احسان در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = احسان | | موضوع مرتبط = احسان | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = احسان | ||
| مداخل مرتبط = [[احسان در قرآن]] - [[احسان در حدیث]] - [[احسان در | | مداخل مرتبط = [[احسان در قرآن]] - [[احسان در حدیث]] - [[احسان در نهج البلاغه]] - [[احسان در معارف دعا و زیارات]] - [[احسان در معارف و سیره نبوی]] - [[احسان در معارف و سیره سجادی]] - [[احسان در معارف و سیره رضوی]] - [[احسان در فقه سیاسی]] - [[احسان در جامعهشناسی اسلامی]] - [[احسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
واژه احسان مصدر باب اِفعال و به معنی [[نیکی]] کردن است<ref>قاموس قرآن.</ref>. اصل یگانه در این مادّه هر چیزی است که مقابل [[بدی]] و [[زشتی]] قرار گیرد، خواه در موضوعاتِ خارجی | واژه احسان مصدر باب اِفعال و به معنی [[نیکی]] کردن است<ref>قاموس قرآن.</ref>. اصل یگانه در این مادّه هر چیزی است که مقابل [[بدی]] و [[زشتی]] قرار گیرد، خواه در موضوعاتِ خارجی مادّی یا [[معنوی]]، در قول یا عمل، یا در صفات [[قلبی]]<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>.<ref>[[قاسم شهری|شهری، قاسم]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵.</ref> | ||
==معنای احسان در قرآن== | == معنای احسان در قرآن == | ||
ریشه کلمه [[احسان]] ۱۹۴ بار در [[قرآن]] استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.</ref>. این واژه "[[احسان]]" در [[قرآن]] به سه معنای: [[نیکی]] به دیگران، انجام [[کارها]] به وجه [[نیکو]] و کامل و نیز انجام [[اعمال]] و [[رفتار]] [[صالح]] آمده است<ref>قاموس قرآن؛ المفردات فی غریب القرآن.</ref>. [[تفسیر نمونه]] با استناد به [[روایت]] {{متن حدیث|الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}<ref>بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۹.</ref>، احسان را به معنای [[فداکاری]] و [[ایثار]] آورده است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۶۸.</ref>. براساس آموزه [[قرآنی]] مهم، ثمره احسان به فرد محِسن و [[نیکوکار]] بازگشت میکند: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۲۳؛ [[قاسم شهری|شهری، قاسم]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵.</ref> | ریشه کلمه [[احسان]] ۱۹۴ بار در [[قرآن]] استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.</ref>. این واژه "[[احسان]]" در [[قرآن]] به سه معنای: [[نیکی]] به دیگران، انجام [[کارها]] به وجه [[نیکو]] و کامل و نیز انجام [[اعمال]] و [[رفتار]] [[صالح]] آمده است<ref>قاموس قرآن؛ المفردات فی غریب القرآن.</ref>. [[تفسیر نمونه]] با استناد به [[روایت]] {{متن حدیث|الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}<ref>بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۹.</ref>، احسان را به معنای [[فداکاری]] و [[ایثار]] آورده است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۶۸.</ref>. براساس آموزه [[قرآنی]] مهم، ثمره احسان به فرد محِسن و [[نیکوکار]] بازگشت میکند: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۲۳؛ [[قاسم شهری|شهری، قاسم]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵.</ref> | ||
برخی واژه احسان را مترادف [[بِرّ]] به معنای [[نیکوکاری]] بسیار دانسته و گفتهاند که بِرّ از طرف [[خداوند]] به معنای گستردگی در [[ثواب]] و از طرف [[بندگان]]، توسعه در [[طاعت]] و [[فرمانبرداری]] است<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. | برخی واژه احسان را مترادف [[بِرّ]] به معنای [[نیکوکاری]] بسیار دانسته و گفتهاند که بِرّ از طرف [[خداوند]] به معنای گستردگی در [[ثواب]] و از طرف [[بندگان]]، توسعه در [[طاعت]] و [[فرمانبرداری]] است<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>. | ||
در [[آیات قرآن]] اموری چون [[ایمان به خدا]] و...<ref>{{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}} «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> و انجام کارها به روش صحیح و مناسب<ref>{{متن قرآن|...وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}} «...و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره بقره، آیه ۱۸۹.</ref> از مصادیق [[نیکوکاری]] معرفی شده است. [[خداوند | در [[آیات قرآن]] اموری چون [[ایمان به خدا]] و...<ref>{{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}} «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> و انجام کارها به روش صحیح و مناسب<ref>{{متن قرآن|...وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}} «...و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره بقره، آیه ۱۸۹.</ref> از مصادیق [[نیکوکاری]] معرفی شده است. [[خداوند عزیز]] همگان را به [[عدل]] و [[احسان]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}} «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>؛ [[تعاون]]، برّ و نیکوکاری<ref>{{متن قرآن|...وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «...و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}} «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی میکنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده میشوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.</ref>؛ [[احسان به پدر و مادر]]<ref>{{متن قرآن|...وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا...}} «...و با پدر و مادر نیکی کنید.».. سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> و تلافی احسان با احسان<ref>{{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}} «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> فراخوانده و دستیابی به نیکوکاری را تنها در پرتو [[ایثار]] ممکن شمرده است<ref>{{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}} «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref><ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۲۳.</ref> | ||
==احسان در [[صحیفه سجادیه]]== | == احسان در [[صحیفه سجادیه]] == | ||
مهمترین کاربردهای احسان در [[صحیفه]] چنین است: | مهمترین کاربردهای احسان در [[صحیفه]] چنین است: | ||
# [[احسان خدا]] نسبت به بندگانش: [[امام سجاد]]{{ع}} خدایش را اینگونه توصیف کرده و میستاید: {{متن حدیث|فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ}}: «بار خدایا، تو فراتر از آن هستی که جز به احسانت | # [[احسان خدا]] نسبت به بندگانش: [[امام سجاد]] {{ع}} خدایش را اینگونه توصیف کرده و میستاید: {{متن حدیث|فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ}}: «بار خدایا، تو فراتر از آن هستی که جز به احسانت وصف کنند<ref>نیایش سی و هفتم.</ref>. و نیز: نیکی در [[حق]] بدان شیوه توست<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. و همچنین: ای مولای من جز احسان و تفضّل و نیکی و انعام را بر خود نپسندیدی»<ref>نیایش چهل و نهم.</ref>. همین احسان [[الهی]] است که دستگیر و راهنمای [[بنده]] قرار میگیرد: «(ای [[پروردگار]] من)... احسان تو مرا به سوی تو راه نمود»<ref>نیایش سیزدهم.</ref>. | ||
#نامتناهی بودن احسان الهی: «(بار خدایا)... و معادن احسان تو دستخوش فنا نشود»<ref>نیایش چهل و پنجم.</ref>. و نیز: «ای مولای من، جز احسان و تفضّل و نیکی و انعام را بر خود نپسندیدی»<ref>نیایش چهل و نهم.</ref>. | # نامتناهی بودن احسان الهی: «(بار خدایا)... و معادن احسان تو دستخوش فنا نشود»<ref>نیایش چهل و پنجم.</ref>. و نیز: «ای مولای من، جز احسان و تفضّل و نیکی و انعام را بر خود نپسندیدی»<ref>نیایش چهل و نهم.</ref>. | ||
# احسان خدا از روی [[تفضّل]] است: «(ای [[خداوند]])... هر احسان که کنی از روی تفضّل است و هر [[نعمت]] که دهی بی هیچ سابقه»<ref>نیایش دوازدهم.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} از [[خداوند بزرگ]] درخواست میکند که بر گستره تفضل خود بیفزاید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ... أَجْزِلْ لِي قِسَمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَ وَفِّرْ عَلَيَّ حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ}}<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>؛ «بارالها! سهم مرا از مواهب و نعمتهای خود افزون فرما و از سر تفضل خویش نصیبم را از احسان و [[بخشش]] خود فراوان گردان». بر این اساس [[نافرمانی خدا]] و اسائه [[ادب]] به [[بندگان]] موجب قطع [[احسان الهی]] نخواهد بود. «بارخدایا! همه این [نعمتهایی که [[عطا]] فرمودی] اِنعام و احسان تو بود درحالیکه من همچنان در [[نافرمانی]] تو غوطهور بودم، ولی نه کردارهای بد من تو را از احسان بازداشت و نه احسان و تفضل تو مرا از ارتکاب اعمالی که تو را به [[خشم]] آورد»<ref>نیایش چهلونهم.</ref>. | # احسان خدا از روی [[تفضّل]] است: «(ای [[خداوند]])... هر احسان که کنی از روی تفضّل است و هر [[نعمت]] که دهی بی هیچ سابقه»<ref>نیایش دوازدهم.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} از [[خداوند بزرگ]] درخواست میکند که بر گستره تفضل خود بیفزاید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ... أَجْزِلْ لِي قِسَمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَ وَفِّرْ عَلَيَّ حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ}}<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>؛ «بارالها! سهم مرا از مواهب و نعمتهای خود افزون فرما و از سر تفضل خویش نصیبم را از احسان و [[بخشش]] خود فراوان گردان». بر این اساس [[نافرمانی خدا]] و اسائه [[ادب]] به [[بندگان]] موجب قطع [[احسان الهی]] نخواهد بود. «بارخدایا! همه این [نعمتهایی که [[عطا]] فرمودی] اِنعام و احسان تو بود درحالیکه من همچنان در [[نافرمانی]] تو غوطهور بودم، ولی نه کردارهای بد من تو را از احسان بازداشت و نه احسان و تفضل تو مرا از ارتکاب اعمالی که تو را به [[خشم]] آورد»<ref>نیایش چهلونهم.</ref>. | ||
#اعتراف به احسان و [[ناتوانی]] و [[غفلت]] در [[شکرگزاری]] آن: «ای خداوند،... احسانت افزونتر از آن است که کمترین آن را [[شکر]] توان گفت»<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. و نیز: «چنان مکن... از ذکر احسان و [[بخشش]] تو [[غافل]] شوم»<ref>نیایش بیستویکم.</ref> | # اعتراف به احسان و [[ناتوانی]] و [[غفلت]] در [[شکرگزاری]] آن: «ای خداوند،... احسانت افزونتر از آن است که کمترین آن را [[شکر]] توان گفت»<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. و نیز: «چنان مکن... از ذکر احسان و [[بخشش]] تو [[غافل]] شوم»<ref>نیایش بیستویکم.</ref><ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش؛ دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، محمدباقر محقق، تهران، بعثت، اول، ۱۳۷۷ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، سروش، اول، ۱۳۷۲ش؛ قرآن کریم، ترجمه مهدی فولادوند، المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفة السجادیة، سید علی اکبر قرشی، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۹۱ ق، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۳۶۴ ق.</ref><ref> [[قاسم شهری|شهری، قاسم]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۵.</ref> | ||
#امام [[نیکوکاری]] در [[حق]] [[همسایگان]] را یکی از لوازم تعالی [[انسان]] خوانده است: «بارالها! چنان کن که... بتوانیم همسایگانمان را به بخشش و عطای خویش بنوازیم»<ref>نیایش چهلوچهارم.</ref>. حضرت نمونههای متعددی از نیکوکاری و احسان به [[خویشاوندان]] و همسایگان را برشمرده و از خداوند بزرگ [[توفیق]] عمل به آنها را درخواست نموده است. «بارخدایا!... مرا در [[عیادت بیماران]]، در [[راهنمایی]] رهجویان، در [[اندرز]] به مشورتکنندگان، در [[دیدار]] مسافرانی که از [[سفر]] بازمیگردند، در نهانداشتن [[اسرار]]، در [[پوشیدن]] [[عیبها]]، در [[یاری]] [[ستمدیدگان]]، در [[دستگیری از بیچارگان]]، در [[اطعام]] [[فقیران]] و برآوردن نیاز آنان پیش از آنکه درخواست کنند، موفق بدار. بارخدایا! به من توفیق [[عنایت]] فرما تا همسایگان و [[دوستان]] [[بدکردار]] خود را به [[نیکی]] [[پاداش]] دهم، از ستمکارشان درگذرم، از [[بدگمانی]] در حق ایشان بپرهیزم، با همگان [[مشفق]] و [[مهربان]] باشم، [[پاکدامنی]] دیده را با [[پرهیز]] از نگریستن بیجا [[حفظ]] کنم، با آنان از روی [[تواضع]] و به نری [[رفتار]] کنم و بر دردمندانشان به [[رحمت]] نظر افکنم»<ref>نیایش بیستوششم.</ref>. | # امام [[نیکوکاری]] در [[حق]] [[همسایگان]] را یکی از لوازم تعالی [[انسان]] خوانده است: «بارالها! چنان کن که... بتوانیم همسایگانمان را به بخشش و عطای خویش بنوازیم»<ref>نیایش چهلوچهارم.</ref>. حضرت نمونههای متعددی از نیکوکاری و احسان به [[خویشاوندان]] و همسایگان را برشمرده و از خداوند بزرگ [[توفیق]] عمل به آنها را درخواست نموده است. «بارخدایا!... مرا در [[عیادت بیماران]]، در [[راهنمایی]] رهجویان، در [[اندرز]] به مشورتکنندگان، در [[دیدار]] مسافرانی که از [[سفر]] بازمیگردند، در نهانداشتن [[اسرار]]، در [[پوشیدن]] [[عیبها]]، در [[یاری]] [[ستمدیدگان]]، در [[دستگیری از بیچارگان]]، در [[اطعام]] [[فقیران]] و برآوردن نیاز آنان پیش از آنکه درخواست کنند، موفق بدار. بارخدایا! به من توفیق [[عنایت]] فرما تا همسایگان و [[دوستان]] [[بدکردار]] خود را به [[نیکی]] [[پاداش]] دهم، از ستمکارشان درگذرم، از [[بدگمانی]] در حق ایشان بپرهیزم، با همگان [[مشفق]] و [[مهربان]] باشم، [[پاکدامنی]] دیده را با [[پرهیز]] از نگریستن بیجا [[حفظ]] کنم، با آنان از روی [[تواضع]] و به نری [[رفتار]] کنم و بر دردمندانشان به [[رحمت]] نظر افکنم»<ref>نیایش بیستوششم.</ref>. | ||
# ایشان [[ماه رمضان]] را بستر مناسبی برای گسترش دایره [[احسان]] به دیگران معرفی کرده و در دعای [[وداع]] با [[رمضان]] بیان میدارد: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ}}<ref>نیایش چهلوپنجم.</ref>؛ «بدرود ای ماهی که ما را در برابر [[شیطان]] [[یاری]] دادی و ای مصاحبی که راههای [[نیکی]] و [[فضیلت]] را پیش پای ما هموار ساختی» | # ایشان [[ماه رمضان]] را بستر مناسبی برای گسترش دایره [[احسان]] به دیگران معرفی کرده و در دعای [[وداع]] با [[رمضان]] بیان میدارد: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ}}<ref>نیایش چهلوپنجم.</ref>؛ «بدرود ای ماهی که ما را در برابر [[شیطان]] [[یاری]] دادی و ای مصاحبی که راههای [[نیکی]] و [[فضیلت]] را پیش پای ما هموار ساختی»<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، ۱۴۱۴، نشر الوفا؛ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین {{ع}}، قم، ۱۴۱۸، نشر الهادی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، تهران، ۱۳۷۱، اسلامیه؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم، ۱۳۷۳، دارالقرآن الکریم؛ المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دمشق، ۱۴۲، دارالشامیه.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۲۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:احسان | [[رده:احسان]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۴
معناشناسی
واژه احسان مصدر باب اِفعال و به معنی نیکی کردن است[۱]. اصل یگانه در این مادّه هر چیزی است که مقابل بدی و زشتی قرار گیرد، خواه در موضوعاتِ خارجی مادّی یا معنوی، در قول یا عمل، یا در صفات قلبی[۲].[۳]
معنای احسان در قرآن
ریشه کلمه احسان ۱۹۴ بار در قرآن استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است[۴]. این واژه "احسان" در قرآن به سه معنای: نیکی به دیگران، انجام کارها به وجه نیکو و کامل و نیز انجام اعمال و رفتار صالح آمده است[۵]. تفسیر نمونه با استناد به روایت «الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ»[۶]، احسان را به معنای فداکاری و ایثار آورده است[۷]. براساس آموزه قرآنی مهم، ثمره احسان به فرد محِسن و نیکوکار بازگشت میکند: ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾[۸].[۹]
برخی واژه احسان را مترادف بِرّ به معنای نیکوکاری بسیار دانسته و گفتهاند که بِرّ از طرف خداوند به معنای گستردگی در ثواب و از طرف بندگان، توسعه در طاعت و فرمانبرداری است[۱۰].
در آیات قرآن اموری چون ایمان به خدا و...[۱۱] و انجام کارها به روش صحیح و مناسب[۱۲] از مصادیق نیکوکاری معرفی شده است. خداوند عزیز همگان را به عدل و احسان[۱۳]؛ تعاون، برّ و نیکوکاری[۱۴]؛ احسان به پدر و مادر[۱۵] و تلافی احسان با احسان[۱۶] فراخوانده و دستیابی به نیکوکاری را تنها در پرتو ایثار ممکن شمرده است[۱۷][۱۸]
احسان در صحیفه سجادیه
مهمترین کاربردهای احسان در صحیفه چنین است:
- احسان خدا نسبت به بندگانش: امام سجاد (ع) خدایش را اینگونه توصیف کرده و میستاید: «فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ»: «بار خدایا، تو فراتر از آن هستی که جز به احسانت وصف کنند[۱۹]. و نیز: نیکی در حق بدان شیوه توست[۲۰]. و همچنین: ای مولای من جز احسان و تفضّل و نیکی و انعام را بر خود نپسندیدی»[۲۱]. همین احسان الهی است که دستگیر و راهنمای بنده قرار میگیرد: «(ای پروردگار من)... احسان تو مرا به سوی تو راه نمود»[۲۲].
- نامتناهی بودن احسان الهی: «(بار خدایا)... و معادن احسان تو دستخوش فنا نشود»[۲۳]. و نیز: «ای مولای من، جز احسان و تفضّل و نیکی و انعام را بر خود نپسندیدی»[۲۴].
- احسان خدا از روی تفضّل است: «(ای خداوند)... هر احسان که کنی از روی تفضّل است و هر نعمت که دهی بی هیچ سابقه»[۲۵]. امام سجاد (ع) از خداوند بزرگ درخواست میکند که بر گستره تفضل خود بیفزاید: «اللَّهُمَّ... أَجْزِلْ لِي قِسَمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَ وَفِّرْ عَلَيَّ حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ»[۲۶]؛ «بارالها! سهم مرا از مواهب و نعمتهای خود افزون فرما و از سر تفضل خویش نصیبم را از احسان و بخشش خود فراوان گردان». بر این اساس نافرمانی خدا و اسائه ادب به بندگان موجب قطع احسان الهی نخواهد بود. «بارخدایا! همه این [نعمتهایی که عطا فرمودی] اِنعام و احسان تو بود درحالیکه من همچنان در نافرمانی تو غوطهور بودم، ولی نه کردارهای بد من تو را از احسان بازداشت و نه احسان و تفضل تو مرا از ارتکاب اعمالی که تو را به خشم آورد»[۲۷].
- اعتراف به احسان و ناتوانی و غفلت در شکرگزاری آن: «ای خداوند،... احسانت افزونتر از آن است که کمترین آن را شکر توان گفت»[۲۸]. و نیز: «چنان مکن... از ذکر احسان و بخشش تو غافل شوم»[۲۹][۳۰][۳۱]
- امام نیکوکاری در حق همسایگان را یکی از لوازم تعالی انسان خوانده است: «بارالها! چنان کن که... بتوانیم همسایگانمان را به بخشش و عطای خویش بنوازیم»[۳۲]. حضرت نمونههای متعددی از نیکوکاری و احسان به خویشاوندان و همسایگان را برشمرده و از خداوند بزرگ توفیق عمل به آنها را درخواست نموده است. «بارخدایا!... مرا در عیادت بیماران، در راهنمایی رهجویان، در اندرز به مشورتکنندگان، در دیدار مسافرانی که از سفر بازمیگردند، در نهانداشتن اسرار، در پوشیدن عیبها، در یاری ستمدیدگان، در دستگیری از بیچارگان، در اطعام فقیران و برآوردن نیاز آنان پیش از آنکه درخواست کنند، موفق بدار. بارخدایا! به من توفیق عنایت فرما تا همسایگان و دوستان بدکردار خود را به نیکی پاداش دهم، از ستمکارشان درگذرم، از بدگمانی در حق ایشان بپرهیزم، با همگان مشفق و مهربان باشم، پاکدامنی دیده را با پرهیز از نگریستن بیجا حفظ کنم، با آنان از روی تواضع و به نری رفتار کنم و بر دردمندانشان به رحمت نظر افکنم»[۳۳].
- ایشان ماه رمضان را بستر مناسبی برای گسترش دایره احسان به دیگران معرفی کرده و در دعای وداع با رمضان بیان میدارد: «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ»[۳۴]؛ «بدرود ای ماهی که ما را در برابر شیطان یاری دادی و ای مصاحبی که راههای نیکی و فضیلت را پیش پای ما هموار ساختی»[۳۵].[۳۶]
منابع
پانویس
- ↑ قاموس قرآن.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
- ↑ شهری، قاسم، مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۵.
- ↑ المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.
- ↑ قاموس قرآن؛ المفردات فی غریب القرآن.
- ↑ بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۹.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۶۸.
- ↑ «اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید» سوره اسراء، آیه ۷.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۲۳؛ شهری، قاسم، مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۵.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن.
- ↑ ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ ﴿...وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ «...و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره بقره، آیه ۱۸۹.
- ↑ ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴾ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ ﴿...وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ «...و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی میکنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده میشوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.
- ↑ ﴿...وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا...﴾ «...و با پدر و مادر نیکی کنید.».. سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ ﴿هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ﴾ «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.
- ↑ ﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾ «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۲۳.
- ↑ نیایش سی و هفتم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ نیایش چهل و نهم.
- ↑ نیایش سیزدهم.
- ↑ نیایش چهل و پنجم.
- ↑ نیایش چهل و نهم.
- ↑ نیایش دوازدهم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش چهلونهم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ نیایش بیستویکم.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش؛ دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، محمدباقر محقق، تهران، بعثت، اول، ۱۳۷۷ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، سروش، اول، ۱۳۷۲ش؛ قرآن کریم، ترجمه مهدی فولادوند، المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفة السجادیة، سید علی اکبر قرشی، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۹۱ ق، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۳۶۴ ق.
- ↑ شهری، قاسم، مقاله «احسان»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۵.
- ↑ نیایش چهلوچهارم.
- ↑ نیایش بیستوششم.
- ↑ نیایش چهلوپنجم.
- ↑ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، ۱۴۱۴، نشر الوفا؛ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین (ع)، قم، ۱۴۱۸، نشر الهادی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، تهران، ۱۳۷۱، اسلامیه؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم، ۱۳۷۳، دارالقرآن الکریم؛ المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دمشق، ۱۴۲، دارالشامیه.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «نیکوکاری»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۲۳.