ملی‌گرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == ناسیونالیزم یا ناسیونالیسم (Nationalism) در لغت به معنای ملت‌خواهی، ملیت‌خواهی و تعصب ملی است (فرهنگ فارسی عمید، جدوم، ص۱۸۸۹)، ناسیونالیزم ایدئولوژی ا...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
از آنجا که هر [[ملت]] دارای سرزمین خاص است، [[وفاداری]] به [[خاک]] و [[فداکاری]] برای [[پاسداری]] از آن و [[بزرگداشت]] آن از پایه‌های [[ناسیونالیسم]] به‌شمار می‌رود.
از آنجا که هر [[ملت]] دارای سرزمین خاص است، [[وفاداری]] به [[خاک]] و [[فداکاری]] برای [[پاسداری]] از آن و [[بزرگداشت]] آن از پایه‌های [[ناسیونالیسم]] به‌شمار می‌رود.
به‌طور معمول سده نوزدهم را آغاز جنبش‌های ناسیونالیستی در غرب قلمداد می‌کنند، [[ناسیونالیزم]] در قالب [[ایدئولوژی]] ملت و [[اندیشه]] میهن‌پرستانه، حرکت جدیدی را در غرب به وجود آورد که سرآغاز تشکل‌های جدید در اروپا و حرکت‌های تاریخ‌ساز شد<ref>دانشنامه سیاسی، ص۳۱۹.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۶۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۷۲.</ref>
به‌طور معمول سده نوزدهم را آغاز جنبش‌های ناسیونالیستی در غرب قلمداد می‌کنند، [[ناسیونالیزم]] در قالب [[ایدئولوژی]] ملت و [[اندیشه]] میهن‌پرستانه، حرکت جدیدی را در غرب به وجود آورد که سرآغاز تشکل‌های جدید در اروپا و حرکت‌های تاریخ‌ساز شد<ref>دانشنامه سیاسی، ص۳۱۹.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۶۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۷۲.</ref>
==ناسیونالیزم و چهره‌های آن==
ناسیونالیزم همچون هر ایدئولوژی دیگر دارای مؤلفه‌ها و چهره‌های مختص به خود است که این چهره‌ها را بدین‌گونه می‌توان بر شمرد:
#میهن‌پرستی و [[هویت ملی]]: رکن اصلی ناسیونالیزم به این معنا، مجموع مؤلفه‌های متعددی چون سرزمین، [[تاریخ]]، [[فرهنگ]]، زبان و میراث‌های گذشته یک [[جمعیت]] بود که به نام ملت منسوب به یکی از عناصر معرفی می‌شدند. مانند [[هویت]] ملت فرانسه که دارای سرزمین تاریخ، فرهنگ، زبان، [[آداب و رسوم]] و [[میراث]] [[فرهنگی]] ویژه‌ای بود که به تدریج از مجموع این مؤلفه‌ها شکل گرفته بود. [[گرایش]] به ناسیونالیزم به این معنا اغلب به‌طور طبیعی برای رسیدن به [[تشکل سیاسی]] یا [[بسیج عمومی]] و یا ایجاد [[مقاومت]] ملی انجام شده؛
#واحد بشری جدا بافته: چهره دیگر ناسیونالیزم، [[اعتقاد]] به تمایز یک واحد بشری در مقایسه با واحدهای دیگر و به معنای ملتی جدا بافته که همراه با نوعی امتیاز و تمایز است؛
#[[نژادپرستی]]: چهره غلیظ و اندیشه [[افراطی]] ناسیونالیزم غرب را می‌توان در نژادپرستی و اندیشه ملت [[برتر]] مطالعه کرد. [[صهیونیزم]]، نازیسم و آپارتاید نمایان‌ترین چهره‌های ایدئولوژی ناسیونالیزم افراطی در سده بیستم به‌شمار می‌آیند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۶۲ – ۶۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۷۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۳

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

ناسیونالیزم یا ناسیونالیسم (Nationalism) در لغت به معنای ملت‌خواهی، ملیت‌خواهی و تعصب ملی است (فرهنگ فارسی عمید، جدوم، ص۱۸۸۹)، ناسیونالیزم ایدئولوژی است که «دولت ملی» را عالی‌ترین شکل سازمان سیاسی می‌داند، و مبارزه‌های ناسیونالیستی بر ضد چیرگی یا تاخت‌وتاز بیگانه برای به وجود آوردن یا پاسداری از چنین دولتی است. رشد ناسیونالیسم از ویژگی‌های یک دوره تاریخی است که در آن ملت‌ها به صورت واحدهای سیاسی مستقل درآمدند و اصل «حاکمیت ملی» شناخته شد. این دوره برای اروپا از قرن هفدهم تا اواخر سده نوزدهم، انجامید، و در آسیا و آفریقا به ویژه نیمه دوم سده بیستم را دربرمی‌گیرد، دوران رشد ناسیونالیسم را دوران «بیداری ملی» هم نامیده‌اند که در آسیا و آفریقا با جنبش استعماری درآمیخته است. ناسیونالیسم به عنوان آگاهی گروهی، حس همبستگی و یگانگی پدید می‌آورد که از اشتراک در عواملی مانند زبان، ارزش‌های اخلاقی، دین، ادبیات، متن‌های تاریخی، تاریخ، نمادها و تجربه‌های مشترک سرچشمه می‌گیرد. ناسیونالیسم همچنین احساس مسئولیت در برابر سرنوشت ملی و وفاداری به ملت را دربرمی‌گیرد که بر دیگر وفاداری‌ها (مانند وفاداری به خانواده) مقدم است، و این وفاداری، فداکاری نیز می‌طلبد. ناسیونالیزم فرد را در برابر خواست‌های ملی، مانند پاسداری از استقلال ملی یا مبارزه برای به‌دست آوردن آن یا کوشش برای رفاه، سربلندی و پیشرفت ملت مسئول می‌شمارد، و هر فرد، در عین حال، از راه هویت ملی خود، از غرور کرده‌ها و افتخارهای ملی و پیشینه تاریخی و فرهنگی ملت خود برخوردار است[۱]. ناسیونالیسم، فداکاری در راه ملت را به اصول یا برنامه‌ها تبدیل می‌کند. اغلب ناسیونالیست‌ها برنامه‌ای خاص برای ملت خود دارند. ویژگی عمومی اصول جهانی ناسیونالیسم، تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، مذهب یا بشریت به‌طور کلی است[۲].

چیستی هدف مورد نظر ناسیونالیسم‌های خاص می‌تواند به نحو قابل ملاحظه‌ای متفاوت باشد. در موارد «کلاسیک» در آلمان و ایتالیای سده نوزدهم، محور پروژه ناسیونالیستی استقرار وحدت سیاسی و استقلال بود. ناسیونالیست‌ها نه‌تنها می‌توانند در پی حفظ یک هویت فرهنگی باشند، بلکه همچنین ممکن است در پی گسترش قلمرو یا حفظ منافع ابتاع خارج از سرزمین خود باشند[۳]. از آنجا که هر ملت دارای سرزمین خاص است، وفاداری به خاک و فداکاری برای پاسداری از آن و بزرگداشت آن از پایه‌های ناسیونالیسم به‌شمار می‌رود. به‌طور معمول سده نوزدهم را آغاز جنبش‌های ناسیونالیستی در غرب قلمداد می‌کنند، ناسیونالیزم در قالب ایدئولوژی ملت و اندیشه میهن‌پرستانه، حرکت جدیدی را در غرب به وجود آورد که سرآغاز تشکل‌های جدید در اروپا و حرکت‌های تاریخ‌ساز شد[۴][۵].[۶]

ناسیونالیزم و چهره‌های آن

ناسیونالیزم همچون هر ایدئولوژی دیگر دارای مؤلفه‌ها و چهره‌های مختص به خود است که این چهره‌ها را بدین‌گونه می‌توان بر شمرد:

  1. میهن‌پرستی و هویت ملی: رکن اصلی ناسیونالیزم به این معنا، مجموع مؤلفه‌های متعددی چون سرزمین، تاریخ، فرهنگ، زبان و میراث‌های گذشته یک جمعیت بود که به نام ملت منسوب به یکی از عناصر معرفی می‌شدند. مانند هویت ملت فرانسه که دارای سرزمین تاریخ، فرهنگ، زبان، آداب و رسوم و میراث فرهنگی ویژه‌ای بود که به تدریج از مجموع این مؤلفه‌ها شکل گرفته بود. گرایش به ناسیونالیزم به این معنا اغلب به‌طور طبیعی برای رسیدن به تشکل سیاسی یا بسیج عمومی و یا ایجاد مقاومت ملی انجام شده؛
  2. واحد بشری جدا بافته: چهره دیگر ناسیونالیزم، اعتقاد به تمایز یک واحد بشری در مقایسه با واحدهای دیگر و به معنای ملتی جدا بافته که همراه با نوعی امتیاز و تمایز است؛
  3. نژادپرستی: چهره غلیظ و اندیشه افراطی ناسیونالیزم غرب را می‌توان در نژادپرستی و اندیشه ملت برتر مطالعه کرد. صهیونیزم، نازیسم و آپارتاید نمایان‌ترین چهره‌های ایدئولوژی ناسیونالیزم افراطی در سده بیستم به‌شمار می‌آیند[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. دانشنامه سیاسی، ص۲۰.
  2. فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ص۵۴۷.
  3. فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ص۵۴۸.
  4. دانشنامه سیاسی، ص۳۱۹.
  5. فقه سیاسی، ج۱۰، ص۶۱.
  6. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۶۷۲.
  7. فقه سیاسی، ج۱۰، ص۶۲ – ۶۱.
  8. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۶۷۳.