انصار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''انصار''' بهمعنای [[یاوران]] به [[مسلمانان]] [[مدینه]] گفته میشد که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. انصار در [[آیات]] و [[روایات]] مورد [[ستایش]] قرار گرفتهاند. | '''انصار''' بهمعنای [[یاوران]]، به [[مسلمانان]] [[مدینه]] گفته میشد که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. انصار در [[آیات]] و [[روایات]] مورد [[ستایش]] قرار گرفتهاند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۹
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انصار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
انصار بهمعنای یاوران، به مسلمانان مدینه گفته میشد که پیش از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه با ایشان پیمان بستند و پس از هجرت به یاری و حمایت از پیامبر برخاستند. انصار در آیات و روایات مورد ستایش قرار گرفتهاند.
مفهومشناسی
انصار در لغت بهمعنای یاوران و نصرتکنندگان است و در اصطلاح به مسلمانان مدینه گفته میشد که پیش از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه با ایشان پیمان بستند و پس از هجرت به یاری و حمایت از پیامبر برخاستند. جمعی از مسلمانان یثرب، با پیمانی که با رسول خدا(ص) بستند، از او دعوت کردند به شهرشان هجرت کند و پیامبر نیز پذیرفت و به یثرب کوچ کرد (که بعدها نام "مدینه" به خود گرفت)[۱].
انصار، اغلب از دو قبیله "اوس" و "خزرج" بودند که قبل از هجرت پیامبر بین آنان کشمکشها و جنگهای درازمدّت بود و به برکت هجرت پیامبر، با هم دوست شدند و اسلام را یاری کردند. انصار نیز همچون مهاجران، مورد ستایش قرآن و حضرت محمّد(ص) بودند و احترام و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سختترین شرایط، با ایثار مال و خانه و جان به یاری اسلام شتافتند و در جنگهای متعدّد، از جان پیامبر و دین او و مسلمین دیگر دفاع کردند[۲].
انصار در آیات و روایات
خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از انصار یاد میکند: ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴾[۳] و ﴿ لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾[۴][۵].
پیامبر اکرم وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر جایگاه برتر آنها برمیشمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از اینرو بنیهاشم و انصار را در یک گروه همپیمان قرار داد که این دلیلی بر جایگاه انصار نزد پیامبر است. امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه انصار را میستاید: «به خدا سوگند، ایشان اسلام را با توانگری، دستهای بخشنده و زبانهای گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همانگونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند[۶][۷].
انصار پس از پیامبر
پس از ارتحال پیامبر اکرم، مهاجرین و انصار به صورت دو تشکل سیاسی و فکری در ماجرای سقیفه نقشآفرین شدند. آنها پس از کش و قوسهای فراوان با ابوبکر بیعت کردند. امام علی (ع) وقتی این خبر را شنید، گلایهمند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی خلافت نشیند. حضرت فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که پیامبر اکرم نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آنهاست. فرمود: اگر امامت و رهبری حقّ آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»[۸]. امام (ع) در عینحال که جایگاه خاص انصار را مورد نظر قرار میدهد، اما با استناد به سخن پیامبر اکرم، عدم شایستگی آنها را در امر خلافت گوشزد میکند[۹].
انصار و بیعت با امیرالمؤمنین(ع)
انصار در دوران حکومت امام علی (ع) از حامیان ایشان بودند و در حوادث سیاسی و نظامی آن دوران نقش داشتند. امام(ع) در احتجاج با معاویه، آنگاه که از نحوه بیعت و مشروعیت خلافت خویش دفاع میکند، رأی مهاجرین و انصار را حجت و مایه اقبال عمومی حکومت خویش برمیشمارد و میفرماید: شورا از آنِ مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردی همرأی شدند و او را امام خواندند، کارشان برای خشنودی خدا بوده است[۱۰]. و زمانی که میخواهد نداشتن پیشینه نیکویی معاویه و خاندان او را برشمرد، میفرماید: شما، نه از مهاجران بودید و نه از انصار و نه از آنانکه در مدینه جای داشتند و بر ایمان استوار بودند[۱۱][۱۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۵.
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۰۰
- ↑ سوره توبه، آیه ۱۱۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
- ↑ «وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥:
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
- ↑ « لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.
- ↑ «إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
- ↑ «"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۱.