آزادی معنوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
آزادی معنوی یعنی [[رهایی]] از [[هواهای نفسانی]] و سیطرههای [[شیطانی]] و رسیدن به مرتبه [[عزت]] و [[کرامت نفس]] و [[علوّ طبع انسانی]]<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آزادی - کوشا (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۴۳-۴۵.</ref>. | آزادی معنوی یعنی [[رهایی]] از [[هواهای نفسانی]] و سیطرههای [[شیطانی]] و رسیدن به مرتبه [[عزت]] و [[کرامت نفس]] و [[علوّ طبع انسانی]]<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آزادی - کوشا (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۴۳-۴۵.</ref>. | ||
یکی از انواع مهم [[آزادی]] در نگرش [[اسلامی]]، آزادی درونی است. در آزادی درونی بحث از “حریت” یا “آزادگی روح” است که منظور، آزادی از تمایلهای [[نفسانی]] است و میتوان از آن به “آزادی معنوی”، تعبیر کرد. [[آزادی معنوی]] “یعنی قسمت عالی و [[انسانی]] [[انسان]]، از قسمت حیوانی و [[شهوانی]] او [[آزاد]] باشد”<ref>مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، ص ۱۹و۴۹.</ref>. | |||
[[آزادی]] | به بیان [[شهید صدر]]: [[اسلام]] عملیات آزادسازی انسان را از درون او آغاز میکند، بر اساس این نگرش، آزادی آن نیست که به انسان گفته شود: [[راه]] را برای تو باز و گشوده کردیم، پس به [[آرامش]]، گام بردار و حرکت کن؛ بلکه آنگاه انسان، حقیقتاً آزاد میشود که بتواند راه و روش خویش را مهار کند و برای [[حفظ]] [[انسانیت]] خویش با [[رأی]] و نظر در تعین [[سرنوشت]] و ترسیم آموزهها و رویکردهای خویش، توانا باشد و این امر قبل از هر چیز، متوقف بر دوری از [[بندگی]] شهواتی است که در [[جان انسان]] وجود دارد و او را به چالش میکشاند<ref>ر.ک: سید محمد باقر الصدر، المدرسة الإسلامیة (موسوعة الشهید الصدر)، ج۵، ص۹۶.</ref>. | ||
آزادی | نوع این نگاه با آنچه در دیدگاه غربی مطرح میشود، تفاوتی اساسی دارد. در نگرش غربی، آزادی فردی، به معنای آن است که او میتواند و محق است که بیشترین بهره را از [[اراده]] و [[اختیار]] خویش در [[اعمال]] و رفتارهای خویش ببرد و تنها مرز محدودیتآور، آزادی دیگران است، پس انسان آزاد، ممکن است که برخلاف [[اخلاق]] گام بردارد و [[اسیر]] [[شهوت]] و [[امیال]] خود گردد. حال آنکه در نگرش [[قرآنی]]، انسان از همه [[غل]] و زنجیرها آزاد میشود، حتی زنجیرهای درونی و محدودیتهای نفسانی؛ لذا انسان آزاد بر اساس [[آموزههای قرآنی]]، از اراده خویش بهره میگیرد تا هر نوع مانع بیرونی و درونی را از میان بردارد. | ||
این نوع از آزادی در برداشت، دستیابی و تکاپو برای رسیدن به آزادی نقشی کلیدی دارد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۳.</ref>. | |||
آزادی معنوی یعنی قسمت عالی و [[انسانی]] [[انسان]] از قسمت حیوانی و [[شهوانی]] او [[آزاد]] باشد<ref>گفتارهای معنوی، ص۴۹.</ref>. بنابراین، [[تزکیه نفس]] یعنی آزادی معنوی: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref><ref>گفتارهای معنوی، ص۵۱.</ref>. [[پیغمبران]] آمدهاند که آزادی معنوی [[بشر]] را [[حفظ]] کنند. یعنی نگذارند [[شرافت انسان]]، انسانیّت انسان، [[عقل]] و [[وجدان]] انسان، [[اسیر]] [[شهوت]] انسان بشود، اسیر [[منفعتطلبی]] انسان بشود. این معنی آزادی معنوی است<ref>گفتارهای معنوی، ص۴۰.</ref>. | |||
[[آزادی]] کامل [[معنوی]] یعنی [[استقلال]] و [[وابستگی]] به [[عقیده]]، [[ایمان]] و [[ایدئولوژی]]<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸.</ref>. آزادی معنوی برخلاف [[آزادی اجتماعی]]، آزادی انسان، خودش از خودش است. آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و [[اسارت]] افراد دیگر. ولی آزادی معنوی نوع خاصی از آزادی است و در واقع آزادی انسان است از قید و اسارت خودش<ref>گفتارهای معنوی، ص۳۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸
مقدمه
آزادی معنوی یعنی رهایی از هواهای نفسانی و سیطرههای شیطانی و رسیدن به مرتبه عزت و کرامت نفس و علوّ طبع انسانی[۱].
یکی از انواع مهم آزادی در نگرش اسلامی، آزادی درونی است. در آزادی درونی بحث از “حریت” یا “آزادگی روح” است که منظور، آزادی از تمایلهای نفسانی است و میتوان از آن به “آزادی معنوی”، تعبیر کرد. آزادی معنوی “یعنی قسمت عالی و انسانی انسان، از قسمت حیوانی و شهوانی او آزاد باشد”[۲].
به بیان شهید صدر: اسلام عملیات آزادسازی انسان را از درون او آغاز میکند، بر اساس این نگرش، آزادی آن نیست که به انسان گفته شود: راه را برای تو باز و گشوده کردیم، پس به آرامش، گام بردار و حرکت کن؛ بلکه آنگاه انسان، حقیقتاً آزاد میشود که بتواند راه و روش خویش را مهار کند و برای حفظ انسانیت خویش با رأی و نظر در تعین سرنوشت و ترسیم آموزهها و رویکردهای خویش، توانا باشد و این امر قبل از هر چیز، متوقف بر دوری از بندگی شهواتی است که در جان انسان وجود دارد و او را به چالش میکشاند[۳].
نوع این نگاه با آنچه در دیدگاه غربی مطرح میشود، تفاوتی اساسی دارد. در نگرش غربی، آزادی فردی، به معنای آن است که او میتواند و محق است که بیشترین بهره را از اراده و اختیار خویش در اعمال و رفتارهای خویش ببرد و تنها مرز محدودیتآور، آزادی دیگران است، پس انسان آزاد، ممکن است که برخلاف اخلاق گام بردارد و اسیر شهوت و امیال خود گردد. حال آنکه در نگرش قرآنی، انسان از همه غل و زنجیرها آزاد میشود، حتی زنجیرهای درونی و محدودیتهای نفسانی؛ لذا انسان آزاد بر اساس آموزههای قرآنی، از اراده خویش بهره میگیرد تا هر نوع مانع بیرونی و درونی را از میان بردارد.
این نوع از آزادی در برداشت، دستیابی و تکاپو برای رسیدن به آزادی نقشی کلیدی دارد[۴].
آزادی معنوی یعنی قسمت عالی و انسانی انسان از قسمت حیوانی و شهوانی او آزاد باشد[۵]. بنابراین، تزکیه نفس یعنی آزادی معنوی: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا﴾[۶][۷]. پیغمبران آمدهاند که آزادی معنوی بشر را حفظ کنند. یعنی نگذارند شرافت انسان، انسانیّت انسان، عقل و وجدان انسان، اسیر شهوت انسان بشود، اسیر منفعتطلبی انسان بشود. این معنی آزادی معنوی است[۸].
آزادی کامل معنوی یعنی استقلال و وابستگی به عقیده، ایمان و ایدئولوژی[۹]. آزادی معنوی برخلاف آزادی اجتماعی، آزادی انسان، خودش از خودش است. آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و اسارت افراد دیگر. ولی آزادی معنوی نوع خاصی از آزادی است و در واقع آزادی انسان است از قید و اسارت خودش[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «آزادی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۴۳-۴۵.
- ↑ مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، ص ۱۹و۴۹.
- ↑ ر.ک: سید محمد باقر الصدر، المدرسة الإسلامیة (موسوعة الشهید الصدر)، ج۵، ص۹۶.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۴۳.
- ↑ گفتارهای معنوی، ص۴۹.
- ↑ «بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.
- ↑ گفتارهای معنوی، ص۵۱.
- ↑ گفتارهای معنوی، ص۴۰.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸.
- ↑ گفتارهای معنوی، ص۳۲.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۵.