انصار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقشآفرین شدند. آنها پس از کش و قوسهای فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عینحال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>. | پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقشآفرین شدند. آنها پس از کش و قوسهای فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عینحال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>. | ||
== | ==انصار و [[بیعت]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}== | ||
انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]]{{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آنگاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] میکند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمیشمارد و میفرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و زمانی که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>. | انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]]{{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آنگاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] میکند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمیشمارد و میفرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و زمانی که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۷
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انصار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مفهومشناسی
انصار در لغت بهمعنای یاوران و نصرتکنندگان است و در اصطلاح به مسلمانان مدینه گفته میشد که پیش از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه با ایشان پیمان بستند و پس از هجرت به یاری و حمایت از پیامبر برخاستند. جمعی از مسلمانان یثرب، با پیمانی که با رسول خدا(ص) بستند، از او دعوت کردند به شهرشان هجرت کند و پیامبر نیز پذیرفت و به یثرب کوچ کرد (که بعدها نام "مدینه" به خود گرفت)[۱].
انصار، اغلب از دو قبیله "اوس" و "خزرج" بودند که قبل از هجرت پیامبر بین آنان کشمکشها و جنگهای درازمدّت بود و به برکت هجرت پیامبر، با هم دوست شدند و اسلام را یاری کردند. انصار نیز همچون مهاجران، مورد ستایش قرآن و حضرت محمّد(ص) بودند و احترام و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سختترین شرایط، با ایثار مال و خانه و جان به یاری اسلام شتافتند و در جنگهای متعدّد، از جان پیامبر و دین او و مسلمین دیگر دفاع کردند[۲].
انصار در آیات و روایات
خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از انصار یاد میکند: ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴾[۳] و ﴿ لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾[۴][۵].
پیامبر اکرم وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر جایگاه برتر آنها برمیشمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از اینرو بنیهاشم و انصار را در یک گروه همپیمان قرار داد که این دلیلی بر جایگاه انصار نزد پیامبر است. امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه انصار را میستاید: «به خدا سوگند، ایشان اسلام را با توانگری، دستهای بخشنده و زبانهای گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همانگونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند[۶][۷].
انصار پس از پیامبر
پس از ارتحال پیامبر اکرم، مهاجرین و انصار به صورت دو تشکل سیاسی و فکری در ماجرای سقیفه نقشآفرین شدند. آنها پس از کش و قوسهای فراوان با ابوبکر بیعت کردند. امام علی (ع) وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی خلافت نشیند. حضرت فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که پیامبر اکرم نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر امامت و رهبری حقّ آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»[۸]. امام (ع) در عینحال که جایگاه خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن پیامبر اکرم، عدم شایستگی آنها را در امر خلافت گوشزد میکند[۹].
انصار و بیعت با امیرالمؤمنین(ع)
انصار در دوران حکومت امام علی (ع) از حامیان ایشان بودند و در حوادث سیاسی و نظامی آن دوران نقش داشتند. امام(ع) در احتجاج با معاویه، آنگاه که از نحوه بیعت و مشروعیت خلافت خویش دفاع میکند، رأی مهاجرین و انصار را حجت و مایه اقبال عمومی حکومت خویش برمیشمارد و میفرماید: شورا از آنِ مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را امام خواندند، کارشان برای خشنودی خدا بوده است[۱۰]. و زمانی که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی معاویه و خاندان او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از مهاجران بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در مدینه جای داشتند و بر ایمان استوار بودند[۱۱][۱۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۵.
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۰۰
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۱۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
- ↑ «وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥:
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
- ↑ « لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.
- ↑ «إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
- ↑ «"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۱.