دلایل کافر حربی بودن بهائیان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←پانویس) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان علمای ابرار]] | [[رده:پرسمان علمای ابرار]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۶
دلایل کافر حربی بودن بهائیان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علمای ابرار |
مدخل اصلی | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دلایل کافر حربی بودن بهائیان چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علمای ابرار است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علمای ابرار مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای حسن علیپور وحید در کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در اینباره گفته است:
دلیل اول بر کافر حربی: یکی از وظایف دینی بهائیان انتقال اطلاعات و اخبار محل زندگی و پیرامون خود به بیت العدل است که در اسرائیل استقرار دارد. گنجانده شدن این آموزه از سوی مؤسسان و حامیان بهائیت در متن این فرقه و رسمیت آن، کانالی رسمی و ثابت برای جاسوسی با رنگ و لعاب مذهبی پدید آورده. از اینرو، یکی از عناوین ثابت و صادق بر بهائیان، کافر حربی است؛ زیرا جاسوسی بخشی از ماهیت و کارکردهای رسمی و تکالیف دینی آنهاست که جُرم امنیتی و خط قرمز در نظام سیاسی به شمار میرود.
دلیل دوم بر کافر حربی: مبارزه مستمر با دین اسلام و فعالیت براندازی علیه حاکمیت سیاسی آن، از فلسفههای وجودی این فرقه است. دشمنی بهائیت با شیعیان، در دو قرنی که از حیاتشان میگذرد، علنی و قطعی به نظر میرسد. در استمرار و تحقق همین فلسفه است که فعالیتهای براندازانه علیه جمهوری اسلامی نیز دارند. رسالت و مأموریت وجودی آنها ضدیت با شیعه است؛ بلکه این گروه با ایده نفی شیعه و انقراض اسلام شکل گرفت و با تمام آموزههای شیعی مثل امامت، غدیر، مهدویت، مرجعیت و... مخالفت و ضدیت دارد. پس هم کافر حربی اعتقادی هستند و علیه اعتقادات اسلامی فعالیت دارند و هم رفتار ضد امنیتی و جرم امنیتی دارند که هر دو، آنها را از کافر ذمی بیرون و به کافر حربی تبدیل میکند. با توجه به اینکه یکی دیگر از وظایف بهائیان، انتقال بخشی از اموال خود به بیتالعدل در اسرائیل است، بهائیها جاسوسهایی هستند که پول هم میدهند.
- ارتداد فطری: هرچند اهل کتاب، یعنی پیروان ادیان الهی در جامعه اسلامی حقوق مسلم و متعدد شهروندی و انسانی دارند؛ ولی بهائیان موضوعاً و تخصصاً از عنوان اهل کتاب و ادیان الهی بیرون هستند؛ زیرا بهائیت به قطع و یقین، فرقهای ساخته استعمار و حزبی بشری است. پس مصداق مُرتد فطری[۱] میشوند. آنان که از اسلام به بهائیت یا هر فرقه دیگر گرویدهاند، مرتد فطری شمرده میشوند و به اتفاق فقهای شیعه، اگر مرد باشند واجبالقتل هستند و حتی توبه آنها نیز پذیرفته نمیشود و اگر زن باشند، مادامالعمر محکوم به زندان و برخی مجازاتهای دیگر خواهند بود[۲]. ارتداد فطری دستکم برای نسل نخست و پایهگذارانی که از اسلام به بهائیت گرویدند، همچنین نسبت به آنان که اکنون بگروند، قطعی است.
- محاربه با نظام اسلامی: هرچند محاربه، اختصاص به بهائیان ندارد و میتواند مسلمانان با پیروان دیگر ادیان را نیز پوشش دهد؛ ولی با این همه سابقه تاریخی نشان میدهد که سران بهائیان در ارتباط با محافل سرّی و فراماسونری، و مرتبط با سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی بیگانه هستند و همسان با شهروند عادی رفتار نمیکنند. اضافه بر آنکه با پشتوانه مالی بیحدوحساب داخلی و خارجی پیوسته در حال تبلیغ آئین ارتدادی خویش و یارگیری هستند. به نظر برخی شبهه افکنان آیا لیستی چنین بلند بالا از تهدیدهای امنیتی و نادیده گرفتن خطوط قرمز دینی و ملی، همچنان آنان را در دایره شهروند عادی باقی میگذارد؟»[۳]
منبعشناسی جامع علمای ابرار
پانویس
- ↑ مرتد دو گونه است: فطری و ملی، مرتد فطری کسی است که هنگام انعقاد نطقه، پدر و مادرش مسلمان بوده و خود پس از بلوغ معترف به اسلام باشد و سپس از اسلام بیرون برود. مرتد ملی کسی است که والدینش هنگام انعقاد نطفه کافر بودهاند و او نیز کافر متولد و بالغ شود، سپس مسلمان شود و دیگر بار کافر شود.
- ↑ من لا یحضره الفقیه (ترجمه)، ج۴، ص۱۹۴؛ ج۶، ص۲۴۷: دلیل العروة الوثقی، ج۲، ص۵۳۲؛ تحریرالوسیله (ترجمه)، ج۴، ص۲۴۳.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۴۰.