مطهری مرتضی، انسان و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص۲۱۲.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷؛ مطهری مرتضی، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۳۳.
  13. «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵.
  14. «وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ»؛ ر.ک: نهج البلاغه، نامه ۵؛ مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۵۱.
  15. ر.ک: مطهری مرتضی، حکمت‌ها و اندرزها، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص۲۳۷.
  16. «اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ١٦٧.
  17. ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۳۵ تا۶۳.