اطاعت تشریعی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اطاعت تشریعی، فرمانبری ارادی از حکم و قانونی است که از ناحیه شخصِ برخوردار از حق تشریع و آمریت، اعتبار شده باشد. بدیهی است که این اطاعت در حوزه رفتار ارادی موجوداتی مختار، مانند انسان معنا می‌یابد و پذیرش آن در گرو نفی مسلک جبر و بر مبنای ارادی بودن اطاعت است که اطاعت و عصیان، ارزش یا ضد ارزش محسوب می‌شود. موارد اطاعت تشریعی به شرح زیر است:

اطاعت از خداوند

بر اساس نگرش توحیدی در ربوبیت تشریعی، حق اطاعت بالاصاله، ویژه ذات ربوبی است و اطاعت از حکم و فرمان غیر خداوند اگر به فرمان و اذن الهی نباشد، به شرک در اطاعت منتهی می‌شود. شماری از آیات قرآن به اطاعت از خدا اشاره کرده و آن را لازم شمرده است: ﴿قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ[۱]امر به اطاعت از خداوند، در آیات یاد شده ارشادی است؛ نه مولوی و گرنه موجب تسلسل می‌شود، چون این عقل انسان است که او را به اطاعت از پروردگار وا می‌دارد و آیات ﴿أَطِيعُواْ اللَّهَ وی را به آن حکم عقلی ارشاد می‌کند[۲] یا می‌تواند تأکید حکم عقل‌ باشد[۳].[۴]

اطاعت از پیامبر اسلام (ص)

در آیات فراوانی، اطاعت از پیامبر اسلام (ص) در ردیف اطاعت از خدا، مطرح شده است؛ مانند: ﴿قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ [۵]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۶] با توجه به اینکه اطاعت از پیامبر (ص) به دستور خدا لازم شده است، اطاعت از وی اطاعت از خدا محسوب می‌شود[۷]: ﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ [۸] نه تنها در زمین که در آسمانها نیز پیامبر واجب الاطاعه است و فرمانش را فرشتگان اطاعت می‌کنند، ازاین‌رو در شب معراج، فرشتگان به فرمان پیامبر درهای بهشت را گشودند[۹]: ﴿مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ [۱۰] و چون شریعت محمدی (ص) تا قیامت پابرجاست، اطاعت از فرمانهای آن حضرت پس از وفات ایشان نیز واجب است[۱۱].

آیات مربوط به اطاعت از رسول اکرم (ص) دو دسته است: در برخی از آنها کلمه ﴿أَطِيعُواْ تکرار نشده ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ[۱۲]؛ ﴿إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِينُهُمْ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [۱۳] و در برخی دیگر تکرار شده است؛ مانند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۱۴]؛ ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ [۱۵]؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ [۱۶] در دسته نخست که ﴿أَطِيعُواْ تکرار نشده، می‌توان گفت معنای اطاعت از رسول، همان اطاعت از خداست؛ ولی در دسته دوم در باره وجه تکرار ﴿أَطِيعُواْ با آنکه به نصّ سوره نساء آیه ۸ اطاعت از رسول، همان اطاعت از خداست، مفسّران نظراتی متفاوت ارائه داده‌اند:

  1. برای مبالغه است[۱۷] و اطاعت پیامبر، مانند اطاعت از خداست[۱۸].
  2. برای دفع توّهم کسی است که قائل به " حَسْبُنَا كِتَابُ‏ اللَّهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" بوده و می‌پندارد پیروی از احکام پیامبر که در قرآن نیامده، واجب نیست[۱۹].
  3. ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ یعنی وجوب پیروی از کتاب الهی و ﴿وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ یعنی وجوب پیروی از سنّت نبوی[۲۰].
  4. مقصود آن است که اطاعت رسول هم باید به قصد اطاعت‌اللّه باشد[۲۱].
  5. شخصیت پیامبر اسلام (ص) دو حیثیت دارد: حیثیت تبلیغ وحی الهی و آگاه کردن مردم از معارف و احکام شریعت و تفصیل کلیات قرآن، و حیثیت زمامداری و ولایت او بر جامعه. زمامدار به اقتضای رهبری لازم است برای اداره جامعه و حفظ اساس نظام اسلامی، فرمان بدهد و مردم نیز به اطاعت از احکام حکومتی وی موظّف‌اند. اطاعت از این اوامر در حقیقت اطاعت خداست؛ ولی برای بیان لزوم اطاعت در این احکام، واژه اطاعت تکرار شده‌است[۲۲].[۲۳]

اطاعت از اولی الامر

گروهی دیگر که در قرآن به اطاعت از آنان امر شده، اولی‌الامر هستند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۲۴] مفسّران عامه اولی‌الامر را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب‌ پیامبر، خلفای راشدین، اهل علم و فقه، فرماندهان جنگی، والیان و حاکمان و اهل حل‌ و‌ عقد تطبیق کرده‌اند[۲۵]؛ امّا بیشتر مفسران شیعه، بر‌اساس مطلق و بی‌قید و شرط بودن امر به اطاعت از اولی‌الامر، لزوم عصمت اولی‌الامر را استفاده کرده و آن را بر امامان دوازده‌گانه (ع) تطبیق داده‌اند. این مطلب در روایات فراوان منقول از اهل بیت (ع) نیز تأکید شده است، چون وجوب اطاعت مطلق مانند اطاعت از خدا و رسول در صورتی پذیرفتنی است که فرد از خطا مصون باشد و هرگز به‌کار خطا و زشت فرمان ندهد و چنین ویژگی را در امیران یا عالمان نمی‌توان یافت، بنابراین، اولی‌الامر به امامان دوازده‌گانه اختصاص خواهد داشت [۲۶]. البته کسانی هم که اولی‌الامر را خصوص معصوم نمی‌دانند، بر این معنا تأکید می‌ورزند که اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماعی بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۲۷] در روایات‌ نیز نقل شده که اطاعت، در معروف است و در فرمان به‌ معصیت روا نیست[۲۸] از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است که امام حق باید بر اساس عدل حکمرانی کند و امانتدار باشد و در این صورت است که مردم باید از او فرمانبرداری کنند[۲۹]، پس نظام سیاسی حاکم بر جامعه در صورتی مشروعیت دارد و می‌تواند الزام سیاسی کند که در مقام اجرا و تنفیذ حکمِ نازل شده از سوی خداوند باشد و طبق قوانین شرعی حکم کند و چنانچه التزام سیاسی جامعه از نظام، موجب معصیت الهی باشد باید ترک گردد[۳۰]"کسی که از مخلوق در معصیت الهی پیروی کند، دین ندارد"[۳۱].[۳۲]

اطاعت از پیامبران (ع)

خداوند به اطاعت از همه پیامبران فرمان داده است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ [۳۳] و قرآن از پیامبرانی چون حضرت عیسی، حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت لوط و حضرت شعیب (ع) نقل می‌کند که پیام مشترک آنان برای قوم خود، امر به تقوای الهی و اطاعت از خویش بوده است: ﴿فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُونِ [۳۴] در پاره‌ای از موارد، پیش از بیان پیام بالا، جمله ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ [۳۵]ذکر شده و نشان می‌دهد که پیامبران، چون رسول‌ الهی بوده و برای بر دوش‌گرفتن بار سنگین رسالت، امین هستند، همین امانتداری علّت لزوم اطاعت از ایشان است[۳۶] و تکرار این پیام از سوی پیامبران اولواالعزم و غیر اولواالعزم گویای جوهره و فلسفه بعثت است؛ یعنی دعوت به اطاعت از کارهایی که مقرّب ثواب و مبعّد عقاب می‌شود و سعادت بشریّت را تأمین می‌کند. پیامبران، هرچند در برخی فروع جزئی شریعت، بر اثر مقتضیات زمانی گوناگون‌اند؛ ولی در پیام اطاعت هم آوا بودند[۳۷].[۳۸]

اطاعت از شوهر

فرمانبری زن از همسر خود در مسائل زناشویی، از مواردی است که خداوند بدان فرمان داده است. از رسول‌ خدا (ص) نقل است که "بهترین زنان، کسی است که وقتی به او فرمان دادی، از تو اطاعت کند". زنی که مخالفت کند و ناشزه شود، از پاره‌ای حقوق از جمله حق همخوابی محروم می‌گردد[۳۹] و چنانچه از سرپیچی دست برداشت و مطیع گردید، شوهر حق ستم و آزار وی را ندارد: ﴿فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً [۴۰].[۴۱]

منابع

پانویس

  1. بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه۳۲.
  2. دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴.
  3. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۸۹.
  4. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  5. بگو از خداوند فرمان برید؛ سوره آل عمران، آیه۳۲.
  6. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  7. جامع‌البیان، مج، ۴، ج‌۵، ص‌۲۴۲.
  8. هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه۸۰.
  9. کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۹۸.
  10. آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه۲۱.
  11. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰.
  12. خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه۳۳.
  13. و (یاد کن) آنگاه را که منافقان و بیماردلان می‌گفتند: اینان را دینشان فریفته است در حالی که هر کس بر خداوند توکّل کند بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره انفال، آیه ۴۹.
  14. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  15. بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید؛ سوره نور، آیه۵۴.
  16. و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید؛ سوره تغابن، آیه۱۲.
  17. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۹۹.
  18. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۹۰.
  19. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۹۹.
  20. جامع‌البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۳‌ـ‌۲۰۴؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص‌۹۹‌ـ‌۱۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص۱۴۳.
  21. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۹۰.
  22. المیزان، ج۴، ص‌۳۸۸؛ ج۹، ص‌۹۵، ۳۳۸؛ ج‌۱۸، ص‌۲۴۷.
  23. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  24. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  25. جامع‌البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴‌ـ‌۱۴۵.
  26. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷‌ـ‌۵۰۵؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸‌ـ‌۳۹۸، ۴۰۸‌ـ‌۴۱۲.
  27. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۲۰۸.
  28. صحیح البخاری، ج‌۸، ص‌۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج‌۶، ص‌۵۲۵‌ـ‌۵۲۶.
  29. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۳؛ التحریر والتنویر، ج‌۵، ص‌۹۶.
  30. تفسیرالمنار، ج۵، ص۲۷۶‌ـ‌۲۷۷؛ ج‌۸، ص‌۳۰۸.
  31. "لَا دِينَ‏ لِمَنْ‏ دَانَ‏ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ‏ فِي‏ مَعْصِيَةِ الْخَالِق‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحارالانوار، ج‌۷۰، ص‌۳۹۲.
  32. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  33. و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند؛ سوره نساء، آیه۶۴.
  34. از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!؛ سوره آل عمران، آیه۵۰.
  35. من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه ۱۰۷.
  36. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۹۶.
  37. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۰۰.
  38. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  39. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۸۲‌ـ‌۹۹.
  40. اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید؛ سوره نساء، آیه۳۴.
  41. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.