←روایت ابن عساکرتاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۴۲، ص۳۹۲. {{عربی|أخرج ابن عساكر عن أبي القاسم بن السمرقندي، أنا أبو الحسين بن النقور، أنا أبو القاسم عيسى بن علي، أنا أبو القاسم البغوي، نا محمد بن حميد الرازي، نا علي بن مجاهد، نا محمد بن إسحاق، عن شريك بن عبد الله، عن أبي ربيعة الإيادي، عن ابن بريدة، عن أبيه قال: {{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ{{صل}}: لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيٌ وَ وَارِثٌ وَ إِنَّ عَلِيّاً وَصِيِّي وَ وَارِثِي}}}}.
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حدیث وصایت | عنوان مدخل = حدیث وصایت | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==روایت وصایت== وصیت کردن به انگیزه داوم شریعت الهی، سیره همیشگی انبیا بوده است. پیامبر خدا{{صل}} نیز بارها و به مناسبتهای گوناگون با عبا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
# [[ابوالقاسم عیسی بن علی بن جراح]]؛ [[خطیب بغدادی]] گفته است: {{عربی|و كان ثبت السماع، صحيح الكتاب}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۷۹.</ref>؛ «در شنیدهها مواظب و در [[نوشتن]] دقیق بوده است». ذهبی گفته است: {{عربی|... و سماعاته صحيحة...}}<ref>میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳، ص۳۱۸.</ref>؛ «شنیدههای او درست بود». | # [[ابوالقاسم عیسی بن علی بن جراح]]؛ [[خطیب بغدادی]] گفته است: {{عربی|و كان ثبت السماع، صحيح الكتاب}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۷۹.</ref>؛ «در شنیدهها مواظب و در [[نوشتن]] دقیق بوده است». ذهبی گفته است: {{عربی|... و سماعاته صحيحة...}}<ref>میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳، ص۳۱۸.</ref>؛ «شنیدههای او درست بود». | ||
# [[ابوالقاسم عبد الله بن محمد بن عبد عزیز بغوی]] (۳۱۷ ه. ق)؛ ذهبی گفته: بغوی، [[حافظ]]، [[صدوق]] و [[معتمد]] عصر خودش بوده و [[ابن عدی]] درباره او سخنانی گفته است که خود را به [[تکلف]] انداخته است. [[دارقطنی]] و [[خطیب]] و دیگران او را توثیق کردهاند. خطیب گفته است: «او [[موثق]]، دقیق، دارای [[روایات]] فراوان و فهمیده و [[عارف]] بوده است». از دید ذهبی این شخص، موثق است<ref>ج ۲، صص ۴۹۲ و ۴۹۳. {{عربی|الصدوق، مسند عصره. تكلم فيه ابن عدي بكلام فيه تحامل،... قلت: قد وثقه الدار قطني و الخطيب و غيرهما. قال الخطيب: كان ثقة ثبتاً مكثراً فهماً عارفاً... قال فيه السليماني: يتهم بسرقة الحديث. قلت: الرجل ثقة مطلقا، فلا عبرة بقول السليماني}}.</ref>. | # [[ابوالقاسم عبد الله بن محمد بن عبد عزیز بغوی]] (۳۱۷ ه. ق)؛ ذهبی گفته: بغوی، [[حافظ]]، [[صدوق]] و [[معتمد]] عصر خودش بوده و [[ابن عدی]] درباره او سخنانی گفته است که خود را به [[تکلف]] انداخته است. [[دارقطنی]] و [[خطیب]] و دیگران او را توثیق کردهاند. خطیب گفته است: «او [[موثق]]، دقیق، دارای [[روایات]] فراوان و فهمیده و [[عارف]] بوده است». از دید ذهبی این شخص، موثق است<ref>ج ۲، صص ۴۹۲ و ۴۹۳. {{عربی|الصدوق، مسند عصره. تكلم فيه ابن عدي بكلام فيه تحامل،... قلت: قد وثقه الدار قطني و الخطيب و غيرهما. قال الخطيب: كان ثقة ثبتاً مكثراً فهماً عارفاً... قال فيه السليماني: يتهم بسرقة الحديث. قلت: الرجل ثقة مطلقا، فلا عبرة بقول السليماني}}.</ref>. | ||
# [[محمد بن حمید الرازی]] | # [[محمد بن حمید الرازی]]. | ||
# [[علی بن مجاهد کابلی]]؛ ذهبی گفته است: «[[ابن ضریس]] تکذیبش کرده... و کسان دیگری او را توثیق کردهاند»<ref>الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، ج۲، ص۴۶. {{عربی|كذبه يحيى بن الضريس، و وثقه غيره}}.</ref>. [[ابن حجر]] گفته است: {{عربی|... و قال الترمذي في جامعه: حدثنا محمد بن حميد الرازي ثنا جرير، قال: حدّثنيه علي ابن مجاهد و هو عندي ثقة عن ثعلبة عن الزهري قال: إنما كره المنديل بعد الوضوء؛ لان الوضوء يوزن و ذكره ابن حبان في الثقات}}.... [[ترمذی]] در جامع خود گفته [[محمد بن حمید]] رازی از [[جریر]] برای ما [[روایت]] کرد که روایتی را [[علی بن مجاهد]] برای من روایت کرد و او نزد من از [[ثعلبه]] از ازهری [[ثقه]] میباشد. [[ابن حبان]] او را در [[ثقات]] آورده است. [[ابوحاتم]] گفته است: «او شخصی صادق است، اما [[متین]] نیست. [[حدیث]] از او نوشته میشود، اما به آن [[احتجاج]] نمیشود». [[ابن عدی]] گفته است: «امیدوارم که او مشکلی نداشته باشد». [[بزاز]] گفته است: «او شخص [[قوی]] نیست». [[عجلی]] گفته است: «اشکالی بر او وارد نیست؛ البته شخص ضعیفی است»<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، صص ۳۳۰ و ۳۳۱. {{عربی|... وقد ذهب أكثر أهل الفن في هذه الصناعة إلى أن المختلف فيه، مقبول و رواياته حسنة، قال ابن حجر في القول المسدد عن قزعة بن سويد بن حجير الباهلي البصري قال فيه ابن معين مرة: ضعيف و مرة ثقة، و قال أبو حاتم: محله الصدق و ليس بالمتين، يكتب حديثه و لا يحتج به، و قال ابن عدي، أرجو انه لا بأس به، و قال البزار ليس بالقوي، و قال العجلي لا بأس به، و فيه ضعف}}.</ref>. [[ابن حجر]] حدیث او را حسن دانسته است<ref>القول المسدد فی الذب عن مسند أحمد، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل العسقلانی الشافعی، ص۵۰. {{عربی|أن حديثه في مرتبة الحسن}}.</ref>. | # [[علی بن مجاهد کابلی]]؛ ذهبی گفته است: «[[ابن ضریس]] تکذیبش کرده... و کسان دیگری او را توثیق کردهاند»<ref>الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، ج۲، ص۴۶. {{عربی|كذبه يحيى بن الضريس، و وثقه غيره}}.</ref>. [[ابن حجر]] گفته است: {{عربی|... و قال الترمذي في جامعه: حدثنا محمد بن حميد الرازي ثنا جرير، قال: حدّثنيه علي ابن مجاهد و هو عندي ثقة عن ثعلبة عن الزهري قال: إنما كره المنديل بعد الوضوء؛ لان الوضوء يوزن و ذكره ابن حبان في الثقات}}.... [[ترمذی]] در جامع خود گفته [[محمد بن حمید]] رازی از [[جریر]] برای ما [[روایت]] کرد که روایتی را [[علی بن مجاهد]] برای من روایت کرد و او نزد من از [[ثعلبه]] از ازهری [[ثقه]] میباشد. [[ابن حبان]] او را در [[ثقات]] آورده است. [[ابوحاتم]] گفته است: «او شخصی صادق است، اما [[متین]] نیست. [[حدیث]] از او نوشته میشود، اما به آن [[احتجاج]] نمیشود». [[ابن عدی]] گفته است: «امیدوارم که او مشکلی نداشته باشد». [[بزاز]] گفته است: «او شخص [[قوی]] نیست». [[عجلی]] گفته است: «اشکالی بر او وارد نیست؛ البته شخص ضعیفی است»<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، صص ۳۳۰ و ۳۳۱. {{عربی|... وقد ذهب أكثر أهل الفن في هذه الصناعة إلى أن المختلف فيه، مقبول و رواياته حسنة، قال ابن حجر في القول المسدد عن قزعة بن سويد بن حجير الباهلي البصري قال فيه ابن معين مرة: ضعيف و مرة ثقة، و قال أبو حاتم: محله الصدق و ليس بالمتين، يكتب حديثه و لا يحتج به، و قال ابن عدي، أرجو انه لا بأس به، و قال البزار ليس بالقوي، و قال العجلي لا بأس به، و فيه ضعف}}.</ref>. [[ابن حجر]] حدیث او را حسن دانسته است<ref>القول المسدد فی الذب عن مسند أحمد، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل العسقلانی الشافعی، ص۵۰. {{عربی|أن حديثه في مرتبة الحسن}}.</ref>. | ||
# [[محمد بن اسحاق بن یسار مدنی]] (م۱۵۰ه. ق) | # [[محمد بن اسحاق بن یسار مدنی]] (م۱۵۰ه. ق). | ||
# [[شریک بن عبدالله]]، [[ابو عبدالله نخعی]]؛ [[ابن سعد]] گفته است: «شریک، ثقه و [[امانتدار]] و دارای حدیث زیاد.»..<ref>الطبقات الکبری، ج۶، صص ۳۷۸ و ۳۷۹. {{عربی|و كان شريك ثقة مأموناً كثير الحديث، و كان يغلط كثيرا}}.</ref>. ابن هیثم از ابن معین نقل کرده است: «شریک، ثقه است. او برای من از پدرم محبوبتر است.»... ابن معین گفته است: «شریک، نزد [[یحیی]] (قطان) اعتباری نداشت اما او [[ثقه]] است». [[ابویعلی]] گفته است به ابن معین گفتم: [[جریر]] یا [[شریک]] نزد تو محبوبتر است؟ گفت: جریر. دوباره پرسیدم شریک یا [[ابوالاحوص]]؟ گفت: شریک. سپس گفت: شریک ثقه است».... [[معاویة بن صالح]] از ابن معین نقل کرده است: «شریک راستگو و ثقه است؛ مگر اینکه اگر روایتی با [[روایت]] او مخالف باشد، روایت دیگر نزد ما محبوبتر است.»... [[ابوداوود]] گفته است: «او ثقه است، اما [[خطا]] میکرده است.»... ابراهیم [[حربی]] گفته است: «او ثقه است». [[محمد بن یحیی]] [[ذهلی]] گفته است: «او [[زیرک]]، باهوش و نجیب بوده است». صالح جزره گفته است: «او راستگو است.»..<ref>معرفة الثقات من رجال أهل العلم و الحدیث و من الضعفاء و ذکر مذاهبهم و أخبارهم، ج۱، ص۴۵۳، رقم ۷۲۷.</ref>. | # [[شریک بن عبدالله]]، [[ابو عبدالله نخعی]]؛ [[ابن سعد]] گفته است: «شریک، ثقه و [[امانتدار]] و دارای حدیث زیاد.»..<ref>الطبقات الکبری، ج۶، صص ۳۷۸ و ۳۷۹. {{عربی|و كان شريك ثقة مأموناً كثير الحديث، و كان يغلط كثيرا}}.</ref>. ابن هیثم از ابن معین نقل کرده است: «شریک، ثقه است. او برای من از پدرم محبوبتر است.»... ابن معین گفته است: «شریک، نزد [[یحیی]] (قطان) اعتباری نداشت اما او [[ثقه]] است». [[ابویعلی]] گفته است به ابن معین گفتم: [[جریر]] یا [[شریک]] نزد تو محبوبتر است؟ گفت: جریر. دوباره پرسیدم شریک یا [[ابوالاحوص]]؟ گفت: شریک. سپس گفت: شریک ثقه است».... [[معاویة بن صالح]] از ابن معین نقل کرده است: «شریک راستگو و ثقه است؛ مگر اینکه اگر روایتی با [[روایت]] او مخالف باشد، روایت دیگر نزد ما محبوبتر است.»... [[ابوداوود]] گفته است: «او ثقه است، اما [[خطا]] میکرده است.»... ابراهیم [[حربی]] گفته است: «او ثقه است». [[محمد بن یحیی]] [[ذهلی]] گفته است: «او [[زیرک]]، باهوش و نجیب بوده است». صالح جزره گفته است: «او راستگو است.»..<ref>معرفة الثقات من رجال أهل العلم و الحدیث و من الضعفاء و ذکر مذاهبهم و أخبارهم، ج۱، ص۴۵۳، رقم ۷۲۷.</ref>. | ||
#[[ابوربیعه عمر بن ربیع]]؛ [[ابن ابیحاتم]] مینویسد: «از [[یحیی بن معین]] درباره [[ابوربیعه]] سؤال کردم. او گفت: {{عربی|كوفي ثقة}}؛ «او [[کوفی]] و مورد [[اعتماد]] است»<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۰۹. {{عربی|نا عبد الرحمن انا يعقوب بن إسحاق فيما كتب إلى قال: انا عثمان بن سعيد قال: سألت يحيى بن معين عن أبي ربيعة الذي يروي عنه شريك كوفي ثقة}}.</ref>. ابن حجر ابوربیع را شخصی مقبول از طبقه ششم دانسته است<ref>تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۹۷؛ {{عربی|أبو ربيعة الأيادي مقبول من السادسة}}. الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۰۹. {{عربی|أبو ربيعة الأيادي مقبول من السادسة}}.</ref>. [[ترمذی]] نیز این [[حدیث]] را حسن دانسته است...<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۷، رقم ۳۷۹۷. {{عربی|هذا حديث حسن}}.</ref>. [[حاکم]] سند الایادی را صحیح السند دانسته است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۴۱ و ۱۴۸، ج۲، ص۲۱۲. {{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد}}.</ref>. [[ذهبی]] گفته است:{{عربی|... و هو صدوق}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۱۵.</ref>؛ «او [[انسانی]] راستگو است».<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلائل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلائل انتصابی بودن آن]] ص۲۶۱.</ref> | #[[ابوربیعه عمر بن ربیع]]؛ [[ابن ابیحاتم]] مینویسد: «از [[یحیی بن معین]] درباره [[ابوربیعه]] سؤال کردم. او گفت: {{عربی|كوفي ثقة}}؛ «او [[کوفی]] و مورد [[اعتماد]] است»<ref>الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۰۹. {{عربی|نا عبد الرحمن انا يعقوب بن إسحاق فيما كتب إلى قال: انا عثمان بن سعيد قال: سألت يحيى بن معين عن أبي ربيعة الذي يروي عنه شريك كوفي ثقة}}.</ref>. ابن حجر ابوربیع را شخصی مقبول از طبقه ششم دانسته است<ref>تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۹۷؛ {{عربی|أبو ربيعة الأيادي مقبول من السادسة}}. الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۰۹. {{عربی|أبو ربيعة الأيادي مقبول من السادسة}}.</ref>. [[ترمذی]] نیز این [[حدیث]] را حسن دانسته است...<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۷، رقم ۳۷۹۷. {{عربی|هذا حديث حسن}}.</ref>. [[حاکم]] سند الایادی را صحیح السند دانسته است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۴۱ و ۱۴۸، ج۲، ص۲۱۲. {{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد}}.</ref>. [[ذهبی]] گفته است:{{عربی|... و هو صدوق}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۱۵.</ref>؛ «او [[انسانی]] راستگو است».<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلائل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلائل انتصابی بودن آن]] ص۲۶۱.</ref> |