سیاه جامگان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{امامت}} ==مقدمه==' به '{{امامت}} ==مقدمه==')
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱۹: خط ۱۹:


همچنین در اشعار و [[مراثی]] عاشورا، استفاده از رنگ سیاه به عنوان رنگ [[ماتم]] و لباس سیاه به عنوان لباس عزاداری، از گذشته تا امروز، از مضامین پرکاربرد بوده است. به عنوان مثال در سروده‌ای منسوب به [[ابوعبدالله محمد بن حسین طوبی]] - از [[شاعران]] [[شیعه]] [[قرن ششم]] یا پیش از آن - آمده است: {{عربی|أنا غروي شديد السواد *** و قد كنت ابيض مثل اللجين / و ما كنت أسود لكنني / صبغت سواد لقتل الحسين}} (من نجفی بسیار سیاهم. من همچون نقره سفید بودم و سیاه نبودم. ولی به علت [[قتل حسین]] رنگم سیاه شد). در بین شاعران فارسی‌زبان نیز به عنوان مثال وصال شیرازی در ترکیب‌بند [[عاشورایی]] خود چنین سروده است: «این [[جامه]] سیاه [[فلک]] در عزای کیست / وین جیب چاک گشته صبح از برای کیست». همچنین یغمای جندقی در نوحه‌ای سروده است: «[[گیتی]] از نیل [[عزا]] ساخت سیه معجرمن / [[نوجوان]] اکبر من». شاعران و نوحه‌سرایان متأخر و معاصر نیز از این مضمون استفاده فراوانی کرده‌اند. امروزه سیاه‌پوشی به عنوان جزئی مهم از [[عزاداری]] مذهبی [[شیعیان]] در کشورهای مختلف شناخته می‌شود و بسیاری از آنان در ایام عزاداری، پیراهن سیاه می‌پوشند و در و دیوار اماکن عمومی و مذهبی را، طی مراسمی و با تشریفات و آدابی خاص، با [[پرچم‌ها]] و پارچه‌های سیاه می‌پوشانند که معمولاً بر آنها عبارات مذهبی یا اسامی [[امامان]] و [[شهدای کربلا]] یا اشعار مرثیه نوشته شده است. به این [[مراسم]] «سیاه‌پوشان» گفته می‌شود. [[سیره]] عمومی علمای معاصر شیعه نیز مانند [[عامه]] شیعیان، استفاده از لباس‌های سیاه یا تیره‌رنگ در ایام عزاداری بوده است. از جمله می‌توان به سیاه‌پوشی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و [[سید حسین بروجردی]] در [[محرم]] اشاره کرد.<ref>[[محسن حسام مظاهری|مظاهری، محسن حسام]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «سیاه‌پوشی»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۲۸۹.</ref>.
همچنین در اشعار و [[مراثی]] عاشورا، استفاده از رنگ سیاه به عنوان رنگ [[ماتم]] و لباس سیاه به عنوان لباس عزاداری، از گذشته تا امروز، از مضامین پرکاربرد بوده است. به عنوان مثال در سروده‌ای منسوب به [[ابوعبدالله محمد بن حسین طوبی]] - از [[شاعران]] [[شیعه]] [[قرن ششم]] یا پیش از آن - آمده است: {{عربی|أنا غروي شديد السواد *** و قد كنت ابيض مثل اللجين / و ما كنت أسود لكنني / صبغت سواد لقتل الحسين}} (من نجفی بسیار سیاهم. من همچون نقره سفید بودم و سیاه نبودم. ولی به علت [[قتل حسین]] رنگم سیاه شد). در بین شاعران فارسی‌زبان نیز به عنوان مثال وصال شیرازی در ترکیب‌بند [[عاشورایی]] خود چنین سروده است: «این [[جامه]] سیاه [[فلک]] در عزای کیست / وین جیب چاک گشته صبح از برای کیست». همچنین یغمای جندقی در نوحه‌ای سروده است: «[[گیتی]] از نیل [[عزا]] ساخت سیه معجرمن / [[نوجوان]] اکبر من». شاعران و نوحه‌سرایان متأخر و معاصر نیز از این مضمون استفاده فراوانی کرده‌اند. امروزه سیاه‌پوشی به عنوان جزئی مهم از [[عزاداری]] مذهبی [[شیعیان]] در کشورهای مختلف شناخته می‌شود و بسیاری از آنان در ایام عزاداری، پیراهن سیاه می‌پوشند و در و دیوار اماکن عمومی و مذهبی را، طی مراسمی و با تشریفات و آدابی خاص، با [[پرچم‌ها]] و پارچه‌های سیاه می‌پوشانند که معمولاً بر آنها عبارات مذهبی یا اسامی [[امامان]] و [[شهدای کربلا]] یا اشعار مرثیه نوشته شده است. به این [[مراسم]] «سیاه‌پوشان» گفته می‌شود. [[سیره]] عمومی علمای معاصر شیعه نیز مانند [[عامه]] شیعیان، استفاده از لباس‌های سیاه یا تیره‌رنگ در ایام عزاداری بوده است. از جمله می‌توان به سیاه‌پوشی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و [[سید حسین بروجردی]] در [[محرم]] اشاره کرد.<ref>[[محسن حسام مظاهری|مظاهری، محسن حسام]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «سیاه‌پوشی»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۲۸۹.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۰

مقدمه

سیاه جامگان بعضی در سوگ عزیزان لباس سیاه می‌پوشند. لباس سیاه پوشیدن مکروه است، مگر در عزای ابا عبد الله الحسین(ع). ابو مسلم خراسانی، لباس سیاه می‌پوشید، تا هم با بنی امیّه مخالفت کرده باشد، هم در دید بیننده، هیبت یابد. سیاه جامگان (مسوّده)، سپاه ابو مسلم خراسانی بودند که لباس مشکی را در عزای شهدای کربلا و زید بن علی و یحیی بن زید می‌پوشیدند. کسانی هم در عالم رؤیا، رسول خدا(ص) و امیر المؤمنین(ع) و فاطمۀ زهرا(س) را دیده‌اند که در عاشورا و سوگ امام حسین(ع) لباس سیاه می‌پوشیدند[۱]. سیاه‌جامگان به عباسیان گفته می‌شود، به همان دلیل شعار قرار دادن لباس سیاه برای خود[۲].

از رسوم متداول شیعیان در ایام عزاداری

رنگ سیاه در بسیاری از ملل و فرهنگ‌های مختلف رنگ عزا و سوگ دانسته می‌شود. در ایران باستان نیز این رنگ نشانه عزا بوده و از جمله در آیین سیاوشان، سیاه‌پوشی یکی از اجزای مهم بوده است. در شاهنامه، به دفعات پوشیدن جامه سیاه به عنوان رفتاری سوگوارانه ذکر شده است؛ به عنوان مثال: «همه جامه کرده کبود و سیاه / همه خاک بر سر به جای کلاه».

برخی گزارش‌ها و احادیث نشان می‌دهد در فرهنگ عرب نیز استفاده از پوشش سیاه در عزا کاربرد داشته است. از جمله ابن‌ابی‌الحدید از قول مدائنی نقل می‌کند که پس از شهادت امام علی(ع)، «حسن در حالی که سیاه‌پوش بود برای مردم خطبه خواند». همچنین حدیث مشهوری از عمر بن علی بن حسین نقل شده که نخستین بار آن را احمد بن محمد بن خالد برقی در کتاب المحاسن آورده است و دیگران از جمله (حر عاملی در وسائل الشیعه) از او نقل کرده‌اند. طبق این حدیث هنگامی که امام حسین(ع) به شهادت رسید «زنان بنی‌هاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند در حالی که از گرما و سرما شکایت نمی‌کردند و علی بن حسین برای مراسم ماتم ایشان غذا فراهم می‌کرد».

همچنین فخرالدین طریحی در المنتخب و محدث نوری به نقل از او در مستدرک الوسائل روایتی نقل می‌کند که در ایام حضور کاروان اسرای کربلا در شام «هیچ هاشمی و قریشی نبود مگر آنکه لباس سیاه بر تن کرد و گریست». به استناد این دو حدیث، سابقه پوشیدن لباس سیاه، در عزاداری امام حسین(ع) را همان نخستین روزهای پس از واقعه عاشورا، و نخستین سیاه‌پوشان در سوگ آن امام را زنان بنی‌هاشم دانسته‌اند.

مشهورترین سیاه‌پوشان در تاریخ اسلام، ابومسلم خراسانی و یارانش بوده‌اند. آنان ظاهراً نخستین کسانی بودند که در تاریخ پس از اسلام پرچم سیاه برافراشتند و «مُسَوّده» (سیاهپوش) خوانده شدند. برخی انتخاب رنگ سیاه - که حداقل در آن مقطع، رنگ عزاداران امام حسین(ع) و یحیی بن زید بود - را سیاست ابومسلم برای همراه کردن شیعیان و دوستداران اهل‌بیت با خود بر ضد امویان دانسته‌اند. خصوصاً که او شعار «الرضا من آل محمد(ص)» را نیز به عنوان شعار خود معین کرده بود. پس از ابومسلم و تا پایان خلافت عباسی، رنگ سیاه به عنوان نماد عباسیان شناخته می‌شد. گویا عباسیان روایتی نیز در استحباب سیاه‌پوشی وضع کرده بودند و به آن استناد می‌کردند. آن‌گونه که برخی از جمله محمدباقر مجلسی اشاره کرده‌اند، ظاهراً در تقابل با عباسیان، شیعیان از استفاده رنگ سیاه پرهیز داشتند و بر سفیدپوشی تأکید می‌کردند. همچنان‌که در منابع حدیثی، روایاتی از پیامبر اکرم(ص) و امامان شیعه در مخالفت با سیاه‌پوشی و نهی از آن آمده است. از جمله در روایتی از امام صادق(ع) که در علل الشرائع نقل شده، لباس سیاه «لباس اهل آتش» و در روایتی دیگر «لباس فرعون» دانسته شده است. با این وجود، ابن‌اثیر در توصیف نخستین عزاداری علنی شیعیان در سال ۳۵۲ ق در بغداد، به زنانی اشاره می‌کند که صورت‌هایشان را سیاه کرده بودند.

گزارش‌های تاریخی نشان می‌دهد در آستانه دوره صفویه سیاه‌پوشی در سوگ امام حسین(ع) رواج داشته است. نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین حکایت می‌کند که وقتی شاه اسماعیل شیراز را تسخیر کرد، به ملاقات سید محمد نوربخش خراسانی - عارف قرن نهم و مؤسس فرقه «نوربخشیه» - رفت و دید که او لباس سیاه پوشیده است. علت را پرسید. نوربخش پاسخ داد «به جهت تعزیه امام حسین(ع). شاه گفت: تعزیه ایشان قرار یافته که در سال ۱۰ روز باشد. شیخ گفت: مردم غلط کرده‌اند، تعزیه آن حضرت تا دامن قیامت باقی است». در منابع صفوی، در احوال خواجه علی سیاه‌پوش - نواده صفی‌الدین اردبیلی و از اجداد شاهان صفوی و کسی که گفته شده ظهور شاه اسماعیل و «رواج‌دهنده مذهب دوازده امامی» را پیش‌بینی کرده بود- نیز چنین آمده که او به طور دائم در عزای امام حسین(ع) لباس سیاه بر تن داشت و وجه شهرتش به «سیاهپوش» همین بوده است.

همچنین گزارش برخی سفرنامه‌نویسان اروپایی نشان می‌دهد سیاه کردن بدن در عزاداری با روغن‌های تیره، در دوره صفویان انجام می‌شده است. از جمله پیترو دلاواله در توصیف عزاداری عاشورا در اصفهان (سال ۱۰۲۷ق) می‌نویسد: «همه غمگین و مغموم به نظر می‌رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه - یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی‌گیرد – بر تن می‌کنند». او همچنین از عزادارانی سخن گفته که «برهنه و عریان... فقط با پارچه سیاه یا کیسه تیره‌رنگی ستر عورت کرده و سرتاپای خود را با ماده‌ای سیاه و براق» رنگ زده بودند. آدام اولئاریوس نیز در گزارش مراسم سنگ‌زنی روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی، می‌گوید سنگ‌زنان «خود را از سر تا به پا با نفت و خاکه ذغال، سیاه و براق کرده و فقط عورت خود را پوشانده بودند».

از منظر فقهی، عموم فقهای شیعه، به ویژه متقدمین، با تکیه بر احادیث کراهت رنگ سیاه، پوشیدن لباس سیاه در حال نماز یا غیر آن را مکروه دانسته‌اند. با این حال، اغلب ایشان، به ویژه متأخرین و معاصرین، سیاه‌پوشی در عزاداری اهل‌بیت خصوصاً امام حسین(ع) را از این حکم مستثنا کرده و به علاوه آن را امری مستحب و از مصادیق «تعظیم شعائر» دانسته‌اند. برخی از ایشان رساله‌هایی نیز در اثبات این موضوع نگاشته‌اند که از آن جمله می‌توان تبیین الرشاد فی لبس السواد اثر سید حسن صدر و رسالة فی لبس السواد اثر جواد تبریزی را نام برد.

همچنین در اشعار و مراثی عاشورا، استفاده از رنگ سیاه به عنوان رنگ ماتم و لباس سیاه به عنوان لباس عزاداری، از گذشته تا امروز، از مضامین پرکاربرد بوده است. به عنوان مثال در سروده‌ای منسوب به ابوعبدالله محمد بن حسین طوبی - از شاعران شیعه قرن ششم یا پیش از آن - آمده است: أنا غروي شديد السواد *** و قد كنت ابيض مثل اللجين / و ما كنت أسود لكنني / صبغت سواد لقتل الحسين (من نجفی بسیار سیاهم. من همچون نقره سفید بودم و سیاه نبودم. ولی به علت قتل حسین رنگم سیاه شد). در بین شاعران فارسی‌زبان نیز به عنوان مثال وصال شیرازی در ترکیب‌بند عاشورایی خود چنین سروده است: «این جامه سیاه فلک در عزای کیست / وین جیب چاک گشته صبح از برای کیست». همچنین یغمای جندقی در نوحه‌ای سروده است: «گیتی از نیل عزا ساخت سیه معجرمن / نوجوان اکبر من». شاعران و نوحه‌سرایان متأخر و معاصر نیز از این مضمون استفاده فراوانی کرده‌اند. امروزه سیاه‌پوشی به عنوان جزئی مهم از عزاداری مذهبی شیعیان در کشورهای مختلف شناخته می‌شود و بسیاری از آنان در ایام عزاداری، پیراهن سیاه می‌پوشند و در و دیوار اماکن عمومی و مذهبی را، طی مراسمی و با تشریفات و آدابی خاص، با پرچم‌ها و پارچه‌های سیاه می‌پوشانند که معمولاً بر آنها عبارات مذهبی یا اسامی امامان و شهدای کربلا یا اشعار مرثیه نوشته شده است. به این مراسم «سیاه‌پوشان» گفته می‌شود. سیره عمومی علمای معاصر شیعه نیز مانند عامه شیعیان، استفاده از لباس‌های سیاه یا تیره‌رنگ در ایام عزاداری بوده است. از جمله می‌توان به سیاه‌پوشی سیدابوالحسن اصفهانی و سید حسین بروجردی در محرم اشاره کرد.[۳].

منابع

پانویس