اراده الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
ارادۀ [[الهی]] از صفات ثبوتیۀ [[خداوند]] است<ref>ر.ک. فرهنگ | ارادۀ [[الهی]] از صفات ثبوتیۀ [[خداوند]] است<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۸.</ref> و درباره حقیقت آن، دو نظریه مطرح است؛ یکی [[علم به اصلح]] و دیگری [[علم]] و أمر. در ارتباط با شروری که در [[جهان]] وجود دارند نیز باید گفت، [[خداوند]] [[اراده]] کنندۀ [[خوبیها]] و نیکیها است و [[بدیها]] و [[زشتیها]] از او نیستند. همچنین، مطلق بودن ارادۀ [[الهی]] به این معناست که [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، به همان نحو و بدون اینکه اجرای ارادهاش بر امری ماورای خودش متوقف باشد، انجام میگیرد. | ||
==ماهیت ارادۀ [[الهی]]== | ==ماهیت ارادۀ [[الهی]]== | ||
* اراده الهی در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]، دارای معانی متعددی از جمله، عدم اکراه، عدم [[اجبار]] [[خداوند]] در کارهای خویش<ref>ر.ک. سبحانی، محمدتقی، منشور عقاید امامیه، ص۶۰.</ref> و [[علم]] به [[نظام احسن]]<ref>ر.ک. صدرالمتألهین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ج۶، ص۳۱۶</ref> است<ref>ر.ک. محمدی، | * اراده الهی در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]، دارای معانی متعددی از جمله، عدم اکراه، عدم [[اجبار]] [[خداوند]] در کارهای خویش<ref>ر.ک. سبحانی، محمدتقی، منشور عقاید امامیه، ص۶۰.</ref> و [[علم]] به [[نظام احسن]]<ref>ر.ک. صدرالمتألهین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ج۶، ص۳۱۶</ref> است<ref>ر.ک. [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۴.</ref>. | ||
*[[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] قائلند [[خداوند]]، "[[مرید]]" است. دربارۀ اینکه ماهیت ارادۀ [[خداوند]] چیست، دو نظریه مطرح است<ref>ر.ک. فرهنگ | *[[متکلمان]] و [[فیلسوفان]] قائلند [[خداوند]]، "[[مرید]]" است. دربارۀ اینکه ماهیت ارادۀ [[خداوند]] چیست، دو نظریه مطرح است<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۸.</ref>: | ||
#[[علم به اصلح]]: یعنی [[اراده]] عبارت است از [[علم]] [[خدا]] به صلاحی که در امور نهفته است. بیشتر [[متکلمان شیعه]] بر همین عقیدهاند<ref>ر.ک. انوار الملکوت، ۶۷.</ref>: معنای [[مرید]] بودن [[حق تعالی]] آن است که هر گاه کاری را [[مصلحت]] بداند، انجامش میدهد؛ چنانکه اشیای عالم را به تدریج و آنگاه که [[مصلحت]] دانسته، آفریده است<ref>ر.ک. الرسائل العشر، ۹۵؛ نهج المسترشدین، ۴۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ | #[[علم به اصلح]]: یعنی [[اراده]] عبارت است از [[علم]] [[خدا]] به صلاحی که در امور نهفته است. بیشتر [[متکلمان شیعه]] بر همین عقیدهاند<ref>ر.ک. انوار الملکوت، ۶۷.</ref>: معنای [[مرید]] بودن [[حق تعالی]] آن است که هر گاه کاری را [[مصلحت]] بداند، انجامش میدهد؛ چنانکه اشیای عالم را به تدریج و آنگاه که [[مصلحت]] دانسته، آفریده است<ref>ر.ک. الرسائل العشر، ۹۵؛ نهج المسترشدین، ۴۰.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۹.</ref> | ||
#نظریۀ [[علم و امر]]: بر طبق این نظریه، ارادۀ [[خداوند]] به دو معنا باز میگردد: [[علم]] به معنای [[آفرینش]] و امر به معنای [[تکلیف]]<ref>ر.ک. فرهنگ | #نظریۀ [[علم و امر]]: بر طبق این نظریه، ارادۀ [[خداوند]] به دو معنا باز میگردد: [[علم]] به معنای [[آفرینش]] و امر به معنای [[تکلیف]]<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۹.</ref>. ارادۀ [[خدا]]، [[علم]] اوست به [[نظام احسن]] و یا [[مصلحت]] نهفته در [[کارها]]؛ [[علمی]] که سبب [[آفرینش]] پدیدهها و انجام [[کارها]] در زمانهای معین میشود. وقتی ارادۀ [[حق]] به کارهای [[انسان]] تعلق می¬گیرد، مراد آن است که [[خداوند]]، [[انسان]] را به انجام آزادانۀ [[کارها]] [[فرمان]] میدهد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۶۹.</ref>. | ||
==ارتباط ارادۀ [[حق]] با [[شرور]] موجود در [[جهان]]== | ==ارتباط ارادۀ [[حق]] با [[شرور]] موجود در [[جهان]]== | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*[[فیلسوفان]] و [[متکلمان]] در پاسخ گفتهاند: "[[شر]]" عدمی است و [[اراده]] به عدم تعلق نمیگیرد<ref>شرح منظومه، حکمت ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>. از سوی دیگر، [[خداوند]] [[حکیم]] است و [[حکمت]] اقتضا میکند [[حکیم]]، هیچ گاه [[زشتی]] و [[شر]] را [[اراده]] نکند؛ پس [[خداوند]] [[اراده]] کنندۀ [[خوبیها]] و نیکیهاست و [[بدی]] و [[زشتیها]] از او نیستند<ref>ر.ک. النکت الاعتقادیة، ۱۹؛ تصحیح الاعتقاد، ۱۹؛ اعتقادات صدوق، ۲۱ و ۲۲؛ شرح باب حادی عشر، ۲۶- ۲۳؛ کشف المراد، ۱۹۴، ۲۳۳ و ۲۳۸.</ref>. | *[[فیلسوفان]] و [[متکلمان]] در پاسخ گفتهاند: "[[شر]]" عدمی است و [[اراده]] به عدم تعلق نمیگیرد<ref>شرح منظومه، حکمت ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>. از سوی دیگر، [[خداوند]] [[حکیم]] است و [[حکمت]] اقتضا میکند [[حکیم]]، هیچ گاه [[زشتی]] و [[شر]] را [[اراده]] نکند؛ پس [[خداوند]] [[اراده]] کنندۀ [[خوبیها]] و نیکیهاست و [[بدی]] و [[زشتیها]] از او نیستند<ref>ر.ک. النکت الاعتقادیة، ۱۹؛ تصحیح الاعتقاد، ۱۹؛ اعتقادات صدوق، ۲۱ و ۲۲؛ شرح باب حادی عشر، ۲۶- ۲۳؛ کشف المراد، ۱۹۴، ۲۳۳ و ۲۳۸.</ref>. | ||
==معنای مطلق بودن ارادۀ [[الهی]]== | ==معنای مطلق بودن ارادۀ [[الهی]]== | ||
*مسئلۀ دیگر، معنای مطلق بودن ارادۀ [[الهی]] است. به این معنا که [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، به همان نحو و بدون اینکه اجرای ارادهاش بر امری ماورای خودش متوقف باشد، انجام میگیرد. بنابراین، اگر او وجود چیزی را به شکل دفعی [[اراده]] کند، آن چیز به صورت آنی و دفعی به وجود میآید و اگر وجود چیزی را به صورت تدریجی [[اراده]] نماید، آن چیز به صورت تدریجی به وجود میآید. در [[حقیقت]] ایجاد پدیده، به این نکته بستگی دارد که ذات احدیت، وجود آن چیز را به چه شکلی [[اراده]] کرده باشد (دفعتاً یا تدریجاً)<ref>ر.ک. محمدی، | *مسئلۀ دیگر، معنای مطلق بودن ارادۀ [[الهی]] است. به این معنا که [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، به همان نحو و بدون اینکه اجرای ارادهاش بر امری ماورای خودش متوقف باشد، انجام میگیرد. بنابراین، اگر او وجود چیزی را به شکل دفعی [[اراده]] کند، آن چیز به صورت آنی و دفعی به وجود میآید و اگر وجود چیزی را به صورت تدریجی [[اراده]] نماید، آن چیز به صورت تدریجی به وجود میآید. در [[حقیقت]] ایجاد پدیده، به این نکته بستگی دارد که ذات احدیت، وجود آن چیز را به چه شکلی [[اراده]] کرده باشد (دفعتاً یا تدریجاً)<ref>ر.ک. [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۴.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | * [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] |
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۵
خداشناسی | |
---|---|
توحید | توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات و صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه • عدم تحریف قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور • رجعت |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه | |
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اراده الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ارادۀ الهی از صفات ثبوتیۀ خداوند است[۱] و درباره حقیقت آن، دو نظریه مطرح است؛ یکی علم به اصلح و دیگری علم و أمر. در ارتباط با شروری که در جهان وجود دارند نیز باید گفت، خداوند اراده کنندۀ خوبیها و نیکیها است و بدیها و زشتیها از او نیستند. همچنین، مطلق بودن ارادۀ الهی به این معناست که خداوند هر چه اراده کند، به همان نحو و بدون اینکه اجرای ارادهاش بر امری ماورای خودش متوقف باشد، انجام میگیرد.
ماهیت ارادۀ الهی
- اراده الهی در فرهنگ اصطلاحات علم کلام، دارای معانی متعددی از جمله، عدم اکراه، عدم اجبار خداوند در کارهای خویش[۲] و علم به نظام احسن[۳] است[۴].
- متکلمان و فیلسوفان قائلند خداوند، "مرید" است. دربارۀ اینکه ماهیت ارادۀ خداوند چیست، دو نظریه مطرح است[۵]:
- علم به اصلح: یعنی اراده عبارت است از علم خدا به صلاحی که در امور نهفته است. بیشتر متکلمان شیعه بر همین عقیدهاند[۶]: معنای مرید بودن حق تعالی آن است که هر گاه کاری را مصلحت بداند، انجامش میدهد؛ چنانکه اشیای عالم را به تدریج و آنگاه که مصلحت دانسته، آفریده است[۷].[۸]
- نظریۀ علم و امر: بر طبق این نظریه، ارادۀ خداوند به دو معنا باز میگردد: علم به معنای آفرینش و امر به معنای تکلیف[۹]. ارادۀ خدا، علم اوست به نظام احسن و یا مصلحت نهفته در کارها؛ علمی که سبب آفرینش پدیدهها و انجام کارها در زمانهای معین میشود. وقتی ارادۀ حق به کارهای انسان تعلق می¬گیرد، مراد آن است که خداوند، انسان را به انجام آزادانۀ کارها فرمان میدهد[۱۰].
ارتباط ارادۀ حق با شرور موجود در جهان
- یکی از مسائل مطرح دربارۀ موضوع ارادۀ الهی، مسئلۀ ارادۀ حق و شرور است. شروری که در جهان وجود دارند، آیا به ارادۀ خداوند موجود شدهاند و آیا آفریدن شر با نظام احسن سازگاری دارد؟
- فیلسوفان و متکلمان در پاسخ گفتهاند: "شر" عدمی است و اراده به عدم تعلق نمیگیرد[۱۱]. از سوی دیگر، خداوند حکیم است و حکمت اقتضا میکند حکیم، هیچ گاه زشتی و شر را اراده نکند؛ پس خداوند اراده کنندۀ خوبیها و نیکیهاست و بدی و زشتیها از او نیستند[۱۲].
معنای مطلق بودن ارادۀ الهی
- مسئلۀ دیگر، معنای مطلق بودن ارادۀ الهی است. به این معنا که خداوند هر چه اراده کند، به همان نحو و بدون اینکه اجرای ارادهاش بر امری ماورای خودش متوقف باشد، انجام میگیرد. بنابراین، اگر او وجود چیزی را به شکل دفعی اراده کند، آن چیز به صورت آنی و دفعی به وجود میآید و اگر وجود چیزی را به صورت تدریجی اراده نماید، آن چیز به صورت تدریجی به وجود میآید. در حقیقت ایجاد پدیده، به این نکته بستگی دارد که ذات احدیت، وجود آن چیز را به چه شکلی اراده کرده باشد (دفعتاً یا تدریجاً)[۱۳].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۸.
- ↑ ر.ک. سبحانی، محمدتقی، منشور عقاید امامیه، ص۶۰.
- ↑ ر.ک. صدرالمتألهین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، ج۶، ص۳۱۶
- ↑ ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۸.
- ↑ ر.ک. انوار الملکوت، ۶۷.
- ↑ ر.ک. الرسائل العشر، ۹۵؛ نهج المسترشدین، ۴۰.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۹.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۹.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۹.
- ↑ شرح منظومه، حکمت ۱۲۷ و ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. النکت الاعتقادیة، ۱۹؛ تصحیح الاعتقاد، ۱۹؛ اعتقادات صدوق، ۲۱ و ۲۲؛ شرح باب حادی عشر، ۲۶- ۲۳؛ کشف المراد، ۱۹۴، ۲۳۳ و ۲۳۸.
- ↑ ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۴.