توسل در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*توسل از لحاظ لغوی به معنای [[استمداد]] و کمک گرفتن و در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن انسانهای [[مقرب]] به [[درگاه الهی]] جهت رسیدن به خواستههای مادی و [[معنوی]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹. </ref>. | *توسل از لحاظ لغوی به معنای [[استمداد]] و کمک گرفتن و در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن انسانهای [[مقرب]] به [[درگاه الهی]] جهت رسیدن به خواستههای مادی و [[معنوی]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹. </ref>. | ||
==وسایط الهی== | ==وسایط الهی== | ||
شیعه معتقد است بعضی از انسانها برحسب مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند می توانند واسطه فیض الهی شده و دیگران برای رسیدن به خواسته های مادی و معنویشان به آنها متوسل شوند. در نگاه شیعه، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط الهی هستند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲. </ref>. | *شیعه معتقد است بعضی از انسانها برحسب مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند می توانند واسطه فیض الهی شده و دیگران برای رسیدن به خواسته های مادی و معنویشان به آنها متوسل شوند. در نگاه شیعه، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط الهی هستند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲. </ref>. | ||
واسطه های دیگری که شیعه برای اجابت نیازهایش به آنها متوسل می شود عبارتند از: توسل به اسماء و صفات خدا، توسل به قرآن کریم، توسل به اعمال صالح، توسل به علما و شهدا و مؤمنان و فرشتگان<ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸. </ref>. | *واسطه های دیگری که شیعه برای اجابت نیازهایش به آنها متوسل می شود عبارتند از: توسل به اسماء و صفات خدا، توسل به قرآن کریم، توسل به اعمال صالح، توسل به علما و شهدا و مؤمنان و فرشتگان<ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸. </ref>. | ||
*همچنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخنانی مصادیق توسل را اینچنین معرفی می کند: «بیشک برترین وسیله ای که پرهیزکاران برای نزدیک شدن به خداوند باید به آن متوسل شوند عبارت است از: ایمان به خداوند و پیامبر؛ جهاد در راه خداوند؛ اقرار به یکتاپرستی خداوند؛ برپا داشتن نماز که آیینه دین و نمودار مکتب است؛ پرداخت زکات که واجب دینی است؛ روزه ماه مبارک رمضان که سپر از عذاب الهی است؛ حجّ خانه خدا و عمره که فقر را از بین می برد و گناهان را میریزد؛ ارتباط خویشاوندان که مال را افزایش می دهد و سبب طولانی شدن عمر می شود؛ صدقه پنهانی که لغزشها را جبران می کند؛ صدقه آشکار که از مرگهای بد جلوگیری می کند و کارهای نیکو که انسان را از سقوط در بدبختیها نگه می دارد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹ </ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲. </ref> | |||
البته نظریه توسل مختص به شیعه نیست و می توان مدعی شد تمام مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی پذیرفتهاند اما در مصادیق آن اختلاف نظر دارند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۰۹. </ref>. | *البته نظریه توسل مختص به شیعه نیست و می توان مدعی شد تمام مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی پذیرفتهاند اما در مصادیق آن اختلاف نظر دارند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۰۹. </ref>. | ||
==شبهه شرک و توسل== | ==شبهه شرک و توسل== | ||
برخی از فرقهها از جمله وهابیت، توسل به واسطه های الهی، از جمله ائمۀ اطهار (علیهم السلام) را حرام دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی شرک به خداوند است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطهها در جایگاه خداوند قرار گرفته و مستقلا می توانند امور بندگان را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴. </ref>. | برخی از فرقهها از جمله وهابیت، توسل به واسطه های الهی، از جمله ائمۀ اطهار (علیهم السلام) را حرام دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی شرک به خداوند است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطهها در جایگاه خداوند قرار گرفته و مستقلا می توانند امور بندگان را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴. </ref>. |
نسخهٔ ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۱
شیعه |
---|
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل توسل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
توسل به معنی واسطه قرار دادن انسانهای مقرب به درگاه الهی جهت رسیدن به خواستههای مادی و معنوی است که یکی از مصادیق اصلی واسطههای الهی، ائمه(ع) هستند. از نگاه شیعه ایشان به صورت استقلالی نه مدعی و نه میتوانند حوائج بندگان را برآورده کنند، بلکه نقش آنان در برآورده شدن حاجات، نقش واسطه است، بنابراین نمیتوان آنان را در جایگاه معبود تصور کرد.
چیستی توسل
- توسل از لحاظ لغوی به معنای استمداد و کمک گرفتن و در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن انسانهای مقرب به درگاه الهی جهت رسیدن به خواستههای مادی و معنوی است[۱].
وسایط الهی
- شیعه معتقد است بعضی از انسانها برحسب مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند می توانند واسطه فیض الهی شده و دیگران برای رسیدن به خواسته های مادی و معنویشان به آنها متوسل شوند. در نگاه شیعه، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط الهی هستند[۲].
- واسطه های دیگری که شیعه برای اجابت نیازهایش به آنها متوسل می شود عبارتند از: توسل به اسماء و صفات خدا، توسل به قرآن کریم، توسل به اعمال صالح، توسل به علما و شهدا و مؤمنان و فرشتگان[۳].
- همچنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخنانی مصادیق توسل را اینچنین معرفی می کند: «بیشک برترین وسیله ای که پرهیزکاران برای نزدیک شدن به خداوند باید به آن متوسل شوند عبارت است از: ایمان به خداوند و پیامبر؛ جهاد در راه خداوند؛ اقرار به یکتاپرستی خداوند؛ برپا داشتن نماز که آیینه دین و نمودار مکتب است؛ پرداخت زکات که واجب دینی است؛ روزه ماه مبارک رمضان که سپر از عذاب الهی است؛ حجّ خانه خدا و عمره که فقر را از بین می برد و گناهان را میریزد؛ ارتباط خویشاوندان که مال را افزایش می دهد و سبب طولانی شدن عمر می شود؛ صدقه پنهانی که لغزشها را جبران می کند؛ صدقه آشکار که از مرگهای بد جلوگیری می کند و کارهای نیکو که انسان را از سقوط در بدبختیها نگه می دارد»[۴].[۵]
- البته نظریه توسل مختص به شیعه نیست و می توان مدعی شد تمام مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی پذیرفتهاند اما در مصادیق آن اختلاف نظر دارند[۶].
شبهه شرک و توسل
برخی از فرقهها از جمله وهابیت، توسل به واسطه های الهی، از جمله ائمۀ اطهار (علیهم السلام) را حرام دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی شرک به خداوند است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطهها در جایگاه خداوند قرار گرفته و مستقلا می توانند امور بندگان را اداره کنند[۷]. چنین فکر و بدعتی از سوی ابنتیمیه در قرن هشتم هجری پایهگذاری شد و سپس محمد بن عبدالوهاب آنرا گسترش داد، این عده معتقدند هرگونه توسل و کمک گرفتن از غیر خداوند گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن توبه کنند، در غیر این صورت خونشان حلال و مالشان مباح شمرده می شود[۸].[۹] این شبهه با توجه به ادله عقلی و نقلی قابل پذیرش نیست. ادله عقلی:
- خداوند نظام آفرینش را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره می کند تا تمام نعمت ها از مجرای طبیعی به موجودات برسند[۱۰]، چنانکه در قرآن به این موضوع چنین اشاره شده است: ﴿أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا﴾[۱۱]. همچنین در عرف مردم نیز اگر کسی تشنه باشد ولی برای رفع تشنگی به سراغ وسیلۀ رفع تشنگی یعنی آب نرود تشنگی اش برطرف نخواهد شد[۱۲]. بدین ترتیب می توان مدعی شد تمام نعمت های مادی و معنوی با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطه ها انجام بگیرد و این امر به تصریح قرآن کریم امر تکوینی و جزء سنت های الهی است. با این بیان می توان به این شبهه (شرک در توسل) اینگونه پاسخ داد: حوایج و اداره امور بندگان از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و معنوی متمسک و متصل به واسطه های الهی شد[۱۳].
- شبهه شرک نسبت به موضوع توسل زمانی قابل پذیرش است که معتقد شویم واسطه های الهی مستقلا می توانند حوایج بندگان را برآورده کنند، در حالی که شیعه به هیچ عنوان چنین اعتقادی ندارد، بلکه معتقد است توسل به واسطه های الهی از جمله ائمه اطهار (علیهم السلام) به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده ای به سبب مقام و منزلتشان می توانند واسطۀ بین مخلوق و خالق برای برآورده شدن حاجات مادی و معنویشان باشند[۱۴].[۱۵]
- در بعضی از مواقع توسل و استمداد به اولیای الهی به سبب راهنمایی برای هدایت شدن به هدف خلقت یعنی عبودیت است و چون واسطه های الهی از جمله اهل بیت (علیهم السلام) به سبب نزدیکی به خداوند چنین مسیری را پیموده اند می توانند در مسیر عبودیت ما را یاری کنند. بنابراین به هیچ وجه توسلی که به معنای راهنمایی کردن اولیای الهی نسبت به بندگان خداوند است نمی تواند به معنی شرک باشد[۱۶].
ادله نقلی
- در قرآن کریم موضوع توسل نه تنها امری مذموم و قبیح شمرده نشده، بلکه خداوند توسل به واسطه های الهی از جمله پیامبر را موجب بخشش گناهان دانسته است، چنانکه آیۀ ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۱۷] بیانگر همین مطلب است[۱۸].
- آیۀ دیگری که به صراحت توسل به واسطه های الهی را تایید می کند آیۀ ﴿وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ﴾[۱۹] است. آیه به مومنین دستور میدهد برای نزدیک شدن به قرب الهی متوسل به وسیلۀ تقرّب شوند.
- توسل برادران یوسف به حضرت یعقوب به منظور بخشش گناهشان از سوی خدا، نمونه دیگری از توسل پیدا کردن به واسطه های الهی است. قرآن کریم در داستان حضرت یوسف و برادرانش، از زبان برادران یوسف میفرماید: ﴿يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا﴾[۲۰]، حضرت یعقوب در پاسخ فرزندانش میگوید: ﴿سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ﴾[۲۱].[۲۲]
- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «خداوند میتوانست بدون حضور واسطه، فیض خویش را به بندگان برساند، اما ما (اهلبیت) را طریق معرفت و شناخت خودش قرار داد تا انسان ها فقط از آن طریق برای معرفت و شناخت خداوند حرکت کنند. کسانی که این طریق را انتخاب کنند، به سمت چشمههای زلالی میروند که همیشه جاری است و هرگز خشک و نابود نمیشود»[۲۳].[۲۴]
- در منابع اهل سنت نیز نقل های مختلفی مبنی بر آداب زیارت، حضور در کنار مرقد پیامبر و شفیع قرار دادن وی برای آمرزش گناهان وجود دارد که تمام این موارد دلالت بر توسل به آن حضرت می کند[۲۵].
- بر اساس روایات، پیشینۀ توسل به اهل بیت (ع) به آغاز خلقت حضرت آدم (ع) برمی گردد، چنانکه حضرت جبرئیل برای قبول توبه حضرت آدم به ایشان آموزش داد که متوسل به پنج تن آل عبا شوند. ابنعباس از پیامبر اکرم (ص) سؤال کرد: کلماتی که آدم (ع) از پروردگارش دریافت کرد چه بود؟ حضرت فرمودند: «از خداوند به حقّ این پنج تن مقدس، تقاضا کرد توبه او را بپذیرد و خداوند توبه او را پذیرفت[۲۶].
- یکی از دعاها در جهت اثبات توسل به واسطه های الهی دعای توسّل است، در این دعا علاوه بر تایید توسل به واسطۀ الهی، نقش واسطه را هم در آن مشخص شده است. چنانکه در این دعا چهارده معصوم را در پیشگاه خداوند وسیله ای برای نزدیکی و قرب به خداوند نشان می دهد: «وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ»؛ این مطلب به صراحت شبهه شرک به خداوند را از بین می برد زیرا نقش اهل بیت به عنوان واسطه به هیچ وجه به معنای هم رتبه بودن با خداوند نیست، بلکه دلالت بر وسیله بودن آنها برای رسیدن به خداوند دارد[۲۷].
شبهه توسل به اولیای خداوند بعد از مرگ
- برخی معتقدند توسل به واسطههای الهی بعد از حیات دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این شبهه پاسخهایی داده شده است مانند:
- انسانها به طور کلی با مرگ، زندگیشان خاتمه پیدا نمیکند، بلکه در فرهنگ اسلامی مرگ پلی برای حضور انسانها در سرای دیگر است. چنانکه امیرالمؤمنین(ع) به حیات پس از مرگ اینچنین اشاره میکند: «میان شما تا بهشت یا دوزخ (فاصله اندکی است) که به غیر از گذر از مرگ، به آن مقصود نخواهید رسید»[۲۸].[۲۹]
- شیعه معتقد است واسطههای الهی از جمله ائمه(ع) پس از مرگشان نیز مانند زمان حضورشان دارای اثر و در واقع همچنان زندهاند، چنانکه امیرالمؤمنین(ع) در روزهای واپسین حیات خود، پیامبر(ص) را در خواب دیده و از امّت پیامبر شکایت میکند. پیامبر(ص) نیز به او وعده دیدار میدهد[۳۰]. در واقع وعده پیامبر مبنی بر دیدار امام با ایشان دلالت بر اثر بخشی واسطههای الهی در غیر از زمان حیاتشان میکند[۳۱].
- براساس آیات قرآنی و نگاه اندیشمندان اسلامی روح آدمی مرکز شکلگیری کمالات در وجود انسانهاست، از همین رو با توجه به واقعیت حقیقی روح انسان، خداوند در قرآن کریم از گرفته شدن روح و بازگشت انسان به سوی خودش سخن میگوید: ﴿قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ﴾[۳۲]؛ تمامی این امور بر این مطلب دلالت دارد که مرگ برای واسطههای الهی نه تنها موجب نقص آنان نمیشود، بلکه رشد و تکامل آنان را نیز به همراه دارد، این امر سبب میشود توسل به واسطههای الهی به هیچ وجه با مرگ آنان در تضاد نباشد[۳۳].
منابع
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸.
- ↑ «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۰۹.
- ↑ توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴.
- ↑ سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۰-۲۲۱.
- ↑ «ما آب را به فراوانی فرو ریختهایم. سپس زمین را به درستی شکافتهایم، و در آن دانهای رویاندهایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۵۶ تا ۱۵۹.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰.
- ↑ «و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه» سوره یوسف، آیه ۹۷.
- ↑ «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم» سوره یوسف، آیه ۹۸.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱.
- ↑ «جَاءَ ابْنُ الْكَوَّاءِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ- وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ فَقَالَ نَحْنُ عَلَى الْأَعْرَافِ نَعْرِفُ أَنْصَارَنَا بِسِيمَاهُمْ وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِي لَا يُعْرَفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ يُعَرِّفُنَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى الصِّرَاطِ فَلَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَنَا وَ أَنْكَرْنَاهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ فَلَا سَوَاءٌ مَنِ اعْتَصَمَ النَّاسُ بِهِ وَ لَا سَوَاءٌ حَيْثُ ذَهَبَ النَّاسُ إِلَى عُيُونٍ كَدِرَةٍ يُفْرَغُ بَعْضُهَا فِي بَعْضٍ وَ ذَهَبَ مَنْ ذَهَبَ إِلَيْنَا إِلَى عُيُونٍ صَافِيَةٍ تَجْرِي بِأَمْرِ رَبِّهَا لَا نَفَادَ لَهَا وَ لَا انْقِطَاعَ»؛ کافی، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۳.
- ↑ الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۳-۲۲۴.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۶۱.
- ↑ «وَ مَا بَیْنَ أَحَدِکُمْ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۴.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ «مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ(ص)، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَاذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ! فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ. فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی»؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۰.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۵.
- ↑ «بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گماردهاند جان شما را میستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید» سوره سجده، آیه ۱۱.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۴.