سیره اقتصادی امام علی
وضعیت مالی و اقتصادی علی(ع) به چهار دوره تقسیم میشود: دوره اول: فقر و نیاز که دوران هجرت به مدینه است مانند بیشتر مسلمانان؛ دوره دوم: بینیازی، پس از گسترش اسلام و پیروزی در جنگها و رسیدن غنائم به ایشان؛ دوره سوم: دوران خلفا، در این دوره، علی(ع) از صحنه سیاسی کنار زده شد؛ از این رو به آباد کردن زمین و ایجاد چشمه پرداخت. دورۀ چهارم: خلافت، با آغاز خلافت امیرالمؤمنین(ع)، زهد حضرت به اوج میرسد، آن حضرت ساده زیستی را برای رهبران جامعه اسلامی لازم و واجب میدانست.
اوضاع اقتصادی امام علی(ع) در دوران زندگی
وضعیت مالی و اقتصادی علی(ع)، را پس از هجرت به مدینه تا هنگام شهادت به چهار دوره میتوان تقسیم کرد:
دوره اول: فقر و نیاز
مسلمانان به ویژه مهاجران، پس از هجرت به مدینه وضعیت اقتصادی نامناسبی داشتند. فقر در مدینه بیداد میکرد. مسلمانان زیادی به این شهر وارد میشدند و با فقر دست و پنجه نرم میکردند. علی(ع) نیز از این جمع مستثنا نبود؛ چون چیزی از مکه با خود نیاورد[۱].
علی(ع) دوران زندگی خود را با فاطمه زهرا(س) همین گونه با سختی گذراند. داستان ایثار خاندان علی و کمک آنها به اسیر، مسکین و یتیم که سوره انسان[۲] آمده حکایت از قناعت خانواده علی(ع) و فقر جامعه اسلامی دارد[۳].
دوره دوم: بینیازی
پس از گسترش اسلام و پیوستن گروه بیشتری به اسلام، وضعیت مسلمانان بهتر شد. پس از فتح خیبر، پیامبر(ص) از درآمد آن به یاران خود داد[۴] که اینها همه نشانهای از گشایش در وضعیت اقتصادی مسلمانان بود. غنائمی که در جنگ «حنین» به دست آمد بسیار زیاد بود که بیشتر آن را به تازه مسلمانها داد[۵]. رسول گرامی اسلام، پس از فتح خیبر، فدک را به زهرا بخشید[۶]. خلفا، پس از درگذشت رسول خدا(ص)، فدک را از زهرا(س) گرفتند؛ اما آن حضرت اموال دیگری داشت که وقف کرد و در اختیار علی(ع) بود[۷].
دوره سوم: دوران خلفا
در این دوره، علی(ع) را از صحنه سیاسی کنار زدند؛ از این رو به آباد کردن زمین و ایجاد چشمه پرداخت و منطقه «ینبع» را آباد کرد. در آنجا نخل، آب و زراعت هست و نیز موقوفات علی(ع) که فرزندان وی تولیت آن را بر عهده دارند[۸].
عمار یاسر میگوید: پیامبر(ص)، قطعه زمینی[۹] در ذی العشیرة ینبع به علی(ع) داد. عمر نیز پس از خلافتش قطعه زمینی به علی(ع) واگذار کرد. خود حضرت نیز قطعه زمینی خرید و چشمهای در آن جاری کرد. آن گاه آن را بر فقرا، مسکینها و در راه ماندگان نزدیک و دور وقف نمود[۱۰]. علی(ع) با محصول کار خود هزار برده را آزاد کرد. جالب است بدانیم در وقف نامۀ حضرت که درباره "بئر أبی نیزر و دیگر چشمههای حضرت است، شرط آزادی غلامان را که روی زمینها کار میکردند، پنج سال بعد قرار داد[۱۱] که نخلهای خرما بزرگ شده باشند و نیاز به رسیدگی زیادی نداشته باشند[۱۲].
صدقات علی(ع)
دورۀ چهارم: خلافت
با آغاز خلافت امیرالمؤمنین(ع)، زهد حضرت به اوج میرسد، بر خلاف عملکرد حکام و قدرتمندان که رسیدن به قدرت را وسیلهای برای ثروت اندوزی و عیاشی میدانستند. علی(ع) با رسیدن به قدرت، زاهدانهترین زندگی را پی گرفت به گونهای که علی الوردی میگوید: علی(ع) این اصل را که انسان در کاخ و در کوخ دو جور فکر میکند، نقض کرده است: روزی که کوخ نشین بود یک تفکر داشت و روزی که شخص اول مملکت شد نیز همان تفکر را داشت و عیناً مانند روزهای کوخ نشینی زندگی میکرد[۱۳]؛ یعنی قدرت، اندیشه وی را دگرگون نکرد، بلکه او را در زهدورزی راسختر ساخت نه این که واقعاً علی در کاخ به سر میبرده است.
به نقل از امام باقر(ع) نوشتهاند: علی(ع) حدود پنج سال بر مردم حکومت کرد و آجری را بر آجری ننهاد و نه خشتی را بر خشتی و نه زمینی را به کسی بخشید و نه نقره و طلایی به ارث گذاشت، جز ۷۰۰ درهمی که از عطای وی اضافه آمده بود که در نظر داشت خادمی برای خانواده خود بخرد[۱۴].[۱۵]
ساده زیستی امیرالمؤمنین(ع)
علی(ع) ساده زیستی را برای رهبران جامعه اسلامی لازم و واجب میدانست. از نظر آن حضرت نه تنها برای قناعت فقرا و رضایت آنان از زندگی ساده خویش مفید مینماید، بلکه برای ثروتمندان نیز سودمند است که بدانند ثروت، آنان را به طغیان وادار نکند. هنگامی که رهبر آنها این گونه ساده زیست است و در مسیر خداوند گام بر میدارد، آنان نیز باید زندگیای سودمند و دور از طغیان و تجاوز داشته باشند. آن گاه که رهبر جامعه، هیچ گونه سوء استفادهای از قدرت و توان خود نمیکند یقیناً در برابر طغیانگران و متجاوزان به حقوق مردم میایستد. امیرالمؤمنین(ع) نه تنها خود ساده میزیست، بلکه کارگزاران خویش را نیز به ساده زیستی دعوت میکرد. البته بر این باور بود که آنان نمیتوانند مانند علی(ع) باشند؛ ولی میتوانند ورع و عفت را در عملکرد خود مورد توجه قرار داده و به عبادت و عدل روی آورند[۱۶].
سیاستها در زمینههای اقتصادی
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۱، ص۳۳؛ نهج السعاده، ج۲، ص۵۴؛ احمد حنبل، مسند، ج۱، ص۱۳۵؛ کنز العمال، ج۱۳، ص۱۷۸؛ مجمع الزوائد، ج۴، ص۱۷۴.
- ↑ سوره انسان، آیه ۹، سوره انسان، آیه ۱۰.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۲۸.
- ↑ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۳، ص۳۶۵.
- ↑ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۱۳۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۹، ص۱۲۲، ح۲۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۲۸ - ۴۲۹.
- ↑ حجاز در صدر اسلام، ص۹۷؛ معجم البلدان، ج۵، ص۴۵۰.
- ↑ کافی، ج۷، ص۵۴؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ کافی، ج۷، ص۴۹؛ مسند علی بن ابی طالب(ع)، ج۶، ص۲۳۱۷، ح۱۳۲۹۷.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۳۰ - ۴۳۴.
- ↑ استاد مطهری، مجموعه آثار، ج۱۳، ص۶۳۶؛ همو، نقدی بر مارکسیسم.
- ↑ کافی، ج۸، ص۱۳۰؛ وسائل الشیعه، ج۱، ص۶۶ و ج۱۶، ص۴۱۳، «حاشیه»؛ صدوق، أمالی، ص۲۳۲؛ بحار الأنوار، ج۴۰، ص۳۳۹؛ طوسی، الأمالی، ص۶۹۳؛ بحار الأنوار، ج۴۱، ص۱۰۲ و ج۴۰، ص۳۲۲؛ مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۹۵؛ نور الثقلین، ج۵، ص۱۶؛ ینابیع المودة، ص۱۷۴، باب ۵۰.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۴۴ - ۴۴۸.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص ۴۴۸ - ۴۵۰.