اطاعت خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
==اقسام [[اطاعت از خدا]]==
==اقسام [[اطاعت از خدا]]==
[[اطاعت از خداوند]] به دو صورت است:  
[[اطاعت از خداوند]] به دو صورت است:  
# [[اطاعت تکوینی]]: [[فرمانبرداری]] همه موجودات اعم از جاندار و بی‌جان، [[عاقل]] و غیر [[عاقل]] از روی میل و رغبت از [[خداوند]]، چنانچه در [[قرآن]] می‌فرماید: «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا»<ref>«آيا جز دين خداوند را باز مى‏ جويند با آنكه آنان كه در آسمان‏ها و زمينند خواه ‏ناخواه گردن نهاده فرمان اويند و به سوى او بازگردانده مى ‏شوند»؛ سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>.
# [[اطاعت تکوینی]]: [[فرمانبرداری]] همه موجودات اعم از جاندار و بی‌جان، [[عاقل]] و غیر [[عاقل]] از روی میل و رغبت از [[خداوند]]، چنانچه در [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا}}<ref>«آيا جز دين خداوند را باز مى‏ جويند با آنكه آنان كه در آسمان‏ها و زمينند خواه ‏ناخواه گردن نهاده فرمان اويند و به سوى او بازگردانده مى ‏شوند»؛ سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>.
# [[اطاعت تشریعی]]: [[فرمانبرداری]] ارادی از [[حکم]] و [[قانون]] شخصی که برخوردار از [[حق تشریع]] باشد که [[بالاصاله]] [[خداوند]] چنین حقی دارد که علاوه بر [[حکم عقل]] در [[قرآن]] هم بر آن تأکید شده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل‌عمران، آیات ۳۲ و ۱۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده آیه ۹۲.</ref>.<ref>ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳،  ۵۲۸ ـ ۵۳۰.</ref>
# [[اطاعت تشریعی]]: [[فرمانبرداری]] ارادی از [[حکم]] و [[قانون]] شخصی که برخوردار از [[حق تشریع]] باشد که [[بالاصاله]] [[خداوند]] چنین حقی دارد که علاوه بر [[حکم عقل]] در [[قرآن]] هم بر آن تأکید شده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل‌عمران، آیات ۳۲ و ۱۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده آیه ۹۲.</ref>.<ref>ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳،  ۵۲۸ ـ ۵۳۰.</ref>
در تقسیم دیگر، [[اطاعت]] به [[اطاعت]] [[حقیقی]] و [[اطاعت]] حکمی تقسیم شده است: [[اطاعت]] [[حقیقی]] [[اطاعت]] در مقابل امری است که صدور آن از [[خداوند]] [[ثابت]] شده است، ولی [[اطاعت]] حکمی انجام کاری است که به جهت احتمال صدور امر صورت گرفته است<ref>فرائد الأصول، ج۲، ص۱۵۶ و نهایة الأفکار ج۲ ص۲۸۰.</ref>.<ref>موسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۲.</ref>
در تقسیم دیگر، [[اطاعت]] به [[اطاعت]] [[حقیقی]] و [[اطاعت]] حکمی تقسیم شده است: [[اطاعت]] [[حقیقی]] [[اطاعت]] در مقابل امری است که صدور آن از [[خداوند]] [[ثابت]] شده است، ولی [[اطاعت]] حکمی انجام کاری است که به جهت احتمال صدور امر صورت گرفته است<ref>فرائد الأصول، ج۲، ص۱۵۶ و نهایة الأفکار ج۲ ص۲۸۰.</ref>.<ref>موسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۲.</ref>
==[[ادله]] [[لزوم]] [[اطاعت از خداوند]]==
==[[ادله]] [[لزوم]] [[اطاعت از خداوند]]==
# [[حکم عقل]]: [[اطاعت از خداوند]] به [[حکم عقل]] [[واجب]] است، برای توضیح این مطلب سه بیان مطرح شده است:
# [[حکم عقل]]: [[اطاعت از خداوند]] به [[حکم عقل]] [[واجب]] است، برای توضیح این مطلب سه بیان مطرح شده است:

نسخهٔ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۷


متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اطاعت است. "اطاعت خدا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت خدا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مفهوم‌شناسی اطاعت از خدا

اطاعت از ریشه «ط ‌ـ ‌و ‌ـ ‌ع» به معنای فرمان بردن[۱] همراه با خضوع و رغبت[۲] و اختیار است[۳].[۴] به همین جهت گفته شده اطاعت یعنی انجام کاری بدون اجبار، موافق اراده شخص دیگری که مقام بالاتری دارد[۵].[۶]

اقسام اطاعت از خدا

اطاعت از خداوند به دو صورت است:

  1. اطاعت تکوینی: فرمانبرداری همه موجودات اعم از جاندار و بی‌جان، عاقل و غیر عاقل از روی میل و رغبت از خداوند، چنانچه در قرآن می‌فرماید: وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا[۷].
  2. اطاعت تشریعی: فرمانبرداری ارادی از حکم و قانون شخصی که برخوردار از حق تشریع باشد که بالاصاله خداوند چنین حقی دارد که علاوه بر حکم عقل در قرآن هم بر آن تأکید شده است: قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ[۸].[۹]

در تقسیم دیگر، اطاعت به اطاعت حقیقی و اطاعت حکمی تقسیم شده است: اطاعت حقیقی اطاعت در مقابل امری است که صدور آن از خداوند ثابت شده است، ولی اطاعت حکمی انجام کاری است که به جهت احتمال صدور امر صورت گرفته است[۱۰].[۱۱]

ادله لزوم اطاعت از خداوند

  1. حکم عقل: اطاعت از خداوند به حکم عقل واجب است، برای توضیح این مطلب سه بیان مطرح شده است:
    1. بیان اول: خداوند خالق و مالک همه موجودات از جمله انسان است و به همین دلیل حق امر و نهی و اطاعت شدن بر مخلوق خود دارد.
    2. بیان دوم: از آنجا که خداوند رازق و منعِم است و شکرِ هر منعمی واجب است، شکر نعمتی که متناسب با رزق و آفرینش است اطاعت از خداوند است.
    3. بیان سوم: همان گونه که بر اساس ارادۀ تکوینیِ خداوند در هستی، هر آنچه بخواهد بدون مخالفتی محقق می‌شود، بر اساس اراده تشریعی خداوند (قانون الهی) نیز بدون تردید، باید از دستورات خداوند بدون چون و چرا اطاعت کرد[۱۲].

بر این اساس نزد فقها و اصولیون مشهور است که حاکم به وجوب اطاعت از خداوند، عقل است و اگر در قرآن و روایات امر به اطاعت از خداوند شده است ارشاد و تأکید حکم عقل است[۱۳].[۱۴]

  1. قرآن: در آیات بسیاری از قرآن به اطاعت از خداوند توصیه شده است از جمله: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ[۱۵].[۱۶]
  2. روایت: جابر از امام باقر(ع) روایت کرده که حضرت فرمودند: «ای جابر کسی که ادعای تشیع می‌کند می‌پندارد همین که بگوید من اهل بیت را دوست دارم کفایت می‌کند، به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که تقوای الهی داشته باشد و از او اطاعت کند... تا اینکه فرمودند: بین خداوند و بین هیچ کسی قرابت و نزدیکی نیست دوستدارترین بندگان نسبت به خداوند عزوجل باتقواترین آنها و عامل‌ترین آنها به طاعت خداوند است. ای جابر به خدا قسم کسی به خداوند نزدیک نمی‌شود مگر با طاعت و برائت از آتش جهنم معنا ندارد و کسی بر خداوند حجتی ندارد. کسی که فرمانبردار خداوند باشد ولی ماست و کسی که از اطاعت خداوند سر باز زند، دشمن ماست و ولایت ما نمی‌رسد مگر با عمل و ورع»[۱۷].[۱۸]

قلمرو اطاعت از خدا

بر اساس نگرش توحیدی، حق اطاعت بالأصاله، ویژه خداوند متعال است،[۱۹] از این رو قلمرو اطاعت از خداوند هیچ محدودیتی ندارد[۲۰] و اطاعت از حکم و فرمان غیر خداوند، هم اگر به فرمان و اذن الهی نباشد، به شرک منتهی می‌شود[۲۱]. أَطِيعُوا اللَّهَخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد. به عبارت دیگر اطاعت از خدا یعنی پیروی از احکامی که به عنوان وحی بر قلب پیامبر نازل شده و مورد حکم و خطاب تمام مؤمنین هستند و اطاعت از پیامبر خدا که توضیح و تفسیر وحی الهی است نیز به امر الهی است[۲۲].

اطاعت از پیامبر و اولی الأمر

اگر ثابت شود که پیامبری از جانب خدا آمده و هر آنچه می‌گوید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از جانب خداوند است، عقل به همان ملاکی که حکم به لزوم اطاعت از خداوند می‌کرد، اطاعت از پیامبر را هم لازم می‌داند[۲۳]. در آیات فراوانی اطاعت از پیامبر اسلام(ص) در ردیف اطاعت از خدا، مطرح شده است؛ مانند: قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ[۲۴]، يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ[۲۵]. با توجه به اینکه اطاعت از پیامبر(ص) به دستور خدا واجب شده، اطاعت از وی اطاعت از خدا محسوب می‌شود[۲۶]. در شانزده آیه، اطاعت از خدا و رسول بدون تکرار کلمه «أطیعوا» آمده است که دلالت بر ملازمه بین اطاعت خدا و پیغمبر دارد، یعنی هیچ یک بدون دیگری فایده ندارد[۲۷]، زیرا در قرآن می‌فرماید: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۲۸] و در آیه دیگر وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۲۹] تصریح شده همۀ آنچه به وسیله رسول خدا بیان شده به امر الهی است و باید بر اساس آن عمل کرد. همچنین بر اساس آیۀ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۳۰]، اطاعت از اولی الأمر، عین اطاعت از رسول خداست و در نتیجه همانند اطاعت از خداوند است[۳۱].

حکم اطاعت از غیر خدا

در آیات قرآن از نافرمانی خدا و رسول نهی شده، چنانچه ملاک حقیقی ایمان اطاعت از خدا و رسول است نه صرف اقرار به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر و ملاک حقیقی کفر نیز نافرمانی از خدا و رسول اوست: تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ[۳۲]. اطاعت از غیر خدا و رسول در قرآن از مصادیق شرک به حساب آمده است: وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ[۳۳] اطاعت اولیای شیاطین که همان کافران و مشرکانند، شرک به خدا به شمار آمده و مورد نهی و منع الهی قرار گرفته است[۳۴].

آثار و نتایج اطاعت از خدا

اطاعت از خدا و رسول، آثار و برکاتی را در پی دارد که به چند نمونه اشاره می‌شود:

  1. بهره‌مندی از رحمت الهی: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۳۵].
  2. ورود به بهشت: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ[۳۶]. ورود اهل طاعت به بهشت طبق قاعده عقلی وجوب وفا به وعده است که ترک آن ظلم محسوب می‌شود[۳۷].
  3. قرار گرفتن در کنار کسانی که به آنها نعمت داده شده است: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا[۳۸].
  4. پاداش نیکو و عدم کاستی در آن: فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا[۳۹]، وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا[۴۰].[۴۱]
  5. رسیدن به فوز بزرگ: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا[۴۲]. هرکس از خدا و فرستاده‌اش در آنچه که بدان امر یا از آن نهی کرده‌اند، اطاعت کند، به رستگاری بزرگ می‌رسد: تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۴۳]، يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا[۴۴].[۴۵]پیروی کردن از نوری که همراه پیامبر(ص) نازل شده، از اسباب رستگاری است: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۴۶] این نور، قرآن کریم[۴۷] یا امیرمؤمنان، علی(ع)[۴۸] است که پیروی از آنها در حقیقت، اطاعت از خداست[۴۹].
  6. برخی با تمسک به آیات ۶۶ سوره مائده، ۹۶ سوره اعراف و ۵۲ سوره نور، وسعت روزی و گشایش درهای خیر را هم از آثار اطاعت دانسته‌اند[۵۰].

در مقابل، پیامدهای سوء اطاعت نکردن از خدا و رسول و نافرمانی امر و نهی الهی، گریبانگیر فرد و جامعه عصیانگر می‌شود. وظیفه پیامبر(ص) تنها رساندن پیام الهی است[۵۱]: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۵۲] و این انسان است که با عصیان فرمان خدا و رسول، گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد[۵۳]: وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا[۵۴].[۵۵]

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰؛ مفردات الفاظ قرآن کریم واژه «طوع».
  2. مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸.
  3. ر.ک: حیدری اصفهانی، ‌‌‌اطـاعت‌ از خاتم پیامبران در قرآن کریم.
  4. ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳ ص ۵۲۷.
  5. رسائل سید مرتضی (مجموعه دوم) ۲۷۵ ـ ۲۷۶ رساله حدود و حقائق.
  6. موسوعة الفقهیة المیسرة ج ۴ ص ۱۱.
  7. «آيا جز دين خداوند را باز مى‏ جويند با آنكه آنان كه در آسمان‏ها و زمينند خواه ‏ناخواه گردن نهاده فرمان اويند و به سوى او بازگردانده مى ‏شوند»؛ سوره آل عمران، آیه ۸۳.
  8. «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل‌عمران، آیات ۳۲ و ۱۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده آیه ۹۲.
  9. ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳، ۵۲۸ ـ ۵۳۰.
  10. فرائد الأصول، ج۲، ص۱۵۶ و نهایة الأفکار ج۲ ص۲۸۰.
  11. موسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۲.
  12. ر.ک: هاشمی شاهرودی، سید محمود، بحوث فی علم الأصول، ج۴، ص۲۹؛ درس خارج اصول فقه اسلام آیت الله اراکی، جلسه دوم، سالتحصیلی ۱۳۹۹ ـ ۱۴۰۰؛ اسلامی، رضا، حق الطاعة، ص۶۲ ـ ۶۸.
  13. فرائد الأصول، ج۱، ص۴۶۶.
  14. موسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۲.
  15. «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.
  16. موسوعة الفقهیة المیسرة، ج ۴ ص ۱۲؛ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.
  17. «یا جابر، أیکتفی من ینتحل التشیع أن یقول بحبنا أهل البیت؟! فوالله ما شیعتنا إلا من اتقی الله وأطاعه ـ إلی أن قال: ـ لیس بین الله وبین أحد قرابة، أحب العباد إلی الله عز وجل [وأکرمهم علیه] أتقاهم وأعملهم بطاعته. یا جابر، والله ما یتقرب إلی الله تبارک وتعالی إلا بالطاعة، وما معنا براءة من النار، ولا علی الله لأحد من حجة، من کان لله مطیعا فهو لنا ولی، ومن کان لله عاصیا فهو لنا عدو، وما تنال ولایتنا إلا بالعمل والورع»؛ اصول کافی ج ۲ ص ۷۴؛ باب الطاعة و التقوی، حدیث ۳.
  18. موسوعة الفقهیة المیسرة، ج ۴، ص ۱۲.
  19. ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳ ص ۵۳۰؛ درس خارج اصول فقه اسلام، آیت الله اراکی، جلسه اول، سالتحصیلی ۱۳۹۹ ـ ۱۴۰۰.
  20. موسوعة الفقهیة المیسرة ج ۴ ص ۱۲.
  21. ر.ک: جعفر پیشه، مصطفی، دائرة المعارف قرآن ج ۳ ص۵۳۰.
  22. ر.ک: حسینی تهرانی، امام‌شناسی ج ۲، درس پانزدهم:
  23. موسوعة الفقهیة المیسرة، ج ۴، ص ۱۲.
  24. «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
  25. «اى مؤمنان، از خداوند فرمان بريد و از پيامبر»؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
  26. جامع‌البیان، مج، ۴، ج‌۵، ص‌۲۴۲.
  27. ر.ک: حیدری اصفهانی، ‌‌‌اطاعت‌ از خاتم پیامبران در قرآن کریم به نقل ازحسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری، ج ۲، ص ۲۴۲.
  28. «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
  29. «آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
  30. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  31. ر.ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۲۱-۲۳.
  32. «اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ. و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۳ ـ ۱۴
  33. «و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
  34. ر.ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.
  35. «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.
  36. «آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است» سوره نساء، آیه ۱۳.
  37. المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۵.
  38. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
  39. «اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۶.
  40. «و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  41. جامع البیان، مج‌۱۳، ج‌۲۵، ص‌۱۸۵.
  42. «و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
  43. «اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ» سوره نساء، آیه ۱۳.
  44. «تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
  45. جامع البیان، ج ۴، ص ۱۹۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۶۷-۳۶۹؛ ارشاد الاذهان، ج ۱، ص ۴۳۲.
  46. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  47. مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۰؛ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۷۶۱؛ روح المعانی، ج ۵، ص ۷۷.
  48. تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۴۲؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۸؛ نور الثقلین، ج ۲، ص ۸۳.
  49. یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.
  50. کشف الاسرار، ج‌۳، ص‌۱۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۳۷.
  51. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۱۵۸.
  52. «و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است» سوره تغابن، آیه ۱۲.
  53. جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۱۶‌ـ‌۱۷.
  54. «هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  55. ر.ک: جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.