حسین منی و انا من حسین: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
اگر [[دین]] [[محمد]]{{صل}} جز با کشته شدن من [[استوار]] نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! | اگر [[دین]] [[محمد]]{{صل}} جز با کشته شدن من [[استوار]] نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! | ||
به تعبیر [[امام خمینی]]: با زنده نگه داشتن او [[اسلام]] زنده میشود. {{متن حدیث|أَنَا مِنْ حُسَيْن}}، که [[روایت]] شده است که [[پیغمبر]] فرموده است، این معنایش، معنا این است که [[حسین]] [[مال]] من است، و من هم از او زنده میشوم<ref>صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۵۹.</ref>. | به تعبیر [[امام خمینی]]: با زنده نگه داشتن او [[اسلام]] زنده میشود. {{متن حدیث|أَنَا مِنْ حُسَيْن}}، که [[روایت]] شده است که [[پیغمبر]] فرموده است، این معنایش، معنا این است که [[حسین]] [[مال]] من است، و من هم از او زنده میشوم<ref>صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۵۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۲
مقدمه
حسین(ع) از من است و من از حسینم. حدیثی که رسول خدا(ص) فرموده است و در کتب حدیثی شیعه و اهل سنّت آمده است، متن کامل آن چنین است: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ الله مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً وَ أَبْغَضَ الله مَنْ أَبْغَضَ حُسَيْناً - حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ لَعَنَ الله قَاتِلَهُ»[۱]، اینگونه تعبیر (من از اویم و او از من است) نشانه وحدت کامل فکری، روحی، مرامی، جسمی و خطّمشی است و رسول خدا(ص) نیم قرن پیش از حادثه کربلا، خواسته قیام و نهضت حسینی را تداوم راه خویش بداند و دشمنان سید الشهدا را که دست خود را به خون او آلودند، دشمنان و قاتلان خود به حساب آورد، چرا که خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری یا جفا بر حسین(ع)، همسان با خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری و جفا بر پیامبر خداست، چرا که این دو، یک جان در دو بدن و یک فکر و مرام، در دو زمانند[۲]. اینگونه بیان همبستگی کامل، ترسیم کننده خط صحیح حرکت اجتماعی و دینی و مبارزاتی و سیاسی در طول تاریخ است. چنین نیست که از هم بودن این دو حجّت الهی، تنها پیوند جسمی و از نسل پیامبر بود حسین(ع) را بگوید، بلکه عمدهترین مفهوم، همخطّی آن دوست.
مفهوم بلند دیگری که در این حدیث نهفته، آن است که وجود پیامبر(ع) و آیین و مکتب او در وجود اباعبدالله(ع) تداوم یافته است، آن هم نه تنها تداوم جسمی، بلکه نگهبان دین پیامبر(ص)، امام حسین است و قیام و شهادت او سبب بقای دین رسول خداست. سخن، تنها بار عاطفی ندارد، بلکه بیانگر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است.
احیاگر دین پیامبر، نهضت حسینی بود. خود ابا عبد الله(ع) در خطبهای که فلسفه و قیام خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که هدف، حرکت در مسیر سیره پیامبر و علی(ع) و امر به معروف و نهی از منکر است و اینگونه است که انحرافها زدوده شده و دین استوار و پابرجا میماند. اینکه گفتهاند: انّ الإسلام محمديّ الحدوث، حسينيّ البقاء، اشاره به همین احیاگری دین پیامبر در سایه قیام عاشوراست، یعنی پیدایش اسلام، محمّدی است و بقای آن، حسینی!
این نکته در شعری که از زبان حسین بن علی(ع) سروده شده است (و حدیث و شعر امام نیست) اینگونه مطرح شده است: ان كان دين محمّد لم يستقم الاّ بقتلي يا سيوف خذيني[۳] اگر دین محمد(ص) جز با کشته شدن من استوار نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! به تعبیر امام خمینی: با زنده نگه داشتن او اسلام زنده میشود. «أَنَا مِنْ حُسَيْن»، که روایت شده است که پیغمبر فرموده است، این معنایش، معنا این است که حسین مال من است، و من هم از او زنده میشوم[۴][۵].
منابع
پانویس
- ↑ احقاق الحق، قاضی نور الله تستری، ج ۱۱، ص ۲۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۶۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج ۵، ص ۹۷.
- ↑ به مقاله ارزشمند «حسین منی و انا من حسین» از: محمدباقر بهبودی در «یادنامه علامه امینی»، مقاله چهاردهم، ص ۳۰۵ مراجعه کنید.
- ↑ این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م ۱۳۰۵) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است. ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی طعمه، ص ۸۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۵۹.