امام حسین در زمان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[امام حسین در زمان امام علی در حدیث]] - [[امام حسین در زمان امام علی در تاریخ اسلامی]] - [[امام حسین در زمان امام علی در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسین | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[امام حسین در زمان امام علی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


== [[سخنرانی]] هنگام [[بیعت]] با پدر به عنوان [[خلیفه]] ==
== [[سخنرانی]] هنگام [[بیعت]] با پدر به عنوان [[خلیفه]] ==
خط ۳۷: خط ۳۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۳: خط ۴۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام حسین در زمان امام علی]]
[[رده:امام حسین]]

نسخهٔ ‏۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۸

سخنرانی هنگام بیعت با پدر به عنوان خلیفه

اصبغ بن نباته نقل کرده است که: علی (ع) هنگامی که به عنوان خلیفه جلوس کرد و مردم با او بیعت کردند، عمامه پیامبر (ص) بر سر و ردای پیامبر (ص) بر دوش و کفش پیامبر (ص) به پا و شمشیر پیامبر (ص) بر دوش، به مسجد آمد.... سپس به حسن (ع) فرمود: «ای حسن! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند: حسن بن علی، چیزی نمی‌داند»... سپس به حسین (ع) فرمود: «پسر عزیزم! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند که حسین بن علی، چیزی نمی‌داند، و سخنت دنباله سخن برادرت باشد». حسین (ع) از منبر، بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن مختصر و کامل بر پیامبر (ص)، گفت: ای مردم! شنیدم جدّم پیامبر (ص) می‌فرماید: «علی، شهر هدایت است، پس هر کس به آن در آید، نجات می‌یابد و هر کس جا بماند، هلاک می‌شود».

علی (ع) به سوی او جست و او را به سینه‌اش چسباند و وی را بوسید و سپس فرمود: «ای مردم! گواه باشید که این دو، فرزندان پیامبر (ص) و ودیعه‌های او هستند که نزد من به امانت گذاشت و من، آن دو را نزد شما مردم، به ودیعت می‌نهم و پیامبر (ص) درباره این دو از شما خواهد پرسید»[۱][۲]

نقش امام (ع) در جنگ جمل

ابن ابی الحدید این چنین نقل کرده است که: علی (ع) خود، با لشکری مزیّن به گروهی از مهاجران و انصار به سوی جمل حرکت کرد و پسرانش، حسن و حسین و محمد، گِردش بودند[۳].

از محمد بن حنفیه نقل شده است که: امیر مؤمنان (ع) به من فرمود: «پسر عزیزم! پرچم را جلو ببر» و یارانش را به صف کرد و حسن (ع) را بر جناح راست لشکر و حسین (ع) را بر جناح چپ گمارد[۴][۵]

نقش امام (ع) در جنگ صفین

در کتاب الفتوح در اخبار جنگ صفین آورده شده است که: و علی بن ابی طالب (ع)، یارانش را آماده کرد و بر سواران میمنه‌اش، حسن و حسین (ع) دو سبط پیامبر را و بر پیاده‌نظام، عبدالله بن جعفر بن ابی طالب و مسلم بن عقیل بن ابی طالب را گمارد...[۶].

زید بن وهب در یادکرد جنگ صفین این چنین نقل می‌کند: گویی علی (ع) را می‌بینم که به سوی [مردان]ربیعه می‌رفت و پسرانش، حسن و حسین و محمد، همراهش بودند، در حالی که تیر از میان گوش‌ها و شانه‌هایش می‌گذشت و پسرانش با جان خویش، از او محافظت می‌کردند[۷].

از کتاب الأخبار الطوال در ماجرای حَکَمیت آمده است که: بر این نوشته، حسن و حسین، پسران علی بن ابی طالب و نیز عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر، گواهی می‌دهند...[۸][۹]

شرکت در جنگ نهروان

از کتاب الاستیعاب نقل شده است که: عبدالله بن عباس در کنار علی (ع) در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان شرکت داشت و حسن، حسین (ع) و محمد بن حنفیه، پسرانش نیز در کنار او حضور داشتند و...[۱۰][۱۱]

مواظبت امام علی از حسن و حسین (ع) در جنگ‌ها

امام علی (ع) در یکی از روزهای جنگ صفین، آن گاه که دید فرزندش حسن (ع) به کارزار می‌شتابد، فرمود: «این جوان را برایم نگاه دارید که مبادا توانم را ببرد. مرا دریغ می‌آید که این دو (حسن و حسین) به کام مرگ روند و نسل پیامبر (ص) قطع شود»[۱۲].

از کتاب نثر الدر نقل شده است که: منافقان به محمد بن حنفیه گفتند: چرا امیر مؤمنان، تو را در جنگ، جلو می‌اندازد و حسن و حسین را نه؟ گفت: چون آن دو، چشمان اویند و من دست راست او، و او با دست راستش از چشمانش دفاع می‌کند[۱۳][۱۴]

سفارش امام علی به حسن درباره برادرش حسین (ع)

فجیع عقیلی، از امام حسن (ع) نقل می‌کند که: اما برادرت حسین، او پسر مادر توست و بیش از این، در این مورد، سفارش نمی‌کنم. خداوند، جایگزین [من] میان شماست. از او می‌خواهم که شما را به سامان برساند و شرّ طغیانگران تجاوزکار را از شما دور سازد. صبر کنید، صبر، تا خداوند، کار را بر عهده گیرد. و البته هیچ نیرویی جز از جانب خداوندِ بلندمرتبه بِشْکوه نیست![۱۵][۱۶]

وصیت کردن امام علی (ع) به حسن و حسین (ع)

ابو جارود، از امام باقر (ع) آورده است که: امیر مؤمنان (ع) پسرانش را که دوازده تن بودند، گرد آورد و به آنان فرمود: «خداوند، دوست دارد که سنّتی از یعقوب را در من قرار دهد؛ چراکه او دوازده پسرش را گرد آورد و به آنان گفت: من، یوسف را وصی قرار می‌دهم. گوش به فرمان و مطیع او باشید. و من، حسن و حسین را وصی قرار می‌دهم. گوش به فرمان آن دو و مطیعشان باشید»[۱۷][۱۸]

امام حسین در زمان امیرالمؤمنین

در دوران خلافت امیرمؤمنان که با سه نبرد جمل، صفین و نهروان سپری شد، حسین بن علی همانند سربازی فداکار، دلاور و مطیع، در کنار پدر بزرگوارش، در صحنه‌های سیاسی و نظامی، حضور فعالانه داشت.[۱۹] وی در نبرد جمل، فرماندهی جناح چپ سپاه حضرت علی را عهده دار بود[۲۰] و در جنگ صفین، از یک سو با خطبه‌های مهیج و پرشور، مسلمانان را به مبارزه با سپاه شام ترغیب می‌کرد،[۲۱] و از سوی دیگر، با شرکت در پیکار با قاسطین، نقش مؤثری در این جنگ داشت.[۲۲] حضرت حسین بن علی (ع) تنها در این پیکار چنان مؤثر و فعال بود که امیرالمؤمنین پیوسته مراقب بود به وی و برادرش، آسیبی نرسد. (امیرالمؤمنین در نهج البلاغه در این باره می‌فرماید: «أَمْلِکُوا عَنّي هذَا آلْغُلامَ لا يَهُدَّنِي، فَإِنَّنِي أَنْفَسُ بِهذَيْنِ ... عَلَى آلْمَوْتِ لِئَلاَّ يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ آللّهِ»: «از طرف من، جلوی این جوان (حسن بن علی) را بگیرید تا با مرگ خویش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (حسنین) به میدان نبرد دریغ دارم؛ مبادا با مرگ آن دو، نسل رسول خدا قطع شود»)[۲۳] در جریان حکمیت هم، حسین بن علی که از طرف امیرالمؤمنین یکی از شاهدان این ماجرا بود.[۲۴].[۲۵]

منابع

پانویس

  1. «لَمَّا جَلَسَ عَلِيٌّ (ع) فِي‏ الْخِلَافَةِ وَ بَايَعَهُ‏ النَّاسُ‏ خَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ مُتَعَمِّماً بِعِمَامَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) لَابِساً بُرْدَةَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مُتَنَعِّلًا نَعْلَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مُتَقَلِّداً سَيْفَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)... ثُمَّ قَالَ‏ لِلْحَسَنِ‏(ع) يَا حَسَنُ قُمْ فَاصْعَدِ الْمِنْبَرَ فَتَكَلَّمْ بِكَلَامٍ لَا تَجْهَلُكَ قُرَيْشٌ مِنْ بَعْدِي فَيَقُولُونَ إِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ لَا يُحْسِنُ شَيْئاً... ثُمَّ‏ قَالَ‏ لِلْحُسَيْنِ‏(ع) يَا بُنَيَّ قُمْ فَاصْعَدِ الْمِنْبَرَ وَ تَكَلَّمْ بِكَلَامٍ لَا تَجْهَلُكَ قُرَيْشٌ مِنْ بَعْدِي فَيَقُولُونَ إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ لَا يُبْصِرُ شَيْئاً وَ لْيَكُنْ كَلَامُكَ تَبَعاً لِكَلَامِ أَخِيكَ فَصَعِدَ الْحُسَيْنُ (ع) الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى نَبِيِّهِ (ص) صَلَاةً مُوجَزَةً ثُمَّ قَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ يَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً هُوَ مَدِينَةُ هُدًى فَمَنْ دَخَلَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ فَوَثَبَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ اشْهَدُوا أَنَّهُمَا فَرْخَا رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ وَدِيعَتُهُ الَّتِي اسْتَوْدَعَنِيهَا وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُكُمُوهَا مَعَاشِرَ النَّاسِ وَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) سَائِلُكُمْ عَنْهُمَا» (التوحید، ص۳۰۵؛ الأمالی، صدوق، ص۴۲۳، ح۵۶۰).
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۶.
  3. «زَحَفَ عَلِیٌّ (ع) نَحوَ الجَمَلِ بِنَفْسِهِ في كَتيبَتِهِ الخَضْرَاءِ مِنَ المُهَاجِرينَ وَالأَنصارِ، وحَولَهُ بَنوهُ: حَسَنٌ وحُسَيْنٌ وَ مُحَمَّدٌ (ع)» (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۵۷).
  4. «قَالَ لِي أميرُ المُؤمِنِينَ (ع): تَقَدَّمْ يَا بُنَيَّ بِاللِّواءِ. وصَفَّ أصحابَهُ، فَجَعَلَ الحَسَنَ (ع) فِي المَيمَنَةِ، وَالحُسَينَ (ع) فِي المَيسَرَةِ» (الجمل، ص۳۴۸).
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۷.
  6. «وَ عَبّى عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ (ع) أصْحَابَهُ؛ فَكَانَ عَلى خَيلِ مَيمَنَتِهِ الحَسَنُ وَالحُسَيْنُ (ع) سِبطَاً النَّبِيِّ (ص)، وَ عَلى رَجّالَتِها عَبدُاللّهِ بنُ جَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ وَ مُسلِمُ بنُ عَقيلِ بنِ أبي طالِبٍ...» (الفتوح، ج۳، ص۲۴).
  7. «فَإِنّي لَأَنظُرُ إلى عَلِيٍّ (ع) وَ هُوَ يَمُرُّ نَحْوَ رَبيعَةَ، وَ مَعَهُ بَنوهُ: الحَسَنُ وَالحُسَينُ (ع) ومُحَمَّدٌ، وإنَّ النَّبلَ لَيَمُرُّ بَيْنَ اُذُنَيهِ وعَاتِقِهِ، وبَنوهُ يَقونَهُ بِأَنفُسِهِمْ» (الأخبار الطوال، ص۱۸۲).
  8. «شَهِدَ عَلى مَا فِي هذَا الكِتَابِ الحَسَنُ وَالحُسَيْنُ ابنا عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ (ع)، وعَبدُ اللّه ِ بنُ عَبّاسٍ، وعَبدُ اللّهِ بنُ جَعْفَرٍ...» (الأخبار الطوال، ص۱۹۵؛ وقعة صفین، ص۵۰۶).
  9. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۸.
  10. «شَهِدَ عَبدُ اللّهِ بنُ عَبّاسٍ مَعَ عَلِيٍّ (ع) الجَمَلَ وَ صِفّينَ وَالنَّهرَوانَ، وشَهِدَ مَعَهُ الحَسَنُ وَالحُسَينُ (ع) ومُحَمَّدٌ بَنُوهُ» (الاستیعاب، ج۳، ص۷۰).
  11. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۸.
  12. «امْلِكُوا عَنِّي‏ هَذَا الْغُلَامَ‏ لَا يَهُدَّنِي‏ فَإِنَّنِي أَنْفَسُ‏ بِهَذَيْنِ يَعْنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) عَلَى الْمَوْتِ لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ (ص)‏» (نهج البلاغة، خطبه ۲۰۷؛ کشف الغمّة، ج۲، ص۲۳۷).
  13. «قَالَ المُنافِقُونَ لَهُ [لِمُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِيَّةِ]: لِمَ يُغَرِّرُ بِكَ أمِيرُ المُؤمِنينَ فِي الحَرْبِ ولا يُغَرِّرُ بِالحَسَنِ وَالحُسَيْنِ (ع) قالَ: لا، هُما عَيْنَاهُ، وَ أنَا يَمِينُهُ؛ فَهُوَ يَدْفَعُ بِيَمِينِهِ عَنْ عَیْنَیهِ» (نثر الدرّ، ج۱، ص۴۰۶؛ ذوب النضّار، ص۵۵).
  14. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۹.
  15. «وَ أَمَّا أَخُوكَ‏ الْحُسَيْنُ‏ فَهُوَ ابْنُ‏ أُمِّكَ‏ وَ لَا أَزِيدُ الْوَصَاةَ بِذَلِكَ‏ وَ اللَّهُ الْخَلِيفَةُ عَلَيْكُمْ وَ إِيَّاهُ أَسْأَلُ أَنْ يُصْلِحَكُمْ وَ أَنْ يَكُفَّ الطُّغَاةَ الْبُغَاةَ عَنْكُمْ وَ الصَّبْرَ الصَّبْرَ حَتَّى يَتَوَلَّى اللَّهُ الْأَمْرَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» (الأمالی، مفید، ص۲۲۰، ح۱؛ الأمالی، طوسی، ص۸، ح۸).
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۹۹.
  17. «جَمَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) بَنِيهِ وَ هُمْ اثْنَا عَشَرَ ذَكَراً فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ أَنْ يَجْعَلَ‏ فِيَ‏ سُنَّةً مِنْ‏ يَعْقُوبَ‏ إِذْ جَمَعَ بَنِيهِ وَ هُمْ اثْنَا عَشَرَ ذَكَراً فَقَالَ لَهُمْ إِنِّي أُوصِي إِلَى يُوسُفَ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا وَ أَنَا أُوصِي إِلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَاسْمَعُوا لَهُمَا وَ أَطِيعُوا» (الخرائج والجرائح، ج۱، ص۱۸۳، ح۱۷).
  18. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۰۰.
  19. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز اصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، ج۲، ص۶۹. ابن کثیر، البدایة والنهایة، تحقیق مکتب تحقیق التراث، ج۸، ص۱۶۱.
  20. شیخ مفید، الجمل، تحقیق سیدعلی میرشریفی، ص۱۸۶. هبة الله، ابن عساکر، ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق، تحقیق محمد باقر محمودی، ص۱۶۴.
  21. منقری، نصربن مزاجم، وقعة صفین، تحقیق و شرح عبدالسلام محمد هارون، ص۱۱۴.
  22. منقری، نصربن مزاجم، وقعة صفین، تحقیق و شرح عبدالسلام محمد هارون، ص۲۴۹، ص۵۳۰.
  23. امام علی، نهج البلاغه، ص۲۱۷، خطبه۲۰۷. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۴۴.
  24. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱۱، ص۲۵. سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ج۲، ص۳۸۶. شیخ مفید، الاختصاص، تصحیح و تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۱۷۹. منقری، نصربن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق و شرح عبدالسلام محمد هارون، ص۵۰۷.
  25. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ ص ۱۶۰.