شکرگزاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'اقدام عملی' به 'اقدام عملی')
خط ۱۴: خط ۱۴:
*[[شکر]] به‌معنای [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمت‌دهنده، از [[فضیلت‌های اخلاقی]] است. شکرگزاری به‌معنای [[سپاس]] و ثنا گفتن [[منعم]] به سبب [[نعمت]] اوست و برای [[خدای تعالی]] و هر منعمی به‌کار می‌رود، ولی واژه [[حمد]] تنها مخصوص خداست. [[برترین]] مرحله شکرگزاری در برابر [[خداوند متعال]] معنا می‌یابد. در این حالت، [[انسان]] شاکر با [[نیت]] [[شکر]] و انجام عمل خیر از نعمت‌های [[پروردگار]] خویش قدردانی و شکرگزاری می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*[[شکر]] به‌معنای [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمت‌دهنده، از [[فضیلت‌های اخلاقی]] است. شکرگزاری به‌معنای [[سپاس]] و ثنا گفتن [[منعم]] به سبب [[نعمت]] اوست و برای [[خدای تعالی]] و هر منعمی به‌کار می‌رود، ولی واژه [[حمد]] تنها مخصوص خداست. [[برترین]] مرحله شکرگزاری در برابر [[خداوند متعال]] معنا می‌یابد. در این حالت، [[انسان]] شاکر با [[نیت]] [[شکر]] و انجام عمل خیر از نعمت‌های [[پروردگار]] خویش قدردانی و شکرگزاری می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*[[انسان]] [[شکرگزار]] در مرحله اول باید هم نسبت به [[صاحب]] [[نعمت]] و هم نسبت به [[نعمت]] [[کسب معرفت]] کند. اهمیت این موضوع برای [[انسان]] موحد آن‌گاه [[آشکار]] می‌شود که بداند اصل [[نعمت]] از [[خداوند]] است و دیگران اگر [[نعمت]] و خیری برسانند، تنها وسیله‌ای برای انتقال [[نعمت]] خواهند بود، که البته شکرگزاری از آنها نیز امری [[واجب]] است. [[امام]]{{ع}} در فرمایشی به [[حق]] [[نعمت]] اشاره می‌کند و می‌فرماید: [[خدا]] را در هر نعمتی، حقی است. پس آن‌که [[حق]] [[نعمت]] به جای آرد نعمتش افزون شود و آن که کوتاهی کند، در خطر [[زوال نعمت]] گیرد<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ}}؛ حکمت ۲۳۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*[[انسان]] [[شکرگزار]] در مرحله اول باید هم نسبت به [[صاحب]] [[نعمت]] و هم نسبت به [[نعمت]] [[کسب معرفت]] کند. اهمیت این موضوع برای [[انسان]] موحد آن‌گاه [[آشکار]] می‌شود که بداند اصل [[نعمت]] از [[خداوند]] است و دیگران اگر [[نعمت]] و خیری برسانند، تنها وسیله‌ای برای انتقال [[نعمت]] خواهند بود، که البته شکرگزاری از آنها نیز امری [[واجب]] است. [[امام]]{{ع}} در فرمایشی به [[حق]] [[نعمت]] اشاره می‌کند و می‌فرماید: [[خدا]] را در هر نعمتی، حقی است. پس آن‌که [[حق]] [[نعمت]] به جای آرد نعمتش افزون شود و آن که کوتاهی کند، در خطر [[زوال نعمت]] گیرد<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ}}؛ حکمت ۲۳۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*در اثر [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمت‌دهنده، حالت [[خضوع]] و [[فروتنی]] و [[رضایت]] از [[نعمت]] به شخص دست می‌دهد. [[نعمت‌های الهی]] هدیه‌ای از جانب منعم‌اند و بیانگر [[لطف]] و [[عنایت خداوند]] نسبت به [[بنده]]. از این‌رو [[آدمی]] با [[قلب]] و زبان و عمل به جوارح نسبت به [[منعم]] خویش شکرگزاری می‌کند. اما بیشتر [[مردمان]] [[شکر]] [[نعمت‌های الهی]] را به‌جا نمی‌آورند و [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره کرده است:[[خدا]] [[فضل]] خود را به [[مردمان]] ارزانی می‌دارد، ولی بیشترشان [[شکر]] نمی‌گویند<ref>{{متن قرآن|وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ }}؛ سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>. [[خداوند سبحان]] در چندین فراز از [[قرآن کریم]] به موضع [[شکر]] توجه فرموده است. این مواضع گاه بر ترکیب دو [[فضیلت]] [[شکر]] و [[صبر]] تأکید دارند<ref>نک: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره ابراهیم، آیه ۵، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره لقمان، آیه ۳۱، {{متن قرآن| فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره سبأ، آیه ۱۹، {{متن قرآن| إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره شوری، آیه ۳۳</ref>. گویا در این [[آیات]] شکرگزاری از [[نعمت‌های خداوند]] همواره با [[اقدام]] عملی روبه‌روست و تنها به زبان و [[نیت]] برقرار می‌شود. [[امام]]{{ع}} نیز در عبارتی خوش‌بخت‌ترین [[مردم]] را در حال [[نعمت]]، با [[شکر]] به زبان و [[عمل نیک]] همراه با [[صبر]] و [[شکیبایی]] یاد می‌کند<ref>غرر الحکم، ۱ / ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*در اثر [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمت‌دهنده، حالت [[خضوع]] و [[فروتنی]] و [[رضایت]] از [[نعمت]] به شخص دست می‌دهد. [[نعمت‌های الهی]] هدیه‌ای از جانب منعم‌اند و بیانگر [[لطف]] و [[عنایت خداوند]] نسبت به [[بنده]]. از این‌رو [[آدمی]] با [[قلب]] و زبان و عمل به جوارح نسبت به [[منعم]] خویش شکرگزاری می‌کند. اما بیشتر [[مردمان]] [[شکر]] [[نعمت‌های الهی]] را به‌جا نمی‌آورند و [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره کرده است:[[خدا]] [[فضل]] خود را به [[مردمان]] ارزانی می‌دارد، ولی بیشترشان [[شکر]] نمی‌گویند<ref>{{متن قرآن|وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ }}؛ سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>. [[خداوند سبحان]] در چندین فراز از [[قرآن کریم]] به موضع [[شکر]] توجه فرموده است. این مواضع گاه بر ترکیب دو [[فضیلت]] [[شکر]] و [[صبر]] تأکید دارند<ref>نک: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره ابراهیم، آیه ۵، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره لقمان، آیه ۳۱، {{متن قرآن| فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره سبأ، آیه ۱۹، {{متن قرآن| إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ }}؛ سوره شوری، آیه ۳۳</ref>. گویا در این [[آیات]] شکرگزاری از [[نعمت‌های خداوند]] همواره با [[اقدام عملی]] روبه‌روست و تنها به زبان و [[نیت]] برقرار می‌شود. [[امام]]{{ع}} نیز در عبارتی خوش‌بخت‌ترین [[مردم]] را در حال [[نعمت]]، با [[شکر]] به زبان و [[عمل نیک]] همراه با [[صبر]] و [[شکیبایی]] یاد می‌کند<ref>غرر الحکم، ۱ / ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>.
*برخی دیگر از [[آیات الهی]]، شکرگزاری را وسیله "[[آزمایش]]" یاد می‌کند تا [[مردمان]] در بوته [[آزمایش]]، جوهر وجودی‌شان [[آشکار]] شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در بیان ماجرای [[بلقیس]] و [[اعجاز]] حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، [[سلیمان]] [[نبی]] در یک چشم بر هم زدن، می‌فرماید: و آن‌کس که از [[علم کتاب]] بهره‌ای داشت، گفت: من بیش از آن‌که چشم بر هم زنی، آن را نزد تو می‌آورم. چون آن را نزد خود دید، گفت: این [[بخشش]] [[پروردگار]] من است تا مرا بیازماید که سپاس‌گزارم یا [[کافر]] [[نعمت]]. پس هر که [[سپاس]] گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد [[پروردگار]] من بی‌نیاز و کریم است<ref>{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ }}؛
*برخی دیگر از [[آیات الهی]]، شکرگزاری را وسیله "[[آزمایش]]" یاد می‌کند تا [[مردمان]] در بوته [[آزمایش]]، جوهر وجودی‌شان [[آشکار]] شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در بیان ماجرای [[بلقیس]] و [[اعجاز]] حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، [[سلیمان]] [[نبی]] در یک چشم بر هم زدن، می‌فرماید: و آن‌کس که از [[علم کتاب]] بهره‌ای داشت، گفت: من بیش از آن‌که چشم بر هم زنی، آن را نزد تو می‌آورم. چون آن را نزد خود دید، گفت: این [[بخشش]] [[پروردگار]] من است تا مرا بیازماید که سپاس‌گزارم یا [[کافر]] [[نعمت]]. پس هر که [[سپاس]] گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد [[پروردگار]] من بی‌نیاز و کریم است<ref>{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ }}؛
[[سوره نمل]]، [[آیه]] ۴۰؛ نیز نک: {{متن قرآن|نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ }}؛ سوره قمر، [[آیه]] ۳۵</ref>. این معنا مورد توجه [[امام]] بوده است. از این‌رو [[شکر]] نعمات را نخستین امر ضروری و [[واجب]] برای [[انسان‌ها]] برمی‌شمرد<ref>غررالحکم، ۱ / ۲۰۹</ref>. نیز می‌فرماید: [[سپاس]] و [[ستایش]] خدای را که [[سرنوشت]] و سرانجام مخلوقات به دست اوست و پایان کارشان به سوی او. او را بر [[احسان]] بی‌شمار، [[برهان]] درخشان و [[فضل]] و نعمت‌های زایا و جوشانش [[سپاس]] گویم؛ سپاسی که [[حق]] او را به‌جا آورَد، ادای [[شکر]] او باشد، به [[پاداش]] نزدیکم کند و موجب بهره‌وری افزون شود<ref>{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَصَائِرُ الْخَلْقِ وَ عَوَاقِبُ الْأَمْرِ، نَحْمَدُهُ عَلَى عَظِيمِ إِحْسَانِهِ وَ نَيِّرِ بُرْهَانِهِ وَ نَوَامِي فَضْلِهِ وَ امْتِنَانِهِ؛ حَمْداً يَكُونُ لِحَقِّهِ قَضَاءً وَ لِشُكْرِهِ أَدَاءً وَ إِلَى ثَوَابِهِ مُقَرِّباً وَ لِحُسْنِ مَزِيدِهِ مُوجِباً}}؛ خطبه ۱۸۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505-506.</ref>.
[[سوره نمل]]، [[آیه]] ۴۰؛ نیز نک: {{متن قرآن|نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ }}؛ سوره قمر، [[آیه]] ۳۵</ref>. این معنا مورد توجه [[امام]] بوده است. از این‌رو [[شکر]] نعمات را نخستین امر ضروری و [[واجب]] برای [[انسان‌ها]] برمی‌شمرد<ref>غررالحکم، ۱ / ۲۰۹</ref>. نیز می‌فرماید: [[سپاس]] و [[ستایش]] خدای را که [[سرنوشت]] و سرانجام مخلوقات به دست اوست و پایان کارشان به سوی او. او را بر [[احسان]] بی‌شمار، [[برهان]] درخشان و [[فضل]] و نعمت‌های زایا و جوشانش [[سپاس]] گویم؛ سپاسی که [[حق]] او را به‌جا آورَد، ادای [[شکر]] او باشد، به [[پاداش]] نزدیکم کند و موجب بهره‌وری افزون شود<ref>{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَصَائِرُ الْخَلْقِ وَ عَوَاقِبُ الْأَمْرِ، نَحْمَدُهُ عَلَى عَظِيمِ إِحْسَانِهِ وَ نَيِّرِ بُرْهَانِهِ وَ نَوَامِي فَضْلِهِ وَ امْتِنَانِهِ؛ حَمْداً يَكُونُ لِحَقِّهِ قَضَاءً وَ لِشُكْرِهِ أَدَاءً وَ إِلَى ثَوَابِهِ مُقَرِّباً وَ لِحُسْنِ مَزِيدِهِ مُوجِباً}}؛ خطبه ۱۸۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505-506.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۶

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شکرگزاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شُکر: سپاسگزاری، قدردانی از نعمت و احسان دیگری. شکر در برابر نعمت و نیکی انجام می‌گیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از کار نیک او قدردانی و تشکر می‌کنیم و این یک نکته فطری در انسان است. همه نعمت‌ها و احسان‌ها از خداست، بالاترین سپاس هم نسبت به او باید انجام بگیرد.نماز، جلوه‌ای از سپاس انسان به درگاه خداست. "شکر قلبی"، توجّه به نعمت و صاحب نعمت است، "شکر زبانی" با زبان، حمد و ثنا گفتن و ستایش لفظی است. "شکر عملی" آن است که قدر نعمت را بدانیم و در راهی که مورد رضای صاحب آن نعمت است به کار بگیریم. بهترین و جامع‌ترین واژه سپاس در برابر نعمت‌های الهی عبارت است از ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱]. از شکر، با واژه‌های مدح، حمد و ثنا هم تعبیر می‌شود. در توصیه‌های دینی، هم شکر در مقابل خدا آمده، هم شکر در برابر مردم و حدیث است که: هر کس از مردم تشکر نکند، از خدا هم تشکر نمی‌کند. خداوند شاکران را دوست می‌دارد و در قرآن کریم، علاوه بر فرمان به شکر، از بندگان صالحی یاد کرده و ستوده است که اهل شکر بوده‌اند و از انسان‌های سپاسگزار، با عنوان شاکر و شکور یاد کرده است[۲].

مقدمه

شکر و رابطه آن با زندگی افراد

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  4. «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ»؛ حکمت ۲۳۶
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  6. ﴿وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ ؛ سوره یونس، آیه ۶۰.
  7. نک: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره ابراهیم، آیه ۵، ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره لقمان، آیه ۳۱، ﴿ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۹، ﴿ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره شوری، آیه ۳۳
  8. غرر الحکم، ۱ / ۲۰۴
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  10. ﴿ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ؛ سوره نمل، آیه ۴۰؛ نیز نک: ﴿نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ ؛ سوره قمر، آیه ۳۵
  11. غررالحکم، ۱ / ۲۰۹
  12. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَصَائِرُ الْخَلْقِ وَ عَوَاقِبُ الْأَمْرِ، نَحْمَدُهُ عَلَى عَظِيمِ إِحْسَانِهِ وَ نَيِّرِ بُرْهَانِهِ وَ نَوَامِي فَضْلِهِ وَ امْتِنَانِهِ؛ حَمْداً يَكُونُ لِحَقِّهِ قَضَاءً وَ لِشُكْرِهِ أَدَاءً وَ إِلَى ثَوَابِهِ مُقَرِّباً وَ لِحُسْنِ مَزِيدِهِ مُوجِباً»؛ خطبه ۱۸۱
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505-506.
  14. ﴿ يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۳
  15. غررالحکم، ۱ / ۴۳۲
  16. «وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ»؛ خطبه ۹۸
  17. «اغتنموا الشّكر فادنى نفعه الزّيادة»؛ غررالحکم، ۱ / ۱۳۵ و ۲۴۰
  18. غررالحکم، ۱ / ۳۸۳
  19. غررالحکم، ۱ / ۴۲۶
  20. غررالحکم، ۱ / ۴۲۷
  21. «النّعمة موصولة بالشّكر و الشّكر موصول بالمزيد، و هما مقرونان فى قرن، فلن ينقطع المزيد من اللَّه سبحانه حتّى ينقطع الشّكر من الشّاكر»؛ غررالحکم، ۱ / ۹۵
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۶.
  23. «مَا كَانَ اللَّهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ؛ وَ لَا لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ»؛ حکمت ۴۲۷
  24. ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ؛ سوره لقمان، آیه ۱۲
  25. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۶.
  26. غرر الحکم، ۱ / ۴۹
  27. «المعروف غلّ لا يفكّه الّا شكر او مكافاه»؛ غررالحکم، ۱ / ۷۰
  28. «دوام الشّكر عنوان درك الزّيادة»؛ غررالحکم، ۱ / ۲۱۱
  29. «هُوَ الَّذِي... مَنْ تَوَکَّلَ عَلَيْهِ کَفَاهُ، وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ، وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ، وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ»؛ خطبه ۸۹
  30. نک: غررالحکم، ۱ / ۹۳
  31. «أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللهُ إِلَیْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَة ظَاهِرَة، وَ کُتُب بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَة»؛ خطبه ۸۱
  32. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۷.
  33. «وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ»؛ خطبه ۱۹۳
  34. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۷.
  35. نک: غررالحکم، ۱ / ۹۸
  36. غررالحکم، ۱ / ۱۰۴
  37. «احسن شكر النّعم الانعام بها»؛ غررالحکم، ۱ / ۱۸۵
  38. «شكر من فوقك بصدق الولاء»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  39. «و شُكرُ نَظِيرِكَ بِحُسنِ الإخاءِ»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  40. «و شُكرُ مَن دُونَكَ بِسَيْبِ العَطاءِ»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  41. «وَ أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْهِ، فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّكْرِ»؛ خطبه ۶۹
  42. «فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ، وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ [غَيْرُهُ بِهِ] بِهِ غَيْرُهُ»؛ خطبه ۱۴۰
  43. «وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ، أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ»؛ خطبه ۱۴۰
  44. غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  45. غررالحکم، ۱ / ۴۴۲
  46. غررالحکم، ۱ / ۴۴۲
  47. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 507-508.
  48. غررالحکم، ۲ / ۸۲۱
  49. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 508.