عرب: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری: به ویرایشگر منبع تغییر داده شده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
# برخی گفتهاند شاید مراد از سخن [[امام صادق]] {{ع}}، آغاز [[قیام]] حضرت است و ممکن است عربها در [[سپاهیان]] مخصوصی که در آغاز [[قیام]] همراه حضرت خواهند بود شرکت نداشته باشند<ref>ر. ک: [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[چشماندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشماندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۰.</ref>. | # برخی گفتهاند شاید مراد از سخن [[امام صادق]] {{ع}}، آغاز [[قیام]] حضرت است و ممکن است عربها در [[سپاهیان]] مخصوصی که در آغاز [[قیام]] همراه حضرت خواهند بود شرکت نداشته باشند<ref>ر. ک: [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[چشماندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشماندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۰.</ref>. | ||
# سخن امام {{ع}} کنایه از کمی شرکت عربها دارد و این با توجه به انتظاری که از [[همراهی]] آنان میرود، [[یاری]] ایشان را کمرنگ جلوه میدهد. مؤید این توجیه، [[حدیث]] [[نقل]] شده در کافی<ref>{{متن حدیث|وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ}}؛ کافی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است که سندی [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دارد. این [[حدیث]]، [[همراهی]] عربها با [[قیام امام مهدی]] {{ع}} را به کلی نفی نکرده؛ بلکه آنان را اندک {{متن حدیث|نَفَرٍ یَسِیر}} خوانده است. در [[حدیث]] دیگری فردی به نام [[ام شریک]] ـ که به [[سخنرانی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره [[دجال]] و فتنههای او گوش میداده است ـ از حضرت میپرسد: عربها در آن روز کجایند؟ [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ میفرماید: "آنها در آن زمان، اندکاند و بیشترشان در بیت المقدس هستند"<ref>{{متن حدیث|هُمْ یَوْمَئِذٍ قَلِیلٌ وَ جُلُّهُمْ بِبَیْتِ الْمَقْدِس}}؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> | # سخن امام {{ع}} کنایه از کمی شرکت عربها دارد و این با توجه به انتظاری که از [[همراهی]] آنان میرود، [[یاری]] ایشان را کمرنگ جلوه میدهد. مؤید این توجیه، [[حدیث]] [[نقل]] شده در کافی<ref>{{متن حدیث|وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ}}؛ کافی، ج۱، ص۳۷۰.</ref> است که سندی [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دارد. این [[حدیث]]، [[همراهی]] عربها با [[قیام امام مهدی]] {{ع}} را به کلی نفی نکرده؛ بلکه آنان را اندک {{متن حدیث|نَفَرٍ یَسِیر}} خوانده است. در [[حدیث]] دیگری فردی به نام [[ام شریک]] ـ که به [[سخنرانی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره [[دجال]] و فتنههای او گوش میداده است ـ از حضرت میپرسد: عربها در آن روز کجایند؟ [[پیامبر]] {{صل}} پاسخ میفرماید: "آنها در آن زمان، اندکاند و بیشترشان در بیت المقدس هستند"<ref>{{متن حدیث|هُمْ یَوْمَئِذٍ قَلِیلٌ وَ جُلُّهُمْ بِبَیْتِ الْمَقْدِس}}؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۸، ص۲۶۷، ۲۶۸.</ref> | ||
==عَرَب== | |||
اصطلاح [[عرب]] در اصل به معنای [[بدوی]] و [[صحرانشین]] بوده است؛ زیرا «عربه» در [[عبری]] به معنای صحرا بوده و عرب به معنای صحرانشین است. | |||
در کتیبههای «شلمنصر سوم» و سایر کتیبههایی که در جنوب و یا شمال شبه جزیره [[کشف]] شده، لفظ عرب به [[صحرانشینان]] یا بدویان اطلاق شده است. در [[قرآن کریم]] نیز چندین بار لفظ عرب یا [[اعراب]] آمده است از جمله: | |||
{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر هستند» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref> در این جا منظور از اعراب، [[بادیهنشینان]] است نه [[مردم]] ساکن [[شهرها]] و این که {{عربی|تَعَرُّب بعد الهجرة}} منع شده، یعنی [[اعرابی]] شدن و صحرانشین شدن پس از [[هجرت]] و [[پذیرش اسلام]]، موجب [[کفر]] و [[خروج از دین]] است. | |||
و اما در مورد [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم» سوره یوسف، آیه ۲.</ref> باید گفت: [[قرآن]] به لهجه عرب یعنی ساکنان شهرها و به ویژه [[قریش]] نازل شده است. گفتنی است بعضی به سبب انتساب به «[[یعرب بن قحطان]]» آنان را عرب خواندهاند. | |||
بیشتر علمای [[انساب]]، عرب را به سه دسته تقسیم کردهاند. | |||
# عرب عاربه؛ آنها عرب [[خالص]] هستند که به مناسبت انتساب به «[[یَعرب بن قحطان]]» آنان را «[[اعراب قحطانی]]» و به سبب سکونت در [[یمن]] «[[اعراب یمانی]]» گفتهاند. آنان در مناطق جنوبی [[زندگی]] کرده و پس از خراب شدن «[[سد مأرب]]» به سوی شمال شبه [[جزیره]] [[مهاجرت]] کردند. برخی در [[غسان]] و برخی در یثرب ساکن شدند. دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] که در [[تاریخ اسلام]] به عنوان [[انصار]] معروفاند از اعراب قحطانی و عاریه هستند. | |||
# عرب مُستَعربه؛ آنها عرب [[ناخالص]] هستند که به سبب مجاور بودن با اعراب خالص و یا اختلاط با آنان، عرب شدهاند. این عده عمدتاً در مرکز شبه جزیره و [[حجاز]] زندگی میکنند و چون [[نسل]] ایشان به «عدنان» جد بیستم [[رسول خدا]]{{صل}} میرسد، آنان را «[[اعراب عدنانی]]» و نیز به علت این که از نسل اسماعیل{{ع}} هستند به آنان «[[اعراب]] [[اسماعیلی]]» گفتهاند. علاوه بر این به [[عرب]] (نزاری یا [[معدی بنی قَیدار]]، بنی شرق و...) نیز معروفند. «[[قریش]]» که [[پیامبر]]{{صل}} و [[بنیهاشم]] از میان آنان هستند و نیز «ثقیف»، از اعراب مستعربه محسوب میشوند. | |||
# [[اعراب بائده]]؛ این عده چون از میان رفتهاند به آنان عرب «بائده» گفتهاند. [[اقوام]] «عاد، [[ثَمود]]، طَسم، جُدَیس، اُمَیم، جاسِم و عَبیل» از این دسته هستند<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۲.</ref>. | |||
اعراب از لحاظ [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] به دو دسته مهم تقسیم شدهاند: | |||
# [[اهل]] وَبَر؛ به [[اعرابی]] اطلاق میشود که در بیابانها [[زندگی]] کرده و [[حیات]] معیشتی آنان صحرایی است و به [[زمین]] نیز بستگی ندارند. | |||
این دسته از اعراب به [[طور]] [[خانوادگی]] و دسته جمعی در خیمههایی که از «وَبَر» یا پوست بافته میشود، زندگی میکنند. آنان همواره برای دستیابی به چراگاههای جدید و نیز [[تغذیه]] حیوانات خود در [[حال]] انتقال و جابهجایی از مکانی به مکان دیگر هستند. بدیهی است [[طبیعت]] خشک و بیابانهای سوزان و کمبود آب، مراتع و نیز زندگی سخت، از آنان عناصر [[جنگجو]]، [[مبارز]]، [[مقاوم]]، [[خشن]] و انعطاف پذیر ساخته است. بیشتر این عده از داشتن سواد و [[فرهنگ]] و [[تمدن]] [[محروم]] بوده، ولی در عین حال از طبعی [[سلیم]] برخوردار و بسیار میهمان [[دوست]] هستد. ضرب المثل معروف «اَحمی من مُجیر الجَّراد» بیانگر این مدعا است، ولی همین [[پناه دهنده]] ملخ، چه بسا به بهانههای واهی، سالها با یک [[قبیله]] دیگر درگیر بوده و خونهای بسیاری میریخت که «[[ایام العرب]]» و جنگهای [[عرب جاهلی]] [[شاهد]] این مطلب است. چه بسا برای آنکه شتر قبیلهای بدون [[اجازه]] وارد چراگاه قبیله دیگر شده، چهل سال [[آتش]] [[جنگ]] میان دو قبیله شعلهور میگردید. | |||
# اهل مَدَر؛ به کسانی اطلاق میشود که در [[شهر]] ساکن بودهاند «مَدَر» به معنای گل و خشت است و چون آنان دارای خانههای ساخته شده با گل و خشت بودهاند به «[[اهل]] مدر» معروف شدهاند. بدیهی است [[زندگی]] [[شهرنشینی]] و [[ثبات]] در یک مکان، آنان را دارای زندگی و خصوصیاتی متفاوت از [[بادیهنشینان]] کرده و به تبع آن تا حدودی از [[نعمت]] سواد، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخوردار شدهاند. هم اکنون نیز پس از هزاران سال، هم چنان دو نوع [[معیشت]] و [[حیات اجتماعی]] یاد شده، با اندک تفاوتی در شبه جزیره به چشم میخورد<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۴.</ref>. | |||
[[مورخین]]، [[عربستان]] را از [[زمان]] [[آدم]] و نوح{{عم}} [[مسکن]] [[عرب]] میدانند، و سکنهاش را از [[اولاد]] ([[سام بن نوح]]) گفتهاند. اولاد [[سام]]، به چند [[قبیله]] تقسیم یافتهاند که معروفترین آنها [[ملت]] عاد و [[ثمود]] بودهاند. | |||
[[یعرب بن قحطان]] که [[زبان عربی]] به او منتهی میگردد، از پسران سام میباشد که [[یمن]] را آباد کرد و [[اراضی]] (عربه) به اسم او نامیده شد. عرب وجه [[تسمیه]] خود و [[کشور]] خود و زبان خود را مشتق از ([[یعرب]]) میدانند.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۷۲.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۳۰: | خط ۴۷: | ||
# [[پرونده:10119015.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی''']] | # [[پرونده:10119015.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی''']] | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۰
براساس روایات یاران حضرت مهدی (ع) از مناطق و گروههای مختلفی هستند و این یاران از سراسر جهان گرد هم میآیند. با این حال، درباره حضور مردم عرب در قیام حضرت مهدی (ع) دو گونه روایت وجود دارد: بعضی روایات بر عدم حضور آنان در انقلاب حضرت دلالت دارد و برخی دیگر دلالت بر حضور آنها در سپاه حضرت میکنند.
حضور عربها در سپاه امام مهدی (ع)
مهمترین روایتی که به آن استدلال شده مبنی بر عدم حضور مردم عرب در اصحاب حضرت مهدی (ع)، روایت امام صادق (ع) است که فرمودند: "از عربها بپرهیزید؛ زیرا آیندۀ بد و خطرناکی در پیش دارند؛ مگر نه این است که کسی از آنان همراه حضرت مهدی (ع) قیام نمیکند"[۱].[۲] این روایت از نظر سندی و محتوایی قابل بحث و نقداست:
نقد سندی: علامه مجلسی، این روایت را از کتاب «الغیبة» شیخطوسی نقل کرده است، اما سند این روایت به دلیل وجود موسی الآبار و اسباط بن سالم که هر دو مجهول الحالاند و هیچ توثیقی ندارند، ضعیف است.
نقد و بحث محتوایی:
- این روایت در تعارض با روایات دیگری است که دلالت دارد بر اینکه برخی از یاران و اصحاب امام زمان (ع) از مردم عرب هستند. تعدادی از روایات، برخی از شهرها و کشورهای عربی را نام میبرند که از آنجا افرادی به پشتیبانی از حضرت قیام میکنند، مانند:
- رسول خدا (ص) میفرماید: "بزرگان و انسانهای شریفی از سرزمین شام (سوریه) به حضرت مهدی (ع) میپیوندند و نیز کسانی که از قبایل و سرزمینهای گوناگون اطراف شام هستند؛ آنان پارسایان شب و شیران روزند"[۳].
- امام باقر (ع) میفرماید: "سی صد و سیزده نفر، به عدد یاران جنگ بدر، در میان رکن و مقام (در کعبه) با حضرت مهدی (ع)بیعت میکنند. در میان آنان بزرگانی از مردم مصر و نیکانی از شام و نیکانی از مردم عراق به چشم میخورند. حضرت فرمانروایی خواهد کرد، آن مقدار که خدا بخواهد"[۴].
- همچنین دربارۀ شهر کوفه میفرماید: "هنگامی که حضرت قائم (ع) ظهور کند و به کوفه بیاید، خداوند از پشت کوفه (نجف) هفتاد هزار انسان صدیق را بر میانگیزد. آنان از یاران و اصحاب حضرتش خواهند بود"[۵].[۶]
- برخی گفتهاند شاید مراد از سخن امام صادق (ع)، آغاز قیام حضرت است و ممکن است عربها در سپاهیان مخصوصی که در آغاز قیام همراه حضرت خواهند بود شرکت نداشته باشند[۷].
- سخن امام (ع) کنایه از کمی شرکت عربها دارد و این با توجه به انتظاری که از همراهی آنان میرود، یاری ایشان را کمرنگ جلوه میدهد. مؤید این توجیه، حدیث نقل شده در کافی[۸] است که سندی موثق و قابل اعتماد دارد. این حدیث، همراهی عربها با قیام امام مهدی (ع) را به کلی نفی نکرده؛ بلکه آنان را اندک «نَفَرٍ یَسِیر» خوانده است. در حدیث دیگری فردی به نام ام شریک ـ که به سخنرانی پیامبر خدا (ص) درباره دجال و فتنههای او گوش میداده است ـ از حضرت میپرسد: عربها در آن روز کجایند؟ پیامبر (ص) پاسخ میفرماید: "آنها در آن زمان، اندکاند و بیشترشان در بیت المقدس هستند"[۹].[۱۰]
عَرَب
اصطلاح عرب در اصل به معنای بدوی و صحرانشین بوده است؛ زیرا «عربه» در عبری به معنای صحرا بوده و عرب به معنای صحرانشین است. در کتیبههای «شلمنصر سوم» و سایر کتیبههایی که در جنوب و یا شمال شبه جزیره کشف شده، لفظ عرب به صحرانشینان یا بدویان اطلاق شده است. در قرآن کریم نیز چندین بار لفظ عرب یا اعراب آمده است از جمله: ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا﴾[۱۱]؛ ﴿الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا﴾[۱۲] در این جا منظور از اعراب، بادیهنشینان است نه مردم ساکن شهرها و این که تَعَرُّب بعد الهجرة منع شده، یعنی اعرابی شدن و صحرانشین شدن پس از هجرت و پذیرش اسلام، موجب کفر و خروج از دین است. و اما در مورد آیه ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا﴾[۱۳] باید گفت: قرآن به لهجه عرب یعنی ساکنان شهرها و به ویژه قریش نازل شده است. گفتنی است بعضی به سبب انتساب به «یعرب بن قحطان» آنان را عرب خواندهاند. بیشتر علمای انساب، عرب را به سه دسته تقسیم کردهاند.
- عرب عاربه؛ آنها عرب خالص هستند که به مناسبت انتساب به «یَعرب بن قحطان» آنان را «اعراب قحطانی» و به سبب سکونت در یمن «اعراب یمانی» گفتهاند. آنان در مناطق جنوبی زندگی کرده و پس از خراب شدن «سد مأرب» به سوی شمال شبه جزیره مهاجرت کردند. برخی در غسان و برخی در یثرب ساکن شدند. دو قبیله اوس و خزرج که در تاریخ اسلام به عنوان انصار معروفاند از اعراب قحطانی و عاریه هستند.
- عرب مُستَعربه؛ آنها عرب ناخالص هستند که به سبب مجاور بودن با اعراب خالص و یا اختلاط با آنان، عرب شدهاند. این عده عمدتاً در مرکز شبه جزیره و حجاز زندگی میکنند و چون نسل ایشان به «عدنان» جد بیستم رسول خدا(ص) میرسد، آنان را «اعراب عدنانی» و نیز به علت این که از نسل اسماعیل(ع) هستند به آنان «اعراب اسماعیلی» گفتهاند. علاوه بر این به عرب (نزاری یا معدی بنی قَیدار، بنی شرق و...) نیز معروفند. «قریش» که پیامبر(ص) و بنیهاشم از میان آنان هستند و نیز «ثقیف»، از اعراب مستعربه محسوب میشوند.
- اعراب بائده؛ این عده چون از میان رفتهاند به آنان عرب «بائده» گفتهاند. اقوام «عاد، ثَمود، طَسم، جُدَیس، اُمَیم، جاسِم و عَبیل» از این دسته هستند[۱۴].
اعراب از لحاظ اجتماعی و اقتصادی به دو دسته مهم تقسیم شدهاند:
- اهل وَبَر؛ به اعرابی اطلاق میشود که در بیابانها زندگی کرده و حیات معیشتی آنان صحرایی است و به زمین نیز بستگی ندارند.
این دسته از اعراب به طور خانوادگی و دسته جمعی در خیمههایی که از «وَبَر» یا پوست بافته میشود، زندگی میکنند. آنان همواره برای دستیابی به چراگاههای جدید و نیز تغذیه حیوانات خود در حال انتقال و جابهجایی از مکانی به مکان دیگر هستند. بدیهی است طبیعت خشک و بیابانهای سوزان و کمبود آب، مراتع و نیز زندگی سخت، از آنان عناصر جنگجو، مبارز، مقاوم، خشن و انعطاف پذیر ساخته است. بیشتر این عده از داشتن سواد و فرهنگ و تمدن محروم بوده، ولی در عین حال از طبعی سلیم برخوردار و بسیار میهمان دوست هستد. ضرب المثل معروف «اَحمی من مُجیر الجَّراد» بیانگر این مدعا است، ولی همین پناه دهنده ملخ، چه بسا به بهانههای واهی، سالها با یک قبیله دیگر درگیر بوده و خونهای بسیاری میریخت که «ایام العرب» و جنگهای عرب جاهلی شاهد این مطلب است. چه بسا برای آنکه شتر قبیلهای بدون اجازه وارد چراگاه قبیله دیگر شده، چهل سال آتش جنگ میان دو قبیله شعلهور میگردید.
- اهل مَدَر؛ به کسانی اطلاق میشود که در شهر ساکن بودهاند «مَدَر» به معنای گل و خشت است و چون آنان دارای خانههای ساخته شده با گل و خشت بودهاند به «اهل مدر» معروف شدهاند. بدیهی است زندگی شهرنشینی و ثبات در یک مکان، آنان را دارای زندگی و خصوصیاتی متفاوت از بادیهنشینان کرده و به تبع آن تا حدودی از نعمت سواد، فرهنگ و تمدن برخوردار شدهاند. هم اکنون نیز پس از هزاران سال، هم چنان دو نوع معیشت و حیات اجتماعی یاد شده، با اندک تفاوتی در شبه جزیره به چشم میخورد[۱۵].
مورخین، عربستان را از زمان آدم و نوح(ع) مسکن عرب میدانند، و سکنهاش را از اولاد (سام بن نوح) گفتهاند. اولاد سام، به چند قبیله تقسیم یافتهاند که معروفترین آنها ملت عاد و ثمود بودهاند. یعرب بن قحطان که زبان عربی به او منتهی میگردد، از پسران سام میباشد که یمن را آباد کرد و اراضی (عربه) به اسم او نامیده شد. عرب وجه تسمیه خود و کشور خود و زبان خود را مشتق از (یعرب) میدانند.[۱۶].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- برای یاری امام مهدی چه باید کرد؟ (پرسش)
- در زمان غیبت امام مهدی چه کارهایی باید به جا آوریم که ظهور ایشان نزدیک گردد و جزء یاران و سربازان حضرت باشیم؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی هنگامی که سیصد و سیزده یار داشته باشد ظهور میکند؟ (پرسش)
- آیا جنیان نیز مانند شیعیان به یاری امام مهدی میآیند؟ (پرسش)
- وزیران دولت امام مهدی غالباً از چه قشری هستند؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی جوان هستند و امام مهدی در حکومت خود از جوانان استفاده میکند؟ (پرسش)
- آیا همه یاران امام مهدی جوان بوده افراد کهن سال میان آنان نیست؟ چرا بیشتر آنها جوان هستند؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی همه از اقوام گذشته هستند یا ما هم میتوانیم از یاران حضرت باشیم و به او کمک کنیم؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی مانند دیگر امامان اصحابی دارند؟ (پرسش)
- مردم چه شهرهای از یاوران امام مهدی هستند؟ (پرسش)
- مأموریتهای یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا میتوان پیروان راستین حضرت مسیح را که مسلمان نیستند جزو یاران امام مهدی برشمرد؟ (پرسش)
- آیا هرکس میتواند با انجام دادن عمل نیک یکی از یاران امام مهدی گردد؟ (پرسش)
- اگر اسامی اصحاب امام مهدی از ابتدا مشخص شده چگونه ما میتوانیم خود را از اصحاب او قرار دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی با اصحاب خود بر سر چه اصولی پیمان میبندد؟ (پرسش)
- انصار امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- نشانههای یاوران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا یاران اصلی امام مهدی جوانان هستند؟ (پرسش)
- سلاح یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان فهمید که ما جزء یاران امام مهدی هستیم؟ (پرسش)
- آیا از امام مهدی درباره شیعیان فرمایشی رسیده است؟ (پرسش)
- چه کسانی با امام مهدی بیعت خواهند کرد؟ (پرسش)
- بیعت یاران با امام مهدی در کجاست؟ (پرسش)
- آیا در قرآن به یاران امام مهدی اشاره شده است؟ (پرسش)
- آیا با امام مهدی از روی اکراه بیعت میشود؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی در جابلقا یارانی دارد؟ (پرسش)
- آیا با خواندن چهل بار دعای عهد یار حضرت مهدی میشویم؟ (پرسش)
- آیا به نام یاران امام مهدی و محل سکونت آنها در روایات اشارهای شده است؟ (پرسش)
- آیا در روایات به محل سکونت یاران امام مهدی اشارهای شده است؟ (پرسش)
- آیا در میان اصحاب امام مهدی عرب وجود ندارد؟ (پرسش)
- آیا در میان این همه مسلمان و شیعه سیصد و سیزده نفر یار برای امام مهدی وجود ندارد؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی حتما باید نماز اول وقت بخوانند و کار نیک انجام دهند و حجاب خود را حفظ نمایند یا اگر تنها عاشق امام باشند کافی است؟ (پرسش)
- با توجه به جهانی بودن حکومت امام مهدی و محدود بودن یاران آن حضرت، آیا ایشان از نیروهای غیبی نیز بهره خواهند برد؟ (پرسش)
- شعار یاوران امام مهدی در خونخواهی امام حسین چیست؟ (پرسش)
- بیشتر یاران امام مهدی از شرق هستند چگونه با عقب ماندگی شرق میتوان بر غرب پیروز شد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان با سیصد و سیزده نفر دنیا را تسخیر کرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی یارانی غیرعرب دارد؟ (پرسش)
- چگونه میتوانیم از یاران واقعی امام مهدی باشیم؟ (پرسش)
- چه کسانی از پیامبران الهی با امام مهدی همراه میشوند؟ (پرسش)
- یاران کنونی امام مهدی چگونه به حضرت پیوستهاند؟ (پرسش)
- سرانجام یاران امام مهدی چه میشود؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی حتما باید نماز اول وقت بخوانند و کار نیک انجام دهند و حجاب خود را حفظ نمایند یا اگر تنها عاشق امام باشند کافی است؟ (پرسش)
- ریزش و رویش درباره یاران امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا با اینکه گناهکارم آرزوی اینکه روزی از یاران امام مهدی باشم گناه دارد؟ (پرسش)
- سپاهیان امام مهدی چگونه خود را به نزد امام مهدی میرسانند؟ (پرسش)
- امام مهدی برای پذیرش سپاهیان چه شرایطی را بیان کردهاند؟ (پرسش)
- فرماندهان سپاه امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- اهداف یاوران مهدی چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور بر اساس چه اصولی با یاران خود پیمان میبندد؟ (پرسش)
- آیا روایاتی مبنی براینکه در زمان غیبت امام مهدی یارانی دارند وجود دارد؟ (پرسش)
- گروههای مختلف یاران امام مهدی کدامند؟ (پرسش)
- جایگاه یاران امام مهدی در انقلاب جهانی چیست؟ (پرسش)
- آیا تعدادی از گروه سیصد و سیزده نفری یاران پیش از ظهور امام مهدی وجود دارند؟ (پرسش)
- یاران امام مهدی چگونه آزموده میشوند؟ (پرسش)
- آزمون امت اسلامی در دولت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- شعار یاران امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- از پیشینیان چه کسانی به یاری امام مهدی برمیخیزند؟ (پرسش)
- آیا جنیان نیز امام مهدی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- آیا ملائکه نیز امام مهدی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی یاران خود را هماکنون برگزیده یا به هنگام ظهور برخواهد گزید؟ (پرسش)
- فرق بین اصحاب و انصار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «اتّق العرب؛ فإنّ لهم خبر سوء، أما إنّه لا یخرج مع القائم واحد منهم»؛ طوسی، محمد بن حسن، غیبة طوسی، ص ۲۸۴.
- ↑ ر. ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۴۸۵.
- ↑ «فَیَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ لُیُوثٌ بِالنَّهَار»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴؛ ابن طاووس، سید رضی الدین، الملاحم و الفتن، ص ۱۴۲.
- ↑ «یُبَایِعُ الْقَائِمَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَیِّفٌ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ فِیهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْیَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَیُقِیمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یُقِیمَ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴.
- ↑ ابن طاووس، سید رضی الدین، الملاحم و الفتن، ص ۴۳.
- ↑ ر. ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۴۸۵.
- ↑ ر. ک: طبسی، نجمالدین، چشماندازی به حکومت مهدی، ص ۷۰.
- ↑ «وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ»؛ کافی، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ «هُمْ یَوْمَئِذٍ قَلِیلٌ وَ جُلُّهُمْ بِبَیْتِ الْمَقْدِس»؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۰.
- ↑ ر. ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۸، ص۲۶۷، ۲۶۸.
- ↑ «تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید» سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ «تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر هستند» سوره توبه، آیه ۹۷.
- ↑ «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستادهایم» سوره یوسف، آیه ۲.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۲.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، ص۳۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۷۲.