بدیل بن ورقاء خزاعی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱۴: خط ۱۴:
گویند: [[رسول خدا]] پس از [[صلح حدیبیه]]، ـ حدود سه ماه پیش از [[فتح مکه]] ـ نامه‌ای به خط [[علی]]{{ع}} برای بدیل فرستاد.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> در این [[نامه]] جمله "کریم‌ترین [[اهل]] تهامه نزد من شمایید" نشان دهنده [[مقام]] بدیل و [[خزاعه]] نزد پیامبر{{صل}} است.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۵۰.</ref> نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و [[برکت]] با شما خواهد بود.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۱۰.</ref> [[قبیله]] بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر{{صل}} بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از [[مشرک]] و [[مسلمان]]، رازدار و [[امین]] سرّ پیامبر و هواخواه آن [[حضرت]] بودند و آنچه در [[مکه]] می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.<ref> السیره‌النبویه، ج۳، ص۳۱۲؛ المغازی، ج۲، ص۵۹۳.</ref> گفته شده: وی پس از [[همدستی]] [[قریش]] با [[بنی‌بکر]] بر ضدّ خزاعه و [[نقض]] [[صلحنامه]] [[حدیبیه]] از سوی [[قریش]]، نزد پیامبر{{صل}} به [[مدینه]] آمد و آن حضرت را از [[اقدام]] آنها با خبر ساخت. حضرت در پاسخ وی [[پیش‌بینی]] فرمود: [[ابوسفیان]] به زودی برای [[تجدید پیمان]] [[حدیبیه]] به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.<ref>السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۴۲ ـ ۴۳.</ref>
گویند: [[رسول خدا]] پس از [[صلح حدیبیه]]، ـ حدود سه ماه پیش از [[فتح مکه]] ـ نامه‌ای به خط [[علی]]{{ع}} برای بدیل فرستاد.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> در این [[نامه]] جمله "کریم‌ترین [[اهل]] تهامه نزد من شمایید" نشان دهنده [[مقام]] بدیل و [[خزاعه]] نزد پیامبر{{صل}} است.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۵۰.</ref> نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و [[برکت]] با شما خواهد بود.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۱۰.</ref> [[قبیله]] بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر{{صل}} بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از [[مشرک]] و [[مسلمان]]، رازدار و [[امین]] سرّ پیامبر و هواخواه آن [[حضرت]] بودند و آنچه در [[مکه]] می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.<ref> السیره‌النبویه، ج۳، ص۳۱۲؛ المغازی، ج۲، ص۵۹۳.</ref> گفته شده: وی پس از [[همدستی]] [[قریش]] با [[بنی‌بکر]] بر ضدّ خزاعه و [[نقض]] [[صلحنامه]] [[حدیبیه]] از سوی [[قریش]]، نزد پیامبر{{صل}} به [[مدینه]] آمد و آن حضرت را از [[اقدام]] آنها با خبر ساخت. حضرت در پاسخ وی [[پیش‌بینی]] فرمود: [[ابوسفیان]] به زودی برای [[تجدید پیمان]] [[حدیبیه]] به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.<ref>السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۴۲ ـ ۴۳.</ref>


راجع به [[زمان]] [[اسلام آوردن]] بدیل، [[سیره‌نویسان]] بر یک [[رأی]] نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ [[مسلمانان]] فتح مکه نام برده‌اند.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص ۳۶۰.</ref> گزارش‌هایی دیگر حاکی از آن است که [[اسلام]] او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، [[تمایل]] و علاقه بدیل به [[پیامبر]] و همپیمانی [[قبیله خزاعه]] با [[مسلمانان]] <ref> السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۰.</ref> و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از [[صلح حدیبیه]]، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که [[مسلمان]] نشود و پیامبر را [[تصدیق]] نکند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> هنگام [[فتح مکه]] و پس از آنکه [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا{{صل}} [[عبدمناف ]] از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی [[رسول خدا]] معرفی کرد <ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref> [[حضرت]] از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را [[دعا]] کرد.<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵.</ref> طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکه[[خانه]] بدیل و مولایش [[رافع]] از مکان‌های امنی بود که [[قریش]] به [[دستور پیامبر]] می‌توانستند به آنجا [[پناهنده]] شوند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> بدیل پس از [[اسلام آوردن]]، در غزوه‌های [[حنین]]، [[طائف]] و [[تبوک]] شرکت داشت. در [[غزوه]] حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار [[غنایم]] و [[اسیران]] کرد.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> در [[غزوه تبوک]] نیز [[مأموریت]] یافت تا [[بنی‌کعب]] را برای [[جنگ]] با [[رومیان]] [[بسیج]] کند؛<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۱.</ref> همچنین گزارش شده که وی در [[حجة الوداع]] سوار بر شتر [[اعلان]] می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا [[مردم]] را از [[روزه]] گرفتن در ایام تَشْریق (سه [[روز]] بعد از [[عید قربان]]) باز دارد.<ref> الاصابة، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> درباره [[مرگ]] بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر [[سیره]] نویسان، [[وفات]] او را پیش از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} ذکر کرده <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و [[عمر]] او را حدود ۱۰۰ سال تخمین زده‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۴.</ref> گویند: [[فرزندان]] بدیل از [[یاران]] نزدیک [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} بودند و دو یا سه تن از آنان در [[جنگ صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسیدند.<ref>رجال‌الطوسی، ص ۷۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۴۰.</ref> [[عبدالله]] یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن [[روز]] به [[پیروزی]] [[سپاه امام]] انجامید.<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۳۱۳؛ ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref> [[عبدالرحمن]] نیز از نخستین [[شهیدان]] [[صفین]] بود؛<ref> قاموس الرجال، ج ۶، ص ۹۵.</ref> همچنین [[رافع بن بدیل]] که پیش از پدرش [[اسلام]] آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در [[سال چهارم هجرت]]) به شهادت رسید.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام [[عمرو]] نیز در [[قیام]] بر ضدّ [[عثمان]]، نقش داشته است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون [[ابوالفتوح رازی]] <ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref> و [[دعبل خزاعی]] به [[خاندان]] بدیل باشد که برخی [[دانشمندان]]، خاندان بدیل را به [[تشیع]] نسبت داده‌اند.<ref>اعیان‌الشیعه، ج ۳، ص۵۵۰.</ref> بدیل از [[راویان حدیث پیامبر]]{{صل}} بود و کسانی چون پسرش [[سلمه]] و حبیبه دختر شُرَیْق از او [[روایت]] کرده‌اند <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۵۰؛ ج ۴، ص ۲۲۱.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
راجع به [[زمان]] [[اسلام آوردن]] بدیل، [[سیره‌نویسان]] بر یک [[رأی]] نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ [[مسلمانان]] فتح مکه نام برده‌اند.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص ۳۶۰.</ref> گزارش‌هایی دیگر حاکی از آن است که [[اسلام]] او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، [[تمایل]] و علاقه بدیل به [[پیامبر]] و همپیمانی [[قبیله خزاعه]] با [[مسلمانان]] <ref> السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۰.</ref> و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از [[صلح حدیبیه]]، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که [[مسلمان]] نشود و پیامبر را [[تصدیق]] نکند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> هنگام [[فتح مکه]] و پس از آنکه [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا{{صل}} [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی [[رسول خدا]] معرفی کرد <ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref> [[حضرت]] از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را [[دعا]] کرد.<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵.</ref> طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکه[[خانه]] بدیل و مولایش [[رافع]] از مکان‌های امنی بود که [[قریش]] به [[دستور پیامبر]] می‌توانستند به آنجا [[پناهنده]] شوند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> بدیل پس از [[اسلام آوردن]]، در غزوه‌های [[حنین]]، [[طائف]] و [[تبوک]] شرکت داشت. در [[غزوه]] حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار [[غنایم]] و [[اسیران]] کرد.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> در [[غزوه تبوک]] نیز [[مأموریت]] یافت تا [[بنی‌کعب]] را برای [[جنگ]] با [[رومیان]] [[بسیج]] کند؛<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۱.</ref> همچنین گزارش شده که وی در [[حجة الوداع]] سوار بر شتر [[اعلان]] می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا [[مردم]] را از [[روزه]] گرفتن در ایام تَشْریق (سه [[روز]] بعد از [[عید قربان]]) باز دارد.<ref> الاصابة، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> درباره [[مرگ]] بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر [[سیره]] نویسان، [[وفات]] او را پیش از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} ذکر کرده <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و [[عمر]] او را حدود ۱۰۰ سال تخمین زده‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۴.</ref> گویند: [[فرزندان]] بدیل از [[یاران]] نزدیک [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} بودند و دو یا سه تن از آنان در [[جنگ صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسیدند.<ref>رجال‌الطوسی، ص ۷۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۴۰.</ref> [[عبدالله]] یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن [[روز]] به [[پیروزی]] [[سپاه امام]] انجامید.<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۳۱۳؛ ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref> [[عبدالرحمن]] نیز از نخستین [[شهیدان]] [[صفین]] بود؛<ref> قاموس الرجال، ج ۶، ص ۹۵.</ref> همچنین [[رافع بن بدیل]] که پیش از پدرش [[اسلام]] آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در [[سال چهارم هجرت]]) به شهادت رسید.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام [[عمرو]] نیز در [[قیام]] بر ضدّ [[عثمان]]، نقش داشته است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون [[ابوالفتوح رازی]] <ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref> و [[دعبل خزاعی]] به [[خاندان]] بدیل باشد که برخی [[دانشمندان]]، خاندان بدیل را به [[تشیع]] نسبت داده‌اند.<ref>اعیان‌الشیعه، ج ۳، ص۵۵۰.</ref> بدیل از [[راویان حدیث پیامبر]]{{صل}} بود و کسانی چون پسرش [[سلمه]] و حبیبه دختر شُرَیْق از او [[روایت]] کرده‌اند <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۵۰؛ ج ۴، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==[[بدیل بن ورقا]] در [[شأن نزول]]==
==[[بدیل بن ورقا]] در [[شأن نزول]]==
#{{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[ابن‌ جماعه]]<ref> غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و [[ابوحیان اندلسی]] <ref>البحر المحیط، ج ۷، ص ۵۳۴.</ref> در [[سبب نزول]] این [[آیه]] چنین نوشته‌اند که افرادی چون [[بدیل بن ورقاء]] و [[بشر بن سفیان]] (قبل از [[پذیرش اسلام]]) و... با [[مسلمانان]] به [[جدال]] پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که [[خدا]] می‌کُشد (مردار) نمی‌خورید؟ [[خداوند]] در پاسخ آنها این [[آیه]] را نازل فرمود.
#{{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[ابن‌ جماعه]]<ref> غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و [[ابوحیان اندلسی]] <ref>البحر المحیط، ج ۷، ص ۵۳۴.</ref> در [[سبب نزول]] این [[آیه]] چنین نوشته‌اند که افرادی چون [[بدیل بن ورقاء]] و [[بشر بن سفیان]] (قبل از [[پذیرش اسلام]]) و... با [[مسلمانان]] به [[جدال]] پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که [[خدا]] می‌کُشد (مردار) نمی‌خورید؟ [[خداوند]] در پاسخ آنها این [[آیه]] را نازل فرمود.
#{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> [[ابوحیان اندلسی]] در ذیل این آیه نوشته است که منظور از {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا}} [[بدیل بن ورقاء]] (قبل از [[مسلمان]] شدن)، [[عمرو بن لحی]] و برخی [[مشرکان]] بودند که از روی هوا و هوس، [[حرام]] و [[حلال]] را ـ بدون آنکه از [[شریعت]] و [[دینی]] سرچشمه گرفته باشد ـ [[تغییر]] می‌دادند<ref>البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> [[ابوحیان اندلسی]] در ذیل این آیه نوشته است که منظور از {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا}} [[بدیل بن ورقاء]] (قبل از [[مسلمان]] شدن)، [[عمرو بن لحی]] و برخی [[مشرکان]] بودند که از روی هوا و هوس، [[حرام]] و [[حلال]] را ـ بدون آنکه از [[شریعت]] و [[دینی]] سرچشمه گرفته باشد ـ [[تغییر]] می‌دادند<ref>البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000056.jpg|22px]][[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]][[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۳

مقدمه

برخی سیره‌نویسان نام جد او را عبدالعزی بن ربیعه[۱] و برخی دیگر، عمرو بن ربیعه[۲] ذکر کرده‌اند. وی از چهره‌های مؤثر در تاریخ صدر اسلام و از زیرکان عرب دانسته شده است.[۳] درباره زندگی وی، پیش از اسلام آوردنش اطلاع چندانی در دست نیست. طبق پاره‌ای گزارش‌ها او ساکن مکه بوده [۴] و نخستین کسی است که در مکه روشنایی قرار داد و در آن شهر، خانه مربعی شکل (شبیه خانه خدا) ساخت و برای آن پنجره و دریچه‌هایی قرار داد، در حالی که پیش از وی به احترام کعبه کسی چنین کاری نمی‌کرد و برای اینکه خانه کعبه از دیگر بناها ممتاز باشد از ساختن خانه‌هایی شبیه آن خودداری می‌شد.[۵] گویا او قبل از اسلام آوردنش و پیش از هجرت پیامبراکرم(ص) به مدینه، به همراه تنی چند از مشرکان، به اعمال مسلمانان خرده می‌گرفتند، ازاین‌رو برخی مفسران در ذیل آیه ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ[۶][۷] و نیز آیه ﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ[۸] از او نام برده و او را در شأن نزول این آیات دخیل دانسته‌اند[۹].

بیشتر سیره‌نویسان و مفسران از نقش بدیل در پیمان حدیبیه در سال ششم هجرت سخن گفته و نوشته‌اند که او با شماری از بزرگان قبیله خود و به نمایندگی از قریش به حضور پیامبر رسیدند و آن حضرت را از آمادگی قریش برای جنگ با او با خبر ساختند و نیز پس از جویا شدن از علت سفر رسول خدا گزارش آن را به اطلاع مشرکان مکه رساندند و با آنکه قریش او را به نمایندگی نزد پیامبر فرستاده بودند به سخنانش اعتماد نکرده، او را به سازش با پیامبر متهم کردند.[۱۰]

گویند: رسول خدا پس از صلح حدیبیه، ـ حدود سه ماه پیش از فتح مکه ـ نامه‌ای به خط علی(ع) برای بدیل فرستاد.[۱۱] در این نامه جمله "کریم‌ترین اهل تهامه نزد من شمایید" نشان دهنده مقام بدیل و خزاعه نزد پیامبر(ص) است.[۱۲] نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و برکت با شما خواهد بود.[۱۳] قبیله بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر(ص) بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از مشرک و مسلمان، رازدار و امین سرّ پیامبر و هواخواه آن حضرت بودند و آنچه در مکه می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.[۱۴] گفته شده: وی پس از همدستی قریش با بنی‌بکر بر ضدّ خزاعه و نقض صلحنامه حدیبیه از سوی قریش، نزد پیامبر(ص) به مدینه آمد و آن حضرت را از اقدام آنها با خبر ساخت. حضرت در پاسخ وی پیش‌بینی فرمود: ابوسفیان به زودی برای تجدید پیمان حدیبیه به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.[۱۵]

راجع به زمان اسلام آوردن بدیل، سیره‌نویسان بر یک رأی نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام برده‌اند.[۱۶] گزارش‌هایی دیگر حاکی از آن است که اسلام او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، تمایل و علاقه بدیل به پیامبر و همپیمانی قبیله خزاعه با مسلمانان [۱۷] و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از صلح حدیبیه، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که مسلمان نشود و پیامبر را تصدیق نکند.[۱۸] هنگام فتح مکه و پس از آنکه عباس عموی پیامبر، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا(ص) عبدمناف از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی رسول خدا معرفی کرد [۱۹] حضرت از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را دعا کرد.[۲۰] طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکهخانه بدیل و مولایش رافع از مکان‌های امنی بود که قریش به دستور پیامبر می‌توانستند به آنجا پناهنده شوند.[۲۱] بدیل پس از اسلام آوردن، در غزوه‌های حنین، طائف و تبوک شرکت داشت. در غزوه حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار غنایم و اسیران کرد.[۲۲] در غزوه تبوک نیز مأموریت یافت تا بنی‌کعب را برای جنگ با رومیان بسیج کند؛[۲۳] همچنین گزارش شده که وی در حجة الوداع سوار بر شتر اعلان می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا مردم را از روزه گرفتن در ایام تَشْریق (سه روز بعد از عید قربان) باز دارد.[۲۴] درباره مرگ بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر سیره نویسان، وفات او را پیش از رحلت پیامبر اکرم(ص) ذکر کرده [۲۵] و عمر او را حدود ۱۰۰ سال تخمین زده‌اند.[۲۶] گویند: فرزندان بدیل از یاران نزدیک امیرمؤمنان، علی(ع) بودند و دو یا سه تن از آنان در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند.[۲۷] عبدالله یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن روز به پیروزی سپاه امام انجامید.[۲۸] عبدالرحمن نیز از نخستین شهیدان صفین بود؛[۲۹] همچنین رافع بن بدیل که پیش از پدرش اسلام آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در سال چهارم هجرت) به شهادت رسید.[۳۰] گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام عمرو نیز در قیام بر ضدّ عثمان، نقش داشته است.[۳۱] شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون ابوالفتوح رازی [۳۲] و دعبل خزاعی به خاندان بدیل باشد که برخی دانشمندان، خاندان بدیل را به تشیع نسبت داده‌اند.[۳۳] بدیل از راویان حدیث پیامبر(ص) بود و کسانی چون پسرش سلمه و حبیبه دختر شُرَیْق از او روایت کرده‌اند [۳۴][۳۵]

بدیل بن ورقا در شأن نزول

  1. ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ[۳۶] ابن‌ جماعه[۳۷] و ابوحیان اندلسی [۳۸] در سبب نزول این آیه چنین نوشته‌اند که افرادی چون بدیل بن ورقاء و بشر بن سفیان (قبل از پذیرش اسلام) و... با مسلمانان به جدال پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که خدا می‌کُشد (مردار) نمی‌خورید؟ خداوند در پاسخ آنها این آیه را نازل فرمود.
  2. ﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ[۳۹] ابوحیان اندلسی در ذیل این آیه نوشته است که منظور از ﴿وَإِنَّ كَثِيرًا بدیل بن ورقاء (قبل از مسلمان شدن)، عمرو بن لحی و برخی مشرکان بودند که از روی هوا و هوس، حرام و حلال را ـ بدون آنکه از شریعت و دینی سرچشمه گرفته باشد ـ تغییر می‌دادند[۴۰][۴۱]

منابع

پانویس

  1. الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵.
  2. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.
  3. جمهرة انساب‌العرب، ج ۱، ص ۲۳۹.
  4. الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.
  5. صبح الاعشی، ج ۱، ص ۴۸۵؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۳.
  6. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
  7. غررالتبیان، ص ۳۵۴.
  8. «شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.
  9. بحرالمحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.
  10. السیرة النبویه، ج ۳، ص ۳۱۱؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.
  11. المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.
  12. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۵۰.
  13. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۱۰.
  14. السیره‌النبویه، ج۳، ص۳۱۲؛ المغازی، ج۲، ص۵۹۳.
  15. السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۴۲ ـ ۴۳.
  16. الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص ۳۶۰.
  17. السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۰.
  18. المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.
  19. قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.
  20. الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵.
  21. الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹.
  22. الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۱.
  23. الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۱.
  24. الاصابة، ج ۱، ص ۴۰۹.
  25. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.
  26. دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۴.
  27. رجال‌الطوسی، ص ۷۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۴۰.
  28. معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۳۱۳؛ ج ۱۰، ص ۱۱۹.
  29. قاموس الرجال، ج ۶، ص ۹۵.
  30. الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.
  31. جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.
  32. روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.
  33. اعیان‌الشیعه، ج ۳، ص۵۵۰.
  34. الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۵۰؛ ج ۴، ص ۲۲۱.
  35. سامانی، سید محمود، مقاله «بدیل بن ورقا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  36. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
  37. غررالتبیان، ص ۳۵۴.
  38. البحر المحیط، ج ۷، ص ۵۳۴.
  39. «شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.
  40. البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.
  41. سامانی، سید محمود، مقاله «بدیل بن ورقا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.