علم معصوم به همه زبان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳: خط ۱۳:
==علم انبیاء به زبان حیوانات==
==علم انبیاء به زبان حیوانات==
*در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داوود و سلیمان(ع) با زبان پرندگان و حیوانات دارد:<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18</ref> «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»<ref>سورۀ نمل، آیۀ 16</ref> این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان چیزی جز آگاهی از غیب نیست.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان<ref>سورۀ نمل، آیۀ 18 و 19</ref> و یا فهمیدن زبان هدهد<ref>سورۀ نمل، آیۀ 20 ـ 22</ref> اشاره شده است.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> و خداوند اگر اراده کند می‌تواند زبان های مختلف را به هرکسی بیاموزد.<ref>ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18</ref>
*در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داوود و سلیمان(ع) با زبان پرندگان و حیوانات دارد:<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18</ref> «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»<ref>سورۀ نمل، آیۀ 16</ref> این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان چیزی جز آگاهی از غیب نیست.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان<ref>سورۀ نمل، آیۀ 18 و 19</ref> و یا فهمیدن زبان هدهد<ref>سورۀ نمل، آیۀ 20 ـ 22</ref> اشاره شده است.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103</ref> و خداوند اگر اراده کند می‌تواند زبان های مختلف را به هرکسی بیاموزد.<ref>ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18</ref>
*مسألۀ آگاهى بعضى از پیامبران از «مَنطِقُ الطَّیرِ» و سخن گفتن با پاره‌اى از حیوانات نه به عنوان یک علم ضرورى براى اداى رسالت، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال نبوّت می شود،<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟</ref> این آگاهی از باب‌ سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت‌ آنها و درک مقصود آنها از راه‌ احاطۀ نفسانی‌ بر آنهاست‌. نفس‌ مؤمن‌ چنانچه‌ تقویت‌ شود و از هوی و هوس عبور کند سعه‌ و احاطه‌ای‌ پیدا می‌کند که‌ بر ملکوت‌ موجودات‌ واقف‌ می‌شود.<ref>ر.ک. طهرانی، سیدمحمد حسین، امام شناسی، ج ۱۲، ص 295</ref>
==علم امامان به تمام زبان ها==
==علم امامان به تمام زبان ها==
*بر اساس روایات، امامان(علیهم السلام) به تمام زبان‌هایی که مردم با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند.<ref>ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ سجادی، سیداحمد، پرچم داران هدایت، ص 159؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 189؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 143 ـ 145</ref> یکی از دلایل علم ایشان به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشد<ref>ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹</ref> تا بتواند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.<ref>ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83</ref> به عبارتی دیگر امام چون جنبۀ رهبری و زمامداری انسان‌ها را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیه‌ای از خود<ref>سورۀ روم، آیۀ 22</ref> عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسان‌ها را به سر منزل مقصود برساند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲</ref> اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.<ref>ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136</ref>
*بر اساس روایات، امامان(علیهم السلام) به تمام زبان‌هایی که مردم با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند.<ref>ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ سجادی، سیداحمد، پرچم داران هدایت، ص 159؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 189؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 143 ـ 145</ref> یکی از دلایل علم ایشان به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشد<ref>ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹</ref> تا بتواند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.<ref>ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83</ref> به عبارتی دیگر امام چون جنبۀ رهبری و زمامداری انسان‌ها را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیه‌ای از خود<ref>سورۀ روم، آیۀ 22</ref> عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسان‌ها را به سر منزل مقصود برساند.<ref>ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲</ref> اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.<ref>ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136</ref>

نسخهٔ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۵

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم معصوم به همه زبان‌ها" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • زبان "به معنای سخن گفتن"، از مهمترین کنشهای انسان و پل ارتباط انسانها و انتقال خواسته‌ها و افکارشان به یکدیگر است و به همین دلیل، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.[۱]

علم انبیاء به زبان حیوانات

  • در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد.[۲] برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داوود و سلیمان(ع) با زبان پرندگان و حیوانات دارد:[۳] «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»[۴] این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان چیزی جز آگاهی از غیب نیست.[۵] و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان[۶] و یا فهمیدن زبان هدهد[۷] اشاره شده است.[۸] و خداوند اگر اراده کند می‌تواند زبان های مختلف را به هرکسی بیاموزد.[۹]
  • مسألۀ آگاهى بعضى از پیامبران از «مَنطِقُ الطَّیرِ» و سخن گفتن با پاره‌اى از حیوانات نه به عنوان یک علم ضرورى براى اداى رسالت، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال نبوّت می شود،[۱۰] این آگاهی از باب‌ سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت‌ آنها و درک مقصود آنها از راه‌ احاطۀ نفسانی‌ بر آنهاست‌. نفس‌ مؤمن‌ چنانچه‌ تقویت‌ شود و از هوی و هوس عبور کند سعه‌ و احاطه‌ای‌ پیدا می‌کند که‌ بر ملکوت‌ موجودات‌ واقف‌ می‌شود.[۱۱]

علم امامان به تمام زبان ها

  • بر اساس روایات، امامان(علیهم السلام) به تمام زبان‌هایی که مردم با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند.[۱۲] یکی از دلایل علم ایشان به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشد[۱۳] تا بتواند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.[۱۴] به عبارتی دیگر امام چون جنبۀ رهبری و زمامداری انسان‌ها را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیه‌ای از خود[۱۵] عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسان‌ها را به سر منزل مقصود برساند.[۱۶] اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.[۱۷]

دلیل علم امامان به زبان حیوانات

  • یکی از دلایل علم امام به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشند[۱۸] تا بتوانند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برسانند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.[۱۹] اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.[۲۰]

بررسی روایات

  • در تاریخ زندگانی پیشوایان معصوم(علیهم السلام) به روایات و حکایاتی برمی‌خوریم که بر اساس آنها، اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) به زبان‌های گوناگونی همچون سریانی، عبری، ترکی، روسی و فارسی سخن گفته‌اند،[۲۱] برخی از آنها عبارتند از:
  1. اباصلت هروی می گوید:[۲۲] امام رضا(علیه السلام) با مردم با لغاتشان تکلم می‌فرمود و به خدا سوگند فصیح‌ترین مردم و عالم‌ترین ایشان به هر زبان و لغتی بود. روزی به آن حضرت عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، تعجب می‌کنم از شناخت شما به این لغت‌ها با اختلافی که دارند، حضرت فرمود: «ای اباصلت، من حجت خدا بر مردم هستم، و خداوند کسی را که به لغات مردم شناخت نداشته باشد حجت نمی‌گیرد، آیا سخن امیرالمؤمنین(علیه السلام) به تو نرسیده است: "به ما فصل‌الخطاب داده شده است."؟ آیا فصل‌الخطاب جز شناخت به لغت‌ها است؟»[۲۳]
  2. در روایتی دیگر ابوبصیر از امام کاظم(علیه السلام) دربارۀ نشانه های امام سؤال می کند، امام بعد از بیان چند نشانه یکی از نشانها ها را علم به تمام زبان ها معرفی می کنند:[۲۴] «به هر زبانی سخن گوید. سپس حضرت فرمود: هنوز از جای خود حرکت نکرده‌ای نشانه‌ای به تو ارائه می‌دهم. راوی می گوید: طولی نکشید، مردی خراسانی وارد شد و به عربی صحبت کرد. امام به فارسی جواب او را داد. خراسانی گفت: من خیال کردم شما زبان فارسی را نمی‌دانید، لذا به عربی سخن گفتم. امام فرمود: اگر من این را ندانم پس فضیلت من بر تو چیست؟! یعنی از آثار فضل من علم به همه اشیاء و همه زبان‌هاست. سپس امام فرمود: کلام هیچ کس، چه انسان باشد و چه حیوان، پرنده باشد یا چرنده یا هر جانداری بر امام پوشیده نیست. اگر در کسی این نشانی‌ها نباشد امام نیست.»[۲۵]
  3. خادم امام عسکری(علیه السلام) می‌گوید:[۲۶] بارها می‌دیدم آن حضرت با غلامان خود به زبان‌های رومی و صقلبی و ترکی سخن می‌گوید، به گونه‌ای که تعجب مرا برمی انگیخت. پیش خود گفتم او متولد مدینه است و مسافرتی نکرده و با کسی هم مراوده نداشته است تا این زبان‌ها را بیاموزد، امام باطن مرا خواند و فرمود: «خدای تعالی حجتش را از میان مردم برانگیخته و علم لغات و انساب و حوادث و خبر مرگ افراد را به او نمایانده است وگرنه فرقی بین او و دیگران نبود.»[۲۷]
  4. امام حسن(علیه السلام) فرمودند:[۲۸] «خداوند به غیر از این خورشید خورشیدهای بسیار دیگری آفریده که فاصله میان آنها بسیار زیاد است و غیر از این ماه، ماه‌های دیگری آفریده که فاصله میان آنها بسیار زیاد است و غیر از این عالم هفتاد هزار عالم دیگر آفریده است که میان آنها فاصله بسیار زیاد است و در هر یک شهرهایی و در هر شهر زبانی است و هیچ لغتی نیست مگر آن که امام آنرا می‌داند و ما حجت خدا در همه این مکان‌هاییم.»[۲۹]
  • علامه مجلسی می‌فرماید: "دانا بودن امامان(علیهم السلام) به تمام لغات مستفاد از روایات بسیار است. و اما دانا بودن آنان بر تمام صنایع دنیا، از عمومات اخبار صحیحه استفاده می‌شود، زیرا در این اخبار، بسیار آمده که امام به همه چیز داناست و چیزی بر او پنهان نیست "وَ مَا كَانَ‏ وَ مَا يَكُونُ‏‏‏‏‏" را می‌داند.[۳۰] شیخ مفید[۳۱] هم چنین علمی را بر اساس روایات برای امام قبول می کند.[۳۲]
  • و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشده اند دلایلی دارد، مانند اینکه می خواسته اند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمی کردند.[۳۳]

دلیل روایی

  • در روایتی از امام رضا(علیه السلام)[۳۴] اشاره شده است که، خداوند کسی را که لغات مردم را نداند حجت نمی گیرد. یعنی امام باید به تمام زبان ها آگاه باشد.[۳۵] در ادامۀ روایت آمده است امام رضا(علیه السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل می کند: «به ما فصل‌الخطاب داده شده است و آن چیزی غیر از آشنایی به کل زبان‌ها است.»[۳۶]
  • در روایتی[۳۷] دیگر، امام کاظم(علیه السلام) یکی از نشانه های امام را دانستن زبان تمام مردم و حتی حیوانات دانسته است.[۳۸] در ادامه آمده است، کلام هیچ انسان و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر امام پوشیده نیست. هر که این ویژگی‌ها را نداشته باشد امام نیست.[۳۹]
  • در روایت از امام حسن(علیه السلام) آمده است: «هیچ لغتی نیست مگر آنکه امام آنرا می‌داند.»[۴۰] همچنین ایشان می فرمایند: «من بر تمام زبان های شرق و غرب آگاهم.»[۴۱]
  • در کتاب بصائر بابی مطرح شده با عنوان: "فی الأئمه أنهم یتکلمون الألسن کلها"[۴۲] و در بابی دیگر آمده است: "فی الأئمه أنهم یعرفون منطق الطیر"[۴۳] در این باب اشاره به روایاتی شده که امامان زبان حیوانات و پرندگان را هم می دانند.[۴۴]
  • علی بن اسباط می گوید:[۴۵] «همراه ابوجعفر(علیه السلام) از کوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گله‌ای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که می‌چرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد امام جواد(علیه السلام) آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو شکایت می‌کند که تو بر او ستم می‌کنی و همه شیر او را می‌دوشی و هنگامی که غروب به خانه می‌رود صاحبش شیری در پستان آن نمی‌بیند. اگر از این به بعد به این حیوان ظلم نکنی که هیچ وگرنه از خداوند می‌خواهم که عمر تو را کوتاه کند. چوپان گفت : "أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ" پس ادامه داد از تو می‌خواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ امام فرمود: ما خزانه دار علم خدا، معدن حکمت او، وصی انبیاء الهی و بندگان مکرّم خداوندیم.»[۴۶]
  • و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشده اند دلایلی دارد، مانند اینکه می خواسته اند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمی کردند.[۴۷]

نظر برخی از بزرگان شیعی

  • مشایخ بزرگ حدیثی[۴۸] و بزرگان شیعی مانند شیخ مفید در الاختصاص[۴۹] و شیخ طوسی با توجه به روایاتی که در منابع روایی آمده است آگاهی امامان بر زبان حیوانات را قبول کرده[۵۰] و حتی گفته اند: گرچه صحبت با حیوانات از طرف عقل ثابت نمی شود اما وقوعش ممتنع نیست، حتی با توجه به این روایات این مسأله را از ویژگی های امامِ به حق می دانند.[۵۱]


جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  2. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  3. ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18
  4. سورۀ نمل، آیۀ 16
  5. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  6. سورۀ نمل، آیۀ 18 و 19
  7. سورۀ نمل، آیۀ 20 ـ 22
  8. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  9. ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18
  10. ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟
  11. ر.ک. طهرانی، سیدمحمد حسین، امام شناسی، ج ۱۲، ص 295
  12. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ سجادی، سیداحمد، پرچم داران هدایت، ص 159؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 189؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 143 ـ 145
  13. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  14. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  15. سورۀ روم، آیۀ 22
  16. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  17. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136
  18. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  19. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  20. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136
  21. ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 356؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائرالدرجات، ص 70؛ داداش زاده، داوود، علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص 48 ـ 51
  22. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴
  23. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 189؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 84 ـ 86؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 356
  24. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵، ح ۷
  25. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ سجادی، سیداحمد، پرچم داران هدایت، ص 159؛ صادقی، مصطفی، شیوه های تشخیص امام در عصر حضور، ص 57؛ داداش زاده، داوود، علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص 48 ـ 51
  26. مسعودی، اثبات الوصیه، ص 251
  27. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ صادقی، مصطفی، شیوه های تشخیص امام در عصر حضور، ص 57؛ داداش زاده، داوود، علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص 48 ـ 51
  28. صفار، محمد بن حسن، بصائر، ج ۱۰، ص ۵۱۰
  29. ر.ک. رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 143 ـ 145
  30. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136
  31. مفید، محمد بن محمد اوائل المقالات، ص ۶۷
  32. ر.ک. مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، ش 45، ص 316
  33. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  34. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
  35. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  36. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
  37. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹
  38. ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  39. ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور، ص 57
  40. ر.ک. باقری، سیدمحمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص 74
  41. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  42. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 333
  43. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 341
  44. ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟
  45. ر.ک. رفیعی، رمضانعلی، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی(علیه السلام))، صفحه؟؟؟
  46. بحرانی، سیدهاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص 397
  47. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  48. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 285؛ عيون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج ‏۲، ص ۲۲۸
  49. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص ۲۹۳
  50. ر.ک. رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، صفحه؟؟؟
  51. ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟