آیه امانات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۴۵: خط ۴۵:
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:آیه امانات]]
[[رده:آیه امانات]]
[[رده:آیات فقهی قرآن]]
[[رده:آیات اخلاقی قرآن]]

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه امانات (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
  • متن آیه: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا[۱].

مقدمه

  • در این آیه، لفظ امانات به طور مطلق به کار رفته است. قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا[۲]. البته در قرآن کریم سه آیه دیگر نیز وجود دارد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۳]، ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ[۴] که در آنها واژه ﴿أَمَانَاتِ به کار رفته، اما در هیچ‌یک، فرمان ادای امانات به صاحبانشان صادر نشده و سیاق آیه وجه خبری دارد، و نیز لفظ امانات به صورت مضاف استعمال شده و خالی از الف و لام جنس و اطلاق است.
  • امانات، جمع امانة از ریشه "أ مَ نَ" به معنی اعتماد کردن به چیزی یا کسی و در اصطلاح به معنای ودیعه و امانت رایج در فرهنگ عمومی است که به کسی بسپارند. انسان ابتدا به کسی اعتماد می‌کند و سپس چیزی را نزد او به ودیعه (امانت) می‌سپارد. معانی دیگری نیز در این مورد ابراز شده است: امانت، چیزی است که در اَمنِ انسان قرار می‌گیرد و اَمن، همان آرامش نفس و عدم ترس است. نیز هر آنچه که نگه‌داری شود برای آنکه به صاحبش بازگردانده شود و سخنی سرّی که کسی نزد انسان بازگو می‌کند که فقط باید حفظ شود و به دیگری گفته نشود. لذا به انسانی که امانت را حفظ و در صورت لزوم آن را ادا می‌کند، حفیظ، اَمین و وفی گویند و بالعکس، اگر چنان نکند، خائن نامیده می‌شود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۵] و کسی که از روی آگاهی و عمل خیانت کند، گناهکار بوده و ضمان بر او واجب است.
  • محمد عبده، امانت را به امانتِ علم و امانتِ مال تقسیم نموده است، اما برخی آن را بر سه نوع تقسیم کرده‌اند:
  1. امانت بنده با پروردگار: آن عبارت است از فرمانبرداری بنده از اوامر الهی و خودداری از هرآنچه که نهی فرموده است. نیز به‌کارگیری فکر و اعضای بدن در راه آنچه که به انسان سود رساند و مایه قُرب به پروردگارش گردد. لذا تمامی گناهان، نوعی خیانت به خدای عزوجل به شمار می‌آید.
  2. امانت بنده با مردم: مصادیق این نوع عبارتند از: رد کردن سپرده‌های مردم به ایشان، عدم تقلب / عدم غش در اشیاء و اجناس، حفظ اسرار ایشان و مسائلی از این قبیل که رعایت آنها بر آحاد مردم، حاکمان، خانواده و نزدیکان واجب است. فخر رازی نیز، عدل حاکمان و علما را از مصادیق آن دانسته و میگوید: عدل حاکمان با مردم و عدل علما با عوام به طوری که مردم را بر تعصبات باطل دینی وادار نکنند، بلکه آنان را به اعتقادات و اعمال سودمند برای دنیا و آخرت راهنمایی کنند، که اگر چنین نکنند، خائن‌اند!
  3. امانت انسان با خودش: یعنی انسان فقط چیزی را برای خود برگزیند که در دنیا و آخرت، سودمندتر و شایسته‌تر است. بنابراین نباید به پیروی از شهوت و غضب اقدام به عملی نماید [۶].
  1. امام باقر و امام صادق(ع): امانات عبارتند از: نماز، روزه، زکات، حج و غنیمت؛[۱۱].
  2. ابن عباس: امانات یعنی امانت‌های خدا و بندگان؛ امانت‌های خدا، اوامر و نواهی اوست و امانت‌های بندگان، اموال ایشان است[۱۲].
  3. امانات، هم شامل امانت‌های مالی است و هم شامل امانت‌های معنوی مانند علوم و معارف حقی که حاملان آن موظف‌اند آنها را به مردم منتقل کنند[۱۳].
  4. امانات عبارتند از: فیء، انفال و حقوق مادی دیگری که باید به طور مساوی در بین مردم تقسیم گردد[۱۴].
  5. زمخشری امانات را مطلق امانت‌ها می‌داند[۱۵].
  6. سیوطی می‌گوید: امانت در نماز و غسل جنابت، امانت در حدیث، امانت در پیمانه و وزن کردن اجناس و امانت در دین و بدهی مردم که سخت‌ترین نوع سپرده‌هاست[۱۶].
  • درباره اینکه اهل این امانات، چه کسانی هستند، گزارش‌های متعددی در آثار ثبت شده است:
  1. امامان هستند که باید هر امامی امانتِ امامت را به امام بعدی بسپارد.
  2. مردم عادی هستند که اموالشان را به امانت داده‌اند، چه ثروتمند و چه تنگدست.
  3. صاحبان قدرت و مسئولیت (اولی الامر).
  4. عثمان بن طلحه. اغلب کتب تفسیری در شأن نزول آیه امانات، نام وی را به عنوان متولی و کلیددارِ کعبه ذکر کرده و نوشته‌اند: هنگامی که پیامبر خدا(ص) مکه را فتح نمود دستور داد کلید کعبه را از وی گرفتند و پس از گشودن در کعبه و بیرون ریختن بت‌ها، پیامبر(ص) در آنجا دو رکعت نماز گزارد. هنگامی که خواست به خواهش عمویش عباس و علی‌رغم میل عثمان، کلید را به عباس بدهد این آیه نازل گشت و از رسول خدا(ص) خواسته شد که کلید امانتی عثمان را به وی برگرداند. البته باید توجه داشت که حتی اگر این روایت صحیح هم باشد، آیه را از عمومیت خود خارج نخواهد ساخت.[۱۷]

منابع

پانویس

  1. «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
  2. «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
  3. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
  4. «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸ و سوره معارج، آیه ۳۲.
  5. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
  6. المنار، التفسیر الکبیر.
  7. تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۵، ص۱۷۷.
  8. روض الجنان، ج۳، ص۲۰۹.
  9. الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵.
  10. المنار، ج۵، ص۱۷۷.
  11. روض الجنان، ج۵، ص۴۰۷.
  12. مجمع البیان، ج۳، ص۶۳.
  13. المیزان، ج۴، ص۴۰۲.
  14. جامع البیان، ج۵، ص۱۴۵.
  15. الکشاف، ج۱، ص۳۶۹.
  16. الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۵.
  17. سرمدی، محمود، مقاله «آیه امانات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۷۲-۷۳.