وکیع بن جراح رؤاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = مفسران| عنوان مدخل = وکیع بن جراح رؤاسی| مداخل مرتبط = [[وکیع بن جراح رؤاسی در علوم قرآنی]] - [[وکیع بن جراح رؤاسی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = مفسران | |||
| عنوان مدخل = وکیع بن جراح رؤاسی | |||
| مداخل مرتبط = [[وکیع بن جراح رؤاسی در علوم قرآنی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''وکیع بن جراح رؤاسی''' از [[مفسران]] دوران حضور [[ائمه]] {{ع}} است و نیز از حافظان بزرگ [[حدیث]] است. از او به وثاقت و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد شده است و بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و [[زهد]] و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره وثاقت او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. | '''وکیع بن جراح رؤاسی''' از [[مفسران]] دوران حضور [[ائمه]] {{ع}} است و نیز از حافظان بزرگ [[حدیث]] است. از او به وثاقت و [[امانت]] و [[راستگویی]] یاد شده است و بر وثاقت و [[صداقت]] و امانت و [[زهد]] و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره وثاقت او [[اختلاف]] نظر وجود دارد. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۸
وکیع بن جراح رؤاسی از مفسران دوران حضور ائمه (ع) است و نیز از حافظان بزرگ حدیث است. از او به وثاقت و امانت و راستگویی یاد شده است و بر وثاقت و صداقت و امانت و زهد و ورع او اتفاق نظر وجود دارد. البته میان شیعه و اهل سنت درباره وثاقت او اختلاف نظر وجود دارد.
مقدمه
ابوسفیان وکیع بن جراح بن ملیح بن عدی بن فرس رؤاسی کوفی اهل کوفه[۱] و از طایفه بنی عامر بن صعصعه بود[۲]. در اصل و نسبش اختلاف است: برخی اصل او را از نیشابور و گروهی از «سُغد»[۳]، ناحیهای خوش آب و هوا بین سمرقند و بخارا[۴] گفتهاند. تاریخ ولادتش به اختلاف بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۲۹هـ نقل شده است[۵]. لذا از مفسران صاحب تفسیر عصر حضور است. پدرش ریاست بیت المال مهدی عباسی را به عهده داشت[۶].[۷]
استادان و شاگردان
وی امام اهل کوفه بود و از کسانی چون اسماعیل بن خالد، هشام بن عروه، سلیمان اعمش، ابن جریج، اوزاعی و سفیان ثوری حدیث شنیده و روایت کرده است[۸]. راویان و محدثان برجستهای نیز از ایشان روایت کردهاند که از آن میان افرادی همچون عبدالله بن مبارک، یحیی بن آدم، قتیبة بن سعید و احمد بن حنبل را میتوان نام برد[۹].[۱۰]
ویژگیهای وکیع
وی در سال ۱۴۵هـ به بصره رفت[۱۱] و بارها نیز به بغداد سفر کرد که در یکی از این دفعات، هارون خواست وی را به قضاوت منصوب کند که نپذیرفت[۱۲]. وکیع کثیرالحدیث، ثقه[۱۳]، اهل فضل و از حافظان استوار بود[۱۴]. گفتهاند که وی هرگز کتابی به دست نمیگرفت، بلکه کتابهایش را از حفظ میخواند[۱۵]. او فردی عابد و صائم بود و گویند که هر شب قرآن را ختم میکرد[۱۶].[۱۷]
وثاقت یا عدم وثاقت وکیع
رجالیان از او به وثاقت و امانت و راستگویی یاد کردهاند. علاوه بر زهد و پرهیز او از زخارف دنیا و گریزانی او از دربار امیران و سلاطین وقت، همه بزرگان ـ با آنکه بعضا او را با عنوان «رافضی» و از موالیان اهل بیت (ع) یاد میکنند ـ بر وثاقت و صداقت و امانت و زهد و ورع او اتفاق نظر دارند.
داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و با عناوین "الامام، الحافظ، الثبت، محدث العراق... صاحب التفسیر" توصیف کرده است[۱۸]. حاج خلیفه نیز با عنوان تفسیر وکیع از تفسیر وی خبر داده و با عبارت "الامام الزاهد ابو سفيان وكيع بن الجراح الكوفي الحنفي المتوفى سنة ۱۹" او را معرفی کرده است[۱۹]. از ابن مدینی نقل کردهاند که گفته است: در او اندکی گرایش به شیعه وجود دارد [۲۰]. در نزد اهل تسنن ثقه[۲۱] و در نزد شیعه وثاقت وی نامعلوم است. در تفسیر قمی از وی روایت شده است[۲۲] و بنابر مبنای کسی که راویان آن تفسیر را مشمول توثیق عام علی بن ابراهیم بداند[۲۳]، در نزد شیعه نیز موثق است، ولی در آن مبنا تأمّل است[۲۴]
از او روایاتی درباره فضایل امام علی (ع) نقل شده که برخی از آنها میتواند از اعتقاد به امامت و تشیع وی خبر دهد از جمله آنها حدیث نبوی «مَنْ فَضَّلَ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِي عَلَى عَلِيٍّ فَقَدْ كَفَرَ» است[۲۵].[۲۶]
وفات
وی هنگام بازگشت از حج در مکانی به نام فید[۲۷]، از روستاهای میان راه مکه و مدینه[۲۸] درگذشت. سال وفاتش به اختلاف از ۱۹۶ تا ۱۹۸هـ نقل شده است[۲۹]. وکیع دارای آثار و تألیفاتی نیز بوده که عبارتاند از: «کتاب السنن»[۳۰]، «المعرفة و التاریخ»[۳۱]، «کتاب فی اختلاف العدد»[۳۲]، تفسیر القرآن و «کتاب الزهد»[۳۳].[۳۴]
جستارهای وابسته
منابع
- معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران
- بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ الثقات ۷/۵۶۲.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۲۸۳.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۵۱۲.
- ↑ معجم البلدان ۳/۲۲۲.
- ↑ تهذیب الکمال ۳۰/۴۸۳.
- ↑ الثقات ۷/۵۶۲.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ التاریخ الکبیر ۸/۱۷۹.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۶۷.
- ↑ الطبقات الکبری ۶/۳۹۴.
- ↑ مشاهیر علماء الامصار ۲۷۲.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۳/۴۷۵.
- ↑ الانساب ۳/۹۷.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ ذهبی، میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۳۶.
- ↑ ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۳۱، رقم ۴۰.
- ↑ ر. ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۰ (تفسیر آیه ۵۷ سوره زخرف).
- ↑ مانند آیتالله خویی (ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۹ و ۵۰).
- ↑ تأمل در آن مبنا در مکاتب تفسیری جلد سوم که در آینده چاپ میشود، بیان شده است.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث ۸/۱۰۴ و۱۰۵.
- ↑ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۶-۴۲۵؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۵؛ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.
- ↑ تاریخ الاسلام ۱۳/۴۵۵ الطبقات الکبری ۶/۳۹۴.
- ↑ معجم البلدان ۴/۲۸۲.
- ↑ تذکرة الحفاظ ۱/۳۰۹ تهذیب الکمال ۳۰/۴۸۴.
- ↑ الاعلام ۸/۱۱۷.
- ↑ معجم المؤلفین ۱۳/۱۶۶.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۴۰.
- ↑ هدیة العارفین ۲/۵۰۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۸۱۱.