اثبات عصمت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳: خط ۱۳:
== دلایل عقلی عصمت امام ==
== دلایل عقلی عصمت امام ==
{{اصلی|دلایل عقلی عصمت امام}}
{{اصلی|دلایل عقلی عصمت امام}}
برای [[اثبات عصمت امام]] و [[لزوم]] آن [[ادله]] فراوانی اقامه شده است<ref>علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.</ref> هر چند که [[ادله]] [[ضرورت عصمت پیامبر]]<ref>ر. ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.</ref> در بحث از [[عصمت امام]] نیز قابل استفاده است<ref>ر. ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: {{عربی|عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ{{صل}} و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق}}.</ref>. توجه به [[حقیقت]] [[منصب امامت]] و [[شئون]] و مسؤولیت‌ها و [[وظائف امام]] به عنوان [[جانشین پیامبر]]{{صل}} برای اثبات [[ضرورت]] صفت [[عصمت]] [[کافی]] است. به [[بیان]] دیگر تحقق [[امامت]] و انجام [[وظائف]] [[هادیان الهی]] بدون داشتن [[عصمت]] امکان پذیر نیست<ref>همان گونه که لاهیجی می‌‌گوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.</ref>. برخی این [[بیان]] را [[بهترین]] [[دلیل]] برای اثبات [[ضرورت]] [[عصمت امام]] دانسته‌اند<ref>ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.</ref>. اما ادلۀ دیگری نیز بر این موضوع اقامه شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:  
برای [[اثبات عصمت امام]] و [[لزوم]] آن [[ادله]] فراوانی اقامه شده است<ref>علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.</ref> هر چند که [[ادله]] [[ضرورت عصمت پیامبر]]<ref>ر. ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.</ref> در بحث از [[عصمت امام]] نیز قابل استفاده است<ref>ر. ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: {{عربی|عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ {{صل}} و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق}}.</ref>. توجه به [[حقیقت]] [[منصب امامت]] و [[شئون]] و مسؤولیت‌ها و [[وظائف امام]] به عنوان [[جانشین پیامبر]] {{صل}} برای اثبات [[ضرورت]] صفت [[عصمت]] [[کافی]] است. به [[بیان]] دیگر تحقق [[امامت]] و انجام [[وظائف]] [[هادیان الهی]] بدون داشتن [[عصمت]] امکان پذیر نیست<ref>همان گونه که لاهیجی می‌‌گوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.</ref>. برخی این [[بیان]] را [[بهترین]] [[دلیل]] برای اثبات [[ضرورت]] [[عصمت امام]] دانسته‌اند<ref>ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.</ref>. اما ادلۀ دیگری نیز بر این موضوع اقامه شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:  


=== نخست: [[دلیل تسلسل]] ===
=== نخست: [[دلیل تسلسل]] ===
خط ۲۲: خط ۲۲:


=== سوم: [[دلیل امتناع تناقض]] ===
=== سوم: [[دلیل امتناع تناقض]] ===
اگر [[امام]]{{ع}} مرتکب [[خطا]] یا گناهی شود یا باید از او [[تبعیت]] کرد که این [[باطل]] است به دلیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}}<ref>و در گناه و تجاوز یاری نکنید؛ سوره مائده، آیه۲.</ref> و یا اینکه نباید از او [[پیروی]] کرد که در این صورت، فایده امام{{ع}}، منتفی خواهد بود<ref>[[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۱۵۸؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۴۲-۴۴.</ref>.
اگر [[امام]] {{ع}} مرتکب [[خطا]] یا گناهی شود یا باید از او [[تبعیت]] کرد که این [[باطل]] است به دلیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}}<ref>و در گناه و تجاوز یاری نکنید؛ سوره مائده، آیه۲.</ref> و یا اینکه نباید از او [[پیروی]] کرد که در این صورت، فایده امام {{ع}}، منتفی خواهد بود<ref>[[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۱۵۸؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۴۲-۴۴.</ref>.


=== چهارم: [[دلیل نقض غرض]] ===
=== چهارم: [[دلیل نقض غرض]] ===
خط ۲۸: خط ۲۸:


== [[دلیل نقلی عصمت امام]] ==
== [[دلیل نقلی عصمت امام]] ==
برای [[اثبات عصمت امامان]]{{ع}} به [[ادله نقلی]] اعم از [[آیات]] و [[روایات]] استناد شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
برای [[اثبات عصمت امامان]] {{ع}} به [[ادله نقلی]] اعم از [[آیات]] و [[روایات]] استناد شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
=== [[آیات]] ===
=== [[آیات]] ===
==== آیه ابتلا ====
==== آیه ابتلا ====
خط ۴۲: خط ۴۲:
# بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل بیت]]‌اند.
# بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل بیت]]‌اند.


نتیجه: [[امامان شیعه]]{{عم}}، معصوم‌اند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۵۳-۵۸.</ref>.
نتیجه: [[امامان شیعه]] {{عم}}، معصوم‌اند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۵۳-۵۸.</ref>.


==== آیه اولی الامر ====
==== آیه اولی الامر ====
خط ۵۱: خط ۵۱:
==== آیه صادقین ====
==== آیه صادقین ====
{{اصلی|آیه صادقین}}
{{اصلی|آیه صادقین}}
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. همراهی با صادقین در صورتی امکان‌پذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در [[جامعه]] وجود داشته باشند؛ ثانیاً [[صادقین]] باید دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ یعنی باید [[معصوم]] باشند. چون اگر امکان [[ارتکاب گناه]] و یا [[خطا]] در آنها باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهد بود. بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} تنها افرادی که در مورد آنها اجماعاً [[عصمت]] [[تصوّر]] دارد، [[ائمه دوازده‌گانه]]{{ع}} هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۵۵.</ref>.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. همراهی با صادقین در صورتی امکان‌پذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در [[جامعه]] وجود داشته باشند؛ ثانیاً [[صادقین]] باید دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ یعنی باید [[معصوم]] باشند. چون اگر امکان [[ارتکاب گناه]] و یا [[خطا]] در آنها باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهد بود. بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} تنها افرادی که در مورد آنها اجماعاً [[عصمت]] [[تصوّر]] دارد، [[ائمه دوازده‌گانه]] {{ع}} هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۵۵.</ref>.


=== [[روایات]] ===
=== [[روایات]] ===
==== حدیث ثقلین ====
==== حدیث ثقلین ====
{{اصلی|حدیث ثقلین}}
{{اصلی|حدیث ثقلین}}
یکی از روایاتی که بر [[عصمت اهل‌بیت]] و [[عترت پیامبر]] دلالت دارد، [[حدیث]] معروف [[ثقلین]] است که پیامبر اکرم{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>«من در میان شما دو گران مایه را باقی می‌گذارم: کتاب خدا را و عترتم را. مادامی که به آن دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. هیچ‌گاه این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند، تا وقتی که بر سر حوض [کوثر] بر من وارد می‌گردند».</ref>. بی‌شک قرآن کریم کتابی است معصوم از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]. پس اینکه پیامبر اکرم{{صل}}، [[عترت]] خویش را کنار قرآن نشانده و [[تمسک]] به هر دو را موجب هدایت دانسته است، خود بهترین [[دلیل]] بر [[عصمت]] ایشان است. چه اینکه، [[پیروی]] نمودن از غیر معصوم، موجب هدایت مطلق و قطعی نخواهد شد، بلکه همواره احتمال [[انحراف]] و ضلالت در آن می‌رود. و این با جمله {{متن حدیث|لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}} سازگار نیست. بنابراین، [[اهل‌بیت]]، چه در تبیین و تشریح [[آیات الهی]] و چه در [[اعمال]] فردی، از هر گونه [[گناه]] و خطایی [[معصوم]] هستند<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۹.</ref>.
یکی از روایاتی که بر [[عصمت اهل‌بیت]] و [[عترت پیامبر]] دلالت دارد، [[حدیث]] معروف [[ثقلین]] است که پیامبر اکرم {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>«من در میان شما دو گران مایه را باقی می‌گذارم: کتاب خدا را و عترتم را. مادامی که به آن دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. هیچ‌گاه این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند، تا وقتی که بر سر حوض [کوثر] بر من وارد می‌گردند».</ref>. بی‌شک قرآن کریم کتابی است معصوم از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]. پس اینکه پیامبر اکرم {{صل}}، [[عترت]] خویش را کنار قرآن نشانده و [[تمسک]] به هر دو را موجب هدایت دانسته است، خود بهترین [[دلیل]] بر [[عصمت]] ایشان است. چه اینکه، [[پیروی]] نمودن از غیر معصوم، موجب هدایت مطلق و قطعی نخواهد شد، بلکه همواره احتمال [[انحراف]] و ضلالت در آن می‌رود. و این با جمله {{متن حدیث|لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً}} سازگار نیست. بنابراین، [[اهل‌بیت]]، چه در تبیین و تشریح [[آیات الهی]] و چه در [[اعمال]] فردی، از هر گونه [[گناه]] و خطایی [[معصوم]] هستند<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۹.</ref>.


==== حدیث سفینه ====
==== حدیث سفینه ====
{{اصلی|حدیث سفینه نوح}}
{{اصلی|حدیث سفینه نوح}}
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ{{صل}}: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ}}<ref>احتجاج، ج۲، ص۳۸۰.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "این است و جز این نیست، مَثَل [[اهل بیت]] من همانند [[سفینه نوح]] است که هرکه در آن [[سفینه]] سوار شد، [[نجات]] یافت و هرکه از آن [[تخلف]] کرد، [[غرق]] (هلاک) شد و هرکه جلو افتاد [[منحرف]] شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به [[حق]] ملحق شد و به مقصود رسید". وجه [[استدلال]] به [[حدیث]] برای [[اثبات عصمت]] به این ترتیب است:
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ}}<ref>احتجاج، ج۲، ص۳۸۰.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "این است و جز این نیست، مَثَل [[اهل بیت]] من همانند [[سفینه نوح]] است که هرکه در آن [[سفینه]] سوار شد، [[نجات]] یافت و هرکه از آن [[تخلف]] کرد، [[غرق]] (هلاک) شد و هرکه جلو افتاد [[منحرف]] شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به [[حق]] ملحق شد و به مقصود رسید". وجه [[استدلال]] به [[حدیث]] برای [[اثبات عصمت]] به این ترتیب است:
# پیامبر{{صل}} به طور مطلق ملازمت [[اهل‌بیت]] را [[دستور]] داده‌اند و آن را به منزله [[کشتی نوح]] دانسته‌اند.
# پیامبر {{صل}} به طور مطلق ملازمت [[اهل‌بیت]] را [[دستور]] داده‌اند و آن را به منزله [[کشتی نوح]] دانسته‌اند.
# در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر [[اشتباه]] و [[انحراف]] مصون باشند. یعنی به طور مطلق [[معصوم]] باشند، در غیر این صورت، امکان [[غرق]] شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای [[کلام پیامبر]]{{صل}} نمی‌سازد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۳.</ref>.
# در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر [[اشتباه]] و [[انحراف]] مصون باشند. یعنی به طور مطلق [[معصوم]] باشند، در غیر این صورت، امکان [[غرق]] شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای [[کلام پیامبر]] {{صل}} نمی‌سازد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۳.</ref>.


==== [[حدیث امان]] ====
==== [[حدیث امان]] ====

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۱

عصمت به معنای دوری از خطا و گناه است، به شخص دارای این صفت معصوم گفته می‌شود. اثبات عصمت امام شامل ادله نقلی و عقلی است. دلایل عقلی متعددی مبنی بر عصمت امام اقامه شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از اینکه اگر امام معصوم نباشد تسلسل باطل لازم می‌آید و یا به دلیل دلیل حفظ دین امام باید معصوم باشد و... . همچنین ادله نقلی اعم از آیات و روایات عبارت‌اند از: آیه ابتلا؛ آیه تطهیر؛ آیه اولی الامر؛ آیه صادقین؛ حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح.

مقدمه

بر پایه عقل و منابع قرآن و حدیث، امام شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده امام است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمی‌کند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل انحرافات و تحریفات بایستد، دچار لغزش می‌گردد و از طرفی نمی‌تواند داعی مردم به تقوا و عمل صالح باشد. همچنین، سبب نیاز امت به امام آن است که مردم معصوم نبووده باشند زیرا اگر معصوم باشند نیازی به امام نخوهند داشت حال اگر فرض کنیم که امام، خود جایز الخطا باشد، لازم می‌آید که به امام دیگری نیاز باشد که تسلسل لازم می‌آید[۱].

دلایل عقلی عصمت امام

برای اثبات عصمت امام و لزوم آن ادله فراوانی اقامه شده است[۲] هر چند که ادله ضرورت عصمت پیامبر[۳] در بحث از عصمت امام نیز قابل استفاده است[۴]. توجه به حقیقت منصب امامت و شئون و مسؤولیت‌ها و وظائف امام به عنوان جانشین پیامبر (ص) برای اثبات ضرورت صفت عصمت کافی است. به بیان دیگر تحقق امامت و انجام وظائف هادیان الهی بدون داشتن عصمت امکان پذیر نیست[۵]. برخی این بیان را بهترین دلیل برای اثبات ضرورت عصمت امام دانسته‌اند[۶]. اما ادلۀ دیگری نیز بر این موضوع اقامه شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

نخست: دلیل تسلسل

علت احتیاج مردم به امام، جلوگیری از ظلم ظالم و معصیت فاسق است، حال اگر صدور ظلم و معصیت از امام امکان داشته باشد، برای جلوگیری از آن، به امام دیگری نیاز خواهد بود و اگر همین گونه پیش برویم، تسلسل محال لازم می‌آید[۷].

دوم: دلیل حفظ دین

امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمی‌کشد که آنچه از شریعت باقی می‌ماند با حقیقت آسمانی آن فاصله می‌یابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد[۸].

سوم: دلیل امتناع تناقض

اگر امام (ع) مرتکب خطا یا گناهی شود یا باید از او تبعیت کرد که این باطل است به دلیل آیه ﴿وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ[۹] و یا اینکه نباید از او پیروی کرد که در این صورت، فایده امام (ع)، منتفی خواهد بود[۱۰].

چهارم: دلیل نقض غرض

غرض و هدف از نصب امام پیروی امت از اوامر و نواهی اوست و امام به معنی مقتدا و الگوی مردم است. بر فرض عدم عصمت و انجام معصیت از او این هدف نقض می‌‌شود زیرا پیروی از غیر معصوم و عاصی لازم نیست[۱۱].

دلیل نقلی عصمت امام

برای اثبات عصمت امامان (ع) به ادله نقلی اعم از آیات و روایات استناد شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

آیات

آیه ابتلا

تدبر در آیه ابتلا: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ [۱۲] ما را به این نکته ارزشمند رهنمون می‌سازد که مقام امامت تنها به انسان‌های معصوم از گناه اعطا می‌شود و کسی که ظلمی از او سرزده باشد، شایستگی دریافت این مقام را از دست می‌دهد[۱۳].

آیه تطهیر

یکی از ادلّه قرآنی اثبات عصمت امام، آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴] است. استدلال به این آیه، بر سه مقدمه استوار است:

  1. اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر اهل بیت تعلّق گرفته است.
  2. هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد معصوم است.
  3. بر پایه بسیاری از روایات، ائمه شیعه مصداق اهل بیت‌اند.

نتیجه: امامان شیعه (ع)، معصوم‌اند[۱۵].

آیه اولی الامر

قرآن کریم می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. در این آیه اطاعت از اولی الامر در سیاق اطاعت خداوند و اطاعت رسول قرار گرفته است، بدیهی است اطاعت از خدا و رسول به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی واجب است؛ بنابراین اطاعت اولی الامر هم علی‌الاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر اطاعت مطلق مستلزم معصوم بودن اولی الامر از هر گونه خطا و اشتباه است زیرا پیروی و فرمانبرداری بی چون و چرا تنها از فردی واجب می‌‌شود که از هر گونه خطا و لغزش پاک و مبرا باشد و خداوند حکیمی که کفر و عصیان را از بندگانش ناپسند شمرده است ﴿وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ[۱۶][۱۷]

آیه صادقین

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۱۸]. همراهی با صادقین در صورتی امکان‌پذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در جامعه وجود داشته باشند؛ ثانیاً صادقین باید دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ یعنی باید معصوم باشند. چون اگر امکان ارتکاب گناه و یا خطا در آنها باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهد بود. بعد از رحلت پیامبر (ص) تنها افرادی که در مورد آنها اجماعاً عصمت تصوّر دارد، ائمه دوازده‌گانه (ع) هستند[۱۹].

روایات

حدیث ثقلین

یکی از روایاتی که بر عصمت اهل‌بیت و عترت پیامبر دلالت دارد، حدیث معروف ثقلین است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»[۲۰]. بی‌شک قرآن کریم کتابی است معصوم از هر گونه خطا و اشتباه. پس اینکه پیامبر اکرم (ص)، عترت خویش را کنار قرآن نشانده و تمسک به هر دو را موجب هدایت دانسته است، خود بهترین دلیل بر عصمت ایشان است. چه اینکه، پیروی نمودن از غیر معصوم، موجب هدایت مطلق و قطعی نخواهد شد، بلکه همواره احتمال انحراف و ضلالت در آن می‌رود. و این با جمله «لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» سازگار نیست. بنابراین، اهل‌بیت، چه در تبیین و تشریح آیات الهی و چه در اعمال فردی، از هر گونه گناه و خطایی معصوم هستند[۲۱].

حدیث سفینه

«قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص): إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ كَمَثَلِ‏ سَفِينَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ»[۲۲]؛ پیامبر اکرم (ص) فرمود: "این است و جز این نیست، مَثَل اهل بیت من همانند سفینه نوح است که هرکه در آن سفینه سوار شد، نجات یافت و هرکه از آن تخلف کرد، غرق (هلاک) شد و هرکه جلو افتاد منحرف شد و هرکه همراه و ملازم این سفینه بود به حق ملحق شد و به مقصود رسید". وجه استدلال به حدیث برای اثبات عصمت به این ترتیب است:

  1. پیامبر (ص) به طور مطلق ملازمت اهل‌بیت را دستور داده‌اند و آن را به منزله کشتی نوح دانسته‌اند.
  2. در صورتی اهل بیت همانند سفینه نوح به طور مطلق وسیله نجات خواهند بود و هرکه همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید که از هر اشتباه و انحراف مصون باشند. یعنی به طور مطلق معصوم باشند، در غیر این صورت، امکان غرق شدن و همراهان خود را نیز غرق کردن برای آنها وجود دارد و این با محتوای کلام پیامبر (ص) نمی‌سازد[۲۳].

حدیث امان

سایر احادیث

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک. امینی، علی رضا؛ جوادی، محسن، معارف اسلامی، ج۲، ص۱۴۴ - ۱۴۵.
  2. علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.
  3. ر. ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.
  4. ر. ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ (ص) و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق.
  5. همان گونه که لاهیجی می‌‌گوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.
  6. ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.
  7. ر. ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۱۹ - ۳۶۴.
  8. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۴؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۷۱؛ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۳۹.
  9. و در گناه و تجاوز یاری نکنید؛ سوره مائده، آیه۲.
  10. قربانی، علی، امامت‌پژوهی، ص۱۵۸؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۴۲-۴۴.
  11. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۴۲-۴۴.
  12. و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه۱۲۴.
  13. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۱۱.
  14. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  15. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۵۳-۵۸.
  16. «و ناسپاسی را برای بندگانش نمی‌پسندد» سوره زمر، آیه ۷.
  17. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۷-۱۱۱.
  18. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  19. محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۵۵.
  20. «من در میان شما دو گران مایه را باقی می‌گذارم: کتاب خدا را و عترتم را. مادامی که به آن دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. هیچ‌گاه این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند، تا وقتی که بر سر حوض [کوثر] بر من وارد می‌گردند».
  21. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۳۱۹.
  22. احتجاج، ج۲، ص۳۸۰.
  23. محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۶۳.