اَبدال در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = اَبدال | | موضوع مرتبط = اَبدال | ||
| عنوان مدخل = اَبدال | | عنوان مدخل = اَبدال | ||
| مداخل مرتبط = [[اَبدال در | | مداخل مرتبط = [[اَبدال در معارف و سیره رضوی]] - [[اَبدال در معارف مهدویت]] - [[اَبدال در عرفان اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | | پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۲
اَبدال به معنای جانشینان، عدهای از بندگان خالص خداوند هستند که زمین از وجود آنها خالی نمیشود و در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از یاران حضرت مهدی (ع) در عصر ظهور را تشکیل میدهند. اینان دارای نیتهای پاک و و سخاوتمند بوده و راهبان شب و شیران روز هستند.
معناشناسی
اَبدال" به معنای جانشینان است، ابدال، عدهای معدود از صلحا و نیکان و بندگان خالص خداوند هستند که شمار آنان هفت یا هفتاد نفر است و گفته شده زمین از وجود آنها خالی نمیشود[۱]. این تعبیر را در مورد جمعی از بندگان صالح خدا به کار میبرند که در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از یاران حضرت مهدی(ع) در عصر ظهور را تشکیل میدهند[۲].
مصادیق
در مورد اینکه واژۀ ابدال در مورد چه کسانی مورد استفاده قرار میگیرد اختلاف وجود دارد:
- مراد یاران امام عصر در شام هستند: براساس برخی از احادیث عدهای قائل شدهاند ابدال یاران باوفای حضرت مهدی(ع) هستند که در شام و هنگام ظهور حضرت، خود را به مکه رسانده و با آن حضرت بیعت میکنند[۳] امام باقر(ع) فرمود: "سیصد و چند نفر به شمار اهل بدر با قائم بین رکن و مقام بیعت میکنند که در بین آنان نجبا از اهل مصر و ابدال از اهل شام و اخیار از اهل عراق هستند"[۴] و حضرت علی(ع) نیز در روایتی دیگر آنان را اهل شام معرفی میفرمایند[۵][۶]
- جانشینان انبیای الهی هستند: "خالد بن هیثم فارسی" گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: مردم گمان دارند که در روی زمین گروهی به نام ابدال وجود دارند، اینان کیانند؟ حضرت در پاسخ فرمود: "راست گفتند. منظور از ابدال همان اوصیا و جانشینان هستند که خداوند پس از مرگ و رحلت هر پیامبری آنها را بدل و جانشین او قرار میدهد، تا اینکه به حضرت محمد(ص) آنها را خاتمه داد"[۷].[۸]
از دیگر روایات نیز به دست میآید منظور از ابدال، امامان معصوم(ع) هستند و نیز احتمال دارد، یاران خاص امامان(ع) باشند[۹]، لکن باید توجه داشت براساس برخی قرائن مراد از ابدال غیر از ائمه(ع) هستند، مانند اینکه در دعای ام داوود از امام صادق(ع) که در نیمه رجب خوانده میشود، ابدال غیر از امامان دانسته شده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّیَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِینَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ أَجْزَلِ کَرَامَاتِکَ»[۱۰] و یا اینکه در برخی روایات، گفته شده: هر کس چند ویژگی در او باشد، جزء ابدال شمرده خواهد شد[۱۱] و یا در پاسخ اینکه ابدال از کجا به این مرتبه رسیدهاند؟ گفته شده: به وسیله جود و سخا و نصیحت و خیرخواهی مسلمانان[۱۲]، همه اینها دلالت دارد که ابدال، غیر از معصومان(ع) هستند[۱۳].
ویژگیهای ابدال
از روایاتی که در مورد ابدال وارد شده است چندین نکته استفاده میشود:
- در صورت فوت یکی از ابدال فرد دیگری جایگزین او میشود. سبب نامگذاری"ابدال" نیز همین است که مانند بدل یکدیگر هستند و چون یکی از دنیا رود، کسی مانند او جایش را میگیرد[۱۴].[۱۵]
- خلق و خو و ویژگیهای اخلاقی: در وصف ابدال آمده که آنان دارای نیتهای پاک و طبع سخی و خوی نیکاند و همواره به خیرخواهی مسلمانان بپردازند. آنان معدن و منشأ برکات و خیرات زمیناند[۱۶] درباره ویژگی این افراد گفته شده است: آنان راهبان شب و شیران روز هستند. دلهایشان چون فولاد سخت است که میان رکن و مقام، با آخرین ذخیره الهی حضرت مهدی(ع) بیعت میکنند[۱۷][۱۸]
- گروهی از بانوان جزء ابدالاند: در برخی روایات نیز، عدهای از زنان را جزو ابدال شمردهاند[۱۹].
- شمار ابدال: ابدال از نظر عدد و نیز از حیث محل و مکان مورد اختلاف است. در بعضی از احادیث، سی و در برخی چهل و در برخی دیگر شصت نفر ذکر شده است. امام باقر(ع) فرمودند: "صاحب الزمان(ع) را به ناچار غیبتی است و در آن غیبت، قدرت و قوت برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهانش از وحشت و تنهایی بیرون میآید، که با تعداد ابدال کاملاً سازگار است"[۲۰] و یا گفته شده: ابدال قومی هستند که خداوند، زمین را به وجود آنها استوار دارد و آنها هفتاد نفرند. چهل تن آنها در شام و سی نفر دیگر در جاهای دیگرند؛ چون یکی از آنها بمیرد، فرد دیگری به جای او بیاید[۲۱].[۲۲]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ابدال.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۵۶-۵۹.
- ↑ الامین، محسن، المجالس السنیه، جزء ۵، ص۶۹۹؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص۳۴۷ و ۳۳۴.
- ↑ «یُبَایِعُ الْقَائِمَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَیِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِیهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْیَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ»؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶؛ مفید، الاختصاص، ص۲۰۸؛ مسند ابی یعلی، ج۱۲، ص۲۷۰.
- ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ماده عصب.
- ↑ ر. ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ قمی، عباس، سفینه البحار، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱، ص۱۵۱.
- ↑ قمی، عباس، سفینه البحار، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۶۴.
- ↑ دیلمی، شیرویه بن شهردار بن شیرویه، فردوس الاخبار، ج۲، ص۸۴.
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱.
- ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ۵، ص۳۱۹
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱.
- ↑ متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام، کنز العمال، ج ۱۲، ص۱۸۸.
- ↑ «صَدَقُوا الْأَبْدَالُ هُمُ الْأَوْصِیَاءُ جَعَلَهُمُ اللَّهُ فِی الْأَرْضِ بَدَلَ الْأَنْبِیَاءِ إِذَا رَفَعَ الْأَنْبِیَاءَ وَ خَتَمَ بِمُحَمَّد»؛ طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، الاحتجاج، ج ۲، ص۴۳۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱-۳۲؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳.
- ↑ دیلمی، شیرویه بن شهردار بن شیرویه، فردوس الاخبار ج ۱، ص۱۱۹.
- ↑ «لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ لَا بُدَّ فِی عُزْلَتِهِ مِنْ قُوَّةٍ وَ مَا بِثَلَاثِینَ مِنْ وَحْشَةٍ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۵۳.
- ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، مادة(بدل).
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۵۶-۵۹.