ازدواج پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== [[ازدواج پیامبر خاتم با ماریه دختر شمعون|ازدواج با ماریه]] === | === [[ازدواج پیامبر خاتم با ماریه دختر شمعون|ازدواج با ماریه]] === | ||
=== | === ازدواج با صفیه === | ||
{{اصلی|ازدواج پیامبر خاتم با صفیه دختر حیی}} | |||
پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل [[سال هفتم هجرت]]، [[رسول خدا]] {{صل}} با [[یهودیان خیبر]] وارد [[جنگ]] شد و این منطقه را [[فتح]] کرد. در این [[جنگ]]، [[کنانة ابیالعقیق]] شوهر [[صفیه بنت حیی بن اخطب|صفیه]] بنت [[حیی بن اخطب]] کشته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و زنانی نیز به [[اسارت]] گرفته شدند. صفیه بنت حیی بن اخطب و یکی از دختر عموهایش جزء این [[اسیران]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.</ref> حضرت زمانی که از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. به این ترتیب، [[مسلمانان]] متوجه شدند که حضرت، او را برای خود [[برگزیده]] است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.</ref>. پیامبر، [[اسلام]] را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمیکنم؛ ولی اگر [[خدا]] و [[رسول]] او را برگزینی، تو را به همسری خود بر میگزینیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>. [[صفیه]] گفت: "حتماً [[خدا]] و [[پیامبر]] او را بر میگزینم". حضرت او را [[آزاد]] کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی را آزادیاش قرار داد<ref>ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|صفیه بنت حیی بن اخطب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۹-۳۲.</ref> | |||
=== [[ازدواج پیامبر خاتم با میمونه دختر حارث|ازدواج با میمونه]] === | === [[ازدواج پیامبر خاتم با میمونه دختر حارث|ازدواج با میمونه]] === | ||
نسخهٔ ۳۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۹ شهریور ۱۴۰۱ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
اولین همسر پیامبر اکرم (ص)، حضرت خدیجه (س) بوده است و حضرت پس از ایشان همسران متعددی داشته است و این از ویژگیهای خاص رسول خدا (ص) بوده که میتوانسته بر خلاف دیگر مسلمانان، بیش از چهار زن دائم داشته باشد[۱] و علت این کار بیشتر برای تألیف قلوب قبایل مختلف، بوده است[۲].[۳]
همسران پیامبر خاتم
ازدواج با خدیجه
خدیجه دختر خویلد بن اسد زنی بازرگان و توانگر بود. او مردان را برای تجارت اجیر میکرد. هنگامی که خدیجه (س) از امانتداری، راستگویی و اخلاق نیکوی پیامبر (ص) باخبر شد، شخصی نزد آن حضرت فرستاد و به او پیشنهاد کرد که با مال و کالای وی به شام سفر کند. این سفر به ازدواج آنان انجامید. حضرت خدیجه خود برای پیامبر (ص)پیام فرستاد و درخواست ازدواج کرد. ثمره این ازدواج ولادت فاطمه زهرا (س) است[۴].
ازدواج با سوده
اندکی پس از وفات خدیجه (س)، خوله بنت حکیم بن اوقص سلمی، همسر عثمان بن مظعون نزد پیغمبر خدا (ص) آمد و نظر ایشان را درباره ازدواج جویا شد[۵]. حضرت، پاسخ مثبت داد. او نیز سوده بنت زمعه را معرفی کرد. سوده بنت زمعه اختیار کار خود را به رسول خدا (ص) سپرد[۶] و حاطب بن عمرو بن عبدشمس[۷] او را به ۴۰۰ درهم به همسری رسول خدا (ص) درآورد[۸].[۹]
ازدواج با عایشه
ازدواج با حفصه
عمر بن خطاب بعد از فوت شوهر دخترش و با پایان یافتن عده او، وی را برای ازدواج به ابوبکر پیشنهاد کرد. ابوبکر سکوت کرد و پاسخی به او نداد. این کار ابوبکر، عمر را به شدت عصبانی کرد. عمر پس از چند روز، حفصه را به عثمان بن عفان پیشنهاد کرد. عثمان که تازه همسرش رقیه، دختر پیامبر (ص) را از دست داده بود گفت: "در این باره فکر میکنم"؛ اما پس از چند روز به بهانه اینکه فعلاً قصد ازدواج ندارم، به پیشنهاد عمر جواب رد داد[۱۰] تا اینکه عمر او را به رسول الله (ص) پیشنهاد کرد. رسول خدا (ص) پذیرفت[۱۱] و بدین ترتیب، حفصه با عنوان چهارمین همسر آن حضرت، پس از عایشه پا به خانه ایشان نهاد[۱۲].
ازدواج با زینب
پس از شهادت شوهر زینب بنت خزیمه، پیامبر از او خواستگاری کرد. او اختیار کار را به خود حضرت سپرد[۱۳]. رسول الله گواهانی را فراخواند[۱۴] و او را با مهریه دوازده و نیم اوقیه[۱۵] و به نقلی چهارصد درهم به همسری خود در آورد[۱۶]. این ازدواج، بیست روز پس از ازدواج رسول خدا (ص) با حفصه بنت عمر[۱۷] در ماه رمضان سال سوم هجری، در سی و یکمین ماه هجرت صورت گرفت[۱۸].[۱۹]
ازدواج با امسلمه
بعد از شهادت همسر ام سلمه و پایان یافتن عدّه امسلمه، رسول خدا (ص) به واسطه حاطب بن ابیبلتعه[۲۰] از او خواستگاری کرد. وی پیش از این به خواستگاری ابوبکر و عمر جواب رد داده بود[۲۱]؛ چون حضرت(ص) از او خواستگاری کرد، با کمال ادب گفت: "در من خصالی است که قادر نیستم همسرتان باشم: سن من بالا رفته است و از جوانی گذشتهام؛ افزون بر آن من زنی عیالوارم که باید برای تأمین معیشتشان تلاش کنم"[۲۲]. حضرت(ص) نیز در جوابش فرمود: "به لحاظ سن، من از تو مسنترم. پس بر زن عیب نیست که با مردی ازدواج کند که به لحاظ سن، از او مسنتر است؛ اما درباره عیال و فرزندانت، باید بگویم که آنها عیال خدا و رسول خدا (ص) هستند"[۲۳]. امسلمه به این ازدواج راضی شد. او هفت سال با آن حضرت زندگی کرد[۲۴]؛ اما از ایشان دارای فرزندی نشد[۲۵]. وی پس از وفات پیامبر (ص) نیز روزگاری دراز زنده بود[۲۶].
ازدواج با زینب
زینب دختر جحش از متقدمان اسلام و از اول مهاجران به شمار میرود[۲۷]. پیامبر او را که از خانوادهای متمول و بزرگ در مکه بود برای پسر خواندهاش، زید بن حارثه خواستگاری کرد؛ اما وی از ازدواج با زید امتناع ورزید؛ تا اینکه آیه ۳۶ سوره احزاب نازل شد. پس از نزول آیه، زینب به ازدواج با زید رضایت داد؛ اما اختلاف و مشاجرههایشان، زندگی را به کام آنان تلخ کرد و زید، صلاح را در جدایی دانست. پس از پایان عِده، رسول خدا (ص) به فرمان الهی برای از بین بردن رسم جاهلی که همسر پسر خوانده را عروس شخص میشمردند؛ از اینرو، او را به پدرشوهر محرم میدانستند، از زینب خواستگاری کرد[۲۸].[۲۹]
ازدواج با جویریه
پیامبر اکرم (ص) در سال ششم هجری با امالمؤمنین جویریه بنت حارث، ازدواج کرد. جویریه، نخست همسر مسافع بن صفوان[۳۰] بود. وی در جنگ مریسیع کشته شد. جویریه از طایفه بنیمصطلق بود که در این جنگ، به اسارت سپاه اسلام درآمد. رسول خدا (ص) او را آزاد و سپس با وی ازدواج کرد. پیامبر (ص) برای ایشان نیز همچون دیگر زنان خود، حکم حجاب را مقرر فرمود[۳۱].[۳۲]
ازدواج با ماریه
ازدواج با صفیه
پس از صلح حدیبیه، در اوایل سال هفتم هجرت، رسول خدا (ص) با یهودیان خیبر وارد جنگ شد و این منطقه را فتح کرد. در این جنگ، کنانة ابیالعقیق شوهر صفیه بنت حیی بن اخطب کشته شد[۳۳] و زنانی نیز به اسارت گرفته شدند. صفیه بنت حیی بن اخطب و یکی از دختر عموهایش جزء این اسیران بودند[۳۴] حضرت زمانی که از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند[۳۵]. به این ترتیب، مسلمانان متوجه شدند که حضرت، او را برای خود برگزیده است[۳۶]. پیامبر، اسلام را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمیکنم؛ ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی، تو را به همسری خود بر میگزینیم"[۳۷]. صفیه گفت: "حتماً خدا و پیامبر او را بر میگزینم". حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی را آزادیاش قرار داد[۳۸].[۳۹]
ازدواج با میمونه
جستارهای وابسته
منابع
اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، سوده بنت زمعه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حفصه بنت عمر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ام سلمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت جحش، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
پانویس
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۳۰؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۱۸: «وَ قَالَ الصَّادِقُ (ع): لَا يَحِلُّ لِمَاءِ الرَّجُلِ أَنْ يَجْرِيَ فِي أَكْثَرَ مِنْ أَرْبَعَةِ أَرْحَامٍ مِنَ الْحَرَائِرِ».
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۷۵.
- ↑ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۲۱۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۰۷ ـ ۱۱۵.
- ↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷.
- ↑ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۶، ص۳۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، سوده بنت زمعه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۶۵-۶۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۴۴؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۵، ص۱۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حفصه بنت عمر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۲۰۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۹۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۴۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۷.
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۵۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۵۹۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت خزیمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۸.
- ↑ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ج۲، ص۴۴۷.
- ↑ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۱؛ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰-۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۱.
- ↑ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۲-۷۳؛ ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۴۷.
- ↑ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ خمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۶۷.
- ↑ ابن اسحاق، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۶۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ام سلمه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۶۱ ـ ۱۶۳.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۲۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۲۵.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، زینب بنت جحش، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۲.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جویریه بنت حارث، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.
- ↑ ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۲۹-۳۲.