عصمت حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009682.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|'''درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا''']] | # [[پرونده:IM009682.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|'''درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا''']] | ||
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[عبدالحسین کافی|کافی]] و [[جواد شفیعیان حیدری|شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|مقاله «عصمت فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فاطمی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۶
حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر خاتم، یکی دیگر از مصادیق معصومان است. شیخ مفید [۱] اجماع مسلمانان و علامه مجلسی، [۲] اجماع قطعی شیعیان بر عصمت او را ذکر کردهاند. عصمت حضرت فاطمه(س) در کتابهای تفسیری و ذیل برخی از آیات قرآن مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع کلامی و اصول فقه راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان رسول خدا(ص) و برخی روایات آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون آیه مباهله و آیه تطهیر بازمیگردد. [۳]. نخستین گزارشهای تاریخی درباره عصمت حضرت فاطمه(س) نیز به زمان پس از رحلت پیامبر(ص) یعنی ماجرای مصادره فدک باز میگردد که در آن امام علی(ع) [۴] بر اساس آیه تطهیر به معصوم بودن حضرت زهرا(س) استناد کرده است.[۵].
معناشناسی عصمت
معنای لغوی
عصمت، واژهای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۶]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۷] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۸]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند[۹].[۱۰]
در اصطلاح متکلمان
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۱۱]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۱۲] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند.
- عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر اندیشه حکماست[۱۳]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند[۱۴].[۱۵]
معنای لغوی
عصمت، واژهای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱۶]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۱۷] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۱۸]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند[۱۹].[۲۰]
در اصطلاح متکلمان
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۲۱]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۲۲] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند.
- عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر اندیشه حکماست[۲۳]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند[۲۴].[۲۵]
اثبات عصمت حضرت فاطمه
آیات قرآن
آیه تطهیر
خداوند متعال در قرآن مجید میفرمایند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲۶]. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت(ع) خبر داده است. بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند که خداوند متعال افزون بر اراده از بین بردن رجس، تحقق این فعل را نیز در مورد آنها در نظر داشته است؛ زیرا آیه در مقام مدح و منقبت اهل بیت(ع) است. (یعنی اراده خدا در آیه اراده تکوینی است) و از بین بردن رجس و پلیدی از اهل بیت(ع)، به معنای عصمت آنهاست. [۲۷]. چه اینکه واژه «الرِجسَ» نیز (به معنای پلیدی) به دلیل اینکه با «الف و لام جنس» آمده است، مفید عموم بوده و هرگونه پلیدی ظاهری و باطنی را شامل میشود و از بین بردن این چنینی هر گونه پلیدی تنها با عصمت منطبق است.[۲۸].
به تعبیر دیگر از آنجا که در شأن نزول این آیه چنین آمده که این آیه در شأن حضرت فاطمه، امام علی و امام حسن و امام حسین (ع) نازل شده [۲۹]، پس بر حضرت فاطمه زهرا (س) نیز که در شمار پنج تن است صدق کرده و لذا آن حضرت هم همچون دیگر مصادیق آیه، از رجس و پلیدی به دور است و کسی که از منظر الهی از رجس و پلیدی، مبرا باشد، معصوم خواهد بود.[۳۰].
آیه مباهله
آیه اصطفای حضرت مریم
قرآن کریم در فضیلت حضرت مریم(س) میفرماید: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ﴾[۳۱].
با توجه به این آیه روشن است که خداوند حضرت مریم(س) را پاک نموده و او را از میان زنان جهان برگزیده است. چه اینکه برگزیده خدا کسی است که دارای مقام عصمت باشد مثل انبیاء و اوصیاء انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه مریم(س) دارای مقام عصمت بوده است. طهارت مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت باطنیه از معاصی و اخلاق رذیله و طهارت معنویه از توجّه به غیر خدا است، و حضرت مریم(س) دارای جمیع این مراتب بود.[۳۲].
با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارهِ فضیلت نفسی حضرت مریم با روایات وارده در افضلیت حضرت فاطمه(س) مقید میشود، چون متعلق (اِصطفی) ذکر نشده، هم میتواند منظور زنان عصر مریم باشد و هم زنان همه اعصار؛ ولی به قرینه روایات، متعلق آن، زنان عصر خودش خواهد بود. [۳۳].. بنابراین وقتی ثایت شود که حضرت زهرا{{س}ج افضل از تمام زنان عالم هستند، پس بر حضرت مریم(س) نیز برتری خواهند داشت. در این صورت اگر ویيگی عصمت برای حضرت مریمثابت گردد، این ویيگی به طریق اولی برای حضرت زهرا(س) به اثبات خواهد رسید. چنانچه در روایتی از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا(س) میآمدند با او حرف میزدند و آیات الهی را بر او میخواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم(س) در قرآن آمده را به فاطمه زهرا(س) خطاب کرده و میگفتند: «یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ» [۳۴].[۳۵].
روایات
حدیث فاطمه بضعة منی
حدیث نبوی «فاطمة بَضْعَة منی» یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است. [۳۶]. بر اساس این حدیث که در جوامع روایی فریقین به اتفاق نقل شده، پیغمبر اکرم(ص) در شأن دختر گرامی خویش فرموده است: «فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله»؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است» البته صدر و ذیل این روایت به نقلهای مختلفی در منابع آمده که البته برغم اختلاف در الفاظ، اما مفهوم همه آنها یکی است [۳۷].
- کیفیت استدلال: در این روایت، خشنودی و ناخشنودی حضرت زهرا(س) محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمیشود و به گناه و نافرمانی از دستوراتش رضایت نمیدهد، اگر حضرت زهرا(س) گناهی مرتکب میشد یا حتی فکر انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، رضایت الهی را با خشنودی حضرت فاطمه(س) پیوند داده است. بنابراین این روایت به عصمت هم جانبه آن حضرت دلالت دارد. [۳۸].
- گستره عصمت حضرت فاطمه (س): برخی از حدیث بضعة، تنها عصمت حضرت فاطمه (س)از گناه را برداشت کردهاند اما برخی دیگر [۳۹] (عصمت از گناه و خطا، نسیان و اشتباه) را برداشت نموده [۴۰].[۴۱].
حدیث ان الله یغضب لغضب فاطمة
در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) چنین نقل شده که فرمودند: «ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها» «همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناک و با رضایت او خشنود میشود». [۴۲]. بر اساس این روایت، رضایت و نارضایتی حضرت فاطمه زهرا(س)، محور خشنودی و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این حقیقت، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است. چه اینکه خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمیگردد و هیچ گاه به گناه و سرپیچی از فرمانش رضایت نمیدهد. اگر حضرت زهرا(ص) به گناه دست میزد و یا فکر انجام آن را در سر میپروراند، به چیزی خشنود گردیده بود که خدا از آن خشنود نیست؛ در حالی که در این روایت، رضایت الهی پیوندی ناگسستنی با خشنودی فاطمه(س) یافته است. [۴۳].
القاب روایی مشعر به عصمت
صدیقة
امام کاظم(ع) در روایت صحیحهای فرمودهاند: «اَنَّ فاطمةَ صدیقةٌ شهیدةَ» [۴۴]. بر اساس این روایت، صدیقه کسی است که نه تنها زبانش صادق، بلکه سراسر وجودش صادق است. چنانچه برخی محدثین همچون علامه مجلسی، صدیقه را به معصومه معنا کرده و از این روایت عصمت حضرت فاطمه(س) را برداشت کردهاند و گفتهاند: نمیشود به مقام صدیقین جز با عصمت رسید [۴۵].
مطهرة
طاهرة
بتول
معصومة
حوراء انسیة
زکیة
طیبة
تقیة
برّة
مرضیة
سیدة نساء اهل الجنة
احادیث دال بر عصمت اهل بیت
احادیثی که عصمت اهل بیت(ع) را اثبات میکنند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه نیز از جمله دلایل عصمت فاطمه(س) شمرده شدهاند.[۴۶]. این احادیث که بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارند، به طریق اولی عصمت حضرت زهرا(س) را اثبات میکنند؛ زیرا فاطمه(س) به طور مسلم از اهل بیت(ع) است.[۴۷]. به گفته علامه مجلسی، احادیثی که بر وجوب تمسک به اهل بیت(ع) دلالت دارند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه، بر عصمت حضرت فاطمه(س) نیز دلالت دارند؛ زیرا وجوب تمسک فقط برای معصومان ثابت است. شخصی که مرتکب گناه میشود، نه تنها تمسک و پیروی از او واجب نیست، بلکه از باب نهی از منکر، منع و انکار او واجب است.[۴۸].
جمعبندی
منابع
پانویس
- ↑ مفید، الفصول المختاره، 1413ق، ص88.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335.
- ↑ کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه(س)»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71
- ↑ ر.ک: صدوق، علل الشرایع، 1385ش، ج1، ص191و192.
- ↑ کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه(س)»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71
- ↑ راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
- ↑ ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
- ↑ میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
- ↑ راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
- ↑ ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
- ↑ میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۵ و ۳۳۶.
- ↑ طباطبایی٬ المیزان٬ ۱۳۹۰ق٬ ج۱۶، ص۳۱۲.
- ↑ به عنوان نمونه در کتاب الدرالمنثور آمده است: ام سلمه همسر رسول خدا (ص) فرمود: پیامبر (ص) در خانه من بود، فاطمه زهرا (س) در حالی که دست فرزندان خود را گرفته بود به همراه علی (ع) به خدمت پیامبر خدا (ص) آمدند. پیامبر (ص) حسن و حسین را در آغوش گرفت. آنگاه علی (ع) در سمت راست و حضرت فاطمه زهرا (س) در سمت چپ ایشان نشستند. جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را بر رسول خدا (ص) نازل کرد. در این هنگام پیامبر (ص) عبایی را که شبها به روی خود میکشید برداشت و همه را به زیر آن برد، سپس دست مبارک خویش را بیرون آورد و رو به سمت آسمان کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ خَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً». آنگاه من امسلمه، با شنیدن این جمله آرزو کردم به جمع آنها بپیوندم و صاحب این فضیلت گردم وقتی که گوشه عبا را بالا زدم تا وارد آن شوم پیامبر آن را کشید. عرضه داشتم: ای رسول خدا من از اهل بیت تو نیستم؟ پیامبر (ص) فرمود: «إِنَّكِ عَلَى خَيْرٍ، إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ»؛ تو زن نیکی هستی و از همسران پیامبری، جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور، ج۵، ص۱۹۸.بیهقی از قول ام سلمه مینویسد: آیه تطهیر در خانه من، در حالی که پنج تن آل عبا (رسول خدا، فاطمه، على، حسن و حسین) حاضر بودند نازل گردید، رسول خدا (ص) عبایی را بر روی آنان افکند، سپس عرضه داشت: خدایا اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا! رجس و پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان. احمد بن حسن بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۱۵۰. در مستدرک علی الصحیحین آمده است: رسول خدا (ص) فرمودند: به سوی من بخوانید. صفیه گفت: چه کسی را ای پیامبر اسلام؟ آن گرامی فرمود: اهل بیتم: فاطمه و علی و حسن و حسین را. آن حضرت عبای خویش را بر روی آنان افکند، سپس دستانش را بالا برد و عرض کرد: خداوندا اینان اهل بیت من هستند. سپس صلوات فرستاد. در آن هنگام خدای حکیم این آیه را نازل فرمود: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾، «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳. ر.ک: محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۸.
- ↑ حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.
- ↑ «و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه 42.
- ↑ طیب، سید عبدالحسین (1378). تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص193.
- ↑ جوادی آملی،عبدالله، تفسیر تسنیم، 1389، ص247.
- ↑ حسینی، سید محمد باقر (1391). قطره از دریا نشانی میدهد 1391، ص40.
- ↑ لطیفی، ریحانه؛ کریمی نیا، محمد مهدی؛ انصاری مقدم، مجتبی، عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) از دیدگاه آیات و روایات، ماهنامه پژوهش و مطالعات اسلامی، تیر 1401، سال چهارم - شماره 36.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، 1410ق، ج4، ص95؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج3، ص333؛ مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335
- ↑ جهت مشاهده تمامی نقلها ر. ک: امینی، نظرة فی کتاب البدایة و النهایة، بیتا، ص١٠6؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، بیتا: ج16، ص283؛ جلالی،محمدرضا، المنهج الرجالی و العمل الرائد فی الموسوعة الرجالیة لسید البروجردی، ١٣٧٨، ص٢٧6؛ متقی هندی، کنز العمال، ج12، ج12، ص111.
- ↑ سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، 1389ش، ص27.
- ↑ مثل آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی عصمت مطلق
- ↑ نگاه کنید به روحی برندق، «قلمرو عصمت فاطمه زهرا(س) در حدیث فاطمه بضعة منی»، ص83-85.
- ↑ کاووس روحی برندق، قلمرو عصمت فاطمه زهرا(س) در حدیث «فاطمة بضعة منی»، نشریه پژوهشهای اعتقادی کلامی، شماره 6.
- ↑ متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج12، ص111؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص175؛ هیثمینور الدین علی، مجمع الزوائد، ج9، ص203؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص39؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج8، ص266؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج6، ص224؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج2، ص492.
- ↑ حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.
- ↑ «فاطمه صدیقه و شهیده است»، کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،ج2،ص489و490،ح3 .
- ↑ خاتمی، سید احمد، سیره فاطمی: نگاهی به زندگانی، فضایل و کلام حضرت فاطمه(س)، ص37-36.
- ↑ سبحانی، شیخ جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، 1389ش، ص27؛ محقق، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، 1391ش، ص256.
- ↑ محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، 1391ش، ص256.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص340.