ذکر در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶: خط ۶:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==مقدمه==
[[رسول خدا]]{{صل}} در [[مقام]] [[بندگی]]، همواره خود را در محضر [[خداوند]] می‌دید و یاد [[الله]] با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمی‌داد. [[امام حسین]]{{ع}} می‌فرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا{{صل}} پرسیدم. ایشان فرمود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ‌}}<ref>«رسول خدا{{صل}} این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمی‌کرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است:
شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] می‌کرد و چنین می‌فرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ}}<ref>«در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.</ref>.
یاد خداوند، [[آدمی]] را از [[غفلت]] و بی‌خبری وا می‌رهاند. [[پیامبر خدا]] می‌فرماید:
{{متن حدیث|مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ لحظه‌ای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس می‌خورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.</ref>.
[[حضرت محمد]]{{صل}} در تشبیهی چنین می‌فرماید: {{متن حدیث|الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ‌}}<ref>«کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان می‌جنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. [[رسول الله]]{{صل}} در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند [[سیراب]] می‌میرند: {{متن حدیث|كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ}}<ref>«تمام انسان‌ها لب تشنه می‌میرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>. ایشان، [[یاد خدا]] را شفای [[دل‌ها]] می‌داند: {{متن حدیث|ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ‌}}<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.</ref> و می‌فرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش می‌دارد: {{متن حدیث|مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ‌}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.</ref>.
[[پیامبر گرامی اسلام]]، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری می‌شمارد و می‌فرماید:
{{متن حدیث|اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ}}<ref>«هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.
[[رسول الله]]{{صل}} در [[فضیلت]] [[یاد خدا]] می‌فرماید:
هیچ کاری نزد [[خداوند متعال]]، محبوب‌تر و هیچ عاملی در [[نجات]] [[بنده]] از هر گناهی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مؤثرتر از [[ذکر خدا]] نیست. عرض شد: حتی [[جنگ در راه خدا]]؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور [[جنگ]] داده نمی‌شد<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.
ایشان بر همین اساس می‌فرماید:
{{متن حدیث|لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>}}<ref>«هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «و ذکر خدا بزرگ‌تر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.
<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۹.</ref>
== ذکر ==
== ذکر ==
ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref>
ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref>

نسخهٔ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۶

ذکر

ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی[۱] و یا یاد آوری چیزی پس از فراموشی است[۲]. این یاد کردن، ممکن است با زبان[۳] یا قلب و یا هر دو باشد[۴]

ذکر خدای سبحان از بارزتر مصادیق پرستش خداوند است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که کامل‌ترین آن سات که بنده خداوند متعال را یاد کند. رسول خدا(ص) ذکر را تنها زبانی نمی‌دانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد پروردگار باشد، ذکر او به حساب می‌آورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان نقل شده است: "هر کس از خداوند عزوجل فرمان ببرد، خدا را یاد کرده است؛ هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد"[۵].

یاد خداوند متعال در بیان پیامبر خدا(ص) برترین صدقات[۶] و باعث آسانی کارها و عامل راغب شدن مردم به آخرت[۷] و عملی برشمرده شده است که محبوب‌تر از آن نزد خداوند متعال[۸] و عاملی مؤثّرتر از آن در نجات بنده از بند گناهان در دنیا و آخرت، یافت نمی‌شود[۹]. ایشان علاقه به ذکر خدا را نشانه دوست داشتن خداوند و علاقه نداشتن به آن را نشانه دشمنی با خدا دانسته‌اند[۱۰]. آن حضرت روزی خطاب به اصحاب و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که بهترین و پاکیزه‌ترین اعمال شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا می‌برد و برایتان از درهم و دینار بهتر است و [حتی] از اینکه با دشمن رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای پیامبر خدا(ص)!"‌ فرمود: "بسیار به یاد خداوند عزوجل بودن"[۱۱]. و به مسلمانان می‌فرمود: "اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین بنده خداوند متعال باشید، پس خدا را فراوان یاد کنید"[۱۲].

پیامبر اکرم(ص) بر مداومت ذکر تأکید داشته، می‌فرمود: "هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح نده![۱۳] چرا که غافل شدن از یاد خدا در هر لحظه از عمر آدمی باعث افسوس خوردن در روز قیامت است"[۱۴]. همچنین فرموده است: "تا وقتی به یاد خدا باشی؛ ایستاده یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال نماز و عبادت هستی"[۱۵].

همچنین در احادیث رسول خدا(ص) مجالسی سودمند معرفی شده‌اند که در آن، از خدا یاد شود[۱۶] و اگر جز این باشد، چیزی جز حسرت و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود[۱۷] ایشان مثال کسانی را که از خدا را یاد می‌کنند و کسانی که از خداوند یاد نمی‌کنند، انسان‌های زنده و مرده دانسته[۱۸] و فرموده‌اند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست ، مثل چراغ در خانه تاریک است"[۱۹].

در احادیث و روایات رسول خدا(ص) زنده شدن دل‌ها[۲۰]، شفای دل‌ها[۲۱]، دور شدن شیطان[۲۲]، ایمنی از نفاق[۲۳]، دوستی خدا[۲۴] و مصونیت[۲۵]، از ثمرات یاد خدا برشمرده شده است.

رسول اکرم(ص) خود نیز از برترین ذاکران الهی بود و می‌فرمود: "خداوند به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"[۲۶]؛ روایت شده است که آن حضرت(ص) برنمی‌خاست و نمی‌نشست؛ مگر با ذکر خدا[۲۷]. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق بدن، خدا را حمد می‌گفت و می‌فرمود: « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى‌ كُلِ‌ حَال‌»[۲۸]؛ در تمام حالات و به طور فراوان، حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است. نزول برخی آیات بر شور و اشتیاق آن حضرت در ذکر خدا می‌افزود؛ آن چنان که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند: "او جن‌زده شده است[۲۹]"[۳۰].[۳۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.
  2. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  3. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  4. المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.
  5. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  6. الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲
  7. نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.
  8. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  9. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  10. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.
  11. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.
  12. کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
  13. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.
  14. الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.،
  15. کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.
  16. حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.
  17. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.
  18. نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.
  19. العجلونی ، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.
  20. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰.
  21. کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.
  22. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.
  23. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  24. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵
  25. پیامبر خدا(ص): خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)
  26. « إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً»؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.
  27. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۱۸.
  28. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.
  29. از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا(ص) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.
  30. ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.
  31. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲-۴۹۵.