ذی‌القربی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = ذی‌القربی| عنوان مدخل = ذی‌القربی| مداخل مرتبط = ذی‌القربی در حدیث - ذی‌القربی در فقه سیاسی| پرسش مرتبط = }} == مقدمه == در سیر برهان اشاره شد که اولاً، مودت به ذوی‌القربای نبوی {{عم}}، صرف ابراز محبت صوری نیست...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = ذی‌القربی| عنوان مدخل  = ذی‌القربی| مداخل مرتبط = [[ذی‌القربی در حدیث]] - [[ذی‌القربی در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = ذی‌القربی| عنوان مدخل  = ذی‌القربی| مداخل مرتبط = [[ذی‌القربی در حدیث]] - [[ذی‌القربی در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = }}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
در [[سیر]] [[برهان]] اشاره شد که اولاً، مودت به ذوی‌القربای [[نبوی]] {{عم}}، صرف ابراز محبت صوری نیست، بلکه اطاعت و [[پذیرش ولایت]] آنان بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ ثانیاً، ملاک [[ایمان]] و [[راز]] و رمز ادامه [[اسلام]] بر [[صراط]] مستقیمی است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را برای [[امت اسلام]] به ارمغان آورد. قبل از پرداختن به [[روایات]] پیرامون این [[آیه]]، به [[سیر]] برهانی که در طی [[استدلال]] بر آیه بیان شد می‌پردازیم.
طبق آیات و روایات، [[مودت به ذوی‌القربای نبوی]] {{عم}}، صرف ابراز محبت صوری نیست، بلکه اطاعت و [[پذیرش ولایت]] آنان بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ همچنین، ملاک [[ایمان]] و [[راز]] و رمز ادامه [[اسلام]] بر [[صراط]] مستقیمی است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را برای [[امت اسلام]] به ارمغان آورد.


== [[مودت]]؛ [[اساس دین]] ==
== [[مودت]]؛ [[اساس دین]] ==

نسخهٔ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۴

مقدمه

طبق آیات و روایات، مودت به ذوی‌القربای نبوی (ع)، صرف ابراز محبت صوری نیست، بلکه اطاعت و پذیرش ولایت آنان بعد از رسول خدا (ص) است؛ همچنین، ملاک ایمان و راز و رمز ادامه اسلام بر صراط مستقیمی است که پیامبر اکرم (ص) آن را برای امت اسلام به ارمغان آورد.

مودت؛ اساس دین

اساس اسلام و ریسمان ارتباط امت با امام، مودت است و بر مبنای آن، مسئله تولّی و تبرّی شکل می‌گیرد و چون ایمان امری قلبی است، تا زمانی که امت ابراز ارادت و محبت به امام خود در عمل و نظر نداشته باشند، تولّی به ولایت او نخواهد داشت. به همین دلیل است که مسئله تولّی و تبرّی در فرهنگ قرآن و بیانات اولیای الهی (ع) پررنگ‌تر از سایر فرامین است. برای نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

رسول اکرم (ص) حب و بغض دینی را اساس دین بیان می‌کنند.

«قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص): أَسَاسُ الإِسْلَامِ حُبِّي وَحُبُّ أهْلِ بَيتِي»[۱]. فضیل بن یسار می‌گوید: «به محضر امام صادق (ع) رسیدم و درباره حب و بغض سؤال کردم؛ حضرت فرمود: همه دین حب و بغض فی اللّه است».

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ قَالَ وَ هَلِ‏ الْإِيمَانُ‏ إِلَّا الْحُبُّ‏ وَ الْبُغْضُ‏ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ[۲]»[۳]

مودت به ذی القربی (ع)؛ محبت به رسول خدا (ص)

ولایت الهی و به دنبال آن ولایت رسول اکرم (ص) فوق همه ولایت‌ها و بالاتر از ولایت انسان بر نفس خود است؛ چنان‌که فرمود: النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۴].

علامت این امر، محبت به خداوند و نیز شخص رسول اکرم (ص) در نظر و عمل است؛ به گونه‌ای که مؤمن باید علاقه و محبتی را که به وجود مقدس رسول خدا (ص) دارد، فوق همه علاقه‌های او باشد. در این راستا، مودت به اهل بیت عصمت و طهارت نبوی (ص) نیز باید فوق همه محبت‌ها در زندگی مؤمن باشد. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى‏ أَكُونَ‏ أَحَبَّ‏ إِلَيْهِ‏ مِنْ‏ نَفْسِهِ‏ وَ تَكُونَ عِتْرَتِي إِلَيْهِ أَعَزَّ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ تَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ»[۵][۶]

مودت به اهل بیت (ع)؛ اساس ماندگاری دین

در طی استدلال اشاره شد که اگر اجر رسالت پیامبر اکرم (ص) محبت به اهل بیت (ع) است، اولاً، مراد از آن بقای اسلام و حفظ امت از انحراف برای بعد از رحلت آن حضرت است و ثانیاً، مودت به معنای محبت صوری و ظاهری نیست؛ بلکه محبتی عملی و تولی به فرامین و ولایت آن حضرات می‌باشد. «قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يَرْكَبَ‏ سَفِينَةَ النَّجَاةِ وَ يَسْتَمْسِكَ‏ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ وَ يَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ فَلْيُوَالِ عَلِيّاً بَعْدِي وَ لْيُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْيَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِهِ»[۷].

«قَالَ الْإِمَامُ الْبَاقِرُ (ع) لِجَابِرٍ الْجُعْفِيِّ: يَا جَابِرُ بَلِّغْ‏ شِيعَتِي‏ عَنِّي‏ السَّلَامَ‏ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَيْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ يَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِيُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ يَنْفَعْهُ حُبُّنَا»[۸]. «قَالَ الْإِمَامُ الْبَاقِرُ (ع): وَ اللَّهِ‏، مَا مَعَنَا مِنَ‏ اللَّهِ‏ بَرَاءَةٌ، وَ لَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ قَرَابَةٌ، وَ لَا لَنَا عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ، وَ لَا نَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ، فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُطِيعاً لِلَّهِ، تَنْفَعُهُ وَلَايَتُنَا؛ وَ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ عَاصِياً لِلَّهِ، لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَايَتُنَا، وَيْحَكُمْ لَاتَغْتَرُّوا، وَيْحَكُمْ لَاتَغْتَرُّوا»[۹].[۱۰]

آثار مودت به اهل بیت (ع)

محبت و تولی به ولایت اهل بیت (ع) توفیقات فراوانی را برای مؤمن فراهم می‌آورد. خداوند در ذیل آیه مورد استدلال، بعد از امر به مودت اهل بیت (ع) فرمود: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۱۱].

در مضامین روایی، به این توفیقات از ابعاد گوناگون دنیوی و اخروی اشاره شده است. برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ مَنْ‏ رَزَقَهُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏ حُبَّ‏ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَلَا يَشُكَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ فِي حُبِّ أَهْلِ بَيْتِي عِشْرِينَ خَصْلَةً عَشْرٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ عَشْرٌ فِي الْآخِرَةِ. أَمَّا فِي الدُّنْيَا فَالزُّهْدُ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعِلْمِ وَ الْوَرَعُ فِي الدِّينِ وَ الرَّغْبَةُ فِي الْعِبَادَةِ وَ التَّوْبَةُ قَبْلَ الْمَوْتِ وَ النَّشَاطُ فِي قِيَامِ اللَّيْلِ وَ الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ الْحِفْظُ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ وَ التَّاسِعَةُ بُغْضُ الدُّنْيَا وَ الْعَاشِرَةُ السَّخَاءُ. وَ أَمَّا فِي الْآخِرَةِ فَلَا يُنْشَرُ لَهُ دِيوَانٌ وَ لَا يُنْصَبُ لَهُ مِيزَانٌ وَ يُعْطَى‏ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ‏ وَ يُكْتَبُ لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ يَبْيَضُّ وَجْهُهُ وَ يُكْسَى مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ يُشَفَّعُ فِي مِائَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ وَ يُتَوَّجُ مِنْ تِيجَانِ الْجَنَّةِ وَ الْعَاشِرَةُ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَطُوبَى لِمُحِبِّي أَهْلِ بَيْتِي»[۱۲].[۱۳]

روایت مفسر آیه ذوی القربی

برای روشن شدن مراد خداوند از «ذوی القربی»، ناگزیر از مراجعه به روایات پیامبر اکرم (ص) هستیم؛ زیرا همواره سنّت، مفسّر و مبیّن کتاب است. علاوه بر آن بر هر مسلمان واجب است که در اختلافات، به گفتار پیامبر اکرم (ص) رجوع کرده و اعتقاد خود را از فرمایشات ایشان اخذ کند؛ زیرا خدای تعالی می‌فرماید: فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۴]

پس حقیقت، صرفاً با مراجعه به روایات پیامبر اکرم (ص) روشن خواهد شد.

براساس روایات فراوان، آیه مبارک مودّت درباره اهل‌بیت پیامبر (ص) نازل شده است و در هر دوره (از عصر صحابه تا به امروز) راویان و عالمان بسیاری این احادیث را از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند.

با رجوع به منابع اهل‌سنت، حتی امامان شیعه (ع) نیز در زمره راویان این احادیث هستند.

امیرالمؤمنین[۱۵]، امام مجتبی[۱۶]، حضرت سید الشهداء[۱۷]، امام سجاد[۱۸]، امام باقر و امام صادق (ع)[۱۹] فرموده‌اند که منظور از «ذوی القربی» در آیه مودّت، همان اهل‌بیت رسول خدا (ص) هستند.

احادیث مربوط به نزول آیه مودّت و منظور از «ذوی القربی» در آیه، توسط برخی از صحابه پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است که در این میان می‌توان به افرادی همچون:

  1. عبدالله بن عباس؛
  2. عبدالله بن مسعود؛
  3. جابر بن عبدالله انصاری؛
  4. ابو اُمامه باهلی؛
  5. ابوالطفیل عامر بن واثله لیثی اشاره نمود.

و از میان تابعان نیز راویان و مفسران بسیاری به نقل این احادیث پرداخته‌اند. راویان و مفسرانی همچون:

  1. سعید بن جبیر؛
  2. مجاهد بن جبر؛
  3. مقسم بن بجره؛
  4. زاذان کندی؛
  5. سدّی؛
  6. فضال بن جبیر.

و نیز بزرگانی که در حدیث و تفسیر مورد اعتماد اهل تسنن هستند افرادی نظیر:

  1. عمرو بن شعیب؛
  2. ابن مبارک؛
  3. زر بن حبیش؛
  4. ابو اسحاق سبیعی؛
  5. زید بن وهب؛
  6. عبدالله بن نجی؛
  7. عاصم بن ضمره و برخی دیگر.

احادیث یاد شده در منابع معتبر حدیثی اهل تسنن آمده است. از جمله در مسند احمد، مسند عبد بن حمید، صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، مسند ابوبکر بزّار و منابع دیگر.

این حقیقت از زمان حیات شریف رسول خدا (ص) تا به امروز در اعصار و طبقات مختلف نسل به نسل از پیامبر نقل شده و به دست ما رسیده است که در این میان، بیش از پنجاه و شش نفر از عالمان بزرگ اهل سنت و آن هم در قرون مختلف به نقل این‌گونه احادیث مبادرت کرده‌اند[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. کنز العمّال، ۳۷۶۳۱.
  2. «و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۶۰۳.
  4. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  5. علل الشرائع (ط. کتابفروشی داوری، ۱۳۸۵ ه. ش.)، ج۳، ص۱۴۰.
  6. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۶۰۴.
  7. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۹۲، ح۴۳.
  8. الأمالی (للطوسی) (ط. دارالثقافه، ۱۴۱۴ ه. ق.)، ص۲۹۶.
  9. وسائل الشیعه (ط. مؤسسه آل البیت (ع)، ۱۴۰۹ ه. ق.)، ج۱۱، ص۱۸۵.
  10. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۶۰۵.
  11. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  12. خصال (ط. جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ه. ش.)، جا، ص۵۱۵.
  13. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۶۰۶.
  14. «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
  15. ر. ک: کنزالعمال، ج۲، ص۲۹۰، ح۴۰۳۰؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۰۵، ح۸۳۸؛ نظم دررالسمطین، ص۲۳۹؛ ذکر أخبار إصبهان، ج۲، ص۱۶۵.
  16. ر. ک: فرائد السمطین، ج۲، ص۱۲۰؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۴۶.
  17. ر. ک: تاریخ مدینة دمشق، ج۵۷، ص۲۴۶.
  18. ر. ک: تفسیر الطبری، ج۲۵، ص۳۳، ح۲۳۶۹۸.
  19. ر. ک: ینابیع المودة، ج۱، ص۳۱۶.
  20. برای اطلاع از نام این عالمان ر. ک: جواهر الکلام فی معرفه الامامه والامام ۴، ص۱۸ به بعد.
  21. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۷۴.