مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ref> شیخ طوسی' به 'ref>شیخ طوسی')
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[احمد بن هلال]]، اهل روستای بزرگی از منطقه "[[نهروان]]" بود که میان واسط و [[بغداد]] قرار دارد. گفته شده است وی از [[یاران]] [[حضرت هادی]]{{ع}} یا [[امام عسکری]]{{ع}} بود. وی مشهور به [[غلو]] و مورد [[لعن]] و نفرین ابدی است<ref>  ر. ک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص ۸۲، رقم ۱۹۹</ref>. نخست از افراد مورد [[اطمینان]] [[حضرت عسکری]]{{ع}} و از [[اصحاب]] ویژه و [[روایت]] ‏کننده از [[امامان معصوم]]{{عم}} بود. ۵۴ بار به [[زیارت]] [[خانه خدا]] رفت که بیست بار آن با پای پیاده بود، امّا دچار کژی شد؛ به گونه‏ای که [[حضرت عسکری]]{{ع}} او را بسیار [[نکوهش]] کرد و درباره‏‌اش فرمود: "از این صوفی ریاکار و بازیگر پروا کنید"<ref> {{عربی|" احْذَرُوا الصُّوفِيَ‏ الْمُتَصَنِّع‏‏"}}؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۵، ش ۱۰۲۰</ref>. برخی نیز این جمله را در [[نکوهش]] او، از جانب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دانسته‌‏اند که در هرحال نشانگر [[پلیدی]] و [[گمراهی]] این مرد است. او تا زمان [[نیابت]] [[محمد بن عثمان]] زیست و با سماجت بسیار، [[سفارت]] آن جناب را [[انکار]] کرد. از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} درباره [[لعن]] و نفرین بر او و [[لزوم]] بیزاری از کارهایش توقیعی صادر شد<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳</ref>. بیشتر کتاب‌‏های رجالی، به او لقب "[[عبرتایی]]" داده‏‌اند<ref>  ابن داود حلی، رجال ابن داود، ص ۴۲۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۸۴؛ علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۰۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در کتاب "[[الغیبة]]" وی را "کرخی" نامگذاری کرده و به او "[[بغدادی]]" نیز گفته شده است.  [[احمد بن هلال]] تا آخر [[سفارت]] [[نایب]] نخست، دچار کژی نشده بود؛ ولی پس از [[وفات]] [[عثمان بن سعید]]، در [[نایب دوم]] [[شک]] کرد و [[نیابت]] او را نپذیرفت<ref>  سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۰۲</ref>. [[شیعیان]] هم پس از برکناری، او را نفرین شده دانسته و از وی دوری جستند. پس از [[مرگ]] وی، توقیعی از [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} صادر شد: [[خداوند]] سبحانه و تعالی از [[فرزند]] هلال نگذرد که بدون هماهنگی و خشنودی ما، در کار ما مداخله و فقط به میل خود عمل می‌‏کرد، تا آن‏که [[پروردگار]]، با نفرین ما زندگی‏اش را به انجام رساند. ما در زمان زندگی‌‏اش نیز انحرافش را به [[شیعیان]] خاص خود گوشزد کردیم. این را به هرکس که درباره او می‏‌پرسد، برسانید. هیچ یک از [[شیعیان]] ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد از ما [[نقل]] می‌‏کنند، [[تردید]] کند؛ زیرا می‌‏دانند ما [[اسرار]] خود را با آنان می‏‌گوییم. آن حضرت در توقیعی دیگر فرمود: ابن هلال، [[ایمان]] خود را پایدار نداشت و با آن‏که مدت طولانی خدمت کرد، به دست خود ایمانش را به [[کفر]] دگرگون ساخت و [[خدا]] نیز او را [[کیفر]] داد<ref>  محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۶؛ ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۳۹ -۴۰.</ref>.
:::::*«[[احمد بن هلال]]، اهل روستای بزرگی از منطقه "[[نهروان]]" بود که میان واسط و [[بغداد]] قرار دارد. گفته شده است وی از [[یاران]] [[حضرت هادی]]{{ع}} یا [[امام عسکری]]{{ع}} بود. وی مشهور به [[غلو]] و مورد [[لعن]] و نفرین ابدی است<ref>  ر. ک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص ۸۲، رقم ۱۹۹</ref>. نخست از افراد مورد [[اطمینان]] [[حضرت عسکری]]{{ع}} و از [[اصحاب]] ویژه و [[روایت]] ‏کننده از [[امامان معصوم]]{{عم}} بود. ۵۴ بار به [[زیارت]] [[خانه خدا]] رفت که بیست بار آن با پای پیاده بود، امّا دچار کژی شد؛ به گونه‏ای که [[حضرت عسکری]]{{ع}} او را بسیار [[نکوهش]] کرد و درباره‏‌اش فرمود: "از این صوفی ریاکار و بازیگر پروا کنید"<ref> {{عربی|" احْذَرُوا الصُّوفِيَ‏ الْمُتَصَنِّع‏‏"}}؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۵، ش ۱۰۲۰</ref>. برخی نیز این جمله را در [[نکوهش]] او، از جانب [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دانسته‌‏اند که در هرحال نشانگر [[پلیدی]] و [[گمراهی]] این مرد است. او تا زمان [[نیابت]] [[محمد بن عثمان]] زیست و با سماجت بسیار، [[سفارت]] آن جناب را [[انکار]] کرد. از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} درباره [[لعن]] و نفرین بر او و [[لزوم]] بیزاری از کارهایش توقیعی صادر شد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳</ref>. بیشتر کتاب‌‏های رجالی، به او لقب "[[عبرتایی]]" داده‏‌اند<ref>  ابن داود حلی، رجال ابن داود، ص ۴۲۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۸۴؛ علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۰۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در کتاب "[[الغیبة]]" وی را "کرخی" نامگذاری کرده و به او "[[بغدادی]]" نیز گفته شده است.  [[احمد بن هلال]] تا آخر [[سفارت]] [[نایب]] نخست، دچار کژی نشده بود؛ ولی پس از [[وفات]] [[عثمان بن سعید]]، در [[نایب دوم]] [[شک]] کرد و [[نیابت]] او را نپذیرفت<ref>  سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۰۲</ref>. [[شیعیان]] هم پس از برکناری، او را نفرین شده دانسته و از وی دوری جستند. پس از [[مرگ]] وی، توقیعی از [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} صادر شد: [[خداوند]] سبحانه و تعالی از [[فرزند]] هلال نگذرد که بدون هماهنگی و خشنودی ما، در کار ما مداخله و فقط به میل خود عمل می‌‏کرد، تا آن‏که [[پروردگار]]، با نفرین ما زندگی‏اش را به انجام رساند. ما در زمان زندگی‌‏اش نیز انحرافش را به [[شیعیان]] خاص خود گوشزد کردیم. این را به هرکس که درباره او می‏‌پرسد، برسانید. هیچ یک از [[شیعیان]] ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد از ما [[نقل]] می‌‏کنند، [[تردید]] کند؛ زیرا می‌‏دانند ما [[اسرار]] خود را با آنان می‏‌گوییم. آن حضرت در توقیعی دیگر فرمود: ابن هلال، [[ایمان]] خود را پایدار نداشت و با آن‏که مدت طولانی خدمت کرد، به دست خود ایمانش را به [[کفر]] دگرگون ساخت و [[خدا]] نیز او را [[کیفر]] داد<ref>  محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۶؛ ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص:۳۹ -۴۰.</ref>.
:::::*«[[ابو طاهر محمد بن علی بن بلال]] در ابتدا نزد [[امام حسن عسکری]]{{ع}} فردی مورد اعتماد بود و روایاتی چند از آن حضرت [[نقل]] کرده است؛ ولی رفته ‏رفته به سبب [[پیروی]] از هوای [[نفس]]، راه [[انحراف]] در پیش گرفت و مورد سرزنش [[خاندان]] [[وحی]] واقع شد. وی، ادعا کرد وکیل [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ است. او [[نیابت]] [[نایب دوم]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ برساند، [[خیانت]] کرد<ref>  ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰</ref>. [[نایب دوم]]، زمینه [[دیدار]] وی را با [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ فراهم کرد. [[امام]] به وی [[فرمان]] داد [[اموال]] را به نایبشان برگرداند؛ اما او در [[دشمنی]] و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از [[ناحیه مقدسه]]، بر بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله [[حلاج]] و [[شلمغانی]]- صادر شد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۸۳.</ref>.
:::::*«[[ابو طاهر محمد بن علی بن بلال]] در ابتدا نزد [[امام حسن عسکری]]{{ع}} فردی مورد اعتماد بود و روایاتی چند از آن حضرت [[نقل]] کرده است؛ ولی رفته ‏رفته به سبب [[پیروی]] از هوای [[نفس]]، راه [[انحراف]] در پیش گرفت و مورد سرزنش [[خاندان]] [[وحی]] واقع شد. وی، ادعا کرد وکیل [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ است. او [[نیابت]] [[نایب دوم]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ برساند، [[خیانت]] کرد<ref>  ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰</ref>. [[نایب دوم]]، زمینه [[دیدار]] وی را با [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ فراهم کرد. [[امام]] به وی [[فرمان]] داد [[اموال]] را به نایبشان برگرداند؛ اما او در [[دشمنی]] و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از [[ناحیه مقدسه]]، بر بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله [[حلاج]] و [[شلمغانی]]- صادر شد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۸۳.</ref>.
:::::*«[[محمد بن نصیر نمیری]]، یکی از رقبای [[محمد بن عثمان]] بود که [[نیابت]] وی را قبول نداشت و خود مدعی [[نیابت]] بود. [[شیخ طوسی]]، در [[اصحاب]] [[امام جواد]]{{ع}} دو بار از او نام برده و هیچ شرحی درباره او نداده است<ref> شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۰۵، رقم ۷ و ص ۴۰۷ رقم ۲۳</ref>. و [[علامه حلی]] نیز، دو جا از او نام برده، می‌‏نویسد: "[[محمد بن نصیر نمیری]] کسی است که [[امام هادی]]{{ع}} او را [[لعن]] کرده است". در جای دیگر می‏‌نویسد: [[ابن غضائری]] درباره او گفته است: [[محمد]] بن نصیر از نگاه علمی، از فضلای [[بصره]] بود و از نظر عقیدتی‏ ضعیف بود. [[فرقه]] "نصیریه" را او تأسیس کرده و به او منسوب است<ref>علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۵۴ و ۲۵۷</ref>.  در رجال کشی نیز شرح حال او مطرح است. به نظر [[مرحوم کشی]] [[امام هادی]]{{ع}} سه نفر را [[لعن]] کرده که یکی از آن‏ها [[محمد بن نصیر نمیری]] است<ref>  کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵</ref>. در جای دیگر از [[عبیدی]] [[نقل]] می‏‌کند: "[[امام عسکری]]{{ع}}- بدون این‏که من چیزی از او بپرسم- نامه‏ای برایم فرستاد و در آن [[نامه]]، از [[محمد بن نصیر نمیری]] و [[حسن بن محمد بن باباقمی]]، اعلان انزجار کرده، فرمود: "تو و همه دوستداران ما، از آنان دوری جویید و من آن‏ها را [[لعن]] می‏‌کنم و [[لعنت خدا]] نیز بر آن‏ها باد! آنان از نام ما سوءاستفاده کرده و [[اموال]] [[مردم]] را می‏‌خورند و [[فتنه]] انگیزی می‏‌کنند. آنان ما و [[شیعیان]] ما را اذیت کردند. [[خداوند]] سبحانه و تعالی آن‏ها را اذیت کند و آنان را در فتنه‌‏ای که ایجاد کرده‌‏اند، مغلوب و نابود سازد"<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵</ref>. وی [[عقاید]] کفرآمیز و الحادی داشت که سعی می‏‌کرد آن را در بین عامّه [[مردم]] منتشر سازد. [[محمد بن موسی بن حسن بن فرات]] نیز اسباب کار او را فراهم و او را پشتیبانی می‌‏کرد<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸</ref>. ابن [[فرات]] از [[خاندان]] معروف به نوفرات بود. وی در [[بغداد]] و [[کوفه]] محدثی معروف بود و به نظر می‌‏رسد نخستین فرد از [[خاندان]] بنوفرات است که در [[حکومت عباسی]] مقامی به دست آورد<ref>  جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۶۹</ref>. از این‏جا نقش [[حکومت]] در [[حمایت]] و پشتیبانی از خطوط انحرافی روشن می‌‏شود. [[عقاید]] نمیری در کتاب "[[الغیبة]]"، "رجال کشی" و "فرق الشیعه" بیان شده است. [[سعد بن عبد اللّه اشعری]] گوید: [[محمد بن نصیر نمیری]] مدعی بود [[پیغمبر]] است و [[امام هادی]]{{ع}} او را [[مبعوث]] کرده است. [[عقیده]] به تناسخ داشت و [[معتقد]] به خدایی [[امام هادی]]{{ع}} بود، نزدیکی با [[محارم]] را جایز می‌‏دانست و ....<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸، ح ۳۷۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۱۰۳</ref>. [[سعد بن عبد اللّه]] گوید: نمیری در آخر [[عمر]] [[بیمار]] شد و در آن حال مرد. در آن بیماری از وی پرسیدند: [[جانشین]] تو کیست؟ او با زبان ضعیف و گرفته‌‏ای گفت: [[احمد]]؛ ولی کسی نفهمید [[احمد]] کیست؛ به همین سبب این حرف، موجب انشعاب [[پیروان]] او شد؛ عده‏‌ای گفتند: مقصود نمیری، [[احمد]] فرزندش بوده است. جمعی گفتند: [[احمد بن محمد بن موسی بن فرات]] است. و گروهی گفتند: منظور وی [[احمد بن موسی بن فرات]] است. و فرقه‌‏ای گفتند: منظور وی [[احمد بن ابو الحسین بن بشر بن یزید]] است. این انشعاب باعث پراکندگی اتباع او شد<ref>ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۹، ح ۳۷۳</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۸۵ - ۳۸۶.</ref>.
:::::*«[[محمد بن نصیر نمیری]]، یکی از رقبای [[محمد بن عثمان]] بود که [[نیابت]] وی را قبول نداشت و خود مدعی [[نیابت]] بود. [[شیخ طوسی]]، در [[اصحاب]] [[امام جواد]]{{ع}} دو بار از او نام برده و هیچ شرحی درباره او نداده است<ref>[[شیخ طوسی]]، رجال الطوسی، ص ۴۰۵، رقم ۷ و ص ۴۰۷ رقم ۲۳</ref>. و [[علامه حلی]] نیز، دو جا از او نام برده، می‌‏نویسد: "[[محمد بن نصیر نمیری]] کسی است که [[امام هادی]]{{ع}} او را [[لعن]] کرده است". در جای دیگر می‏‌نویسد: [[ابن غضائری]] درباره او گفته است: [[محمد]] بن نصیر از نگاه علمی، از فضلای [[بصره]] بود و از نظر عقیدتی‏ ضعیف بود. [[فرقه]] "نصیریه" را او تأسیس کرده و به او منسوب است<ref>علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۵۴ و ۲۵۷</ref>.  در رجال کشی نیز شرح حال او مطرح است. به نظر [[مرحوم کشی]] [[امام هادی]]{{ع}} سه نفر را [[لعن]] کرده که یکی از آن‏ها [[محمد بن نصیر نمیری]] است<ref>  کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵</ref>. در جای دیگر از [[عبیدی]] [[نقل]] می‏‌کند: "[[امام عسکری]]{{ع}}- بدون این‏که من چیزی از او بپرسم- نامه‏ای برایم فرستاد و در آن [[نامه]]، از [[محمد بن نصیر نمیری]] و [[حسن بن محمد بن باباقمی]]، اعلان انزجار کرده، فرمود: "تو و همه دوستداران ما، از آنان دوری جویید و من آن‏ها را [[لعن]] می‏‌کنم و [[لعنت خدا]] نیز بر آن‏ها باد! آنان از نام ما سوءاستفاده کرده و [[اموال]] [[مردم]] را می‏‌خورند و [[فتنه]] انگیزی می‏‌کنند. آنان ما و [[شیعیان]] ما را اذیت کردند. [[خداوند]] سبحانه و تعالی آن‏ها را اذیت کند و آنان را در فتنه‌‏ای که ایجاد کرده‌‏اند، مغلوب و نابود سازد"<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵</ref>. وی [[عقاید]] کفرآمیز و الحادی داشت که سعی می‏‌کرد آن را در بین عامّه [[مردم]] منتشر سازد. [[محمد بن موسی بن حسن بن فرات]] نیز اسباب کار او را فراهم و او را پشتیبانی می‌‏کرد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸</ref>. ابن [[فرات]] از [[خاندان]] معروف به نوفرات بود. وی در [[بغداد]] و [[کوفه]] محدثی معروف بود و به نظر می‌‏رسد نخستین فرد از [[خاندان]] بنوفرات است که در [[حکومت عباسی]] مقامی به دست آورد<ref>  جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۶۹</ref>. از این‏جا نقش [[حکومت]] در [[حمایت]] و پشتیبانی از خطوط انحرافی روشن می‌‏شود. [[عقاید]] نمیری در کتاب "[[الغیبة]]"، "رجال کشی" و "فرق الشیعه" بیان شده است. [[سعد بن عبد اللّه اشعری]] گوید: [[محمد بن نصیر نمیری]] مدعی بود [[پیغمبر]] است و [[امام هادی]]{{ع}} او را [[مبعوث]] کرده است. [[عقیده]] به تناسخ داشت و [[معتقد]] به خدایی [[امام هادی]]{{ع}} بود، نزدیکی با [[محارم]] را جایز می‌‏دانست و ....<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸، ح ۳۷۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۱۰۳</ref>. [[سعد بن عبد اللّه]] گوید: نمیری در آخر [[عمر]] [[بیمار]] شد و در آن حال مرد. در آن بیماری از وی پرسیدند: [[جانشین]] تو کیست؟ او با زبان ضعیف و گرفته‌‏ای گفت: [[احمد]]؛ ولی کسی نفهمید [[احمد]] کیست؛ به همین سبب این حرف، موجب انشعاب [[پیروان]] او شد؛ عده‏‌ای گفتند: مقصود نمیری، [[احمد]] فرزندش بوده است. جمعی گفتند: [[احمد بن محمد بن موسی بن فرات]] است. و گروهی گفتند: منظور وی [[احمد بن موسی بن فرات]] است. و فرقه‌‏ای گفتند: منظور وی [[احمد بن ابو الحسین بن بشر بن یزید]] است. این انشعاب باعث پراکندگی اتباع او شد<ref>ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۹، ح ۳۷۳</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۸۵ - ۳۸۶.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۷

الگو:پرسش غیرنهایی

مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری
مدخل اصلیمدعیان دروغین سفارت و نیابت
مدخل وابسته؟

مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر. ک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص ۸۲، رقم ۱۹۹
  2. " احْذَرُوا الصُّوفِيَ‏ الْمُتَصَنِّع‏‏"؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۵، ش ۱۰۲۰
  3. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳
  4. ابن داود حلی، رجال ابن داود، ص ۴۲۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۸۴؛ علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۰۲
  5. سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۰۲
  6. محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۶؛ ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۳۹ -۴۰.
  8. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰
  9. طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۸۳.
  11. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۰۵، رقم ۷ و ص ۴۰۷ رقم ۲۳
  12. علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۵۴ و ۲۵۷
  13. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  14. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  15. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸
  16. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۶۹
  17. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸، ح ۳۷۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۱۰۳
  18. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۹، ح ۳۷۳
  19. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۸۵ - ۳۸۶.
  20. فهرست، ص ۵۰؛ رجال طوسى، ص ۴۱۰.
  21. غیبة طوسى، ص ۳۹۹.
  22. رجال طوسى، ص ۴۱۰.
  23. فهرست، ص ۵۰؛ رجال نجاشى، ج ۱، ص ۲۱۸
  24. رجال نجاشى، ج ۱، ص ۲۱۸.
  25. اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶
  26. غیبة طوسى، ص ۳۹۹
  27. معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۳۴۸.
  28. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۷۷.
  29. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۰.
  30. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۱۵۷.
  31. غیبة طوسی، ص ۴۰۰.
  32. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۸؛ کمال الدین، ص ۴۹۹.
  33. غیبة طوسی، ص ۴۰۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۶۹.
  34. غیبة طوسی، ص ۲۴۶.
  35. غیبة طوسی، ص ۲۴۶.
  36. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۲۱.
  37. غیبة طوسی، ص ۳۹۸.
  38. غیبة طوسی، ص ۳۹۸؛ فرق الشیعه، ص ۱۰۳.
  39. فرق الشیعه، ص ۱۰۲.
  40. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۲۵.
  41. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۲۲.
  42. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷
  43. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷
  44. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۸
  45. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۹
  46. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰۱
  47. الغیبه، طوسی، ص ۳۰۳
  48. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۸.