هدایت عامه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
جز (جایگزینی متن - '، -' به ' -')
خط ۳۱: خط ۳۱:
  | نویسنده اصلی=<!--جوکار، پورانزاب، واثق، امینی، بهمنی-->
  | نویسنده اصلی=<!--جوکار، پورانزاب، واثق، امینی، بهمنی-->
  | ارزیابی=<!--آماده، نشده، تمام-->
  | ارزیابی=<!--آماده، نشده، تمام-->
  | ارزیابی نهایی =<!--نشده، -خیرآبادی، فرقانی، تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]، تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]-->
  | ارزیابی نهایی =<!--نشده -خیرآبادی، فرقانی، تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]، تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]-->
  | شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
  | شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->
خط ۳۸: خط ۳۸:
  | لینک‌دهی دستی = <!--ندارد، دارد-->
  | لینک‌دهی دستی = <!--ندارد، دارد-->
  | رده = <!--ندارد، دارد-->
  | رده = <!--ندارد، دارد-->
  | جعبه اطلاعات = <!--ندارد، - دارد-->
  | جعبه اطلاعات = <!--ندارد - دارد-->
  | عکس = <!-- ندارد، - دارد-->
  | عکس = <!-- ندارد - دارد-->
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->

نسخهٔ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۴

مقدمه

  1. هدایت فطری بر دو گونه است:
    1. هدایت فطری مادی: راهنمایی انسان، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان مادر. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «‌ای آفریده هماهنگ و ‌ای نوپدید نگهداری شده در تاریکی رَحِم‏ها... که پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی که ندیده بودی و راه‏‌های [رسیدن به] منافعش را نمی‏ دانستی، بیرون آورده شدی! چه کسی تو را به کشیدن خوراک (شیر) از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و به هنگام نیاز، جایگاه‏‌های درخواست و اراده ‏ات را به تو شناساند؟»[۲].
    2. هدایت فطری معنوی: راهنمایی انسان جهت تأمین نیازهای معنوی؛ بدین ‏صورت که خداوند سبحان ضروری‏ ترین معارف مورد نیاز انسان را به صورت فطری در نهاد او قرار داده است. هر انسانی با الهام فطری می‏‌تواند خوب و بد، خیر و شرّ و حق و باطل را تشخیص دهد: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۳]. همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری می‏‌دانند در حقیقت اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند[۴].
  2. هدایت عقلی نیز بر دو گونه است:
    1. هدایتِ عقلی مادّی: راهنمایی عقل، برای تأمین نیازهای مادّی. یکی از مصادیق این نوع هدایت در قرآن، راه‏یابی انسان در صحرا و دریا به وسیله ستارگان است. در آیات متعددی به این معنا اشاره شده است؛ مانند: وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ[۵]. بهره‏‌گیری از عقل در پیشرفت انواع دانش‌ها در جهت تأمین رفاه مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع هدایت الهی شمرده می‌‌‏شوند.
    2. هدایت عقلی معنوی: بهره‌گیری از قدرت اندیشه، برای تأمین نیازهای معنوی و دست‏یابی به قلّه کمالات انسانی. همۀ آیاتی که انسان را به تفکّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و معاد دعوت کرده‏‌اند، به این نوع هدایت اشاره دارند. همچنین، همه روایاتی که عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی کرده‏‌اند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ امام صادق (ع) می‌‌‏فرماید: «حجّت خداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است»[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۹.
  2. «أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّکَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ؟»؛ نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳
  3. «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۸
  4. ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲.
  5. «و او همان است که ستارگان را برای شما آفرید تا در تاریکی‌های خشکی و دریا بدان‌ها راه جویید؛ به راستی این آیات را برای گروهی که دانشورند روشن (بیان) داشته‌ایم» سوره انعام، آیه ۹۷.
  6. «حُجَّةُ اللّهِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّهِ العَقلُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵.
  7. ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲.